#عکسواره



زمان
چه بی رحمانه
بین چشم من و تو می گذرد
و دلم را بی صبرانه
منتظر هجوم دستهایت مي كند
که بی درنگ
حکم حمله به قلبم را،صادر کنی
من رم شهر بی دفاع
تو ارتش نازی،
بی ملاحظه حمله کن
سربازهای مغزم فقط براي صلح
پرچم های سفيد قلبم را بالا برده اند،
آخر،
تمام پيامبران از روز اول
بشارتی دروغين،به من دادند
بهشت چشمان تو بود
كه من در آن رستگار شدم.



#مظنون_همیشگی



@chekamehsabz🍀

#شبانه_سبز



با این همه درد
با این همه غم
فقط فوتبال تونست
اندکی دل مردم رو خوشحال کنه،
چقدر سیاه شدیم
که سپیدی هامون کم شده


همه اش شدیم امید
همه اش شدیم آرزو
همه اش دست به دعا
چی بودیم و چی شدیم


توی روزگاری هستیم
که آتش را
به هوس می ِکشند
هوس را
در نفس می چشند


اينجا ایرانشهر
وسط قلب من
کنار درد های تو
میان ترديد آدمای شهر
بغلِ سكوت بي صداي غم


این روزها ایرانشهر
خسته است
‏شبیه زن هایی ست که شب ها
‏در آغوش مرد هایی می گذرانند
‏که دوست شان ندارند.


#مظنون_همیشگی
#دختران_ایرانشهر_تنها_نیستند




@chekamehsabz🍀

#شبانه_سبز


و باران که ببارد،
مهربانی هاي یک تکه ابر را
به رقص درمی آورد
و برگ ها و شعر هایم را
به سرایشی مشترک تبدیل می کند


موج های مواج‌ دریا
زیرِ بال زدن های احساسی یک پرواز
و سایه ی خنک درختان سبز
نقاشی روزگار را ترسیم می کند


با بند آمدن اش
تمام خاطرات پاییزی آدم‌های شهر را
آهسته و آرام
از سقفِ ذهن های شان
مجبور به چکه کردن می کند


و باران که ببارد،
دیگر زمان موعود فرا رسیده
دسته دسته پرنده های مهاجر
به سمت خانه شان،پرواز می کنند
و در خیال خود
تمام صیاد های روی زمین را
بی سلاح تصور می کنند.


#مظنون_همیشگی



@chekamehsabz🍀

#سین_سلام_سبز



باران های بي بند
شبیه دوستت دارم هاي آدمهایی ست
که به سوي ام هم روانه می کنند،
تا سیلاب خیالی قلبهای شان
همیشه در راه باشد،
همیشه


مثال آشفتگی چشم
و موهاي خوش رنگ زيبا
که با شعر یکی زیر و یکی روی دست ها
زیباترین بافتنی دنيا مي شود


باران های بی بند
كوچه به كوچه،شهر به شهر
واژه به واژه،حرف به حرف
به دنبال چشمها می گردند
براي لمس دستها می ترسند
و براي داشتن رویاها شان
با تمام دنيا می جنگند


مثال تمام پيامبرانی
که از روز اول
بشارتی دروغين دادند،
بی شک بهشت،
چشمان مهربانی بود
كه تمام مردم در آن رستگار شدند،
رستگار.



#مظنون_همیشگی



@chekamehsabz🍀

#سین_سلام_سبز


نمی دونم
ولی به نظر من،
هر کسی توی این دنیا
یه گمشده قدیمی حتما داره
حتما هم یه جورایی به خاطرش
دیوونه شده،
فقط دلم به خواستن دل شون هستش
که ای کاش
وقتی همه دلتنگ گمشده شون میشند
کس یا کسایی،رفیق یا رفقایی
کنارشون باشه که
دلتنگی شون رو
درد شون رو
اندازه یه قطره بارون هم که شده
کم و کمتر تر بکنه

توی این دوره و زمونه
هرکسی دیوونه تر باشه،خیلی عاقل تره
چون کمتر درد میکشه
کمتر اذیت میشه
کمتر خار میشند و توی چشمش میرند
بیش‌تر ساکت تر میشه
بیش تر آروم تر میشه
بیش تر تنهایی رو دوست داره
بیش تر خودش و اطرافش رو
همه و همه و همه رو می شناسه

باید خوب یاد بگیریم
که خیلی چیزا و خیلی حرف ها
خیلی آدم‌ها رو،دیگه نباید فهمید
چون فهمیدن شون سخته و درد داره
بدجوری هم تاوان داره
بعضی گمشده ها
شاید هیچ وقت خودشون نبودند
ولی حضورشون
اثر و ردپای به جا مونده شون
همیشه هست،همیشه
همه جا،بدون فوت وقت و جا

نمی دونم
ولی به نظر من
یه دیوونه ی عاقل
شاید بهتر از
یه عاقل دیوونه
باشه،
شاید باید گذشت و رد شد
مثل همیشه سکوت کرد
یه گوشه موند و فقط و فقط
به اطراف و آدم‌ها نگاه کرد.


#مظنون_همیشگی




@chekamehsabz🍀

#سین_سلام_سبز



ماشین ها
در خيال شان با یکدیگر حرف مي زنند
كافه ميرند و چاي مي نوشند
شعر ميخوانند و شاعر مي شوند
و از تمام درد هاي شان،فارغ مي شوند
فارغ


در سالن سينما
كنار هم مي نشينند
تمام سنگ فرش هاي
خاطره انگيز خيابان ها را
آهسته و آرام،با هم قدم مي زنند


ماشین ها
شب ها درد و دل های زيادي مي كنند
حتما حس خوبي دارد
كه حرف مي زنند و خيال شان
خوب خوب گوش مي دهد
خوب خوب


آخر،تمام مردمان فراموش كار شهر
نمی دانند که ماشین ها
روزي آنقدر مجنون خوبي بودند
كه امروز نقاب را به صورت دارند
و با خیال شان،لحظه های شان را
زندگي مي كنند
زندگی



#مظنون_همیشگی




@chekamehsabz🍀

#عکسواره



بین خودمان باشد،
آن روز ها
واژه به واژه ی
سلول های خاکستری مغزها
به گمانم
رنگ عاشقی به خود گرفته بودند

آخر
خیلی وقت بود
که بند بند وجود شان
به صورت کاملا ظریف
به آلزایمر شدید دچار شده بود

بین خودمان باشد
آن روز ها
تمام نگاه های چشم ها
انگار نه انگار
که فارغ شده بود

آخر
خیلی وقت بود
به هر سویی که می رفتند،
آهسته و آرام
نشانی خانه دوست را
از قبل،گم کرده بودند.


#مظنون_همیشگی



@chekamehsabz🍀

#شبانه_سبز


‏عجب مردمانی هستیم
چه ملتی،
غیر قابل تصور
بی شک ما
هشتمین عجایب روزگار هستیم


یک روز
در اوج رفاه و آزادی
فقط و فقط
از روی جاه طلبی
و بسیار شکم سیری
انقلاب میکنیم


یک چهار و یک صفر جلوش
از نسل های مان گذشته
آهسته و آرام سوخته
و تاوان یک پنج و جلوش هفت را
دادیم و میدهیم و خواهیم داد


حال،
یک نُه و با یک هفت جلوش،
در اوج فقر
و دیدن بیداد بدبختی
سکوت را در پیش می گیریم
امان از این هفت بی مروت.


#مظنون_همیشگی



@chekamehsabz🍀

#سین_سلام_سبز



دلم را بی صبرانه
منتظر هجوم دستهایت کرده ام
که بی درنگ
حمله به قلبم را صادر کنی،
من رم شهر بی دفاع
تو ارتش نازی،
بی ملاحظه حمله کن

سربازهای مغزم
فقط براي صلح با تو
پرچم های سفيد قلب شان را
بالا برده اند و روي عقربه هاي ساعت
روزگار را قدم مي زنند
و عاشقانه به احترامت مي ايستند

حق با توست
شاید بهشت دربست
منتظر هيچ كسي نباشد اما،
چشم های من
همیشه به راه تو
در انتظار نشسته اند،

آخر این روز ها پشت پنجره
برای تک تک پرنده های شهر
آنقدر بذرهای محبت پاشیده ام
تا هر لحظه
معجزه ي آمدنت را جشن بگیریم
جشن.


#مظنون_همیشگی


@chekamehsabz🍀

#عکسواره



شاید در خیالم
گلوله ایی را که به سوی تو
شلیک می کنم
تمام دردهای دلتنگی ام را
به تصویر بکشد،
آخر سرعتش هر چه باشد
کمتر از تیر کشیدن استخوان هایم
نبوده و نیست،
خیالت راحت باشد
شلیک احساسم
مسیرش را درست طی می کند:
مستقیم
به
طرفِ
قلبت.


#مظنون_همیشگی



@chekamehsabz🍀

#شبانه_سبز



حواسم
به تو و نگاهت بود
نه حرکت پاهایمان
نه سرعت دست هایمان


در فکر ‌ موهایت بودم
که همیشه
حامل شالت شده اند
و دیگر
شامل حالم نمی شوند


از خود بی خود می شوم
و می ترسم
که اگر چشم هایم را باز کنم
از خواب خوب خیالم
بیدار شوم


آخر،
من همیشه
میان حروف شعرهایم
و واژگان احساسم
برایت،
رقص دو نفره کلمات
راه می اندازم.


#مظنون_همیشگی




@chekamehsabz🍀

#عکسواره


با آمدنت،
سنگ‌فرش خیابان
و کوچه پس کوچه های شهر را
با پلاک قاصدک باد
و سپیدی زیبای ‌ابر ها
آشتی می دهی

و با یک فنجان غیرت مردانه
یک جمله و چند حرف،
آدم‌های بی معرفت روزگار را
با مهربانی،
میزبانی می کنی

صداقت گذشته
فریب چشم ها
و حسادت های بی وقت را
مرهم بی اثر تمام درد ها میکنی

با آمدنت،
می خواهم
اندازه یک فنجان خاطره محبت آمیز
همراه تو شوم
و یک بیت و چند نگاه تو را
آهسته و آرام
به راه تو در انتظار نشسته باشم.


#مظنون_همیشگی



@chekamehsabz🍀