[ کانال برهان ]
<unknown> – DEFA AZ HADIS 12
✅ زمانی آید که جز حدیث همدم و ناجی مردم نشود
🔹مفضل بن عمر گويد: مولایم امام جعفرصادق عليه السلام به من فرمودند:
«بنويس و علمت را در ميان برادرانت منتشر کن و زمانی كه مرگت فرا رسيد كتابهاى(حدیثی) خود را براى فرزندانت به ارث باقى بگذار، زيرا زمانهاى پر آشوب بر مردم مىرسد كه در آن زمان جز با كتابهايشان همدم نشوند.»
📓الكافي ط-الإسلامية، ج۱، باب رواية الكتب و الحديث و فضل الكتابة و التمسك بالكتب، ص۵۲، ح۱۱
📥دانلود اسکن
#شاگردان_مکتب_الصادق علیهالسلام
#علم_دین
@borrhan
🔹مفضل بن عمر گويد: مولایم امام جعفرصادق عليه السلام به من فرمودند:
«بنويس و علمت را در ميان برادرانت منتشر کن و زمانی كه مرگت فرا رسيد كتابهاى(حدیثی) خود را براى فرزندانت به ارث باقى بگذار، زيرا زمانهاى پر آشوب بر مردم مىرسد كه در آن زمان جز با كتابهايشان همدم نشوند.»
📓الكافي ط-الإسلامية، ج۱، باب رواية الكتب و الحديث و فضل الكتابة و التمسك بالكتب، ص۵۲، ح۱۱
📥دانلود اسکن
#شاگردان_مکتب_الصادق علیهالسلام
#علم_دین
@borrhan
🔻تربیت شدگان مکتب #جعفری اینگونهاند:
▪️علِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ، قَالَ حَدَّثَنِي الْفَضْلُ ، قَالَ حَدَّثَنِي عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا أَنَّ يُونُسَ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قِيلَ لَهُ :إِنَّ كَثِيراً مِنْ هَذِهِ الْعِصَابَةِ يَقَعُونَ فِيكَ وَ يَذْكُرُونَكَ بِغَيْرِ الْجَمِيلِ! فَقَالَ : أُشْهِدُكُمْ أَنَّ كُلَّ مَنْ لَهُ فِي أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ علیهالسلام نَصِيبٌ فَهُوَ فِی حِلٍّ مِمَّا قَالَ .
🔸روایت کردهاند که به یونس بن عبد الرحمن (از اصحاب اجماع) گفتند: جمعیت فراوانی از مردم تو را مذمت میکنند و از تو به زشتی یاد میکنند. یونس گفت : «شما شاهد باشید! هر کسی که در مورد من چنین کرده و میکند اما بهرهای از ولایت امیرالمومنین علیهالسلام دارد ، او را حلال کردم.»
📚رجال الکشی ج۱ ص۴۰۸
🔖 پیش از ورود به ماه پرفیض #رمضان همدیگر را به محبت امیرالمومنین حلال کنیم...
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۳)
#مکارم_اخلاق
@borrhan
▪️علِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ، قَالَ حَدَّثَنِي الْفَضْلُ ، قَالَ حَدَّثَنِي عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا أَنَّ يُونُسَ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قِيلَ لَهُ :إِنَّ كَثِيراً مِنْ هَذِهِ الْعِصَابَةِ يَقَعُونَ فِيكَ وَ يَذْكُرُونَكَ بِغَيْرِ الْجَمِيلِ! فَقَالَ : أُشْهِدُكُمْ أَنَّ كُلَّ مَنْ لَهُ فِي أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ علیهالسلام نَصِيبٌ فَهُوَ فِی حِلٍّ مِمَّا قَالَ .
🔸روایت کردهاند که به یونس بن عبد الرحمن (از اصحاب اجماع) گفتند: جمعیت فراوانی از مردم تو را مذمت میکنند و از تو به زشتی یاد میکنند. یونس گفت : «شما شاهد باشید! هر کسی که در مورد من چنین کرده و میکند اما بهرهای از ولایت امیرالمومنین علیهالسلام دارد ، او را حلال کردم.»
📚رجال الکشی ج۱ ص۴۰۸
🔖 پیش از ورود به ماه پرفیض #رمضان همدیگر را به محبت امیرالمومنین حلال کنیم...
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۳)
#مکارم_اخلاق
@borrhan
✅ اذعان سایت زیست و فن آوری آمریکا به شاگردی جابر بن حیان دانشمند پرآوازه ایرانی کسی که او را «پدر علم شیمی» نامیدهاند محضر امام جعفر صادق علیهالسلام:
jabir as a pupil of the Imam Ja'far al-Sadiq
جابربن حیان شاگرد امام صادق علیهالسلام بوده است.
📥 سایت زیست و فنآوری ملی آمریکا
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC2103577/pdf/procrsmed01365-0049.pdf
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۴)
@borrhan
jabir as a pupil of the Imam Ja'far al-Sadiq
جابربن حیان شاگرد امام صادق علیهالسلام بوده است.
📥 سایت زیست و فنآوری ملی آمریکا
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC2103577/pdf/procrsmed01365-0049.pdf
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۴)
@borrhan
#مکارم_اخلاق (۱۲۴) #جعفری (۸)
#صفات_الشیعه (۱۳۳)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۵)
🟩 زینت اهل بیت علیهمالسلام و مایهٔ مباهات امام صادق علیهالسلام باشید!
💡 گریهٔ شرمِ محمد بن مسلم از انتسابش به مذهب جعفری!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔹امام صادق علیه السلام:
«وقتی شخصی از شما شیعیان باتقوا و راستگو و امانتدار بوده، و اخلاقش با مردم نيكو باشد، دربارۀ او میگویند: ”اين مرد، جعفرىّ مذهب است.“ و من از این مسئله خوشحال میشوم و از ناحیهٔ وی، سرور و شادی در دلِ من پدید میآید. ولی اگر غیر از این باشد، بر دلِ من، بَلا و گرفتاری و عار و ننگش پديدار مىشود! و دربارهاش میگویند: ”اين اخلاقِ ناپسند، حاصلِ ادب و تربیت جعفر [صادق علیه السلام] است!“»
#متن_عربی : «فَإنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إذَا وَرَعَ فِى دِينِهِ، وَ صَدَقَ الْحَديثَ، وَ أدَّى الامَانَةَ، وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ النَّاسِ، قيلَ: هَذَا جَعْفَرِىٌّ، وَ يَسُرُّنِى ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَىَّ مِنْهُ السُّرُورُ، وَ إنْ كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَىَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ، وَ قِيلَ: هَذَا أدَبُ جَعْفَر.»
📔الکافی ج 2 ص 636
پینوشت: چه راحت خودمان را منتسب به اهلبیت علیهم السلام و شیعه آنان قلمداد میکنیم، با این که نه تنها به تأثیر رفتار خود در نفس و روح امام علیهالسلام بیتوجهیم ،حتی اثری از جعفری بودن در کردار و گفتارمان نمايان نيست!
🔚 ادب و حیا را باید از محمد بن مسلم آموخت، فقیه بزرگی که امام صادق علیهالسلام او را از محبوبترین افرادش میداند: کمال الدین ص۷۶
همین راوی جلیل روزی به همراه ابو کریبة ازدی -یکی دیگر از اصحاب- نزد شریک قاضی در قضیه ای به عنوان شاهد شهادت دادند. شریک نگاهی به این دو نمود و گفت: دو جعفری فاطمی! [که شهادتشان مقبول نیست] ناگاه هر دو شروع به گریه کردند. پرسید: چرا گریه میکنید؟
🟩 گفتند: «ما را به افرادی نسبت دادی که خوش ندارند امثال ما با این ورع ناچیز، از برادرانشان باشیم. و ما را به مردی نسبت دادی که امثال ما را از شیعیان خود نمیپسندد، مگر این که تفضّل و بزرگواری کرده و ما را قبول کند و این روش او بوده که همواره بر ما منّت نهاده و تفضّل میفرموده است...»
شریک تبسّمی کرد و گفت: اگر بنا باشد مردانی باشند باید همچون شما باشند.
#متن_كامل_عربي:
حمدويه بن نصير، قال حدثني محمد بن عيسى، عن الحسن بن علي بن فضال، عن عبد الله بن بكير، عن زرارة، قال شهد أبو كريبة الأزدي و محمد بن مسلم الثقفي عند شريك بشهادة و هو قاض، فنظر في وجوههما مليا ثم قال:جعفريان فاطميان! فبكيا، فقال لهما: ما يُبكيكما؟
قالا له: «نسبتنا إلى أقوام لا يرضون بأمثالنا أن يكونوا من إخوانهم لما يرون من سخف ورعنا، و نسبتنا إلى رجل لا يرضى بأمثالنا أن يكونوا من شيعته، فإن تفضل و قبلنا فله المنّ علينا و الفضل» فتبسّم شريك، ثمّ قال:إذا كانت الرجال فلتكن أمثالكم! يا وليد أجزهما هذه المرة!
قال فحججنا فخبرنا أبا عبد الله (عليه السلام) بالقصّة فقال: «ما لشريك؟! شركه الله يوم القيامة بشراكين من نار!».
📔رجال كشي ح274 - اختصاص ص202 (ر.ک:تصویر الحاقی)
☘ حالا که آستانهٔ روز میلاد رحمة للعالمين است و روز میلاد رئیس مذهب جعفری است، مىتوان عهد بَست و از الآن لحظهها را وقفِ کارهاى نیک کرد!...
زینت اهل بیت علیهمالسلام و مایهٔ مباهات امام صادق علیهالسلام باشید!
پیرو پیامبر باشیم و
فرزندانِ مهربانَش!...
عیدتان مبارک!..
➖➖➖➖➖
@borrhan
#صفات_الشیعه (۱۳۳)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۵)
🟩 زینت اهل بیت علیهمالسلام و مایهٔ مباهات امام صادق علیهالسلام باشید!
💡 گریهٔ شرمِ محمد بن مسلم از انتسابش به مذهب جعفری!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔹امام صادق علیه السلام:
«وقتی شخصی از شما شیعیان باتقوا و راستگو و امانتدار بوده، و اخلاقش با مردم نيكو باشد، دربارۀ او میگویند: ”اين مرد، جعفرىّ مذهب است.“ و من از این مسئله خوشحال میشوم و از ناحیهٔ وی، سرور و شادی در دلِ من پدید میآید. ولی اگر غیر از این باشد، بر دلِ من، بَلا و گرفتاری و عار و ننگش پديدار مىشود! و دربارهاش میگویند: ”اين اخلاقِ ناپسند، حاصلِ ادب و تربیت جعفر [صادق علیه السلام] است!“»
#متن_عربی : «فَإنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إذَا وَرَعَ فِى دِينِهِ، وَ صَدَقَ الْحَديثَ، وَ أدَّى الامَانَةَ، وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ النَّاسِ، قيلَ: هَذَا جَعْفَرِىٌّ، وَ يَسُرُّنِى ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَىَّ مِنْهُ السُّرُورُ، وَ إنْ كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَىَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ، وَ قِيلَ: هَذَا أدَبُ جَعْفَر.»
📔الکافی ج 2 ص 636
پینوشت: چه راحت خودمان را منتسب به اهلبیت علیهم السلام و شیعه آنان قلمداد میکنیم، با این که نه تنها به تأثیر رفتار خود در نفس و روح امام علیهالسلام بیتوجهیم ،حتی اثری از جعفری بودن در کردار و گفتارمان نمايان نيست!
🔚 ادب و حیا را باید از محمد بن مسلم آموخت، فقیه بزرگی که امام صادق علیهالسلام او را از محبوبترین افرادش میداند: کمال الدین ص۷۶
همین راوی جلیل روزی به همراه ابو کریبة ازدی -یکی دیگر از اصحاب- نزد شریک قاضی در قضیه ای به عنوان شاهد شهادت دادند. شریک نگاهی به این دو نمود و گفت: دو جعفری فاطمی! [که شهادتشان مقبول نیست] ناگاه هر دو شروع به گریه کردند. پرسید: چرا گریه میکنید؟
🟩 گفتند: «ما را به افرادی نسبت دادی که خوش ندارند امثال ما با این ورع ناچیز، از برادرانشان باشیم. و ما را به مردی نسبت دادی که امثال ما را از شیعیان خود نمیپسندد، مگر این که تفضّل و بزرگواری کرده و ما را قبول کند و این روش او بوده که همواره بر ما منّت نهاده و تفضّل میفرموده است...»
شریک تبسّمی کرد و گفت: اگر بنا باشد مردانی باشند باید همچون شما باشند.
#متن_كامل_عربي:
حمدويه بن نصير، قال حدثني محمد بن عيسى، عن الحسن بن علي بن فضال، عن عبد الله بن بكير، عن زرارة، قال شهد أبو كريبة الأزدي و محمد بن مسلم الثقفي عند شريك بشهادة و هو قاض، فنظر في وجوههما مليا ثم قال:جعفريان فاطميان! فبكيا، فقال لهما: ما يُبكيكما؟
قالا له: «نسبتنا إلى أقوام لا يرضون بأمثالنا أن يكونوا من إخوانهم لما يرون من سخف ورعنا، و نسبتنا إلى رجل لا يرضى بأمثالنا أن يكونوا من شيعته، فإن تفضل و قبلنا فله المنّ علينا و الفضل» فتبسّم شريك، ثمّ قال:إذا كانت الرجال فلتكن أمثالكم! يا وليد أجزهما هذه المرة!
قال فحججنا فخبرنا أبا عبد الله (عليه السلام) بالقصّة فقال: «ما لشريك؟! شركه الله يوم القيامة بشراكين من نار!».
📔رجال كشي ح274 - اختصاص ص202 (ر.ک:تصویر الحاقی)
☘ حالا که آستانهٔ روز میلاد رحمة للعالمين است و روز میلاد رئیس مذهب جعفری است، مىتوان عهد بَست و از الآن لحظهها را وقفِ کارهاى نیک کرد!...
زینت اهل بیت علیهمالسلام و مایهٔ مباهات امام صادق علیهالسلام باشید!
پیرو پیامبر باشیم و
فرزندانِ مهربانَش!...
عیدتان مبارک!..
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#مکارم_اخلاق (۱۲۴) #جعفری (۸) #صفات_الشیعه (۱۳۳) #شاگردان_مکتب_الصادق (۱۵) 🟩 زینت اهل بیت علیهمالسلام و مایهٔ مباهات امام صادق علیهالسلام باشید! 💡 گریهٔ شرمِ محمد بن مسلم از انتسابش به مذهب جعفری! ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔹امام صادق علیه السلام: «وقتی شخصی…
فایل pdf کتاب اصحاب امام صادق علیهالسلام، تألیف علی محدثزاده، فرزند شیخ عباس قمی - ۵۱۳ صفحه در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/5849
اثری به زبان فارسی در معرفی اصحاب امام صادق علیهالسلام بهترتیب حروف الفبا
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۶)
https://t.me/borrhanlibrary/5849
اثری به زبان فارسی در معرفی اصحاب امام صادق علیهالسلام بهترتیب حروف الفبا
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۶)
[ کانال برهان ]
🔹هتاکی یکی از عمال هارون الرشید و اوج مظلومیت امام جواد علیه السلام و پاسخ کوبنده آن حضرت❗️ ✍️روایت شده از عمر بن فرج که گوید: روزی نزد امام جواد علیه السلام مشرف شدم و ایشان را کنار رود دجله دیدم که در حال قدم زدن بود، نزد ایشان رفتم و سلام کردم و سپس عرض…
🔹شناختن ائمه علیهم السلام به حقیقت معرفت
✍🏻مفضل گوید: روزی خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم، به من فرمود: ای مفضل، آیا محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را به حقیقت معرفت شناختهای؟ عرض کردم به من بشناسان. فرمود: اینکه بدانی ایشان میدانند هر آنچه را که خداوند خلق کرده، و آنها نشانه تقوا و خزانهدار آسمانها و زمین و کوهها و ریگها و دریاها هستند، و آنها میدانند چه تعداد در آسمان فرشته و ستاره است و وزن کوهها و اندازه آب دریاها و رودها و چشمهها را میدانند، پس کسی که به حقیقت معرفت آنها را بشناسد در درجات عالی مؤمن خواهد بود.. مفضل گوید: این مطلب را دانستم و به آن ایمان آوردم. امام علیه السلام فرمود: آری ای مفضل، آری ای گرامی، آری ای نعمت داده شده، ای نیکو، پاک شدی و بهشت برای تو و برای هر مؤمنی که به این مطلب ایمان دارد.
📒فضائل عترت طاهره، ج۲، ص۶۳۷
📙بحار الأنوار، ج۲۶، ص۱۱۶، ح۲۲
#معرفت_امام
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۷)
@borrhan
✍🏻مفضل گوید: روزی خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم، به من فرمود: ای مفضل، آیا محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را به حقیقت معرفت شناختهای؟ عرض کردم به من بشناسان. فرمود: اینکه بدانی ایشان میدانند هر آنچه را که خداوند خلق کرده، و آنها نشانه تقوا و خزانهدار آسمانها و زمین و کوهها و ریگها و دریاها هستند، و آنها میدانند چه تعداد در آسمان فرشته و ستاره است و وزن کوهها و اندازه آب دریاها و رودها و چشمهها را میدانند، پس کسی که به حقیقت معرفت آنها را بشناسد در درجات عالی مؤمن خواهد بود.. مفضل گوید: این مطلب را دانستم و به آن ایمان آوردم. امام علیه السلام فرمود: آری ای مفضل، آری ای گرامی، آری ای نعمت داده شده، ای نیکو، پاک شدی و بهشت برای تو و برای هر مؤمنی که به این مطلب ایمان دارد.
📒فضائل عترت طاهره، ج۲، ص۶۳۷
📙بحار الأنوار، ج۲۶، ص۱۱۶، ح۲۲
#معرفت_امام
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۷)
@borrhan
[ کانال برهان ]
#درس_های_توحید (۲۶۴) #نقد_مسیحیت (۸۶) #نقد_آتئیست (۱۰۹) 🔰 قاعده ای عقلی برای نقد ملحدین و مسیحیت ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔶 ملحدین ، ماده را ازلی و بی نیاز از خالق میدانند. اکثریت مسیحیان نیز معتقد به الوهیت و ازلیت حضرت عیسی(علیه السلام) هستند. 🔶 در اصول کافی…
فایل pdf رساله «الاهلیلجة للامام ابیعبدالله الصادق علیهالسلام» به روایت مفضل بن عمر جعفی ؛ عربی / موضوع: توحید و خداشناسی در ۱۸۷صفحه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/7150
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۸)
#اصول_چهارصدگانه (۳۸)
https://t.me/borrhanlibrary/7150
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۸)
#اصول_چهارصدگانه (۳۸)
#درس_های_توحید (۲۶۷)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۹)
#پیشگویی
⁉️❔آیا خداوند متعال میتواند جه🌍ان را در تخممرغی جای دهد؟!
🔸ظرایف توحیدی مکتب اهل بیت علیهمالسلام
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
1⃣ شيخ صدوق رحمه الله، به سندش آورده:
عبد اللَّه دیصانی نزد #هشام_بن_حکم آمد و به او گفت: آیا تو را پروردگاری هست؟ گفت: بلی. دیصانی گفت: آیا آن پروردگار قادر است؟ گفت: بلی قادر و غالب است. دیصانی گفت: آیا میتواند همه دنیا را در یک تخم مرغ داخل کند به گونهای که تخم بزرگ نشود و دنیا کوچک نگردد؟ هشام گفت: مرا مهلت ده. گفت: یک سال تو را مهلت دادم. پس از نزد هشام بیرون آمد و هشام سوار شد و به خدمت امام صادق علیه السلام روانه گردید و چون بر درب خانه امام رسید و اذن طلبید او را اذن دادند و داخل خانه گردید و به حضرت عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، عبد الله دیصانی از من سؤالی پرسیده که در جواب آن اعتماد بر کسی ندارم مگر بر خداوند و بر شما.
امام صادق علیه السلام فرمودند: تو را از چه چیز سؤال نمود؟ گفت: چنین و چنان به من گفت.
←←امام فرمودند: ای هشام چند حس داری؟ گفت: پنج حس. فرمودند: کدام یک از آنها کوچکتر است؟ گفت: مردمک چشم. فرمودند: اندازهاش چه قدر است؟ گفت: مانند دانه عدس یا کوچکتر. فرمودند: ای هشام در پیش رو و بالای سرت نظر کن و مرا به آنچه میبینی خبر ده. گفت: آسمان و زمین و خانهها و قصرها و خاک و کوهها و نهرها را میبینم. امام فرمودند: آن کسی که قدرت دارد آنچه تو آن را میبینی در چیزی که بقدر دانه عدس یا کوچکتر از آن باشد داخل کند قادر است که همه دنیا را در تخم مرغی داخل کند و دنیا کوچک نشود و آن تخم مرغ بزرگ نگردد.
هشام به پای امام افتاد و دستها و سر و پای آن حضرت را بوسید و گفت: ای فرزند رسول خدا آنچه فرمودی مرا بس است و به منزل خود برگشت. بامداد که شد دیصانی نزد وی آمد و گفت: ای هشام نزد تو آمدهام که بر تو سلام کنم و نیامدهام که جواب را خواسته باشم.
هشام گفت: اگر آمده ای جواب را بستانی این جواب را بگیر. عبد الله دیصانی از پیش هشام بیرون رفت و کسی او را خبر داد که هشام بر امام صادق علیه السلام داخل شده و حضرت این جواب را به او تعلیم فرموده. پس دیصانی رفت تا بر درب خانه امام صادق علیه السلام آمد و اذن خواست که بر آن حضرت داخل شود او را اذن دادند و چون داخل شد و نشست به حضرت عرض کرد: ای جعفر بن محمد، مرا بر معبودم رهنمائی کن. امام فرمودند: اسم تو چیست؟ دیصانی از نزد حضرت بیرون آمد و او را به اسمش خبر نداد. یارانش به او گفتند: چرا وی را به اسم خود خبر ندادی؟ گفت: اگر به او گفته بودم که اسمم عبد الله است حتماً میگفت: کیست آن کسی که تو او را بنده ای؟ به او گفتند: به سویش برگرد و به او بگو که تو را بر معبودت دلالت کند و از نامت نپرسد. دیصانی به سوی حضرت برگشت و گفت: ای جعفر بن محمد، مرا بر معبودم دلالت کن و از نامم مپرس. امام به او فرمودند: بنشین. ناگاه پسر کوچکی از خود را دید که تخم مرغی در دستش بود و با آن بازی میکرد. امام فرمودند: ای پسر این تخم را به من بده. پسر تخم مرغ را داد. امام فرمودند: ای دیصانی این حصاری ست محکم و سرپوشیده که پوست ستبری دارد و در زیر این پوست ستبر، پوستی است نازک و در زیر آن پوست نازک زردهای ست چون پارچه از طلای گداخته و سفیدهای ست مانند پارچه از نقره گداخته، نه آن زرده که چون طلای روان است با سفیده که مانند نقرهی گداخته است میآمیزد و نه آن سفیده که مانند نقره گداخته است با زرده که چون طلای روان است مخلوط میگردد، و این تخم مرغ بر حال خود است و هیچ صاحب اصلاحی از آن بیرون نیامده که از صلاحش خبر دهد و هیچ مفسدی در آن داخل نشده که از فسادش خبر آورد و معلوم نمی شود که از برای نر خلق شده یا از برای ماده. و میشکافد و از آن رنگها بیرون میآید چون رنگهای طاووسان.
آیا از برای این تخم مدبری میبینی؟
راوی میگوید: دیصانی مدتی طولانی سر خویش را به زیر انداخت بعد از آن گفت: شهادت میدهم به اینکه معبودی جز خدای واحد نیست که شریکی ندارد. و اینکه محمد بنده و رسول او است و تو امام و حجتی از جانب خدا بر خلقش هستی و من توبه کارم از آنچه در آن بودم.
📔 بحارالانوار ج۴ ص۱۴۰
(ر.ک: تصویر الحاقی)
«↓↓ادامه پاسخ↓↓»
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۹)
#پیشگویی
⁉️❔آیا خداوند متعال میتواند جه🌍ان را در تخممرغی جای دهد؟!
🔸ظرایف توحیدی مکتب اهل بیت علیهمالسلام
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
1⃣ شيخ صدوق رحمه الله، به سندش آورده:
عبد اللَّه دیصانی نزد #هشام_بن_حکم آمد و به او گفت: آیا تو را پروردگاری هست؟ گفت: بلی. دیصانی گفت: آیا آن پروردگار قادر است؟ گفت: بلی قادر و غالب است. دیصانی گفت: آیا میتواند همه دنیا را در یک تخم مرغ داخل کند به گونهای که تخم بزرگ نشود و دنیا کوچک نگردد؟ هشام گفت: مرا مهلت ده. گفت: یک سال تو را مهلت دادم. پس از نزد هشام بیرون آمد و هشام سوار شد و به خدمت امام صادق علیه السلام روانه گردید و چون بر درب خانه امام رسید و اذن طلبید او را اذن دادند و داخل خانه گردید و به حضرت عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، عبد الله دیصانی از من سؤالی پرسیده که در جواب آن اعتماد بر کسی ندارم مگر بر خداوند و بر شما.
امام صادق علیه السلام فرمودند: تو را از چه چیز سؤال نمود؟ گفت: چنین و چنان به من گفت.
←←امام فرمودند: ای هشام چند حس داری؟ گفت: پنج حس. فرمودند: کدام یک از آنها کوچکتر است؟ گفت: مردمک چشم. فرمودند: اندازهاش چه قدر است؟ گفت: مانند دانه عدس یا کوچکتر. فرمودند: ای هشام در پیش رو و بالای سرت نظر کن و مرا به آنچه میبینی خبر ده. گفت: آسمان و زمین و خانهها و قصرها و خاک و کوهها و نهرها را میبینم. امام فرمودند: آن کسی که قدرت دارد آنچه تو آن را میبینی در چیزی که بقدر دانه عدس یا کوچکتر از آن باشد داخل کند قادر است که همه دنیا را در تخم مرغی داخل کند و دنیا کوچک نشود و آن تخم مرغ بزرگ نگردد.
هشام به پای امام افتاد و دستها و سر و پای آن حضرت را بوسید و گفت: ای فرزند رسول خدا آنچه فرمودی مرا بس است و به منزل خود برگشت. بامداد که شد دیصانی نزد وی آمد و گفت: ای هشام نزد تو آمدهام که بر تو سلام کنم و نیامدهام که جواب را خواسته باشم.
هشام گفت: اگر آمده ای جواب را بستانی این جواب را بگیر. عبد الله دیصانی از پیش هشام بیرون رفت و کسی او را خبر داد که هشام بر امام صادق علیه السلام داخل شده و حضرت این جواب را به او تعلیم فرموده. پس دیصانی رفت تا بر درب خانه امام صادق علیه السلام آمد و اذن خواست که بر آن حضرت داخل شود او را اذن دادند و چون داخل شد و نشست به حضرت عرض کرد: ای جعفر بن محمد، مرا بر معبودم رهنمائی کن. امام فرمودند: اسم تو چیست؟ دیصانی از نزد حضرت بیرون آمد و او را به اسمش خبر نداد. یارانش به او گفتند: چرا وی را به اسم خود خبر ندادی؟ گفت: اگر به او گفته بودم که اسمم عبد الله است حتماً میگفت: کیست آن کسی که تو او را بنده ای؟ به او گفتند: به سویش برگرد و به او بگو که تو را بر معبودت دلالت کند و از نامت نپرسد. دیصانی به سوی حضرت برگشت و گفت: ای جعفر بن محمد، مرا بر معبودم دلالت کن و از نامم مپرس. امام به او فرمودند: بنشین. ناگاه پسر کوچکی از خود را دید که تخم مرغی در دستش بود و با آن بازی میکرد. امام فرمودند: ای پسر این تخم را به من بده. پسر تخم مرغ را داد. امام فرمودند: ای دیصانی این حصاری ست محکم و سرپوشیده که پوست ستبری دارد و در زیر این پوست ستبر، پوستی است نازک و در زیر آن پوست نازک زردهای ست چون پارچه از طلای گداخته و سفیدهای ست مانند پارچه از نقره گداخته، نه آن زرده که چون طلای روان است با سفیده که مانند نقرهی گداخته است میآمیزد و نه آن سفیده که مانند نقره گداخته است با زرده که چون طلای روان است مخلوط میگردد، و این تخم مرغ بر حال خود است و هیچ صاحب اصلاحی از آن بیرون نیامده که از صلاحش خبر دهد و هیچ مفسدی در آن داخل نشده که از فسادش خبر آورد و معلوم نمی شود که از برای نر خلق شده یا از برای ماده. و میشکافد و از آن رنگها بیرون میآید چون رنگهای طاووسان.
آیا از برای این تخم مدبری میبینی؟
راوی میگوید: دیصانی مدتی طولانی سر خویش را به زیر انداخت بعد از آن گفت: شهادت میدهم به اینکه معبودی جز خدای واحد نیست که شریکی ندارد. و اینکه محمد بنده و رسول او است و تو امام و حجتی از جانب خدا بر خلقش هستی و من توبه کارم از آنچه در آن بودم.
📔 بحارالانوار ج۴ ص۱۴۰
(ر.ک: تصویر الحاقی)
«↓↓ادامه پاسخ↓↓»
Telegram
attach 📎
#ترور (۵۶) #فرحة_الزهراء
#ابوبکر_شناسی (۴۷)
#مالک_بن_نویره (۱۵)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۰)
✅ عمَر و مخالفان!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻با بررسی صفحات تاریخ درمی یابیم که مخالفین شخص خلیفه که آرام نمینشستند و یا حتی کسانی که حضورشان احتمال خطر بالقوه داشت ، معمولا به مرگهای مشکوک از صحنه حذف میشدند و یا خشونت خلفا گریبان آن ها را میگرفت!
در دوران ابوبکر داستان #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ؛ کشتن ام فروه ؛ سوزاندن فجائه سلمی ؛ کشته شدن مالک بن نویره ؛ مرگ مشکوک ام ایمن و .... به وقوع پیوست که در همگی آنان خلیفه دوم نقش به سزایی داشت ؛
در واکاوی بیشتر آنچه بر سر مخالفین حکومت عمری آمد ، موارد ذیل را میتوان در نظر گرفت:
🔻طبیب ابوبکر ، پزشک مشهور عرب ، حارث بن کَلده مدتی پس از مرگ ابوبکر مرد! (۱) مرگ او این شک را تقویت میکند که او مطالبی دربارهی فرد یا افراد مسئول مرگ ابوبکر میدانسته است، میگویند که عمر آخرین نفری بوده است که ابوبکر را زنده دیده بود. در برخی منابع آمده است او که از اثر نکردن سریع سم بر روی ابوبکر و ادامه زنده ماندنش نگران بود با گذاشتن بالش بر روی دهان ابوبکر به زندگی او پایان داد.(۲)
🔻چنین وضعیتی را در ماجرای ابن کعب نیز میتوان جستجو کرد در اوایل هفتهای اهل عراق برای پرسیدن سوالاتی درباره مسئله نفاق به سراغ ابی بن کعب صحابی مشهور رفتند ابی بن کعب در پی سوالات اهل عراق تحریک شده با صدای بلند اعلام میکند که در روز جمعه منافقان زمان رسول خدا را معرفی خواهد کرد؛ او در چهارشنبه یا پنجشنبه همان هفته در سال ۲۲ هجری میمیرد(۳) تا نشان دهد زبان سرخ در زمان خلیفه عادلی مانند عمر بن خطاب با سرعت زیادی سر سبز را بر باد میدهد! ترور ابی بن کعب تلاش برای کشتن فردی بود که میخواست خلیفه واقعی رسول خدا صلیالله علیه و آله را به مردمان ناآگاه آخرین سالهای خلافت عمر بشناساند.(تفصیل ماجرا و مدرک)
🔻اما شاید یکی از اولین ترورها در سال ۱۴ یا ۱۵ هجری اتفاق افتاد ؛ سعد بن عُباده که در سقیفه با ابوبکر به مخالفت پرداخت و بعدها نیز از جمله مخالفان عمر بود ، از جمله این ترور شدگان است.
او در دوران حکومت عمر به بهانه مخالفت با خلیفه به شام رفت و در آنجا کشته شد شایعه کردند که جنیان او را به قتل رساندند(۴- ر.ک: تصویر الحاقی).
جالب آنکه این مطلب در منابع شیعی به صورت احتجاجی جالب به یادگار مانده است ؛ ←در منابع آمده است که #ابوحنیفه بزرگ حنفیان در پی مناظرهای با مومن الطاق از شاگردان مبرز امام صادق علیه السلام میگوید: «اگر واقعاً حق با علی بود پس چرا خود او دم از این حق نزد و بر گرفتن آن اصرار نکرد؟!» مومن الطاق پاسخ میدهد: ترسید که جنیان او را بکشند! [همانطور که سعد بن عباده را کشتند](۵)
🔻 همین ماجرا بر سر #خالد_بن_ولید که او نیز از مخالفان خلیفه بود میآید و او نیز در شام توسط همین جنیان کشته میشود.
۱- دیدگاههای دو خلیفه، نجاح ، مترجم ص۱۸۰-۱۸۱
۲- ر.ک : اغتیال الخلیفه ابیبکر ، نجاح طائی
۳- مستدرک الصحیحین ج۲ صص۲۲۶-۲۲۷ ؛ برای بررسی بیشتر ر.ک : بحارالانوار ج۲۸ صص۱۱۷-۱۲۰
۴- اسدالغابه ج۲ ص۲۰۶
۵-احتجاج ۳۸۰/۱ - مناقب ۲۷۰/۱ - بحارالانوار ۴۴۲/۲۹
➖➖➖➖➖
@borrhan
#ابوبکر_شناسی (۴۷)
#مالک_بن_نویره (۱۵)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۰)
✅ عمَر و مخالفان!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻با بررسی صفحات تاریخ درمی یابیم که مخالفین شخص خلیفه که آرام نمینشستند و یا حتی کسانی که حضورشان احتمال خطر بالقوه داشت ، معمولا به مرگهای مشکوک از صحنه حذف میشدند و یا خشونت خلفا گریبان آن ها را میگرفت!
در دوران ابوبکر داستان #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ؛ کشتن ام فروه ؛ سوزاندن فجائه سلمی ؛ کشته شدن مالک بن نویره ؛ مرگ مشکوک ام ایمن و .... به وقوع پیوست که در همگی آنان خلیفه دوم نقش به سزایی داشت ؛
در واکاوی بیشتر آنچه بر سر مخالفین حکومت عمری آمد ، موارد ذیل را میتوان در نظر گرفت:
🔻طبیب ابوبکر ، پزشک مشهور عرب ، حارث بن کَلده مدتی پس از مرگ ابوبکر مرد! (۱) مرگ او این شک را تقویت میکند که او مطالبی دربارهی فرد یا افراد مسئول مرگ ابوبکر میدانسته است، میگویند که عمر آخرین نفری بوده است که ابوبکر را زنده دیده بود. در برخی منابع آمده است او که از اثر نکردن سریع سم بر روی ابوبکر و ادامه زنده ماندنش نگران بود با گذاشتن بالش بر روی دهان ابوبکر به زندگی او پایان داد.(۲)
🔻چنین وضعیتی را در ماجرای ابن کعب نیز میتوان جستجو کرد در اوایل هفتهای اهل عراق برای پرسیدن سوالاتی درباره مسئله نفاق به سراغ ابی بن کعب صحابی مشهور رفتند ابی بن کعب در پی سوالات اهل عراق تحریک شده با صدای بلند اعلام میکند که در روز جمعه منافقان زمان رسول خدا را معرفی خواهد کرد؛ او در چهارشنبه یا پنجشنبه همان هفته در سال ۲۲ هجری میمیرد(۳) تا نشان دهد زبان سرخ در زمان خلیفه عادلی مانند عمر بن خطاب با سرعت زیادی سر سبز را بر باد میدهد! ترور ابی بن کعب تلاش برای کشتن فردی بود که میخواست خلیفه واقعی رسول خدا صلیالله علیه و آله را به مردمان ناآگاه آخرین سالهای خلافت عمر بشناساند.(تفصیل ماجرا و مدرک)
🔻اما شاید یکی از اولین ترورها در سال ۱۴ یا ۱۵ هجری اتفاق افتاد ؛ سعد بن عُباده که در سقیفه با ابوبکر به مخالفت پرداخت و بعدها نیز از جمله مخالفان عمر بود ، از جمله این ترور شدگان است.
او در دوران حکومت عمر به بهانه مخالفت با خلیفه به شام رفت و در آنجا کشته شد شایعه کردند که جنیان او را به قتل رساندند(۴- ر.ک: تصویر الحاقی).
جالب آنکه این مطلب در منابع شیعی به صورت احتجاجی جالب به یادگار مانده است ؛ ←در منابع آمده است که #ابوحنیفه بزرگ حنفیان در پی مناظرهای با مومن الطاق از شاگردان مبرز امام صادق علیه السلام میگوید: «اگر واقعاً حق با علی بود پس چرا خود او دم از این حق نزد و بر گرفتن آن اصرار نکرد؟!» مومن الطاق پاسخ میدهد: ترسید که جنیان او را بکشند! [همانطور که سعد بن عباده را کشتند](۵)
🔻 همین ماجرا بر سر #خالد_بن_ولید که او نیز از مخالفان خلیفه بود میآید و او نیز در شام توسط همین جنیان کشته میشود.
۱- دیدگاههای دو خلیفه، نجاح ، مترجم ص۱۸۰-۱۸۱
۲- ر.ک : اغتیال الخلیفه ابیبکر ، نجاح طائی
۳- مستدرک الصحیحین ج۲ صص۲۲۶-۲۲۷ ؛ برای بررسی بیشتر ر.ک : بحارالانوار ج۲۸ صص۱۱۷-۱۲۰
۴- اسدالغابه ج۲ ص۲۰۶
۵-احتجاج ۳۸۰/۱ - مناقب ۲۷۰/۱ - بحارالانوار ۴۴۲/۲۹
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎