#عکسواره
این نور شکسته
قاب یکرنگِ دیوار را پیموده و
خودش را به قلبِ گلدانِ کهنه رسانده
شبیه دستان تو ، که اندام کشیده ی گل را بخواب می برد و
و یا در نگاه پرنده ای که قلبش در وحشتِ سنگِ مفت می لرزد.
آنجا که سایه ی انگشتانت قد می کشد بر روی برهنگی پنجره ی مه گرفته.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
این نور شکسته
قاب یکرنگِ دیوار را پیموده و
خودش را به قلبِ گلدانِ کهنه رسانده
شبیه دستان تو ، که اندام کشیده ی گل را بخواب می برد و
و یا در نگاه پرنده ای که قلبش در وحشتِ سنگِ مفت می لرزد.
آنجا که سایه ی انگشتانت قد می کشد بر روی برهنگی پنجره ی مه گرفته.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
ابرها، سهم این کوچه و شهر است
جهان تلخ است و پر آشوب
فصل کهنه ی زیستن ، بر شیشه های رنگی در خوابِ من، که بازمانده ام ، باز مانده است.
انگار واژه های لکنت گرفته می سوزانند کاغذهای کاهی را.
قاصدک بر شانه ی زنی زیبا
و در دورترین نقطه ی شهر
او شد آفریننده ...
بماند به یادگار
#بیست_دیماه_۱۳۶۲
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
جهان تلخ است و پر آشوب
فصل کهنه ی زیستن ، بر شیشه های رنگی در خوابِ من، که بازمانده ام ، باز مانده است.
انگار واژه های لکنت گرفته می سوزانند کاغذهای کاهی را.
قاصدک بر شانه ی زنی زیبا
و در دورترین نقطه ی شهر
او شد آفریننده ...
بماند به یادگار
#بیست_دیماه_۱۳۶۲
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
رؤیاهای مچاله شده
خشمگین ترین
لبخند را
تا انتهای آزادی و
رونق خوشبختی
به واژه های فالگیر
میدهد.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
خشمگین ترین
لبخند را
تا انتهای آزادی و
رونق خوشبختی
به واژه های فالگیر
میدهد.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
از جنگ با خود برگشته ام
خسته، عریان
انگار درد دو زایمان را یکی کرده اند
هزار تکه ،
شبیه کاردستی پسر بچه ای بازیگوش
چشمها...
آنها را آورده ام
بارها سیاهی شان را باران شسته است
درد را نیز آورده ام
چه آنها که بی صدا رخنه می کنند
شبیه سیاهی
آنجا که انگار دو شب را روی هم ریخته اند.
و چه آنها که فریاد می زنند
شبیه نداشتن تو
راستی
خودم را...
خودم را نیز آورده ام
او گسیخته افسار تا پای جان جنگیده است.
اما دستهایم
چیزی از بشریت را به ارث برده اند.
نمیشود چیزی را به تمامی دوست داشت
چرا که هر انسان باقیمانده ی انسان دیگریست...
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
خسته، عریان
انگار درد دو زایمان را یکی کرده اند
هزار تکه ،
شبیه کاردستی پسر بچه ای بازیگوش
چشمها...
آنها را آورده ام
بارها سیاهی شان را باران شسته است
درد را نیز آورده ام
چه آنها که بی صدا رخنه می کنند
شبیه سیاهی
آنجا که انگار دو شب را روی هم ریخته اند.
و چه آنها که فریاد می زنند
شبیه نداشتن تو
راستی
خودم را...
خودم را نیز آورده ام
او گسیخته افسار تا پای جان جنگیده است.
اما دستهایم
چیزی از بشریت را به ارث برده اند.
نمیشود چیزی را به تمامی دوست داشت
چرا که هر انسان باقیمانده ی انسان دیگریست...
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
پا به پای لحظه ها
کودک بمان
صدای ناقوسِ اندوه
در آسمان شوریده ی سالهای بعد،
ماسیده می شود بر آرزوهایت.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
کودک بمان
صدای ناقوسِ اندوه
در آسمان شوریده ی سالهای بعد،
ماسیده می شود بر آرزوهایت.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زن نه یک قطره
رودی از چشمانش سرچشمه گرفته
زن نه یک واژه
کتابی به پهنای آغوشِ یک رویای خام
زن نه یک شاخه
لذت بوسیدن یک گل سرخ
زن نه یک لذت
طعم تمام بوسه های یادگار
زن نه یک مادر
دامنی به وسعت تمام رودها به هنگام ِدردهای ماندگار
زن نه یک ستاره
آسمانی به وسعت اعتماد
زن!
خیانت است که تو را دو حرف نامیده اند
تمام الفبا از گیسوان تو آغاز شد.
#ساراشرفی #روزجهانی_زن #آنی
@chekamehsabz🍀
رودی از چشمانش سرچشمه گرفته
زن نه یک واژه
کتابی به پهنای آغوشِ یک رویای خام
زن نه یک شاخه
لذت بوسیدن یک گل سرخ
زن نه یک لذت
طعم تمام بوسه های یادگار
زن نه یک مادر
دامنی به وسعت تمام رودها به هنگام ِدردهای ماندگار
زن نه یک ستاره
آسمانی به وسعت اعتماد
زن!
خیانت است که تو را دو حرف نامیده اند
تمام الفبا از گیسوان تو آغاز شد.
#ساراشرفی #روزجهانی_زن #آنی
@chekamehsabz🍀
نفسهای تو
میان دستها و چشمهای بهار ، شعر میشود.
گلوگاه سکوت را می شوید
جاری می شود بر تن خسته ی شب
سیگاری می شود در معاشقه های نیمه
حسی می شود بی باک،
از انگشتان سرکشِ تو میان گیسوان من
" دوستت دارم " را بلد باش ...
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
میان دستها و چشمهای بهار ، شعر میشود.
گلوگاه سکوت را می شوید
جاری می شود بر تن خسته ی شب
سیگاری می شود در معاشقه های نیمه
حسی می شود بی باک،
از انگشتان سرکشِ تو میان گیسوان من
" دوستت دارم " را بلد باش ...
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
دو دوتا می شود صاحبخانه
دو دوتا می شود درمان
دو دوتا می شود نان
دو دوتا می شود به تنگ آمدن
دو دوتا می شود چه کنم های بیشمار
دستهای گِلی سبزی فروش
ریحانهای تازه
*تیتر روزنامه های فردا* :
دهن کجی می کند
عکس پدری که
دیروز
خودش را دار زد.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
دو دوتا می شود درمان
دو دوتا می شود نان
دو دوتا می شود به تنگ آمدن
دو دوتا می شود چه کنم های بیشمار
دستهای گِلی سبزی فروش
ریحانهای تازه
*تیتر روزنامه های فردا* :
دهن کجی می کند
عکس پدری که
دیروز
خودش را دار زد.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امید میرقصد
میان تک تک زخمهای قدیمی
روزهای پر از آینه
پروانه ها از آستین بهار بالا می روند.
و ملاقات آفتاب
مرهم بهانه های کهنه است.
خمیازه های چکاوک
در عصر خستگی
گم میشود قامت غم
میان این هیاهو
شعر از:
#ساراشرفی
نماهنگ از :
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
میان تک تک زخمهای قدیمی
روزهای پر از آینه
پروانه ها از آستین بهار بالا می روند.
و ملاقات آفتاب
مرهم بهانه های کهنه است.
خمیازه های چکاوک
در عصر خستگی
گم میشود قامت غم
میان این هیاهو
شعر از:
#ساراشرفی
نماهنگ از :
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
ابد رفت
جامانده میان مرزها...
سماجتِ مبهمی.
در هم تنیدن،
و تاوان یکی شدن.
مرد قافیه ها رنگ می بازد،
در انتهای جهان
از بکارت واژه های درد آلود.
و من
آلوده ام تورا...
به دوستت دارم.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
ابد رفت
جامانده میان مرزها...
سماجتِ مبهمی.
در هم تنیدن،
و تاوان یکی شدن.
مرد قافیه ها رنگ می بازد،
در انتهای جهان
از بکارت واژه های درد آلود.
و من
آلوده ام تورا...
به دوستت دارم.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
بوسه ها واژه
واژه هایش شعر
کتاب ، تنش
برگه ها کاهی
منطقش بریده بریده چون نفس های آخرین سرباز
انکارش ،هدایت
اصرارش ،شاملو
بنان میان هجاهایش
آیدا نه
لیلی نه
شیرین نه
...
سارا،دلتنگ منم
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
واژه هایش شعر
کتاب ، تنش
برگه ها کاهی
منطقش بریده بریده چون نفس های آخرین سرباز
انکارش ،هدایت
اصرارش ،شاملو
بنان میان هجاهایش
آیدا نه
لیلی نه
شیرین نه
...
سارا،دلتنگ منم
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀