#عکسواره
غزل بخوان و قصیده و دو بیتی را
سپید گو که خون به اشک باید رُفت
که بند ناف ما ببرید بر سکوتی تلخ؟
که در خموشانه جملگی بباید خفت
هزار سخن از چشم جان برون ریزد
که آنچه ناگفتنی ست، شاید گفت
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
غزل بخوان و قصیده و دو بیتی را
سپید گو که خون به اشک باید رُفت
که بند ناف ما ببرید بر سکوتی تلخ؟
که در خموشانه جملگی بباید خفت
هزار سخن از چشم جان برون ریزد
که آنچه ناگفتنی ست، شاید گفت
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
ما
حافظه قلب هامان را،
در حد فاصل دو آبان
از دست دادیم و
آنچه در سوز زمستان،
تازیانه بر جانمان نزد
ردای سکوت و خیانت بود!
مرغان آمین
مابین دوراهی دعا و شک،
شکار شدند
بگو که او آبستن چند هم آغوشی بود
در نظاره هیز زندانبان؟!
بگو آن چشمها که قربانی بیداری ما شدند
در انتظار دیدن چند پاییز عاشقانه،
در شبهای سیاه ترشان و
با آرام بخشها
به استقبال چند کابوس می روند؟!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
ما
حافظه قلب هامان را،
در حد فاصل دو آبان
از دست دادیم و
آنچه در سوز زمستان،
تازیانه بر جانمان نزد
ردای سکوت و خیانت بود!
مرغان آمین
مابین دوراهی دعا و شک،
شکار شدند
بگو که او آبستن چند هم آغوشی بود
در نظاره هیز زندانبان؟!
بگو آن چشمها که قربانی بیداری ما شدند
در انتظار دیدن چند پاییز عاشقانه،
در شبهای سیاه ترشان و
با آرام بخشها
به استقبال چند کابوس می روند؟!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
یاد در هم تنیده ی باد
می پیچد،
میان تصویرهای گیج انزوا
چون پرنده
در نوازش آسمان برهنه
#شرفی
@chekamehsabz🍀
یاد در هم تنیده ی باد
می پیچد،
میان تصویرهای گیج انزوا
چون پرنده
در نوازش آسمان برهنه
#شرفی
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
روی عریانی تنی سوخته از درد
در صدای جوشش خون در شریانهای شهوت آلود زمان
با خنجری فرو رفته در پِستان
برای جنینِ مُرده ی عشق مرثیه میخواند
با دستهایی که در وحشت شلیک گلوله های سربی
در بطن خویش پنهان میشود
زنی که با سرانگشتانی سرخ قبای زندگی از تن به در میکند
در هراس عصیان و تعرض
بسمت جنگلی بی باران میدود
و آیا
چه کسی در وحشت رنجی نابهنگام
به دیدار پروانه های سوخته بال میرود؟!
#ترنم
@chekamehsabz🍀
روی عریانی تنی سوخته از درد
در صدای جوشش خون در شریانهای شهوت آلود زمان
با خنجری فرو رفته در پِستان
برای جنینِ مُرده ی عشق مرثیه میخواند
با دستهایی که در وحشت شلیک گلوله های سربی
در بطن خویش پنهان میشود
زنی که با سرانگشتانی سرخ قبای زندگی از تن به در میکند
در هراس عصیان و تعرض
بسمت جنگلی بی باران میدود
و آیا
چه کسی در وحشت رنجی نابهنگام
به دیدار پروانه های سوخته بال میرود؟!
#ترنم
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
زنانهترین اندوهم را
بر دوش می کشم!
و عشق را
در کالبد مهجورم
می پرورم !
این تنهاترین
واژه ی فرهنگ لغت را
از آغازینِ هستی
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
زنانهترین اندوهم را
بر دوش می کشم!
و عشق را
در کالبد مهجورم
می پرورم !
این تنهاترین
واژه ی فرهنگ لغت را
از آغازینِ هستی
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
رو راست و غمگین
پرسه نیست نام رهرو بودنش
گام خشم رنج خفته است
واژه واژه وجودش
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
رو راست و غمگین
پرسه نیست نام رهرو بودنش
گام خشم رنج خفته است
واژه واژه وجودش
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
دستهایمان را بهم آویختهاند
برای هم صدایی
نیاز و مهربانی
دریغ که
با بندهای اسارت
پیش چشم هایمان
تهی از مهر و یاری
به طنابی پوسیده
آویزانمان کردند
#مهناز_رضا_زاده
@chekamehsabz🍀
دستهایمان را بهم آویختهاند
برای هم صدایی
نیاز و مهربانی
دریغ که
با بندهای اسارت
پیش چشم هایمان
تهی از مهر و یاری
به طنابی پوسیده
آویزانمان کردند
#مهناز_رضا_زاده
@chekamehsabz🍀