🌈🍀چکامه سبز🤍💚
216 subscribers
3.17K photos
366 videos
58 files
236 links
Download Telegram
#عکسواره

بیا
از پس پرده های
رنگ رنگ زمان
بیا
باز مرا پیدا کن
که میان حصارهای فراموشی
گم شده ام
مرا بخوان
به آوایی خوش
مرا ببوس
کودکانه و عاشقانه
مرا به آغوش بگیر
با دستهای گِلی....
آه
بیا
خسته ام از گذر ایام
بیا باهم
پرت شویم
به کودکی

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
#عکسواره

بیا خیال کنیم
عقربه‌ها مرده‌اند

بیا خیال کنیم
در آن سوی میانسالی
در آن سوی فراموشی
کودکی‌ست...

که آنسوی این چاله
دریاست
و با قایق کاغذی
ماهی بگیریم

بیا در خواب کودکی
دست دراز کنیم
که ستاره در دستمان نور بریزد

بیا آنقدر لِی لِی کنیم
تا به خورشید برسیم

بیا خیال کنیم....

#فیروزه

@chekamehsabz🍀
#عکسواره

بیا خیال کنیم بهارست،
یا فصلی در همین حدود...
بیا تا صبح شعر ببافیم
مثل بافتنیِ شالِ مادرهایمان
در شبهای زمستان...
بیا خیال کنیم،
ما نبودیم و...
بهار نبود و...
شعر هم نبود،
آنوقت در شالهای بافته مادرهامان
در شب های زمستان،
فرو می رفتیم،
و یک دل سیر گرم می شدیم...

دلم داسِ درو می خواهد
مزرعه را از هر چه عشق است
پاک می کنم
من کشاورز سیه چرده ام
دلم چای آتیشی داغ می خواهد
بیا خیال کنیم......

#فرزادسنایی

@chekamehsabz🍀
#عکسواره

سکوتم را پنهان میکنم
زیر همان درخت خیالی
چشم می‌بندم
روی رویاهام
روی همه دنیای بچگیم
شاید از خیالم درختی سبز شود
سیب بزاید
و من همان آدم رانده شده از بهشت شوم

#مهناز_رضازاده

@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز🤍💚 (مرجانه جعفریان)
گرسنه ی نگاه توام!
بی واسطه
بی دریغ
با چین های مورب
گوشه ی چشمانت
که حکایت از لبخندی دارد
بی نظیر و دلربا!
...
اینک!
در قصه هایم
جا خوش کرده ای
لبخند و نگاه
در یک قاب
بی واهمه.....

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
شب خودش را به شیشه چسبانده
و سکوت مهتابی پنجره
از پرتگاه خاطره ات
سر می خورد
کجای بیخوابی ام تو را
گریه کنم
بر پلکهایی که تسلیم نمی شود
تا چشمهایی که تو را می جویند
بوی تنت
روی تار و پود این بستر
سماع می کند
و من
در خیالت می چرخم
می چرخم
می چرخم
و در سرگیجه ی این گرداب
به تیره ترین پرتگاه روحم پرتاب می شوم
آه
با من بگو
چگونه می شود
چگونه می شود
تو را از خاطر برد
تویی که منی
و چون رگهایم
در من گره خورده ای
در سکوت خاکستری ات
آنسوی شهر
نفسی عمیق بکش
صدای نفس هایت را هنوز
در گودی گردنم
حس می کنم

#مریم_ک

@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز🤍💚 (Marjaneh)
کاش !
تمام من
یک شعر بود!
شعری کوتاه
بر لبانت!
تا تو بخوانی ام
و
آبروی رفته,
به عشق بازگردد.....

#مرجانه_جعفریان


@chekamehsabz🍀
▫️▫️▫️
🎼 آهنگ "ندارمت..."
با صدای : #محسن_یگانه

@chekamehsabz🍀
Nadaramet
Mohsen Yeganeh
▫️▫️▫️
🎼 آهنگ "ندارمت..."
با صدای : #محسن_یگانه

@chekamehsabz🍀
مثل سایه
پیدایی
مثل عشق
پنهان....
پیدایت
توهمی پنهان است!

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
با چه لرزشی
در دل ثبت شدی
که این حجم از دل را رنگ گل بخشیدی!
و
همه مستی
همه هشیاری
به رنگ دلم
این رنگ
به رخساره رسیده !
کجا توان
پنهانت کرد

#محسن_شریفی

@chekamehsabz🍀
نفسهای تو

میان دستها و چشمهای بهار ، شعر می‌شود.

گلوگاه سکوت را می شوید

جاری می شود بر تن خسته ی شب

سیگاری می شود در معاشقه های نیمه

حسی می شود بی باک،

از انگشتان سرکشِ تو میان گیسوان من


" دوستت دارم " را بلد باش ...

#ساراشرفی

@chekamehsabz🍀
چشم های خیره به سقف
در سکوت نیمه شب
دوره گردی مست
در جمجمه ام
می خواند
و لکه ی سیاه آرایش و اشک
جاری از گوشه ی چشم
تا سپیدی بالش

#مریم_ک

@chekamehsabz🍀
"قاب عکس خالی"

#سیروان_خسروی

@chekamehsabz🍀
"خواب سرد"

آبی و سفید و صورتی
قرص می خورم!
در خواب سردم
نقش های خاکستری و سیاه
و سرخ!
بی پاسخ ترین سلامها
هجوم خون در جمجمه ام
همهمه های ناآشنا !
...
تشنه ام !
خداحافظ....

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
The Final Cut
Pink Floyd
"The Final cut "

#PinkFloyd

@chekamehsabz🍀
1

The Final Cut roger waters 1983


[Verse 1]
Through the fish-eyed lens of tear stained eyes
با چشمای اشک آلود
I can barely define the shape of this moment in time
به سختی میتونم شکل این لحظه رو توصیف کنم
And far from flying high in clear blue skies
I'm spiraling down to the hole in the ground where I hide
و بسیار دور از بلندای پروازم در آسمان صاف آبی ، در حال سقوط به سوراخی در زمین هستم که توش قایم میشم
If you negotiate the minefield in the drive
اگه از میدون مین تو جاده عبور کنی
And beat the dogs and cheat the cold electronic eyes
و سگهارو بزنی و چشمهای الکترونیکی رو هم گول بزنی
And if you make it past the shotguns in the hall
و اگه از شاتگانهای توی هال هم گذشتی
Dial the combination, open the priesthole
رمز رو وارد کن , در مخفی گاه رو باز کن
And if I’m in I'll tell you (What's behind the wall)
و اگه اون تو بودم بهت میگم_ که چه چیزی پشت دیواره

[Verse 2]
There’s a kid who had a big hallucination
یه بچه بود که توهم بزرگی داشت
Making love to girls in magazines
با دخترای تو مجله عشق بازی میکرد
He wonders if you're sleeping with your new found faith
فکر میکنه چطور میتونین با عقیده‌ی جدیدتون بخوابن
Could anybody love him
کسی میتونه دوسش داشته باشه
Or is it just a crazy dream?
یا فقط یه خواب دیوونه واره؟

[Verse 3]
And if I show you my dark side
و اگه روی تاریکمو بهت نشون بدم
Will you still hold me tonight?
امشب،باز هم در آغوشت نگهم میداری؟
And if I open my heart to you
و اگه سفره‌ی دلمو واست باز کنم
And show you my weak side
و نقطه ضعف هامو نشونت بدم
What would you do?
چیکار میکنی؟
Would you sell your story to Rolling Stone?
باهاش داستان میسازی و به مجله رولینگ استونز می فروشی؟
Would you take the children away
And leave me alone?
بچه‌هارو میبری از پیشم و تنهام میذاری؟
And smile in reassurance
و واسه تسلی خاطرم لبخند میزنی
As you whisper down the phone?
در حالی که تو تلفن پچ پچ میکنی
Would you send me packing?
بیرونم میکنی؟
Or would you take me home?
یا منو به خونه میبری؟

[Verse 4]
Thought I oughta bare my naked feelings
فکر میکردم بهتره احساسات خالصمو بروز بدم
Thought I oughta tear the curtain down
فکر میکردم بهتره بی پرده باشم
I held the blade in trembling hands
با دست‌های لرزان تیغ رو نگه داشتم
Prepared to make it but just then the phone rang
آماده‌ی انجامش بودم اما که تلفن زنگ خورد
I never had the nerve to make the final cut
هیچ وقت جرات برش آخر رو نداشتم


@chekamehsabz🍀
#یاد_دوست

دیروز مرا به عشق خواندی ای دوست
نیکو نگهی به رخ نشاندی ای دوست

امروز که بی تاب و پریشان حالم
برتافتی از من و نماندی ای دوست

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
کام می گیرد
از غنچه
باد سرمست !
و زمین عطسه می زند
به بیداری!
و سبزترین روز سال را
می آغازد...

#سیزده_بدر_مبارک
#ادمین
🍀🍀🍀🌿🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌿🌿🌿🌿🪴🪴🪴🪴🪴🍃🍃🍃🍃

@chekamehsabz🍀
"مینو"

خسته و خاکی و خواب آلود در راه خانه ایم، کلاس اول ابتدایی ام و تکلیف های عید هنوز مانده.به خانه می رسیم، مادر در کار جمع و جور وسایل سیزده بدر و بچه ها به ترتیب مشغول حمام کردن و آماده شدن برای فردای مدرسه.
حالا همه تر و تمیز و شام خورده روپوش های شسته شده مان را جلوی مادر می گذاریم برای اتو کردن.
بغض دارم دفتر مشق عیدم خالیست. خواهر بزرگم دفترم را بررسی می کند و من می زنم زیر گریه، بدون قربان صدقه های بی فایده دست به کار می شود .دانه دانه مشق هایم را می نویسد و سعی می کند خطش مثل یک شاگرد کلاس اولی باشد، نقاشی اش هم خوب است و مناسب با موضوع مشق در صفحه ی مقابل نقاشی می کشد.من نگاهش می کنم و حس می کنم خدا هست و دارد مشق هایم را می نویسد. دلم می خواهد تک تک انگشتانش را ببوسم.
خوابم می برد.
صبح چهارده فروردین مادر صدایم می زند بیدار می شوم و روپوش اتوشده روی مبل است و مشق های نوشته شده در دفترچه ای با جلد سورمه ای زیبا روی میز.
انگار تمام عشق دنیا بر من می بارد.
خواهرم می گوید : دیگه مشقاتو به موقع بنویس و دستم را می گیرد و راهی مدرسه می شویم.

#مرجانه_جعفریان
#سیزده_بدر
#کودکانه

@chekamehsabz🍀