[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#عاشورا (۹)


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.



#اولین_خطبه_امام_درکربلا

امام حسین علیه السلام قصد نمودند تا اولین خطبهء خود را در کربلا به قصد ارشاد حر و سپاه همراه او، ایراد نمایند.
امام علیه‌السلام به نزد یاران خود آمدند تا نظر آنان را یافته و فکرشان را جویا شوند.
به آنها فرمودند::

💠 مردم، بندگان دنیا هستند و دین آویزه‌ای است بر زبانشان. تا وقتی که زندگیشان می‌گذرد، به آن چنگ می‌زنند‌ ،
آنگاه که بلا برسد دینداران کاهش می‌یابند.

سپس حمد و ستایش خدا را به جای آوردند و بر پیامبر و آل او درود فرستادند؛ آنگاه فرمودند::

💠 اما بعد، بر ما حالتی رسیده که می‌بینید؛ دنیا دگرگون شده و تغییر یافته است‌‌. نیکی‌هایش کنار زده شده و از آن جز اندکی نمانده است؛
مانند باقی ماندهء آب در ظرف و زندگی بسیار فرومایه‌ای همچون چراگاهی تباه! آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل نهی نمی‌گردد؟ مومن باید که به لقای خداوند راغب باشد. به درستی که من ، مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز ملال و سختی نمی‌بینم.
(مقتل الحسین/امین/۹۰ - تاریخ طبری۳۰۱)

⬇️ بعد از تمام شدن خطبه، اصحاب امام به دورش گرد آمدند؛

🔻جناب زهیر بن قین عرضه داشت:

سخنت را شنیدم ای پسر رسولخدا؛ خدا تو را هادی باشد؛ به خدا سوگند اگر دنیا جادوانه بود و ما در آن ابدی بودیم و فراق از دنیا در یاری و پشتیبانی تو بود، ما بیرون آمدن با شما را بر اقامت در دنیا ترجیح می‌دادیم.
(همان)

🔻جناب بُرَیر بن خضیر اینچنین فرمود:

به خدا سوگند ای پسر رسولخدا ، خداوند بر ما منت نهاده که در رکاب شما بجنگیم و اعضای ما قطعه قطعه شوند تا جدت زا در روز قیامت ما را شفاعت نماید.
(همان)

🔻جناب نافع بن هلال برخاسته و عرضه داشت:

سلام و سرافراز با ما حرکت کن، خواه به شرق باشی و خواه به غرب؛ به خدا سوگند که دل ما نگران سرنوشت الاهی نیست و لقای خدایمان را اکراه نداریم. به تحقیق که برنیت‌ها و بصیرت‌های خویش هستیم؛ هر که تو را یاری کند، کمکش می‌کنیم و هر که تو را دشمن باشد، دشمن‌اش می‌شویم.
(ثورة الحسين/محمدمهدي‌شمس‌الدین/۱۹۳)

👈👈👈 امام برای آنها دعای خیر نمودند؛ سپس به اهل بیت و برادران و عموزادگان نگریستند و فرمودند::

💠 خدایا ما عترت پیامبرت محمد هستیم ؛ ما طرد شده‌ایم ؛ به زحمت افتادیم و از حرم جدّمان اخراج شدیم؛ بنی‌امیه بر ما تعدی کردند. خدایا حق ما را بگیر و بر قوم ستمکار پیروزیمان گردان.
(مقتل الحسین/امین/۹۲)



پ.ن ::

سیدالشهداء علیه‌السلام در هنگام خروج از مدینه در مورد علت راهی کردن زنان و فرزندان خویش فرمودند::

💠 اینان ودایع و امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و من ایمن نیستم که آنها را در مدینه به حال خود رها کنم.

⁉️ آیا راهی شدن آن حضرت با خانواده و عیال خویش، و تصریح آن حضرت بر طرد شدن ،
نشاندهنده این مطلب نیست که #خروج آن امام غریب ،
به جهت ترک بیعت و
حفظ و دفاع از خود و نوامیس خود و حفظ حرمت حرم امن
الهی بوده است؟؟

امام بیش از تمام کسانی که به پیمان شکنی کوفیان به ایشان هشدار دادند، از این مطلب آگاهند،
اما حرکت آن حضرت به سمت کوفه با علم به این قضیه
و با علم به شهادت ،
#تنها به جهت عمل به وظیفه امامت بوده است و
عدم بی‌اعتنایی به درخواست مردم در روی آوردن به سمت ایشان و اتمام حجت ....

💠 يا عَليّ ، إنَّما أنتَ بِمَنزلة الكَعبَة تؤتي و لا تأتي ؛ فإن أتاكَ هؤلاء القَومُ فَسلِّموا لكَ هذا الأمر فاقبَله مِنهم و إن لَم يأتوكَ فَلا تَأتِهِم .

🌀 علی جان , مَثَل تو مَثَل کعبه است که مردم به طرف آن می آیند و کعبه به سوی کسی حرکت نمی‌کند ؛
اگر این مردم از سر تسلیم نزد تو آمده و پذیرای امامت تو شوند؛ از ایشان بپذیر و اگر چنین نکردند ،
نیازی به حرکت تو به سوی ایشان نیست.
بحار ۷۸/۴۰
http://lib.eshia.ir/71860/40/78

با توجه به تمام قرائن و مستندات ، به هیچ عنوان، اطلاق #قیام و بیان انگیزه #تشکیل_حکومت
بر #خروج حضرت منطبق نمی‌باشد.

✔️ ادامه دارد...

@borrhan
#عاشورا (۱۰)


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.



... وقتی امام حسین علیه السلام و سواران ایثارگر ایشان مستقر شدند، حر بن یزید تمیمی ، به ابن زیاد نامه‌ای نوشت و به او خبر داد که امام در زمینهای کربلا پیاده شده است.

وقتی نامه حر به ابن‌زیاد رسید، او نامه‌ای به این مضمون برای حضرت نوشت:

اما بعد خبر نزول تو را در کربلا به من رسید. امیرالمومنین #یزید بن معاویه برایم نامه نوشته که سر بر بالین نرم نگذارم و چیزی نخورم مگر اینکه تو را به سوی خدای خبیر برسانم، یا اینکه به حکم من و حکم یزید برگردی.
والسّلام

نامه که به امام علیه‌السلام رسید و آن را خواندند ، آن را پرتاب نموده و فرمودند:

💠 قومی که رضایت مخلوق را به بهای خشم خالق خریدند، رستگار نگردند.....
(مقتل الحسین/مقرم/۲۳۶)

👈👈 ابن زیاد ، مردان و لشکریان را برای جنگ جمع کرد و به دنبال عمر سعد فرستاد ، و او را با طمع حکومت ری، با ۰۰۰'۴ سرباز راهی کربلا نمود و
در روز سوم محرم او با لشکریانش به کربلا رسید.
(تاریخ طبری ۳۰۹/۴)

عمر بن سعد از یکی از سپاهیانش به نام عَزرة بن قَيس أحمَسي خواست تا به سوی امام حسین علیه السلام رفته از او علت آمدن را بپرسد.
اما او خجالت کشید زیرا از کسانی بود که برای امام نامه فرستاده بود تا بدانجا بیاید ،
آنگاه از دیگر بزرگان درخواست کرد که به نزد امام روند ، اما آنها هم امتناع ورزیدند، زیرا آنها نیز برای امام نامه نوشته بودند!!

سپس به قُرَّة بن قيْس حَنظَلي رو کرد و گفت:
وای بر تو، حسین را بیاب و بپرس چرا آمده و چه می‌خواهد؟

او به نزد امام آمد و سلام کرد و نامهء عمر بن سعد را داد. امام فرمودند:

💠 افراد سرزمین شما به من نوشتند که به سویشان بروم، اما اگر از من آورده دارند، من از آنها منصرف می‌شوم.

حبیب بن مظاهر به قرة بن قيس گفت:

وای بر تو، چطور به سوی ظالمان باز می‌گردی؟! این مرد را یاری کن که خداوند به پدران او ما را کرامت داد.

قرة به او گفت:
به سوی اربابم باز می‌گردم ، آنگاه فکر می‌کنم
(همان ۳۱۰)

پس به سوی عمر بن سعد آمد و آنچه را امام حسین علیه السلام فرموده بود، به او گفت؛ عمر بن سعد گفت:
امید دارم که خداوند ما را از جنگ و ستیز با او معاف بدارد.



پ.ن :

صرفنظر از دلیل #باطنی خروج سیدالشهدا علیه‌السلام که آن #تمکین_امر_الهی است.
تمام قواعد زمینی ایجاب می‌کرد
که آن حضرت به کوفه بروند
اگر حضرت به کوفه نمی‌رفتند ، همه و آیندگان می‌گفتند که چرا نرفتین؟؟
کوفیان توبه کرده بودند!

آنگاه که خبر شهادت حضرت مسلم علیه‌السلام رسید ، و بی‌وفایی کوفیان مشخص شد،
فرمودند که از آنان منصرف می‌شویم و به سویی دیگر می‌رویم
که نگذاشتند!

به قسمتی ازخطبه حضرت زین العابدین سلام الله علیه در کوفه توجه کنید:::

ايها الناس سوگند می‌دهم شما را به خدا كه آيا می‌دانيد كه نامه‌ها به پدر من نوشتيد و او را فريب داديد(در ظاهر)، و عهد و پيمانها به او نوشتيد و با او بيعت كرديد.
👈👈 و درآخر كار با او كارزار كرديد و دشمن را بر او مسلط گردانيديد، پس لعنت بر شما باد بر آنچه برای خود به آخرت فرستاديد.

_________________

کجای این مشی سالارشهیدان و عدم تمایل ایشان به جنگ ، و موعظه‌های مکرر سپاه اموی برای عدم شروع جنگ،
نشاندهنده #قیام برای #تشکیل_حکومت است؟؟؟؟


✔️ادامه دارد....

@borrhan
#عاشورا (۱۳)

⁉️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟؟



#عزم_لشکراموی_برای_کشتن_امام


..بعد از رسیدن نامهء تند ابن‌زیاد توسط شمر بن ذی‌الجوشن که در آن به عزل و کناره‌گیری او از سپاه اشاره شده بود،
عمر بن سعد احساس کرد که اوضاع به نفع او نیست و به هراس افتاد که فرصت از دست برود و فرماندهی لشکر از او گرفته شود و از حکومت ری برکنار گردد؛ لذا می‌بینیم که با شدت فراوان،
به قتل امام کمر بست.

عصر روز نهم محرم، در حالیکه امام بعد از نماز عصر در مقابل خیمه نشسته
و تکیه بر شمشیر زده و سر مبارک‌شان را بین دو زانو گذاشته بودند ، عمر بن سعد فریاد زد::

ای سواران خدا سوار شوید! به بهشت مژده به آن باد.

مردان با او سوار شدند و رو به خیمه‌های امام حسین سرازیر گشتند.
(المجالس الفاخرة/ شرف‌الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین ۹۹)

در حالی که امام حسین علیه السلام سر را بر زانوان گذاشته بودند ؛ زینب کبری سلام الله علیها به برادر نزدیک شده و فرمودند::

💠 آیا صدا را نمی‌شنوید که نزدیک می‌شود؟

امام به ایشان توجه نموده و فرمودند:

💠 پیامبر را در خواب دیدم، به من فرمود: تو به سوی ما می‌آیی....
(همان ص۳۱۸)

...قمر بنی‌هاشم علیه‌السلام ، جناب زهیر و جناب حبیب بن مظاهر با لشکر اموی صحبت می‌کنند و علت آمدن سپاه را می‌‌پرسند، آنان پاسخ می‌دهند:

امیر به ما دستور داده که راه بر شما ببندیم، یا به فرمان او درآیید یا شما را به فرمان او در خواهیم آورد و با شما خواهیم جنگید.

وقتی حضرت عباس علیه السلام خبرها را برای امام آورد، به او فرمودند:

💠 برادرم به سوی آنها بازگرد؛ اگر می‌توانی امشب را از آنها فرصت بگیر و جنگ را به فردا بینداز، تا ما امشب نماز بخوانیم و پروردگارمان را ندا کنیم و استغفار نماییم. او می‌داند که من، نماز برای او و تلاوت کتابش و کثرت دعا و استغفار را دوست می‌داشته‌ام.

....امویان درخواست امام علیه السلام را می‌پذیرند....
(مقتل الحسین/امین۱۰۴- تاریخ طبری ۳۲۰/۴)

در پی این مهلت ، وقتی اصرار جنگ‌ بر همگان مشخص شد،
امام حسین علیه السلام اصحاب خود را می‌آزمایند و خطبه‌ای بیان می‌فرمایند و بیعت خود را از اصحاب برمی‌دارند و امر می‌کنند هر کدام از شما، دست یک نفر از خانواده مرا بگیرد و فرار کند....
(تاریخ طبری ۳۲۱/۴-مقتل الحسین ۱۰۵)

پس از این خطبه، اهل بیت علیهم السلام و اصحاب هر کدام در مقام دفاع از امام خود کلماتی بیان داشتند؛

👈 ...پس از سربلندی اصحاب، امام اینگونه در مورد یاران خویش گواهی دادند::

💠 خواهرم، به خدا سوگند آنها را آزمودم و در ایشان جز شجاع نیافتم؛ با مرگ در راه من آنقدر مأنوسند که طفل به شیر مادرش.
(همان۹۳)
_________

امام حسین علیه السلام و یاران، شب را به مناجات گذراندند. آن شب، شب دهم محرم بود....آنان با تمام وجود در حالات رکوع و سجود، قیام و قعود، تلاوت قرآن و استغفار، به خدای روی آوردند.
زمزمه‌ای چون همهمهء زنبوران.
(تاریخ طبری ۳۴۴/۴- مقتل الحسین/امین ۱۰۶)
آنچنان که یکی از سپاهیان اموی با مشاهدهء این وضعیت، و این جو آکنده از ایمان و تقوا، هدایت یافت.

به هنگام سحر ، امام علیه‌السلام سر را به زیر انداخته و لختی خوابیدند؛ سپس بیدار شده و فرمودند:

💠 سگانی را دیدم که به شدت می‌خواستند مرا بگزند. در میان آنها سگ پیسی بود که بیشتر حمله می‌کرد‌. فکر می‌کنم آن کس که مامور قتل من است، مردی باشد که مرض پیسی دارد. سپس جدم رسول الله و عده‌ای از اصحابش را دیدم که می‌فرمود: پسرم، تو شهید آل محمدی اهل آسمان به تو بشارت می‌دهند.
(مقتل الحسین/امین ۱۰۷)

....امام به اصحاب دستور دادند تا در پشت خیمه‌ها خندقی بکَنند و هیزم در میان آن بیندازند و آن را صبح هنگام آتش بزنند تا دشمن از ورای خیمه‌ها حمله نکند...



پ.ن :

حضرت از شهادت خود در این سفر آگاه بوده‌اند؛ و امر خاص الهی به ایشان این بود که:
إن الله شاء أن یراك قتیلاً.

👈 امر خاص خدا در #باطن و
👈 عدم بی‌تفاوتی نسبت به دعوت کوفیان در #ظاهر ،
سبب حرکت امام علیه‌السلام است.

کسانی که به لغزش ، انگیزه #تشکیل_حکومت را برای حرکت سیدالشهداء بیان می‌دارند؛
این سوال را پاسخ دهند که::

⁉️⁉️ چرا حضرت در مدت اقامت ۵ماهه در مکه ، به تجهیز سپاه نپرداخت و هیچ اقدامی نفرمود؟

چگونه آن حضرت انگیزه خلع #یزید را دارد در حالیکه در طول مسیر بارها شهادت را به عناوین مختلف اعلام داشت و بارها بیعت خود را از همراهان برداشته و با این حال در برخورد با هر فردی از او یاری طلبیدند؟!

جز آنکه در این مسیر ، که انتهایش #تنها شهادت است و وظیفه، دفاع از حجت خدا و تنها نگذاشتن ایشان است،
مردمان محک بخورند و غربال شوند؟؟

جناب زهیر در ضمن احتجاجی به کوفیان فرمود:

🔅 خدا ما و شما را با خاندان پیامبر امتحان نموده تا واکنش ما و شما معلوم شود؛ ما شما را به یاری اهل بیت پیامبر دعوت می‌نماییم.

@borrhan
#عاشورا (۱۴)

⁉️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟



#روز_دهم_محرم

سپیده فجر روز دهم محرم برآمد؛ امام با اصحابش نماز صبح را خواندند. سپس حمد خدا بازگفتند و فرمودند:

💠 خداوند متعال اجازه فرمود تا من و شما امروز کشته شویم؛ بر شما باد شکیبایی و نبرد.
(تاریخ طبری ۳۲۷/۲)

👈 امام به یاران و اصحابش نگاهی فرمودند و این سپاه کوچک که به قول #شیخ_مفید در 📔ارشاد و ابن اثیر در 📔کامل ۲۸۶/۳ متشکل از ۳۲ #سواره و ۴۰ #پیاده بودند؛
و به قولی دیگر طبق استناد شیخ محمد سماوی در 📔 ابصار العین فی انصار الحسین، تعداد آنها از ۱۱۰ پیاده و سواره بیشتر نبوده است؛
را به سه جبهه تقسیم نمود.

راست به رهبری #زهیر ، چپ به سرپرستی #حبیب و در قلب سپاه، او و اهل بیت و دیگر یاران ایستادند و پرچم را به دست برادرش #عباس علیه‌السلام سپرد.

👈 عمر سعد نیز دستور داد تا لشکرش را که متشکل از ۰۰۰'۳۰ پیاده و سواره بود منظم کنند...

بعد از تنظیم صفوف ، عمر بن سعد با لشکرش به سوی لشکر امام سرازیر شد و شروع کرد به گشتن دور خیمه‌های امام حسین علیه السلام، امام دستور دادند آتش را در خندق بیفروزند،
تا دشمن از پشت هجوم نیاورد و آنها در یک جهت با دشمن بجنگند.

#خباثت_درونی_شمر

شَمِر بن ذی الجوشن -که لعنت خدا بر او باد- گفت:

حسین، قبل از رسیدن قیامت، آتش را در دنیا برای خود افروختی!

امام علیه السلام فرمود:

کیست؟ مثل اینکه شمر بن ذی‌الجوشن است.
گفتند:
بله.

فرمود:
ای چوپان‌زاده ، تو بدین نزدیکتری.

مسلم بن عوسجه گفت:

ای پسر پیامبر، فدایت شوم، آیا او را با یک تیر بزنم؟ می‌توانم.
او از بزرگترین ستمکاران است و تیر من هرگز به خطا نمی‌رود.

امام فرمود:

💠 نه؛ من خوش #ندارم #جنگ را #آغاز کنم.
(تاریخ طبری ۳۲۹/۴)

چون امام به لشکر امویان نظر افکند، آنان را چون سیلی دید که به قتل و غارت و چپاول او کمر بسته‌اند.
پس به خدای اجابت‌کنندهء دعا توجه نمودند
و دستان مبارک‌شان را بلند کردند و فرمودند::

💠 خدایا تو در هر سختی مرا پناهی و در هر شدتی امید و در هر مصیبتی تو وسیله و اطمینان منی. چه بسیار کوشش‌ها که دل در آن به ضعف کشیده می‌شود و حیله‌ها به کاهش می‌رود و دوست در آن خوار می‌شود و دشمن در آن سرزنش می‌کند و من آن را به سوی تو نازل کردم و از آن تنها به تو شکایت نمودم و آن را روا شده یافتم. تویی صاحب هر نعمت من و دارندهء هر نیکی و سرانجام هر آرزو.


پ.ن:

تمام کسانی که حضرت را از حرکت به سوی عراق نهی می‌کردند و آینده را جز کشته‌شدن نمی‌دیدند،
با این حال بنا بر آنچه از پیامبر شنیده‌ بودند #وظیفه داشتند به یاری حضرت بروند و ایشان را تنها نگذارند و از ایشان دفاع نمایند؛
https://t.me/borrhan/36185

اینکه مردمان می‌دانستند حضرت در این حرکت به غلبهء ظاهری دست نمی‌یابد و حکومت را به دست نمی‌گیرد،
مجوزی برای ترک نصرت حضرت نیست.

لذا امام حسین علیه السلام به #عبدالله_بن_عمر ، که در هنگام خروج آن حضرت از مکه آمد و امام را به همراهی با گروه باطل دعوت کرد!
فرمودند: .... از خدا پروا کن و از یاری ما دست برمدار.
(اعیان الشیعه۲۱۲/۴)

تمام صحبت‌های حضرت در شب عاشورا و روز عاشورا از نصرت و یاری‌طلبی است؛

🔅هل من ناصر ینصرنی

در تمام این موارد مردم یقین دارند که امام کشته می‌شود، پس این نصرت و یاری یعنی چه؟

این امتحان الهی و تکلیفی است که از جانب خدا برای مردم تعیین شده است که حجت خدا را تنها نگذارند.

و این است جایگاه خاص اصحاب سالار شهیدان علیه‌السلام ، این ۷۲ تن انسان برگزیده تاریخ ،
که با #علم به #کشته شدن به #یاری آن حضرت شتافتند.

⁉️⁉️ هنگامی که موافق و مخالف ، دوست و دشمن سرانجام این سفر را کشته شدن می‌بینند؟
چگونه ممکن است مطلب بر خود حضرت پوشیده باشد؟

توجه به این آگاهی ، در انگیزهء حرکت آن حضرت دخیل است و بطلان باور کسانی است که خروج حضرت را #قیام برای #تشکیل_حکومت می‌دانند.

✔️ادامه دارد‌....

@borrhan
در این هنگام تیری به سوی او انداختند؛ حر بازگشت و در برابر امام ایستاد.

👈👈 امام علیه‌السلام تصمیم گرفتند که برای آخرین بار با عمر بن سعد ملاقات کرده، حجت نهایی را بر او تمام کنند تا برای او عذری نماند.
لذا او را فرا می‌خوانند و پس از نومیدی چنین فرمودند::

💠 ای عمر، تو چنین می‌اندیشی که مرا می‌کشی و این ناپاک زاده، حکومت ری و گرگان را به تو می‌دهد! به خدا سوگند که لذت آن را نخواهی یافت؛ این مطلبی است حتمی؛
هر چه می‌خواهی انجام بده که نه در دنیا و نه در آخرت به شادی نخواهی رسید. گویی سر تو را بر سر چوبدستی می‌بینم که کودکان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفته‌اند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۹- مقتل خوارزمی ج۲ص۸)



پ.ن :

#پیشگویی و خبر سیدالشهداء علیه‌السلام از آمدن #حجاج_بن_یوسف ثقفی و
خبر از عاقبت شوم عمر سعد را خواندید؟؟؟

❗️العجب ثم العجب، از تفکری که ادعا می‌کند امام حسین علیه السلام ، از آنجایی که علم به شهادت خود نداشته‌اند،
به انگیزه #تشکیل_حکومت ، #قیام فرمودند و به سمت کوفیان رفتند ولی امور آن گونه که آن حضرت می‌خواست پیش نرفت!
و برنامه امام برای تشکیل حکومت عملی نشد!


بسیاری از آثار روایات حدیثی و تاریخی دلالت واضح و روشن دارد که سیدالشهداء علیه‌السلام قبل از حرکت، در طول مسیر، قبل از خروج از مکه و پس از آن و در طف - یعنی کربلا - بارها و بارها از شهادت خود خبر داده‌اند،
در ادامه به برخی از این منابع اشاره خواهیم داشت....


✔️ادامه دارد....


@borrhan