"نام زندگی"
در جام عمر مان
یک ماه جاری است
نه فصل ، فصل است
نه ماهها واقعی ست
تیر است و تیر هست
و تیر!
دروغ میگویند
بهار سبز نیست
سردی زمستان
همراه برف نیست
آفت بهانه است
فشنگ
نام زندگی ست
شاید چکیده اشک
بر گونه تفنگ
شاید کمی نبرد
پایان دلخوشیست
هم آسمان شرور
هم آدمان صبور
سرب است سوی ما
گاهی به سر فرود
گاهی به قلب فرو
جان داده ایم به نان
نا کس شدهاست خدا
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
در جام عمر مان
یک ماه جاری است
نه فصل ، فصل است
نه ماهها واقعی ست
تیر است و تیر هست
و تیر!
دروغ میگویند
بهار سبز نیست
سردی زمستان
همراه برف نیست
آفت بهانه است
فشنگ
نام زندگی ست
شاید چکیده اشک
بر گونه تفنگ
شاید کمی نبرد
پایان دلخوشیست
هم آسمان شرور
هم آدمان صبور
سرب است سوی ما
گاهی به سر فرود
گاهی به قلب فرو
جان داده ایم به نان
نا کس شدهاست خدا
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
عکسواره
آزاد ، آزادی ندارد
تاب خورده
خود را یافته ام
یاران تاخته اند !
و اینک
شیپور
نواخته شود بر دشت
باران
ببارد به ابر
نوزادِ زنی مرد شود
نوزادی دگر
اشک
آه غلیظی ست
مرگ
آغازِ پایان شروع شود
و قلم
رحم ندارد به من .
#بلال_اصغری
پ.ن:
"آزاد" نام درخت درون عکس هست
@chekamehsabz🍀
عکسواره
آزاد ، آزادی ندارد
تاب خورده
خود را یافته ام
یاران تاخته اند !
و اینک
شیپور
نواخته شود بر دشت
باران
ببارد به ابر
نوزادِ زنی مرد شود
نوزادی دگر
اشک
آه غلیظی ست
مرگ
آغازِ پایان شروع شود
و قلم
رحم ندارد به من .
#بلال_اصغری
پ.ن:
"آزاد" نام درخت درون عکس هست
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
گلهای مرده
آخرین نفس جغد
و پروانه ای که من کشتهام
به دست رنج
رحم طبیعت است
ظلم
دل نبند
به سخاوت ترازوی عدالت
آموخته ، سوخت آزموده را
که پیدا نشود
درهای پشت دیوار
به پایان شب امید نیست
اینگونه روزگار
روزش مرده است
رنج خاطرات
زیر پای سرم میچرخد
چارپایه میخندد
در تاریکترین روز بی آغاز
و نیوتن میبارد
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
گلهای مرده
آخرین نفس جغد
و پروانه ای که من کشتهام
به دست رنج
رحم طبیعت است
ظلم
دل نبند
به سخاوت ترازوی عدالت
آموخته ، سوخت آزموده را
که پیدا نشود
درهای پشت دیوار
به پایان شب امید نیست
اینگونه روزگار
روزش مرده است
رنج خاطرات
زیر پای سرم میچرخد
چارپایه میخندد
در تاریکترین روز بی آغاز
و نیوتن میبارد
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
"نبض مرگ"
همه جا سبز ولی نیست نشاط
آسمان گریان
و زمین در طلب تابش یک نور نشسته است
بدن زخم ندیده چه کم از گل دارد ؟
تو بگو عاقبت گل که تو باشی چیست ؟
از درونت
خبری یا که سوالی داری ؟
رج زدی تاول انگشت خدا را ؟
یا به امید رسیدی پس هر دست دعا ؟
آسمان گریان است
که چرا سقف ندارد
دل آن کودک خوابیدهی در کنج خفا
تو ولی من که تو باشی
خبر از عصیان نیست
همه شعر است
عشق و لذت ، خندهی بی سروته
همه رویا
همه پوچ
مرگ ما نبض زمین است
باورش کن
باورش کن
آسمان گریان است
که در این پوچ مقدس
تو لگد خورده تاریخ
تو چرا
دست امید خدا را بستی ؟
مرگ ما نبض زمین است
و زمین در من و تو
بیدار است
ما چرا در خوابیم ؟
ما چرا در خوابیم ؟
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
همه جا سبز ولی نیست نشاط
آسمان گریان
و زمین در طلب تابش یک نور نشسته است
بدن زخم ندیده چه کم از گل دارد ؟
تو بگو عاقبت گل که تو باشی چیست ؟
از درونت
خبری یا که سوالی داری ؟
رج زدی تاول انگشت خدا را ؟
یا به امید رسیدی پس هر دست دعا ؟
آسمان گریان است
که چرا سقف ندارد
دل آن کودک خوابیدهی در کنج خفا
تو ولی من که تو باشی
خبر از عصیان نیست
همه شعر است
عشق و لذت ، خندهی بی سروته
همه رویا
همه پوچ
مرگ ما نبض زمین است
باورش کن
باورش کن
آسمان گریان است
که در این پوچ مقدس
تو لگد خورده تاریخ
تو چرا
دست امید خدا را بستی ؟
مرگ ما نبض زمین است
و زمین در من و تو
بیدار است
ما چرا در خوابیم ؟
ما چرا در خوابیم ؟
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
«فصل خدا»
گر چه در بند توام
زمزمه کن فریاد را
در برزخ افکار خودت
باز ببین دنیا را
بوی باروت گرفته ...
به چه می اندیشی !
رنج تحمیلی ما
تا به ابد گفتار است
شکلی از آتش بی خاکستر
دست به دامان هزاران ققنوس
غیر انکارترین عاصی تاریخ جهان
مثل پاییز زمین
بارش برف و تگرگ
ابر گذر کرد
در خصلت خود
آنچه هر روز بجا ماند همیشه
ریشه بود و ریشه بود و ریشه جو
پوزخند ...
داد بکش بر سر ما
گوش ما کر شده از دست قضا
مثل ماهی کف رود
در فصل بهار
مرگ ما زایش رود و دریاست
تو بگو
پاییز چه درختی را کشت ؟
یا زمستان توانست بماند ابدی ؟
این بهار است بهار
روز و ماه و شب و سال
همه در فکر نهال است
نهال
سرگذشتیست شرف !
پا برهنه میخواند
دل به افیون و غنیمت
نسپردهم
نسپرم
نسپار
ظالم قرن پلید
پس هر کسر زمان
تو بدان
سر دار است
نفَسَت
و جهان میماند
نام شب
روز انتقام است
بی گمان
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
گر چه در بند توام
زمزمه کن فریاد را
در برزخ افکار خودت
باز ببین دنیا را
بوی باروت گرفته ...
به چه می اندیشی !
رنج تحمیلی ما
تا به ابد گفتار است
شکلی از آتش بی خاکستر
دست به دامان هزاران ققنوس
غیر انکارترین عاصی تاریخ جهان
مثل پاییز زمین
بارش برف و تگرگ
ابر گذر کرد
در خصلت خود
آنچه هر روز بجا ماند همیشه
ریشه بود و ریشه بود و ریشه جو
پوزخند ...
داد بکش بر سر ما
گوش ما کر شده از دست قضا
مثل ماهی کف رود
در فصل بهار
مرگ ما زایش رود و دریاست
تو بگو
پاییز چه درختی را کشت ؟
یا زمستان توانست بماند ابدی ؟
این بهار است بهار
روز و ماه و شب و سال
همه در فکر نهال است
نهال
سرگذشتیست شرف !
پا برهنه میخواند
دل به افیون و غنیمت
نسپردهم
نسپرم
نسپار
ظالم قرن پلید
پس هر کسر زمان
تو بدان
سر دار است
نفَسَت
و جهان میماند
نام شب
روز انتقام است
بی گمان
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
گرچه خاموشترین
عنصر این قرن منم
تو بگو
با چه سخن با چه زبان
فریادی
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
گرچه خاموشترین
عنصر این قرن منم
تو بگو
با چه سخن با چه زبان
فریادی
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
دوست دارم بنویسم از خود
گاه به گاهی
که چگونه است مردی
چلیپانشین
پسِ پژواکِ جیرجیرک
میشنود
سودایِ سرود خواندنِ مرگش را
صلیب منتظر است.
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
گاه به گاهی
که چگونه است مردی
چلیپانشین
پسِ پژواکِ جیرجیرک
میشنود
سودایِ سرود خواندنِ مرگش را
صلیب منتظر است.
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
طغیان تو ندانی چیست
من عاقبت برفم
همخانهی بوتیمار
من پادشه قرنم
در جنگ رگ و ریشه
من خاک به جا ماندم
در مغز من است بذری
در جسمم و هم سایه
دارم به گناه امید
من خیرم و هم شرم
غرق است ته دریا
در هر وجبش عشقی
عصیان تو دانی چیست ؟
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
طغیان تو ندانی چیست
من عاقبت برفم
همخانهی بوتیمار
من پادشه قرنم
در جنگ رگ و ریشه
من خاک به جا ماندم
در مغز من است بذری
در جسمم و هم سایه
دارم به گناه امید
من خیرم و هم شرم
غرق است ته دریا
در هر وجبش عشقی
عصیان تو دانی چیست ؟
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
من نوشتم
چاره یی نیست به جز در گذر هیچ گذشتن
با من از کام دو عاشق به دو دیوار قفس
به صداقت پس یک فحش رکیک
آه چند برگ ضخیم
غنچهای قبل تبسم
شک به پرواز دو جغد
درک من از منِ من
هیچ نبود
من نوشتم تو نخوان
باد که میآید به سرانجام حضور .
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
چاره یی نیست به جز در گذر هیچ گذشتن
با من از کام دو عاشق به دو دیوار قفس
به صداقت پس یک فحش رکیک
آه چند برگ ضخیم
غنچهای قبل تبسم
شک به پرواز دو جغد
درک من از منِ من
هیچ نبود
من نوشتم تو نخوان
باد که میآید به سرانجام حضور .
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
میشنوی صدای پایش را
که چگونه میشکند
شب را
سکوت را
انحنای وجود را
داروگ به انتظار نشسته است
زمستان هر چه بافته
رشته میشود
اولین شکوفه
پیام پیروزی بهار را میدهد
آواز توکا
باطل میکند
طلسم فصل را
و خدا غنوده نیست
در جدول ریاضیات!
در حضور پادشاه فصلها
امپراتور جهان است بهار
که جای هر قدمش
گلی میروید
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
که چگونه میشکند
شب را
سکوت را
انحنای وجود را
داروگ به انتظار نشسته است
زمستان هر چه بافته
رشته میشود
اولین شکوفه
پیام پیروزی بهار را میدهد
آواز توکا
باطل میکند
طلسم فصل را
و خدا غنوده نیست
در جدول ریاضیات!
در حضور پادشاه فصلها
امپراتور جهان است بهار
که جای هر قدمش
گلی میروید
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
«گاف طبیعت»
هم خواب وَ هم بیدارم
بگریز زمستان
که بهار آمده است
تشکر
هر غنچه گلوله
هر دار دو ارتش
هر کوه خدا است
در گوش کویر زمزمه کن
آواز توکا را
صد برف ببارد
خون رگهای بهار است.
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
«گاف طبیعت»
هم خواب وَ هم بیدارم
بگریز زمستان
که بهار آمده است
تشکر
هر غنچه گلوله
هر دار دو ارتش
هر کوه خدا است
در گوش کویر زمزمه کن
آواز توکا را
صد برف ببارد
خون رگهای بهار است.
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
Audio
«چیستیم»
ما که شاعر نیستیم
کاه قاطر نیستیم
عشق داریم گاهی
لیک عاشق نیستیم
ما که قایق نیستیم
باد لایق نیستیم
حرکتی داریم کمی
لیک عاشق نیستیم
خود فروشیم
در جوهرها غوطه ور
دل سپردیم به غلط
لیک عاشق نیستیم
ما چه بودیم و چه هستیم
هر چه آمد را نوشتیم
محترم گفتیم قلم را
لیک وارث نیستیم
کاسبیم،در نقشه بی مرز
پشت کردیم به نمودار غم و رنج
تا به فردا گفته باشیم
لیک ، ما که شاعر نیستیم
شعر و خوانش : #بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
ما که شاعر نیستیم
کاه قاطر نیستیم
عشق داریم گاهی
لیک عاشق نیستیم
ما که قایق نیستیم
باد لایق نیستیم
حرکتی داریم کمی
لیک عاشق نیستیم
خود فروشیم
در جوهرها غوطه ور
دل سپردیم به غلط
لیک عاشق نیستیم
ما چه بودیم و چه هستیم
هر چه آمد را نوشتیم
محترم گفتیم قلم را
لیک وارث نیستیم
کاسبیم،در نقشه بی مرز
پشت کردیم به نمودار غم و رنج
تا به فردا گفته باشیم
لیک ، ما که شاعر نیستیم
شعر و خوانش : #بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
هم کوه
هم سایه
و هم نور مریض است
در خلوت این مرد
به جز مرگِ عبث
هیچ نمانده است
دستی به قلم کاشت
هذیان درون را
هم رعد
هم طوفان
و خدا
مغضوب جنین است
همی گفت
مانید و بخوانید
پاکند غلطها
رنج است صداقت
با ترس تباهی
آسمان ریخت به دیوار
من آمدهام تا که بگویم
مرگ شوخی زمین است.
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
هم کوه
هم سایه
و هم نور مریض است
در خلوت این مرد
به جز مرگِ عبث
هیچ نمانده است
دستی به قلم کاشت
هذیان درون را
هم رعد
هم طوفان
و خدا
مغضوب جنین است
همی گفت
مانید و بخوانید
پاکند غلطها
رنج است صداقت
با ترس تباهی
آسمان ریخت به دیوار
من آمدهام تا که بگویم
مرگ شوخی زمین است.
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
Audio
#عکسواره
" پارتیتور"
و تبر میخندد
به زنگار دو اندیشه که هر دو هیچند...
تماشاگر باش
که اگر راه و بی راهه
به هم میآیند
من و تو باز به پرواز در ایمان باشیم
رود جاریست
نُتی از صفحهی پارتیتور
نسبی با رذالت دارد
قدمش نحس و صدایش از جیغ
همچو افیون
میزند طعنه به تریاک غمین
منو تو مینگریم
شادی را
مثل یک زاغ کبود
زاری را
که به خود گر آییم
پس هر بازدمی میگوییم
این رنج به ظاهر امید
خاصّه در اصل یقین پیموده است
آی دوست
شادی ارزانی آنان باشد
من و تو محکومیم
همره و جاویدِ در غم باشیم.
شعر و خوانش:
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
" پارتیتور"
و تبر میخندد
به زنگار دو اندیشه که هر دو هیچند...
تماشاگر باش
که اگر راه و بی راهه
به هم میآیند
من و تو باز به پرواز در ایمان باشیم
رود جاریست
نُتی از صفحهی پارتیتور
نسبی با رذالت دارد
قدمش نحس و صدایش از جیغ
همچو افیون
میزند طعنه به تریاک غمین
منو تو مینگریم
شادی را
مثل یک زاغ کبود
زاری را
که به خود گر آییم
پس هر بازدمی میگوییم
این رنج به ظاهر امید
خاصّه در اصل یقین پیموده است
آی دوست
شادی ارزانی آنان باشد
من و تو محکومیم
همره و جاویدِ در غم باشیم.
شعر و خوانش:
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
برنج از ساقه میدزدند
کشاورزان هزاران غم درو کردند
چه نانی
چه آبی
به رسم یادبودِ خاطراتِ داس
سلام میکنم با قامت نور
#بلال_اصغری
(مرداد۱۴۰۲)
@chekamehsabz🍀
کشاورزان هزاران غم درو کردند
چه نانی
چه آبی
به رسم یادبودِ خاطراتِ داس
سلام میکنم با قامت نور
#بلال_اصغری
(مرداد۱۴۰۲)
@chekamehsabz🍀
و مهم نیست دگر حاجتی از خیر رسد
آسمان باز شود عالِمی از غیب رسد
ریشه در سنگ فرو رفتهتر از عصیانم
در نوردیدهترین خالق اضداد تنم
پیچ شک راست ترین مسأله از جان من است
گل کُند غم و غم آنست که خود خویشتن است
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
آسمان باز شود عالِمی از غیب رسد
ریشه در سنگ فرو رفتهتر از عصیانم
در نوردیدهترین خالق اضداد تنم
پیچ شک راست ترین مسأله از جان من است
گل کُند غم و غم آنست که خود خویشتن است
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
شاید رسالت گل همین باشد
که لبی را بخنداند
دلی را شاد کند
تا مرگ ناممکن شود
#بلال_اصغری
(شهریور ۱۴۰۲)
@chekamehsabz🍀
که لبی را بخنداند
دلی را شاد کند
تا مرگ ناممکن شود
#بلال_اصغری
(شهریور ۱۴۰۲)
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
رو راست و غمگین
پرسه نیست نام رهرو بودنش
گام خشم رنج خفته است
واژه واژه وجودش
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
رو راست و غمگین
پرسه نیست نام رهرو بودنش
گام خشم رنج خفته است
واژه واژه وجودش
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀