[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.94K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#عاشورا (۶)


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.



برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛

☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛
چرا که فرمان یزید این بود:
یا بیعت یا سر آن حضرت!

و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها
-بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرموده‌اند.
______________

#دومین_خطبه_امام_برای_سپاه‌‌اموی

هنگامی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام فرمود برای نماز عصر ، اذان بگویند.
سپس خود حضرت اقامه گفت و با آنها نماز خواند.
بعد از نماز به آنها توجه کرد؛ حمد خدا را به جای آورد و فرمود:

💠 و بعد...ای مردم اگر تقوای خدا را پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید، خداوند از شما راضی‌تر خواهد بود‌. ما اهل بیت محمد ، نسبت به این امر از این گروه - که مدعی آنچه از ایشان نیست و عمل کننده به ستم و جور در میان شما هستند - شایسته‌تریم. اگر با اکراه نسبت به ما و جهل به حق ما ، ابا نمودید و نظر شما غیر از آنی باشد که در نامه‌ها و نوشته‌هایی به من رسید، من از شما منصرف خواهم شد.

حر بن یزید پاسخ داد::

به خدا نمی‌دانم این نامه‌ها کدام است.

امام به عَقَبة بن سَمعان فرمود نامه‌های داخل دو کیسه را خارج کند.
او کاغذهای فراوانی را از دو کیسهء پر خارج کرد و در جلوی امام حسین علیه السلام پراکند.
حر گفت:

ما از آنها نیستیم که برای تو نامه نوشته‌ایم. به ما دستور داده‌اند که از تو جدا نشویم مگر آنکه تو را به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.

امام حسین علیه السلام فرمود:

مرگ به تو از این مطلب نزدیک‌تر است.

سپس به اصحابش فرمود که برخیزند و سوار شوند و زنها را سوار نمودند؛
سپاه اموی مانعشان شدند ؛ امام به حر فرمودند:

-مادرت به عزایت بنشیند، چه می‌خواهی؟

-اگر هر کس دیگری از اعراب این را می‌گفت و در موقعیت تو بود، او را وانمی‌گذاشتم مگر آنکه نام مادرش را ببرم.اما چه کنم در مورد مادر تو، باید به بهترین وجه بگویم.

-چه می‌خواهی؟

-می‌خواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.

-سوگند به خدا که از تو پیروی نخواهم کرد.

-به خدا سوگند که تو را رها نخواهم کرد‌.


👈👈 و این مطلب ۳ بار تکرار شد و صحبت بین آن دو طولانی گشت.

حر به امام گفت:
من به کشتن تو امر نشده‌ام؛ آنچه به من دستور داده‌اند این است که از تو جدا نشوم مگر اینکه تو را به کوفه ببرم.
اگر ابا داری، راهی را در پیش گیر که به کوفه نرسد و به مدینه نیز تو را نبرد. من نیز برای امیر عبیدالله بنویسم تا شاید خداوند سلامت را به جای ابتلا به کار تو ، روزی‌ام سازد . این راه را بگیر و از قادسیه و عَذیب در قسمت چپ برو.

👈👈 امام حسین علیه السلام به اصحابشان فرمان دادند تا از سمت چپ حرکت کنند و حر هم با آنان به راه افتاد.

(مقتل الحسین/امین/۸۱ و تاریخ طبری ۲۹۸/۴)



پ.ن::

... علت ظاهری خروج آن حضرت از مدینه ، #ترک بیعت با چون یزیدی
و برای #حفظ نفْس بوده است و علت خروج آن حضرت از مکه، علاوه بر حفظ نفس و ترک بیعت با #یزید ،
محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا است.

به خاطر بسپارید که
امام حسین علیه السلام وظیفه ندارند که به پیمان شکنی کوفیان
- که به علم الهی آن را می‌دانند- ترتیب اثر دهند چرا که شأن امامتی آن حضرت ایجاب می‌کند نسبت به درخواست‌های مردم بی‌اعتنا نباشد.

سفر آن حضرت از مکه به مدینه، و برخوردهای آن حضرت با دشمنان، جنبه #دفاعی دارد،
و به هیچ عنوان مبارزه به معنای #شروع جنگ و یا عنوان #انقلاب و یا #قیام (به معنای مصطلح امروز) و
یا انگیزه #تشکیل_حکومت ،
بر خروج آن حضرت از مدینه و آنگاه مکه منطبق #نیست.
هر چند اگر کوفیان به عهدشان وفادار بودند ، مقدمات تشکیل حکومت و جهاد با یزید مهیا میشد...
و البته که امام به پیمان شکنی کوفیان بیش از دیگران آگاه بودند.


✔️ادامه دارد....

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#عاشورا (۸)


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.



#نامه_ابن‌زیاد_به_حر

...کاروان امام به منزلگاه قصر بنی‌مقاتل رسیدند و شب در آنجا ماندند...

صبحگاهان پس از اقامه نماز صبح، با شتاب کاروان را حرکت دادند، اما حر مانع می‌شد؛
در این هنگام فرستادهء عبیدالله بن زیاد به نزد حر رسید و بر او سلام کرد و نامهء عبیدالله را به او داد. مضمون نامه چنین بود::

اما بعد، چون این نامه به تو رسید، حسین را زیر نظر بگیر. فرستادهء من به تو می‌گوید که او را پیاده نکنی مگر در بیابانی که نه پناهگاهی داشته باشد و نه آب. به فرستاده‌ام دستور داده‌ام که از تو جدا نشود تا اینکه خبر دستور انجام شده را برایم بیاورد. والسلام
(تاریخ طبری ۳۰۷/۴- کامل ۲۸۲/۳)

سپس حر به امام و یارانش گفت::

این نامهء عبیدالله بن زیاد است که به من دستور می‌دهد بعد از اینکه این نامه به دستم رسید، با تو به خشونت رفتار کنم، فرستاده‌اش از من جدا نمی‌شود مگر اینکه امرش را اجرا کنم.


👈👈👈 هر گاه امام می‌خواست با سوارانش حرکت کند، حر و افرادش مانع می‌شدند و به گِردَش می‌چرخیدند؛
این دو گروه به هم پرخاش می‌کردند؛ امام به حر فرمودند:

💠 آیا نگفتی که از راه دیگر رویم؟
حر گفت:
چرا، ولی عبیدالله در نامه به من دستور سختگیری نسبت به تو را داده و بر من مراقبی گمارده است.

جناب زهیر بن قین، به امام حسین علیه السلام گفت::
ای پسر رسول خدا ، به خدا سوگند که آینده را بدتر از این می‌بینم . جنگ با اینها برای ما ساده‌تر از جنگیدن با کسانی است که بعد با ما می‌جنگند.

امام حسین علیه السلام جواب فرمودند:

💠 من نبرد را شروع نخواهم کرد.

زهیر گفت:
پس ما را حرکت دهید تا در کربلا پیاده شویم که بر کنار فرات است و در آنجا باشیم. اگر جنگیدند با آنها می‌جنگیم و از خدا کمک می‌گیریم.

آنگاه امام علیه‌السلام فرمودند:

💠 اللهم إني أعوذ بك من الكرب و البلاء
💠 خدایا، من از بلا و سختی به تو پناه می‌برم.

سپس حرکت فرمود، در حالیکه حر راه را بر ایشان تنگ کرده ، مزاحم ایشان می‌شد.

روز پنجشنبه که با روز دوم محرم سال ۶۰ هجری مصادف بود، به کربلا رسیدند؛

امام سوال فرمود:
کربلا اینجاست؟
گفتند:
آری ، ای پسر پیامبر.
فرمودند:

💠 انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا.

💠 این موضع کرب‌ و بلاست؛
پیاده شوید. اینجا اقامتگاه سواران ما، توقف‌گاه مسافرانمان ، محل قتل مردان و جایگاه ریزش خون‌هایمان است.
(تاریخ طبری ۳۰۸/۴)

👈👈👈 پس همه در یک طرف پیاده شدند.
حر و افرادش هم در سوی دیگر قرار گرفتند.



پ.ن:

اهل دقت پاسخ دهند::

به راستی، لغزشی که عده‌ای به آن مبتلا شده‌اند و خروج حضرت از مدینه را تشکیل حکومت می‌دانند ، چگونه با سیره سیدالشهدا علیه السلام ، پرهیز از جنگ ، درخواست مکرر برای تغییر مسیر از جناب حر ، و کلمات آن حضرت از هنگام #خروج ایشان و در طول مسیر از مدینه تا کربلا ،
توجیه می‌شود؟؟؟

به راستی اگر حضرتش قصد تشکیل حکومت و یا بنای #قیام به معنای مصطلح امروز، را داشتند ، چرا قبل از آنکه والی مدینه بخواهد از حضرت بیعت بگیرد،
هیچ حرکتی از ایشان مشاهده نمی‌شود؟؟

و پس از آن چرا در طول اقامت چند ماهه آن حضرت در مکه، هیچ فعالیت خاصی از آن حضرت ثبت نشده؟؟
آیا این تاخیر در انجام وظیفه ، با شأن امام معصوم سازگاری دارد؟؟



📢 به سوالی که از آیت الله میلانی در این رابطه پرسیده اند دقت کنید:

سلام علیکم، سؤالی که ذهن بنده رو به خود مشغول کرده این است که چطور شد حسین (علیه السلام) در مقابل استبداد و کودتای #یزید ساکت ننشست و علیه او قیام کرد و شمشیر کشید ولی علی (علیه السلام) در برابر ظلم و دیکتاتوری و زورگویی خلفای راشدین نه شمشیر کشیدند نه به اهل مکه و مدینه و کوفه جهت یاری رساندن در جنگ نامه نوشتند و نه اصلا در فکر جنگ بودند؟

بسمه تعالی
السلام علیکم
اشتباه همین است، حضرت امام حسین علیه السلام کودتا نکردند و شمشیر نکشیدند؛ بلکه مثل پدرشان فقط بیعت نکردند، و مورد غضب حکومت قرار گرفتند و شهید شدند.

✔️ ادامه دارد...

@borrhan
#عاشورا (۹)


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.



#اولین_خطبه_امام_درکربلا

امام حسین علیه السلام قصد نمودند تا اولین خطبهء خود را در کربلا به قصد ارشاد حر و سپاه همراه او، ایراد نمایند.
امام علیه‌السلام به نزد یاران خود آمدند تا نظر آنان را یافته و فکرشان را جویا شوند.
به آنها فرمودند::

💠 مردم، بندگان دنیا هستند و دین آویزه‌ای است بر زبانشان. تا وقتی که زندگیشان می‌گذرد، به آن چنگ می‌زنند‌ ،
آنگاه که بلا برسد دینداران کاهش می‌یابند.

سپس حمد و ستایش خدا را به جای آوردند و بر پیامبر و آل او درود فرستادند؛ آنگاه فرمودند::

💠 اما بعد، بر ما حالتی رسیده که می‌بینید؛ دنیا دگرگون شده و تغییر یافته است‌‌. نیکی‌هایش کنار زده شده و از آن جز اندکی نمانده است؛
مانند باقی ماندهء آب در ظرف و زندگی بسیار فرومایه‌ای همچون چراگاهی تباه! آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل نهی نمی‌گردد؟ مومن باید که به لقای خداوند راغب باشد. به درستی که من ، مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز ملال و سختی نمی‌بینم.
(مقتل الحسین/امین/۹۰ - تاریخ طبری۳۰۱)

⬇️ بعد از تمام شدن خطبه، اصحاب امام به دورش گرد آمدند؛

🔻جناب زهیر بن قین عرضه داشت:

سخنت را شنیدم ای پسر رسولخدا؛ خدا تو را هادی باشد؛ به خدا سوگند اگر دنیا جادوانه بود و ما در آن ابدی بودیم و فراق از دنیا در یاری و پشتیبانی تو بود، ما بیرون آمدن با شما را بر اقامت در دنیا ترجیح می‌دادیم.
(همان)

🔻جناب بُرَیر بن خضیر اینچنین فرمود:

به خدا سوگند ای پسر رسولخدا ، خداوند بر ما منت نهاده که در رکاب شما بجنگیم و اعضای ما قطعه قطعه شوند تا جدت زا در روز قیامت ما را شفاعت نماید.
(همان)

🔻جناب نافع بن هلال برخاسته و عرضه داشت:

سلام و سرافراز با ما حرکت کن، خواه به شرق باشی و خواه به غرب؛ به خدا سوگند که دل ما نگران سرنوشت الاهی نیست و لقای خدایمان را اکراه نداریم. به تحقیق که برنیت‌ها و بصیرت‌های خویش هستیم؛ هر که تو را یاری کند، کمکش می‌کنیم و هر که تو را دشمن باشد، دشمن‌اش می‌شویم.
(ثورة الحسين/محمدمهدي‌شمس‌الدین/۱۹۳)

👈👈👈 امام برای آنها دعای خیر نمودند؛ سپس به اهل بیت و برادران و عموزادگان نگریستند و فرمودند::

💠 خدایا ما عترت پیامبرت محمد هستیم ؛ ما طرد شده‌ایم ؛ به زحمت افتادیم و از حرم جدّمان اخراج شدیم؛ بنی‌امیه بر ما تعدی کردند. خدایا حق ما را بگیر و بر قوم ستمکار پیروزیمان گردان.
(مقتل الحسین/امین/۹۲)



پ.ن ::

سیدالشهداء علیه‌السلام در هنگام خروج از مدینه در مورد علت راهی کردن زنان و فرزندان خویش فرمودند::

💠 اینان ودایع و امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و من ایمن نیستم که آنها را در مدینه به حال خود رها کنم.

⁉️ آیا راهی شدن آن حضرت با خانواده و عیال خویش، و تصریح آن حضرت بر طرد شدن ،
نشاندهنده این مطلب نیست که #خروج آن امام غریب ،
به جهت ترک بیعت و
حفظ و دفاع از خود و نوامیس خود و حفظ حرمت حرم امن
الهی بوده است؟؟

امام بیش از تمام کسانی که به پیمان شکنی کوفیان به ایشان هشدار دادند، از این مطلب آگاهند،
اما حرکت آن حضرت به سمت کوفه با علم به این قضیه
و با علم به شهادت ،
#تنها به جهت عمل به وظیفه امامت بوده است و
عدم بی‌اعتنایی به درخواست مردم در روی آوردن به سمت ایشان و اتمام حجت ....

💠 يا عَليّ ، إنَّما أنتَ بِمَنزلة الكَعبَة تؤتي و لا تأتي ؛ فإن أتاكَ هؤلاء القَومُ فَسلِّموا لكَ هذا الأمر فاقبَله مِنهم و إن لَم يأتوكَ فَلا تَأتِهِم .

🌀 علی جان , مَثَل تو مَثَل کعبه است که مردم به طرف آن می آیند و کعبه به سوی کسی حرکت نمی‌کند ؛
اگر این مردم از سر تسلیم نزد تو آمده و پذیرای امامت تو شوند؛ از ایشان بپذیر و اگر چنین نکردند ،
نیازی به حرکت تو به سوی ایشان نیست.
بحار ۷۸/۴۰
http://lib.eshia.ir/71860/40/78

با توجه به تمام قرائن و مستندات ، به هیچ عنوان، اطلاق #قیام و بیان انگیزه #تشکیل_حکومت
بر #خروج حضرت منطبق نمی‌باشد.

✔️ ادامه دارد...

@borrhan
#عاشورا (۱۰)


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.



... وقتی امام حسین علیه السلام و سواران ایثارگر ایشان مستقر شدند، حر بن یزید تمیمی ، به ابن زیاد نامه‌ای نوشت و به او خبر داد که امام در زمینهای کربلا پیاده شده است.

وقتی نامه حر به ابن‌زیاد رسید، او نامه‌ای به این مضمون برای حضرت نوشت:

اما بعد خبر نزول تو را در کربلا به من رسید. امیرالمومنین #یزید بن معاویه برایم نامه نوشته که سر بر بالین نرم نگذارم و چیزی نخورم مگر اینکه تو را به سوی خدای خبیر برسانم، یا اینکه به حکم من و حکم یزید برگردی.
والسّلام

نامه که به امام علیه‌السلام رسید و آن را خواندند ، آن را پرتاب نموده و فرمودند:

💠 قومی که رضایت مخلوق را به بهای خشم خالق خریدند، رستگار نگردند.....
(مقتل الحسین/مقرم/۲۳۶)

👈👈 ابن زیاد ، مردان و لشکریان را برای جنگ جمع کرد و به دنبال عمر سعد فرستاد ، و او را با طمع حکومت ری، با ۰۰۰'۴ سرباز راهی کربلا نمود و
در روز سوم محرم او با لشکریانش به کربلا رسید.
(تاریخ طبری ۳۰۹/۴)

عمر بن سعد از یکی از سپاهیانش به نام عَزرة بن قَيس أحمَسي خواست تا به سوی امام حسین علیه السلام رفته از او علت آمدن را بپرسد.
اما او خجالت کشید زیرا از کسانی بود که برای امام نامه فرستاده بود تا بدانجا بیاید ،
آنگاه از دیگر بزرگان درخواست کرد که به نزد امام روند ، اما آنها هم امتناع ورزیدند، زیرا آنها نیز برای امام نامه نوشته بودند!!

سپس به قُرَّة بن قيْس حَنظَلي رو کرد و گفت:
وای بر تو، حسین را بیاب و بپرس چرا آمده و چه می‌خواهد؟

او به نزد امام آمد و سلام کرد و نامهء عمر بن سعد را داد. امام فرمودند:

💠 افراد سرزمین شما به من نوشتند که به سویشان بروم، اما اگر از من آورده دارند، من از آنها منصرف می‌شوم.

حبیب بن مظاهر به قرة بن قيس گفت:

وای بر تو، چطور به سوی ظالمان باز می‌گردی؟! این مرد را یاری کن که خداوند به پدران او ما را کرامت داد.

قرة به او گفت:
به سوی اربابم باز می‌گردم ، آنگاه فکر می‌کنم
(همان ۳۱۰)

پس به سوی عمر بن سعد آمد و آنچه را امام حسین علیه السلام فرموده بود، به او گفت؛ عمر بن سعد گفت:
امید دارم که خداوند ما را از جنگ و ستیز با او معاف بدارد.



پ.ن :

صرفنظر از دلیل #باطنی خروج سیدالشهدا علیه‌السلام که آن #تمکین_امر_الهی است.
تمام قواعد زمینی ایجاب می‌کرد
که آن حضرت به کوفه بروند
اگر حضرت به کوفه نمی‌رفتند ، همه و آیندگان می‌گفتند که چرا نرفتین؟؟
کوفیان توبه کرده بودند!

آنگاه که خبر شهادت حضرت مسلم علیه‌السلام رسید ، و بی‌وفایی کوفیان مشخص شد،
فرمودند که از آنان منصرف می‌شویم و به سویی دیگر می‌رویم
که نگذاشتند!

به قسمتی ازخطبه حضرت زین العابدین سلام الله علیه در کوفه توجه کنید:::

ايها الناس سوگند می‌دهم شما را به خدا كه آيا می‌دانيد كه نامه‌ها به پدر من نوشتيد و او را فريب داديد(در ظاهر)، و عهد و پيمانها به او نوشتيد و با او بيعت كرديد.
👈👈 و درآخر كار با او كارزار كرديد و دشمن را بر او مسلط گردانيديد، پس لعنت بر شما باد بر آنچه برای خود به آخرت فرستاديد.

_________________

کجای این مشی سالارشهیدان و عدم تمایل ایشان به جنگ ، و موعظه‌های مکرر سپاه اموی برای عدم شروع جنگ،
نشاندهنده #قیام برای #تشکیل_حکومت است؟؟؟؟


✔️ادامه دارد....

@borrhan
#عاشورا (۱۲)
#عطش
#قتل_عثمان


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.



...عبیدالله نامه به نامه و فرستاده در پی فرستاده برای عمر بن سعد می‌فرستاد و او را برای جنگ با امام حسین علیه السلام تحریک می‌کرد؛ از جمله برای او نوشت:

اما بعد، بین حسین و یارانش را از آب بازدار تا قطره‌ای آب نتوانند آشامید، همانطور که با آن مرد پاک مظلوم و وارسته، عثمان بن عفان کردند!!!!
(مقتل ابن‌ابی‌مخنف/۶۳- مقتل الحسین/مقرم۲۷۵)

چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، به عمرو بن حجاج با همراهی ۵۰۰ سواره دستور داد تا بر کنار آب فرود آیند و بین حسین و اصحابش با آب مانع ایجاد کنند و این واقعه روز هفتم محرم بود‌.

...زمانی که وضعیت مشکل شد، امام حسین علیه السلام عمر بن قرضهء انصاری را به سوی عمر بن سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگوید که وی می‌خواهد او را در فاصلهء بین دو لشکر ملاقات کند. امام علیه‌السلام و عمر بن سعد بین دو لشکر به صحبت نشستند.
(کامل ابن اثیر۲۸۳/۳)

امام حسین علیه السلام به او فرمودند:

💠 وای بر تو ای پسر سعد، آیا تقوای خدایی را که به سوی او بازمی‌گردی ، پیشه نمی‌سازی؟ آیا با من می‌جنگی حال آنکه می‌دانی من پسر چه کسی هستم؟ این گروه را رها کن و به من ملحق شو که به خدا قسم این برای تو بهتر است.

عمر بن سعد گفت:
می‌ترسم خانه‌ام ویران شود.

امام حسین علیه السلام فرمود:
من آن را می‌سازم.

عمر بن سعد گفت:
می‌ترسم که مالم گرفته شود.

امام علیه‌السلام پاسخ داد:
بهتر از آن را، از اموال حجاز به تو می‌دهم.

عمر بن سعد گفت:
من عیال دارم و برای آنها می‌ترسم.

امام حسین علیه السلام ساکت شدند و او را جواب ندادند.
آنگاه امام از او منصرف شدند در حالیکه می‌فرمودند:

💠 ترا چه شده؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع کند و در رستاخیز تو را نیامرزد. امیدوارم از گندم عراق چندان نخوری.

عمر به استهزاء گفت:

اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم، جوهایش مرا بس است.
(تاریخ طبری۳۱۵/۴- کامل ابن‌اثیر۲۸۳/۳- مقتل الحسین/امین ۱۰۰)
___

#نامه_ابن‌زیاد_به_عمرسعد

ابن زیاد ملعون خبیث، نامه تندی خطاب به عمر سعد نوشت و آن را به شمر لع داد تا به او برساند؛
در آن آمده بود::

من تو را به سوی حسین نفرستادم تا از او دست بکشی و به او مهلت دهی‌‌...بنگر ، اگر حسین و یارانش به فرمان من درآمدند و تسلیم شدند ، آنها را دستگیر کن و به نزد من بفرست. اگر امتناع ورزیدند، به سوی آنها برو تا آنها را به قتل برسانی و سپس مُثله کنی که بدان سزاوارند! هر گاه حسین کشته شد، اسبان را بر سینه و پشتش بدوان که او تیره‌بخت، ظالم و فرومایه است.
من می‌دانم که بعد از مرگ این کارها به او ضرری نمی‌رساند، اما این قولی است که من داده‌ام که بعد از مرگش با او چنین کنم!!! اگر به فرمان ما عمل کنی، به تو پاداش شنوندهء مطیع را خواهم داد و هر گاه اطاعت نکنی، از مسئولیت لشکر کناره‌گیری کن و لشکر را به شمر بن ذی‌الجوشن بسپار که ما دستورات را به او داده‌ایم.
والسلام.

....پس از این واقعه بود که شمر ملعون، امان نامه برای فرزندان حضرت ام‌البنین سلام الله علیها آورد...
(تاریخ طبری ج۴ ص۳۱۶،۳۱۷)

در پی این واقعه و شدت کنترل بر آب ،
سپاهیان امام مانند جناب بریر با لشکر اموی سخن گفتند و آنان را نسبت به بستن آب بر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیم دادند.
و پاسخی چنین دریافت کردند:

ای بریر، زیاد حرف زدی، ساکت شو؛ به خدا سوگند که حسین تشنه خواهد ماند.....
(مقتل الحسین/امین۹۸)

و حتی امام علیه‌السلام ، وقتی حد عناد و اصرار بر گناه آنان را مشاهده فرمودند، به ارشاد سپاه اموی برخاستند و در حالیکه به شمشیر خود تکیه زده بودند به معرفی خود پرداختند
و انتساب خود را به رسول خدا ، زهرای اطهر ، امیرالمومنین ، خدیجه کبری ، حضرت حمزه ، حضرت جعفر طیار علیهم‌السلام و ...را یادآور شدند و ایشان نیز پاسخی جز این دریافت
ننمودند::

همهء اینها را می‌دانیم ولی تو را رها نمی‌کنیم تا از تشنگی هلاک گردی!
(المجالس الفاخرة/شرف الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین۹۹)


پ‌.ن :

به راستی چگونه است که عده‌ای با چنین روایات و آثار موجود، حرکت و مخالفت آن حضرت را با #یزید و عدم بیعت با او را ، #انقلاب علیه دستگاه حکومت دانسته‌اند؟؟!

آن امام غریب، هرگز آغاز‌گر مبارزه و جنگ نبود و عبارت صحیح درباره #خروج آن حضرت،
#دفاع است.
نه #انقلاب و #شورش و #قیام و #جنگ و #مبارزه


✔️ادامه دارد....

@borrhan
#عاشورا (۱۴)

⁉️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟



#روز_دهم_محرم

سپیده فجر روز دهم محرم برآمد؛ امام با اصحابش نماز صبح را خواندند. سپس حمد خدا بازگفتند و فرمودند:

💠 خداوند متعال اجازه فرمود تا من و شما امروز کشته شویم؛ بر شما باد شکیبایی و نبرد.
(تاریخ طبری ۳۲۷/۲)

👈 امام به یاران و اصحابش نگاهی فرمودند و این سپاه کوچک که به قول #شیخ_مفید در 📔ارشاد و ابن اثیر در 📔کامل ۲۸۶/۳ متشکل از ۳۲ #سواره و ۴۰ #پیاده بودند؛
و به قولی دیگر طبق استناد شیخ محمد سماوی در 📔 ابصار العین فی انصار الحسین، تعداد آنها از ۱۱۰ پیاده و سواره بیشتر نبوده است؛
را به سه جبهه تقسیم نمود.

راست به رهبری #زهیر ، چپ به سرپرستی #حبیب و در قلب سپاه، او و اهل بیت و دیگر یاران ایستادند و پرچم را به دست برادرش #عباس علیه‌السلام سپرد.

👈 عمر سعد نیز دستور داد تا لشکرش را که متشکل از ۰۰۰'۳۰ پیاده و سواره بود منظم کنند...

بعد از تنظیم صفوف ، عمر بن سعد با لشکرش به سوی لشکر امام سرازیر شد و شروع کرد به گشتن دور خیمه‌های امام حسین علیه السلام، امام دستور دادند آتش را در خندق بیفروزند،
تا دشمن از پشت هجوم نیاورد و آنها در یک جهت با دشمن بجنگند.

#خباثت_درونی_شمر

شَمِر بن ذی الجوشن -که لعنت خدا بر او باد- گفت:

حسین، قبل از رسیدن قیامت، آتش را در دنیا برای خود افروختی!

امام علیه السلام فرمود:

کیست؟ مثل اینکه شمر بن ذی‌الجوشن است.
گفتند:
بله.

فرمود:
ای چوپان‌زاده ، تو بدین نزدیکتری.

مسلم بن عوسجه گفت:

ای پسر پیامبر، فدایت شوم، آیا او را با یک تیر بزنم؟ می‌توانم.
او از بزرگترین ستمکاران است و تیر من هرگز به خطا نمی‌رود.

امام فرمود:

💠 نه؛ من خوش #ندارم #جنگ را #آغاز کنم.
(تاریخ طبری ۳۲۹/۴)

چون امام به لشکر امویان نظر افکند، آنان را چون سیلی دید که به قتل و غارت و چپاول او کمر بسته‌اند.
پس به خدای اجابت‌کنندهء دعا توجه نمودند
و دستان مبارک‌شان را بلند کردند و فرمودند::

💠 خدایا تو در هر سختی مرا پناهی و در هر شدتی امید و در هر مصیبتی تو وسیله و اطمینان منی. چه بسیار کوشش‌ها که دل در آن به ضعف کشیده می‌شود و حیله‌ها به کاهش می‌رود و دوست در آن خوار می‌شود و دشمن در آن سرزنش می‌کند و من آن را به سوی تو نازل کردم و از آن تنها به تو شکایت نمودم و آن را روا شده یافتم. تویی صاحب هر نعمت من و دارندهء هر نیکی و سرانجام هر آرزو.


پ.ن:

تمام کسانی که حضرت را از حرکت به سوی عراق نهی می‌کردند و آینده را جز کشته‌شدن نمی‌دیدند،
با این حال بنا بر آنچه از پیامبر شنیده‌ بودند #وظیفه داشتند به یاری حضرت بروند و ایشان را تنها نگذارند و از ایشان دفاع نمایند؛
https://t.me/borrhan/36185

اینکه مردمان می‌دانستند حضرت در این حرکت به غلبهء ظاهری دست نمی‌یابد و حکومت را به دست نمی‌گیرد،
مجوزی برای ترک نصرت حضرت نیست.

لذا امام حسین علیه السلام به #عبدالله_بن_عمر ، که در هنگام خروج آن حضرت از مکه آمد و امام را به همراهی با گروه باطل دعوت کرد!
فرمودند: .... از خدا پروا کن و از یاری ما دست برمدار.
(اعیان الشیعه۲۱۲/۴)

تمام صحبت‌های حضرت در شب عاشورا و روز عاشورا از نصرت و یاری‌طلبی است؛

🔅هل من ناصر ینصرنی

در تمام این موارد مردم یقین دارند که امام کشته می‌شود، پس این نصرت و یاری یعنی چه؟

این امتحان الهی و تکلیفی است که از جانب خدا برای مردم تعیین شده است که حجت خدا را تنها نگذارند.

و این است جایگاه خاص اصحاب سالار شهیدان علیه‌السلام ، این ۷۲ تن انسان برگزیده تاریخ ،
که با #علم به #کشته شدن به #یاری آن حضرت شتافتند.

⁉️⁉️ هنگامی که موافق و مخالف ، دوست و دشمن سرانجام این سفر را کشته شدن می‌بینند؟
چگونه ممکن است مطلب بر خود حضرت پوشیده باشد؟

توجه به این آگاهی ، در انگیزهء حرکت آن حضرت دخیل است و بطلان باور کسانی است که خروج حضرت را #قیام برای #تشکیل_حکومت می‌دانند.

✔️ادامه دارد‌....

@borrhan
در این هنگام تیری به سوی او انداختند؛ حر بازگشت و در برابر امام ایستاد.

👈👈 امام علیه‌السلام تصمیم گرفتند که برای آخرین بار با عمر بن سعد ملاقات کرده، حجت نهایی را بر او تمام کنند تا برای او عذری نماند.
لذا او را فرا می‌خوانند و پس از نومیدی چنین فرمودند::

💠 ای عمر، تو چنین می‌اندیشی که مرا می‌کشی و این ناپاک زاده، حکومت ری و گرگان را به تو می‌دهد! به خدا سوگند که لذت آن را نخواهی یافت؛ این مطلبی است حتمی؛
هر چه می‌خواهی انجام بده که نه در دنیا و نه در آخرت به شادی نخواهی رسید. گویی سر تو را بر سر چوبدستی می‌بینم که کودکان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفته‌اند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۹- مقتل خوارزمی ج۲ص۸)



پ.ن :

#پیشگویی و خبر سیدالشهداء علیه‌السلام از آمدن #حجاج_بن_یوسف ثقفی و
خبر از عاقبت شوم عمر سعد را خواندید؟؟؟

❗️العجب ثم العجب، از تفکری که ادعا می‌کند امام حسین علیه السلام ، از آنجایی که علم به شهادت خود نداشته‌اند،
به انگیزه #تشکیل_حکومت ، #قیام فرمودند و به سمت کوفیان رفتند ولی امور آن گونه که آن حضرت می‌خواست پیش نرفت!
و برنامه امام برای تشکیل حکومت عملی نشد!


بسیاری از آثار روایات حدیثی و تاریخی دلالت واضح و روشن دارد که سیدالشهداء علیه‌السلام قبل از حرکت، در طول مسیر، قبل از خروج از مکه و پس از آن و در طف - یعنی کربلا - بارها و بارها از شهادت خود خبر داده‌اند،
در ادامه به برخی از این منابع اشاره خواهیم داشت....


✔️ادامه دارد....


@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#عاشورا (۲۲)

⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.



... سیدالشهدا علیه السلام در مورد امتناع بیعت با یزید به افراد متعدد مطالبی فرموده‌اند که برخی ،
به لغزش گمان می‌کنند پس علت حرکت و خروج امام علیه‌السلام ،
#مبارزه بر علیه یزید و قصد خلع او بوده است!!

برای رفع این شبهه،
در ابتدا به مدلول برخی از کلمات حضرت سلام الله علیه ، در این مورد
توجه فرمایید:

- من در هیچ شرایطی حاضر به بیعت با یزید نیستم.

- من هیچگاه پستی و ذلت را نمی‌پذیرم.

- هنگامی که جدم بفرماید خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است چگونه ممکن است من با آنها بیعت کنم؟

- ما خاندان نبوت و رسالت هستیم و یزید شخصی فاسق، شرابخوار و ...است؛ کسی مثل من با کسی مانند او بیعت نخواهد کرد.

- در پاسخ به مروان که گفت: با یزید بیعت کنید که برای دین و دنیای شما بهتر است، فرمودند:
باید با اسلام خداحافظی کرد (و فاتحه اسلام را خواند) که امت دچار فرمانروایی چون یزید شود.

- مرگ بر جوانمرد عار نیست، خواری آن است که با ذلت زندگی کنی.

==============

شاید تصور شود که در کلام سیدالشهداء سلام الله علیه به مروان ، که اسکن عربی آن پیوست شده است،
جملهء ᐸو علی الإسلامِ ....>
معنایش این است که چون کسی مانند یزید سر کار آمده و خلافت را به دست گرفته،
باید با او جنگید و مبارزه کرد.

ولی دقت در متن روایت حاکی از آن است که حضرت این کلام را در مقام بیانِ علتِ نپذیرفتن بیعت با یزید فرموده‌اند.

یعنی حضرت حاضر نیستند به هیچ وجه او را به رسمیت بشناسند. نه اینکه من می‌خواهم با او مبارزه کنم؛
زیرا::

اولا- این کلام در پاسخ مروان است که اظهار داشت مصلحت آن است که با یزید بیعت نمایید.
ثانیا- دنبالهء کلام حضرت ، بیانگر آن است که هیچ کدام از فرزندان ابوسفیان نباید خلافت را به عهده گیرند، چه #معاویه و چه #یزید و چه فرزندان او،
پس اگر این کلام حاکی از انگیزهء حرکت،
طبق مدعای مخالفین ما باشد و دلیل #مبارزه شمرده شود، بایستی سیدالشهداء با معاویه هم مبارزه می‌نمودند و همچنین امام سجاد علیه السلام و بقیه معصومین علیهم السلام باید به همین دلیل با یزید و فرزندان یزید مبارزه می‌کردند.

و اگر این کلام حضرت نشان از مبارزه ایشان دارد؛ مدعیان آن ، به ما پاسخ دهند که چرا سیدالشهداء سلام الله علیه در ۱۰ سال حکومت معاویه ، سکوت اختیار فرمودند؟؟؟


پاسخ نزد ما مشخص است ،

👈علت #باطنی این امر آن است که امامان علیهم السلام دست به کاری نمی‌زنند مگر به دستور خدا و برنامهء دوران امامت هر یک از آن بزرگواران از جانب خدای تعالی تعیین و توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آنان ابلاغ شده است،
و به جز حضرت مهدی موعود ارواحنافداه بقیه آن بزرگواران مأمور به #مبارزه نبوده‌اند.

👈و گذشته از آن ، علت #ظاهری یعنی از شرایط زمان هر یک از معصومین علیهم السلام معلوم می‌شود که موقعیت مناسب برای #قیام آن بزرگواران فراهم نشده بود،
چنانچه در روایات متعدد آمده است که به درخواست مبارزه پاسخ منفی داده و یا تصریح فرموده‌اند که فعلا شرایط موجود نیست.

☑️نتیجتا آنکه ، بدون در نظر گرفتن برهانِ قاطعِ علم امام به سرانجام سفر خود به عراق برای رد مدعای مخالفین ما،
#ترک و امتناع آن حضرت از بیعت با یزید به هیچ عنوان به معنای انگیزهء خروج آن حضرت برای #تشکیل_حکومت و خلع یزید نیست.


@borrhan
#عاشورا (۲۳)

⁉️ هدف سیدالشهداء علیه ‌السلام از #خروج چه بود؟؟



... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمود، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛
خطر جدی حضرت را تهدید می‌کرد و ایشان #مجبور بودند برای حفظ جان خویش از #مدینه خارج شوند.

چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت می‌کردند و یا ایشان را به قتل می‌رساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند،
#چاره‌ای #جز خروج از مدینه #نداشتند ؛

یزید به حاکم مدینه نوشته بود:

هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛
(امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱)

لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند.

این ظاهر قضیه بود، اما #باطن آن مربوط می‌شود به انجام امر الهی؛

لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از #شاهراه اصلی و #جاده_عمومی به همراه #خانواده خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند.

📌 پ.ن :

👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛
اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند.

👈👈 همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزهء خروج ایشان،
اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت #یزید را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که #مخفیانه عمل فرمایند.
__________

⬇️ برای بررسی دقیقتر علل #خروج آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید:

- قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه،
و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید می‌کرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند.
(مناقب۲۴۱/۳-فتوح ابن اعثم۲۲/۵)

- حضرت به ابن عباس فرمودند:
چه می‌گویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، می‌خواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟
(فتوح ابن اعثم۲۴/۵)

- از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم.
(تذکرة الخواص٢١٤)

-------------------------

👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت می‌شود؛
اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ،
حضرت می‌دانستند که نقشهء عوامل یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند،
لذا برای #حفظ جان خویش و محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا از مکه خارج شدند و
اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمود تا از مکه خارج شوند.

⬇️ در ادامه به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید:

- امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند:
خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود....
(لهوف۳۹ و..)

- فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر‌ بسته‌اید؟
حضرت فرمودند: زیرا می‌خواستند مرا دستگیر کنند.
(ارشاد۶۶/۲ و...)
و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم.
(ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣)

- ابن عباس در نامه‌ای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت.
(بحارالانوار ۳۲۳/۴۵ و...)

- یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند.
حتی او جداگانه ۳۰ نفر از شیاطین بنی‌امیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند.
(بحارالانوار ۹۹/۴۵)

- عمرو بن سعید با لشکری انبوه ۱ روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند.
(بحارالانوار۹۹/۴۵ و...)



⁉️‼️اهل انصاف پاسخ دهند:

به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا،
ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید - صالحی نجف آبادی -
مبنی بر انگیزه #قیام و #تشکیل_حکومت ، برای #خروج آن حضرت
چگونه توجیه می‌شود؟؟🤔🤔

@borrhan
#عاشورا(۲۸)

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟



#عدم_سازش_با_ابن‌زیاد

هنگامی که پیشنهاد سازش با ابن زیاد به سیدالشهداء سلام الله علیه داده شد، حضرت جملهء معروف :

💠 هیهات منا الذلة

و مانند آن را فرمودند.
این عبارت در مقام بیان #علت خروج حضرت #نیست.
ولی بعضی به لغزش آن را عامل و انگیزهء حرکت حضرت پنداشته‌اند!!

با تأمل در روایات روشن می‌شود که این جملات #فقط در مقام بیان زیر بار زور نرفتن و تسلیم نشدن در برابر فرمان ابن زیاد است نه این که عامل خروج و حرکت حضرت باشد.

⬇️ به مدلول آثاری از شیعه و سنی در این زمینه توجه فرمایید::

- ابن زیاد به شمر گفت: این نامه را به عمر بن سعد برسان، باید حسین و اصحابش تسلیم فرمان من شوند؛ هنگامی که فرمان را به عمر سعد رساند او گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم فرمان ابن‌زیاد نخواهد شد، روح پدرش علی در کالبد اوست.
(ارشاد ۸۸/۲)

هنگامی که لشکر دشمن خواست حمله کند؛ حضرت عباس از طرف سیدالشهداء سلام الله علیه نزد آنان آمد و پرسید: چه شده، چه تصمیمی گرفته‌اید؟ گفتند: فرمان امیر این است یا تسلیم فرمان او شوید یا با شما می‌جنگیم.
(ارشاد ۹۰/۲)

- هنگامی که لشکر حر مانع بازگشت امام حسین علیه السلام شد و بر ایشان سختگیری نمود، آن حضرت در ضمن خطبه‌ای فرمودند: مگر نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دست برنمی‌دارند؛ واقعا جای آن دارد که مومن مشتاق لقای پروردگارش باشد؛ من مرگ را جز سعادت و زندگانی[و سازش] با ستمگران را جز آزردگی و دلتنگی نمی‌بینم.
(تحف العقول ۲۴۵)

طبری نیز این خطبه را پس از نقل ملاقات حضرت با جناب حر روایت کرده است؛
(تاریخ طبری ۴۰۴/۵)
قاضی نعمان مغربی(متوفای ۳۶۳) می‌گوید: این خطبه مربوط به هنگامی است که از حضرت خواستند تسلیم فرمان ابن‌زیاد لعین شود تا او #هر_تصمیمی خواست بگیرد.
(شرح الاخبار ۱۴۹/۲)
بنا بر نقل مصادر متعدد دیگر، هنگامی که دشمن با حضرت روبرو شد، و حضرت یقین کرد که با او خواهند جنگید، خطبه گذشته را ایراد فرمودند.

- امام علیه‌السلام فرمودند:
این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین مرگ و خواری مخیر کرده است و من هیچ‌گاه زیر بار خواری و ذلت نخواهم رفت.
خدا، پیامبر، دامن های پاکی که ما را پرورش داده و نیاکان پاک سرشت ما هرگز نمی‌پسندند که ما [زندگی با خواری و] فرمانبرداری از مردم پَست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم.
(احتجاج ۲۴/۲)

- #پس از #شهادت جمعی از اصحاب ، حضرت فرمودند:
به خدا سوگند به هیچ یک از خواسته‌های آنان پاسخ مثبت نخواهم داد تا آن که با خضاب خون به ملاقات خدا نائل گردم.
(لهوف ۶۱)

- دشمنان از حضرت خواستند تا تسلیم ابن زیاد شود[تا او هر تصمیمی خواست بگیرد] آنها می‌گفتند: او رفتار ناپسندی با شما نخواهد داشت!
حضرت با اشاره به اینکه به حضرت مسلم هم همین را گفتند و سپس ایشان را کشتند، فرمود: به خدا سوگند من حاضر نیستم که به اختیار خویش تسلیم شما شوم و مانند بردگان خود را در اختیارتان بگذارم.
(مناقب ۲۴۴/۳)

و بنا بر نقلی : و نه مانند بردگان پا به فرار می‌گذارم.
(تاریخ طبری ۳۲۳/۴)

- حضرت فرمودند: من شما را بین سه مطلب مخیر کردم ولی نپذیرفتید. قدرت و شوکتتان شما را به طمع انداخت که [با امتناع شما] من منقاد و #مطیع #طاغوت ملحد شما خواهم شد!
پناه بر خدا، نفوس تسلیم ناپذیر و عزت و جوانمردی، ما را از تن دادن به این پستی باز می‌دارد.....چقدر مشتاقم که به این جوانان - اشاره به اجساد عزیزان شهید - ملحق شده و به عهد خویش با پروردگارم وفا نمایم.....
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین۵۶۰)

________________

🅾 قـــــــــــــــضاوت درباره کسانی که
این کلمات امام علیه‌السلام که در هنگامی ایراد شده است که انتخابی جز شهادت برای حضرت باقی نگذاشتند ،
را برای مقاصد دنیایی خویش
به عنوان انگیزهء #حرکت امام علیه ‌السلام بیان می‌کنند
به اهل انصاف می‌سپاریم!!


🔚 با دقت در سیر مطالبی که تقدیم بزرگواران شد،
کاملا روشن است که حضرت هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبوده‌اند و
تمام تلاش خویش را برای پرهیز از جنگ و دفاع و حفظ جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله به کار بردند.

لذا تعابیر #شورش ، #انقلاب ، #قیام ، #جنگ و #مبارزه و ...
درباره انگیزهء #خروج آن حضرت منتفی است.


@borrhan
- از سیدالشهداء سلام الله علیه نقل شده که به کوفیان فرمودند: آیا من به جنگ شما آمدم یا شما به جنگ من؟!
(مناقب ۱۰۰/۴)

- در ضمن احتجاج سیدالشهداء سلام الله علیه با کوفیان آمده است که فرمودند: با این حال می‌خواهید نسل و خاندان او را به قتل برسانید؟؟!
(امالی صدوق ۱۵۹)

- در ضمن صحبت دیگری نقل شده که فرمودند: خداوند به شدت غضب می‌کند بر گروهی که می‌خواهند - یا اتفاق نموده‌اند - فرزند پیامبرشان را به قتل برسانند.
(لهوف ۶۱)


- فرزند امام مجتبی علیه السلام در رجزی که در روز عاشورا خواند فرمود:
این امام حسین علیه السلام است که شما مانند گروگان با او رفتار می‌کنید.
(مناقب ۱۰۶/۴)

- حضرت سکینه سلام الله علیها هنگام وداع با حضرت عرض کرد: پدر! آیا تسلیم مرگ شده‌ای؟ حضرت فرمودند: چگونه تسلیم نشود کسی که یار و یاوری ندارد؟!
گفت: پدر ما را به حرم جدمان برگردانید.
حضرت فرمودند: اگر پرنده قطا را به حال خود گذاشته بودند می‌خوابید‌.
(بحارالانوار ۴۷/۴۵)

- سیدالشهداء به لشکر دشمن حمله‌ور شده و چنین رجز می‌خواند که: من حسین بن علی هستم و از بانوان حرم پدرم حمایت می‌کنم.
(مناقب ۱۱۰/۴)

- هنگامی که حضرت عزیزانش را از دست داد و از خاندان و فرزندانش- جز بانوان و کودکان - کسی نمانده بود، ندای غربتشان بلند شد و فرمودند:
آیا کسی هست که از خاندان پیامبر دفاع نماید؟ آیا خداپرستی هست که از خدا واهمه نموده و به یاری ما بیاید؟! آیا فریادرسی پیدا می‌شود که به خاطر خدا به فریاد ما برسد؟!
(لهوف ۶۹)

- کسی که فریاد[غربت] ما را بشنود و ما را یاری نکند استحقاق دارد که به صورت در آتش جهنم افتد.
(امالی ۱۳۷ )

- امام صادق علیه السلام در ضمن زیارتی خطاب به شهدای کربلا می‌فرمایند: گواهی می‌دهم که شما تبلیغ دین نموده، خیرخواهی کرده، صبر و بردباری پیشه کردید. شما را به قتل رسانده و از شما سلب اختیار نموده و با شما بدرفتاری کردند ولی شما صبور بودید.
(کامل الزیارات ۲۳۳)

- در زیارت حضرت ابوالفضل علیه السلام می‌خوانیم: تو از برادر خویش دفاع کردی.
(مزار شیخ مفید ۱۲۴)

_____________

پ.ن::

🔚 روشن است که شروع جنگ از طرف دشمن بوده است؛ زیرا فرمان ابن زیاد بود که بر حضرت سختگیری شود؛ جناب حر ایشان را مجبور نمود تا در کربلا فرود آیند ، سپس لشکر عمر سعد لعین ایشان را محاصره نمود‌.

🔚 و این لشکر دشمن بود که می‌خواست حضرت و یارانش را نابود کند ، چنانچه سیدالشهداء به اصحاب خود فرمودند: اینها دنبال من هستند و می‌خواهند مرا بکشند و به کوفیان فرمودند:
شما می‌خواهید نسل و خاندان پیامبر را به قتل برسانید.

🔚 دشمن همه راهها را بر روی امام و یارانش بسته بود و صریحا اعلام نمود شما را رها نمی‌کنیم و با شما می‌جنگیم.

🔚 و در آخرین رجزهایی که حضرت روز عاشورا خواندند آمده است: من از بانوان حرم دفاع و حمایت می‌کنم.

🔚 و بدیهی است آنچه از طلب یاری و استنصار حضرت نقل شده در مقام دفاع و به امید ایجاد رقت قلب و هدایت آنان بوده است.

______________

👈👈 اهل انصاف پاسخ دهند::

در آنچه بیان گردید،

⁉️آیا نشانه‌ای و اثری و اشاره‌ای به انگیزهء #قیام و مبارزه برای #تشکیل_حکومت می‌بینید؟؟

⁉️آیا طبق ادعای مخالفین ما، امام به قصد مبارزه آمده و آنگاه پشت به جنگ نموده‌اند؟؟
آیا این بیان زیبنده حجت خداست؟؟


انگیزهء #خروج آن حضرت به دلیل #باطنی اجرای امر الهی
و به دلیل #ظاهری، دفاع از جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله و امتناع از بیعت با چون یزیدی و #اباء_از_بیعت_تا_حد_شهادت
است.

@borrhan