[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.9K photos
1.79K videos
741 files
13K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#شیعه_کشی (۴۲) #پیدایش_شیعه (۲۲)
#عدالت_صحابه (۱۵۹)
#زیاد_بن_ابیه (۷)

🏴‍☠ طالبان و‌ داعش، پیرو مسلڪِ صحابهٔ مورد احترام مخالفین!

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🔖جریانات شیعه کشی (و منکر #توسل و استغاثه)، پیروان #محمد_بن_عبدالوهاب و رفیقش #ابن_تیمیه میباشند که با بودجه نجومی عربستان سعودی ریشه دوانده اند. و خوراکشان جهل و نادانی است.
و بلاشک نطفه‌های حرام این جریان امثال ملا محمد عمر و ابوبکر بغدادۍ در ایجاد طالبان و داعش نوآورۍ نکرده‌اند و‌ بلکه تشکیل این جنبش‌ها صرفاً اقتباس از اعمال برخی از صحابهٔ محبوب اهل‌سنت است!
🔻از دواعش صدر اسلام «زیاد بن ابیه» بود!

در روایتۍ ڪاملاً صحیح السند آمده:

#حسن_بصری گفت: «زیاد، شیعیان علی [علیه‌السلام] را دنبال میکرد و آنان را به قتل میرساند.خبر به حسن بن علی [علیهماالسلام] رسید پس فرمود: «خداوندا وی را به مرگ رسان،که قتل کفّاره است»

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِالْعَزِيزِ، ثنا أَبُو نُعَيْمٍ، ثنا سُفْيَانُ، عَنْ يُونُسَ بْنِ عُبَيْدٍ، عَنِ الْحَسَنِ، قَالَ: كَانَ زِيَادٌ يَتَتَبَّعُ شِيعَةَ عَلِيٍّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ فَيَقْتَلُهُمْ، فَبَلَغَ ذَلِكَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ، فَقَالَ: «اللهُمَّ تَفَرَّدْ بِمَوْتِهِ؛ فَإِنَّ الْقَتْلَ كَفَّارَةٌ»

📕المعجم الكبير ج۳ ص۷۰
📕کتاب مجمع الزوائد ج۶ ص۲۶۶

━━━━➵━━➸━┅┄

🔖چنـد پرسـش از اهل دقت:

محبت علۍ علیه‌السلام چه گناهۍ است که مجازات آن قتل است؟

چرا یک صحابی عادل، مردم را به گناهِ محبت یک صحابی عادل دیگر میکشت؟!

چرا دیگر صحابه آن زمان روزه سکوت گرفته بودند و اعتراض نکردند؟

و....


🔚اینگونه بود که تعداد پیروان دین شاب امردپرستی! فقط به وسیله کشتار فراوان شیعیان و زاد و ولد بیشتر، از ما بیشتر شد.
در صدر اسلام و در اروپا و به طور کلی هر فردی که مسلمان می‌شد و می‌شود به واسطه قرآن و تبلیغ کلیات اسلام بوده و هست. نه به واسطه ابوبکر و عمر و عایشه و یزید و معاویه و شمر و ابن ملجم و ابوهریره و دیگر مقدسات خاص سنیان!


🥀سلام بر محبّین امیرالمؤمنین علیه‌السلام که به جرم محبت آن حضرت توسط زنازادگان در افغانستان به شهادت رسیدند.
وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
و عجل اللهم فی فرج مولانا صاحب‌الزمان


@borrhan
🔻حسن عاقبت زندانبانانِ حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام به برکت تأثیر پذیری از امام

علی بن عبدالغفار گوید : بنی عباس و صالح بن علی و دیگران که روی از خانه امام حسن عسکری علیه السلام برگردانده بودند، نزد صالح بن وصیف رفتند که امام را به زندان کرده بود. صالح در برابر آنها گفت: من چه کنم ! دو مرد از بدترین کسانیکه در اختیار داشتم به مراقبت او گماشتم و هر دو بی نهایت خداپرست و #نماز گزار و #روزه دار شده‌اند ! من از آنها بازجویی کردم که در او چیزی هست ؟ هر دو (زندانبانان) گفتند:
چه گویی درباره مردی که روزها روزه و شبها در عبادت است. نه سخنی میگوید و نه به چیزی توجه دارد. و چون ما به او نگاه کنیم، بدنمان میلرزد و چنان ترسی در دل ما می‌افتاد که خود را از دست میدهیم.
چون وارد شدگان از صالح بن وصیف این گزارش را شنیدند ناامید بازگشتند.

📒 اصول کافی جلد ۱ صفحه۳۲۸
lib.eshia.ir/11005/1/512

#حسن_عاقبت_و_سوء_عاقبت (۱۲)
@borrhan
[ کانال برهان ]
‍#زیاد_بن_ابیه (۴) #شیعه_کشی (۳۵) 🟥 چهارم #رمضان ؛ مرگ زیاد بن ابیه ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ... زیاد بن ابیه در سال ۵۳ هجری در کوفه به هلاکت رسید(۱) ؛ او مشهور به زیاد بن ابیه، زیاد بن اُمه، زیاد بن عبید، زیاد بن سمیه است؛ و چون پدر زیاد از کثرت معلوم نبود به او…
🔻 برخی از جرائم #معاویه از زبان #حسن_بصری از بزرگانِ اهل سنت (و سندی دیگر از شراب خواری #یزید لعنه الله)

ابوجعفر طبری، امام المورخین نزد سنیان مینویسد:
«حسن (بصری) گفته بود؛ معاویه چهار کار کرد که اگر یکی را بیشتر نکرده بود مایه هلاک وی بود: این که بیخردان را بر امت مسلط کرد و خلافت را بی مشورت با باقیمانده اصحاب و  اهل فضیلت ربود. و اینکه پسر شراب خوار خزپوش طنبورزن خویش را خلیفه کرد و اینکه زیاد بن ابیه را منسوب خویش کرد در صورتی که پیغمبر صلی الله علیه [و آله] و سلم گفته بود؛ فرزند از آن بستر است و از آنِ زناکار سنگ. و اینکه حجر بن عدی را کشت. وای او از حجر و یاران حجر. این را دو بار گفت.»

📓کتاب تاریخ طبری، جلد هفتم، ترجمه ابوالقاسم پاینده، صفحه ۲۸۴۷

📌۲۲۳ - الحَسَنُ البَصْرِی * كَانَ رَأْسا فِي العِلمِ وَ الحَدِيثِ، إِمَامًا مجتهدا كثير الاطّلاع، رأسا في الْقُرْآنِ وَ تَفْسِيرِه، رَأْسًا فِي الزُّهدِ وَ الصِّدقِ، رَأْسًا فِي الْفَصَاحَةِ وَ البَلاغَة

📓کتاب تاريخ الاسلام جلد ۷ صفحه ۴۹

پی‌نوشت: چهارم #رمضان سالمرگ زیاد بن ابیه به سال ۵۳ هجری

#زیاد_بن_ابیه (۱۲)
#یزید در منابع مخالفین (۷۰)
@borrhan
#ریاست_طلبی (۸)

​​💠 بیان #علامه_مجلسی (ره) پیرامون ریاست و انواع آن

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

این روایات انسان را از طلب ریاست بر حذر می‌دارد. ریاست انواع مختلفی دارد؛ بخشی از آن ممدوح و بخشی از آن مذموم است:


🔹ریاست انبیاء و اوصیاء:

پس ریاست ممدوح آن ریاستی است که خدای متعال به خواص از خلق خود یعنی انبیاء و اوصیا علیهم السلام عطا فرموده تا خلق را هدایت و ارشاد کنند و فساد را از آن باز دارند و چون معصوم بودند با عنایات ربانی تأیید می‌شدند. پس اینان ایمنی دارند از این که قصدشان به دست آوردن اغراض پست و اهداف دنیوی باشد. پس وقتی اینان طلب ریاست می‌کنند، غرضشان تنها دلسوزی بر خلق خدا و نجات آنان از مهالک دنیوی و اخروی است، چنانچه یوسف علیه السلام به پادشاه مصر فرمود: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم! » (یوسف/۵۵)


🔹ریاست سایر مردم:

اما سایر مردم ریاسات به حق و ریاسات باطلی دارند و این به حسب نیت‌های آنان و اختلاف احوالشان متفاوت می‌شود.


🔻قضاوت و داوری:

از جمله این نیت‌ها، قضاوت و داوری بین مردم است و این امری خطیر است و شیطان در آن آراستن‌های زیادی دارد و به همین خاطر در بسیاری از احادیث از آن بر حذر داشته‌اند، اما کسی که خود را از فریب شیطان ایمن می‌داند، و می‌داند که فریب شیطان را نمی خورد، اگر در زمان حضور امام علیه السلام و باز بودن دست حضرت باشد و حضرت امر قضاوت را بر عهده آن شخص بگذرد، واجب است که قبول نماید و اما در زمان غیبت، مشهور آن است که بر فقیه جامع الشرایط که حق قضاوت کردن و فتوا دادن دارد، واجب است که قضاوت نماید و این وجوب یا عینی است و یا کفایی.
پس اگر غرض شخص از این امر اطاعت امامش و دلسوزی بر بندگان خدا و احقاق حقوق خلق و حفظ فروج و اموال و آبروی مردم از تلف شدن باشد، و غرض او برتر شدن نسبت به مردم و تسلط بر ایشان و جلب قلوبشان و کسب ستایش آنان نباشد، ریاست او ریاست باطل نیست بلکه ریاست به حق است که خدا را در آن اطاعت نموده و خیر امام خویش را خواسته است.
اما اگر غرض او کسب مال حرام و جلب قلوب خواص و عوام مردم و مانند اینها باشد، این همان ریاست باطلی است که از آن بر حذر داشته شده.(*)


🔻ادعای امامت و خلافت:

و بدتر از آن کسی است که ادعای امری را کند که برای او نیست، مانند امامت و خلافت و معارضه با امامان حق که در حد شرک به خداست. و نزدیک به این عمل، فعل دروغگویان و بازیگرانی است که در اعصار امامان علیهم السلام بودند و مردم را از رجوع به ائمه علیهم السلام باز می‌داشتند، مثل #حسن_بصری و سفیان ثوری و #ابوحنیفه و امثال اینان.


🔻بیان احکام و تدریس و ارشاد مردم:

و از جمله ریاست‌هایی که به حق و باطل تقسیم می‌گردد، تصدّی فتوا و تدریس و ارشاد مردم است؛ پس هر کس اهل این امور باشد و عالم به آنچه می‌گوید باشد، و تابع کتاب و سنت باشد و غرض او هدایت مردم و تعلیم مسائل دینی به مردم باشد، از قبیل ریاست حق است و احتمال دارد به صورت عینی یا کفائی واجب باشد؛ و کسی که اهل آن نباشد، و آیات قرآن را تفسیر به رأی کند و احادیث را با عدم فهم خود، به رأی تفسیر کند و برای مردم فتوای بدون علم بدهد، از جمله کسانی است که خدای سبحان در حق او فرمود: «بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ آنها که تلاش‌هایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند! » (کهف/ ۱۰۳ - ۱۰۴)


🔻ریاست به جهت ریا و شهرت طلبی و کسب مناصب و مال:

و (از جمله دیگر ریاست‌های باطل) کسانی هستند که از جهت علم و دانش اهل این امور هستند، اما اهل ریا و ظاهرسازی هستند و سخنان را از جای آن تحریف می‌کنند و بر خلاف آنچه می‌دانند برای مردم فتوا می‌دهند، یا غرض آنان صرفِ شهرت طلبی است و جلب قلوب مردم و یا تحصیل اموال و مناصب، این دسته نیز از هلاک شوندگانند.


🔻امامت جماعت و جمعه:

و نیز از این قبیل است امامت جماعت و جمعه که در این مورد نیز اگر شخص اهل آن بوده و نیتش صحیح باشد، از ریاسات حق است و گرنه، او نیز از اهل فساد است.


نتیجه‌گیری:

و نتیجه آنکه ریاست اگر به جهت شرعی و برای غرض صحیحی باشد، ممدوح است وگرنه، اگر بر غیر جهات شرعیه بوده یا مقرون به اهداف فاسد باشد، مذموم است و این اخبار حمل می‌شود بر یکی از این وجوه باطل یا بر فرضی که هدف، نفسِ ریاست و تسلط باشد.

📗بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۴۶-۱۴۷

⚠️ پی‌نوشت مهم و شرح تکمیلی قسمت ستاره دار (*) را در ادامه مطالعه بفرمایید!


@borrhan
#مسجد_الاقصی (۵) #شیعه_کشی (۴۹)
#تجسیم (۱۸۱) #خط_فکری_یهود #حج


🔖 آشنایی بیشتر با عبدالملک مروان/ سازنده مسجد عمَر در بیت المقدس

۱۴شوال سال ۸۶هجری سالمرگ عبدالملک بن مروان سفاک فرزند #مروان_بن_حکم ، در شهر دمشق ، جنایتکاری که حضرت زین العابدین امام سجاد علیه‌السلام را به شهادت رساند و حجاج بن یوسف ثقفی را بر شیعیان مسلط نمود!

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

مقدمه آنکه : اندیشه‌های «انسان انگارانه» از پروردگار متعال ، در کتب روائية اهل سنت از ارثیه‌های اهل کتاب در بین ملوک اُموی است!

د. عبد الحسین بینش می‌گوید:

«قبة الصخره‌ قبة الصخرة ساختمانى است در بيت المقدس كه در سال 69- 72 ه. ق به وسيله عبدالملك مروان، خليفه اموى، بر گرد تخته سنگى (صخره) بنا شد.... عبدالملك مروان، قبة الصخره را بر گرد صخره بنا نمود (69- 72 ه. ق). هدف اوليه او از اين كار اين بود كه مردم به جاى اين كه براى انجام مناسك حج به مكه (كه در آن زمان در تصرف عبدالله زبير، رقيب امويان، بود) بروند، به طواف قبة الصخره بيايند

📔آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی، انتشارات: زمزم هدایت، ص ١٥٢
(یادآوری←توضیخ تکمیلی را {اینجا} بخوان)


⁉️اما منشأ تقدس این «تخته‌ سنگ» برای عبدالملک بن مروان که قوانین ثابتهٔ الهیه مناسک #حج را به‌ خاطر آن دگرگون کرده است برخاسته از چه فکری می‌باشد؟!!

أبو بکر ابن خزیمه (311 هـ) در کتاب «التوحید و وإثبات صفات الرب - الناشر: مکتبة الرشد، ص ٢٥٠» واقعه‌ را از عروة این‌چنین گزارش کرده است:

«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْعَلَاءِ أَبُو كُرَيْبٍ، قَالَ: ثنا أَبُو أُسَامَةَ، عَنْ هِشَامٍ وَهُوَ ابْنُ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: قَدِمْتُ عَلَى عَبْدِ الْمَلِكِ، فَذَكَرْتُ عِنْدَهُ الصَّخْرَةَ الَّتِي بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ، فَقَالَ عَبْدُ الْمَلِكِ: هَذِهِ صَخْرَةُ الرَّحْمَنِ، الَّتِي وَضَعَ عَلَيْهَا رِجْلَهُ...»

#ترجمه :  نزد عبد الملک آمدم. از تخته‌سنگی که در  بیت المقدس وجود دارد صحبت کردم، عبد الملک گفت: این تخته‌سنگ رحمان [الله] است همان که پاهایش را بر آن قرار داد!


پی‌نوشت:
عبدالملک بن مروان بسیار خونریز بود و کافی است بدانید #حجاج_بن_یوسف ثقفی هتک کنندهٔ کعبه در عراق، مهلب در خراسان، هشام بن اسماعیل و عبد الله پسرش در مصر، موسی بن نصیر در مغرب، محمد بن یوسف در یمن و محمد بن مروان در جزیرة ، از عمال او بودند که به گفتهٔ مؤرخین همه آنان «ظلوم غشوم جبار» هستند!

▫️#حسن_بصری از ائمه سلف و مورد احترام اهل سنت می‌گوید: «... ماذا أقول في رجل الحجاج سيئة من سيئاته» (تاريخ أبي الفداء ج ١، ص ٢٧٥ - حوادث سال ٨٦ ذکر وفاة عبد الملك بن مروان)
#ترجمه : درباره عبدالملک چه بگویم که حَجاج یکی از گناهان او است!!
▫️و زركلی گفته است: «وکان سفاکاً سفاحاً بإتفاق معظم المؤرخین» (الأعلام ج ٢، ص ١٨٦ - شرح حال حجاج)
#ترجمه : به اتفاق مورخین بسیار خونریز و بی‌خِرَد بود!
▫️و عمر بن عبد العزیز از خلفای بنی‌امیه در حق حجاج گفته است: «... اگر مسابقه‌ای برگزار شود و هر امتی خبیث‌ترین افرادشان را بیاورند و ما هم حَجاج را بیاوریم، ما بر همه آنان غلبه می‌کنیم!» (تاریخ دمشق الکبیر ج ١٣، ص ١٢٩ ش ١٥٠٠- البدایة والنهاية ج ٩، ص ١٣٩ حوادث سال ٩٥ هجري)


شرح عکس الحاقی:
🔻مسجد الصخره (پ.ن : قبة الصخرة یعنی گنبدِ مسجد الصخره) یا مسجد عمَر ، همانست که گنبد طلایی دارد؛ عبدالملک مروان ، خلیفهٔ جنایتکار اموی آن را ساخت و برایش فضیلت تراشید که اینجا محلی است که خدا پاهایش را بر آن قرار داده! و در واقعه #معراج پای خود را رسول الله صلی‌الله علیه و آله بر آن نهادند!
پس مسجد صخره «قبة الصخرة» یا مسجد عمر ساخته و نامگذاری #بنی_امیه است. داستان صخره را هم همانها ساخته اند.

🔻مسجد سلیمان یا مسجد قدس یا مسجد بیت المقدس یا جامع القبلی یا هیکل یا معبد سلیمان (نامی که جهودان بر آن می‌نهند) ، همانست که پیروان سقیفه «المسجد الاقصی» می‌نامند! و ما به آن مسجد سلیمان ع می‌گوییم ؛ صحنی بزرگ و گنبدی طوسی رنگ دارد و تردیدی نیست که این مسجد بیت المقدس ، قبلۀ اول مسلمین بوده است.
این مسجد به اسمی که نزد عرب معروف بوده «بیتُ المَقْدِس» است. و‌ نامیدن بیت المقدس به «المسجد الاقصی» توسط سیره نویسان و مفسران سنی در زمان بنی امیه انجام شد. داستان معراج از این مکان هم ساخته و پرداختۀ همانهاست.


🔚در دیدگاه شیعه
۱- مسجد با گنبد زرد در بیت المقدس ، هیچ قداستی ندارد ؛
۲- «مسجدالاقصی» که معراج از آن رخ داد یا همان مسجد کوفه است یا مسجدی در آسمان چهارم در مقابل مسجد الحرام.


@borrhan
#حج (۱۳۷) #نقد_تصوف
#حسن_بصری (۲۰)


پاسخِ امام صادق علیه السلام به شخصی که قصد تحقیر و استهزاء حج و حاجیان را داشت.

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄


روزی ابن أبی‌العوجا (یکی از شاگردان حسن بصری است که به دلیل مصاحبت با وی از مسیر توحید فاصله گرفت و منحرف شد و بعدها به دلیل التقاطِ فکری_دینی‌ِ حسن بصری از وی فاصله گرفت) خدمت امام صادق علیه السلام رسید و با جسارت و اهانت به امام عرض کرد:

✖️چقدر همچون سنگ آسیاب بر روی زمین می‌چرخید (جسارت کرد و طواف را به گردش آسیاب روی سنگش تشبیه نمود) و به این سنگ پناه می‌آورید و این خانه را که با آجر و خشت ساخته شده می‌پرستید و شتابان چون شترِ گریزان گِردش راه می‌روید؟؟!
هرکس ذره‌ای بیاندیشد و بسنجد، خواهد دانست این کار توسط فردی غیرحکیم و بی‌فکر بنیان نهاده شده! تو بگو، تو که سرآمد این امری و در قلهٔ آنی و پدرت رسول خدا صلی الله علیه و آله اصل و اساس و آخرِ این کارها بوده‌ است.

🔸امام فرمودند: «کسی را که خداوند متعال به سبب فرورفتن در باطل گمراه و کوردل کند، قبول حق برایش دشوار است و شیطان که سرپرست و همراهش است، او را به سرچشمه‌های هلاکت می‌رساند و هرگز او را برنمی‌گرداند! اين كعبه خانه‌اى است كه خداوند متعال بوسيله آن مردم را به بندگى خويش فراخواند تا با فرمان‌برداریِ آنان اطاعتشان را بيازمايد. از اين‌ روی آنان را به بزرگداشت و زيارت آن واداشته و آن را جايگاه پيامبران خود و قبلۀ نمازگزاران براى خويش قرار داده است. بنابراين، كعبه شعبه‌اى از رضوان او و راهى به غفران و آمرزش او و محلّ‌ جمع شدن عظمت و جلالت است. خداوند متعال كعبه را دو هزار سال پيش از گسترش زمین بوجود آورده است. پس آن كسى که شایسته ترین به اطاعت شدن است در آنچه امر کرده و سزاوارترین است به دوری گزیدن از آنچه نهی کرده، خداوندِ آفرینندهٔ روح‌ها و صورت‌ها است.»

📔الکافی، ط_الاسلامیه، ٤/١٩۷
(ر.ک: تصویر الحاقی)


پی‌نوشت: حسن بصری رئیس صوفیه بود؛ و اساساً، سران صوفیه دین ندارند. ابن ابی العوجاء چون شاگرد خاص او بود، کاملاً به ماهیت اعتقاد و ایمان او وقوف داشت.

نکتۀ دیگر این که ابن ابی العوجاء و حسن بصری از مخالفان اهل بیت علیهم‌السلام بودند. او در واقع, دین و مذهب عامه را استهزاء می‌کرد. اما چون در بارۀ حج و مناسک اصیل ابراهیمی علیه‌السلام لب به بدگوئی گشاد، پاسخ درخور دریافت کرد.

و شایسته است که در پاسخِ امام علیه السلام نیک تأمل کنیم که چگونه به تفکری که حج و حاجیان را به سخره می‌گیرد، پاسخ شایسته می‌دهند؛←امروزه میان برخی متشرعین نیز این تفکر رواج دارد که «کعبه یک سنگ نشانیست که ره گم نشود...» آیا این تفکر دنباله همان تفکر ابن أبی‌العوجا نیست ⁉️
چرا ما نیز در رواج چنین تفکر مسموم و خطرناکی شریک می‌شویم؟! متأسفانه این تفکر به لایه‌های عمیق جامعه راه یافته و جملاتی چون: «مکه من دانشگاه فرزندم و جهیزیه دخترم و فلان شخص فقير است.» نشانگر همین اندیشه فاسد است.

ادامه دارد.....

▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬

@borrhan
#معجزات_الائمه

⚫️ عاقبت "ابراهيم دیزج و هارون معزي" ماموران متوكل برای تخریب قبر مطهر سيدالشهداء علیه‌السلام

💡پیامبر بمن سیلی زد و بر صورتم آب دهان انداخت

┄┅━𖣐▪️﴾﷽﴿▪️𖣐━┅┄

🔻 شیخ طوسی رحمه الله بسندش از ابوعبدالله باقطانی روایت کرده که او گفت: عبید الله بن یحیی بن خاقان مرا بعنوان کاتب «هارون معرّی» که یکی از سران سپاه سلطان بود منصوب کرد. بدن او بسیار سفید بود حتی دستها و پاهایش، اما صورتش سیاه بود آن هم بسیار سیاه که گویا قیر بود، و در صورتش جراحتی داشت که از آن ماده‌ای چرکین و بدبوی ترشح می‌کرد. پس از مدتی که با من انس گرفت از سیاهی چهره‌اش پرسیدم و او از پاسخ به من سر باز زد. بعدها او به بیماری مبتلا شد که در همان بیماری از دنیا رفت. پس در کنارش نشستم و از آن امر از او پرسیدم. پس مشاهده کردم که گویا مایل است رازش نهفته بماند. پس به او ضمانت دادم که رازش را پوشیده بدارم. سپس بمن این چنین گفت که : #متوکل من و "ابراهیم دیزج" را برای شکافتن قبر حسین (علیه السّلام) و آب گشودن بروی آن مأمور نمود. هنگامی که تصمیم به خروج و حرکت به آن ناحیه را نمودم رسول خدا صلّی اللّه علیه وآله را در خواب مشاهده کردم که فرمودند: «با ابراهیم دیزج خارج مشو و آنچه درباره قبر حسین بشما دستور داده شده انجام مده.» هنگامی که صبح کردیم گروهی نزد من آمدند و مرا به حرکت ترغیب و تشویق نمودند پس با آنان حرکت کردم تا به کربلا رسیدیم. و آنچه را متوکل بما فرمان داده بود انجام دادیم. پس پیامبر را در خواب دیدم که فرمودند: «آیا بتو فرمان ندادم که با آنان خارج مشو و کردارشان را انجام مده؟! ولی قبول نکردی و آنچه انجام دادند، انجام دادی!»←آنگاه ایشان در خواب سیلی محکمی بر من نواخت و در صورتم آب دهان افکند، سپس چهره‌ام همان‌گونه که می‌بینی سیاه گشت و بدنم بحالت اولش باقی ماند.


🔻شیخ طوسی روایت کرده از فضل بن محمد بن عبدالحميد که : بر ابراهيم ديزج (یهودی) داخل شدم - و من همسايه‌اش بودم و در بيمارى كه به مرگش انجاميد از او عيادت مى‌كردم- پس او را در بدحالى يافتم. او بيهوش بود و پزشك بر بالينش بود. از حالش پرسيدم و ميان من و او همنشينى و انسى بود كه موجب مى‌شد بمن اطمينان كند و با من راحت باشد. پس حالش را از من پنهان ساخت و به من درباره پزشك اشاره‌اى كرد. پس پزشك اشاره او را فهميد و از حالش چيزى بدست نياورد و ندانست كه چه دوايى بنويسد تا او استفاده نمايد. پس برخاست و خارج شد و اتاق خالى گشت. سپس از حال او پرسيدم. او گفت: بخدا سوگند تو را آگاه مى‌نمايم و از خدا طلب بخشش مى‌نمايم. همانا متوكل بمن فرمان داد كه بسوى نينوا بجانب قبر حسين عليه السّلام خارج بشويم و آن را شخم زده و آثار قبر او را محو و نابود گردانیم. هنگام عصر به آن ناحيه رسيديم و همراه ما كارگران و بنّاهايى بودند كه با خود بيل و كلنگ داشتند. به نزد غلامان و يارانم آمدم تا كارگران را به ويرانى قبر و شخم زمين بگمارم، و خود را از خستگى سفر بر زمين انداختم تا بخوابم و مرا خواب در ربوده بود، كه ناگهان سر و صدايى شديد و بلند به گوش رسيد و غلامان مرا بيدار كردند. هراسان برخاستم و به غلامان گفتم: شما را چه شده است‌؟ گفتند: شگفت‌ترين امر است‌. گفتم: آن چيست‌؟!!
گفتند: در محلّ‌ قبر، گروهى ميان ما و قبر مانع شده‌اند و بطرف ما تیر پرتاب مى‌كنند! برخاستم تا حقيقت آن امر را روشن نمايم كه آن را همانگونه كه وصف كردند يافتم و آن حادثه در اولين شب از شبهاى بيض [يعنى سيزدهم ماه] بود. سپس گفتم: شما نيز بسويشان تيراندازى كنيد. اينان تيراندازى كردند و تيرهايمان بسويمان بازگشت. پس هيچ تيرى از آنها جز بر كسى كه آن را پرتاب كرده بود فرود نيامد و او را كُشت! از اين امر هراسان و ترسان شدم و تب‌ولرز مرا فرا گرفت. همان وقت از جانب قبر بازگشتم و خود را آماده ساختم كه متوكل مرا به قتل برساند، زیرا درباره قبر حسين (عليه السّلام) تمام آن‌چه را بمن گفته بود به انجام نرساند. راوی گويد به او گفتم: از آنچه از متوكل برحذرى كفايت شدى، چون متوكل اوايل ديشب كشته شد، و منتصر قاتلان او را در كشتنش يارى نمود. سپس بمن گفت: خبر قتل متوکل را شنيده‌ام ولى به بدنم چيزى رسيده است كه با آن اميدى به زنده ماندن ندارم. راوی گوید: اين امر در اول روز بود و ديزج روز را به شب نرسانده از دنيا رفت.

👈🏻 سپس شیخ طوسی از ابن خُشَیش و او از ابوالمفضل روایت کرده: منتصر شنيد كه پدرش متوکل، به حضرت زهرا عليها السّلام ناسزا مى‌گويد‼️سپس از شخصی در این باره پرسيد. او گفت: كشتن او واجب است، جز آنكه هركس پدرش را به قتل رساند عمر طولانى نخواهد داشت. منتصر گفت: پروايى ندارم چنان‌چه با كشتن او از خدا فرمانبردارى نمايم و عمرم طولانى نگردد. پس او را به قتل رساند و پس از او هفت ماه بیشتر زندگى نكرد.

📘 أمالی دارالثقافه، ص ۳۲۶ - ٣٢٧
(متن عربی )

#حسن_عاقبت_و_سوء_عاقبت
@borrhan
#حسن_عاقبت_و_سوء_عاقبت (۱۳)
#آیه_تطهیر (۱۴۹)
#آیه_مودت (۱۷)

هدایتگری امام سجاد علیه‌السلام در شام

حسن عاقبت پیرمرد شامی

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🔻اولین سخن حضرت سجاد علیه السلام بعد از اسارت، در شهر شام، آن هنگامی بود که اسرا روی پله های مسجد دمشق ایستاده بودند . پیرمردی از اهالی شام نزد آنها آمد و گفت:

«سپاس خدای را که شما را کشت و هلاک کرد . شهرها و روستاها را از آسیب مردان شما آرامش برقرار ساخت و امیرالمؤمنین #یزید را بر شما مسلط گردانید.»

سید الساجدین علیه السلام به آن پیرمرد فرمودند:
🔸«آیا قرآن خوانده ای؟» گفت: بلی! فرمود: «آیا این آیه را می شناسی: {قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی ; بگو ای پیامبر! در مقابل ابلاغ رسالت، مزدی از شما نخواستم مگر اینکه خویشانم را دوست بدارید}؟
گفت: آری خوانده ام . امام علیه السلام فرمود: «ای پیرمرد! ما همان «قربی» هستیم
سپس پرسید: آیا این آیه را قرائت کرده ای که خدای سبحان فرموده است: «و اعلموا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی»  و بدانید هر چیزی که به غنیمت گرفتید، یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و از آن خویشاوندان اوست؟
گفت: بلی! امام فرمود: ای پیرمرد ما همان «ذی القربی » هستیم ای پیرمرد!
امام بار دیگر پرسید: آیا این آیه را تلاوت کرده ای: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»  همانا خدا می خواهد آلودگی را از شما خاندان بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند . ؟
پیرمرد پاسخ داد: آری این آیه را هم خوانده ام . حضرت سجاد علیه السلام فرمود: ای پیرمرد! ما همان اهل بیتی هستیم که خداوند آیه تطهیر را مخصوص ما قرار داد .

پیرمرد ساکت شد و از سخنانی که گفته بود، شرمنده و پشیمان شد و با تعجب پرسید:
شما را به خدا! شما همان‌هایید؟
سپس علی بن الحسین علیهما السلام فرمود:

🔸«بدون هیچ شکی به خدا ما همانها هستیم و به حق جدمان سوگند، ما همان‌هاییم!»

با سخنان امام سجاد علیه السلام پیرمرد منقلب شد، شروع به گریه کرد، عمامه اش را به زمین انداخت، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! من از دشمنان آل محمد، اعم از جن و انس، بیزارم . سپس به امام زین العابدین علیه السلام عرض کرد: آیا راهی برای توبه من هست؟
امام فرمود: بله! اگر بازگردی، خداوند توبه تو را می پذیرد و تو با ما خواهی بود . پیرمرد گفت: من توبه می کنم .
هنگامی که خبر گفتگوی امام علیه السلام و پیرمرد به یزید رسید، دستور داد آن پیرمرد را به شهادت رساندند.

📓ترجمه لهوف سید بن طاووس ۱۷۶ (ر.ک: تصویر الحاقی)
📓بحار۴۵/۱۲۹


@borrhan
#دولت_حق (۱۱۷)
#جهاد_ابتدائی (۲۴)

🔻 سوال یکی از کاربران محترم برهان:

يكى از ادله ای كه اقامه مى‌كنند برای تشكيل حكومت در هر زمانى ، احتجاج به حكمت ۳۷۳ #نهج_البلاغه است:

🔸«ایها المؤمنون انه من رأی عدواناً یعمل به و منکراً یدعی الیه فانکره فقد سلم و بر‌ئ، و من انکره بلسانه فقد أجر و هو افضل من صاحبه، و من انکره بالسیف لتکون کلمه‌الله هی العیا و کلمه الظالمین هی السفلی فذلک الذی اصاب سبیل الهدی و قام علی الطریق و نور فی قلبه الیقین»؛

#ترجمه : «ای مؤمنان، هرگاه کسی دید که به دشمنی و نافرمانی حق عمل می‌شود و منکری رواج می‌یابد و آن را قلباً انکار نماید و از آن بیزاری جوید، راه به سلامت برده و از گناه تبرئه می‌شود. هرکس آن را با زبان نیز انکار کرده و با آن به مخالفت برخیزد، اجر و پاداش نیز دریافت داشته و چنین کسی از قبلی بهتر است. هرکس آن را به وسیله شمشیر انکار و با آن مبارزه نماید و کاری کند که جبهه‌ی حق و کلمه‌الله متعالی شود و جبهه‌ی ناحق و جانب ظالمان پست و خوار گردد، او راه هدایت را پیدا کرده بر راه مستقیم و راست قرار گرفته و یقین را در قلبش شکوفا ساخته است».

📔نهج البلاغه ، حکمت ۳۷۳

بنابر اين مى‌گويند؛ هر فردى بنا به وظیفه و تکلیف شرعی و دینی به جهت «امر به معروف و نهی از منکر» طبق فرمایشات امیر المومنین علیه السلام مى‌تواند دست به شمشیر برد.
و از جهت امر به معروف قيام نمايد. (در هر زماني)

حال جمع در حالي است كه اين همه روايات در نهى قيام داريم كه مى‌دانيم جمع اين كلام حضرت امير علیه‌السلام و ديگر روايات چگونه است؟

✧❁﷽❁✧

پاسخ:

حضرت امیر علیه السلام در این حدیث شریف سه حالت انکار منکر و دشمنی با حق را ذکر فرموده اند؛ انکار قلبی، انکار لسانی و انکار عملی با اعمال قدرت.

این تقسیم بندی اعمال مؤمنان به خاطر چیست؟ به خاطر آنست که همواره شرایط امر به معروف و نهی از منکر یکسان نیست.
←گاهی شرایط آنقدر سخت و سنگین است که اعتراض و انکار حتی لسانی، موجب خسارت سنگین از قبیل قتل و زندان، برای مؤمن می‌شود. گاهی شرایط به گونه ای است که انکار لسانی میسر است. در این گونه موارد مؤمن باید تذکر لسانی بدهد. اما چنانچه امام بر حق علیه السلام حضور دارند نشستن مؤمن جایز نیست؛ و باید زیر پرچم حق، اقدام به جهاد نماید.

اصلاً بیان این شرایط و این که ممکن است وضع طوری باشد که حتی انکار قلبی، موجب مبرا بودن از گناه گردد، نشان می‌دهد که امام علیه السلام مبارزه در هر شرایطی را جایز نمی‌دانند. زیرا اگر چنان بود، فقط می‌فرمودند: «هرگاه منکری پیش آمد، و کفار دشمنی نمودند، بر تمامی مؤمنان واجب است که با عامل منکر بجنگند.» دقت بفرمائید که وقتی امام معصوم ع حکم جهاد می‌دهند قناعت به امر به معروف و نهی از منکر سرپیچی از امر امام علیه‌السلام و حرام است. کسی که در هنگام جهاد بگوید: «من امر به معروف و نهی از منکر می کنم.» بدون تردید، منافق و ملعون است. #ابوموسی_اشعری و #حسن_بصری از این قبیل منافقان بودند.

شرح و تفصیل وظایف مؤمنان در تعداد زیادی از روایات بیان شده است. شرایط امر به معروف و نهی از منکر، شرایط دعوت به حق و شرایط جهاد همگی به تفصیل، بیان شده است.


@borrhan
#زیارت_قبور (۴۱)
#معجزات_الائمه (۲۰۶)
#حسن_عاقبت_و_سوء_عاقبت (۲۳)
#بقیع #عاشورا_هراسی

حکایتِ انسان‌هایی که از گاو پست‌ترند، مدام در تاریخ تکرار می‌شود!

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

«.. فَأَخَذْتُ الْعَصَا بِيَدِي، فَمَا زِلْتُ أَضْرِبُهَا حَتَّى تَكَسَّرَتِ الْعَصَا فِي يَدِي، فَوَ اللَّهِ مَا جَازَتْ عَلَى قَبْرِهِ وَ لَا تَخَطَّتْهُ.»

✍🏻 ‌شیخ طوسی رحمه الله بسندش از "عمر بن فرج" نقل می‌کند که او گفت: متوکّل (لعنه الله) مرا برای ویران نمودن قبر حسین (علیه السّلام) فرستاد، پس به آن ناحیه آمدم و دستور دادم که گاوها را بر قبرها عبور دهند و آنجا را شخم بزنند. گاوها بر روی تمامی قبرها حرکت کردند ولی به قبر حسین (علیه السّلام) که رسیدند از حرکت بازایستادند! پس عصا بدست گرفته و آنقدر آنها را زدم که عصا در دست من شکست، اما بخدا سوگند از قبر حسین (علیه السّلام) عبور نکرده و گامی بسوی آن برنداشتند.

📗 أمالی، ط_دارالثقافه، ص ٣٢٥
(تصویر الحاقی)

پی‌نوشت: «عمر بن فرج» یک ناصبی افراطی بود که جنایات زیادی علیه شیعیان از او ثبت شده است. بعنوان نمونه: در دوره‌ای هارون عباسی لعنه الله او را برای مصادره اموال منزل امام کاظم علیه السلام مأمور کرد و او جسارت را در این زمینه از حد گذراند. سپس او والى مدینه و مكه شد و دستور داد تمام مردم از معامله و رفت و آمد و حتى گفت‌وگو با علویون خوددارى كنند. فشار بر شیعیان و مصادره اموال آنان توسط «عمر بن فرج» تا جایى پیش رفت كه تمام لباسهای زنان خاندان رسالت کهنه و پاره شده بود، و یک لباس درست نداشتند که #نماز در آن بخوانند، فقط یک پیراهن کهنه برای ایشان باقی مانده بود که هرگاه می‌خواستند نماز بخوانند یک یک آن پیراهن را به نوبت می‌پوشیدند و نماز می‌خواندند، و پس از نماز از تن بیرون می‌کردند و دیگری می‌پوشید ...❗️(حتى كان القميص يكون بين جماعة من العلويات يصلين فيه واحدة بعد واحدة ثم يرقعنه و يجلسن على مغازلهن عواري حواسر _ مقاتل الطالبيین، ط: قم، ص ٣٩٦)

لذا امام هادی علیه السلام بعد از شنیدن خبر مرگ «عمر بن فرج» بسیار شکرگزاری کرده و خوشحال شدند، و یادآور شدند که این ملعون روزی که امام جواد علیه السلام او را نصیحت کرد که دست از دشمنی با اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) بردارد، در جواب با گستاخی و جسارت به امام گفت: "أظنّك سَكران" یعنى (العیاذ بالله) یقین دارم كه تو مستى‼️ امام جواد علیه السلام با شنیدن این یاوه، سر به آسمان بلند كردند و فرمودند:
«اَللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنِّي أَمْسَيْتُ لَكَ صَائِماً فَأَذِقْهُ طَعْمَ اَلْحَرْبِ وَ ذُلَّ اَلْأَمْرِ» يعنی خدایا، اگر تو خبر دارى كه روزم را به عصر رساندم در حالى كه روزه‌ دار بودم، طعم آهن داغ و ذلّت اسیرى و #زندان را به وى بچشان. _ الکافی، ط_الاسلامیه، ج ١ ص ٤٩٦
←که نفرین امام در حق او به اجابت رسید و #متوکل آن ملعون را به بدترین شکل به درک واصل کرد؛ اللهم العنهما و عذِّبهما عذابا یستغیث منه اهل النار.

🔹اما برادر او "محمد بن فرج" از شیعیان بود و در کتب رجالى توثیق شده و او را از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادى علیهم السلام شمرده‏‌اند.

----------------

🔗هتاکی عمر بن فرج خبیث به جوادالائمه علیه السلام و پاسخ کوبنده امام به او‌ (اینجا)

🔗ابراهیم دیزج یهودی و تخریب قبر امام حسین علیه‌السلام و‌ عاقبت شوم او و‌ هارون معزی (اینجا) و (اینجا)


@borrhan