یاد دارم در غروبی سردِ سرد
میگذشت از کوچهی ما دوره گرد
داد میزد: "کهنه قالی میخرم
دست دوم ، جنس عالی میخرم
کوزه و ظرفِسفالی میخرم
گر نداری ، شیشه خالی میخرم"
#اشک در چشمان #بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید ، بغضاش شکست
اول ماه است و #نان در #سفره نیست
ای خدا شکرت ، ولی این زندگیست؟!
سوختم ، دیدم که #بابا پیر بود
بدتر از او ، خواهرم دلگیر بود
بوی #نان تازه هوشاش برده بود
اتفاقا #مادرم هم ، #روزه بود
صورتاش دیدم که لک برداشته
دست خوش رنگاش ، ترک برداشته
باز هم بانگ درشت پیرمرد
پرده اندیشهام را پاره کرد .
"دوره گردم ، کهنه قالی میخرم
دست دوم ، جنس عالی میخرم
کوزه و ظرفِسفالی میخرم
گر نداری ، شیشه خالی میخرم"
خواهرم بیروسری بیرون دوید
گفت:
#آقا!
#سفره_خالی_میخرید؟
#قیصرامینپور
#انجمنچهرهسانمشیانه
@chehrehsanmashianehart
میگذشت از کوچهی ما دوره گرد
داد میزد: "کهنه قالی میخرم
دست دوم ، جنس عالی میخرم
کوزه و ظرفِسفالی میخرم
گر نداری ، شیشه خالی میخرم"
#اشک در چشمان #بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید ، بغضاش شکست
اول ماه است و #نان در #سفره نیست
ای خدا شکرت ، ولی این زندگیست؟!
سوختم ، دیدم که #بابا پیر بود
بدتر از او ، خواهرم دلگیر بود
بوی #نان تازه هوشاش برده بود
اتفاقا #مادرم هم ، #روزه بود
صورتاش دیدم که لک برداشته
دست خوش رنگاش ، ترک برداشته
باز هم بانگ درشت پیرمرد
پرده اندیشهام را پاره کرد .
"دوره گردم ، کهنه قالی میخرم
دست دوم ، جنس عالی میخرم
کوزه و ظرفِسفالی میخرم
گر نداری ، شیشه خالی میخرم"
خواهرم بیروسری بیرون دوید
گفت:
#آقا!
#سفره_خالی_میخرید؟
#قیصرامینپور
#انجمنچهرهسانمشیانه
@chehrehsanmashianehart
نامهای به #مادرم
#زیباروی_من!
اینروزاچقدر جات خالیِ.
میدونستم که بهزودی میری
از خیلی قبلتر دیده بودم که چهرهات #آسمونی شده واسه همین کلی عصبی و نگران بودم و تنها جرات اینو داشتم که به داداش بگم.
#مامانم!
#مامان_قشنگم!
#دلم_میخواد بازم سرظهر بهم زنگ بزنیُ بگی کجایی؟ نمیای؟ میخوایم سفره بندازیم.
منم بگم ممکنه دیر بیام شما بخورید نوش جان.
#دلم_میخواد بازم بهم زنگ بزنیُ بگی....
اینروزا #دلم_میخوادهای من خیلی زیاد شده.
#مامانم!
از بعد از رفتنت گوشیت دست باباس.
ازش خواهش کردیم گاهی با گوشی شما بهمون زنگ بزنه تا هر روز این شانس رو داشته باشیم حداقل روزی یکی_دو بار #مامان، رو روی صفحهی گوشیمون ببینیم و اونور خط #بابا بگه کجایی؟ نمیای؟.........
#مامانم!
#مهربونم!
بعد از رفتنت تمام جذابیتهای زمین هم از بین رفت.
حالا دیگه حتی اگه تمام #سیبهای دنیا هم از درخت بیافته مطمئنم که زمین جاذبه نداره.
#نور_چشمانم!
قدم بردار
قدم بر روی #چشمانم بگذار
بیا شبها به بالینم
که من اینروزها، سخت غمگینم.
#عزیزدل!
قدم بردار
قدم بر روی #دل بگذار
بیا بنشین دَمی با ما
بگو از قصهی بیغصهی فردا.
#نفس_جانم!
قدم بردار
قدم بر روی #جان بگذار
بیا با هم، کنار هم،
قدم در راه بیمقصد بگذاریم
نباشد مقصدی پیدا
نباشد آخری در کار
نباشد آخر این راه ناپیدا، دشوار.
تو #جانی و همه #جانان این خانه
تو رفتی از بَرَم،
همین شد باعث #ویرانی_خانه.
#نسترنرستمی
99/10/21
00/02/21
#انجمنچهرهسانمشیانه
@chehrehsanmashianehart
#زیباروی_من!
اینروزاچقدر جات خالیِ.
میدونستم که بهزودی میری
از خیلی قبلتر دیده بودم که چهرهات #آسمونی شده واسه همین کلی عصبی و نگران بودم و تنها جرات اینو داشتم که به داداش بگم.
#مامانم!
#مامان_قشنگم!
#دلم_میخواد بازم سرظهر بهم زنگ بزنیُ بگی کجایی؟ نمیای؟ میخوایم سفره بندازیم.
منم بگم ممکنه دیر بیام شما بخورید نوش جان.
#دلم_میخواد بازم بهم زنگ بزنیُ بگی....
اینروزا #دلم_میخوادهای من خیلی زیاد شده.
#مامانم!
از بعد از رفتنت گوشیت دست باباس.
ازش خواهش کردیم گاهی با گوشی شما بهمون زنگ بزنه تا هر روز این شانس رو داشته باشیم حداقل روزی یکی_دو بار #مامان، رو روی صفحهی گوشیمون ببینیم و اونور خط #بابا بگه کجایی؟ نمیای؟.........
#مامانم!
#مهربونم!
بعد از رفتنت تمام جذابیتهای زمین هم از بین رفت.
حالا دیگه حتی اگه تمام #سیبهای دنیا هم از درخت بیافته مطمئنم که زمین جاذبه نداره.
#نور_چشمانم!
قدم بردار
قدم بر روی #چشمانم بگذار
بیا شبها به بالینم
که من اینروزها، سخت غمگینم.
#عزیزدل!
قدم بردار
قدم بر روی #دل بگذار
بیا بنشین دَمی با ما
بگو از قصهی بیغصهی فردا.
#نفس_جانم!
قدم بردار
قدم بر روی #جان بگذار
بیا با هم، کنار هم،
قدم در راه بیمقصد بگذاریم
نباشد مقصدی پیدا
نباشد آخری در کار
نباشد آخر این راه ناپیدا، دشوار.
تو #جانی و همه #جانان این خانه
تو رفتی از بَرَم،
همین شد باعث #ویرانی_خانه.
#نسترنرستمی
99/10/21
00/02/21
#انجمنچهرهسانمشیانه
@chehrehsanmashianehart