▪️مرگ؛ مادر مهربانی است که کودک خود را پس از یک روز طوفانی در آغوش کشیده، نوازش می کند و می خواباند.
۱۹ فروردین سالمرگ #صادق_هدایت نویسنده و روشنفکر ایرانی گرامی 🌹
🔮 @cafe_andishe95
۱۹ فروردین سالمرگ #صادق_هدایت نویسنده و روشنفکر ایرانی گرامی 🌹
🔮 @cafe_andishe95
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻭﻗﺎﺣﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﮏ ﺗﺎ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ . ﭼﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭘﺴﺖ ﮔﻨﺪﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻭ ﻋﺠﺐ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺟﻬﻨﻤﯽ ﺑﺪﺟﻨﺴﯽ ﺩﺍﺭﺩ ! ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﻝ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺳﻨﮓ ﮐﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ؟؟؟ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺿﯽ، ﺁﻥ ﺭﺍﺿﯽ . . .!! ﻧﺎﺭﺍﺿﯽ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺑﻤﯿﺮﻧﺪ . . .!!!ﺗﻠﺦ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ . . .!!!ﻣﺎ ﺍﺿﺎﻓﯽ هستیم!!!
#صادق_هدایت
ثلاث هم بدون اثبات جرم و با احتمال قریب به یقین اعدام شد!
ضحاک زمان تشنه خون است!
امروز ثلاث،فردا من و پس فردا تو!
با مرثیه سرایی و امید به عدالت الهی از زیر بار این ظلم بیرون نخواهیم آمد.
@cafe_andishe95
#صادق_هدایت
ثلاث هم بدون اثبات جرم و با احتمال قریب به یقین اعدام شد!
ضحاک زمان تشنه خون است!
امروز ثلاث،فردا من و پس فردا تو!
با مرثیه سرایی و امید به عدالت الهی از زیر بار این ظلم بیرون نخواهیم آمد.
@cafe_andishe95
🖌 سوسیالیسم چگونه به انقلاب ایران رسوخ کرد؟
@cafe_andishe95
🔮 افکار سوسیالیستی نهتنها در سالهای پیش از وقوع انقلاب، از جانب روشنفکرانی چون #علی_شریعتی با شیوهها و قرائتهای گوناگون ترویج میشد، بلکه چنان پرطرفدار بود که در گفتار و آثار روحانیان پیشرو و اثرگذاری چون #محمود_طالقانی، #مرتضی_مطهری و #محمد_بهشتی نیز نمودهایی از آن جلوه پیدا کرد؛ چهرههایی که هر کدام دستکم در مقاطعی از عمرشان پیش یا پس از وقوع انقلاب اسلامی مواضعی اتخاذ کردند که آشکارا تاکید بر #نفی_مالکیت_خصوصی، تایید #قیمتگذاری و سرکوب قیمت، #تمرکزگرایی و تشکیل #دولت_بزرگ و مداخلهگر بود که هر کدام مصداق طرفداری از #سوسیالیسم و ضدیت با #اقتصاد_آزاد و #بازار است.
🔮 علی شریعتی، روشنفکر برجستهای که دامنه تاثیر آرا و سخنانش تا امروز در عرصه اجتماعی ایران پابرجاست، در دوران دانشآموزی همراه پدرش به نهضت خداپرستان سوسیالیست پیوست. اولین کتاب او نیز که در آغاز جوانیاش منتشر شد، کتاب «ابوذر: #خداپرست_سوسیالیست» بود.اما شریعتی که روشنفکر اصلی انقلاب شمرده میشود، در مسیر ضدیت با اقتصاد آزاد تنها نبود.
🔮حتی در آرای #محمود_طالقانی هم سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نظریاتی مشابه دیدگاههای مارکسیستی و ضدیت با اقتصاد آزاد، مترادف دانستن اقتصاد آزاد با سرمایهداری و بیبندوبار دانستن سرمایهداری دیده میشود.
🔮 #مرتضی_مطهری، دیگر روحانی انقلابی، نیز اگرچه عمدتاً بر تلاش برای تعریف و تجویز راهی در میانه اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد مارکسیستی تمرکز داشت، اما درصدد نفی سرمایهداری بود و یکی از راهکارهای اقتصادی که ارائه میکرد، عبارت بود از «لزوم #مالکیت_اشتراکی جامعه بر ماشینآلات صنعتی بهعنوان حالتی خاص از تمام اختراعات بشری».
🔮 #محمد_بهشتی روحانی انقلابی دیگری بود که علاوه بر ایفای نقش «تئوریپردازی» اقتصاد دولتی در سالهای پیش از انقلاب، در «ساختارسازی حقوقی» برای اقتصاد دولتی در جمهوری اسلامی نیز نقشی موثر داشت.
این چهار نفر تنها چهرههای متنفذی نبودند که مصادیقی از افکار سوسیالیستی در آرا و آثارشان منعکس شد و بعدها در رویهها، سیاستها و قوانین کشور ادامه پیدا کرد.
🔮#محمدباقر_صدر با تالیف کتاب «اقتصادنا»، #حبیبالله_پیمان با نگارش کتاب «مالکیت، کار و سرمایه» و ابوالحسن بنیصدر با کتاب «اقتصاد توحیدی» از دیگر مروجان اقتصاد دولتی و مبلغان سایر مصادیق اقتصاد سوسیالیستی بودند.
🔮 سازمان #مجاهدین_خلق ایران و همچنین سازمان #چریکهای_فدایی_خلق ایران بزرگترین گروههای سازمانیافته چپگرا بودند که در سالهای پیش از انقلاب در ترویج آموزههای اقتصاد سوسیالیستی نقشآفرینی کردند. بسیار قبل تر از شکل گیری این گروه ها، حزب توده در تخریب علم اقتصاد و ترویج اندیشه های چپ گرایانه پیشینه ای روشن داشت. حزبی که پس از برکناری رضاشاه پهلوی شکل گرفت و پس از کودتای 28 مرداد 1332 تا سال 1337 به دست حکومت پهلوی متلاشی و فعالیتش غیرقانونی شد، اما اثرگذاری آن بر ساحت فکری روشنفکران و انقلابیون ایران گسترده و دامنهدار بود.
🔮 #بزرگ علوی، #عبدالحسین نوشین، #جلال آلاحمد و #ابراهیم گلستان از جمله تاثیرگذارترین نویسندگانی بودند که در مقاطعی عضو حزب توده بودند. #نیمایوشیج، #احمد_شاملو، #صادق_هدایت، #صادق_چوبک و #غلامحسین_ساعدی نیز در دورههایی از هواداران این حزب بودند. میتوان گفت عمده نویسندگان و هنرمندان آن دوره متاثر از تبلیغات این حزب، گرایشهای چپگرایانه داشتند و این گرایشها آشکارا در آثار آنان منعکس میشد و تا سالها بر فضای فکری جامعه ایران تاثیرگذار بود.
🔮 این تاثیرات تا سالهای اولیه وقوع انقلاب اسلامی که موسم تدوین قانون اساسی و شکلدهی به ساختارهای اقتصادی نظام جمهوری اسلامی بود، با قدرت ادامه داشت، فضای فکری انقلابیون، شعارها و تصمیمات آنان را شکل داد و اقداماتی چون مصادرهها و ملی شدن صنایع و بانکها از اولین جلوهها و عوارض آن بود.
@cafe_andishe95
@cafe_andishe95
🔮 افکار سوسیالیستی نهتنها در سالهای پیش از وقوع انقلاب، از جانب روشنفکرانی چون #علی_شریعتی با شیوهها و قرائتهای گوناگون ترویج میشد، بلکه چنان پرطرفدار بود که در گفتار و آثار روحانیان پیشرو و اثرگذاری چون #محمود_طالقانی، #مرتضی_مطهری و #محمد_بهشتی نیز نمودهایی از آن جلوه پیدا کرد؛ چهرههایی که هر کدام دستکم در مقاطعی از عمرشان پیش یا پس از وقوع انقلاب اسلامی مواضعی اتخاذ کردند که آشکارا تاکید بر #نفی_مالکیت_خصوصی، تایید #قیمتگذاری و سرکوب قیمت، #تمرکزگرایی و تشکیل #دولت_بزرگ و مداخلهگر بود که هر کدام مصداق طرفداری از #سوسیالیسم و ضدیت با #اقتصاد_آزاد و #بازار است.
🔮 علی شریعتی، روشنفکر برجستهای که دامنه تاثیر آرا و سخنانش تا امروز در عرصه اجتماعی ایران پابرجاست، در دوران دانشآموزی همراه پدرش به نهضت خداپرستان سوسیالیست پیوست. اولین کتاب او نیز که در آغاز جوانیاش منتشر شد، کتاب «ابوذر: #خداپرست_سوسیالیست» بود.اما شریعتی که روشنفکر اصلی انقلاب شمرده میشود، در مسیر ضدیت با اقتصاد آزاد تنها نبود.
🔮حتی در آرای #محمود_طالقانی هم سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نظریاتی مشابه دیدگاههای مارکسیستی و ضدیت با اقتصاد آزاد، مترادف دانستن اقتصاد آزاد با سرمایهداری و بیبندوبار دانستن سرمایهداری دیده میشود.
🔮 #مرتضی_مطهری، دیگر روحانی انقلابی، نیز اگرچه عمدتاً بر تلاش برای تعریف و تجویز راهی در میانه اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد مارکسیستی تمرکز داشت، اما درصدد نفی سرمایهداری بود و یکی از راهکارهای اقتصادی که ارائه میکرد، عبارت بود از «لزوم #مالکیت_اشتراکی جامعه بر ماشینآلات صنعتی بهعنوان حالتی خاص از تمام اختراعات بشری».
🔮 #محمد_بهشتی روحانی انقلابی دیگری بود که علاوه بر ایفای نقش «تئوریپردازی» اقتصاد دولتی در سالهای پیش از انقلاب، در «ساختارسازی حقوقی» برای اقتصاد دولتی در جمهوری اسلامی نیز نقشی موثر داشت.
این چهار نفر تنها چهرههای متنفذی نبودند که مصادیقی از افکار سوسیالیستی در آرا و آثارشان منعکس شد و بعدها در رویهها، سیاستها و قوانین کشور ادامه پیدا کرد.
🔮#محمدباقر_صدر با تالیف کتاب «اقتصادنا»، #حبیبالله_پیمان با نگارش کتاب «مالکیت، کار و سرمایه» و ابوالحسن بنیصدر با کتاب «اقتصاد توحیدی» از دیگر مروجان اقتصاد دولتی و مبلغان سایر مصادیق اقتصاد سوسیالیستی بودند.
🔮 سازمان #مجاهدین_خلق ایران و همچنین سازمان #چریکهای_فدایی_خلق ایران بزرگترین گروههای سازمانیافته چپگرا بودند که در سالهای پیش از انقلاب در ترویج آموزههای اقتصاد سوسیالیستی نقشآفرینی کردند. بسیار قبل تر از شکل گیری این گروه ها، حزب توده در تخریب علم اقتصاد و ترویج اندیشه های چپ گرایانه پیشینه ای روشن داشت. حزبی که پس از برکناری رضاشاه پهلوی شکل گرفت و پس از کودتای 28 مرداد 1332 تا سال 1337 به دست حکومت پهلوی متلاشی و فعالیتش غیرقانونی شد، اما اثرگذاری آن بر ساحت فکری روشنفکران و انقلابیون ایران گسترده و دامنهدار بود.
🔮 #بزرگ علوی، #عبدالحسین نوشین، #جلال آلاحمد و #ابراهیم گلستان از جمله تاثیرگذارترین نویسندگانی بودند که در مقاطعی عضو حزب توده بودند. #نیمایوشیج، #احمد_شاملو، #صادق_هدایت، #صادق_چوبک و #غلامحسین_ساعدی نیز در دورههایی از هواداران این حزب بودند. میتوان گفت عمده نویسندگان و هنرمندان آن دوره متاثر از تبلیغات این حزب، گرایشهای چپگرایانه داشتند و این گرایشها آشکارا در آثار آنان منعکس میشد و تا سالها بر فضای فکری جامعه ایران تاثیرگذار بود.
🔮 این تاثیرات تا سالهای اولیه وقوع انقلاب اسلامی که موسم تدوین قانون اساسی و شکلدهی به ساختارهای اقتصادی نظام جمهوری اسلامی بود، با قدرت ادامه داشت، فضای فکری انقلابیون، شعارها و تصمیمات آنان را شکل داد و اقداماتی چون مصادرهها و ملی شدن صنایع و بانکها از اولین جلوهها و عوارض آن بود.
@cafe_andishe95
Forwarded from کانال رسمی هاشم بناء پور
اوضاع ما روز به روز گه تر و خرابتر می شود هوای اتاقم الان ٣٧ درجه است. کله ام به جوش می آید. دور منزلمان داد و جنجال و ساختمان و خاک. نه می شود نشست، نه خوابید، نه کار کرد. هیچ. هیچ. باید عرق ریخت، سردرد داشت و شب هم نمی شود خوابید چون ماه رمضان امسال مثل سالهای دیگر نیست. عسل و خربوزه با هم ساختند که ما را از میان ببرند. همه اش صحنه سازی است. باز هم بگویید که چرا از وقایع "میهن" نمی نویسم!
از میان نامه ها به حسن #شهید_نورایی
#صادق_هدایت
از میان نامه ها به حسن #شهید_نورایی
#صادق_هدایت
Forwarded from کانال رسمی هاشم بناء پور (هاشم بناء پور)
یک فردوسی کافی است که وجود میلیون ها از امثال شما را تبرئه بکند و شما خواهی نخواهی معنی زندگی خودتان را از او می گیرید و به او افتخار می کنید.اما حال که علم و هنر و فرهنگ ازین سرزمین رخت بر بسته، معلوم می شود فقط دزدی و جاسوسی و پستی باین زندگی معنی و ارزش می دهد.
همای گو مفکن سایه شرف هرگز
بر آن دیار که طوطی کم از زغن باشد!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@hashembanapoor
همای گو مفکن سایه شرف هرگز
بر آن دیار که طوطی کم از زغن باشد!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@hashembanapoor
☪️مجسمه ها را شکستند، آلات موسیقی را سوزانیدند و کتاب ها را در آتش انداختند و کاخ ها و قصرها و میکده و دانشکده و آتشکده ها را با خاک یکسان کردند و به جایش مسجد و تکیه و امامزاده و حسینیه ساختند.
متخصصین اذان و مناجات و آخوندهای گردن کلفت خواب و خوراک را به مردم حرام کردند و در رادیو با مزخرفات عربی و روضه مردم را دعوت به مرده پرستی و روزه و گذشت از دنیا و گریه و غسل در آب روان می کردند و از فشار قبر می ترسانیدند و به شهوت رانی ها و شکم چرانی های بهشت وعده و وعید می دادند. شیخ پشم الدین هم کتابی در نجاسات تالیف کرد که حاوی هزار و پانصد مساله در باب آداب خلا رفتن و کونشویی بود! خلاصه بازار دعانویس و جن گیر و محلل رونقی بسزا گرفت. متخصصین روضه و گریه تمام لذت های این دنیا را حواله به دنیای دیگر می کردند و مردم را وادار به زوزه و روزه و گریه و چسناله می نمودند و خودشان مدام در عیش و نوش مشغول اندوختن مال و منال بودند و می خواندند:" گریه بر هر دردی دواست!"
👤#صادق_هدایت
📚 توپ مرواری
@cafe_andishe95
متخصصین اذان و مناجات و آخوندهای گردن کلفت خواب و خوراک را به مردم حرام کردند و در رادیو با مزخرفات عربی و روضه مردم را دعوت به مرده پرستی و روزه و گذشت از دنیا و گریه و غسل در آب روان می کردند و از فشار قبر می ترسانیدند و به شهوت رانی ها و شکم چرانی های بهشت وعده و وعید می دادند. شیخ پشم الدین هم کتابی در نجاسات تالیف کرد که حاوی هزار و پانصد مساله در باب آداب خلا رفتن و کونشویی بود! خلاصه بازار دعانویس و جن گیر و محلل رونقی بسزا گرفت. متخصصین روضه و گریه تمام لذت های این دنیا را حواله به دنیای دیگر می کردند و مردم را وادار به زوزه و روزه و گریه و چسناله می نمودند و خودشان مدام در عیش و نوش مشغول اندوختن مال و منال بودند و می خواندند:" گریه بر هر دردی دواست!"
👤#صادق_هدایت
📚 توپ مرواری
@cafe_andishe95
🔆برای تأیید حرص و آز و شهوت و خودپسندی و جاه طلبی خودشان آمده اند دنیای نامرئی و خدای قهاری تصور کرده اند که همان تمایلات پست آنها را دارد.
آنها نماینده و تعزیه گردان همین دستگاهند و برای سود و زیان خود آیه از زبور و تورات می آورند و پایش بیفتد با شیطان هم میسازند تا موجودات را تا ابد پست و احمق و گدا و مطیع نگه دارند و همینکه قوت گرفتند، این آقایان زاهد و عابد و مسلمان حتی مدعی تاج و تخت هم میشوند.
#توپ_مرواری
#صادق_هدایت
@cafe_andishe95
آنها نماینده و تعزیه گردان همین دستگاهند و برای سود و زیان خود آیه از زبور و تورات می آورند و پایش بیفتد با شیطان هم میسازند تا موجودات را تا ابد پست و احمق و گدا و مطیع نگه دارند و همینکه قوت گرفتند، این آقایان زاهد و عابد و مسلمان حتی مدعی تاج و تخت هم میشوند.
#توپ_مرواری
#صادق_هدایت
@cafe_andishe95
🔆عظمت صادق هدایت و فریب فردیدی🔆
💢سید احمد فردید با نام واقعی احمد مهینی یزدی ،درسالهای نیمۀ اول سده بیست از حاشیه نشینان میز #صادق_هدایت در کافۀ فردوسی بود.هدایت در نامه هایش به شهید نورایی از او نام میبرد و از ضعف ها و زبونی های او یاد میکند،ونیز گفته هایی از او نقل می کند که معلوم میشود ،در آن دوران فردید[وضع کنندۀ غربزدگی]به حکمتِ معنوی و شرقی خود نرسیده بود ،بلکه باورهایش بسیار "غربزده" و درست ضدِ حرفهای بعدیش بوده است.داستان متلکهای هدایت به فردید و اصلاحات فلسفی او هم شیرین و معروف است.
🔰باری،مقایسۀ هدایت و فردید از نظر شخصیت فردی و نقش تاریخی شان بسیار معنادار و روشنگر تواند بود.
🔅بزرگترین صفت #هدایت راستگویی و روشن بینی او بود که "بدبینی"او نامیده شده است.هدایت وضع تباهی زدگی و تاریخی و فرهنگیِ ما را ژرف تر و دردناکتر از هر کس دیگر درک کرده بود و با قدرت و هنرمندی در نوشته های خود بازتابانده است.عظمت او در این است که هیچگاه حسابِ شخصِ خود را از این درماندگی و تباهی زدگی جدا نکرد،بلکه دردمندانه آن را به صورت تجربۀ بی میانجی زندگی کرد؛و همین در ادبیات مدرنِ ما این جایگاه ِ بلندِ بی همتا را به او بخشیده است.بوف کورِ او تمثیل زندگانیِ تاریخیِ جمعی ماست با تمام پوسیدگی ها و زشتی هایی که در آن می دید.
او در این شاهکار روانکاوانه ،سرانجامِ پیرمرد خنزر-پنزری و لکّاته و قصاب و هرچه که در جهان زشتِ وحشت انگیزِ پیرامون خود می بیند،در خود می یابد.
🔅اینگونه خود را در جهان پیرامونی و جهان پیرامونی را در خود دیدن ،روشنبینی و جسارت هنرمندانۀ بی اندازه می طلبد.به همین دلیل هدایت توانست یگانه اثری را در ادبیات مدرنِ ما بیافریند که به درستی به ادبیات جهانی تعلق دارد.
🔅زهرخندهایِ او در تَسخَرنامه هایش ،وغ وغ صاحاب و ولنگاری و توپ مرواری-که در آن به خود نیز کمترین رحمی نمیکند-با جسارت و هنرمندی بی مانند،تار و پود این فرهنگ تباهی زده را نمایان می کند.البته برای رسیدن به چنین مرتبه ایی از روشنبینی و راستگویی می باید هرگونه مصلحت بینی را کنار گذاشت و سرانجام خود را در بن بستِ زندگی دید و کشت.
هدایت با دانش بی همتایی که در روزگار خود از ادبیات و فرهنگ اروپایی داشت،با زبان فرانسه ایی که می دانست و بلندی جایگاهی که در مقام آفرینندۀ ادبی در میان همگنان داشت،می توانست حساب خود را از همه جدا بداند و ذلت و نکبت جهانِ پیرامون خود را مالِ رجاله ها بداند و بس.اما او انقدر بزرگ و ژرفنگر بود که تقدیرِ تاریخی خود را بشناسد و بفهمد و بفهمد و از آن نگریزد و یا با بَزَک کردن آن خود را و دیگران را فریب ندهد.به همین دلیل او به عنوان روایتگرِ وصف الحال ما ،50 سال پس از مرگش،زنده ترین و مطرح ترین نویسندۀ ماست.
🔅این همه کتاب و مقاله که دربارۀ او نوشته شده بخش بزرگتر و ارزشمندترِ آن برای آن هست که با رمزگشایی از پررمزترین اثر او می خواهیم نه تنها به هدایت شناسی که به خودشناسی برسیم.برای فهمیدنِ هدایت باید نیم قرن تاریخ و این همه ماجرا را تجربه می کردیم و از جمله دولتمداریِ پیرمردان خنزر-پنزری را بتوانیم پیرمرد خنزر-پنزری اندرونِ خود را با بساط خنزر-پنزرِ فرهنگی اش کشف کنیم.
⚫️اما فردید درست در قطب مخالف اوست.او در دروغ زیست و در دروغ مرد،زیرا هرگز جسارتِ نگریستن در خود و پیرمردِ خنزر-پنزری خود را نداشت.او پیرمردِ خنزر-پنزری خود را آرایش کرد و در جامۀ حکیمِ الاهی و الفیلسوف والعارف بی همتایِ عالَم به صحنه آورد و بر منبر نشاند،باا زبان او هذیان گفت و معرکه گیری کرد و خود را و دیگران را فریب داد.
🔶داریوش آشوری🔶
📚ما و مدرنیت
@cafe_andishe95
💢سید احمد فردید با نام واقعی احمد مهینی یزدی ،درسالهای نیمۀ اول سده بیست از حاشیه نشینان میز #صادق_هدایت در کافۀ فردوسی بود.هدایت در نامه هایش به شهید نورایی از او نام میبرد و از ضعف ها و زبونی های او یاد میکند،ونیز گفته هایی از او نقل می کند که معلوم میشود ،در آن دوران فردید[وضع کنندۀ غربزدگی]به حکمتِ معنوی و شرقی خود نرسیده بود ،بلکه باورهایش بسیار "غربزده" و درست ضدِ حرفهای بعدیش بوده است.داستان متلکهای هدایت به فردید و اصلاحات فلسفی او هم شیرین و معروف است.
🔰باری،مقایسۀ هدایت و فردید از نظر شخصیت فردی و نقش تاریخی شان بسیار معنادار و روشنگر تواند بود.
🔅بزرگترین صفت #هدایت راستگویی و روشن بینی او بود که "بدبینی"او نامیده شده است.هدایت وضع تباهی زدگی و تاریخی و فرهنگیِ ما را ژرف تر و دردناکتر از هر کس دیگر درک کرده بود و با قدرت و هنرمندی در نوشته های خود بازتابانده است.عظمت او در این است که هیچگاه حسابِ شخصِ خود را از این درماندگی و تباهی زدگی جدا نکرد،بلکه دردمندانه آن را به صورت تجربۀ بی میانجی زندگی کرد؛و همین در ادبیات مدرنِ ما این جایگاه ِ بلندِ بی همتا را به او بخشیده است.بوف کورِ او تمثیل زندگانیِ تاریخیِ جمعی ماست با تمام پوسیدگی ها و زشتی هایی که در آن می دید.
او در این شاهکار روانکاوانه ،سرانجامِ پیرمرد خنزر-پنزری و لکّاته و قصاب و هرچه که در جهان زشتِ وحشت انگیزِ پیرامون خود می بیند،در خود می یابد.
🔅اینگونه خود را در جهان پیرامونی و جهان پیرامونی را در خود دیدن ،روشنبینی و جسارت هنرمندانۀ بی اندازه می طلبد.به همین دلیل هدایت توانست یگانه اثری را در ادبیات مدرنِ ما بیافریند که به درستی به ادبیات جهانی تعلق دارد.
🔅زهرخندهایِ او در تَسخَرنامه هایش ،وغ وغ صاحاب و ولنگاری و توپ مرواری-که در آن به خود نیز کمترین رحمی نمیکند-با جسارت و هنرمندی بی مانند،تار و پود این فرهنگ تباهی زده را نمایان می کند.البته برای رسیدن به چنین مرتبه ایی از روشنبینی و راستگویی می باید هرگونه مصلحت بینی را کنار گذاشت و سرانجام خود را در بن بستِ زندگی دید و کشت.
هدایت با دانش بی همتایی که در روزگار خود از ادبیات و فرهنگ اروپایی داشت،با زبان فرانسه ایی که می دانست و بلندی جایگاهی که در مقام آفرینندۀ ادبی در میان همگنان داشت،می توانست حساب خود را از همه جدا بداند و ذلت و نکبت جهانِ پیرامون خود را مالِ رجاله ها بداند و بس.اما او انقدر بزرگ و ژرفنگر بود که تقدیرِ تاریخی خود را بشناسد و بفهمد و بفهمد و از آن نگریزد و یا با بَزَک کردن آن خود را و دیگران را فریب ندهد.به همین دلیل او به عنوان روایتگرِ وصف الحال ما ،50 سال پس از مرگش،زنده ترین و مطرح ترین نویسندۀ ماست.
🔅این همه کتاب و مقاله که دربارۀ او نوشته شده بخش بزرگتر و ارزشمندترِ آن برای آن هست که با رمزگشایی از پررمزترین اثر او می خواهیم نه تنها به هدایت شناسی که به خودشناسی برسیم.برای فهمیدنِ هدایت باید نیم قرن تاریخ و این همه ماجرا را تجربه می کردیم و از جمله دولتمداریِ پیرمردان خنزر-پنزری را بتوانیم پیرمرد خنزر-پنزری اندرونِ خود را با بساط خنزر-پنزرِ فرهنگی اش کشف کنیم.
⚫️اما فردید درست در قطب مخالف اوست.او در دروغ زیست و در دروغ مرد،زیرا هرگز جسارتِ نگریستن در خود و پیرمردِ خنزر-پنزری خود را نداشت.او پیرمردِ خنزر-پنزری خود را آرایش کرد و در جامۀ حکیمِ الاهی و الفیلسوف والعارف بی همتایِ عالَم به صحنه آورد و بر منبر نشاند،باا زبان او هذیان گفت و معرکه گیری کرد و خود را و دیگران را فریب داد.
🔶داریوش آشوری🔶
📚ما و مدرنیت
@cafe_andishe95
Forwarded from ربات حذف ✂️
به ﮐﺴﯿﮑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺑﺸﻮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺑﺮﻭ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﻤﯿﺮ. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯿﮑﻪ ﻣﺮﮒ ﻫﻢ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ، ﻭﻗﺘﯿﮑﻪ ﻣﺮﮒ ﻫﻢ ﭘﺸﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﻣﺮﮔﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺂﯾﺪ ﻭ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﯿﺎﯾﺪ…!
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﯿﺘﺮﺳﻨﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﻤﺞ ﺧﻮﺩﻡ.
#صادق_هدایت
#زنده_بگور
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﯿﺘﺮﺳﻨﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﻤﺞ ﺧﻮﺩﻡ.
#صادق_هدایت
#زنده_بگور
■ #خيام اگر چه سر و كار با رياضيات و نجوم داشته ولی اين پيشه ی خشك مانع از تظاهر احساسات رقيق و لذت بردن از طبيعت و ذوق سرشار شعری او نشده و اغلب هنگام فراغت را به تفريح و ادبيات ميگذرانيده . اگر چه مابين منجمين مانند خواجه نصير طوسی و غيره شاعر ديده شده و اشعاری به آنها منسوب است ولی گفته های آنها با خيام زمين تا آسمان فرق دارد . آنان تنها در الهيات و تصوف يا عشق و اخلاق و يا مسائل اجتماعی رباعی گفته اند . يعنی همان گفته های ديگران را تكرار كرده اند وذوق شاعری در اشعار و قيافه پردازی آنها تقريباً وجود ندارد.
شب مهتاب، ويرانه، مرغ حق، قبرستان، هوای نمناك بهاری در خيام خيلی مؤثر بوده. ولی به نظر می آيد كه شكوه و طراوت بهار، رنگها و بوی گل، چمن زار، جويبار، نسيم ملايم و طبيعت افسونگر، با آهنگ چنگ ساقيان ماهرو و بوسه های پرحرارت آنها كه فصل بهار و نوروز را تكميل می كرده، در روح خيام تأثير فوقالعاده داشته.
خيام با لطافت و ظرافت مخصوصی كه در نزد شعرای ديگر كمياب است طبيعت را حس ميكرده و با يك دنيا استادی وصف آن را ميكند :
روزی است خوش و هوا نه گرم است و نه سرد . . .
بنگرز صبا دامن گل چاك شده ...
ابرآمد و زار بر سر سبزه گريست ...
چون ابربه نوروز رخ لاله بشست ...
مهتاب بنور دامن شب بشكافت ...
خيام در وصف طبيعت تا همان اندازه كه احتياج دارد با چند كلمه محيط و وضع را مجسم و محسوس میكند . آن هم در زمانی كه شعر فارسی در زير تأثير تسلط عرب يك نوع لغت بازی و اظهار فضل و تملق گويی خشك و بی معنی شده بوده، و شاعران كميابی كه ذوق طبيعی داشته اند برای يك برگ و يا يك قطره ژاله به قدری اغراق ميگفته اند كه انسان را از طبيعت بيزرا ميكرده اند . اين سادگی زبان خيام بر بزرگی مقام او می افزايد . نه تنها خيام به الفاظ ساده اكتفا كرده، بلكه در ترانه های خود استادی های ديگری نيز بكار برده كه نظير آن در نزد هيچ يك از شعرای ايران ديده نميشود .
او با كنايه و تمسخر لغات قلنبه آخوندی را گرفته و به خودشان پس داده مثلا دراين رباعی :
گويند : بهشت و حور عين خواهد بود
آنجا مي ناب و انگبين خواهد بود .
اول نقل قول كرده و اصطلاحات آخوندی را در وصف جنت به زبان خودشان شرح داده ، بعد جواب ميدهد:
گرما می ومعشوقه گزيديم چه باك؟
چون عاقبت كار همين خواهد بود!
دراين رباعی القاب ادبا وفضلا را به اصطلاح خودشان ميگويد :
آنانكه محيط فضل و آداب شدند
در جمع كمال شمع اصحاب شدند .
به زبان خودش القاب و ادعای آنها را خراب ميكند :
ره زين شب تاريك نبردند بروز
گفتند فسانه ای ودر خواب شدند!
در جای ديگر لفظ «پرده» صوفيان را میاورد و بعد به تمسخر ميگويد كه پشت پرده اسرارعدم است :
هست از پس «پرده» گفتگوي من و تو
چون «پرده» برافتد ، نه تو مانی و نه من!
گاهي با لغات بازی ميكند ، ولی صنعت او چقدر با صنايع لوس و ساختگی بديع فرق دارد .
مثلا لغاتی كه دومعنی را می رساند :
بهرام كه گور ميگرفتب همه عمر
ديدی كه چگونه گور بهرام گرفت؟
تقليد آواز فاخته كه در ضمن به معنی "كجا رفتند؟" هم باشد يك شاهكار زيركی، تسلط به زبان وذوق را ميرساند :
ديديم كه بر كنگره اش فاخته ای
بنشسته همی گفت كه : «كوكو، كوكو؟»
📚 #ترانه_های_خیام
👤 #صادق_هدایت
@cafe_andishe95
شب مهتاب، ويرانه، مرغ حق، قبرستان، هوای نمناك بهاری در خيام خيلی مؤثر بوده. ولی به نظر می آيد كه شكوه و طراوت بهار، رنگها و بوی گل، چمن زار، جويبار، نسيم ملايم و طبيعت افسونگر، با آهنگ چنگ ساقيان ماهرو و بوسه های پرحرارت آنها كه فصل بهار و نوروز را تكميل می كرده، در روح خيام تأثير فوقالعاده داشته.
خيام با لطافت و ظرافت مخصوصی كه در نزد شعرای ديگر كمياب است طبيعت را حس ميكرده و با يك دنيا استادی وصف آن را ميكند :
روزی است خوش و هوا نه گرم است و نه سرد . . .
بنگرز صبا دامن گل چاك شده ...
ابرآمد و زار بر سر سبزه گريست ...
چون ابربه نوروز رخ لاله بشست ...
مهتاب بنور دامن شب بشكافت ...
خيام در وصف طبيعت تا همان اندازه كه احتياج دارد با چند كلمه محيط و وضع را مجسم و محسوس میكند . آن هم در زمانی كه شعر فارسی در زير تأثير تسلط عرب يك نوع لغت بازی و اظهار فضل و تملق گويی خشك و بی معنی شده بوده، و شاعران كميابی كه ذوق طبيعی داشته اند برای يك برگ و يا يك قطره ژاله به قدری اغراق ميگفته اند كه انسان را از طبيعت بيزرا ميكرده اند . اين سادگی زبان خيام بر بزرگی مقام او می افزايد . نه تنها خيام به الفاظ ساده اكتفا كرده، بلكه در ترانه های خود استادی های ديگری نيز بكار برده كه نظير آن در نزد هيچ يك از شعرای ايران ديده نميشود .
او با كنايه و تمسخر لغات قلنبه آخوندی را گرفته و به خودشان پس داده مثلا دراين رباعی :
گويند : بهشت و حور عين خواهد بود
آنجا مي ناب و انگبين خواهد بود .
اول نقل قول كرده و اصطلاحات آخوندی را در وصف جنت به زبان خودشان شرح داده ، بعد جواب ميدهد:
گرما می ومعشوقه گزيديم چه باك؟
چون عاقبت كار همين خواهد بود!
دراين رباعی القاب ادبا وفضلا را به اصطلاح خودشان ميگويد :
آنانكه محيط فضل و آداب شدند
در جمع كمال شمع اصحاب شدند .
به زبان خودش القاب و ادعای آنها را خراب ميكند :
ره زين شب تاريك نبردند بروز
گفتند فسانه ای ودر خواب شدند!
در جای ديگر لفظ «پرده» صوفيان را میاورد و بعد به تمسخر ميگويد كه پشت پرده اسرارعدم است :
هست از پس «پرده» گفتگوي من و تو
چون «پرده» برافتد ، نه تو مانی و نه من!
گاهي با لغات بازی ميكند ، ولی صنعت او چقدر با صنايع لوس و ساختگی بديع فرق دارد .
مثلا لغاتی كه دومعنی را می رساند :
بهرام كه گور ميگرفتب همه عمر
ديدی كه چگونه گور بهرام گرفت؟
تقليد آواز فاخته كه در ضمن به معنی "كجا رفتند؟" هم باشد يك شاهكار زيركی، تسلط به زبان وذوق را ميرساند :
ديديم كه بر كنگره اش فاخته ای
بنشسته همی گفت كه : «كوكو، كوكو؟»
📚 #ترانه_های_خیام
👤 #صادق_هدایت
@cafe_andishe95
▫️#صادق_هدایت_زاده_۲۸_بهمن_۱۲۸۱
💢صادق هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین و روشنفکر برجسته ایرانی..، #یادش_جاودان
قسمتهایی از نامه ی نیما به صادق هدایت
دوستِ عزیزم ...
چند تا کتابی را که
توسط علوی فرستاده بودید ، خواندم .
شما فقط یک اشتباه ، خطای بزرگ
مرتکب شده اید .
این قبیل کتاب ها مثل ( چمدان )
و ( وغ وغ ساهاب )
به اندازه ی فهم و شعورِ ملتِ ما نیست .
این دوره که به ما می گویند ابنای آن هستیم
از خیلی جهات که اساسِ آن
مربوط به شرایط اقتصادی و مادی است ،
فاقدِ این مزیت است .
در صنعت
نمی توان آن را یک دوره ی موافق تشخیص داد .
شما با نوولها که انسان
میل می کند تمام آنها را بخواند ،
برای مُرده ها ، بی همه چیزها روی قبرستان
چیزهایی راجع به زندگی و همه چیز ساخته اید ... .
من خودم در طهران که هستم می بینم کدام امیدها
به فاصله ی کم باید محدود شده باشند .
روز به روز یک چیز خاموش می شود
و به این جهت
اظهار نظر در خصوص نوولهای شما می کنم .
این کار ، خیلی زود است .
فقط برای خودِ ما می تواند بی معنی نباشد .
دوست عزیزم !
در مورد آثار شما ،
مخصوصا موضوعِ افکارِ آثارِ شما
گفتنی زیاد است .
اما من آن را می گذارم برای بعد .
کاری را که تو در نثر انجام دادی
من در نظم کلمات خشن انجام داده ام که به نتیجه ی زحمت ، آنها را رام کرده ام .
اما در این کارِ من ، مخالفت زیاد است ،
زیرا دیوارِ پوسیده ، هنوز جلوی راه است
و سوسکها بالا می روند و ضجه می کشند
و مَثَلِ ( واشریعتا ) و ( واوَزنا ) می زنند .
بالاخره کاِر من هنوز نمودی نخواهد داشت
و تا مرگِ من هم ، نمودی نخواهد داشت .
این ، کاری است که برای آن ، تمامِ عمرم را
گذاشته ام
بی خبر از اینکه دیگران ، چند ساعت را به
مصرف رسانیده
دیواری که من در تمامِ عمرم ساخته ام ،
در یک ساعت بهم زده
و معلوم نیست چه جور باید ساخت
و روزی ساخته ی نحسِ آنها
باید خراب شده به همین دیوار برگردند .
من مطلب را در همین جا تمام می کنم
و آرزوی موفقیتِ آن دوست عزیز را دارم .
دوستِ شما ...
نیما یوشیج
( زمستان ۱۳۱۵ )
از کتاب "نامههای نیما"
نسخهبردار: شراگیم یوشیج
"موسسه انتشارات نگاه"
چاپ نخست :سال ۱۳۷۶
با مطابقت با نسخهی " نامههای نیما"
به کوشش سیروس طاهباز
نشر آبی
سال ۱۳۶۳
@cafe_andishe95
💢صادق هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین و روشنفکر برجسته ایرانی..، #یادش_جاودان
قسمتهایی از نامه ی نیما به صادق هدایت
دوستِ عزیزم ...
چند تا کتابی را که
توسط علوی فرستاده بودید ، خواندم .
شما فقط یک اشتباه ، خطای بزرگ
مرتکب شده اید .
این قبیل کتاب ها مثل ( چمدان )
و ( وغ وغ ساهاب )
به اندازه ی فهم و شعورِ ملتِ ما نیست .
این دوره که به ما می گویند ابنای آن هستیم
از خیلی جهات که اساسِ آن
مربوط به شرایط اقتصادی و مادی است ،
فاقدِ این مزیت است .
در صنعت
نمی توان آن را یک دوره ی موافق تشخیص داد .
شما با نوولها که انسان
میل می کند تمام آنها را بخواند ،
برای مُرده ها ، بی همه چیزها روی قبرستان
چیزهایی راجع به زندگی و همه چیز ساخته اید ... .
من خودم در طهران که هستم می بینم کدام امیدها
به فاصله ی کم باید محدود شده باشند .
روز به روز یک چیز خاموش می شود
و به این جهت
اظهار نظر در خصوص نوولهای شما می کنم .
این کار ، خیلی زود است .
فقط برای خودِ ما می تواند بی معنی نباشد .
دوست عزیزم !
در مورد آثار شما ،
مخصوصا موضوعِ افکارِ آثارِ شما
گفتنی زیاد است .
اما من آن را می گذارم برای بعد .
کاری را که تو در نثر انجام دادی
من در نظم کلمات خشن انجام داده ام که به نتیجه ی زحمت ، آنها را رام کرده ام .
اما در این کارِ من ، مخالفت زیاد است ،
زیرا دیوارِ پوسیده ، هنوز جلوی راه است
و سوسکها بالا می روند و ضجه می کشند
و مَثَلِ ( واشریعتا ) و ( واوَزنا ) می زنند .
بالاخره کاِر من هنوز نمودی نخواهد داشت
و تا مرگِ من هم ، نمودی نخواهد داشت .
این ، کاری است که برای آن ، تمامِ عمرم را
گذاشته ام
بی خبر از اینکه دیگران ، چند ساعت را به
مصرف رسانیده
دیواری که من در تمامِ عمرم ساخته ام ،
در یک ساعت بهم زده
و معلوم نیست چه جور باید ساخت
و روزی ساخته ی نحسِ آنها
باید خراب شده به همین دیوار برگردند .
من مطلب را در همین جا تمام می کنم
و آرزوی موفقیتِ آن دوست عزیز را دارم .
دوستِ شما ...
نیما یوشیج
( زمستان ۱۳۱۵ )
از کتاب "نامههای نیما"
نسخهبردار: شراگیم یوشیج
"موسسه انتشارات نگاه"
چاپ نخست :سال ۱۳۷۶
با مطابقت با نسخهی " نامههای نیما"
به کوشش سیروس طاهباز
نشر آبی
سال ۱۳۶۳
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
▫️#صادق_هدایت_زاده_۲۸_بهمن_۱۲۸۱ 💢صادق هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین و روشنفکر برجسته ایرانی..، #یادش_جاودان قسمتهایی از نامه ی نیما به صادق هدایت دوستِ عزیزم ... چند تا کتابی را که توسط علوی فرستاده بودید ، خواندم . شما فقط یک اشتباه ، خطای بزرگ…
🔸هیچ کس به اسرار ازل پی نبرده ونخواهد برد و یا اصلاً اسراری نیست و اگر هست در زندگی ما تأثیری ندارد، مثلاً جهان چه محدث و چه قدیم باشد به چه درد ما خواهد خورد؟
چون من رفتم، جهان محدث چه قدیم
تا کی ز حدیث پنج و چار ای ساقی ؟
به ما چه که وقت خودمان را سر پنج حواس و چهار عنصر بگذرانیم ؟
پس به امید و هراس موهوم و بحث چرند وقت خودمان را تلف نکنیم، آنچه گفته اند و به هم بافته اند افسانه ی محض می باشد، معمای کائنات نه بوسیله ی علم و نه به دستیاری دین هرگز حل نخواهد شد و به هیچ حقیقتی نرسیده ایم.
در وراءِ این زمینی که رویش زندگی می کنیم نه سعادتی هست و نه عقوبتی. گذشته و آینده دو عدم است و مابین دو نیستی که سرحد دو دنیاست دمی را که زنده ایم دریابیم.
📔ترانه های خیام
#صادق_هدایت
@cafe_andishe95
چون من رفتم، جهان محدث چه قدیم
تا کی ز حدیث پنج و چار ای ساقی ؟
به ما چه که وقت خودمان را سر پنج حواس و چهار عنصر بگذرانیم ؟
پس به امید و هراس موهوم و بحث چرند وقت خودمان را تلف نکنیم، آنچه گفته اند و به هم بافته اند افسانه ی محض می باشد، معمای کائنات نه بوسیله ی علم و نه به دستیاری دین هرگز حل نخواهد شد و به هیچ حقیقتی نرسیده ایم.
در وراءِ این زمینی که رویش زندگی می کنیم نه سعادتی هست و نه عقوبتی. گذشته و آینده دو عدم است و مابین دو نیستی که سرحد دو دنیاست دمی را که زنده ایم دریابیم.
📔ترانه های خیام
#صادق_هدایت
@cafe_andishe95
اگر بخواهیم از این گرداب ننگ و فلاکتی که در آن غوطهوریم نجات بیابیم،
اگر بخواهیم در آتیه حق زندگی داشته باشیم و در عقب کاروان دنیای آینده درجا نزنیم
بایست تقلا و کوششی کنیم و عملا ثابت نماییم که حق زندگی داریم.
باید بدانیم که اگر به خودمان رحم نکنیم دیگران به ما رحم نخواهند کرد.
#صادق_هدایت
@cafe_andishe95
اگر بخواهیم در آتیه حق زندگی داشته باشیم و در عقب کاروان دنیای آینده درجا نزنیم
بایست تقلا و کوششی کنیم و عملا ثابت نماییم که حق زندگی داریم.
باید بدانیم که اگر به خودمان رحم نکنیم دیگران به ما رحم نخواهند کرد.
#صادق_هدایت
@cafe_andishe95