پس از رهایی انسان های غربی از دوران سیاه کلیسایی اندیشمندان نظریات بسیاری در مورد جامعه و انسان و اقتصاد و سیاست دادند که گاها با هم در تضاد بود و گاهی تکمیل کننده ی همدیگر.
نتیجه ی این کشمکش های فکری و البته استعمارگری دول غربی و صنعتی شدن جوامع غرب پدیداری جوامع پیشرفته شد.جوامعی که فاصله ی بسیاری از کشورهای توسعه نیافته گرفته اند و امروزه شاهد این مساله هستیم که سطح رفاه و آزادی و دیگر شاخص های اجتماعی و اقتصادی در این کشورها فاصله ی بسیاری از کشورهای درحال توسعه دارد.
و در این بین ایران ما دچار یک عقبگرد تاریخی شده است و دست به گریبان با یک رژیم توتالیتر و ماگوکرات(خرافه پرور) که برای رهایی از این فاجعه باید بدانیم بر اساس چه اندیشه ای باید اقدام به مبارزه کنیم.
پروژه ی امت سازی جمهوری اسلامی از آغاز فاجعه ی ۵۷آغاز شده تا علاوه بر تجزیه ی معنوی و گسست عاطفی ملت ایران توجیهی برای اعمال شرورانه ی خود در خاورمیانه داشته باشد.
علت این امر این است که تحول جامعه در جهت ملیگرایی ممکن است توسعه ی خارجی جنبش توتالیتر را مانع گردد و یک جنبش توتالیتر بدون توسعه خارجی نمیتواند به حیات خود ادامه دهد.پروژه ی امت سازی و مخالفت با ملت و ارجحیت متحدین منطقه ای رژیم به مردم ایران و دشمنی حکومت با ملیگرایی در این راستا قرار دارد.بنیان اندیشه فاجعه ۵۷ بر مخالفت با ملیگرایی پهلوی استوار بود.مارکسیستها(حزب خائن توده،فداییان خلق، مجاهدین خلق،پیکار)با تفکر انترناسیونالیستی و ع ر ب ی خواندن خلیج فارس و تلاش برای واگذاری جزایر سه گانه به امارات در کنار خلخالی ها که خلیج فارس را خلیج اسلامی مینامیدند تا با نابودی ناسیونالیسم و حس میهن پرستی ایرانیان اهداف پلید خود را دنبال کنند.اتحاد نامیمون ارتجاع سرخ و سیاه(کمونیسم و خمینیسم)که تا امروز هم ادامه دارد.مرتجعین سرخ و سیاه امروزه قومیت های ایرانی را نشانه گرفته اند تا در ادامه پروژه ۵۷ ایران را بطور کامل به نابودی بکشانند.
باید بدانیم این ناسیونالیسم‌ ایرانی است که در نهایت این حکومت جهل و جور و فساد به زباله دان تاریخ خواهد فرستاد و روشنی را به میهنمان باز خواهد گرداند تا کشوری مستقل و آزاد داشته باشیم.پیروی از هر اندیشه ی دیگری مارا به بیراهه خواهد برد و در صورت سرنگونی رژیم هم با حکومتی وابسته مواجه خواهیم بود چرا که این میهن دوستی و میهن پرستی و منافع ملیست که شاخص درستی هر فعالیت سیاسی است.
👈باید بدانیم و بدانیم ملتی که حاکم بر سرنوشت خود نیست مستعمره است!حال فرقی ندارد سرنوشت ملت در دست امریکا یا روسیه باشد یا سپاه و خامنه ای!
تفکری که باعث رشد و رهایی مردم غرب و حتی ژاپن و یا آزادی هندوستان شد ناسیونالیسم بود.امروزه چپ های انترناسیونالیست بی امان بر ناسیونالیسم میتازند تا با شعار حقوق کارگری دوران سیاه استالین را باز گردانند.عدم صداقت گفتار این گروه از انجا مشخص میشود که هیچ کدامشان به شوروی و کوبا پناهنده نشده و در دامان کشورهای لیبرال و کاپیتالیست سکنی گزیده اند.
#ناسیونالیسم
#پهلویسم
#ایرانشهر
@cafe_andishe95
ادامه👇

ناسیونالیسم مکتبی فکری است که اوایل قرن نوزدهم در اروپا ابداع شد و قائل به این معنی است که بشریت طبیعتاً به ملتهایی تقسیم شده، و ملتها با خصلتهایی شناخته می شوند قابل تعیین، و تنها نوع #مشروع_حکومت، #حکومت_ملت است بر #خویش، این تعریف نزدیکی با آرای فلسفی و سیاسی اواخر عصر روشنگری و با وقایع پرتلاطم انقلاب فرانسه و سالهای بین ۱۷۸۹ و ۱۸۱۵ دارد.ناسیونالیسم درگیر مبارزه ای بنیادی با طرز فکرهای غالب شد که اقتدار سیاسی را ناشی از وراثت، حقوق الهی یا قوانین طبیعی میدانستند. در هر حال، ناسیونالیسم " #ملت" را به عنوان #جایگاه #حقوق_سیاسی مطرح کرد. تعهد و وفاداری بیش از هر چیزی متوجه ملت می شد و آزادی، #وحدت، #یکپارچگی و خلوص آن پایه ای برای عمل سیاسی به دست می داد. لازمه این کار، ترسیم دوباره ساختارهای ایالتهای متفق، دوک نشین ها، قلمروهای "بی دولت" فئودالها و قبایل، و امپراتوریها طبق این الزامات جدید بود و الگوی سیاسی خاصی یعنی الگوی #ملت_دولت را به عنوان شکلی عام پدید آورد. در پایان قرن نوزدهم این مکتب فکری در اصلی کلی جای گرفته بود: اصل #حق_ملتها_به_تعیین_سرنوشت_خویش.این نکته ناسیونالیسم را، از یک نظر، در مجموعه ای از اصول کلی لیبرال و دموکراسی جای می دهد.
مهمترین نیروهای محرک عقاید ناسیونالیستی را شاید بتوان در سه بخش جمع کرد: فکر ملت-دولت،اصل حاکمیت مردمی؛ و نظریه های رمانتیک فرهنگ.
اما اهمیت ناسیونالیسم و میهن دوستی از آنجا مشخص میشود که سردار فدوی میگوید در انتهای سپاه پاسداران هیچ نامی نیست حتی #ایران.سپاه تروریستی پاسداران که معلول تفکر انترناسیونالیستی و فرزند خلف میلیشیای خلق مجاهدین خلق است نماد ایرانستیزی این تفکر میباشد.
تنها آلترناتیو موجود برای مقابله با این تفکر خطرناک بازیابی هویت فرهنگی و حرکت جامعه از کثرت به وحدت است.
زمانی میتوانیم بر دژخیمان پیروز شویم که تک تک افراد ملت و تمام قومیت ها و پیروان تمام‌مذاهب و اندیشه ها زیر چتر ناسیونالیسم و منافع ملی گرد هم آیند تا در ایران فردا با تکیه بر حقوق شهروندی میهنی آزاد و آباد داشته باشیم.
#ناسیونالیسم
#پهلویسم
#ایرانشهر
@cafe_andishe95

‍ #شرایط_شروع_سلطنت_پهلوی_دوم

💢 به روایت و قلم شاهنشاه در کتاب ماندگار پاسخ به تاریخ :

@na_ta_ma
« 🔴 حمله ی قوای روس و انگلیس به ایران

🔵 آغاز سلطنت من :

روس ها با نیروهای زرهی فراوان از مرز های ایران در آذربایجان و خراسان گذشتند و به خاک ایران تاختند.پنج لشکر انگلیسی از جنوب و غرب به ایران حمله ور شدند.نیروی هوایی بریتانیا اهواز ، بندر شاهپور و خرمشهر را بمباران کرد و هواپیماهای شوروی تبریز ، قزوین، بندر پهلوی ، رشت، رضائیه را اما هر دو کشور مراقب بودند که به تاسیسات نفتی خسارتی وارد نیاید.

محمد ساعد سفیر ما در مسکو با مولوتوف وزیر خارجه ی شوروی ملاقات کرد و ضمن اعتراض علت شرکت روسیه را در حمله انگلیس ها به ایران جویا شد ولی جوابی دریافت نکرد .ما سریعا متوجه شدیم که گشایش راه ایران برای رساندن کمک به روسیه در مذاکرات چرچیل و رزولوت به هنگام امضای منشور آتنلانتیک مورد توافق قرار گرفته بود.

رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ دستور ختم مخاصمات را صادر کرد متفقین به دولت ایران اطلاع دادند که قوای مسلح آنها در ۲۶ شهریور۱۳۲۰ تهران را اشغال خواهند کرد.به محض دریافت این خبر پدرم به من گفت آیا تو فکر میکنی من حاضرم از یک سرگرد انگلیسی دستور بگیرم ؟ در روز 25 شهریور ۱۳۲۰ پدرم استعفا داد.

متن استعفا نامه ی وی به وسیله ی محمد علی فروغی نخست وزیر در مجلس شورای ملی قرائت شد.مجلس شورای ملی استعفای پدرم را پذیرفت و به اتفاق آرا تایید کرد مشکل بزرگ ما در این هنگام عبور از شهر برای رسیدن به مجلس و ادای سوگند از طرف من بود.زیرا روس ها و انگلیس ها تهران را اشغال کرده بر همه نقاط آن مسلط بودند.

من در میان احساسات شورانگیز هزاران تن از مردم تهران به مجلس رفتم و سوگند یاد کردم.به هنگام بازگشت هیجان مردم چنان بود که حتی خواستند اتوموبیل مرا روی دست بلند کنند و بر شانه های خود حمل نمایند. در آن لحظات پر مخاطره تجلی احساسات شورانگیز میهنی ایرانیان برای من تایید و دلگرمی بی نظیری بود که هرگز فراموش نخواهم کرد.

عجب آنکه سفرای روس و انگلیس در مراسم تحلیف حضور نداشتند ! ظاهرا بعضی از انگلیس ها طرفدار سلطنت یکی از شاهزادگان قاجار بودند که افسر بحریه بریتانیا بود.

به هر حال سه روز پس از انجام مراسم تحلیف سفرای دولتین ، شناسایی رسمی سلطنت مرا اعلام کردند، شک نیست که پشتیبانی ملتم از من عامل اصلی این رویه بود.

دولتین روس و انگلیس امیدوار بودند که من یک پادشاه مطیع و فرمانبردار باشم، در سیاست اصلی آنها تغییری حاصل نشده بود و ایران را به دو منطقه اشغالی تحت نفوذ خود تقسیم کردند.

در این هنگام من از پدرم که تا آخرین حد توانایی برای حفظ و صیانت استقلال و تمامیت ایران تلاش کرده بود پیامی پر هیجان دریافت کردم که بر روی صفحه ضبط شده بود : فرزندم هرگز از هیچ چیز هراس مکن.

من دیگر پدرم را ندیدم .مرگ وی در ژوهاسبورگ به سال ۱۳۲۳ (1944) غمی عمیق در من پدید آورد و احساس کردم که به احترام خاطر او و به پیروی از راهی که رفته بود باید کوشش برای حفظ استقلال و تمامیت و موجودیت ایران را ادامه دهم، می‌دانستم که مانند سال‌های ۱۲۹۸ و ۱۲۹۹ ایران در دو راهی مرگ و زندگی قرار دارد.
ولی ما در سال ۱۳۲۰ بودیم و من بیست و دو سال بیشتر نداشتم. .....»

📘 پاسخ به تاریخ / صفحه ۳۷و۳۸و۳۹
👑 محمدرضاشاه پهلوی

#پهلویسم #ناجی_ایران
#بازگشت_به_آینده

#ناتاما
@na_ta_ma

‍ (تعمق)

از جماعتی که در بطن فرهنگی عقیم خود ، بدون درک مناسبات رفتاری ارگانیسم ادواری تاریخی،خود داف پندار های وهنی شده نباید توقعی بیش از این داشت!
اینان در لایه های باوری خود یا نصف چیز مرد مسلمان هستند یا تمام ان یا محصول مقاربت کمون اشتراکی هستند یا ستایش گران ادب سکسیسم مدینه النبی!

عدم وجود نقش کارکردی قوی قشر متوسط در تاریخ معاصرمان ، خصوصا نوپائی ان توسط خاندان فقید پهلوی و تازش طوفان سرخ و سیاه مخرب به این نهال نوپای تنظیم کننده مناسبات ، سبب ساز ان شده که در چرخه باز تولید ملنگان ، گرفتار سحطی از بیشعورانی باشیم که تنها قادر به نوشتن و خواندن هستند !

بی شک رسالت نقش متوسط در هر جامعه ای فیلتر تنظیم کننده اباطیل شبه فرهنگی است ، مبادی فرهنگ و اخلاق و سایر مقولات قشر فرو دست با بالا دست بر عهده این فصل از شاخصه طبقاتی جامعه است . قشر متوسط ایستگاه وسط جهت اموزش مبادی ورود به هر طبقه است ...

اگر چه قشر متوسط در اوج نوپائیش و هجمه انواع طوفانهای مخرب قادر به ایفاد نقش درست خود نبود اما حضور و بروزش در همین عرصه کنونی نیز تضمین کننده ممانعت از قهقرای اسفباری است که رگه های ان اگر چه مشهود است اما پادینه شده در برابر همین قشر نو نهال گردیده ..

اموزش اخلاق و فرهنگ و کاربرد ادبیات درست بن مایه تلاش قشر متوسط جامعه است که از کف (قشر فرو دست) به اوج (قشر بالا دست) ساطع می شود ..
انسان بدون اموزش و فرهنگ تنها به زعم تعریف پاره ای از انسان شناسان حیوانی است ناطق یا ضاحک !

بی شک درک مفاهیم ادبی و شان رفتاری خلاف درک باور حیوان ناطق یا ضاحک است ... مقولات فرهنگی از ساختار کلان انسان فرهنگی ریشه می گیرد و هویتی است که او را نسبت به سایر همگن شکلی یا ذهنی و حتی ادبی خود متمایز می سازد ...

اعجاز مفاهیمی همچون والاحضرت یا والا مقام ... بن مایه مرزی است عمیق میان انسان فرهنگی و انسان ضاحک یا ناطق .
ما در بستر فرهنگ ملیمان پیش از هر تغییر نیازمند پالایش فرهنگی و اموزش مبادی درست اخلاقی هستیم ..
سلطنت خصوصا پهلویسم در ایران در بالاترین سطوح همواره اموزگار مفاهیم بوده .

دهن دری باگهای فرگشت در حیطه ادب و فرهنگ نه تنها نشان از عمق بیشعوری انان است ، بلکه نشان از ان دارد که چه میزان ملک و ملت به اعجاز پهلویسم جهت بالندگی نیازمند است ..
گاهی کاربرد تنها یک کلام می توان اتشی باشد بر هیمنه اباطیل نگران ملنگ و فیک های روشنگری بیمار ...
@cafe_andishe95
روسوی شرق

#پهلویسم
#رستاخیز_ناسیونالیسم_ایرانی
#براندازم
#حامی_شاهزاده_رضا_پهلوی_ام

این روزها شعار دموکراسی خواهی گوش فلک را پر کرده!
بدون توجه به این مساله حیاتی که دموکراسی یک روند است که باید طی شود!
روندی که با فاجعه ۵۷ متوقف شد و ما یک عقبگرد تاریخی وحشتناک را تجربه کردیم!
این عزیزان که اکثرا از دوستان جمهوری خواه هم هستند توجه نمیکنند که راسیونالیسم مقدم بر دموکراسی است!
اومانیسم مقدم بر دموکراسی است!لیبرالیسم مقدم بر دموکراسیست!باور به کارگزاری تاریخی انسان مقدم بر دموکراسی است!دموکراسی بدون سکولاریسم ممکن نیست!توجه نمیکنند توسعه مقدم بر دموکراسی است و برای دموکراسی نیاز به شهروند مسئولیت پذیر داریم!برای دموکراسی قشر متوسط اگاه[نه توده وار و قبیله ای]تقویت شود
اساسا حرف از دموکراسی زدن برای فردای براندازی ناشی از #عوامفریبی و یا #بیسوادیست!
تا موارد فوق در جامعه نهادینه نشود نمیتوان با یک قانون اساسی کپی براداری شده مثلا از فرانسه یا امریکا کشور را اداره کرد!
اساسا سکولار دموکراسی هم نمیتواند الترناتیو ذهنی برای جوشش اجتماعی باشد!
انچه ما باید تقویت کنیم #ملیگراییست و این ملیگرایی در #پهلویسم نمود پیدا میکند!
چرا که پهلویسم نقطه مقابل تمام بانیان فاجعه ۵۷ که از انها با نام ارتجاع سرخ و سیاه نام‌میبریم، است!
پهلویسم نه به تمام گروه هایی است که امروز درفلاکت امروز ما نقش داشته اند!یعنی همه گروه های چپ و حزب اللهی و ملی مذهبی ها!برخی از این گروه ها امروز با نام حامیان جمهوری فدرال ایران فعالیت میکنند!
@cafe_andishe95