#خط_فکری_یهود (۴۲)
#عرضه_قرآن (۷) #فرحة_الزهراء
#شهادت_رسولخدا (۷۳)
🔻خلیفه و اهل کتاب
💡کمتر شنیدهاید!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖رابطهٔ قدیمی خلیفه با اهل کتاب که به سالهای پیش از #هجرت او برمیگشت، در دوران خلافت به نقطهٔ عطف جدیدی رسید.
❗️خلیفه که اصولاً در زمان خلافتش همگان را از نقل احادیث و روایات دوران پیامبر صلیالله علیه و آله به شدت نهی میکرد و متخلفان را با تازیانه پاسخ میگفت، اهل کتاب(:یهودیان) را در نقل داستانهای تاریخی آزاد گذاشته بود.
کعب الاحبار ، بزرگ یهودیان در یمن، در زمان عمَر ایمان آورد و بلافاصله مسئولیت حکومتی گرفت و شروع به نقل حدیث کرد. او به نوعی مفسر اصلی مورد تأیید دستگاه خلافت بود که نقل او تفسیر آیات قرآن محسوب میشد.
در منابع اهل تسنن، صحابهٔ زیادی از او حدیث نقل کردهاند و این در حالی است که صحابه، پیامبرخدا را دیده بودند و کعب الاحبار در زمان آن حضرت اصلاً مسلمان نبود! این وقایع در حالی اتفاق میافتاد که در همان زمان، حتی فردی مانند #ابوهریره ، نیز به دستور خلیفه ، از نقل حدیث منع شده بود و به همین علت تازیانه خورده بود.(۱)
همو میگوید: کسی در دوران عمَر نبود که حدیث نقل کند و خون از پشتش جاری نشود(۲)
تَمیم دارِی (۳) و زید بن ثابت ، دو یهودی زادهٔ دیگر بودند که در زمان عمر به مشاغل رسمی منصوب شدند.(۴)
جالب آن که این زید بن ثابتِ تازه مسلمان بود که در زمان ابوبکر و با تأیید عمر ، مسئول جمع آوری قرآن شد تا در مقابل قرآن امیرمؤمنان علیهالسلام ، دستگاه خلافت ، قرآنی برای عرضه داشته باشد.(۵) نام یهودی تازه مسلمانی مانند عبدالله بن سَلام را نیز باید به این فهرست افزود!
در ستودن راه و روش یهودیان، اشارات فراوانی برای اهل دقت در سفر خلیفه به سال ۱۶ یا ۱۷ هجری به فلسطین و شام و به خصوص شهر بیتالمقدس (:اورشلیم) وجود دارد.(۶)
البته در مقابل نیز یهودیان خلیفه را میستودند و ادعا میکردند که نام او در تورات و کتب پیشینیان آمده است (۷) و یا کعب الاحبار ادعا میکرد که خصوصیات و صفت عمر را در تورات یافته است؛ که این تملق گویی حتی تعجب شخص خلیفه را به همراه داشت.(۸) در منابع اهل تسنن آمده است که :
« به ما چنین رسیده است که نخست، اهل کتاب به عمر، #فاروق (جدا کننده حق و باطل) لقب دادند و مسلمانان این را از سخن آنان نقل میکردند.»(۹: تصویر الحاقی)
به هر روی آنچه از عملکرد خلیفه دوم در دوران خلافتش استنباط میشود، این است که او دست یهودیان را در اموری که به ظاهر امور فرهنگی جامعهٔ مسلمانان تلقی میشد، باز گذاشته بود. به نظر میرسد که اینگونه انتصابها ، 🔚وام خلیفه به اهل کتاب باشد که رابطه و همکاری صمیمانهٔ آنان در دوران حیات نبوی، باعث به ثمر نشستن سقیفه شد.
در عین حال یهودیان به عنوان یک اقلیت صاحب تمدن و فرهنگ اصیل، همواره در سیاستها به سمت قدرتهای جدید و بالقوه تمایل داشتند و به 🔚نوعی نقش ستون پنجمی را برای حکومتهای وقت بازی میکردند. عمر نیز از این موضوع بیاطلاع نبود.
←همین یهودیان بودند که به فناوری تولید سم آگاهی داشتند و در مسموم کردن پیامبر به منافقان کمک کردند. همینان نیز به کمک خلیفهٔ دوم و همکارانش آمدند و شروع بیماری خلیفهٔ اول نیز به سم آنان بود.
خلیفهٔ دوم با آگاهی کامل از این موضوع که محل فرآوری این سم در مناطق یهودی نشین #خیبر (هم چنین احتمالا تیماء و وادی القری جایی در شمال منطقه خیبر) بود را با کوچ دادن یهودیان این مناطق از بین برد. این کار به بهانههای واهی(۱۰) و یا ادعای این که پیامبر در آخرین لحظات عمر خویش فرمودهاند:
«در جزیره العرب دو دین نباشد» اتفاق افتاد(۱۱) تا او نیز به سم از میان نرود. آری علیرغم ممنوع بودن نقل حدیث این بار نیز حدیث مجعول دیگری به کمک عمر بن خطاب میآید تا او را در سیاستهای راهبردیاش هدایت کند!
دستور قابل تأمل دیگری که عمر آن را وضع کرد عدم اجازه برای حضور بیش از ۳روز بازرگانان اهل کتاب بود. در این مدت آنان باید کالای خود را فروخته و مدینه را ترک میکردند.(۱۲) این دستور که به ظاهر تنها در شهر مدینه (و نه کوفه، بصره، و حتی در مکه و طائف) به شکلی جدی پیگیری میشد ، در راستای ماجرای فوقالذکر شنیدنی است.
---------------
۱- شرح نهج ابن ابی الحدید ۳۶۰/۱
۲- تاریخ ابن عساکر ۱۱/۳
۳- نام او نیز به عنوان یکی از روایت مشهور حدیث در تاریخ ثبت است. او آنچنان مشهور است که نام او در قابهای حکاکی شده در ایوان اول مسجدالنبی در کنار نام بزرگان اسلام مانندامیرمؤمنان و حسنین ع، خلفای راشدین و امامان فقه عامه مانند شافعی، مالکی،...نگاشته شده است!
۴- التنبیه و الاشراق ص۲۵۴
۵- امتاع الاسماع ۲۴۸/۴
۶- ر.ک: سنن بیهقی ۴۱/۵
۷- تاریخ طبری ۴۶۶/۴
۸- تاریخ طبری ۱۹۱/۴
۹- سخن محمد بن شهابالدین زهری از تاریخ نگاران قرن اول، به نقل از تاریخ المدینة المنورة ٦٢٢/٣
(1⃣)
#عرضه_قرآن (۷) #فرحة_الزهراء
#شهادت_رسولخدا (۷۳)
🔻خلیفه و اهل کتاب
💡کمتر شنیدهاید!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖رابطهٔ قدیمی خلیفه با اهل کتاب که به سالهای پیش از #هجرت او برمیگشت، در دوران خلافت به نقطهٔ عطف جدیدی رسید.
❗️خلیفه که اصولاً در زمان خلافتش همگان را از نقل احادیث و روایات دوران پیامبر صلیالله علیه و آله به شدت نهی میکرد و متخلفان را با تازیانه پاسخ میگفت، اهل کتاب(:یهودیان) را در نقل داستانهای تاریخی آزاد گذاشته بود.
کعب الاحبار ، بزرگ یهودیان در یمن، در زمان عمَر ایمان آورد و بلافاصله مسئولیت حکومتی گرفت و شروع به نقل حدیث کرد. او به نوعی مفسر اصلی مورد تأیید دستگاه خلافت بود که نقل او تفسیر آیات قرآن محسوب میشد.
در منابع اهل تسنن، صحابهٔ زیادی از او حدیث نقل کردهاند و این در حالی است که صحابه، پیامبرخدا را دیده بودند و کعب الاحبار در زمان آن حضرت اصلاً مسلمان نبود! این وقایع در حالی اتفاق میافتاد که در همان زمان، حتی فردی مانند #ابوهریره ، نیز به دستور خلیفه ، از نقل حدیث منع شده بود و به همین علت تازیانه خورده بود.(۱)
همو میگوید: کسی در دوران عمَر نبود که حدیث نقل کند و خون از پشتش جاری نشود(۲)
تَمیم دارِی (۳) و زید بن ثابت ، دو یهودی زادهٔ دیگر بودند که در زمان عمر به مشاغل رسمی منصوب شدند.(۴)
جالب آن که این زید بن ثابتِ تازه مسلمان بود که در زمان ابوبکر و با تأیید عمر ، مسئول جمع آوری قرآن شد تا در مقابل قرآن امیرمؤمنان علیهالسلام ، دستگاه خلافت ، قرآنی برای عرضه داشته باشد.(۵) نام یهودی تازه مسلمانی مانند عبدالله بن سَلام را نیز باید به این فهرست افزود!
در ستودن راه و روش یهودیان، اشارات فراوانی برای اهل دقت در سفر خلیفه به سال ۱۶ یا ۱۷ هجری به فلسطین و شام و به خصوص شهر بیتالمقدس (:اورشلیم) وجود دارد.(۶)
البته در مقابل نیز یهودیان خلیفه را میستودند و ادعا میکردند که نام او در تورات و کتب پیشینیان آمده است (۷) و یا کعب الاحبار ادعا میکرد که خصوصیات و صفت عمر را در تورات یافته است؛ که این تملق گویی حتی تعجب شخص خلیفه را به همراه داشت.(۸) در منابع اهل تسنن آمده است که :
« به ما چنین رسیده است که نخست، اهل کتاب به عمر، #فاروق (جدا کننده حق و باطل) لقب دادند و مسلمانان این را از سخن آنان نقل میکردند.»(۹: تصویر الحاقی)
به هر روی آنچه از عملکرد خلیفه دوم در دوران خلافتش استنباط میشود، این است که او دست یهودیان را در اموری که به ظاهر امور فرهنگی جامعهٔ مسلمانان تلقی میشد، باز گذاشته بود. به نظر میرسد که اینگونه انتصابها ، 🔚وام خلیفه به اهل کتاب باشد که رابطه و همکاری صمیمانهٔ آنان در دوران حیات نبوی، باعث به ثمر نشستن سقیفه شد.
در عین حال یهودیان به عنوان یک اقلیت صاحب تمدن و فرهنگ اصیل، همواره در سیاستها به سمت قدرتهای جدید و بالقوه تمایل داشتند و به 🔚نوعی نقش ستون پنجمی را برای حکومتهای وقت بازی میکردند. عمر نیز از این موضوع بیاطلاع نبود.
←همین یهودیان بودند که به فناوری تولید سم آگاهی داشتند و در مسموم کردن پیامبر به منافقان کمک کردند. همینان نیز به کمک خلیفهٔ دوم و همکارانش آمدند و شروع بیماری خلیفهٔ اول نیز به سم آنان بود.
خلیفهٔ دوم با آگاهی کامل از این موضوع که محل فرآوری این سم در مناطق یهودی نشین #خیبر (هم چنین احتمالا تیماء و وادی القری جایی در شمال منطقه خیبر) بود را با کوچ دادن یهودیان این مناطق از بین برد. این کار به بهانههای واهی(۱۰) و یا ادعای این که پیامبر در آخرین لحظات عمر خویش فرمودهاند:
«در جزیره العرب دو دین نباشد» اتفاق افتاد(۱۱) تا او نیز به سم از میان نرود. آری علیرغم ممنوع بودن نقل حدیث این بار نیز حدیث مجعول دیگری به کمک عمر بن خطاب میآید تا او را در سیاستهای راهبردیاش هدایت کند!
دستور قابل تأمل دیگری که عمر آن را وضع کرد عدم اجازه برای حضور بیش از ۳روز بازرگانان اهل کتاب بود. در این مدت آنان باید کالای خود را فروخته و مدینه را ترک میکردند.(۱۲) این دستور که به ظاهر تنها در شهر مدینه (و نه کوفه، بصره، و حتی در مکه و طائف) به شکلی جدی پیگیری میشد ، در راستای ماجرای فوقالذکر شنیدنی است.
---------------
۱- شرح نهج ابن ابی الحدید ۳۶۰/۱
۲- تاریخ ابن عساکر ۱۱/۳
۳- نام او نیز به عنوان یکی از روایت مشهور حدیث در تاریخ ثبت است. او آنچنان مشهور است که نام او در قابهای حکاکی شده در ایوان اول مسجدالنبی در کنار نام بزرگان اسلام مانندامیرمؤمنان و حسنین ع، خلفای راشدین و امامان فقه عامه مانند شافعی، مالکی،...نگاشته شده است!
۴- التنبیه و الاشراق ص۲۵۴
۵- امتاع الاسماع ۲۴۸/۴
۶- ر.ک: سنن بیهقی ۴۱/۵
۷- تاریخ طبری ۴۶۶/۴
۸- تاریخ طبری ۱۹۱/۴
۹- سخن محمد بن شهابالدین زهری از تاریخ نگاران قرن اول، به نقل از تاریخ المدینة المنورة ٦٢٢/٣
(1⃣)
Telegram
attach 📎
🔖 گفته شده که یهودیان و مسیحیان نجران نیز به دستور عمر کوچانیده شدند.
هر دو مورد، یعنی← بیرون کردن یهودیان #خیبر و مسیحیان نجران به سال ۲۱هجری یعنی پس از گذشت ۸سال از خلافت و در دو سال آخر حکمرانی خلیفه گزارش شده که نشان میدهد به ظاهر در همین سالها عمر بن خطاب گزارشهایی دربارهٔ #ترور احتمالی خویش دریافت کرده است. متعاقباً خانههای یهودیان در خیبر بین مسلمانان تقسیم میشود.
از سوی دیگر در نظر خلیفهٔ دوم، نصارا و مسیحیان شبه جزیره به نوعی شهروند درجهٔ ۲ شمرده میشدند. اعتقاد عمر این بود که نصارای عرب اهل کتاب نیستند و ذبح شان حرام است! و اصرار داشت که «آنان را رها نمیکنم تا مسلمان شوند یا سرهایشان را قطع میکنم!» (۱۳:تصویر الحاقی) آن روش در برابر یهودیان و این نگرش نسبت به مسیحیان باعث شد که اهل کتاب از ترس فرار کنند و یا به دستور مستقیم خلیفه جلای وطن کرده، شبه جزیره را ترک نمایند.(۱۴)
❗️فراوان بودند یهودیان و مسیحیانی که در سرزمینهای تازه فتح شدهٔ خارج شبه جزیره آزادانه زندگی میکردند و حدیث «دو دین در شبه جزیره نماند» که خود ساختهٔ عمر بود فقط شامل شبه جزیره میشد و حضور اهل کتاب در دیگر نقاط سرزمین های اسلامی هیچ خطری برای دیگر اهل اسلام و تازه مسلمانان آن نواحی نداشت و نصارای عرب در آن جا عرب محسوب میشدند!!!
البته این بدان معنا نبود که نگاه اجتماعی خلیفه دوم: « انسان ها مانند وحوش هستند» در مورد اهل کتاب خارج عربستان مصداق نداشته باشد!
لذا استخدام فردی از اهل کتاب برای امور دفتری - که اعراب بیابانگرد از آن هیچ سررشتهای نداشتند - جرمی محسوب میشد که حتی به تازیانه خوردن والیان میانجامید که چرا چنین فرد کارآمدی را به کار گماشتهاند!(۱۵)
به دستور خلیفهٔ دوم ۴هزار کنیسه در شبه جزیره و برخی مناطق تازه فتح شده در جریان #فتوحات ، تخریب شد.(۱۶)
❗️در خارج شبه جزیره اهل کتاب مجبور بودند، جلوی سر خود را بتراشند و بر خود زنّار ببندد، باید مرکبی که سوار میشدند زین و پالان نداشته باشد تا راحت نباشند! و برای سوار شدن نباید از رکاب استفاده میکردند و تنها از دست خویش باید استفاده میکردند که سوار شدن را سختتر میکرد و در عین حال آنان را از دیگر مردم متمایز میکرد!
❗️در ادامه احکامی وضع شد که انسان را به شک در مورد وضعیت روانی واضع احکام وا میداشت! زنان و مردم اهل کتاب باید کفشهایشان لنگه به لنگه، سفید و سیاه میبود و برای سواری حق استفاده از اسب هموار را نداشتند و باید از الاغ یا قاطر استفاده میکردند!
❗️داستان به همین جا ختم نمیشد و به مردم اجازه داده شده بود که اگر در دست کسی صلیب دیدند و یا جایی خارج دِیر صلیب نمایان شد ، آن را بر سر صاحب صلیب بکوبند و سرش را بشکنند تا اهل کتاب با رأفت اسلامی بیشتر آشنا شوند!!(۱۷)
✖️در این میان ظالمانهترین رفتارها با مجوسیان بود. خلیفهٔ دوم که به ظاهر با ایرانیان خصومت شخصی داشت و در عین حال در نظر او مجوس بودن هم بدترین نوع اهل کتاب محسوب میشد. خصمانهترین راهها را در برابر اینان پیش میگرفت، او تمامی ایرانیان و به اصطلاح مجوس را برده میدانست. در نتیجه کشته شدن ایرانیان اسیر و مغلوب توسط والیان و فاتحان عرب حکم کشته شدن برده را داشت، تنها دیه - حتی اگر مسلمان شده بود - به وارثان تعلق میگرفت (۱۸) و←قاتل عرب از مصونیت در برابر قصاص بهره میبرد!
به هر روی عمر بن خطاب که غیرعرب را قبول نداشت ، نمیتوانست به مهاجران اعتماد کند و دستهٔ دیگر عرب، انصار هم به او بیاعتماد بودند، از یهودیان تازه مسلمان کمک میگرفت که این سیاست هم او را بیش از پیش منزوی کرد.
←در نظر خلیفه از میان اهل کتاب ، یهودیانی خوب بودند که توسط او مسلمان شده به کار فرهنگی برای دستگاه خلافت مبادرت میورزند. صد البته حضور یهودیان در چنان زمانی تاثیرات فرهنگی فراوانی به همراه داشت که در طول تاریخ رد پای آن در منابع اهل تسنن به روشنی قابل مشاهده است. اساس اسرائیلیات در همین دوره پایهریزی شد تا تحریفات تاریخی بیشتری در منابع اهل تسنن شکل بگیرد.
----------------
۱۰- مانند این که ادعا شده #عبدالله_بن_عمر که برای سرکشی زمینهایش به خیبر رفته بود، پس از خوابیدن در آنجا و بیدار شدن دستهایش موقتاً فلج گردید و کج شد و این اتفاق چون کار یهودیان بود آنان باید اخراج میشدند!!! مسند احمد، مسند عمر بن خطاب، ص۲۸ ج۹۱
۱۱- برای مثال شخص خلیفه، #عایشه و دیگر وابستگان به دستگاه خلافت ادعا کردهاند این کلام را از پیامبر شنیدهاند: فتوح البلدان ص۳۷ و..
۱۲- الجمع بین الصحیحین ، حمیدی ۱۹۹/۲ و..
۱۳- سنن الکبری۲۱۶/۹ و ...
۱۴- مصنف عبدالرزاق ۵۵/۶
۱۵- حکم البناءالکنانس و المعابد الشرکیة فی البلاد، ابن تیمیه ۶۱/۱
۱۶- تاریخ ابنخلدون ۴۱۷/۵
۱۷- سراج الملوک ب۵۱ ص۲۵۳-۲۵۸
۱۸- مصنف عبدالرزاق ۱۲۶/۶ و..
#اسلام_و_ایرانیان
➖➖➖
@borrhan
هر دو مورد، یعنی← بیرون کردن یهودیان #خیبر و مسیحیان نجران به سال ۲۱هجری یعنی پس از گذشت ۸سال از خلافت و در دو سال آخر حکمرانی خلیفه گزارش شده که نشان میدهد به ظاهر در همین سالها عمر بن خطاب گزارشهایی دربارهٔ #ترور احتمالی خویش دریافت کرده است. متعاقباً خانههای یهودیان در خیبر بین مسلمانان تقسیم میشود.
از سوی دیگر در نظر خلیفهٔ دوم، نصارا و مسیحیان شبه جزیره به نوعی شهروند درجهٔ ۲ شمرده میشدند. اعتقاد عمر این بود که نصارای عرب اهل کتاب نیستند و ذبح شان حرام است! و اصرار داشت که «آنان را رها نمیکنم تا مسلمان شوند یا سرهایشان را قطع میکنم!» (۱۳:تصویر الحاقی) آن روش در برابر یهودیان و این نگرش نسبت به مسیحیان باعث شد که اهل کتاب از ترس فرار کنند و یا به دستور مستقیم خلیفه جلای وطن کرده، شبه جزیره را ترک نمایند.(۱۴)
❗️فراوان بودند یهودیان و مسیحیانی که در سرزمینهای تازه فتح شدهٔ خارج شبه جزیره آزادانه زندگی میکردند و حدیث «دو دین در شبه جزیره نماند» که خود ساختهٔ عمر بود فقط شامل شبه جزیره میشد و حضور اهل کتاب در دیگر نقاط سرزمین های اسلامی هیچ خطری برای دیگر اهل اسلام و تازه مسلمانان آن نواحی نداشت و نصارای عرب در آن جا عرب محسوب میشدند!!!
البته این بدان معنا نبود که نگاه اجتماعی خلیفه دوم: « انسان ها مانند وحوش هستند» در مورد اهل کتاب خارج عربستان مصداق نداشته باشد!
لذا استخدام فردی از اهل کتاب برای امور دفتری - که اعراب بیابانگرد از آن هیچ سررشتهای نداشتند - جرمی محسوب میشد که حتی به تازیانه خوردن والیان میانجامید که چرا چنین فرد کارآمدی را به کار گماشتهاند!(۱۵)
به دستور خلیفهٔ دوم ۴هزار کنیسه در شبه جزیره و برخی مناطق تازه فتح شده در جریان #فتوحات ، تخریب شد.(۱۶)
❗️در خارج شبه جزیره اهل کتاب مجبور بودند، جلوی سر خود را بتراشند و بر خود زنّار ببندد، باید مرکبی که سوار میشدند زین و پالان نداشته باشد تا راحت نباشند! و برای سوار شدن نباید از رکاب استفاده میکردند و تنها از دست خویش باید استفاده میکردند که سوار شدن را سختتر میکرد و در عین حال آنان را از دیگر مردم متمایز میکرد!
❗️در ادامه احکامی وضع شد که انسان را به شک در مورد وضعیت روانی واضع احکام وا میداشت! زنان و مردم اهل کتاب باید کفشهایشان لنگه به لنگه، سفید و سیاه میبود و برای سواری حق استفاده از اسب هموار را نداشتند و باید از الاغ یا قاطر استفاده میکردند!
❗️داستان به همین جا ختم نمیشد و به مردم اجازه داده شده بود که اگر در دست کسی صلیب دیدند و یا جایی خارج دِیر صلیب نمایان شد ، آن را بر سر صاحب صلیب بکوبند و سرش را بشکنند تا اهل کتاب با رأفت اسلامی بیشتر آشنا شوند!!(۱۷)
✖️در این میان ظالمانهترین رفتارها با مجوسیان بود. خلیفهٔ دوم که به ظاهر با ایرانیان خصومت شخصی داشت و در عین حال در نظر او مجوس بودن هم بدترین نوع اهل کتاب محسوب میشد. خصمانهترین راهها را در برابر اینان پیش میگرفت، او تمامی ایرانیان و به اصطلاح مجوس را برده میدانست. در نتیجه کشته شدن ایرانیان اسیر و مغلوب توسط والیان و فاتحان عرب حکم کشته شدن برده را داشت، تنها دیه - حتی اگر مسلمان شده بود - به وارثان تعلق میگرفت (۱۸) و←قاتل عرب از مصونیت در برابر قصاص بهره میبرد!
به هر روی عمر بن خطاب که غیرعرب را قبول نداشت ، نمیتوانست به مهاجران اعتماد کند و دستهٔ دیگر عرب، انصار هم به او بیاعتماد بودند، از یهودیان تازه مسلمان کمک میگرفت که این سیاست هم او را بیش از پیش منزوی کرد.
←در نظر خلیفه از میان اهل کتاب ، یهودیانی خوب بودند که توسط او مسلمان شده به کار فرهنگی برای دستگاه خلافت مبادرت میورزند. صد البته حضور یهودیان در چنان زمانی تاثیرات فرهنگی فراوانی به همراه داشت که در طول تاریخ رد پای آن در منابع اهل تسنن به روشنی قابل مشاهده است. اساس اسرائیلیات در همین دوره پایهریزی شد تا تحریفات تاریخی بیشتری در منابع اهل تسنن شکل بگیرد.
----------------
۱۰- مانند این که ادعا شده #عبدالله_بن_عمر که برای سرکشی زمینهایش به خیبر رفته بود، پس از خوابیدن در آنجا و بیدار شدن دستهایش موقتاً فلج گردید و کج شد و این اتفاق چون کار یهودیان بود آنان باید اخراج میشدند!!! مسند احمد، مسند عمر بن خطاب، ص۲۸ ج۹۱
۱۱- برای مثال شخص خلیفه، #عایشه و دیگر وابستگان به دستگاه خلافت ادعا کردهاند این کلام را از پیامبر شنیدهاند: فتوح البلدان ص۳۷ و..
۱۲- الجمع بین الصحیحین ، حمیدی ۱۹۹/۲ و..
۱۳- سنن الکبری۲۱۶/۹ و ...
۱۴- مصنف عبدالرزاق ۵۵/۶
۱۵- حکم البناءالکنانس و المعابد الشرکیة فی البلاد، ابن تیمیه ۶۱/۱
۱۶- تاریخ ابنخلدون ۴۱۷/۵
۱۷- سراج الملوک ب۵۱ ص۲۵۳-۲۵۸
۱۸- مصنف عبدالرزاق ۱۲۶/۶ و..
#اسلام_و_ایرانیان
➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
فایل pdf ترجمه و متن عربی نامه عمر بن خطاب به معاویة بن ابیسفیان در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/6008
←نامهای که یزید به #عبدالله_بن_عمر ، پس از اعتراض فرزند عمَر به شهادت سیدالشهداء علیهالسلام ، از صندوقچهای خارج نمود و به او نشان داد!
#از_سقیفه_تا_کربلا (۵۷) #مقتل_مادر
#شهادت حضرت زهرا
https://t.me/borrhanlibrary/6008
←نامهای که یزید به #عبدالله_بن_عمر ، پس از اعتراض فرزند عمَر به شهادت سیدالشهداء علیهالسلام ، از صندوقچهای خارج نمود و به او نشان داد!
#از_سقیفه_تا_کربلا (۵۷) #مقتل_مادر
#شهادت حضرت زهرا
[ کانال برهان ]
فایل pdf ترجمه و متن عربی نامه عمر بن خطاب به معاویة بن ابیسفیان در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓↓ https://t.me/borrhanlibrary/6008 ←نامهای که یزید به #عبدالله_بن_عمر ، پس از اعتراض فرزند عمَر به شهادت سیدالشهداء علیهالسلام ، از صندوقچهای خارج…
🔻سلمان گوید: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به فاطمه و شوهر و فرزندانش نگريستند و فرمودند: «اى سلمان! خدا را گواه میگيرم كه من با كسى كه با اينان در صلح باشد، در صلحم و با كسى كه با آنان در جنگ باشد در جنگم، آنان در بهشت هم درجه منند، سپس به امیرالمومنین رو كرده و فرمودند: برادرم! تو بعد از من ميمانى و از قريش سختى خواهى ديد، آنها عليه تو متحد شده و بر تو ستم روا میدارند، اگر يارانى يافتى با آنها جهاد كن و با همراهى موافقان خود با مخالفان كارزار كن، و←اگر يارانى نيافتى صبر پيشه کن و دست نگهدار و خود را به هلاكت مينداز كه نسبت تو به من مانند نسبت هارون به موسى است و براى تو در هارون اسوه نيكويى است، زيرا قومش او را به ضعف کشاندند و نزديک بود كه او را بكشند، پس بر ستم قريش و همدستى آنها عليه خودت صبر پيشه ساز كه تو به منزله هارون و پيروان اويى و آنها به منزله گوساله و پيروان آنند.»
📗کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۵۱
#دستور_به_صبر (۴۵) #حدیث_منزلت (۵۵)
#عقد_اخوت (۳۵) #پیشگویی
@borrhan
📗کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۵۱
#دستور_به_صبر (۴۵) #حدیث_منزلت (۵۵)
#عقد_اخوت (۳۵) #پیشگویی
@borrhan
#تازههای_نشر
🔶 رونمایی از #کتاب_برترسال
ده جلد کتاب جدید تربیتی با رویکرد آموزش احکام و اخلاق ، به شیوهای نوین و خلاقانه زیر نظر مجموعهٔ فرهنگی «قرآن و عترت طاها» و موسسه «رشد پویای نجات» به چاپ رسید؛
🔸بسیار مناسب ، جذاب و تاثیر گذار برای «گروه سنی نوجوان» و قابل استفاده برای «مربیان تربیت دینی»؛
←←برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه این مجموعه کتب ارزشمند با آیدی یا شماره ذیل تماس بگیرید↓↓↓
@ravabeteomoomienejaat
09361129028
@nejaat_ir
@borrhan
🔶 رونمایی از #کتاب_برترسال
ده جلد کتاب جدید تربیتی با رویکرد آموزش احکام و اخلاق ، به شیوهای نوین و خلاقانه زیر نظر مجموعهٔ فرهنگی «قرآن و عترت طاها» و موسسه «رشد پویای نجات» به چاپ رسید؛
🔸بسیار مناسب ، جذاب و تاثیر گذار برای «گروه سنی نوجوان» و قابل استفاده برای «مربیان تربیت دینی»؛
←←برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه این مجموعه کتب ارزشمند با آیدی یا شماره ذیل تماس بگیرید↓↓↓
@ravabeteomoomienejaat
09361129028
@nejaat_ir
@borrhan
#عبدالله_بن_عمر (۵۲)
فتواهای عجیب
✅ آشنایی با فرزند مشهور عمر بن خطاب
💡کمتر شنیدهاید!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍...غیر از #حفصه دیگر فرزند مشهور خلیفه دوم که اهل تسنن از او حدیث فراوان نقل کردهاند و او را زاهد و مقدس میانگارند، عبدالله است.
میگویند او و پدرش خلیفهٔ دوم ، تنها کسانی از صحابه بودند که به دنیا و متاع ناچیز آن آلوده نشدند(۱) ادعا میکنند که به شدت مراقب نفس خویش بود و در این راه بهترین جوان از قریش بود (۲) عجیب آن که این زهد و مراقبت نفس مانع نمیشد که وی لباس فاخری از خز نپوشد! لباسهایی که تاریخ قیمت آن ها را ۴۰۰ تا ۵۰۰ درهم گفته است.(۳)
عبدالله بن عمر را اهل بهشت میدانند و ادعا میکنند آن چنان سنت رسول خدا صلیالله علیه و آله را پیگیری و تبعیت میکرد که دیگران او را چون مجانین مییافتند و در صحت عقلش شک میکردند!(۴)
در نقل حدیث آن چنان اهتمام داشت که رتبهٔ دوم را در میان صحابه در اختیار دارد.(۵)
باز هم ادعا شده است که در نقل روایات زمان پیامبر دقت عجیبی مینموده است.(۶)
گفتهاند که هر گاه نام پیامبر به میان میآمد، او گریان و اشک ریزان میشد و در خانهاش همواره به خواندن قرآن و اقامه #نماز مشغول و به این اموره شهره بود.(۷)←البته این تقوای عجیب باعث نشد که همین فرد پشت سر امیرمؤمنان ع #نماز بخواند!←اما به #حجاج_بن_یوسف ثقفی و «نجده بن عامر حَروری» خارجی مسلک اقتدا میکرد!(۸)
وی در اواخر سال ۳۵هجری که امیرمؤمنان علیهالسلام به خلافت رسید، با ایشان #بیعت نکرد و در جنگهای دوران ۵ سالهٔ حکومت آن حضرت به یاریشان نیامد ، زیرا کشتن مسلمانان را جایز نمیدانست.(۹) اما همو در کربلا به سال ۶۱هجری بر کشته شدن سیدالشهداء علیهالسلام ، توسط #یزید صحه گذاشت(۱۰) با یزید به عنوان خلیفه بیعت کرد و شکستن این بیعت را جایز ندانست! (۱۱) با این که سپاهیان یزید در محرم سال ۶۱ هجری سیدالشهداء علیهالسلام را کشتند؛ در سال ۶۳ هجری مکه را به منجنیق بسته بودند ، کعبه را آتش زده و مسلمانان را در بیت الله الحرام کشته بودند(۱۲) و در سال قبل از آن - ۶۲ هجری - سه روز مدینه و اهلش را بر خودشان حلال کرده بودند!(۱۳)
در آخرین مورد ، در واقعه #حره ، لشکریان یزید ، پس از سه روز تمام مردانی را که زنده مانده بودند از خانهها بیرون کشیدند ، سه روز دیگر هم بدون آب و غذا نگاهشان داشتند و تنها در صورتی که مردان اعلام می کردند که برده و غلام مادر زاد یزید هستند، رها کنند(۱۴).کوچکترین تردید مساوی گرفتن جانشان بود! با این حال عبدالله بن عمر با این ادعا که آنان #وحدت جامعهٔ اسلامی را زیر سؤال بردهاند کار لشکر یزید را توجیه کرد: «وذمهم...علی شق العصا» : «اهل مدینه را به علت تفرقه انداختن بین امت اسلام! سرزنش کرد»(۱۵) و صد البته کشتن ٠٠٠'١٠ مرد و ٧٠٠'١ صحابه ، تجاوز به چندهزار زن و دختر، .... در این حمله باعث نشد که فرزند خلف خلیفهٔ دوم ، یزید فرزند #معاویه را لایق شکستن بیعت نداند!
🔻از سوی دیگر در پیشینه او هیچ نشانهای از زهد و تقوا وجود ندارد. در سالهای خلافت پدرش(بین سالهای ۱۳ تا ۲۳هجری) او در جنگهای #فتوحات شرکت جست. در موردی او که کنیزی را در میدان جنگ تصاحب کرده بود ، با دیدن کنیز از خود بیخود شد و در مقابل چشم دیگران در وسط میدان از او کام گرفت. خود بر این مطلب تصریح کرده ، اعلام میکند که «...والناس ینظرون» : «مردمان نگاه میکردند!»(۱۶؛ر.ک: تصویر الحاقی) رفتار و کلمات نازیبای او در مورد نحوه رفتار با کنیزان و زنانش که در شأن این مقال نیست را صرفنظر کرده ، تنها اشاره میکنیم که از هیچ یک از آنان بویی از تقوا و بزرگواری به مشام نمیرسد!
شوربختانه در اهتمام او به نقل حدیث هم باید به دیدهٔ تردید نگریست! چگونه میتوان پذیرفت که پدرش عمر بن خطاب فرمان میدهد « حدیث پیامبر را نقل نکنند» و ناگهان عبدالله بن عمر که در تمام زندگی پدر را سرمشق خود قرار داده، در مقابل نقل حدیث به رتبهای غیر قابل دسترس میرسد؟؟
یا یکی از همنشینان وی نقل میکند که دو سال را در کنار او گذرانیده و در طی این مدت جز #یک حدیث در باب «جواز خوردن گوشت مارمولک🦎» از فرزند خلیفه نشنیده است!!(۱۷) به راستی او چه چیزی را از زبان رسول خدا صلیالله علیه و آله به اسم حدیث نقل کرده است؟
---------------
۱- استیعاب ۹۵۱/۳ و...
۲- تاریخ الاسلام ۴۵۶/۵
۳- همان ص۴۵۸←توجه میدهیم که خرج یک هفته خانواده عرب در آن زمان بین ۲تا۴ درهم بوده است.
۴- همان صص۴۵۷-۴۵۸
۵- علم الحدیث، شانهچی ص۲۰
۶- تاریخ الاسلام ۴۵۸/۵
۷- همان ص۴۵۹
۸- مدارک مختلف اهل سنت و المحلی ۲۱۳/۴←ابن حزم در ادامه مینویسد:«یکی از این دو خارجی مسلک است و دیگری فاسقترین خَلق خداست» و از عجایب آنکه به جهت همین رفتار عبدالله بن عمر برخی از عالمان اهل تسنن نماز پشت سر فاسق را جایز میشمرند ؛ برای مثال نووی در المجموع ۲۵۳/۴
«1⃣»
فتواهای عجیب
✅ آشنایی با فرزند مشهور عمر بن خطاب
💡کمتر شنیدهاید!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍...غیر از #حفصه دیگر فرزند مشهور خلیفه دوم که اهل تسنن از او حدیث فراوان نقل کردهاند و او را زاهد و مقدس میانگارند، عبدالله است.
میگویند او و پدرش خلیفهٔ دوم ، تنها کسانی از صحابه بودند که به دنیا و متاع ناچیز آن آلوده نشدند(۱) ادعا میکنند که به شدت مراقب نفس خویش بود و در این راه بهترین جوان از قریش بود (۲) عجیب آن که این زهد و مراقبت نفس مانع نمیشد که وی لباس فاخری از خز نپوشد! لباسهایی که تاریخ قیمت آن ها را ۴۰۰ تا ۵۰۰ درهم گفته است.(۳)
عبدالله بن عمر را اهل بهشت میدانند و ادعا میکنند آن چنان سنت رسول خدا صلیالله علیه و آله را پیگیری و تبعیت میکرد که دیگران او را چون مجانین مییافتند و در صحت عقلش شک میکردند!(۴)
در نقل حدیث آن چنان اهتمام داشت که رتبهٔ دوم را در میان صحابه در اختیار دارد.(۵)
باز هم ادعا شده است که در نقل روایات زمان پیامبر دقت عجیبی مینموده است.(۶)
گفتهاند که هر گاه نام پیامبر به میان میآمد، او گریان و اشک ریزان میشد و در خانهاش همواره به خواندن قرآن و اقامه #نماز مشغول و به این اموره شهره بود.(۷)←البته این تقوای عجیب باعث نشد که همین فرد پشت سر امیرمؤمنان ع #نماز بخواند!←اما به #حجاج_بن_یوسف ثقفی و «نجده بن عامر حَروری» خارجی مسلک اقتدا میکرد!(۸)
وی در اواخر سال ۳۵هجری که امیرمؤمنان علیهالسلام به خلافت رسید، با ایشان #بیعت نکرد و در جنگهای دوران ۵ سالهٔ حکومت آن حضرت به یاریشان نیامد ، زیرا کشتن مسلمانان را جایز نمیدانست.(۹) اما همو در کربلا به سال ۶۱هجری بر کشته شدن سیدالشهداء علیهالسلام ، توسط #یزید صحه گذاشت(۱۰) با یزید به عنوان خلیفه بیعت کرد و شکستن این بیعت را جایز ندانست! (۱۱) با این که سپاهیان یزید در محرم سال ۶۱ هجری سیدالشهداء علیهالسلام را کشتند؛ در سال ۶۳ هجری مکه را به منجنیق بسته بودند ، کعبه را آتش زده و مسلمانان را در بیت الله الحرام کشته بودند(۱۲) و در سال قبل از آن - ۶۲ هجری - سه روز مدینه و اهلش را بر خودشان حلال کرده بودند!(۱۳)
در آخرین مورد ، در واقعه #حره ، لشکریان یزید ، پس از سه روز تمام مردانی را که زنده مانده بودند از خانهها بیرون کشیدند ، سه روز دیگر هم بدون آب و غذا نگاهشان داشتند و تنها در صورتی که مردان اعلام می کردند که برده و غلام مادر زاد یزید هستند، رها کنند(۱۴).کوچکترین تردید مساوی گرفتن جانشان بود! با این حال عبدالله بن عمر با این ادعا که آنان #وحدت جامعهٔ اسلامی را زیر سؤال بردهاند کار لشکر یزید را توجیه کرد: «وذمهم...علی شق العصا» : «اهل مدینه را به علت تفرقه انداختن بین امت اسلام! سرزنش کرد»(۱۵) و صد البته کشتن ٠٠٠'١٠ مرد و ٧٠٠'١ صحابه ، تجاوز به چندهزار زن و دختر، .... در این حمله باعث نشد که فرزند خلف خلیفهٔ دوم ، یزید فرزند #معاویه را لایق شکستن بیعت نداند!
🔻از سوی دیگر در پیشینه او هیچ نشانهای از زهد و تقوا وجود ندارد. در سالهای خلافت پدرش(بین سالهای ۱۳ تا ۲۳هجری) او در جنگهای #فتوحات شرکت جست. در موردی او که کنیزی را در میدان جنگ تصاحب کرده بود ، با دیدن کنیز از خود بیخود شد و در مقابل چشم دیگران در وسط میدان از او کام گرفت. خود بر این مطلب تصریح کرده ، اعلام میکند که «...والناس ینظرون» : «مردمان نگاه میکردند!»(۱۶؛ر.ک: تصویر الحاقی) رفتار و کلمات نازیبای او در مورد نحوه رفتار با کنیزان و زنانش که در شأن این مقال نیست را صرفنظر کرده ، تنها اشاره میکنیم که از هیچ یک از آنان بویی از تقوا و بزرگواری به مشام نمیرسد!
شوربختانه در اهتمام او به نقل حدیث هم باید به دیدهٔ تردید نگریست! چگونه میتوان پذیرفت که پدرش عمر بن خطاب فرمان میدهد « حدیث پیامبر را نقل نکنند» و ناگهان عبدالله بن عمر که در تمام زندگی پدر را سرمشق خود قرار داده، در مقابل نقل حدیث به رتبهای غیر قابل دسترس میرسد؟؟
یا یکی از همنشینان وی نقل میکند که دو سال را در کنار او گذرانیده و در طی این مدت جز #یک حدیث در باب «جواز خوردن گوشت مارمولک🦎» از فرزند خلیفه نشنیده است!!(۱۷) به راستی او چه چیزی را از زبان رسول خدا صلیالله علیه و آله به اسم حدیث نقل کرده است؟
---------------
۱- استیعاب ۹۵۱/۳ و...
۲- تاریخ الاسلام ۴۵۶/۵
۳- همان ص۴۵۸←توجه میدهیم که خرج یک هفته خانواده عرب در آن زمان بین ۲تا۴ درهم بوده است.
۴- همان صص۴۵۷-۴۵۸
۵- علم الحدیث، شانهچی ص۲۰
۶- تاریخ الاسلام ۴۵۸/۵
۷- همان ص۴۵۹
۸- مدارک مختلف اهل سنت و المحلی ۲۱۳/۴←ابن حزم در ادامه مینویسد:«یکی از این دو خارجی مسلک است و دیگری فاسقترین خَلق خداست» و از عجایب آنکه به جهت همین رفتار عبدالله بن عمر برخی از عالمان اهل تسنن نماز پشت سر فاسق را جایز میشمرند ؛ برای مثال نووی در المجموع ۲۵۳/۴
«1⃣»
Telegram
attach 📎
🔻صرف نظر از رفتار و اعمال بیمبالات عبدالله، اعتقاداتش هم چیزی جز تمسخر عقل و منطق نبود←عبدالله در اواخر عمر با استناد به حدیث «هر کس بمیرد و بیعت امام زمانش بر گردنش نباشد به #مرگ_جاهلی مرده است» خود را از مدینه به کوفه رسانید. وی میخواست با حجاج بن یوسف ثقفی به نیابت از خلیفه وقت عبدالملک اُموی بیعت کند تا در هنگام مرگ بیعت امامی بر گردنش باشد و به مرگ جاهلی نمیرد!
←همین ماجرا باعث شد که عبدالله را از نقل کنندگان حدیث «من مات و...»:«هر کس بمیرد و بیعت امامی بر گردنش نباشد به مرگ جاهلی مرده است» بدانند!!! و به این ترتیب عبدالله از ناقلان سنت و حدیث نبوی شمرده میشود!!
🔻حَجاج که به ظلم، آدم کشی، شکنجه و به زندان انداختن شهره بود (۱۸) والی عبدالملک بن مروان در کوفه بود که در سال ۶۵ به خلافت رسیده بود(۱۹) ، جالب آن که زادهٔ خلیفهٔ دوم شب هنگام به کوفه رسید و خود را به خانهٔ حجاج رسانید. تقاضای او این بود که همان شب #بیعت کند. حجاج که در رختخواب خوابیده بود ، به غلامش گفت که عبدالله بن عمر را به خانه راه ندهد. اصرار عبدالله باعث شد که حجاج او را بپذیرد. عبدالله بن عمر بیان کرد که :«من پیر شده ام و میترسم همین امشب بمیرم و بیعت امامی به گردنم نباشد ، دستت را جلو آور تا با او بیعت کنم.»
حجاج با حالتی تحقیرآمیز گفت: «دستانم در زیر پتوست و تو با پایم که از رختخواب بیرون زده بیعت کن»!←عبدالله بن عمر نیز انگشتان پای حجاج را گرفت و با وی بیعت کرد تا به مرگ جاهلی! نمیرد!
حجاج به طعنه گفت: 🔸«دیروز با دست علی [علیهالسلام] بیعت نکردی و امروز به بهانهٔ بیعت با عبدالملک بن مروان مجبوری با پای من بیعت کنی!»(۲۰)
←البته این رفتار برای بزرگانی که خود طرفدار #بنی_امیه بودهاند نیز تعجب برانگیز بود ، میگویند ابنشهاب زُهری که از عالمان درباری و سراپا گوش در زمان #بنی_امیه محسوب میشود میگوید:
▫️«العجب من ابن عمر يمتنع بيعة علي و يبايع يزيد بن معاوية و عبدالملك بن مروان»(۲۱)
▫️«عجب است از عبدالله فرزند عمر که با علی بیعت نکرد اما یزید و عبدالملک را به عنوان خلیفه ، لایق بیعت میدانست»!
🔻البته زمانی که بدانیم معاویه برای بیعت کردن عبدالله بن عمر با #یزید مبلغ ٠٠٠'١٠٠ درهم به وی پیشکش کرده بود(۲۲) شاید علت این گونه بیعت ها بیشتر معلوم شود!
🔻به هر روی این مقدسمآبیهای کورکورانه و سرشار از جهل و حماقت با مرگ او در سال ۷۳ هجری پایان یافت (۲۳) ، همان حجاج بن یوسف بر جنازهاش نماز گزارد!
--------------
۹- اخبار الطوال ص۱۹۸
۱۰- بحارالانوار ۳۰۰/۳ - ۳۲۸/۴۵
۱۱- فتح الباری ۱۸/۵ و...
۱۲- الامامة و السياسة ۱۷/۲
۱۳- الامامة و السياسة ج٢ عنوان « اخراج بنی امیه عن المدینه و ذکر قتال اهل الحره» ازص۱۳ به بعد و...
۱۴- التنبیه و الاشراف ص۲۶۴
۱۵- سیر اعلام النبلاء ۳۲۳/۲۳
۱۶- مصنف ابن شیبه باب۱۰۵ ح۵ ج۳ ص۳۶۳ ؛ در باب انتخاب کنیز به حدی افعال نازیبا از این فرزند عمر سر زده که تیم برهان نتوانست چیزی از آن در این نوشتار بیاورد!
۱۷- معجم الکبیر طبرانی ۷۳/۱۳
۱۸- البدایة و النهاية ج۹ صص ۱۱۷-۱۲۸
۱۹- اخبار الطوال ص۲۸۶ و...
۲۰- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۴۲/۱۳ و...
۲۱- المقفی الکبیر ج۴ صص۶۲۴-۶۲۵
۲۲- طبقات ابن سعد ۱۸۲/۴
۲۳- اسدالغابة ٢٤٠/٣
🔗آشنایی با سه پسر دیگر عمربن خطاب : عاصم - عبیدالله - عبدالرحمن اوسط
➖➖➖➖
@borrhan
←همین ماجرا باعث شد که عبدالله را از نقل کنندگان حدیث «من مات و...»:«هر کس بمیرد و بیعت امامی بر گردنش نباشد به مرگ جاهلی مرده است» بدانند!!! و به این ترتیب عبدالله از ناقلان سنت و حدیث نبوی شمرده میشود!!
🔻حَجاج که به ظلم، آدم کشی، شکنجه و به زندان انداختن شهره بود (۱۸) والی عبدالملک بن مروان در کوفه بود که در سال ۶۵ به خلافت رسیده بود(۱۹) ، جالب آن که زادهٔ خلیفهٔ دوم شب هنگام به کوفه رسید و خود را به خانهٔ حجاج رسانید. تقاضای او این بود که همان شب #بیعت کند. حجاج که در رختخواب خوابیده بود ، به غلامش گفت که عبدالله بن عمر را به خانه راه ندهد. اصرار عبدالله باعث شد که حجاج او را بپذیرد. عبدالله بن عمر بیان کرد که :«من پیر شده ام و میترسم همین امشب بمیرم و بیعت امامی به گردنم نباشد ، دستت را جلو آور تا با او بیعت کنم.»
حجاج با حالتی تحقیرآمیز گفت: «دستانم در زیر پتوست و تو با پایم که از رختخواب بیرون زده بیعت کن»!←عبدالله بن عمر نیز انگشتان پای حجاج را گرفت و با وی بیعت کرد تا به مرگ جاهلی! نمیرد!
حجاج به طعنه گفت: 🔸«دیروز با دست علی [علیهالسلام] بیعت نکردی و امروز به بهانهٔ بیعت با عبدالملک بن مروان مجبوری با پای من بیعت کنی!»(۲۰)
←البته این رفتار برای بزرگانی که خود طرفدار #بنی_امیه بودهاند نیز تعجب برانگیز بود ، میگویند ابنشهاب زُهری که از عالمان درباری و سراپا گوش در زمان #بنی_امیه محسوب میشود میگوید:
▫️«العجب من ابن عمر يمتنع بيعة علي و يبايع يزيد بن معاوية و عبدالملك بن مروان»(۲۱)
▫️«عجب است از عبدالله فرزند عمر که با علی بیعت نکرد اما یزید و عبدالملک را به عنوان خلیفه ، لایق بیعت میدانست»!
🔻البته زمانی که بدانیم معاویه برای بیعت کردن عبدالله بن عمر با #یزید مبلغ ٠٠٠'١٠٠ درهم به وی پیشکش کرده بود(۲۲) شاید علت این گونه بیعت ها بیشتر معلوم شود!
🔻به هر روی این مقدسمآبیهای کورکورانه و سرشار از جهل و حماقت با مرگ او در سال ۷۳ هجری پایان یافت (۲۳) ، همان حجاج بن یوسف بر جنازهاش نماز گزارد!
--------------
۹- اخبار الطوال ص۱۹۸
۱۰- بحارالانوار ۳۰۰/۳ - ۳۲۸/۴۵
۱۱- فتح الباری ۱۸/۵ و...
۱۲- الامامة و السياسة ۱۷/۲
۱۳- الامامة و السياسة ج٢ عنوان « اخراج بنی امیه عن المدینه و ذکر قتال اهل الحره» ازص۱۳ به بعد و...
۱۴- التنبیه و الاشراف ص۲۶۴
۱۵- سیر اعلام النبلاء ۳۲۳/۲۳
۱۶- مصنف ابن شیبه باب۱۰۵ ح۵ ج۳ ص۳۶۳ ؛ در باب انتخاب کنیز به حدی افعال نازیبا از این فرزند عمر سر زده که تیم برهان نتوانست چیزی از آن در این نوشتار بیاورد!
۱۷- معجم الکبیر طبرانی ۷۳/۱۳
۱۸- البدایة و النهاية ج۹ صص ۱۱۷-۱۲۸
۱۹- اخبار الطوال ص۲۸۶ و...
۲۰- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۴۲/۱۳ و...
۲۱- المقفی الکبیر ج۴ صص۶۲۴-۶۲۵
۲۲- طبقات ابن سعد ۱۸۲/۴
۲۳- اسدالغابة ٢٤٠/٣
🔗آشنایی با سه پسر دیگر عمربن خطاب : عاصم - عبیدالله - عبدالرحمن اوسط
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
✅ اسلام حقیقی اینست... ←←فرق وافر میان سبک حکومت علوی و حکومت اهل سقیفه 🔸در اخبار نقل شده است علی (علیهالسلام) به عمال خود میفرمود: هنگامی که به طائفة یا قبیلهای رسیدید به آنان بگویید: «ما را امیرالمومنین علیهالسلام فرستاده تا حق الله…
✅ اعتبارِ اقرار در حکومت علوی
امیرعدالت امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
🔸من أقر بحد على تخويف أو حبس أو ضرب لم يجز ذلك عليه و لا يحد.
#ترجمه : «هر که با ترساندن، حبس یا کتک اقرار به جرمی کند، آن حدّ ثابت نمیشود».
📔بحار ج۷۹ ص۳۲
سلامالله علی امیرالمؤمنین!
#حکومت_علوی (۱۶۶)
@borrhan
امیرعدالت امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
🔸من أقر بحد على تخويف أو حبس أو ضرب لم يجز ذلك عليه و لا يحد.
#ترجمه : «هر که با ترساندن، حبس یا کتک اقرار به جرمی کند، آن حدّ ثابت نمیشود».
📔بحار ج۷۹ ص۳۲
سلامالله علی امیرالمؤمنین!
#حکومت_علوی (۱۶۶)
@borrhan
🔸علامه محمدتقی جعفری ره:
«تاریخ باید این صفحات خود را طی کند و برای مردم خودخواهش ثابت کند که انسانسازی و مدیریت انسان، کار هیچیک از آنان نیست، تا یک انسان الهی به نام حضرت حجتبن الحسن عجل الله فرجه را که نسخهٔ دیگری از پدر بزرگوارش امیرالمومنین علیهالسلام است، وارد عرصه حیات انسانها نماید و طعم حق و عدالت را به آنان بچشاند.»
🖊منقول|کانال علامه جعفری
#حکومت_علوی #دولت_حق
@borrhan
«تاریخ باید این صفحات خود را طی کند و برای مردم خودخواهش ثابت کند که انسانسازی و مدیریت انسان، کار هیچیک از آنان نیست، تا یک انسان الهی به نام حضرت حجتبن الحسن عجل الله فرجه را که نسخهٔ دیگری از پدر بزرگوارش امیرالمومنین علیهالسلام است، وارد عرصه حیات انسانها نماید و طعم حق و عدالت را به آنان بچشاند.»
🖊منقول|کانال علامه جعفری
#حکومت_علوی #دولت_حق
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔺فردوسی درباره حجاب زنان و دختران ایرانی چه میگوید؟! #فردوسی از ماجرای خواستگاری شیرویه شهبانوی ایران باستان میگوید↓↓ ۱- شیرین میگوید: زن خوب آن بانویی است که «به پوشیدگی نیز خویَش(*) بُوَد» یعنی پوشیده و محجبه باشد. ۲- فردوسی میگوید: شیرین چادر به سر…
🔻حجاب و پوشش بانوان در دوره ساسانی
←پیراهنی یکدست و بلند و پُرچین،
←آستینهای بلند تا مچ دستها،
←یقهای گرد و ساده و نسبتاً بسته،
←قبایی به صورت بالاپوش که تا ساق پا میرسید،
←استفاده از نوعی چادر که در دوران قبل از ساسانی هم مرسوم بوده است.
📔تاریخ پوشاک ایرانیان؛ از ابتداى اسلام تا حمله مغول دکتر محمد رضا چیت ساز، تهران 1379، صفحه 14 و 15
📔History of Iranian Costumes (from the Beginning of the Islamic Era to the Mongol Invasion)
باز به برخی باید گفت: حداقل ایرانی باشید!
#حجاب (۷۰)
@borrhan
←پیراهنی یکدست و بلند و پُرچین،
←آستینهای بلند تا مچ دستها،
←یقهای گرد و ساده و نسبتاً بسته،
←قبایی به صورت بالاپوش که تا ساق پا میرسید،
←استفاده از نوعی چادر که در دوران قبل از ساسانی هم مرسوم بوده است.
📔تاریخ پوشاک ایرانیان؛ از ابتداى اسلام تا حمله مغول دکتر محمد رضا چیت ساز، تهران 1379، صفحه 14 و 15
📔History of Iranian Costumes (from the Beginning of the Islamic Era to the Mongol Invasion)
باز به برخی باید گفت: حداقل ایرانی باشید!
#حجاب (۷۰)
@borrhan
🔻۳جلسه سخنرانی از دکتر محمد دولتی با عنوان جذاب «آیا دین سخت است؟» در برهان مدیا بارگذاری شد↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanmedia/1766
https://t.me/borrhanmedia/1766
#ضرورت_معرفت_امام (۲۷)
✅ اهلبیت در آینهٔ زیارت #جامعه_کبیره [3]
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_بیست_و_هفتم
در قسمت قبل معلوم شد اهل بیت علیهمالسلام عملا چه کردند، قسمت سوم زیارت به عنوان نتیجه ای از قسمت دوم مطرح میشود:
🔸فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللاَّزِمُ لَكُمْ لاَحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ
«پس هرکه از شـما رويگرداند(از دین)خارج است. و هرکه ملازم شـما باشد(به سر منزل مقصود) میرسد. و هرکس در حق شـما کوتاهی نمایـد، هلاك (بدبخت) میشود. و حق با شـما و در شـما و از شـما و به سوي شـماست. و شـما اهل حق و سرچشمه آن هستید. و آثار نبوت نزد شماست.و بازگشت مخلوقات به سوی شماست.و حسابرسی ایشان به عهده شماست.»
✅←این مقامـات بالاترین مقامهـایی است که خـدا به بنـدگان خـاص خود عنایت فرموده و دلیلش، آنچنانکه از عبارات زیارت به دست میآیـد، همـان فراز قبلی(قسـمت دوم) زیـارت است. که در آن روشن شـد که نحوه عمل اهلبیت نشانگر رضاي خدا و تجسم عملی دین او بوده است. ایشان از پیش خود رضا و سـخطی نداشته اند، رضا و سخط آنها فانی در رضا و سـخط الهی بوده و جز به سوي خدا و بندگی او به چیزي دعوت نمیکردند. بنابراین کسیکه دعوت آنها را نپذیرد و آنها را رد کنـد، در حقیقت خدا را رد کرده، و هرکه آنها را بپذیرد، در واقع دعوت خدا را پذیرفته است.←پس رويگرداندنِ از اهل بیت درحقیقت رويگردانـدن از خـدا و خروج از دین اوست. کسـیکه همین شأن الهی را برای ایشان قائـل نشود و گمان کنـد که از طریق دیگری میتوانـد با رضا و سـخط الهی آشـنا شود و خـدا را بنـدگی کنـد←خود را تباه و بـدبخت کرده است. زیرا کوتاهی کردن در حق ائمه به دورشدن از مسـیري که ایشان انسانها را به آن سوق میدهند، منتهی میگردد و این جز هلاکت و تباهی شخص اثر دیگری ندارد.
🔚به بیان دیگر: خـدای متعال تنها راه پاس داشـتن حقوق خود را، پاسداری از حقوقی که اهلبیت بر عهده خلایق دارند قرار داده است. زیرا آنها را #تنها مظهر رضا و خشنودی خویش و ترجمان وحی و نشانگر راه بندگی خودساخته است.
به طوری که در عمل ، هر کس را که حقوق ایشان را در همین خصوص پاسـداری نکنـد، از لغزش و قرارگرفتن در معرض فریب شـیطان، مصون نسـاخته و تنها ملازمتِ با ایشان را #ضـمانت کرده است که هرگز به تباهی کشـیده نشود. بنابراین کوتاهی درشـناخت این شأن و مقام براي اهلبیت ع انسان را در اعتقاد و عمل از مسیر تضمین شده عبودیت خدا خارج میکند.
بهترین تعابیر براي رسانـدن این معانی، همان است که در عبارات زیارت آمده است: «و الحّق معکم و فیکم و منکم و إلیکم وأنتم أهله و معدنه.» حق همیشه با اهلبیت ع است و هیچگاه از ایشان جدا نمیشود. اصلا حق از آنها سرچشمه میگیرد و به آنهـا منتهی میشود، و هیـچ حّقی که از ایشان نجوشـیده باشـد، وجود نـدارد. بنابراین کسـی اهل حّق است که امام شناس باشـد و خود را از ایشان و اداي حّقشان جدا نکند. و چون حق در اینها خلاصه میشود، در قیامت هم حساب خلایق با ایشـان است. زیرا در آخرت حساب مردم طبق میزان حق سـنجیده میشود و وقتی کسانی همه اعمال شان میزان حق باشـد، پس محل مراجعه و معیار حسابرسی خلایق هم آنها خواهند بود. و به طور کلی خدا ایشان را همه کاره خود در دنیا و آخرت قرار داده، البته بدون آنکه تفویض باطل لازم بیاید.
🔸مَنْ وَالاَكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ (وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ) وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ (السَّبِيلُ الْأَعْظَمُ) وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاء...الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاس مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ
«کسـیکه باشما دوستی و همراهی کند، با خدا دوستی و همراهی کرده است. و کسی که با شـما دشـمنی کند، باخدا دشـمنی کرده است. وکسـی که شـما را دوست بدارد،خدا را دوست داشـته. وکسـی که با شـما دشـمن باشد، باخدا دشمنی کرده است، و کسی که به شما چنگ زند، به خدا چنگ زده است.شما شاهراه (هدایت) و طریق اسـتوارتر و گواهان دنیا و شـفیعان آخرت هستیـد... و آن دَری هستیدکه مردم به (ورود از) آن آزموده میشوند. هرکس به شما رجوع کند، نجات یافته، و هرکس به شما رجوع نکند، هلاك شده است.»
با توجه به مضامین عبارات قبلی، روشن میشود که دوستی و دشمنی با خدا صرفاً به وسیله دوستی و دشمنی با اهلبیت ع شناخته میشود ،←و در نتیجه اهل نجات یا هلاك بودن انسان به قبول یا ردّ ولایت ایشان بر میگردد.
🔗 پیشنهاد مطالعه
➖
@borrhan
✅ اهلبیت در آینهٔ زیارت #جامعه_کبیره [3]
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_بیست_و_هفتم
در قسمت قبل معلوم شد اهل بیت علیهمالسلام عملا چه کردند، قسمت سوم زیارت به عنوان نتیجه ای از قسمت دوم مطرح میشود:
🔸فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللاَّزِمُ لَكُمْ لاَحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ
«پس هرکه از شـما رويگرداند(از دین)خارج است. و هرکه ملازم شـما باشد(به سر منزل مقصود) میرسد. و هرکس در حق شـما کوتاهی نمایـد، هلاك (بدبخت) میشود. و حق با شـما و در شـما و از شـما و به سوي شـماست. و شـما اهل حق و سرچشمه آن هستید. و آثار نبوت نزد شماست.و بازگشت مخلوقات به سوی شماست.و حسابرسی ایشان به عهده شماست.»
✅←این مقامـات بالاترین مقامهـایی است که خـدا به بنـدگان خـاص خود عنایت فرموده و دلیلش، آنچنانکه از عبارات زیارت به دست میآیـد، همـان فراز قبلی(قسـمت دوم) زیـارت است. که در آن روشن شـد که نحوه عمل اهلبیت نشانگر رضاي خدا و تجسم عملی دین او بوده است. ایشان از پیش خود رضا و سـخطی نداشته اند، رضا و سخط آنها فانی در رضا و سـخط الهی بوده و جز به سوي خدا و بندگی او به چیزي دعوت نمیکردند. بنابراین کسیکه دعوت آنها را نپذیرد و آنها را رد کنـد، در حقیقت خدا را رد کرده، و هرکه آنها را بپذیرد، در واقع دعوت خدا را پذیرفته است.←پس رويگرداندنِ از اهل بیت درحقیقت رويگردانـدن از خـدا و خروج از دین اوست. کسـیکه همین شأن الهی را برای ایشان قائـل نشود و گمان کنـد که از طریق دیگری میتوانـد با رضا و سـخط الهی آشـنا شود و خـدا را بنـدگی کنـد←خود را تباه و بـدبخت کرده است. زیرا کوتاهی کردن در حق ائمه به دورشدن از مسـیري که ایشان انسانها را به آن سوق میدهند، منتهی میگردد و این جز هلاکت و تباهی شخص اثر دیگری ندارد.
🔚به بیان دیگر: خـدای متعال تنها راه پاس داشـتن حقوق خود را، پاسداری از حقوقی که اهلبیت بر عهده خلایق دارند قرار داده است. زیرا آنها را #تنها مظهر رضا و خشنودی خویش و ترجمان وحی و نشانگر راه بندگی خودساخته است.
به طوری که در عمل ، هر کس را که حقوق ایشان را در همین خصوص پاسـداری نکنـد، از لغزش و قرارگرفتن در معرض فریب شـیطان، مصون نسـاخته و تنها ملازمتِ با ایشان را #ضـمانت کرده است که هرگز به تباهی کشـیده نشود. بنابراین کوتاهی درشـناخت این شأن و مقام براي اهلبیت ع انسان را در اعتقاد و عمل از مسیر تضمین شده عبودیت خدا خارج میکند.
بهترین تعابیر براي رسانـدن این معانی، همان است که در عبارات زیارت آمده است: «و الحّق معکم و فیکم و منکم و إلیکم وأنتم أهله و معدنه.» حق همیشه با اهلبیت ع است و هیچگاه از ایشان جدا نمیشود. اصلا حق از آنها سرچشمه میگیرد و به آنهـا منتهی میشود، و هیـچ حّقی که از ایشان نجوشـیده باشـد، وجود نـدارد. بنابراین کسـی اهل حّق است که امام شناس باشـد و خود را از ایشان و اداي حّقشان جدا نکند. و چون حق در اینها خلاصه میشود، در قیامت هم حساب خلایق با ایشـان است. زیرا در آخرت حساب مردم طبق میزان حق سـنجیده میشود و وقتی کسانی همه اعمال شان میزان حق باشـد، پس محل مراجعه و معیار حسابرسی خلایق هم آنها خواهند بود. و به طور کلی خدا ایشان را همه کاره خود در دنیا و آخرت قرار داده، البته بدون آنکه تفویض باطل لازم بیاید.
🔸مَنْ وَالاَكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ (وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ) وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ (السَّبِيلُ الْأَعْظَمُ) وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاء...الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاس مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ
«کسـیکه باشما دوستی و همراهی کند، با خدا دوستی و همراهی کرده است. و کسی که با شـما دشـمنی کند، باخدا دشـمنی کرده است. وکسـی که شـما را دوست بدارد،خدا را دوست داشـته. وکسـی که با شـما دشـمن باشد، باخدا دشمنی کرده است، و کسی که به شما چنگ زند، به خدا چنگ زده است.شما شاهراه (هدایت) و طریق اسـتوارتر و گواهان دنیا و شـفیعان آخرت هستیـد... و آن دَری هستیدکه مردم به (ورود از) آن آزموده میشوند. هرکس به شما رجوع کند، نجات یافته، و هرکس به شما رجوع نکند، هلاك شده است.»
با توجه به مضامین عبارات قبلی، روشن میشود که دوستی و دشمنی با خدا صرفاً به وسیله دوستی و دشمنی با اهلبیت ع شناخته میشود ،←و در نتیجه اهل نجات یا هلاك بودن انسان به قبول یا ردّ ولایت ایشان بر میگردد.
🔗 پیشنهاد مطالعه
➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#ضرورت_معرفت_امام (۲۷) ✅ اهلبیت در آینهٔ زیارت #جامعه_کبیره [3] ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ #قسمت_بیست_و_هفتم در قسمت قبل معلوم شد اهل بیت علیهمالسلام عملا چه کردند، قسمت سوم زیارت به عنوان نتیجه ای از قسمت دوم مطرح میشود: 🔸فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللاَّزِمُ…
🔹اين راه مستقيم من است؛ از آن پيروى كنيد؛ و از راههاى پراكنده و انحرافى پيروى نكنيد، كه شما را از راه او، دور مىسازد؛ اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مىكند، تا پرهيزگارى پيشه كنيد. ( انعام/۱۵۳ )
✍️ابوحمزه ثمالی گوید: از امام صادق (علیه السلام) پیرامون این آیه: ﴿ وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ ﴾ «انعام/۱۵۳» سؤال کردم. حضرت فرمود: به خدا قسم آن [صراط مستقیم] علی (علیه السلام) است، به خدا سوگند صراط و میزان، اوست.
📗البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۳۶۷
📔بصائر الدرجات، الجزء الثاني، باب۱۰ آخر في ولاية أمير المؤمنين، صفحه۷۹، ح۹
#معرفت_امام (۲۰۲) #تفسیر_قرآن
@borrhan
✍️ابوحمزه ثمالی گوید: از امام صادق (علیه السلام) پیرامون این آیه: ﴿ وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ ﴾ «انعام/۱۵۳» سؤال کردم. حضرت فرمود: به خدا قسم آن [صراط مستقیم] علی (علیه السلام) است، به خدا سوگند صراط و میزان، اوست.
📗البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۳۶۷
📔بصائر الدرجات، الجزء الثاني، باب۱۰ آخر في ولاية أمير المؤمنين، صفحه۷۹، ح۹
#معرفت_امام (۲۰۲) #تفسیر_قرآن
@borrhan
فایل pdf دو کتاب از شيخ حسين بن سعيد الاهوازى (از اصحاب ائمه علیهم السلام)/(فارسی -عربی) در کانال «کتابخانه برهان»» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/6017
https://t.me/borrhanlibrary/6019
←مؤمن کیست؟ وظیفهاش چیست؟ ترجمه کتاب شریف «المؤمن»
←زاهد کیست؟ وظیفهاش چیست؟ ترجمه کتاب شریف «الزهد»
🔻صفات و خصوصیات انسان مؤمن
#اصول_چهارصدگانه (۳۴)
https://t.me/borrhanlibrary/6017
https://t.me/borrhanlibrary/6019
←مؤمن کیست؟ وظیفهاش چیست؟ ترجمه کتاب شریف «المؤمن»
←زاهد کیست؟ وظیفهاش چیست؟ ترجمه کتاب شریف «الزهد»
🔻صفات و خصوصیات انسان مؤمن
#اصول_چهارصدگانه (۳۴)
[ کانال برهان ]
Photo
🔸از أبان بن عثمان الأحمر، روايت كرده است مردى به نزد امام جعفر بن محمّد صادق عليهالسلام آمد، گفت: پدر و مادرم بفداى تو يا ابن رسول اللَّه پندى بمن بياموز، پس امام عليهالسلام فرمود:
«اگر خداوند تبارك و تعالى رزق را بر عهده گرفته است پس دل مشغولى تو براى چيست؟! و اگر رزق مقسوم است، پس حرص براى چيست؟! و اگر حساب حقّ است پس گرد آوردن و اندوختن براى چيست؟! و اگر عوض دادن انفاق از جانب خداوند عزّ و جلّ حقّ است، پس بخل براى چيست؟! و اگر كيفر از سوى خداوند عزّ و جلّ دوزخ است پس معصيت براى چيست؟ و اگر مرگ حقّ است، پس سرمستی براى چيست؟ و اگر عرض اعمال بر خداوند عزّ و جلّ حقّ است، پس مكر براى چيست؟! و اگر شيطان دشمن است پس غفلت براى چيست؟! و اگر گذشتن بر صراط حقّ است، پس خود پسندى براى چيست؟! و اگر هر چيز وابسته بقضائى از جانب خداست و قدر او، پس اندوه براى چيست؟! و اگر دنيا فانيست، پس تكيه كردن بر آن براى چيست؟!»
📕من لا يحضره الفقيه
📕ترجمه فارسى من لا يحضره الفقيه
📕الخصال
📕مختصر البصائر
#علم_زندگی (۷۷) #جهاد_با_نفس (۱۶۴)
@borrhan
«اگر خداوند تبارك و تعالى رزق را بر عهده گرفته است پس دل مشغولى تو براى چيست؟! و اگر رزق مقسوم است، پس حرص براى چيست؟! و اگر حساب حقّ است پس گرد آوردن و اندوختن براى چيست؟! و اگر عوض دادن انفاق از جانب خداوند عزّ و جلّ حقّ است، پس بخل براى چيست؟! و اگر كيفر از سوى خداوند عزّ و جلّ دوزخ است پس معصيت براى چيست؟ و اگر مرگ حقّ است، پس سرمستی براى چيست؟ و اگر عرض اعمال بر خداوند عزّ و جلّ حقّ است، پس مكر براى چيست؟! و اگر شيطان دشمن است پس غفلت براى چيست؟! و اگر گذشتن بر صراط حقّ است، پس خود پسندى براى چيست؟! و اگر هر چيز وابسته بقضائى از جانب خداست و قدر او، پس اندوه براى چيست؟! و اگر دنيا فانيست، پس تكيه كردن بر آن براى چيست؟!»
📕من لا يحضره الفقيه
📕ترجمه فارسى من لا يحضره الفقيه
📕الخصال
📕مختصر البصائر
#علم_زندگی (۷۷) #جهاد_با_نفس (۱۶۴)
@borrhan