Forwarded from اتچ بات
#معجزات_الائمه
#حکومت_علوی
✅ وصل کردن دست قصاب!
👈 اهمیت تخفیف و مراعات افراد کم درآمد در سیره امیرمومنان علی علیه السلام
〰〰🔆〰〰〰〰
شیخ راوندی میگوید:
یک روز زن فقیری به یک قصابی رفت و می خواست گوشت بخرد؛ ولی آن قصاب گوشت را گران می فروخت در حالی که آن زن فقیر بود، پس با چشمهای گریان از مغازه قصاب بیرون رفت، در راه امام علی علیه السلام را دید، پس نزد ایشان از قصاب و گران فروشی آن شکایت کردند.
آن گاه امام علی علیه السلام با آن زن به طرف آن قصابی رفتند و به آن قصاب گفتند:
مثل این که #ضعیف و #کم_درآمد و #قوی و #ثروتمند در نزد تو #یکسان است، پس به این زن #ظلم نکن.
آن قصاب امام علی علیه السلام را نمیشناخت، پس دست خود را بلند کرد و گفت: از مغازه ام برو بیرون و لازم نیست از این زن دفاع کنی.
امام علی علیه السلام بدون این که حرفی بزنند از مغازه بیرون رفتند. آن زن فقیر به قصاب گفت: آیا این شخص را می شناسی؟
گفت: نه.
به او گفت: این مرد، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام است.
پس آن مرد ناراحت شد و دست خود را قطع کرد و دستش را با دست دیگر خود گرفت و دنبال امام علیهالسلام رفت و به ایشان رسید و معذرت خواهی کرد.
امام نیز برای آن قصاب دعا کردند و به اذن خدای تبارک و تعالی دستش را جای خودش قرار دادند و به حالت قبلی اش برگشت.
📕 بحارالانوار ج۴۱ ص۲۰۳
http://lib.eshia.ir/11008/41/203
📕 مدینة المعاجز ج٣ ص١٥٤
http://lib.eshia.ir/16059/3/154
📕 اثبات الهداة ج٣ ص٤٩٣
http://lib.eshia.ir/71405/3/493
➖➖➖➖➖➖➖
©کانال برهان و نقل روایات ناب
@borrhan
#حکومت_علوی
✅ وصل کردن دست قصاب!
👈 اهمیت تخفیف و مراعات افراد کم درآمد در سیره امیرمومنان علی علیه السلام
〰〰🔆〰〰〰〰
شیخ راوندی میگوید:
یک روز زن فقیری به یک قصابی رفت و می خواست گوشت بخرد؛ ولی آن قصاب گوشت را گران می فروخت در حالی که آن زن فقیر بود، پس با چشمهای گریان از مغازه قصاب بیرون رفت، در راه امام علی علیه السلام را دید، پس نزد ایشان از قصاب و گران فروشی آن شکایت کردند.
آن گاه امام علی علیه السلام با آن زن به طرف آن قصابی رفتند و به آن قصاب گفتند:
مثل این که #ضعیف و #کم_درآمد و #قوی و #ثروتمند در نزد تو #یکسان است، پس به این زن #ظلم نکن.
آن قصاب امام علی علیه السلام را نمیشناخت، پس دست خود را بلند کرد و گفت: از مغازه ام برو بیرون و لازم نیست از این زن دفاع کنی.
امام علی علیه السلام بدون این که حرفی بزنند از مغازه بیرون رفتند. آن زن فقیر به قصاب گفت: آیا این شخص را می شناسی؟
گفت: نه.
به او گفت: این مرد، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام است.
پس آن مرد ناراحت شد و دست خود را قطع کرد و دستش را با دست دیگر خود گرفت و دنبال امام علیهالسلام رفت و به ایشان رسید و معذرت خواهی کرد.
امام نیز برای آن قصاب دعا کردند و به اذن خدای تبارک و تعالی دستش را جای خودش قرار دادند و به حالت قبلی اش برگشت.
📕 بحارالانوار ج۴۱ ص۲۰۳
http://lib.eshia.ir/11008/41/203
📕 مدینة المعاجز ج٣ ص١٥٤
http://lib.eshia.ir/16059/3/154
📕 اثبات الهداة ج٣ ص٤٩٣
http://lib.eshia.ir/71405/3/493
➖➖➖➖➖➖➖
©کانال برهان و نقل روایات ناب
@borrhan
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#باید_بدانیم
بنا بر نقل مشهور در ماه جمادی الاول سال ۱۰۳۸ هجری قمری #شاه_عباس_صفوی درگذشت.
او شاه و سلطان یک کشور بوده است قطعا مثل تمام پادشاهان هم #ظلم کرده هم #عیش و #نوش داشته هم خون خیلی ها #شاید گردنش باشد!
اما آن چه او را از تمام پادشاهان تاریخ ایران #متمایز می کند ادب او به ساحت اهل بیت علیهم السلام و علمای شیعه بوده است و بی شک می شود گفت زحماتی که او برای مذهب تشیع کشید کمتر پادشاهی در تاریخ ایران کشیده است.
✅ جالب است بدانید شاه عباس در نامه ای به مقدس اردبیلی خود را #کلب امیرالمومنین علیه السلام خطاب می کند نه شاه عباس صفوی!
〰〰〰▪️〰〰〰〰〰
در طول تاريخ همواره علما به شاهان تذكرات داده اند از جمله ى آنها نامه ايست كه مرحوم مقدس اردبيلى به شاه عباس زمانى كه يكى از كارگزاران دربار شاه عباس مورد غضب شاه قرار ميگيرد به مقدس اردبيلى پناه مى آورد و مقدس اردبيلى براى شاه چنين نامه مينويسد:
✍ و له كتابة مختصرة إلى الشاه عبّاس الأوّل على يدي رجل- كان مقصّرا في الخدمة- التجأ إلى مشهد أمير المؤمنين عليه السّلام و طلب من الأردبيليّ- نور اللّه ضريحه-
أن يكتب إلى السلطان المذكور طلب أن لا يؤذيه؛ و الكتابة بالفارسيّة هكذا:
«باني ملك عاريت عبّاس بداند! اگر چه اين مرد أوّل ظالم بود اكنون مظلوم مينمايد، چنانچه از تقصير او بگذرى شايد كه حقّ سبحانه و تعالى از پاره از تقصيرات تو بگذرد.
كتبه بنده شاه ولايت: أحمد الأردبيلي».
🔰جوابيه شاه عباس:
✍️جواب: «بعرض ميرساند عبّاس: كه خدماتى كه فرموده بوديد بجان منّت داشته بتقديم رسانيد، اميد كه اين محبّ را از دعاى خير فراموش نكنند. کتبه كلب آستانة علي: عبّاس». انتهى.
📕نام کتاب : روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات نویسنده : الموسوي الخوانساري، محمد باقر جلد : 1 صفحه : 84- 85
http://lib.eshia.ir/10983/1/84
http://lib.eshia.ir/10983/1/85
(📸 اسکن در پست بعد)
متن فارسى و ترجمه به عربى در كشف الأسرار سيد نعمة الله جزائرى(﮼رحمة﮼الله﮼عليه)↓
📚📕نام کتاب : كشف الأسرار في شرح الاستبصار نویسنده : الجزائري، السيد نعمة الله جلد : 1 صفحه : 135
http://lib.eshia.ir/86839/1/135
💢 پ.ن :
اين نامه از نامه هايى ميباشد كه در آن #هيچ تعريفى از شاه نشده و مقدس اردبيلى در آن خود را بنده و غلام اميرالمؤمنين (عليه السلام) معرفى كرده است نه از غلامان شاه.
#علماى_صالح
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan
بنا بر نقل مشهور در ماه جمادی الاول سال ۱۰۳۸ هجری قمری #شاه_عباس_صفوی درگذشت.
او شاه و سلطان یک کشور بوده است قطعا مثل تمام پادشاهان هم #ظلم کرده هم #عیش و #نوش داشته هم خون خیلی ها #شاید گردنش باشد!
اما آن چه او را از تمام پادشاهان تاریخ ایران #متمایز می کند ادب او به ساحت اهل بیت علیهم السلام و علمای شیعه بوده است و بی شک می شود گفت زحماتی که او برای مذهب تشیع کشید کمتر پادشاهی در تاریخ ایران کشیده است.
✅ جالب است بدانید شاه عباس در نامه ای به مقدس اردبیلی خود را #کلب امیرالمومنین علیه السلام خطاب می کند نه شاه عباس صفوی!
〰〰〰▪️〰〰〰〰〰
در طول تاريخ همواره علما به شاهان تذكرات داده اند از جمله ى آنها نامه ايست كه مرحوم مقدس اردبيلى به شاه عباس زمانى كه يكى از كارگزاران دربار شاه عباس مورد غضب شاه قرار ميگيرد به مقدس اردبيلى پناه مى آورد و مقدس اردبيلى براى شاه چنين نامه مينويسد:
✍ و له كتابة مختصرة إلى الشاه عبّاس الأوّل على يدي رجل- كان مقصّرا في الخدمة- التجأ إلى مشهد أمير المؤمنين عليه السّلام و طلب من الأردبيليّ- نور اللّه ضريحه-
أن يكتب إلى السلطان المذكور طلب أن لا يؤذيه؛ و الكتابة بالفارسيّة هكذا:
«باني ملك عاريت عبّاس بداند! اگر چه اين مرد أوّل ظالم بود اكنون مظلوم مينمايد، چنانچه از تقصير او بگذرى شايد كه حقّ سبحانه و تعالى از پاره از تقصيرات تو بگذرد.
كتبه بنده شاه ولايت: أحمد الأردبيلي».
🔰جوابيه شاه عباس:
✍️جواب: «بعرض ميرساند عبّاس: كه خدماتى كه فرموده بوديد بجان منّت داشته بتقديم رسانيد، اميد كه اين محبّ را از دعاى خير فراموش نكنند. کتبه كلب آستانة علي: عبّاس». انتهى.
📕نام کتاب : روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات نویسنده : الموسوي الخوانساري، محمد باقر جلد : 1 صفحه : 84- 85
http://lib.eshia.ir/10983/1/84
http://lib.eshia.ir/10983/1/85
(📸 اسکن در پست بعد)
متن فارسى و ترجمه به عربى در كشف الأسرار سيد نعمة الله جزائرى(﮼رحمة﮼الله﮼عليه)↓
📚📕نام کتاب : كشف الأسرار في شرح الاستبصار نویسنده : الجزائري، السيد نعمة الله جلد : 1 صفحه : 135
http://lib.eshia.ir/86839/1/135
💢 پ.ن :
اين نامه از نامه هايى ميباشد كه در آن #هيچ تعريفى از شاه نشده و مقدس اردبيلى در آن خود را بنده و غلام اميرالمؤمنين (عليه السلام) معرفى كرده است نه از غلامان شاه.
#علماى_صالح
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan
Telegram
attach 📎
#تقیه
⚠️تقیّه شدید جناب حذیفه
💡آشنایی با خفقان جامعه پس از #شهادت_رسولخدا صلیالله علیه و آله
┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄
🟪 حذیفه بن الیمان﴿رض﴾ صاحب سرّ رسول الله صلیالله علیه و آله و یار گرامۍ امیرالمؤمنین علیهالسلام ، در عهد غاصبین همواره مجبور به تقیه و ڪتمان برخی دانسته ها شد اين عمل حذیفه، دال بر #ظلم و دیکتاتورۍ غاصبین و خطورت دانسته های حذیفه برای مشروعیت آنان است.
⌫تقـیّه حذیفه از عثمان
با سندصحیح آمده: ابن مسعود و حذیفه بر عثمان وارد شدند، عثمان به حذیفه گفت:به من رسیده که تو چنین و چنان گفتی؟ حذیفه گفت:«خیر به خدا سوگند نگفتم»، پس وقتی خارج شد ابن مسعود به او گفت:«تو را چـه شده است که آنچه من از تو شنیده ام را به او نگفتی؟» حذیفه گفت:«از ترس اینکه کل دینم از بین برود، قسمتی از دینم با با قسمتی دیگر میخرم»
📗مصنف ابن أبي شيبة ج:6 ص:474
(ر.ک: تصویر الحاقی)
📌واضح است که وقتی عثمان دربارهٔ سخنی از او پرسید، حذیفه آن را انکار کرد، ولی ابن مسعود از او آن سخن را شنیده بود! حذیفه دلیل انکار و تقیه را #حفظ_دین بیان کرده. یعنی اگر کتمان نمیکرد، توسط عثمان کشته میشد و کل دینش از بین میرفت.
لذا سرخسۍ می گوید:
«و حذیفه تقیه را استفاده میکرد، برآنچـه روایت شده که...برخی دینم را برخی دیگر میخرم از ترس اینکه کل آن از بین برود.»
وَقَدْ كَانَ حُذَيْفَةُ مِمَّنْ يَسْتَعْمِلُ التَّقِيَّةَ عَلَى مَا رُوِيَ أَنَّهُ يُدَارِي رَجُلًا، فَقِيلَ لَهُ: إنَّك مُنَافِقٌ، فَقَالَ لَا، وَلَكِنِّي أَشْتَرِي دِينِي بَعْضَهُ بِبَعْضٍ مَخَافَةَ أَنْ يَذْهَبَ كُلُّهُ
📗المبسوط ج:24 ص:46
⌫زود به قتل میرسـم!
حذیفـه میزان خطر را اینگونه توضیح میدهد:«اگر بر لب رودۍ بودم، و دستم را برای آوردن مشتی آب دراز کنم ،و هر آنچـه که میدانم را به شما بگویم قبل از آنکه دستم به دهانم برسد، به #قتـل خواهـم رسید»
وَقَال أَبُو هلال، عن قتادة، قال حذيفة: لو كنت على شاطئ نهر، وقد مددت يدي لأغترف فحدثتكم بكل ما أعلم ما وصلت يدي إلى فمي حتى أقتل!
📕تهذيب الكمال ج:5 ص:507
✅🔚✅ پس خطر افشای برخی معلومات، حذف و #ترور توسط مخالفین بود! آیا حذیفـه چـه میدانست که خطر قتل او را دربر داشت؟
⌫همـه مرا تڪذیب میڪنند
حذیفه گفت: «اگر سخنی را به شما بگویم، سه سوّمِ شما مرا تڪذیب میڪنند. جوانی گفت اگر سه سوّم ما تورا تکذیب کردند پس چه کسی تو را باور میکند؟!»
نبأنا عطاء بن السائب عن أبي البختري قال قال حذيفة لو حدثتكم بحديث لكذبني ثلاثة اثلاثكم قال ففطن إليه شاب فقال من يصدقك إذا كذبك ثلاثة اثلاثنا
📘تاريخ دمشق ج:12 ص:289
📌از مجموع این نقل های معتبر، میتوان به نڪات ذیل پۍ برد:
❶ظلـم ودیکاتوری دستگاه خلافت
❷رواج حذف و ترور توسط خلـفا
❸خفقان وترس موجود در جامعه
❹انحراف جامعـه وترس از حقیقت
✍🏻این ملاحظات ، جناب حذیفـه را به تقیّه و کتمان علم وادار کرد؛ بنابراین تقیّهٔ شیعـه در آن قرون اول کاملا معقول و مشروع اسـت.
البته که تقیه همواره معقول و مشروع است؛ به شرط آن که مورد آن درست تشخیص داده شود. شرایط تقیه باید به درستی تبیین، و مرز های آن مشخص شود.
اگر خطر جانی برای یک یا چند مؤمن وجود نداشته باشد تقیه موضوعیت ندارد. خطر جانی لزوماً به معنای خطر قتل نیست.
#پیدایش_شیعه (۲۰) #ترور
➖➖➖➖
@borrhan
⚠️تقیّه شدید جناب حذیفه
💡آشنایی با خفقان جامعه پس از #شهادت_رسولخدا صلیالله علیه و آله
┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄
🟪 حذیفه بن الیمان﴿رض﴾ صاحب سرّ رسول الله صلیالله علیه و آله و یار گرامۍ امیرالمؤمنین علیهالسلام ، در عهد غاصبین همواره مجبور به تقیه و ڪتمان برخی دانسته ها شد اين عمل حذیفه، دال بر #ظلم و دیکتاتورۍ غاصبین و خطورت دانسته های حذیفه برای مشروعیت آنان است.
⌫تقـیّه حذیفه از عثمان
با سندصحیح آمده: ابن مسعود و حذیفه بر عثمان وارد شدند، عثمان به حذیفه گفت:به من رسیده که تو چنین و چنان گفتی؟ حذیفه گفت:«خیر به خدا سوگند نگفتم»، پس وقتی خارج شد ابن مسعود به او گفت:«تو را چـه شده است که آنچه من از تو شنیده ام را به او نگفتی؟» حذیفه گفت:«از ترس اینکه کل دینم از بین برود، قسمتی از دینم با با قسمتی دیگر میخرم»
📗مصنف ابن أبي شيبة ج:6 ص:474
(ر.ک: تصویر الحاقی)
📌واضح است که وقتی عثمان دربارهٔ سخنی از او پرسید، حذیفه آن را انکار کرد، ولی ابن مسعود از او آن سخن را شنیده بود! حذیفه دلیل انکار و تقیه را #حفظ_دین بیان کرده. یعنی اگر کتمان نمیکرد، توسط عثمان کشته میشد و کل دینش از بین میرفت.
لذا سرخسۍ می گوید:
«و حذیفه تقیه را استفاده میکرد، برآنچـه روایت شده که...برخی دینم را برخی دیگر میخرم از ترس اینکه کل آن از بین برود.»
وَقَدْ كَانَ حُذَيْفَةُ مِمَّنْ يَسْتَعْمِلُ التَّقِيَّةَ عَلَى مَا رُوِيَ أَنَّهُ يُدَارِي رَجُلًا، فَقِيلَ لَهُ: إنَّك مُنَافِقٌ، فَقَالَ لَا، وَلَكِنِّي أَشْتَرِي دِينِي بَعْضَهُ بِبَعْضٍ مَخَافَةَ أَنْ يَذْهَبَ كُلُّهُ
📗المبسوط ج:24 ص:46
⌫زود به قتل میرسـم!
حذیفـه میزان خطر را اینگونه توضیح میدهد:«اگر بر لب رودۍ بودم، و دستم را برای آوردن مشتی آب دراز کنم ،و هر آنچـه که میدانم را به شما بگویم قبل از آنکه دستم به دهانم برسد، به #قتـل خواهـم رسید»
وَقَال أَبُو هلال، عن قتادة، قال حذيفة: لو كنت على شاطئ نهر، وقد مددت يدي لأغترف فحدثتكم بكل ما أعلم ما وصلت يدي إلى فمي حتى أقتل!
📕تهذيب الكمال ج:5 ص:507
✅🔚✅ پس خطر افشای برخی معلومات، حذف و #ترور توسط مخالفین بود! آیا حذیفـه چـه میدانست که خطر قتل او را دربر داشت؟
⌫همـه مرا تڪذیب میڪنند
حذیفه گفت: «اگر سخنی را به شما بگویم، سه سوّمِ شما مرا تڪذیب میڪنند. جوانی گفت اگر سه سوّم ما تورا تکذیب کردند پس چه کسی تو را باور میکند؟!»
نبأنا عطاء بن السائب عن أبي البختري قال قال حذيفة لو حدثتكم بحديث لكذبني ثلاثة اثلاثكم قال ففطن إليه شاب فقال من يصدقك إذا كذبك ثلاثة اثلاثنا
📘تاريخ دمشق ج:12 ص:289
📌از مجموع این نقل های معتبر، میتوان به نڪات ذیل پۍ برد:
❶ظلـم ودیکاتوری دستگاه خلافت
❷رواج حذف و ترور توسط خلـفا
❸خفقان وترس موجود در جامعه
❹انحراف جامعـه وترس از حقیقت
✍🏻این ملاحظات ، جناب حذیفـه را به تقیّه و کتمان علم وادار کرد؛ بنابراین تقیّهٔ شیعـه در آن قرون اول کاملا معقول و مشروع اسـت.
البته که تقیه همواره معقول و مشروع است؛ به شرط آن که مورد آن درست تشخیص داده شود. شرایط تقیه باید به درستی تبیین، و مرز های آن مشخص شود.
اگر خطر جانی برای یک یا چند مؤمن وجود نداشته باشد تقیه موضوعیت ندارد. خطر جانی لزوماً به معنای خطر قتل نیست.
#پیدایش_شیعه (۲۰) #ترور
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎