[ کانال برهان ]
11.2K subscribers
23K photos
1.83K videos
742 files
13.1K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌿 بدرالدین حسون ، مفتی اعظم سوریه از حضرت زینب سلام الله علیها و اهل‌البیت(سلام الله علیهم)می‌گوید...

#آیه_تطهیر #آیه_مودت

@borrhan
💛 عظمت و جلالتِ خلقت و نورانیت و طینت حوراء انسیه زینب الکبری علیها‌السلام

رسول رحمت صلی الله علیه و آله فرمودند:

بدرستیکه هر پیمبری #خانواده‌ای دارد که به آن تعلق دارد، الا #فرزندان_فاطمه (حسن، حسین، محسن ، زینب، و امّ کلثوم علیهم‌السلام) که من ولی - سرپرست - و خانواده آنها هستم ؛
آنها #اهل_بیت من از عترت من هستند ، آنها از #طینت و خمیره ذات من آفریده شده اند ،
وای بر کسی که فضل آنها را انکار کند ،
هر کسی که آنها را دوست بدارد، خدا را دوست داشته هر کسی که آنها را دشمن بدارد، خدا را دشمن داشته است.

إن لكل نبی عصبة ینتمون إلیها إلا ولد فاطمة فأنا ولیهم وأنا عصبتهم، وهم عترتى خلقوا من طینتی، وویل للمكذبین بفضلهم، من أحبهم أحبه الله، ومن أبغضهم أبغضه الله.

- بشارة المصطفى 47.
- بحار 104/23
http://lib.eshia.ir/71860/23/104

@borrhan
آرامگاه_عقیله_بنی‌هاشم؛کانال_برهان.pdf
4.2 MB
#دانلود_کتاب

عنوان: آرامگاه عقیله بنی هاشم
🖊 مولف: شیخ محمد الحسنین السابقی

این‌کتاب نتیجه تحقیق و پژوهشی درباره #محل_دفن و #زیارتگاه بانوی بزرگوار، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، است. این موضوع در قرن اخیر، در نتیجه توجه روزافزون زائران مسلمان به زیارت دو مرقد منسوب به ایشان در حومه دمشق و قاهره، مورد توجه برخی از پژوهشگران بوده است.
این تحقیق که برای نخستین بار در سال 1399 قمری منتشر شده است را شاید بتوان گسترده ­ترین پژوهش در این زمینه دانست.

⬅️ پاسخ اجمالی درباره مدفن حضرت زینب کبری سلام الله علیها در:
https://t.me/borrhan/31413

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#شعائر_مقدسه_ی_حسینیه
#ادعیه

سر شکستن حضرت زینب سلام الله علیها برای امام حسین علیه السلام

💢▪️

💠 فإذا هم أتوا بالرءوس يقدمهم رأس الحسين عليه السلام وهو رأس زهري قمري أشبه الخلق برسول الله صلى الله عليه واله ولحيته كسواد السبج قد انتصل منها الخضاب ووجهه دارة قمر طالع والرمح تلعب بها يمينا وشمالا فالتفتت زينب فرأت رأس أخيها فنطحت جبينها بمقدم المحمل حتى رأينا الدم يخرج من تحت قناعها وأومأت إليه بخرقة [ بحرقة ] وجعلت تقول ـ

يا هلالا لما استتم كمالا

غاله خسفه فأبدا غروبا ...

📕بحارالأنوار، جلد ۴۵، صفحه ۱۱۵
http://lib.eshia.ir/11008/45/115

اسکن روایت(صورة الکتاب):
🌐yon.ir/3mox

📕مستدرک سفینه البحار، جلد ۴، صفحه ۵ـ۶

اسکن روایت(صورة الکتاب):
🌐yon.ir/68DJ

☝🏼️ترجمه:
سرهای مقدس را آوردند. در حالی که سر مبارک امام حسین علیه السّلام مانند ماه تابان ، پیش روی آن ها و شبیه ترین خلق به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم بود. محاسن مبارک ، سیاه و قدری از خضاب بیرون آمده بود و صورت آن حضرت مانند گِردی ماهی که طلوع کرده بود بر روی نیزه به این سو و آن سو می‌چرخید در این هنگام :

پس زینب متوجه شد و سر برادرش را دید. پس پیشانی اش را به لبۀ محمل کوبید تا آنجائی که دیدم خون را که از زیر مقنعه اش خارج می شد و با سوز دل اشاره به سر مبارک نموده و فرمودند:

ای ماه نو! چون به کمال رسیدی ، خسوف تو را فرا گرفت و پنهان شدی.

------------------------

1⃣ استفتاء از آیت الله روحانی در مورد این روایت سر به كجاوه زدن حضرت زينب(سلام الله علیها)

سوال20: آيا اين روايت كه بيان مى دارد حضرت زينب(عليها السلام) سر مبارك خود را به چوب كجاوه زدند و خون از زير نقاب حضرت جارى شد، روايت درستى مى باشد؟
پاسخ:
باسمه جلت اسمائه؛
بله. اين روايت #بدون_شك معتبر مى‌باشد.
http://www.rohani.ir/fa/print/news/886

http://www.rohani.ir/istefta-1166.htm

https://t.me/borrhan/36382

2⃣ خود علامه مجلسی هم فرموده که این روایت را در برخی #کتب_معتبره دیده است::

⚫️ أقول رأيت في بعض الكتب المعتبرة روي مرسلا عن #مسلم_الجصاص قال : دعاني ابن زياد لإصلاح دار الإمارة بالكوفة
http://lib.eshia.ir/11008/45/114

3⃣ مانند همین عبارت در زیارت مفجعه حضرت زینب سلام الله علیها نیز آمده است :

👈السَّلامُ عَلَیْکِ یامَنْ نَطَحَتْ جَبینَها بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ اِذا رَٵَتْ رَٵْسَ سَیِّدِ الشُهَداءِ وَسالَ الدَّمُ مِنْ مَحْمِلِها بِحَیْثُ یَری مِنْ حَوْلِهَا الْاعْداءٌ اَلسَلامُ عَلَیْکِ یا تالِیَ الْمَعصُوم

متن زیارت مفجعه حضرت زینب سلام الله علیها هم همان عبارت حدیث مسلم جصاص را آورده
و جالب آنکه در ادامه در بیان عظمت حضرت زینب کبری سلام الله علیها در متن زیارت آمده است :
یا تالی المعصوم
ای همتراز معصوم

که بسیار حرف در این دو کلمه است و عقل حیران این مقام ....



صلی الله علیك يااباعبدالله...

🆑 @borrhan
#مژده
#مژده

به درخواست یکی از کاربران محترم برهان ، فردا پاسخ بسیار جامعی در کانال ، در پاسخ به این شبهه قرار خواهد گرفت::

⁉️آیا امیرالمومنین علی علیه السلام و حسنین علیهما السلام در نزاع منجر به قتل عثمان ، او را یاری نمودند و از او دفاع کردند؟

@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پاسخ_به_شبهات
#روابط امیرالمومنین با خلفا (۴۷)
#قتل_عثمان

⁉️‼️پاسخ به سوال یکی از کاربران محترم برهان در خصوص عملکرد امیرالمومنین علی علیه السلام در هنگام قتل عثمان و اینکه آیا ایشان از عثمان دفاع نموده و حسنین علیهما السلام را برای یاری عثمان راهی نمودند؟

▪️🔹

علامه امینی رضوان الله علیه در کتاب شریف و گرانسنگ #الغدیر در پاسخ به همین شبهه و ادعای #دروغین دفاع امیرالمومنین علی علیه السلام از عثمان می‌نویسند:

⬇️ ومما ثبت من أحوال هؤلاء الذين زعموا أنهم بعثوا أبنائهم للدفاع عن عثمان، وأنهم لم يفتأوا مناوئين له إلى أن قتل وبعد مقتله إلى أن قبر في أشنع الحالات، أما علي أمير المؤمنين فمن المتسالم عليه أنه لم يحضر مقتل الرجل في المدينة فضلا عن دخوله عليه قبيل ذلك واستيذانه منه للذب عنه وبعد مقتله وبكاءه عليه وصفعه ودفعه وسبه ولعنه وحواره حول الواقعة، قال الهيثمي في مجمع الزوائد ۷: ۲۳۰ ردا علي حديث: الظاهر أن هذا ضعيف لأن عليا لم يكن بالمدينة حين حصر عثمان ولا شهد قتله .

🔹 در روایات دروغین و ساختگی آمده است که امیر المومنین حسنین را امر کرد بروند به خانه عثمان و از او محافظت کنند. بعد از اینکه امام دید عثمان کشته شده حسنین را توبیخ کرد و دستش را بالا برد و امام مجتبی را زد و به سینه سید شهدا هم لطمه دیگری وارد کرد و فرزند طلحه را فحش داد و دیگری را لعن کرد و گفت عثمان بر حق بود و در بهشت است و قاتلانش در جنهم!
علامه امینی در ادامه می‌گوید: هیثمی در مجمع زوائد جلد ۷، صفحه ۲۳۰ می‌گوید: این خبر ضعیف است، زیرا اصلا علی (علیه السلام) در زمان #حصر_عثمان در #مدینه نبود.

📚 الغدیر، جلد ۹، صفحه ۲۷۹

📃 اسکن کتاب:
🌐 http://bit.ly/2gUdpbu
📃 پوستر:
🌐 http://bit.ly/2wQRZpw


‼️ جالب است بدانید کسانی که قائل به دفاع امیرالمومنین علی علیه السلام از عثمان هستند ، به این روایت موهن و توهین آمیز که جایی در کتب شیعه ندارد
و تنها در کتب اهل تسنن آمده و آنان نیز به دروغین بودنش اعتراف دارند ،
برای اثبات وحدت امیر المومنین علیه السلام با غاصبین خلافت استناد می‌کنند آن هم به قیمت توهین به مقام امیر المومنین و حسنین علیهم السلام !!!


👥👥👥این روایت را فقط بلاذری در انساب الاشراف و ابن شبه نمیری در تاریخ المدینة و ابن عبد ربه در العقد الفرید نقل کرده اند و همانگونه بیان شد در کتب شیعه اثری از آن نیست
و نمی‌تواند برای شیعیان حجت باشد.

اما جالب است بدانید همین روایت حتی در کتب اهل سقیفه هم سند معتبری ندارد.

در ابتدا به متن و ترجمه روایت دقت کنید:::

《1》
🔖 متن روایتی که در کتب اهل سقیفه آمده:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یُوسُفَ بْنِ سُلَیْمَانَ، وَأَحْمَدُ بْنُ مَنْصُورٍ الرَّمَادِیُّ، قَالا: حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارِ بْنِ نُصَیْرٍ، قال: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ سُمَیْعٍ الْقُرَشِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی ابْنُ أَبِی ذِئْبٍ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیِّبِ، قَالَ: أَشْرَفَ عُثْمَانُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى النَّاسِ وَهُوَ مَحْصُورٌ فَقَالَ: أَفِیکُمْ عَلِیٌّ؟ قَالُوا: لا. قَالَ: أَفِیکُمْ سَعْدٌ؟ قَالُوا: لا. فَسَکَتَ، ثُمَّ قَالَ: أَلا أَحَدَ یُبَلِّغُ مَاءً؟ فَبَلَغَ ذَلِکَ عَلِیًّا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، فَبَعَثَ إِلَیْهِ بِثَلاثِ قِرَبٍ مَمْلُوءَةٍ، فَمَا کَادَتْ تَصِلُ إِلَیْهِ حَتَّى جُرِحَ فِی سَبَبِهَا عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِی بَنِی هَاشِمٍ وَمَوَالِی بَنِی أُمَیَّةَ حَتَّى وَصَلَتْ إِلَیْهِ. وَبَلَغَ عَلِیًّا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ عُثْمَانَ یُرَادُ قَتْلُهُ، فَقَالَ: إِنَّمَا أَرَدْنَا مِنْهُ مَرْوَانَ، فَأَمَّا قَتْلُهُ فَلا، وَقَالَ لِلْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ: اذهبا بنفسیکما حتى تقوما على باب دار عثمان فلا تدعا واحدا یصل إلیه. وبعث الزبیر ابنه وبعث طلحة ابنه على کره منه، وبعث عدة من أصحاب محمد أبناءهم یمنعون الناس أَنْ یَدْخُلُوا عَلَى عُثْمَانَ، وَیَسْأَلُونَهُ إِخْرَاجَ مَرْوَانَ، فَلَمَّا رَأَى ذَلِکَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ وَرَمَى النَّاسُ فِیهِمْ بِالسِّهَامِ حَتَّى خُضِّبَ الْحَسَنُ بِالدِّمَاءِ عَلَى بَابِهِ، وَأَصَابَ مَرْوَانَ سَهْمٌ وَهُوَ فِی الدَّارِ، وَخُضِّبَ مُحَمَّدُ بْنُ طَلْحَةَ، وَشُجَّ قَنْبَرٌ. وَخَشِیَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ أَنْ یَغْضَبَ بَنُو هَاشِمٍ لِحَالِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ فَأَخَذَ بِیَدِ رَجُلَیْنِ، وَقَالَ لَهُمَا: إِنْ جَاءَتْ بَنُو هَاشِمٍ فَرَأَوُا الدِّمَاءَ عَلَى وَجْهِ الْحَسَنِ کَشَفُوا النَّاسَ عَنْ عُثْمَانَ، وَبَطَلَ مَا تُرِیدَانِ، وَلَکِنْ مُرَّا بِنَا حَتَّى نَتَسَوَّرَ عَلَیْهِ الدَّارَ، فَنَقْتُلَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَعْلَمَ بِنَا أَحَدٌ. فَتَسَوَّرَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ وَصَاحِبَاهُ مِنْ دَارِ رَجُلٍ مِنَ الأَنْصَارِ حَتَّى دَخَلُوا عَلَى عُثْمَانَ، وَمَا یَعْلَمُ أَحَدٌ مِمَّنْ کَانَ مَعَهُ ؛ لأَنَّ کُلَّ مَنْ کَانَ مَعَهُ کَانَ فَوْقَ الْبُیُوتِ، فَلَمْ یَکُنْ مَعَهُ إِلا امْرَأَتُهُ. فَقَالَ لَهُمَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ: مَکَانَکُمَا حَتَّى أَبْدَأَ بِالدُّخُولِ، فَإِذَا أَنَا خَبَطْتُهُ فَادْخُلا فَتُوجِئَاهُ حَتَّى تَقْتُلاهُفَدَخَلَ مُحَمَّدٌ فَأَخَذَ بِلِحْیَتِهِ، فَقَالَ لَهُ عُثْمَانُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ " أَمَا وَاللَّهِ لَوْ رَآکَ أَبُوکَ لَسَاءَهُ مَکَانُکَ مِنِّی ". فَتَرَاخَتْ یَدُهُ، وَحَمَلَ الرَّجُلانِ عَلَیْهِ فَوَجَآهُ حَتَّى قَتَلاهُ، وَخَرَجُوا هَارِبِینَ مِنْ حَیْثُ دَخَلُوا، وَصَرَخَتِ امْرَأَتُهُ فَلَمْ یُسْمَعْ صُرَاخُهَا لِمَا فِی الدَّارِ مِنَ الْجلَبَةِ، فَصَعَدَتِ امْرَأَتُهُ إِلَى النَّاسِ فَقَالَتْ: إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ قُتِلَ. َدَخَلَ الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ وَمَنْ کَانَ مَعَهُمَا فَوَجَدُوا عُثْمَانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ مَذْبُوحًا فَانْکَبُّوا عَلَیْهِ یَبْکُونَ، وَخَرَجُوا، وَدَخَلَ النَّاسُ فَوَجَدُوهُ مَقْتُولا، وَبَلَغَ عَلِیًّا الْخَبَرُ وَطَلْحَةَ وَالزُّبَیْرَ وَسَعْدًا وَمَنْ کَانَ بِالْمَدِینَةِ، فَخَرَجُوا، وَقَدْ ذَهَبَتْ عُقُولُهُمْ لِلْخَبَرِ الَّذِی أَتَاهُمْ، حَتَّى دَخَلُوا عَلَیْهِ فَوَجَدُوهُ مَذْبُوحًا، فَاسْتَرْجَعُوا. وَقَالَ عَلِیٌّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ لابْنَیْهِ: کَیْفَ قُتِلَ وَأَنْتُمَا عَلَى الْبَابِ؟ وَلَطَمَ الْحَسَنَ وَضَرَبَ الْحُسَیْنَ، وَشَتَمَ مُحَمَّدَ بْنَ طَلْحَةَ، وَلَعَنَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الزُّبَیْرِ، وَخَرَجَ وَهُوَ غَضْبَانُ یَرَى أَنَّ طَلْحَةَ أَعَانَ عَلَى مَا کَانَ مِنْ أَمْرِ عُثْمَانَ فَلَقِیَهُ طَلْحَةُ، فَقَالَ: مَا لَکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ ضَرَبْتَ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ؟ فَقَالَ: عَلَیْکَ لَعْنَةُ اللَّهِ أَلا یَسُوءُنِی ذَلِکَ یُقْتَلُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ، رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ بَدْرِیٌّ لَمْ تَقُمْ عَلَیْهِ بَیِّنَةٌ وَلا حُجَّةٌ ! ! فَقَالَ طَلْحَةُ: لَوْ دَفَعَ إِلَیْنَا مَرْوَانَ لَمْ یُقْتَلْ. فَقَالَ عَلِیٌّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: لَوْ أَخْرَجَ إِلَیْکُمْ مَرْوَانَ لَقُتِلَ قَبْلَ أَنْ تَثْبُتَ عَلَیْهِ حُکُومَةٌ

《2》
ترجمه:

از سعید بن مسیب نقل شده است که عثمان در زمانی که محاصره بود، از بلندی خانه با مردم سخن گفت و سؤال کرد: آیا در میان شما علی هست؟ گفتند: خیر. گفت: آیا در میان شما سعد هست؟ گفتند: خیر. پس ساکت شد. سپس گفت: آیا در شما کسی نیست که به ما آب برساند؟ این خبر به گوش علی علیه السلام رسید؛ پس سه مشک را که پر از آب بود، فرستاد، آب به عثمان نرسید مگر این که تعدادی از غلامان بنی هاشم و غلامان بنی امیه برای رساندن آن زخمی شدند.
و خبر به علی علیه السلام رسید که آن‌ها قصد کشتن عثمان را دارند؛ پس گفت: ما از او مروان را می‌خواهیم؛ ولی قصد کشتن او را نداریم، به حسن و حسین علیهما السلام فرمود: بروید و بر در خانه عثمان بایستید، اجازه ندهید که دست کسی به او برسد. زبیر پسرش را فرستاد، طلحه نیز پسرش را فرستاد ؛ با این که پسر طلحه از این کار ناراحت بود. عده‌ای اصحاب محمد (صلی الله علیه و آله) نیز فرزندانشان را فرستاند تا اجازه ندهند مردم به خانه عثمان وارد شوند و از او بخواهند که مروان را بیرون کند، محمد بن ابی بکر نظاره‌گر بود و دید که مردم به سوی آن‌ها تیر اندازی کرند؛ تا جائی که حسن علیه السلام با خون‌ها در درِ خانه رنگین شد، مروان در داخل خانه تیر خورد، محمد بن طلحه از خون رنگین شد، سر #قنبر شکست، محمد بن أبی‌بکر ترسید که بنی هاشم به خاطر وضعیت حسن و حسین (علیهما السلام) خشمگین شوند، به همین سبب دست آن دو نفر را گرفت و به آن‌ها گفت: اگر بنی هاشم بیایند و خون را در صورت حسن علیه السلام ببینند ناراحت شوند؛ جلوی مردم را از رسیدن به عثمان خواهند گرفت و شما به هدفتان نخواهید رسید، پس بیاید با من بروید تا از دیوار بالا برویم و او را بکشیم، بدون این که کسی خبردار شود، پس محمد بن ابی بکر و دو همراهش از دیوار خانه مردی از انصار بالا رفتند و وارد خانه عثمان شدند، هیچ یک از همراهان عثمان نمی‌دانستند که آن‌ها داخل خانه هستند، زیرا تمام همراهان او بالای بام بودند و تنها همسر عثمان در آن جا بود، محمد بن ابی بکر به دو همراهش گفت: شما سرجایتان بایستید تا اول من وارد شوم، وقتی من او را زیر دست پا گرفتم و کتک زدم، شما وارد شوید و بیایید تا او را بزیند تا کشته شود. پس محمد بن ابی بکر داخل شد و ریش عثمان را گرفت، عثمان به او گفت: به خدا سوگند اگر پدرت تو را می‌دید به خاطر این کاری که با من میکنی از غصه می‌مرد، محمد از او دست کشید، آن دو نفر حمله کردند آن قدر عثمان را زدند تا او را کشتند، و از همان راهی که آمده بودند، در حالی که ترسیده بودند، فرار کردند، همسر عثمان فریاد کشید، اما به خاطر سر و صدایی که در خانه بود، کسی صدای او را نشنید، همسر عثمان پیش مردم رفت و گفت: امیر المؤمنین کشته شد، پس حسن و حسین علیهما السلام و همراهان آن‌ها وارد شدند و عثمان را ذبح شده دیدند، صورت خود را چرخاندند و برای عثمان گریه کردند و خارج شدند، مردم وارد خانه شدند و عثمان را دیدند که کشته شده. خبر به گوش علی علیه السلام طلحه، زبیر، سعد و سایر مردم مدینه رسید، پس خارج شدند، به صورتی که از شنیدن این خبر عقلشان را از دست داده بودند، وارد خانه عثمان شدند و او را ذبح شده دیدند؛ پس «انا لله وإنا الیه راجعون» گفتند. علی به دو فرزندش گفت: چگونه کشته شد؛ در حالی که شما جلوی در بودید؟ حسن را سیلی و حسین را کتک زد، محمد بن طلحه را فحش داد و عبد الله بن زبیر را لعنت کرد. علی علیه السلام از خانه خارج شد در حالی که بسیار عصبانی بود، فکر می‌کرد که طلحه در کشتن عثمان همکاری کرده است؛ طلحه با آن حضرت روبرو شد و گفت: چه شده تو را ای ابو الحسن که حسن و حسین را کتک زده‌اید؟ علی علیه السلام گفت: لعنت خدا بر تو، چرا ناراحت نباشم، در حالی که امیر المؤمنین کشته شده، او یکی از یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود و از حاضران در جنگ بدر بود، بی هیچ دلیل و برهانی او را کشتند. طلحه گفت: اگر مروان را به ما می‌داد، کشته نمی‌شد. علی علیه السلام گفت: اگر مروان را به شما تحویل می‌داد، قبل از این که حکومتش تثبیت و وارد خانه‌اش شود، کشته می‌شد.

📕تاریخ المدینة المنورة، جلد ۲، صفحه ۳۰۱، طبع دارالکتب العلمیة
📕العقد الفرید، جلد ۴، صفحه ۲۷۳، طبع دار احیاء التراث العربی
📕انساب الاشراف، جلد ۵، صفحه ۵۵۹، طبع دارالفکر


همان طور که دیدید در این روایت دروغین که ساخته اموی هاست به شدت به ساحت حضرت امام امیرالمومنین علی و حسنین علیهم صلوات الله الاجمعین و جناب #محمد_بن_ابوبکر رضوان الله علیه فرزند خوانده امیر المومنین اهانت شده است.

در ادامه به بررسی رجالی روایت خواهیم پرداخت و ادله دیگر را نیز بررسی خواهیم نمود.

《3》
🔍🔍 بررسی رجالی روایت


1⃣ نکته اول ضعف سند روایت:

اشکال اصلی در سند این روایت، در محمد بن عیسی بن سمیع است که توسط تعدادی از علمای اهل سنت تضعیف شده و گفته‌اند که او در سند این روایت تدلیس کرده است، روایتی را که از یک فرد ضعیف شنیده، آن را به ابن ابی ذئب نسبت داده تا ضعف روایت را بپوشاند.

نمیری بعد از نقل روایت می گوید:

وَهَذَا حَدِیثٌ کَثِیرُ التَّخْلِیطِ، مُنْکَرُ الإِسْنَادِ لا یُعْرَفُ صَاحِبُهُ الَّذِی رَوَاهُ عَنِ ابْنِ أَبِی ذِئْبٍ، وَأَمَّا ابْنُ أَبِی ذِئْبٍ وَمَنْ فَوْقَهُ فَأَقْوِیَاءُ

👈 این حدیثی است که راست و دروغ قاطی شده است، سند آن غیر قابل پذیرش است، راوی که از آن را از ابی ذئب نقل کرده، شناخته شده نیست، اما ابی ذئب و راویان بالاتر از او قوی هستند

📒 تاریخ المدینة المنورة، جلد ۲، صفحه ۳۰۱، طبع دارالکتب العلمیة

ابراهیم بن محمد طرابلسی، نام محمد بن عیسی بن سمیع، را در زمره مدلسان آورده و تصریح کرده است که او این روایت را ابن ابی ذئب نشنیده، بلکه آن را از شخص دیگری که ضعیف بوده شنیده است:

د س ق محمد بن عیسى بن سمیع ذکر بن حبان ک انه روى حدیث مقتل عثمان عن بن أبی ذئب ولم سمعه منه إنما سمعه عن إسماعیل بن یحیى أحد الضعفاء عنه وکذلک قال صالح بن محمد وغیره

محمد بن عیسی بن سمیع، ابن حبان گفته که او روایت کشتن عثمان را از ابن ابی ذئب نقل کرده، در حالی که روایت را از او نشنیده، بلکه آن را از اسماعیل بن یحیی که یکی از ضعیفان است شنیده است، همین سخن را صالح بن محمد و دیگران نیز گفته‌اند.

📒 التبیین لأسماء المدلسین، جلد ۱، صفحه ۱۹۳، طبع موسسة الریان

📌 جالب است که بزرگان اهل سنت، تدلیس را برادر دروغ دانسته‌اند و آن را به شدت مذمت کرده‌اند:

👤خطیب بغدادی درباره حکم تدلیس میگوید:

سمعت الشافعی یقول قال شعبة بن الحجاج التدلیس أخو الکذب ... قال ثنا غندر قال سمعت شعبة یقول: التدلیس فی الحدیث أشد من الزنا ولأن أسقط من السماء أحب الی من ان ادلس... سمعت المعافى یقول سمعت شعبة یقول لأن أزنی أحب الی من ادلس... سمعت الحسن بن علی یقول سمعت أبا أسامة یقول خرب الله بیوت المدلسین ما هم عندی الا کذابون

از شافعی شنیدیم که میگفت: شعبة بن حجاج گفت: تدلیس ، برادر دروغ است. غندر می‌گوید: از شعبه شنیدم که می گوید: تدلیس در حدیث بدتر از زنا است ، اگر من از آسمان سقوط کنم ، برایم بهتر است از این که تدلیس کنم. از شعبه شنیدم که میگفت: اگر من زنا کنم ، برایم بهتر از این است که تدلیس کنم. از ابا اسامه شنیدم که میگفت: خدا خانه مدلیسن را خراب کند، آن‌ها در نزد من دروغگویانی بیش نیستند.

📒الکفایة فی علم الروایة، جلد ۱، صفحه ۳۵۵، طبع المکتبة العلمیة

👈👈 بنابراین، محمد بن عیسی بن سمیع، یکی از مدلسین بوده و این روایت را که از یکی از ضعفا شنیده ، به دروغ به ابن أبی ذئب نسبت داده تا ضعف سندی آن را بپوشاند;

در نتیجه قضیه آب آوردن امیرالمومنین علیه السلام برای عثمان، دفاع بنی هاشم، امام حسن و امام حسین علیهما السلام از عثمان، زخمی شدن امام حسن در دفاع از عثمان و ... همگی دروغ هستند؛
و بی شک این روایت از ساخته های بنی امیه برای پایین آوردن شأن امیرالمومنین و سبطین علیهم السلام و بالا بردن عثمان است.

《4》
طبق ادله بالا ، نه تنها ، هیچ دلیل و مدرک موجهی برای دفاع مولا از عثمان وجود ندارد ، بلکه زمانی که ، به منابع مخالفین رجوع می‌کنیم ، می‌بینیم که حتی از مولا درخواست کردند که از عثمان دفاع کنند مولا جواب رد به آنها دادند و تنها کسی را که فرمودند در امان من است همسر عثمان است؛

👤 ابن شبه نميري در تاريخ المدينة ۲۱۹/۲ مي‌نويسد:

⚫️ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ، قال: حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ الْمَاجِشُونِ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي، أَنَّ أُمَّ حَبِيبَةَ زَوْجَ النَّبِيِّ (ص) وَرَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا حِينَ حُصِرَ عُثْمَانُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ حُمِلَتْ حَتَّى وُضِعَتْ بَيْنَ يَدَيْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فِي خِدْرِهَا وَهُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ، فَقَالَتْ: " أَجِرْ لِي مَنْ فِي الدَّارِ ". قَالَ: نَعَمْ إِلا نَعْثَلا وَشَقِيًّا، قَالَتْ: " فَوَاللَّهِ مَا حَاجَتِي إِلا عُثْمَانُ، وَسَعِيدُ بْنُ الْعَاصِ ". قَالَ: مَا إِلَيْهِمَا سَبِيلٌ. قَالَتْ: " مَلَكْتَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ فَأَسْجِحْ "، قَالَ: أَمَا وَاللَّهِ مَا أَمَرَكِ اللَّهُ وَلا رَسُولُهُ.

⚫️ ماجشون روايت کرده است که ام حبيبه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هنگامي که عثمان در محاصره بود در ميان حجابش به نزد علي (عليه السلام) آمده در حاليکه ايشان بالاي منبر بودند و گفت : کساني را که در خانه (عثمان) هستند در پناه من قرار ده ؛ ايشان فرمودند : غير از #نعثل (پيرمرد يهودي و کنايه از عثمان) و شقی (کنايه از سعيد بن العاص) . ام حبيبه گفت : مقصود اصلي من همان دو است ؛ ايشان گفتند : آن دو را نمي‌تواني آزاد کني، ام حبيبه گفت: پسر ابوطالبى ، حال كه غالب آمدى گذشت كن‏،
اميرمؤمنان فرمود: به خدا سوگند ، خدا و رسولش به تو چنين دستوری نداده‌اند.

http://shiaonlinelibrary.com/%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A8/3464_%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AF%D9%8A%D9%86%D8%A9-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%B4%D8%A8%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%86%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%8A-%D8%AC-%D9%A4/%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A9_20

( پ.ن :: این روایت از باب الزام بیان گردید ، و الا مورد قبول ما نیست و آن را از جعلیات مکتب خلفا می‌دانیم ،
چرا که اولا در هنگام قتل عثمان، امیرالمومنین در مدینه نبوده‌اند و ثانیا بر منبر بودن امیرالمومنین علی در زمان عثمان ، گاف سنگین جاعل این روایت است!🙂)


🔖 ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که
جدای از اینکه مولا امان به عثمان ندادند باید عرض کنیم بعد از قتل عثمان،
حتی مولا عثمان را به مسلمانی هم قبول نداشتند !
لذا جنازه عثمان ٣ روز در زباله دانی مانده بود و ایشان اقدامی برای دفن او نکردند؛
بعد از بیعت با امام علیه السلام، اوضاع آرام شد. در آن وقت بنی امیه دور هم جمع شدند؛
و دسته جمعی او را در همان «حش کوکب» یعنی جائی که روی زمین افتاده بود، در قبرستان یهودیان ، چال کردند.

نه مراسمی، نه ذکری!

⬇️قتل عثمان رضي الله عنه، فأقام مطروحا على كناسة بني فلان ثلاثا .

وقتی عثمان کشته شد جنازه او ۳ روز در زباله دانی فلان فلک زده ای باقى ماند !!

📗مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، 95/9

⬇️حدثنا عبد الملك بن الماجشون، عن مالك، قال: لما قتل عثمان رضى الله عنه ألقى على المزبلة ثلاثة أيام، فلما كان من الليل أتاه اثنا عشر رجلا، فيهم حويطب بن عبد العزى، و حكيم بن حزام. و عبد الله بن الزبير، و جدّى، فاحتملوه، فلما صاروا به إلى المقبرة ليدفنوه ناداهم قوم من بنى مازن: و الله لئن دفنتموه هنا لنخبرنّ الناس غدا، فاحتملوه، و كان على باب، و إنّ رأسه على الباب ليقول: طق طق، حتى صاروا به إلى حشّ كوكب، فاحتفروا له،و كانت عائشة بنت عثمان رضى الله عنهما معها مصباح في جرة، فلما أخرجوه ليدفنوه صاحت، فقال‏ لها ابن الزبير: و الله لئن لم تسكتى لأضربنّ الّذي فيه عيناك، قال: فسكتت فدفن‏.

📕الاستيعاب 1047/3

...عثمان کشته شد؛ پس جنازه او 3 روز در مزبله دانى فلان شخص باقى ماند، 12 نفر که در میان آن‌ها مالک‌أبى‌عامر، حویطب‌بن‌عبد‌العزى، حکیم‌بن‌حزام، عبدالله‌بن‌زبیر و عائشه‌دختر‌عثمان، حاضر بودند، براى دفن عثمان آمدند.آن‌ها چراغى به همراه خود داشتند، جنازه او را از درى عبور دادند، سر او به در خورد و طق طق صدا داد. تا این که او را به بقیع رساندند، پس در خواندن نماز بر او اختلاف شد، پس حکیم‌بن‌حزام یا حویطب‌بن‌عبد‌العزى بر آن نماز خواند ـ شک از عبد الرحمن است ـ سپس قصد داشتند که او را دفن کنند، مردى از بنى مازن برخاست و گفت:
اگر او را با مسلمان دفن کنید، مردم را خبر خواهم کرد؛ پس عثمان را برداشتند تا به حش کوکب رساندند، وقتى او را در قبر گذاشتند،
عائشه دختر عثمان‌فریاد زد ؛ عبدالله‌بن‌زبیر به او گفت: ساکت باش، اگر بار دیگر فریاد بزنی به چشم تو خواهم زد. پس ساکت شد و عثمان دفن گردید.

《5》
امان ندادن امیرالمومنین علی علیه السلام به عثمان طبق باور مخالفین ما

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ در ادامه پاسخ، نگاهی کوتاه خواهیم داشت به انگیزه قتل عثمان؛


دانستن انگیزه های قتل عثمان و دعوای قدرتی که عده‌ای به راه انداختند، برای ما راهگشاست تا بدانیم
#شخصیتی چون امیرالمومنین علی علیه‌السلام #به_هیچ_عنوان ،
#وارد این بازی کثیف سیاست نخواهد شد....

.... طلحه بن عبیدالله قرشی ، از خویشاوندان ابوبکر و هر دو از قبیله تیم (بنی تیم) بودند و ابوبکر تمایل بسیاری به او داشت ؛
هم به خاطر حمایت های همیشگی طلحه از او و هم به خاطر این نسب فامیلی،
لذا وقتی ابوبکر به خلافت رسید، طلحه وارد دستگاه حکومت شد‌.

زبیر نیز ، داماد ابوبکر بود ؛ و عایشه خاله فرزندان زبیر ،
لذا طلحه و زبیر و عایشه هر ۳ باند ابوبکر را تشکیل می‌دادند.

هنگامی که خلیفه دوم سقیفه غاصبانه بر مسند خلافت نشست، جابجایی در قدرت پیش آمد و طلحه و زبیر دیگر مانند زمان ابوبکر، مقرب نبودند ، اما با این حال باج‌های گزافی دریافت می‌نمودند ؛ مسعودی در مروج الذهب حقوقهای سالانه اینان را چند هزار دینار ، ذکر می‌کند!!!

زبیر با کمک همین پولها بود که در جنوب عراق و در مرز با عربستان مقداری زیادی زمین خریداری نمود، که آن منطقه امروزه نیز به الزبیر معروف است و مدفن زبیر آنجاست.

لازم است بدانیم که هزینه‌های جنگ‌ #جمل با همین باج‌ هایی که در زمان خلیفه اول و دوم سقیفه به طلحه و زبیر داده شد، تامین گردید.

همزمان با تضعیف تدریجی خاندان ابوبکر ، در زمان عمر ، بنی امیه توسط او کم‌کم قدرت یافتند به این صورت که در ابتدا یکی از فرزندان ابوسفیان، یعنی یزید بن ابی‌سفیان و بعد از مرگ او، #معاویه بن ابی‌سفیان را برای امارت شام گمارد.

در شام اینان قدرت پیدا کردند و ثروتی به هم زدند؛

بنابراین باند ابوبکر به عراق رفتند و باند ابوسفیان و بنی امیه به شام

عمر با برنامه ریزی در شورای ۶ نفره و دادن اعطای حق خاصِ تصمیم گیرندگی نهایی به عبدالرحمن بن عوف ، که پدر زن عثمان نیز بود ، مولا را تضعیف کرده و تلویحاً انتصاب عثمان را تضمین نمود؛

پس از به روی کار آمدن عثمان که خود از بنی امیه بود ، آرام آرام بنی امیه قدرت گرفتند و باقی کنار زده شدند؛

لذا #دلیل_اصلی قتل عثمان ، عصبانیت طلحه و زبیر و عایشه و در واقع خاندان ابوبکر از دور شدن آنان از منابع قدرت و ثروت بود؛
و این سه نفر به دلیل دوری از قدرت ، و خشم از به روی کار آمدن بنی امیه، با همدستی هم قتل عثمان را زمینه‌سازی نمودند و بستر را برای قتل عثمان آماده نمودند؛

کما اینکه در مدارک مخالفین ما هم به آن تصریح شده است:::

📚 تاريخ يعقوبي، جلد2، صفحه17 👇

و كان أكثر من يؤلب عليه طلحة و الزبير و عائشة.

کساني که مردم را عليه عثمان، تحريک مي‌کردند، طلحه و زبير و #عايشه بودند.
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد)

و در مدرک دیگری صریحا آمده است:👇 که #سخت‌گیر_ترين خانواده ها بر عثمان، خانواده ابابكر بودند.

📚 انساب الاشراف، ج 5، ص 68

و بقیه آنچه که در مورد انگیزه قتل عثمان بیان می‌شود ،
#دلایل_فرعی و بهانه تراشی‌ها و جو‌سازی‌های معمول قدرت طلبان است،

مواردی مانند آنکه:::

👤بلاذری گوید :

طلحه به عثمان مي‌گويد:
إنک أحدثت أحداثا لم يکن الناس يعهدونها.

📚أنساب الأشراف، ج5، ص29

👈بدعت‌هايی را گذاشتی که سابقه نداشت.

 
👤ابن ابی الحدید گوید:

زبير در حق عثمان مي‌گويد:
اقتلوه فقد بدّل دينکم.

📚شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد، ج9، ص36

👈او را بکشيد که دين شما را تغيير داد.

 
👤عبد الله بن مسعود مي‌گويد:

ما أري صاحبکم إلا و قد غيّر و بدّل.

📚انساب الأشراف، ج5، ص36 - حلية الأولياء، ج1، ص138

👈عثمان، دين الهی را تغيير داد و تبديل کرد.


👤عبد الله بن مسعود در جای ديگر می‌گويد:

إن دم عثمان حلال.

📚تاريخ الطبري، ج3، ص341

👈خون عثمان حلال است.


👤سعد بن أبي وقاص گفت:

عثمان غيّر و تغيّر.

📚الامامة والسياسة لإبن قتيبة الدينوري، تحقيق الزيني، ج1، ص48

👈عثمان، هم خودش تغيير کرد و هم دين إلهي را تغيير داد.


👤هاشم مرقال مي‌گويد:

🖌احدث الأحداث و خالف حکم الکتاب.

📚تاريخ الطبري، ج4، ص30 ـ وقعة صفين لإبن مزاحم، ص354

👈بدعت‌ها گذاشت و با حکم إلهی را مخالفت کرد.
 

👤#عايشه گفت:

فرفعت نعل رسول الله صلى الله عليه و سلم و قالت : تركت سنة رسول الله.

👈نعلين پيامبر اکرم صلي الله عليه و سلم را بلند کرد و گفت: عثمان! تو، سنت پيامبر اکرم صلي الله عليه و سلم را ترک کردی.

《6》
به این جدول هم توجه کنید!

بخشی از ولخرجی های عثمان در حق جوانان بنی‌امیه!
که منجر به منازعات فراوانی بین او و صحابه‌ای شد که در زمان خلیفه دوم مبالغ هنگفت از بیت المال می‌گرفتند!!
و مخصوصا موجب نارضایتی شدید خاندان ابوبکر گردید،
که در زمان عثمان
از منابع ثروت و قدرت به دور مانده بودند.

👈 این جدول بر اساس آماری که مرحوم علامه امینی در کتاب گرانسنگ الغدیر ارائه کرده‌اند، تهیه شده است‌.

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
به خاطر داشته باشید که
اولا امام معصوم علیه السلام اهداف سیاسی ندارد، چرا که کسانی که اهداف سیاسی دارند به دنبال متحد می‌گردند؛
اما کسی که حکم و وظیفه الهی دارد ، برای او اهمیت ندارد چه کسانی به او می‌گروند یا نمی‌گروند.

لذا امیرالمومنین علی علیه السلام هیچ گاه بسترسازی برای قتل و یا خلع عثمان از خلافت را ننمودند ،
و یا در هنگام شورش علیه او ، در مقام دفاع برنخاستند.

و این در حالی است که با نگاه به اسناد تاریخی ، در طول خلافت غاصبانه عثمان ، شاهد منازعه و مشاجره های تند امیرالمومنین علی علیه السلام و اختلاف نظرها و تضادهای شدید با عثمان در موارد مختلف،
مانند تبعید جناب ابوذر ، حمایت امیرالمومنین علی علیه السلام از جناب عمار بر خلاف میل عثمان و عکس العملهای تند خلیفه و اطرافیانش و حتی تهدید به برخوردهای عملی با آن حضرت، نسبت به تذکرهای فقهی امیرالمومنین علی علیه السلام هستیم ؛


و در ثانی با توجه به این که قول اقوی این است که حضرت امیر علیه السلام در زمان قتل عثمان، اصلا در مدینه نبوده‌اند و به دستور خود عثمان به نخلستانی به نام یَنبُع ، در نزدیکی مدینه #تبعید شده بودند،
(انساب الاشراف ۶۲/۵)

تمامی ادعاها در تلاش امیرالمومنین علی علیه السلام برای دفاع از عثمان و آب آوردن برای عثمان و ... همگی داستان سرایی بنی امیه است.

⬇️⬇️ در انتهای پاسخ توجه عزیزان را به روایتی منقول از کتب فریقین جلب می‌کنیم::

امیرالمومنین علی علیه السلام با آنکه به عنوان پدر امت ، از اوضاعی که بر امت اسلامی رفته است متاسف‌اند ،
و با آنکه درصدد دفاع از خلیفه غاصب نیز برنیامده اند؛

ولی با این حال #رضایت خود را به خاطر از بین رفتن شخصیتی چون عثمان اینگونه ابراز داشتند:::

✍️ وروي فيه من طرق ، عن علي أنه قال : من كان سائلا عن دم عثمان فانّ الله قتله وأنا معه.

🔸 در طرق مختلف از امیرالمومنین علیه السلام روایت شده است که فرمودند: هر کس از خون عثمان می‌پرسد پس بداند که عثمان را خدا کشت و من نیز با خداوند هستم.

📚 یکی از مصادر شیعه::
تقریب المعارف، تالیف شیخ الفقها ابو الصلاح حلبی، صفحه ۲۹۴

📚 مصادر عمریه:::

حدثنا عارم قال، حدثنا ثابت بن يزيد أبو زيد قال، حدثنا هلال بن حباب، عن خالد أبي حفص، عن أبيه قال: قال علي رضي الله عنه في بعض خطبه: قتل الله عثمان وأنا معه،

🔸خداوند عثمان را کشت ومن نیز با خدا هستم.

تاريخ المدينة نویسنده : عمر بن شبه النميري البصري ج 4 ص 1259
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد)



©کانال برهان و پاسخگویی به شبهات

@borrhan
امیرالمومنین علی علیه السلام:
خداوند عثمان را کشت و من نیز با خدا هستم.
در منابع شیعی

@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه کبری سلام الله علیها《20》

📢📢📢...شش روز پیش از شهادت حضرت صدیقهءکبری سلام الله علیها در جمادی الاول سال ۱۱ هجری قمری ، مرداد ماه سال ۱۱ هجری شمسی ، و آگوست سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟(*)

🌑🔶🌑

🅾 اتفاق مهم امروز #عیادت_شیخین است(۱)

🕠🕚🕙… در روزهای اخیر ، حال عمومی حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها بدتر شده است...(۲) ؛

کسالت شدید آن حضرت و سخنانشان در بستر بیماری و روی گردانی ایشان از اهل شهر و به خصوص جملات ایشان در ملاقات زنان و مردان انصار ،
تأثیر زیادی بر عواطف اهل مدینه و مسلمانان گذاشته است .

⛔️ دستگاه خلافت به شدت نیارمند بازسازی آبروی از دست رفته ی خویش است ؛

ابوبکر و عمر چندین نوبت به بهانهء عیادت , به خانهء حضرت صدیقه سلام الله علیها مراجعه کرده‌اند ؛

👈که البته آن حضرت اجازه ی ورود به آن دو را نداده اند …


با هم فکری ابوبکر ، عمر با مراجعه به امیرمؤمنان علیه السلام ،
از آن حضرت میخواهند که شفیع شده و اجازهء ملاقات را از حضرت صدیقه سلام الله علیها بگیرند ؛

حضرت صدیقه علیها السلام , سخن امیرمؤمنان را می پذیرند و امر را به ایشان می‌سپارند؛

⚠️ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که به علت بیماری , توان برخاستن از بستر را نداشتند , با ورود شیخین صورت خویش را به سوی دیوار بر میگردانند …

آن دو که همراه گروهی از مردم وارد خانه ی حضرت شده اند ، شروع به عذرخواهی و طلب بخشش می کنند … ابوبکر که استاد سخن وری است , چنین زبان می‌راند:

◀️ ای دختر رسول خدا ! قسم به خدا که بستگان پیامبر را بیش از خاندان خودم دوست دارم و محبت من نسبت به تو ، بیش از محبتم به دخترم عایشه است , دوست داشتم روزی که پدرت وفات یافت من هم می مُردم … اما چه کنم که از پدرت شنیدم " ما پیامبران ارث نمیگذاریم " [و در نتیجه مال تو را گرفتم]...‼️

☑️حضرت بدون توجه به سخنان آنان ، رو به امیرمؤمنان علیه السلام می‌کنند و میفرمایند:

💠 " با آن دو سخن نمی گویم تا زمانیکه پاسخ یک سؤالم را به صداقت و راستی بدهند ! "

… آنان قسم میخورند که جز حق نگویند .

حضرت میفرمایند:

💠 " شما دو تن را قسم میدهم که آیا نشنیدید پیامبر دربارهء من فرمود :
هر کس فاطمه را بیازارد , مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد ،
خدای متعال را آزرده است ⁉️ "

… آنان گفتند :آری !

آنگاه حضرت فرمودند:

💠 " خدا رو شکر تکذیب نکردید ! خدا را شاهد می گیرم و تمام کسانی که در اینجا هستند , گواهی خواهند داد که شما دو تن مرا آزردید و با شما سخن نخواهم گفت تا خدا را ملاقات کنم ."

🤔 ابوبکر که در جمع آبرویی برای خود نمی بیند ، با سروصدای فراوان شروع به گریه و فریاد می‌کند و می‌گوید:

......ای کاش مادر مرا نزاییده بود‼️

عمر به او پرخاش میکند:

......وای بر مردم ! که مثل تویی ، پیر نادان , حکومتشان را به دست گرفته است ؛ که با ناراحتی یک زن ، داد و فریاد می کند و با رضایتش , خوشحال می‌شود‼️‼️

👈👈 حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها , بدون اعتنا به این جزع و فزع های نمایشی , ابوبکر را خطاب قرار داده , می‌فرمایند:

💠" بخدا قسم ! در هر نمازی که میخوانم , تو را نفرین میکنم ؛ "

⬅️ شیخین بدون هیچ نتیجه ای از خانه خارج می‌شوند…(۳)

▪️آن حضرت در پی این ماجرا به امیرمؤمنان علیه السلام تأکید می کنند که این دو بر جنازه ایشان نماز نخوانند

آری ! یگانه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله , در بستر بیماری روزگار را به تلخی می‌گذرانند ؛



(*) این تاریخ با احتساب نقل شهادت حضرت در ۷۵ روز بعد از رحلت رسولخدا بیان شده است و در منابع تاریخی این عیادت شش روز قبل از شهادت حضرت ذکر شده , مانند فتح الباری ۴۹۳/۷ (از اهل سنت)

1⃣ در منابع اهل سنت , از این عیادت با عنوان "عیادة الشيخين" نام برده شده است و تعبیر به شیخین یعنی : دو پیر و بزرگ.
2⃣ بحارالانوار ۳۰۳/۲۸
3⃣ الإمامة و السياسة ، ابن قتيبه صص١٩-٢٠ (از اهل سنت)

☑️ کانال برهان و مروری مستند بر فرازهای حساس تاریخ مسلمانان

@borrhan