انتشارات چاپار
215 subscribers
799 photos
80 videos
135 files
503 links
تهران - خیابان ولیعصر- بالاتر از تقاطع زرتشت - کوچه نوربخش - پلاک 40
www.chaparlib.com

@tafazoli_chapar :ارتباط با ادمین

تلفن : 88899680 و 88903798 و 88911621
Download Telegram
📝 آرمان سادگی کامو

آثار ادبی و تولیدات فکری متفکران، تنها بخش آشکار کوه یخ است. ما فقط بخش اندکی از شخصیت آنها را در این آثار می‌یابیم. اگر کسی حوصله کند و زندگی و زمانه این متفکران را بررسی کند، با لایه‌های دیگری مواجه خواهد شد که چه بسا بر فهم ما از این آثار ادبی و نویسندگان‌شان تأثیر جدی خواهد گذاشت. آلبر کامو یکی از این شخصیت‌ها است که گاه آنچه می‌نویسد با آنچه زیست می‌کند، در تعارض است. البته این اختصاص به کامو ندارد. کمابیش دیگران نیز چنین هستند. اما غالبا از این حالت خود غافل هستند. عرصه تفکر، عرصه خودنگری و خودشناسی است.

کتاب «آرمان سادگی» (آیریس رادیش، مهشید میرمعزی، تهران، ثالث، 1395، 356 صفحه) پرتوی بر قسمت پنهان این کوه یخ می‌افکند و ما را با سویه‌های پنهان او آشنا می‌کند. به روایت زندگی‌نامه نویس کامو، او در کل زندگی‌اش با تعارضات لاینحلی زیست و هرگز نتوانست از پس خودش برآید. در مصاحبه‌ای که پس از مرگش منتشر شد از او پرسیده بودند: از چه بیش از همه‌چیز متنفر است؟ و او پاسخ داده بود از «جهت تاریک من». (ص305)

او که در الجزایر‌زاده شده و کودکی و نوجوانی خود را در آنجا گذرانده بود، در جنگ استقلال این کشور جانب فرانسه را گرفت و در سخنانی معروف گفت: «من میان عدالت و مادرم، مادرم را ترجیح می‌دهم» و بدین ترتیب، بر ضد استقلال الجزایر موضع گرفت. به زنان توجه جدی داشت، اما هرگز عشق را جدی نمی‌گرفت و «انسان‌ها را تا حد معیار تمام چیزها بالا می‌برد، اما انسانیت دور و برش چندان او را تحت تأثیر» قرار نمی‌داد. (ص71)

از نوجوانی و پس از آنکه مشخص شد سل دارد، به اپیکتتوس رواقی علاقه‌مند شد و تا پایان عمر آثار رواقی را می‌خواند، اما به گونه دیگری می‌زیست. تا آن‌جا که بین دو قطب عیاشی و ریاضت گیر کرده بود. شعار تسلط بر خویشتن می‌داد، اما در عمل به گونه دیگری بود. (ص 168)

ویراستاری انتشارات گالیمار را، که با آلمانی‌های اشغالگر همکاری می‌کرد، پذیرفته بود و در عین حال با اعضای جنبش مقاومت در دفتر کار خود دیدار می‌کرد «تناقض‌های زندگی دیگر از این بزرگ‌تر نمی‌شود» (ص185) . البته ممکن است این همکاری محمل و پوششی برای فعالیت مخفی او بوده باشد. با آنکه خود به تناقض‌های زندگی خویش کمابیش وقوف داشت، به گفته معشوقه‌اش، ماریا ساکارس،: «هرگز تلاش نکرد حتی یکی از تناقض‌های خود را حل کند. هیچگاه نمی‌خواست زندگی و هستی خود را محدود کند.» (ص 199) در عین ارتباط گسترده با زنان، در مجموع از آنها متنفر بود؛ تنفری «خردکننده». از نظر او «زن، جز در عشق، کسالت‌بار است» (ص336)

با آنکه متفکری نقاد بود، ظرفیت نقد را نداشت و چون «انسان طاغی» منتشر و نقدهایی متوجه او شد، به همه آنها پاسخ داد. هنگامی که نقدی از ژانسون در له تان مدرن، که سردبیر آن سارتر بود، منتشر شد، او به جای سکوت یا بی‌تفاوتی طی نامه‌ای هفده صفحه‌ای به سردبیر از خود دفاع کرد. سارتر هم با پاسخی دوازده صفحه‌ای او را کاملا منزوی کرد و گفت که کامو حتی اجازه بحث درباره کارش را به کسی نمی‌دهد و تنها سرهایی را می‌پذیرد که در مقابل او خم می‌شوند. (ص 249) پاسخ سارتر چنان او را در هم شکست که «کامو از این ضربه بهبودی» نیافت (ص251) .

زندگی پرشوری داشت و از زندگی در خانواده‌ای کارگری به اوج موفقیت رسید، شهرت و اعتبار کافی کسب کرد و در 44 سالگی جایزه نوبل را دریافت، با این حال روایت خودش از زندگی‌اش روایت سردی است و مبتنی بر بی‌توجهی، تا جایی که در یادداشت‌های خود از 1935 تا 1959 «هیچ نکته شخصی ننوشته است» و هیچ اشاره‌ای به خلقیات و عشق و فرزندانش ندارد. (ص72)

در اواخر زندگی‌اش، کامو این گونه دست به جمع‌بندی آن می‌زند: «حالا در میان تکه پاره‌ها پرسه می‌زنم، بدون قانون هستم، شقه شده، تنها و پذیرای این تنهایی، تسلیم ویژگی‌ها و ناتوانی‌های خود. و باید حقیقتی را پس از آنکه تمام زندگی خود را در نوعی دروغ گذراندم، بازسازی کنم.» (ص282)

خواندن این کتاب خوشخوان، فارغ از برخی سوگیری‌های آشکار و نهانش، بار دیگر به ما یادآوری می‌کند که انسان کامل وجود ندارد و هر کسی باید در حالی که صلیبی بر دوش گرفته است، بکوشد تکه پاره‌های وجودش را همساز کند و طرحی ماندنی از زندگی‌اش پی ریزد.

سید حسن اسلامی اردکانی
ستون #در_ستایش_جزییات / صفحه آخر روزنامه اعتماد، چهارشنبه 13 آذر

+ دربارۀ یادداشت‌های کامو

@chaparpublishing
💢 فایده مطالعه!

روزنامه فرانسوی فیگارو معتقد است کتابخوانی فایده‌های زیر را دارد:

1- مطالعه یک فرآیند فعال ذهنی است.
2- مطالعه تمرکز را افزایش می‌دهد.
3- مطالعه باعث ایجاد اعتماد به نفس می‌شود.
4- مطالعه انضباط فردی را افزایش می‌دهد.
5- مطالعه خلاقیت را افزایش می‌دهد.
6- مطالعه این امکان را به شما می‌دهد تا در رابطه با موضوعی صحبت کنید.
7- مطالعه کتاب سرگرمی ارزانی است.
8- مطالعه این امکان را به شما می‌دهد تا به اختیار خود مطالب بیاموزید.
9- مطالعه قوای استدلال شما را افزایش می‌دهد.
10- مطالعه باعث می‌شود تا اشتباهاتمان کاهش پیدا کند.
11- مطالعه کسالت را کاهش می‌دهد.
12- مطالعه می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد.
13- مطالعه استرس را کاهش می‌دهد.
14- مطالعه شما را از مضرات دنیای دیجیتالی دور می‌سازد.
15- مطالعه کتاب همیشه از تماشای فیلم بهتر است.

عباس خلجی
@chaparpublushing
Forwarded from طراحی و فناوری اطلاعات سرور | soroor graphic & IT
💠 استودیو طراحی و فناوری اطلاعات سرور💠
انجام کلیه سفارشات طراحی گرافیک و وبسایت

#کاتالوگ
#تراکت
#لوگو
#شبکه_مجازی
#جلد_کتاب
#وبسایت
#سئو
برای دیدن نمونه کار به کانال زیر و یا اینستاگرام با همین آدرس مراجعه نمایید:
@soroorgraphic
@soroormb ادمین
📱09127112393
📫soroor.mohammadi67@gmail.com
🌹🌹


گفت قاضی عزّالدین سلام می رساند و همواره ثنای شما و حمد شما می گوید، فرمود:

🔆هرکه از ما کند به نیکی یاد
یادش اندر جهان به نیکی باد

اگر کسی در حقّ کسی نیک گوید آن خیر و نیکی به وی عاید می شود، و در حقیقت آن ثنا، وحمد بخود میگوید نظیر این چنان باشد که کسی_گرد خانه خود گلستان و ریحان کارد هر باری که نظر کند و ریحان بیند، او دایماً در بهشت باشد، چون خو کرد بخیر گفتن مردمان چون بخیر یکی مشغول شد، آن کس محبوب وی شد، و چون آرزویش یاد آید محبوب را یاد آورده باشد، و یاد آوردن محبوب گل و گلستانست و روح و راحت است.
وچون بدِ یکی گفت آن کس در نظر او مبغوض شد، چون ازو یاد کند و خیال او پیش آید چنانست که مار یا کژدم یا خار و خاشاک در نظر پیش آمد اکنون چون می توانی که شب و روز گل و گلستان بینی و ریاض اِرَم بینی.

چرا در میان خارستان و مارستان گردی؟ همه را دوست دار تا همیشه در گل و گلستان باشی، و چون همه را دشمن داری، خیال دشمنان در نظر می آید، چنانست که شب و روز در میان خارستان و مارستان میگردی . پس اولیاء که همه دوست میدارند، و نیک می بینند آن را برای غیر نمی کنند برای خود کاری می کنند، تا مبادا که خیالی مکروه و مبغوض در نظر ایشان آید، چون ذکر مردمان و خیال مردمان درین دنیا لابد و ناگزیرست پس جهد کردند که در یاد ایشان و ذکر ایشان همه محبوب و مطلوب آید تا کراهتِ مبغوض مُشَوَشِ راه ایشان نگردد.
پس هرچه می کنی در حقّ خلق و ذکرِ ایشان میکنی بخیر و شَرّ آن جمله بتو عاید می شود.

📗فیه مافیه
مولانا
@chaparpublishing
🌺🌺🌺

شرح روان ابیات مثنوی معنوی، دفتر سوم
حکایت صدو یک،جواب گفتنِ انبیاء طعنِ ایشان را و مَثَل زدنِ ایشان را


۲۷۷۱_ آن چنان گوید حکیم غزنوی
در الهی نامه گر خوش بشنوی

حکیم غزنوی در الهی نامه این نکته را چقدر خوب بیان کرده، به شرط آنکه به آن بیان گوش بدهی.
منظور از الهی نامه حدیقه الحقیقه سنائی است که مولوی از آن به نام الهی نامه نام برده است .
افلاکی در مناقب العارفین گفته برای درک بهتر مثنوی آثار سنایی را مطالعه کنید .



۲۷۷۲_ کم فضولی کن تو در حکمِ قَدَر
در خور آمد شخصِ خر با گوشِ خر

تو در حکم تقدیر الهی، کمتر فضولی و گستاخی کن، چه در تقدیر الهی، جسم خر با گوش او تناسب دارد.


۲۷۷۳_ شد مناسب عضوها و ابدان ها
شد مناسب وصف ها با جان ها

عضوها با بدن ها تناسب دارند. صفات موجودات با جانِ آنها مناسب است. از کوزه همان تراود که در اوست.



۲۷۷۴_ وصفِ هر جانی تناسب باشدش
بی گمان با جان، که حق بتراشدش

زیرا صفات هر روحی، مناسب است با هویّتِ ذاتی آن روح که خداوند ساخته و پرداخته اش کرده است.



۲۷۷۵_ چون صفت با جان قرین کرده ست او
پس مناسب دانش، همچون چشم و رُو

از آن جایی که خداوند، صفات و واکنش های گفتاری و رفتاری انسان را با هوّیت روحی او مقارن و سازگار کرده است، پس تو نیز آن دو را مانند تناسبی که میان چشم و صورت است، مناسب و سازگار بدان.
@chaparpublishing
مژده به جامعه موسیقی کشور

پرونده «مهارت‌های سنتی ساختن و نواختن دوتار» در چهاردهمین نشست کمیته بین دولتی کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس (معروف به کنوانسیون ۲۰۰۳) که در تاریخ ۹ تا ۱۴ دسامبر سال ۲۰۱۹ ( ۱۸ تا ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ) در شهر بوگوتا، پایتخت جمهوری کلمبیا، به عنوان یکی از عناصر میراث ناملموس ایران در فهرست معرف میراث فرهنگی ناملموس بشری یونسکو (موضوع ماده ۱۶ کنوانسیون ۲۰۰۳) به ثبت جهانی رسید. در این نشست نمایندگان رسمی دول عضو کنوانسیون ۲۰۰۳ و نیز نمایندگانی از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به نیابت از جمهوری اسلامی ایران شرکت نمودند. ضمن ابراز خرسندی از این خبر خوش برخود لازم می‌دانم از تمامی عواملی که در تک‌تکِ مراحل تهیه این پرونده اعم از سیاست‌گذاری‌های سازمانی، علمی و فنی همکار و همیارم بوده‌اند تشکر کنم.

پیش از هر چیز فرصت را مغتنم شمرده و از آقایان دکتر محمد حسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی، دکتر فرهاد نظری، مدیر کل وقت دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی و آقای محمد صادق اسحاقی کارشناس ارشد میراث فرهنگی ناملموس وزارتخانه‌ی مذکور بخاطر همکاری‌های سازمانی‌شان بسیار سپاسگزارم. افزون بر این، ثبت جهانی این عنصر مهم فرهنگی را به جناب آقای دکتر مونسان، وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تبریک می‌گویم.

تهیه و تدوین مراحل مختلف این پرونده مهم که گستره‌ی جغرافیایی وسیعی را شامل می‌شود قطعاً به تنهایی میسر نبود. این افتخار را داشتم که در خلال تهیه این پرونده از همکاری و همیاری محققان، نوازندگان، سازندگان، فروشندگان، مؤسسات موسیقی، اساتید دانشگاه، انجمن‌ها، اجتماعات محلی و ادارات استانی پنج استان خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، گلستان و مازندران بهره‌مند شوم. هرچند اذعان می‌کنم که ذکر همه‌ی این یاران و دوستان در این سطور نمی‌گنجد اما دورادور به ایشان شادباش گفته و دستِ تک تک‌شان را می‌فشارم.
تهیه‌ی ‌پرونده‌هایی از این دست مانند اجرای برنامه‌های زنده‌ی موسیقی عوامل پشت صحنه‌دارند. چند تن از دوستان نقش عوامل اصلی پشت صحنه را بازی کردند. نخست، مایلم از آقای مجتبی قیطاقی، محقق و دوتارنواز جوان خراسانی بابت تهیه اسناد اعم از مدارک صوتی و تصویری و رضایتنامه‌های لازم برای ثبت پرونده‌ی یادشده از استان خراسان رضوی تشکر ویژه‌ای بنمایم. اسنادی که او تهیه کرد و بی‌منت در اختیار من قرار داد بخشی از پایه‌های اساسی پرونده را تشکیل می‌دهند. سپاس فراوان از آقای شروین گودرزی، کارشناس ارشد میراث فرهنگی ناملموس بخاطر ترجمه تخصصی پرونده‌ی ‌اصلی و تمامی دیگر اسناد و مدارک و زیرنویس‌های فیلم و عکس‌های مربوط به پرونده. او همچنین در بازبینی نهایی پرونده همراهیم کرد. آقای دکتر رامین والی ویرایش نهایی متن انگلیسی پرونده را عهده‌دار شد و به همین خاطر از او سپاسگزارم. خوشبختانه خانم مهنوش قادری علی‌رغم مشغله‌ی فراوان توانست تدوین فیلم و عکس‌های پرونده را بر عهده بگیرد، او را سپاس می‌گویم. و در پایان، از آقای علی حماسی تشکر می‌کنم که در مرحله‌ی نهایی تدوین فیلم پرونده یاری‌مان کرد.

بهروز وجدانی
پژوهشگر حوزه موسیقی، تهیه‌کننده، تدوین‌گر نهایی و مدیر پرونده‌ی مهارت‌های سنتی ساختن و نواختن دوتار


شادباش به جامعه هنرموسیقی کشور بویژه خراسان
@chaparpublishing
‍ ‍ .

۲۶ آذر سالروز درگذشت مولانا

( زاده ۶ ربیع الاول ۶۰۴ بلخ -- درگذشته ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ قونیه ) شاعر عارف

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی، زاده بلخ یا وخش از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است.
او در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شد.
در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌ است. «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» همچنین "شمس" و "شمس تبریزی" تخلص هایی ست که از سروده های او به دست می آید.
در زمان تصنیف آثارش (همچون مثنوی) در قونیه در دیار روم شرقی (به اصطلاح آن روزگاران) می‌زیست.
اگر چه كارهاى هنرى فرهنگى هميشه
جهانى است و با این كه آثار جلال‌الدين بلخى به زبان فارسى منظوم شده ليكن مردم عثمانى ديروز و تركيه امروز ، او را از خود مى دانند.
اگرچه مجموعه آثار او به همه جهانيان تعلق دارد.
بیشتر اشعار مولوی با زبان فارسی به رشته نگارش درآمده است. پنجاه بیت از مجموعه سروده های وی به زبان‌های ترکی و چند بیت نیز به زبان یونانی که در قونیه رواج داشته به رشته نظم کشیده شده است.
آرایه ملمع همانند صنایع دیگر ادبی در آثار ایشان به فراوانی دیده می شود که این خود در آن روزگار مرسوم بوده است.

پارسی گو گرچه تازی خوشتر است
عشق را خود صد زبان دیگر است

پسر مولانا بنا به اعتراف خودش چندان به زبانهای ترکی و یونانی مسلط نبوده است:
بگذر از گفت ترکی و رومی
که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و از تازی

که در این دو چه خوش همی خوش تازی
آثار مولانا به علاوه مناطق فارسی زبان, تاثیر فراوانی در هند و پاکستان و ترکیه و آسیای میانه گذاشته است.
همچنین سروده هایش تأثیر فراوانی در ادب و فرهنگ ترکی نیز داشته‌ است.
دلیل این امر آن است که اکثر جانشینان او که در طریق مولویه سلوک می کردند از شهر قونیه برخاسته بودند. آرامگاه وی نیز در قونیه، مطاف اهل دل به شمار
می آید.
ای بسا هندو و ترک همزبان
وی بسا دو ترک چون بیگانگان

باید بگویم برخی از محققان از جمله دکتر عبدالحسین زرین‌کوب برآن‌اند که در دوران مولوی، زبان مردم کوچه و بازار قونیه، زبان فارسی بوده‌ است.
جلال الدین همایی در این رابطه به این بیت پسر مولانا اشاره میکند.

فارسی گو که جمله دریابند
گرچه زین غافل اند و در خوابند

درگذشت مولانا :
مولانا، پس از مدت‌ها بیماری در ۶۸ سالگی درگذشت.
در آن روز سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند.
افلاکی می‌گوید:
«بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» و ۴۰ شبانه روز این عزا و سوگ بر پا بود:

بعد چل روز سوی خانه شدند
همه مشغول این فسانه شدند
روز و شب بود گفتشان همه این
که شد آن گنج زیر خاک دفین

..

مولانا پس از مدتی بیماری ،در حالیکه بسیار نحیف شده بود ودر بستر بود
مشتاقانه در انتظار وصال محبوب حقیقی بود.
جامی در این باره میگوید:

در حالیکه چند تن ازبزرگان به عیادت مولانا رفته بودند وبرای شفای وی دعا میکردند، مولانا در جواب فرمودند:

همانا میان عاشق ومعشوق پیراهنی از شعر بیش نمانده است، نمی خواهید نور به نور بپیوندد؟

من شدم عریان زتن او از خیال
می خرامم در نهایات الوصال

@chaparpublishing
Saz & Avaz
Shajarian
مولانا غزل شماره 2039
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها
خواننده :: استاد محمدرضا شجریان
شجریان
.

(روز عُرس):

روز عرس، روز "وصال جاودانه مولوی" با معشوق نامیده شده است.
مولانا از شهرتی جهانی برخوردار است، به شکلی که دیدگا‌ه‌ها و نظرات و اشعار او زمزمه اغلب افراد و علاقمندان به شعر پارسی شده است.
غرب و شرق نسبت به این عقاید و ابیات واکنش نشان داده و هر یک برداشت‌هایی از آن دارند.

شب مرگ فرزند خود؛ سلطان ولد را فرا می خواند و آخرین سروده های شعر زندگی اش را می سُراید تا او بنویسد:

رو سر بِنه به بالین، تنها مرا رها کن
ترک منِ خرابِ شبگرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن

از من گریز تا تو، هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت، ترک ره بلا کن

ماییم و آب دیده، در کنج غم خزیده
بر آب دیدۀ ما صد جای آسیا کن

خیره کشی است ما را، دارد دلی چو خارا
بِکشد کسی نگوید، تدبیر خونبها کن

بر شاه خوبرویان، واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق، تو صبر کن، وفا کن

دردی است غیرِ مردن، کآن را دَوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن؟

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم،
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن

گر اژدهاست بر ره، عشقی است چون زُمُرد
از برق این زُمرد، هین دفع اژدها کن.

بس کن که بیخودم من، ور تو هنرفزایی
تاریخ بوعلی گو، تنبیه بوالعلا کن...

و دقایقی چشمانش را بست و دیگر نگشود.
@chaparpublishing
پردازش زبان طبیعی برای وب معنایی/دکتر فریده عصاره و همکاران/چاپار-اساطیر پارسی/۳۸۰۰۰تومان
@chaparpublishing
پیشگیری از سوختگی داستان موفقیت عبرتهایی که گرفتیم/ازسازمان بهداشت جهانی /نشر چاپار /دکترمحمد جواد فاطمی/۲۲۰۰۰تومان
@chaparpublishing
کتاب بخوانیم

- اگر ۱ جلد کتاب بخوانید ممکن است به کتاب خواندن علاقه مند شوید.
- اگر ۲ جلد کتاب بخوانید حتما به کتاب خواندن علاقه مند می شوید.

- اگر ۳ جلدکتاب بخوانید به فکر فرومیروید.
- اگر ۴ جلد کتاب بخوانید در خلوت با خودتان حرف می زنید.

- اگر ۵ جلد کتاب بخوانید سیاهی ها را سفید و سفیدی ها را سیاه می بینید.
- اگر ۶ جلد کتاب بخوانید نسبت به خیلی عقاید و نظرات بی باور میشوید و به توده های مردم و باورهایشان خشم می گیرید.

- اگر ۷ جلد کتاب بخوانید کم کم عقاید و نظرات جدید پیدا می کنید.
- اگر ۸ جلد کتاب بخوانید در مورد عقاید جدیدتان با دیگران بحث می کنید.

- اگر ۹ جلد کتاب بخوانید در بحث هایتان کار به مجادله می کشد.
- اگر ۱۰ جلد کتاب بخوانید کم کم یاد می گیرید که با کسانی که کمتر از ده جلد کتاب خوانده اند بحث نکنید.

- اگر ۱۰۰ جلد کتاب بخوانید دیگر با کسی بحث نمی کنید و سکوت پیشه می گیرید.
- اگر ۱۰۰۰ جلد کتاب بخوانید آن وقت است که یاد گرفته اید دیگر تحت تاثیر مکتوبات قرار نگیرید و با مهربانی در کنار دیگر مردمان زندگی می کنید و اگر کمکی از دستتان بر بیاید در حق دیگران و جامعه انجام میدهید و در فرصت مناسب سراغ کتاب هزار و یکم می‌روید...

🌹 @chaparpublishing
Forwarded from طراحی و فناوری اطلاعات سرور | soroor graphic & IT
طراحی #جلد_کتاب فلسفه علم اطلاعات نویسنده : دکتر محمد خندان
سفارش دهنده: انتشارات چاپار

💠استودیو طراحی و فناوری سرور
📱09127112393

@soroorgraphic ✏️
متن طولانی زیر از دوستی ناشناس به نام "حمدالله مستوفی" است به نام شب یلدایِ خوش‌مان، خوش‌تر باد

بگو رفیق خوب ام ، امسال برای شی یلدا خوب هزینه‌ کرده‌ام دیگه مراسم شب یلدای هتل... و هتل بزرگ ... و... و.... بی‌مزه شده ، درست هست که رقص و موزیک‌اش روبه‌راهه،اما آدم اون‌جا راحت‌ نیست بگذریم امسال توی خونه گرفتیم ؟ چه‌قدر هزینه لازم بود تا "آجیل‌مان بهتر رو‌به‌راه‌تر می‌شد؟ ازچهارمغزپارسال،امسال به هشت‌مغز رسیدم،بهتراست و " دندان‌گیر"تر است و بیش‌تر" حال" می‌دهد و پیش مهمان‌های نازنین، بیش‌تر به چشم می‌آید اگر با پلاستیک‌اش بگذاریم بهتر است آجیل " تواضع" هست هم معروف‌تر است هم " تواضع‌مان را بیش‌تر نشان می‌دهد ... هندوانه و شمع و شراب و حافظ ، راستی یک حافظ با فال‌نامه که روی کاغذ گلاسه و 12 رنگ چاپ شده رفتم که از ناشران خوب و معروف جلوی دانشگاه که الان بیش‌ترشان کتاب کمک‌درسی فروش شده‌اند بخرم،که منصرف‌شدم... راستی این جلوی دانشگاه هم عجب نوستالوژیی است که ول‌مان نمی‌کند ... نه رفتم کریم‌خان‌زند و کردستان وستاری رو دوری زدم که آخر از با ... یا .... که خیلی باکلاس‌ترو شیک‌تر بودند خریدم اون جاها خیلی بالاتره و برای خریدِ شب‌یلدا، فروشنده‌های نازنین‌اش هم خوش صحبت‌تر از پیرمردهای عنق یکی دوتا کتاب‌فروشیِ هم‌چنان فقط کتاب‌فروشِ جلوی دانشگاه هستند ... باقی وسایل هم که شام با "خانه"-عیال‌مان را این گونه این جا،جلوی اَخوی‌هامان صدا می‌کنیم و البته اون وَرِ آب، "آناهیتا" صدای‌اش می‌کنیم ..البته وقتی دبی و ترکیه با هم می‌رویم وگرنه جاهای دیگه که جای "خانه" نیست، ملتفت هستید که!
اصلن بگذریم ..به ما چه که توی فلان سایت داخلی و فلان روزنامه ی رسمی کشورمان زده که " ثریا" برای یک فلافلِ داغ، در قبرِ خالیِ بهشت‌زهرا ،به خواسته های سه مرد " تن" می دهد ! به ما جه که در شب گذشته پسری22 ساله‌ی کارتن‌خواب یخ زده کول‌برانِ دیوانه را بگو که رفتند ومیان بهمن گیرافتادند..آخه آدم این روزهای خوش را ول می‌کن و می‌رود " کول‌بر"ی؟... انارتان را دانه کنید و نوش جان ..کاری به جسدهای دانشجویان اهوازی نداشته باشید .. خواستند بمیرند و شاید هم خواسته بودند خودکشی کنند ... اصلا ببینید که دخترهای سوری در ماراتن رنگ چه قدر زیبا شده اند –نقل سایت های داخلی و مجاز- ببنید مشکل مربی استقلال و دلارهایش حل شد ؟ اصلا می بنی پلیس فرانسه با چه خشونتی مجبور به استفاده از دستگاه ماشین آب پاش شده ؟ خجالت نمی کشد زنک بی‌حیا لخت‌شده و روی سینه‌ اش نوشته مردم معترض شیلی را در برابر گازاشک‌آور و زندان تنها نگذارید...این شب یلدا را کوفت‌مان نکنید ... داشتیم حال‌مان را می کردیم ... راستی حاجی کی رفتی حجامت؟حجامت هم برای سلامتی خوب است ... اما با این آرزوی معتادها و تن‌فروشان دُورِ حَرم مُطهر و بهشت‌زهرا ما‌چه کنیم که دوست دارند هر روز در حرمِ مطهر غذای نذری بدهند ... دین و ایمون هم دین و ایمون قدیمی‌ها که همیشه نذرشون سرجاش بود ...اصلن بی‌خیال این ور زدن‌ها... بریز ساغی آن جام آتشین ... فال بگیر حاجی ...نوش جان کنید انارِ سرخ و هندوانه‌ی شیرین ..میل بفرمایید آجیل تواضع به عنوان مزه ی شراب سرخ
@chaparpublishing
🔴چهار جمله از چهار کودک که در تاریخ بشر به خط سیاه حک شده است 😔


💔یک: دختر سوری بود که در وقت جان
کندن یعنی آخرین مرحله زندگیش گفت:
همه چیز را به خداوند خواهم گفت...

💔دوم: دختر معصومی که از وحشت
جنگ سوریه از صحنه جنگ فرار
میکرد خطاب به خبرنگاری که
می خواست ازش فیلم بگیرد در
حالت گریه و زاری گفت:
عموبه خاطر خدا عکسم را نگیر
چون بی حجابم

💔سوم: دختری کوچکی بود که از گرسنگی
چنین گفت: ای خدا چیزی نمانده از
گرسنگی بمیرم... نانِ خوردن نداریم
مرا به بهشت ات ببر که در آنجا نان بخورم

💔چهارم: دختر افغانی بود که در انفجار
دستش زخمی شده بود... دکتر درحال
آمادگی برای عمل جراحی بود تا
دستش را قطع کند دخترک گفت:
آقای دکتر آستینم را پاره نکن جز
این لباس دیگر ندارم...

💔این نتیجه تمام جنگهاست،
چه ببری چه ببازی...
@chaparpublishing
⭕️کتاب خوب به کودکان بدهید، تاآخر عمر کتابخوان می‌شوند



📖 لازم است به فرزندان‌مان نشان دهیم کتاب و کتابخوانی می‌تواند حتی از بازی‌های ویدیویی سرگرم کننده‌تر باشد ولی مهمتر از آن معرفی کتاب خوب به آنهاست.

⭕️ همیشه یکی از نگران‌های والدین و کارشناسان و روان‌شناسان کودک علاقمند کردن کودکان سنین پایین به کتابخوانی و مطالعه بوده و هست و در طی سال‌ها و دهه‌های گذشته یک دو جین کتاب و مقاله درباره این موضوع نوشته شده است. خبر البته هم فواید و اهمیت کتاب و کتابخوانی بر کسی پوشیده نیست و برای ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی راه‌های زیادی وجود دارند. از ترویج فرهنگ کتابخوانی در مدرسه گرفته تا ترغیب کودکان به خواندن کتاب مخصوص‌شان در خانه. برای یافتن راه‌های تشویق فرزندانمان به مطالعه، اول باید در مورد فایده کتاب با آن‌ها صحبت کنیم. لازم است به فرزندان‌مان نشان دهیم کتاب و کتابخوانی می‌تواند حتی از بازی‌های ویدیویی سرگرم کننده‌تر باشد.

به هر حال راه‌های زیادی برای علاقمند کردن کودکان به کتاب وجود دارد ولی شاید کمتر کسی درباره نوع کتاب‌های معرفی شده به کودکان صحبت کرده باشد. اکثر کارشناسان درباره روش‌های علاقمند کردن کودکان به کتاب حرف می‌زنند ولی هیچ کتاب مناسبی برای آنها پیشنهاد نمی‌کنند. به کودکان کتاب‌های خوب معرفی کنید خودشان تا آخر عمر کتابخوان می‌شوند. شاید در نگاه اول از هر کسی که بپرسید کتاب‌های مصور، شعر و اینجور کتاب‌ها را پیشنهاد می‌کند ولی به طور حتم کتاب‌های نقاشی شاید در چند روز اول بتواند با کودکان رابطه برقرار کند و علاقه‌ای زودگذر در آنها ایجاد کند ولی برای یادگیری مفاهیم و واقعیت‌های زندگی بزرگسالان نیاز به نوشتن کتاب‌هایی با محتوای مناسب نیاز است.

موسسه تحقیقاتی اسکولاستیک (Scholastic) آمریکا اخیراً نتایج تحقیقات میدانی خود را درباره کتابخوانی کودکان 8 سال منتشر کرده است. آمارهای این موسسه نشان می‌دهد حدود 57درصد کودکان 8ساله آمریکایی برای تفریح کتاب می‌خوانند درحالیکه همین رقم برای کودکان 9ساله نزدیک به 35درصد است. در مورد علاقه به کتاب‌ها همین کاهش در بین کودکان وجود دارد. 40 درصد کودکان 8ساله در نظرسنجی این موسسه گفتند که کتاب خواندن را دوست دارند درحالیکه تنها 28درصد کودکان 9ساله مطالعه کتاب را یکی از علایق خود اعلام کردند.

در یافته‌های روان‌شناختی کودکان ثابت شده که علاقه به داستان و مطالعه داستان کودکان را برای فعالیت‌های اجتماعی اقتصادی آینده آماده می‌کند ولی این نکته نباید فراموش شود که هر داستانی هم برای آنها مناسب نیست. اشتباهات زیادی در معرفی کتاب‌ها و داستان‌ها به کودکان وجود دارد. اخیراً دپارتمان آموزش ایالت فلوریدا برای مدارس این کشور یک سری لیست کتاب و داستان اعلام کرده که اکثر کتاب‌ها داستان‌های کلاسیک مربوط به سال‌های 1800 تا 1950 میلادی می‌شوند. خب مطالب آموزنده بسیاری در داستان‌های کلاسیک وجود دارد ولی وقتی عمیق‌تر نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم مسائل و دغدغه‌های جامعه امروز تفاوت‌های بسیاری کرده است و در اصل داستان‌هایی باید برای کودکان نوشته شود که آنها بر اساس سبک زندگی امروزی دوست دارند.

بسیاری از والدین و معلمان داستان‌هایی به کودکان معرفی می‌کنند که شخصیت‌ها و قهرمانان آن داستان‌ها مربوط به قرون گذشته است و قادر نیستند جوابگوی نیازهای روحی کودکان نسل اخیر باشند. ما همیشه دنبال روش‌های عجیب و غریب برای علاقمند کردن کودکان به کتاب خواندن هستیم ولی هیچ وقت سعی نمی‌کنیم کتاب‌های مورد علاقه مناسب با روحیات آنها پیدا کنیم. ماموریت هر کدام از خانواده‌ها این است که بر اساس شخصیت و روحیه فرزند خودشان کتاب مناسب آنها را پیدا کنند. اول خودشان بخوانند و بعد به کودکان معرفی کنند. مطمئن باشید خودشان تا آخر عمر کتابخوان می‌شوند.

منبع:ایبنابه نقل از هافینگتون پست



#باکتاب_مهربان_باشیم
#باکتاب_دوست_باشیم
#باکتاب_آشتی_کنیم

@chaparpublishing
💠 احمد تفضلی ۱۶ آذرماه ۱۳۱۶ در اصفهان زاده شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند و در سال ۱۳۳۵ با دریافت مدال درجهٔ اول فرهنگ از دارالفنون دیپلم ادبی گرفت. در سال ۱۳۳۸ دانشکدهٔ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران را با احراز رتبهٔ اول به پایان برد. در سال ۱۳۴۰ به انگلستان رفت و وارد رشتهٔ فرهنگ و زبانهای باستانی ایران در مدرسهٔ زبانهای شرقی دانشگاه لندن شد و در سال ۱۳۴۴ فوق لیسانس گرفت. پیش از بازگشت به ایران، دورهٔ پژوهشی کوتاهی را هم در پاریس گذراند. در ۱۳۴۵ در رشتهٔ زبانهای باستانی از دانشگاه تهران درجهٔ دکتری گرفت. موضوع پایان‌نامهٔ او تصحیح و ترجمهٔ سوتکرنسک و ورشت مانسرنسک از دینکرد و سنجش این دو نسک با متنهای اوستایی، به راهنمایی صادق کیا بوده‌است. از ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۵ ضمن تحصیل، به عنوان پژوهشگر در استخدام ادارهٔ فرهنگ عامه بود. از ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ در بنیاد فرهنگ ایران به تحقیق پرداخت. در ۱۳۴۷ به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. در ۱۳۷۰ عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و از سال ۱۳۷۳ معاون علمی و پژوهشی این فرهنگستان شد. تفضلی علاوه بر صاحب نظر بودن در زمینهٔ زبانهای باستانی ایران، به زبانهای عربی و روسی آشنایی کامل و به زبانهای انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و ادبیات فارسی تسلط کامل داشت.

💠 دکتر احمد تفضلی در طول عمر پربارش، به عضویت مجامع علمی زیر درآمد:

انجمن آسیایی پاریس از سال ۱۳۵۰
انجمن بین‌المللی کتیبه‌های ایرانی (انگلستان) از سال ۱۳۵۱
کمیتهٔ بین‌المللی آکتا ایرانیکا (بلژیک) از سال ۱۳۶۰
هیأت مؤسس انجمن آثار ملی از سال ۱۳۵۹
شورای علمی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی از سال ۱۳۶۶

و از سال ۱۳۷۰ عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی شد.

💠 ایشان جوایز و تقدیرنامه‌های فراوانی نیز دریافت نموده‌است:

🎁 مدال درجهٔ اول فرهنگ ۱۳۳۵
🎁 تقدیرنامه و جایزهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ۱۳۶۹ برای ترجمهٔ کتاب نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایران با همکاری ژاله آموزگار، استاد دانشگاه تهران
🎁 لوح تقدیر و جایزهٔ کتاب برگزیدهٔ دانشگاههای کشور ۱۳۷۰ برای همان کتاب.
🎁 در ۴ مارس ۱۹۹۴ (اسفندماه ۱۳۷۲ خورشیدی) آکادمی کتیبه‌ها و ادبیات که یکی از پنج آکادمی تشکیل‌دهندهٔ انستیتوی فرانسه است، از خدمات تفضلی قدردانی کرد و جایزهٔ گیرشمن را به او اختصاص داد. این نخستین بار بود که این آکادمی به این صورت از یک دانشمند ایرانی قدردانی می‌کرد.
🎁 تقدیرنامه و جایزهٔ کتاب سال بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۴ برای ترجمهٔ کتاب گزیده‌های زادسپرم Anthologie of Zadspram به زبان فرانسوی با همکاری پروفسور ژینیو، استاد ایران‌شناس مدرسهٔ عالی سوربن.
🎁 روز ۲۲ شهریور ۱۳۷۵ دانشگاه دولتی سن‌پترزبورگ طی مراسمی درجهٔ دکتریِ افتخاری ایران‌شناسی را به احمد تفضلی اهدا کرد. او نخستین استاد از کشورهای شرقی بود که موفق به دریافت این دکتریِ افتخاری شد.
🎁 در سال ۱۳۷۶ کتاب تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام برندهٔ جایزهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. این جایزه پس از درگذشت استاد تفضلی به کتاب ایشان تعلق گرفت.

🏴 استاد تفضلی در ساعت ۱۲:۳۰ روز ۲۴ دی‌ماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانشگاه تهران ترک کرد و در راه منزلش در شمیران، به دست عوامل قتلهای زنجیره‌ای به قتل رسید. در آن هنگام، این استاد بزرگ و پرکار پژوهشها و نوشته‌های ناتمامی داشت که بعدا از سوی همسر و همکارش؛ استاد ژاله آموزگار تکمیل و منتشر شد.


📚 کتاب‌شناسی

📓 واژه‌نامهٔ مینوی خرد، بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۴۸
📓 ترجمهٔ مینوی خرد چاپ اول بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۵۴، چاپ دوم، انتشارات توس، ۱۳۶۴
📓 نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایران جلد ۱ اثر آرتور کریستنسن (با همکاری ژاله آموزگار؛ ترجمه و تحقیق)، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴
📓 نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایران جلد ۲ اثر آرتور کریستنسن (با همکاری ژاله آموزگار؛ ترجمه و تحقیق)، تهران، نشر نو، ۱۳۶۸
📓 شناخت اساطیر ایران اثر جان هینلز (ترجمه با همکاری ژاله آموزگار)، تهران، نشر چشمه و فرهنگسرای بابل، چاپ اول ۱۳۶۸
📓 اسطوره زندگی زرتشت با همکاری ژاله آموزگار، تهران، نشر چشمه و فرهنگسرای بابل، چاپ اول ۱۳۷۰
📓 زبان پهلوی ادبیات و دستور آن (با همکاری ژاله آموزگار)، تهران، نشر معین، چاپ اول ۱۳۷۳
📓 تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام
📓(به زبان فرانسوی) Anthologie of Zadspram با همکاری فیلیپ ژینیو، چاپ پاریس ۱۹۹۳

📚 گردآوری

📓 یادنامهٔ دو مناش با همکاری فیلیپ ژینیو
📓 یکی قطره باران


https://t.me/irancradleofcivilization/1447