[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.8K photos
1.78K videos
740 files
12.9K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
به عنوان مثال در نظر بگیرید:

که در مورد خلیفه اوّل شاید عامه مردم نسبت به او پذیرش داشتند.
و علت آن این است که عامه مردم هر چه خوششان می‌آمد خلیفه اوّل آن‌ را انجام می داد؛
و چیزی که عامه مردم نمی‌خواستند خلیفه اول انجام نمی‌داد.

این چنین کسی امام به معنای نمونۀ خدایی نیست.

چرا؟

اگر امامی صبر بر اموری کند که در نتیجه تأمین خواهشهای مردم بشود، چنین امامی ساخت مردم است.

امامی که خدا قرار می دهد ، به حساب خدا کار می‌کند.

به طوری که شما ببینید میزان امام الهی، آنست که چنانچه احکام الهی با خواهشهای مردم تضاد پیدا کند احکام الهی بر خواهشهای مردم مقدم باشد،
نه بالعکس .

👈👈 از خود آیات نورانی قرآن این نکته ها آمده است که امام الهی میزانش مشخص شده است.

""امام الهی آن نیست که مردم از او راضی باشند امام الهی آنست که خدا از او راضی باشد. و #صبر در امر و نهی الهی داشته باشد.""

چرا که قرآن مجید می فرماید همیشه بین رضایت تو ای انسان و آنچه واجب بر تو است
یک #تضاد فراوان وجود دارد.

یعنی در غالب موارد آنچه باید بکنی با آنچه می‌خواهی بکنی ناسازگار است.
می‌خواهی یک جور است؛ آنچه باید بکنی گونهء دیگری است.

امام الهی آنست که خداوند تعالی بداند و بگوید او آنچه را من می‌خواهم و واجب می دانم انجام می دهد، نه آنچه تو ای انسان می پسندی.

دقت بفرمایید که معنای خلافة اللهی این نیست که مردم نباید به خواهش‌هایشان برسند.
بلکه افراد به نیازشان می‌رسند؛
اما افراد لزوماً به خواهشهایشان نمی‌رسند.

بین #نیاز و #خواهش ها تفاوت است.

امروزه شما در میان ده نفر نیازها را می‌توانید متعادل قرار بدهید؛
اما خواهشها را نمی توانید!
مگر این که از خواهشها بگذرید و تنها نیازها را میزان قرار دهید.

برای مثال، اداره صحیح یک خانه به این است که نیازها متعادل بشود؛
نه اینکه خواسته ها تامین بشود.

و الا اگر در یک خانهء پنج نفری هر کدام یک دستور برای غذای خودش بدهد که قابل اجرا نمی باشد.

👈 میزان #تعادل در تامین نیازهاست نه تامین خواسته ها و این کاری است که خلیفه الهی می‌کند.

و این کاری است که امام و خلیفه الهی انجام می‌دهد.



جمع بندی : پس خداوند میفرماید که از میان بنی‌اسرائیل امامانی را برگزیدیم تا به امر ما مردم را راهنمائی کنند.

امامانی که به #تشخیص‌الهی شکیبا هستند در آنچه بر ایشان وارد میشود:

💠 و في تفسير عليّ بن إبراهيم ، و قوله: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا قال: كان في علم اللَّه أنّهم يصبرون على ما يصيبهم. فجعلهم أئمّة.

و امامانی که #خواست خدا را بر خواست مردم #مقدم می‌دارند:

💠 حدثنا حميد بن زياد قال: حدّثنا محمّد بن الحسين، عن محمّد بن يحيى، عن طلحة بن زيد، عن جعفر بن محمّد، عن أبيه [، عن آبائه‏] - عليهم السّلام- قال: الائمّة في كتاب اللَّه إمامان: إمام عدل، و إمام جور، قال اللَّه- تعالى-: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لا بأمر النّاس. يقدّمون أمر اللَّه قبل أمرهم و حكم اللَّه قبل حكمهم.



©کانال برهان و طرح مباحث ناب #معرفت_امام

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#فریضهء_شهادت_ثالثه


إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ ،یعنی :
ادای #شهادت_ثالثه در هر #نماز

قسمت چهل و پنجم

💟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۱﴾ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۲﴾ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۳﴾ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿۴﴾ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿۵﴾ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿۶﴾ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴿۷﴾

================

...آیات ششم و هفتم از سورهء مبارکه حمد ، به این نکته تصریح کرده که صراط مستقیم خدا، صراط نعمت داده‌شدگان است.
به این سبب ، انتساب #صراط‌الله به #صراط‌نعمت‌داده‌شدگان ، از همان انتسابی برخودار است که
#صراط‌الله به الله.

خدا سالک صراط مستقیم نیست؛
او حاکم بر صراط مستقیم و هادی مومنان به این صراط است و مفهوم اینکه صراط مستقیم،
صراط خداوند است این است که خدا #ایجاد_کنندهء این صراط و #تعریف_کنندهء آن است.

👈 بر این اساس، صراط مستقیم خداوند نشانهء #مرضات خدا و نشانهء #خواست و #ناخواست اوست.

لذا تکلیف بندگان در برابر صراط مستقیم، #تبعیت است و این مطلبی است که بارها و بارها به آن تصریح شده است:

📖 وَأَنَّ هَذَا صِرَطِى مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ...

📖 و این صراط ، صراط من است در حالیکه مستقیم است، پس از آن تبعیت کنید...
{۱۵۳/انعام}


خدای جهانیان قرار نیست از کسی تبعیت کند، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سایر نعمت داده‌شدگان نیز قرار نیست از بنده‌ای از بندگان تبعیت کنند.
به این سبب:

☑️ انتساب صراط به #خدا و #رسولخدا و به #سایر‌نعمت‌داده‌شدگان‌ ، انتساب #تبعیتی و به گونه‌ای نیست
که آنان باید از صراط مستقیم تبعیت کنند،
#آنان صراط مستقیم را #تعریف می‌کنند و صراط مستقیم از راهِ آنان ، معین و مشخص و بالاخره،
خط کشی می‌شود.

☑️ صراط مستقیم خداوند را باید خودِ خدا تعریف کند؛ او خودش باید آن را معین و مشخص و خط کشی کند،
اما او پروردگار جهانیان است؛
این تعریف و معین سازی و خط کشی را توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله و افرادی انجام می‌دهد که به آنان #نعمت داده است.
جهت هم روشن است. تبعیت از خدا #امکان‌ندارد و وقتی چنین عملی امکان نداشته باشد، دستوری برای انجام آن نیز صادر نمی‌شود؛
انجام این عمل #تنها از #راه نعمت داده‌شدگان شدنی است.



شهادت به حقانیت و ولایت امیرمومنان علی علیه السلام میثاق خداست....

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#ضرورت_معرفت_امام (۲)

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

قسمت دوم:

... نحوه بندگی خدا، اگر بخواهد مورد قبول ذات مقدسش قرار گیرد، باید از ناحیه خودش ارائه شود.
ما عقلا میتوانیم به اینکه باید خدا و ربّ و مُنعم خود را بندگی کنیم پی‌بریم، اما همین عقل نسـبت به راه و طرز بنـدگی او حکم میکند که باید از #خود_خـدا اخـذ نماییم؛
به خصوص که میدانیم خداونـد ما را به حال خود رها نکرده تا هر طور که میخواهیم به بنـدگِی او بپردازیم، بلکه از جانب خویش رسولانی فرسـتاده تا آیین بنـدگی او را به ما بیاموزنـد و به این وسـیله حّجت خود را بر ما تمام کرده است؛ بنابراین ما نمیتوانیم هرگونه که دلمان بخواهد او را عبادت کنیم.

🔻اصولا فلسفه نبوت و امامت همین است که بشر راه بندگی خدا را به طورصحیح یاد بگیرد و با تشخیص خود در این مسـیر قدم برندارد. و‌ عقل انسان هم ارسال رسل و بعثت انبیا را ازطرف خدا پسـندیده و ممدوح میداند. لذا وقتی با انبیا و اولیاي الهی برخورد میکند، آن را مغتنم می‌شمارد و دین حق را میشناسد وسعی در تطبیق خود با آن می‌کند.

🌐 وقـتی یکی از منکران وجـود خـدا از امـام صـادق علیـه‌السلام از فلسفه وجود انبیا و رسولان الهی سوال میکند، ایشان چنین میفرمایند:

#ترجمه: «وقتی براي ما وجود آفریـدگار صانعی که از ما و همه مخلوقات خود متعالی است (شبیه به هیچیک از مخلوقات نیست) ثابت شـد و (نیز روشن شد که) او حکیم و بلندمرتبه است به طوريکه مخلوقات او را نمی‌بینند و با او تماس ندارند تا اینکه بیواسطه با او ارتباط داشته و او هم با ایشان بیواسطه در ارتباط باشد و با هم بحث و گفتگو داشته باشند، (نیاز به) وجود سفیرانی در میـان مخلوقات خـدا اثبات میشود که ازطرف او براي مخلوقات و بنـدگانش سـخن بگوینـد و مصالـح و مفاسـد ایشانرا به آنها یاد دهند و از آنچه موجبات سعادت و بدبختی خود آگاهشان کنند. بنا بر این وجود امر و نهی کننـدگان از جـانب خـدای حکیم دانـا در میان خلق خود و سـخنگویان از جانب او ثابت میشود. و اینهـا عبارتنـد از پیـامبران و برگزیـدگان الهی از میـان آفریـدگانش ، که به حکمت تربیت شـده و مبعـوث به حکمت هم شـده‌اند اینها با آنکه در شکل و ترکیب خلقت خود شبیه بقیه مردم هسـتند ولی با دیگران متفاوت بوده، از جانب خداوند حکیم دانا ، موید به حکمت الهی هستند.»

📔 اصول کافی، کتاب الحجة، باب الاضطرار الي الحجة، ح١
(ر.ک : تصویر الحاقی)


🔖 پی‌نوشت:
خداوند اگر می‌خواست می‌توانست با همه مخلوقات خود بدون واسطه ارتباط برقرار کند. این برای او سخت تر از اینکه با عده خاصی ارتباط مستقیم برقرار کند و از طریق آنها با دیگران سخن بگوید , نبوده و نیست.
اما در عمل چنین نکرده و می‌بینیم که نوعا افراد ارتباط طرفینی با خداوند ندارند؛

البته هر کس می‌تواند با خدای خود سخن گوید و با او مناجات نماید و او هم سخن همه را می‌شنود و احتیاج به واسطه‌ای در اینجا نیست؛
اما اینکه انسانها از #خواست خدا و #رضا و #سخط او آگاه شوند(*) این چیزی نیست که برای نوع آنها بدون واسطه انجام شده باشد.


🔸لازمه #منزه بودن خدا از صفات مخلوقات ، این است که هر کس خود بخواهد نمی‌تواند ارتباط طرفینی با خدای سبحان برقرار کند.
چنین ارتباطی از جانب انسان با خدا برقرار نمی‌شود، و این #فقط خدای متعال است که با هر کس بخواهد این گونه رابطه‌ای برقرار میکند و در صورت لزوم او را «سفیر» و «مُعَبِّر» از جانب خود در میان مردم قرار می‌دهد.

پس راه چنین ارتباطی از طرف ما با خدای متعال بسته است. این خداست که با هر کس بخواهد چنین ارتباطی برقرار می‌سازد و نشانه‌هایی هم برای این ارتباط قرار می‌دهد تا هر کس بتواند تشخیص دهد اینچنین ارتباطی را خدا با چه کسانی برقرار کرده است.
🔚 این نشانه ها همان معجزاتی است که به دست پیامبران و ائمه علیهم السلام ظاهر میشود.
و لازمه داشتن چنین منصبی از طرف خداوند اینست که آن انسان برگزیده به وسیله خالق خود تأیید شود و خود از مسیر رضای الهی خارج نشود؛ زیرا شأن سفارت و معبر بودن از جانب خدا ، اقتضا می‌کند که #عمل و #قول او برای دیگران #حجت باشد.
و اگر مردم احتمال خطا و اشتباه را درباره او بدهند ، دیگر به هیچ سخنی که او از طرف خدا می‌گوید اعتماد نمی‌کنند. و این موجب نقض غرض الهی از ارسال رسل و بعث انبیاست.

🔚 بنابراین داشتن علم و حکمت الهی که اشتباه در آن راه ندارد و نیز برخوردار بودن از کمال #عصمت یعنی حفظ و صیانت الهی، لازمهٔ عنوان سفیر و معبر از جانب خداست.


(*) در مستقلات عقلیه خدا به طور تکوینی با افراد عاقل ارتباط برقرار کرده و حجت را بر ایشان تمام نموده است. بنابراین در مواردی مانند آنکه حُسن و قبح چیزی ذاتیِ آن است شخص عاقل از طریق عقل یا رسول باطنی می‌داند خدا از او چه خواسته است.

@borrhan