Forwarded from عکس نگار
شاید معجزه ایی شود
می خواهم آغوشم را
برایش باز کنم
تاشادی به من بازگردد
وبرف وبرگ
ریسمانی شوند
عاشقانه درآغوش هم
وتنیده شوند به بندبند وجود
درزنجیره روزگار
بایدآهسته وآرام
درآن جای بگیرد
ونويدشادی هایی رابدهند
كه چند سال پیش
جایی وسط همين راه
گم شده بودند
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
می خواهم آغوشم را
برایش باز کنم
تاشادی به من بازگردد
وبرف وبرگ
ریسمانی شوند
عاشقانه درآغوش هم
وتنیده شوند به بندبند وجود
درزنجیره روزگار
بایدآهسته وآرام
درآن جای بگیرد
ونويدشادی هایی رابدهند
كه چند سال پیش
جایی وسط همين راه
گم شده بودند
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
Forwarded from عکس نگار
می خواهم
به این روزها بگویم
که به احترامِ بودنت بایستند
تا کنارِدست هایت
عشق ابدی ام را بسازم
و تمامِ غم ها یت را
از صورتت پاک کنم
می خواهم
وقتی باران می بارد
تو همیشه باشی و تا ابد بمانی
و مدام برایت
زمزمه دوستت داردم سر بدهم
تا هزار بار برای من
تو متولد بشوی
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
به این روزها بگویم
که به احترامِ بودنت بایستند
تا کنارِدست هایت
عشق ابدی ام را بسازم
و تمامِ غم ها یت را
از صورتت پاک کنم
می خواهم
وقتی باران می بارد
تو همیشه باشی و تا ابد بمانی
و مدام برایت
زمزمه دوستت داردم سر بدهم
تا هزار بار برای من
تو متولد بشوی
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
Forwarded from عکس نگار
می خواهم
رج به رج
تار و پود زندگي
و سرنوشت بي دليل را
بسرايم،ببافم
کنار جاده دلتنگي
با سپيدي برف
و سر سبزي بهار
زندگي را رقم بزنم
با آوای چکاوک
و چشمان خندانم
در خروش شادمانه ی دل
بجنگم براي شكستن حصار انتظار
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
رج به رج
تار و پود زندگي
و سرنوشت بي دليل را
بسرايم،ببافم
کنار جاده دلتنگي
با سپيدي برف
و سر سبزي بهار
زندگي را رقم بزنم
با آوای چکاوک
و چشمان خندانم
در خروش شادمانه ی دل
بجنگم براي شكستن حصار انتظار
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
Forwarded from عکس نگار
همچون شاخه هاي بيد
به تبسم نگاهت مي لرزم
پس صبح ها پلك هايت را
آرام تر باز کن
چرا كه
رگهاي قلبم
هميشه در حال طغيان است
وقتی آسمان
نتها نقطه ي مشترك مان می شود
شب ها خيلي آرام
پلك هايت
را روي هم بگذارد
تا يك بار ديگر بي هوا
رنگ چشمهایت را حس كنم
من شاعري هستم
كه از پشت شيشه هاي خيس پنجره
جيب پيراهنش را باز
و شعري بيرون آورده
و با صداي آهسته و آرام
براي باد،زمزمه اش مي كنم.
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
به تبسم نگاهت مي لرزم
پس صبح ها پلك هايت را
آرام تر باز کن
چرا كه
رگهاي قلبم
هميشه در حال طغيان است
وقتی آسمان
نتها نقطه ي مشترك مان می شود
شب ها خيلي آرام
پلك هايت
را روي هم بگذارد
تا يك بار ديگر بي هوا
رنگ چشمهایت را حس كنم
من شاعري هستم
كه از پشت شيشه هاي خيس پنجره
جيب پيراهنش را باز
و شعري بيرون آورده
و با صداي آهسته و آرام
براي باد،زمزمه اش مي كنم.
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
رگ خواب جمعه هایم
همیشه در دستان توست،
چرا که
دلبری هایم
میان درختان انبوه گیلان
و صدای شرشر آب
دوچندان می شود
وقتی که برای
چشم های تو
شعر می سرایم
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
همیشه در دستان توست،
چرا که
دلبری هایم
میان درختان انبوه گیلان
و صدای شرشر آب
دوچندان می شود
وقتی که برای
چشم های تو
شعر می سرایم
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
کنارت می ایستم
و به تو تکیه می کنم
که دستانم را محکم می فشاری،
سپاه عظیمی را
برای محافظت از این عشق
به دنبال مان حس می کنم
و با خاطری آسوده
به دوست داشتنت
ادامه خواهم داد
چرا که هیچکس
حریف این عشق
نخواهد شد
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀
کنارت می ایستم
و به تو تکیه می کنم
که دستانم را محکم می فشاری،
سپاه عظیمی را
برای محافظت از این عشق
به دنبال مان حس می کنم
و با خاطری آسوده
به دوست داشتنت
ادامه خواهم داد
چرا که هیچکس
حریف این عشق
نخواهد شد
#سیاچومه
@chekamehsabz🍀