#عاشورا (۶)
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛
چرا که فرمان یزید این بود:
یا بیعت یا سر آن حضرت!
و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها
-بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرمودهاند.
______________
#دومین_خطبه_امام_برای_سپاهاموی
هنگامی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام فرمود برای نماز عصر ، اذان بگویند.
سپس خود حضرت اقامه گفت و با آنها نماز خواند.
بعد از نماز به آنها توجه کرد؛ حمد خدا را به جای آورد و فرمود:
💠 و بعد...ای مردم اگر تقوای خدا را پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید، خداوند از شما راضیتر خواهد بود. ما اهل بیت محمد ، نسبت به این امر از این گروه - که مدعی آنچه از ایشان نیست و عمل کننده به ستم و جور در میان شما هستند - شایستهتریم. اگر با اکراه نسبت به ما و جهل به حق ما ، ابا نمودید و نظر شما غیر از آنی باشد که در نامهها و نوشتههایی به من رسید، من از شما منصرف خواهم شد.
حر بن یزید پاسخ داد::
به خدا نمیدانم این نامهها کدام است.
امام به عَقَبة بن سَمعان فرمود نامههای داخل دو کیسه را خارج کند.
او کاغذهای فراوانی را از دو کیسهء پر خارج کرد و در جلوی امام حسین علیه السلام پراکند.
حر گفت:
ما از آنها نیستیم که برای تو نامه نوشتهایم. به ما دستور دادهاند که از تو جدا نشویم مگر آنکه تو را به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.
امام حسین علیه السلام فرمود:
مرگ به تو از این مطلب نزدیکتر است.
سپس به اصحابش فرمود که برخیزند و سوار شوند و زنها را سوار نمودند؛
سپاه اموی مانعشان شدند ؛ امام به حر فرمودند:
-مادرت به عزایت بنشیند، چه میخواهی؟
-اگر هر کس دیگری از اعراب این را میگفت و در موقعیت تو بود، او را وانمیگذاشتم مگر آنکه نام مادرش را ببرم.اما چه کنم در مورد مادر تو، باید به بهترین وجه بگویم.
-چه میخواهی؟
-میخواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.
-سوگند به خدا که از تو پیروی نخواهم کرد.
-به خدا سوگند که تو را رها نخواهم کرد.
👈👈 و این مطلب ۳ بار تکرار شد و صحبت بین آن دو طولانی گشت.
حر به امام گفت:
من به کشتن تو امر نشدهام؛ آنچه به من دستور دادهاند این است که از تو جدا نشوم مگر اینکه تو را به کوفه ببرم.
اگر ابا داری، راهی را در پیش گیر که به کوفه نرسد و به مدینه نیز تو را نبرد. من نیز برای امیر عبیدالله بنویسم تا شاید خداوند سلامت را به جای ابتلا به کار تو ، روزیام سازد . این راه را بگیر و از قادسیه و عَذیب در قسمت چپ برو.
👈👈 امام حسین علیه السلام به اصحابشان فرمان دادند تا از سمت چپ حرکت کنند و حر هم با آنان به راه افتاد.
(مقتل الحسین/امین/۸۱ و تاریخ طبری ۲۹۸/۴)
〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن::
✍... علت ظاهری خروج آن حضرت از مدینه ، #ترک بیعت با چون یزیدی
و برای #حفظ نفْس بوده است و علت خروج آن حضرت از مکه، علاوه بر حفظ نفس و ترک بیعت با #یزید ،
محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا است.
به خاطر بسپارید که
امام حسین علیه السلام وظیفه ندارند که به پیمان شکنی کوفیان
- که به علم الهی آن را میدانند- ترتیب اثر دهند چرا که شأن امامتی آن حضرت ایجاب میکند نسبت به درخواستهای مردم بیاعتنا نباشد.
سفر آن حضرت از مکه به مدینه، و برخوردهای آن حضرت با دشمنان، جنبه #دفاعی دارد،
و به هیچ عنوان مبارزه به معنای #شروع جنگ و یا عنوان #انقلاب و یا #قیام (به معنای مصطلح امروز) و
یا انگیزه #تشکیل_حکومت ،
بر خروج آن حضرت از مدینه و آنگاه مکه منطبق #نیست.
هر چند اگر کوفیان به عهدشان وفادار بودند ، مقدمات تشکیل حکومت و جهاد با یزید مهیا میشد...
و البته که امام به پیمان شکنی کوفیان بیش از دیگران آگاه بودند.
✔️ادامه دارد....
@borrhan
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛
چرا که فرمان یزید این بود:
یا بیعت یا سر آن حضرت!
و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها
-بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرمودهاند.
______________
#دومین_خطبه_امام_برای_سپاهاموی
هنگامی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام فرمود برای نماز عصر ، اذان بگویند.
سپس خود حضرت اقامه گفت و با آنها نماز خواند.
بعد از نماز به آنها توجه کرد؛ حمد خدا را به جای آورد و فرمود:
💠 و بعد...ای مردم اگر تقوای خدا را پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید، خداوند از شما راضیتر خواهد بود. ما اهل بیت محمد ، نسبت به این امر از این گروه - که مدعی آنچه از ایشان نیست و عمل کننده به ستم و جور در میان شما هستند - شایستهتریم. اگر با اکراه نسبت به ما و جهل به حق ما ، ابا نمودید و نظر شما غیر از آنی باشد که در نامهها و نوشتههایی به من رسید، من از شما منصرف خواهم شد.
حر بن یزید پاسخ داد::
به خدا نمیدانم این نامهها کدام است.
امام به عَقَبة بن سَمعان فرمود نامههای داخل دو کیسه را خارج کند.
او کاغذهای فراوانی را از دو کیسهء پر خارج کرد و در جلوی امام حسین علیه السلام پراکند.
حر گفت:
ما از آنها نیستیم که برای تو نامه نوشتهایم. به ما دستور دادهاند که از تو جدا نشویم مگر آنکه تو را به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.
امام حسین علیه السلام فرمود:
مرگ به تو از این مطلب نزدیکتر است.
سپس به اصحابش فرمود که برخیزند و سوار شوند و زنها را سوار نمودند؛
سپاه اموی مانعشان شدند ؛ امام به حر فرمودند:
-مادرت به عزایت بنشیند، چه میخواهی؟
-اگر هر کس دیگری از اعراب این را میگفت و در موقعیت تو بود، او را وانمیگذاشتم مگر آنکه نام مادرش را ببرم.اما چه کنم در مورد مادر تو، باید به بهترین وجه بگویم.
-چه میخواهی؟
-میخواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.
-سوگند به خدا که از تو پیروی نخواهم کرد.
-به خدا سوگند که تو را رها نخواهم کرد.
👈👈 و این مطلب ۳ بار تکرار شد و صحبت بین آن دو طولانی گشت.
حر به امام گفت:
من به کشتن تو امر نشدهام؛ آنچه به من دستور دادهاند این است که از تو جدا نشوم مگر اینکه تو را به کوفه ببرم.
اگر ابا داری، راهی را در پیش گیر که به کوفه نرسد و به مدینه نیز تو را نبرد. من نیز برای امیر عبیدالله بنویسم تا شاید خداوند سلامت را به جای ابتلا به کار تو ، روزیام سازد . این راه را بگیر و از قادسیه و عَذیب در قسمت چپ برو.
👈👈 امام حسین علیه السلام به اصحابشان فرمان دادند تا از سمت چپ حرکت کنند و حر هم با آنان به راه افتاد.
(مقتل الحسین/امین/۸۱ و تاریخ طبری ۲۹۸/۴)
〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن::
✍... علت ظاهری خروج آن حضرت از مدینه ، #ترک بیعت با چون یزیدی
و برای #حفظ نفْس بوده است و علت خروج آن حضرت از مکه، علاوه بر حفظ نفس و ترک بیعت با #یزید ،
محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا است.
به خاطر بسپارید که
امام حسین علیه السلام وظیفه ندارند که به پیمان شکنی کوفیان
- که به علم الهی آن را میدانند- ترتیب اثر دهند چرا که شأن امامتی آن حضرت ایجاب میکند نسبت به درخواستهای مردم بیاعتنا نباشد.
سفر آن حضرت از مکه به مدینه، و برخوردهای آن حضرت با دشمنان، جنبه #دفاعی دارد،
و به هیچ عنوان مبارزه به معنای #شروع جنگ و یا عنوان #انقلاب و یا #قیام (به معنای مصطلح امروز) و
یا انگیزه #تشکیل_حکومت ،
بر خروج آن حضرت از مدینه و آنگاه مکه منطبق #نیست.
هر چند اگر کوفیان به عهدشان وفادار بودند ، مقدمات تشکیل حکومت و جهاد با یزید مهیا میشد...
و البته که امام به پیمان شکنی کوفیان بیش از دیگران آگاه بودند.
✔️ادامه دارد....
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#عاشورا (۸)
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
#نامه_ابنزیاد_به_حر
...کاروان امام به منزلگاه قصر بنیمقاتل رسیدند و شب در آنجا ماندند...
صبحگاهان پس از اقامه نماز صبح، با شتاب کاروان را حرکت دادند، اما حر مانع میشد؛
در این هنگام فرستادهء عبیدالله بن زیاد به نزد حر رسید و بر او سلام کرد و نامهء عبیدالله را به او داد. مضمون نامه چنین بود::
❌ اما بعد، چون این نامه به تو رسید، حسین را زیر نظر بگیر. فرستادهء من به تو میگوید که او را پیاده نکنی مگر در بیابانی که نه پناهگاهی داشته باشد و نه آب. به فرستادهام دستور دادهام که از تو جدا نشود تا اینکه خبر دستور انجام شده را برایم بیاورد. والسلام
(تاریخ طبری ۳۰۷/۴- کامل ۲۸۲/۳)
سپس حر به امام و یارانش گفت::
❌این نامهء عبیدالله بن زیاد است که به من دستور میدهد بعد از اینکه این نامه به دستم رسید، با تو به خشونت رفتار کنم، فرستادهاش از من جدا نمیشود مگر اینکه امرش را اجرا کنم.
👈👈👈 هر گاه امام میخواست با سوارانش حرکت کند، حر و افرادش مانع میشدند و به گِردَش میچرخیدند؛
این دو گروه به هم پرخاش میکردند؛ امام به حر فرمودند:
💠 آیا نگفتی که از راه دیگر رویم؟
حر گفت:
چرا، ولی عبیدالله در نامه به من دستور سختگیری نسبت به تو را داده و بر من مراقبی گمارده است.
جناب زهیر بن قین، به امام حسین علیه السلام گفت::
ای پسر رسول خدا ، به خدا سوگند که آینده را بدتر از این میبینم . جنگ با اینها برای ما سادهتر از جنگیدن با کسانی است که بعد با ما میجنگند.
امام حسین علیه السلام جواب فرمودند:
💠 من نبرد را شروع نخواهم کرد.
زهیر گفت:
پس ما را حرکت دهید تا در کربلا پیاده شویم که بر کنار فرات است و در آنجا باشیم. اگر جنگیدند با آنها میجنگیم و از خدا کمک میگیریم.
آنگاه امام علیهالسلام فرمودند:
💠 اللهم إني أعوذ بك من الكرب و البلاء
💠 خدایا، من از بلا و سختی به تو پناه میبرم.
سپس حرکت فرمود، در حالیکه حر راه را بر ایشان تنگ کرده ، مزاحم ایشان میشد.
روز پنجشنبه که با روز دوم محرم سال ۶۰ هجری مصادف بود، به کربلا رسیدند؛
امام سوال فرمود:
کربلا اینجاست؟
گفتند:
آری ، ای پسر پیامبر.
فرمودند:
💠 انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا.
💠 این موضع کرب و بلاست؛
پیاده شوید. اینجا اقامتگاه سواران ما، توقفگاه مسافرانمان ، محل قتل مردان و جایگاه ریزش خونهایمان است.
(تاریخ طبری ۳۰۸/۴)
👈👈👈 پس همه در یک طرف پیاده شدند.
حر و افرادش هم در سوی دیگر قرار گرفتند.
〰〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن:
اهل دقت پاسخ دهند::
به راستی، لغزشی که عدهای به آن مبتلا شدهاند و خروج حضرت از مدینه را تشکیل حکومت میدانند ، چگونه با سیره سیدالشهدا علیه السلام ، پرهیز از جنگ ، درخواست مکرر برای تغییر مسیر از جناب حر ، و کلمات آن حضرت از هنگام #خروج ایشان و در طول مسیر از مدینه تا کربلا ،
توجیه میشود؟؟؟
به راستی اگر حضرتش قصد تشکیل حکومت و یا بنای #قیام به معنای مصطلح امروز، را داشتند ، چرا قبل از آنکه والی مدینه بخواهد از حضرت بیعت بگیرد،
هیچ حرکتی از ایشان مشاهده نمیشود؟؟
و پس از آن چرا در طول اقامت چند ماهه آن حضرت در مکه، هیچ فعالیت خاصی از آن حضرت ثبت نشده؟؟
آیا این تاخیر در انجام وظیفه ، با شأن امام معصوم سازگاری دارد؟؟
📢 به سوالی که از آیت الله میلانی در این رابطه پرسیده اند دقت کنید:
❓سلام علیکم، سؤالی که ذهن بنده رو به خود مشغول کرده این است که چطور شد حسین (علیه السلام) در مقابل استبداد و کودتای #یزید ساکت ننشست و علیه او قیام کرد و شمشیر کشید ولی علی (علیه السلام) در برابر ظلم و دیکتاتوری و زورگویی خلفای راشدین نه شمشیر کشیدند نه به اهل مکه و مدینه و کوفه جهت یاری رساندن در جنگ نامه نوشتند و نه اصلا در فکر جنگ بودند؟
✅ بسمه تعالی
السلام علیکم
اشتباه همین است، حضرت امام حسین علیه السلام کودتا نکردند و شمشیر نکشیدند؛ بلکه مثل پدرشان فقط بیعت نکردند، و مورد غضب حکومت قرار گرفتند و شهید شدند.
✔️ ادامه دارد...
@borrhan
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
#نامه_ابنزیاد_به_حر
...کاروان امام به منزلگاه قصر بنیمقاتل رسیدند و شب در آنجا ماندند...
صبحگاهان پس از اقامه نماز صبح، با شتاب کاروان را حرکت دادند، اما حر مانع میشد؛
در این هنگام فرستادهء عبیدالله بن زیاد به نزد حر رسید و بر او سلام کرد و نامهء عبیدالله را به او داد. مضمون نامه چنین بود::
❌ اما بعد، چون این نامه به تو رسید، حسین را زیر نظر بگیر. فرستادهء من به تو میگوید که او را پیاده نکنی مگر در بیابانی که نه پناهگاهی داشته باشد و نه آب. به فرستادهام دستور دادهام که از تو جدا نشود تا اینکه خبر دستور انجام شده را برایم بیاورد. والسلام
(تاریخ طبری ۳۰۷/۴- کامل ۲۸۲/۳)
سپس حر به امام و یارانش گفت::
❌این نامهء عبیدالله بن زیاد است که به من دستور میدهد بعد از اینکه این نامه به دستم رسید، با تو به خشونت رفتار کنم، فرستادهاش از من جدا نمیشود مگر اینکه امرش را اجرا کنم.
👈👈👈 هر گاه امام میخواست با سوارانش حرکت کند، حر و افرادش مانع میشدند و به گِردَش میچرخیدند؛
این دو گروه به هم پرخاش میکردند؛ امام به حر فرمودند:
💠 آیا نگفتی که از راه دیگر رویم؟
حر گفت:
چرا، ولی عبیدالله در نامه به من دستور سختگیری نسبت به تو را داده و بر من مراقبی گمارده است.
جناب زهیر بن قین، به امام حسین علیه السلام گفت::
ای پسر رسول خدا ، به خدا سوگند که آینده را بدتر از این میبینم . جنگ با اینها برای ما سادهتر از جنگیدن با کسانی است که بعد با ما میجنگند.
امام حسین علیه السلام جواب فرمودند:
💠 من نبرد را شروع نخواهم کرد.
زهیر گفت:
پس ما را حرکت دهید تا در کربلا پیاده شویم که بر کنار فرات است و در آنجا باشیم. اگر جنگیدند با آنها میجنگیم و از خدا کمک میگیریم.
آنگاه امام علیهالسلام فرمودند:
💠 اللهم إني أعوذ بك من الكرب و البلاء
💠 خدایا، من از بلا و سختی به تو پناه میبرم.
سپس حرکت فرمود، در حالیکه حر راه را بر ایشان تنگ کرده ، مزاحم ایشان میشد.
روز پنجشنبه که با روز دوم محرم سال ۶۰ هجری مصادف بود، به کربلا رسیدند؛
امام سوال فرمود:
کربلا اینجاست؟
گفتند:
آری ، ای پسر پیامبر.
فرمودند:
💠 انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا.
💠 این موضع کرب و بلاست؛
پیاده شوید. اینجا اقامتگاه سواران ما، توقفگاه مسافرانمان ، محل قتل مردان و جایگاه ریزش خونهایمان است.
(تاریخ طبری ۳۰۸/۴)
👈👈👈 پس همه در یک طرف پیاده شدند.
حر و افرادش هم در سوی دیگر قرار گرفتند.
〰〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن:
اهل دقت پاسخ دهند::
به راستی، لغزشی که عدهای به آن مبتلا شدهاند و خروج حضرت از مدینه را تشکیل حکومت میدانند ، چگونه با سیره سیدالشهدا علیه السلام ، پرهیز از جنگ ، درخواست مکرر برای تغییر مسیر از جناب حر ، و کلمات آن حضرت از هنگام #خروج ایشان و در طول مسیر از مدینه تا کربلا ،
توجیه میشود؟؟؟
به راستی اگر حضرتش قصد تشکیل حکومت و یا بنای #قیام به معنای مصطلح امروز، را داشتند ، چرا قبل از آنکه والی مدینه بخواهد از حضرت بیعت بگیرد،
هیچ حرکتی از ایشان مشاهده نمیشود؟؟
و پس از آن چرا در طول اقامت چند ماهه آن حضرت در مکه، هیچ فعالیت خاصی از آن حضرت ثبت نشده؟؟
آیا این تاخیر در انجام وظیفه ، با شأن امام معصوم سازگاری دارد؟؟
📢 به سوالی که از آیت الله میلانی در این رابطه پرسیده اند دقت کنید:
❓سلام علیکم، سؤالی که ذهن بنده رو به خود مشغول کرده این است که چطور شد حسین (علیه السلام) در مقابل استبداد و کودتای #یزید ساکت ننشست و علیه او قیام کرد و شمشیر کشید ولی علی (علیه السلام) در برابر ظلم و دیکتاتوری و زورگویی خلفای راشدین نه شمشیر کشیدند نه به اهل مکه و مدینه و کوفه جهت یاری رساندن در جنگ نامه نوشتند و نه اصلا در فکر جنگ بودند؟
✅ بسمه تعالی
السلام علیکم
اشتباه همین است، حضرت امام حسین علیه السلام کودتا نکردند و شمشیر نکشیدند؛ بلکه مثل پدرشان فقط بیعت نکردند، و مورد غضب حکومت قرار گرفتند و شهید شدند.
✔️ ادامه دارد...
@borrhan
Telegram
attach 📎