ما
نسل بوسههای ممنوع بودیم
عشق را میان لبهای هم
پنهان کردیم تا نمیرد
بعد از ما
شما
نسلِ آزادیِ بوسه در خیابان
خواهید بود
عشق را
با لبهایتان فریاد بزنید
تا زندگی کند
#افشین_یداللهی
@chekamehsabz🍀
نسل بوسههای ممنوع بودیم
عشق را میان لبهای هم
پنهان کردیم تا نمیرد
بعد از ما
شما
نسلِ آزادیِ بوسه در خیابان
خواهید بود
عشق را
با لبهایتان فریاد بزنید
تا زندگی کند
#افشین_یداللهی
@chekamehsabz🍀
Audio
📎
یک روز میآیی که من
دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی
چشم انتظارت نیستم
یک روز میآیی که من
نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین
مست و خمارت نیستم
شبزنده داری می کنی
تا صبح زاری می کنی
تو بیقراری می کنی
من بیقرارت نیستم
پاییز تو سر میرسد
قدری زمستانی و بعد
گل میدهی، نو می شوی
من در بهارت نیستم
زنگارها را شستهام
دور از کدورتهای دور
آیینهای رو به توام
اما کنارت نیستم
دور دلم دیوار نیست
انکار من دشوار نیست
اصلا منی در کار نیست
امنم حصارت نیستم
شعر : زنده یاد #افشین_یداللهی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
یک روز میآیی که من
دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی
چشم انتظارت نیستم
یک روز میآیی که من
نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین
مست و خمارت نیستم
شبزنده داری می کنی
تا صبح زاری می کنی
تو بیقراری می کنی
من بیقرارت نیستم
پاییز تو سر میرسد
قدری زمستانی و بعد
گل میدهی، نو می شوی
من در بهارت نیستم
زنگارها را شستهام
دور از کدورتهای دور
آیینهای رو به توام
اما کنارت نیستم
دور دلم دیوار نیست
انکار من دشوار نیست
اصلا منی در کار نیست
امنم حصارت نیستم
شعر : زنده یاد #افشین_یداللهی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
Forwarded from اتچ بات
🍂
تو مال مَنی
خودم کشفت کرده ام
تو با "من" می خندی
با "من" گریه می کنی
دردِ دلت را با "من" می گویی...
دیوانه...!
دلت برایِ "من" تنگ می شود
ضربان قلبت با "من" بالا می رود
با سکوتم
با صدایم
با حضورم
با غیبتم
تو مال مَنی...
این بلاها را خودم سَرَت آورده ام
به "من" می گویی دوستت دارم
و دوست داری آن را از زبان "من"
فقط "من" بشنوی...
برای که می توانی مثل بچه ها ناز کنی
نازت را بخرد
و به تو دست نزند؟
چه کسی با یک کلمه
با یک نگاه
دلت را می ریزد،
بعد خودش آن را جمع می کند و سَرِ جایش می گذارد...؟
چه کسی احساست را تَر و خشک می کند
اشکت را درمی آورد
بعد پاک می کند؟
چه کسی
پیش از آن که حرفت را شروع کنی،
تا تَهِ آن را نَفَس می کشد؟
دیوانه!
"من" زحمتت را کشیده ام
تا بفهمی
هنوز می توانی
شیطنت کنی
انتظار بِکِشی
تپش قلب بگیری
عاشق شوی...
تو حق نداری
خودت را از من
و من را از خودت بگیری
تو حق نداری
" خودت " را از خودت بگیری
من شکایت می کنم از طرف هر دویمان
از تو...
به تو...
چه کسی قلب مرا آب و جارو می کند
دانه می پاشد
تا کلمات، مثل کبوتر
از سَر و کولِ من بالا بروند؟
چه کسی همان بلاهایی را که من سَرِ تو آوردم
سَرِ من آورده؟
من مال توام
دیوانه!
زحمتم را کشیده ای
کشفم کرده ای... نترس!
چند سوال می پرسم و می روم...
یک: چند سال پیرَت کرده اند؟
دو: چند سال جوانَت کرده ام؟
سه: از دلت بپرس مال کیست؟
چهار: اگر جایِ خدا بودی،با ما چه می کردی؟
پنج: کجا برویم ؟
دستت را به من بده...
شعر : زنده یاد #افشین_یداللهی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
تو مال مَنی
خودم کشفت کرده ام
تو با "من" می خندی
با "من" گریه می کنی
دردِ دلت را با "من" می گویی...
دیوانه...!
دلت برایِ "من" تنگ می شود
ضربان قلبت با "من" بالا می رود
با سکوتم
با صدایم
با حضورم
با غیبتم
تو مال مَنی...
این بلاها را خودم سَرَت آورده ام
به "من" می گویی دوستت دارم
و دوست داری آن را از زبان "من"
فقط "من" بشنوی...
برای که می توانی مثل بچه ها ناز کنی
نازت را بخرد
و به تو دست نزند؟
چه کسی با یک کلمه
با یک نگاه
دلت را می ریزد،
بعد خودش آن را جمع می کند و سَرِ جایش می گذارد...؟
چه کسی احساست را تَر و خشک می کند
اشکت را درمی آورد
بعد پاک می کند؟
چه کسی
پیش از آن که حرفت را شروع کنی،
تا تَهِ آن را نَفَس می کشد؟
دیوانه!
"من" زحمتت را کشیده ام
تا بفهمی
هنوز می توانی
شیطنت کنی
انتظار بِکِشی
تپش قلب بگیری
عاشق شوی...
تو حق نداری
خودت را از من
و من را از خودت بگیری
تو حق نداری
" خودت " را از خودت بگیری
من شکایت می کنم از طرف هر دویمان
از تو...
به تو...
چه کسی قلب مرا آب و جارو می کند
دانه می پاشد
تا کلمات، مثل کبوتر
از سَر و کولِ من بالا بروند؟
چه کسی همان بلاهایی را که من سَرِ تو آوردم
سَرِ من آورده؟
من مال توام
دیوانه!
زحمتم را کشیده ای
کشفم کرده ای... نترس!
چند سوال می پرسم و می روم...
یک: چند سال پیرَت کرده اند؟
دو: چند سال جوانَت کرده ام؟
سه: از دلت بپرس مال کیست؟
چهار: اگر جایِ خدا بودی،با ما چه می کردی؟
پنج: کجا برویم ؟
دستت را به من بده...
شعر : زنده یاد #افشین_یداللهی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک روز میآیی
که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم
ولی چشم انتظارت نیستم...
دومین سالگرد درگذشت #افشین_یداللهی عزیز
یادش گرامی
@chekamehsabz🍀
که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم
ولی چشم انتظارت نیستم...
دومین سالگرد درگذشت #افشین_یداللهی عزیز
یادش گرامی
@chekamehsabz🍀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
دکلمه شعر :
"سکوت بین دو حرف این گل شببو"
شعر : زندهیاد. #افشین_یداللهی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
دکلمه شعر :
"سکوت بین دو حرف این گل شببو"
شعر : زندهیاد. #افشین_یداللهی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
Audio
.
"هجوم خاطره"
شهر از هجوم خاطرههایت به من پُر است
بعد از تو شهر از منِ دیوانه دلخور است
از من که بین بود و عدم پرسه میزدم
تو بودی و کنار خودم پرسه میزدم
تو بودی و تمام غزلها، ترانهها
من بودم و تمام ستمها، بهانهها
من بودم و مجال شگفتی برای عشق
تو بودی و تحمل سختِ بهای عشق
قلبم به خاطر تو مرا طرد کرده است
میسوزد از کسی که تو را سرد کرده است
از عشق رد شدی که من از ترس رد شوم
دیگر نمیتوانم از این درس رد شوم
این بارِ آخر است برای خودم نه تو
من پشتِ خط فاجعه عاشق شدم نه تو
گرداب را درون خودت غرق میکنی
تو با تمام حادثهها فرق میکنی
شعر : زندهیاد #افشین_یداللهی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
"هجوم خاطره"
شهر از هجوم خاطرههایت به من پُر است
بعد از تو شهر از منِ دیوانه دلخور است
از من که بین بود و عدم پرسه میزدم
تو بودی و کنار خودم پرسه میزدم
تو بودی و تمام غزلها، ترانهها
من بودم و تمام ستمها، بهانهها
من بودم و مجال شگفتی برای عشق
تو بودی و تحمل سختِ بهای عشق
قلبم به خاطر تو مرا طرد کرده است
میسوزد از کسی که تو را سرد کرده است
از عشق رد شدی که من از ترس رد شوم
دیگر نمیتوانم از این درس رد شوم
این بارِ آخر است برای خودم نه تو
من پشتِ خط فاجعه عاشق شدم نه تو
گرداب را درون خودت غرق میکنی
تو با تمام حادثهها فرق میکنی
شعر : زندهیاد #افشین_یداللهی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
Havaa [fa-music.ir]
Homayoun Shajarian [fa-music.ir]
.
🎼 آهنگ زیبای "حوا..."
با صدای : #همایون_شجریان
شعر : زندهیاد #افشین_یداللهی
آمد و گفت روح بادم و رفت
عطر او ماند روی یادم و رفت
خود نفهمید در چه حالی بود
گریه میکرد و گفت شادم و رفت
تکههای دلی که عاریه بود
شعر کردم به عشق دادم و رفت
باز حوا گذاشت سیبش را
روی بار گناه آدم و رفت
کم نیاورده بودم اما گفت
از سر تو کمی زیادم و رفت
@chekamehsabz🍀
🎼 آهنگ زیبای "حوا..."
با صدای : #همایون_شجریان
شعر : زندهیاد #افشین_یداللهی
آمد و گفت روح بادم و رفت
عطر او ماند روی یادم و رفت
خود نفهمید در چه حالی بود
گریه میکرد و گفت شادم و رفت
تکههای دلی که عاریه بود
شعر کردم به عشق دادم و رفت
باز حوا گذاشت سیبش را
روی بار گناه آدم و رفت
کم نیاورده بودم اما گفت
از سر تو کمی زیادم و رفت
@chekamehsabz🍀
در من کوچه ای است...
که با تو در آن نگشته ام
سفری است...
که با تو هنوز نرفته ام
روزها و شب هایی است...
که با تو به سر نکرده ام
و عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام
#افشین_یداللهی
@chekamehsabz🍀
که با تو در آن نگشته ام
سفری است...
که با تو هنوز نرفته ام
روزها و شب هایی است...
که با تو به سر نکرده ام
و عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام
#افشین_یداللهی
@chekamehsabz🍀