#یاد_دوست

صد قصه و  افسانه در جوهر خودکارم
شاید به ثمر آید این رشته ی افکارم

در باکرگی شعر این زنده ترین خاموش
باید که سخن گویم بگشا گره از کارم

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

فواره می زند
بر گردن سپید دفتر
خون‌نامه های سرخ لغات
در بستر همیشه سیاه تاریخ!
تا بشکفاند یادهامان
سرخینه های کوچک گلواره را
در قصه های مردمان خسته
...
این خاموش پر سخن
قلم!

#مرجانه_جعفریان
#روزقلم‌گرامی‌باد

@chekamehsabz🍀

#عکسواره

مجالی نیست
آسمان را
به زمین بدوز
باید سرودی بخوانیم
شعری بسراییم
بر دستهای زخمی یاران
همین حالا
مجالی نیست

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

عشق را
پشت درهای بسته
راههای سنگلاخ
بغض‌های نشکفته ی آخر شب
عشق را
در هر چیز جستیم
حالا ببین
دستهای خالی‌مان را
در انزوای ابری‌ چشمانمان
همه چیز را غرق در دریا
می بینیم
نجات دهنده ای
نیست
...
#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

تو را می شناسم
دانه های اشکت را
گلبرگهای لبخندت را
پولکهای خیالت را
تو را
در کالبد اثیری‌ام
پنهان کرده ام
و هر روز
بیشتر
می خواهمت

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

یادواره‌هایم
جاده هایی‌ست
باریک و طولانی!
از هر سو
می کشاند خود را
به اندوه سیاه چشمانت
...
#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

با من
از عشق بگو
از آسمان دیوانه
و باکرگی زمین
...
با من
از دوستی بگو
بگذار
ترانه های خفته در چشمانم
جوانه زنند
از پس سالها...
با من
از مهربانی بگو
و سوته دلانی که
بر دروازه های  خواهندگی
به انتظار نشسته اند
با
من
سخن
بگو
که سکوت
پایان دلدادگی ست.

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

آسمان شب
راهیست
به سوی امید
پر ستاره
آرام
عمیق
و زمین
تشویش هایش را
در آغوش سیاهش
از یاد می برد!
آه
قاصدک  گم‌کرده راه!
در تنهایی شب
می میری
بی پیامی
حرفی
نگاهی...

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

روزی
صبح از خواب بیدار می شوید
آسمان می بارد
به شادی
و خورشید
می تابد
به عشق!
بوسه ی باران و آفتاب
و
بغض می خندد
به چشمان اشکبار
آن روز
ما نیستیم
استخوان هایمان
اما
می رقصند
در گور
از پیروزی شما
...
#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

"عشق"

دوست دارم
شانه به شانه ات
قدم بزنم
در دنیای سیاهت
گام بردارم
...
آه !
تلخِ شیرینِ من!
در گرگ و میش چشمانت
این ابر، آبستن چیست!؟
که نمی زاید
که نمی بارد
...

#مرجانه_جعفریان


@chekamehsabz🍀