انتشارات چاپار
215 subscribers
799 photos
80 videos
135 files
503 links
تهران - خیابان ولیعصر- بالاتر از تقاطع زرتشت - کوچه نوربخش - پلاک 40
www.chaparlib.com

@tafazoli_chapar :ارتباط با ادمین

تلفن : 88899680 و 88903798 و 88911621
Download Telegram
به بهانه‌ی زادروز نیما یوشیج

«از پس پنجاهی و اندی ز عُمر،
نعره برمی‌آیدم از هر رگی:
کاش بودم، باز دور از هر کسی
چادری و گوسفندی و سگی.»

شاید این شعر #نیما_یوشیج به گونه‌ای خواسته‌ی نیما برای بازگشت به دوران کودکی باشد. کودکی نیما در بین شبانان و اسب‌چرانان گذشت. او خواندن و نوشتن را نزد ملای ده آموخت و در دوازده‌سالگی به هم‌راه خانواده‌اش به تهران رفت. او در مدرسه‌ی سن‌لویی در تهران شروع به تحصیل کرد.

نیما در نامه‌ای به صادق هدایت در سال ۱۳۱۵ یعنی یک سال پیش از انتشار ققنوس که اولین شعر نو محسوب می‌شود این‌گونه می‌نویسد:
«کاری که تو در نثر انجام داده‌ای من در نظم کلمات خشن و سقط انجام داده‌ام که به نتیجه‌ی زحمت آن‌ها را رام کرده‌ام. اما در این کار من مخالفت زیاد است زیرا دیوار پوسیده هنوز جلوی راه است و سوسک‌ها بالا می روند و ضجه می‌کشند.»

نیما یوشیج، بیست‌ویکم آبان‌ماه در دهکده‌ی یوش، بخش بلده از توابع شهرستان نور استان مازندران به دنیا آمد. او را پدر شعر نوی فارسی و بنیان‌گذار شعر نو می‌شناسند. نام اصلی نیما، علی اسفندیاری بود که بعدها نام خود را به نیما یوشیج تغییر داد.

نما یوشیج در معرفی خود چنین می‌آورد:
«در سال ۱۳۱۵ هجری ابراهیم نوری مرد شجاع و عصبانی از افراد یکی از دودمان‌های قدیمی شمال ایران محسوب می شد. من پسر بزرگ او هستم. پدرم در این ناحیه به زندگانی کشاورزی و گله‌داری خود مشغول بود. در پاییز همین سال زمانی که او در مسقط‌الراس ییلاقی خود یوش منزل داشت من به دنیا آمدم، پیوستگی من از طرف جّده به گرجی های متواری از دیر زمانی دراین سرزمین می رسد. زندگی بدوی من در بین شبانان و ایلخی‌بانان گذشت که به هوای چراگاه به نقاط دور ییلاق قشلاق می کنند و شب بالای کوه ها ساعات طولانی با هم به دور آتش جمع می شوند.»

دوران تحصیل نیما از مدرسه‌ی کاتولیک سن‌لویی آغاز شد. نیما می‌گوید که سال‌های اولیه‌ی زندگی مدرسه‌ای او به زد و خورد با بچه‌ها گذشت. هنرش نیز خوب پریدن و فرار از مدرسه به هم‌راه دوستش حسین پژمان بود. او در مدرسه آن‌گونه که خود می‌گوید شاگرد خوبی نبود و فقط نمرات نقاشی به دادش می‌رسید.

آشنایی‌اش با «نظام وفا» که معلم خوش‌رفتاری بود موجب شد که نیا به شعرگفتن رو بیاورد. نیما به تدریج در همین مدرسه با زبان فرانسه آشنا می‌شود و از طریق آشنایی‌اش با #ادبیات غرب آغاز می‌شود. او هم‌زمان درس طلبگی و زبان عربی را نیز می‌آموخت.
نیما یوشبج شعر بلند افسانه را به نظام وفا معلم خود تقدیم کرده است.

انقلاب نیما در شعر فارسی با دو شعر «ققنوس» در بهمن‌ماه ۱۳۱۶ و «غراب» در سال ۱۳۱۷ آغاز می‌شود. این دو شعر در مجله‌ی «موسیقی» که یک مجله‌ی دولتی بود منتشر می‌شود. نیما از افسانه تا ققنوس راهی پانزده ساله را آمده است.

@chaparpublishing