بسمه تعالی

💠تصحیح و نقد میثم فتحی بر یاد داشت جناب
محمد تقی فاضل میبدی :


1⃣اگر نگوئیم تحریف ، این نوشتار با مغالطه نقل قول ناقص آغاز میشود چرا که حضرت در فرازی از وصیتشان به ضرورت تحقق امر به معروف و نهی از
منکر اشاره کردند نه اصل امر به معروف و نهی از منکر حاکمان و فرمودند
در صورت ترک آن شرار قوم بر شما مسلط میشوند نه جامعه
2⃣اگر این سخن شما از باب تعریضی بر
حاکمیت است ، نیازی به تحمل مشقت جابجایی عبارات نیست چرا که در خود حکم ، افراد از رهبر گرفته تا پائین ترین
منصب و حتی بی منصبان مشمول حکم وجوب امر به معروف و نهی از منکر هستند
3⃣اگر منظور از وصیت نامه هایی که حضرت پیش از شهادت نوشته اند وصیتهای مکتوب بعد از صفین است ،
که آنه دو موردند و هیچکدام در باب امر به معروف نیستند و از آنهم سخنی نرفته است؛
✅یکی نامه ۲۴ وصیت حضرت در باب اموالشان
✅ و دیگری نامه ۳۱ خطاب به فرزند ارشدشان است که
متن تربیتی بسیار قویی است

نکته امر به معروف را البته آنهم به شکلی که عرض شد ، حضرت شفاها فرمودند نه کتبا

4⃣ این حکم الهی مراتبی دارد و شرائطی
البته که ماهم معتقدیم باید احکام الهیه را تام الشرائط والمراتب انجام داد اما تعطیلی برخی مصادیق و مراتب دلیل بر تعطیلی بخش دیگر نیست و کسی اینرا تقلیل نداده بلکه متأسفانه عده ای در وظایفشان سستند.
5⃣ هر چه تلاش کردم نفهمیدم چگونه ظلم موضعی و ساختاری عامین مطلقند بله درست است که متقابلا تاثیر دارند اما متباینند.

6⃣ نقطه عطف امر به معروف کجای آنست که تنها در مورد حاکمان است ؟

7⃣ لازم نیست برای پیش برد استدلالتان اینقدر احکام اجتماعی را در مقابل احکام فردی قرار دهید خود دین در برخی مواضع اینکار را کرده.

والسلام

✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
#نقد

بسمه تعالی
🔶آب در روغن🔶

(نامه میثم فتحی به جناب دکتر عبدالکریم سروش به بهانه سخنشان درباب فقه وانقلاب)

با سلام واحترام خدمت استاد عزیز که از
حضرتعالی و مصاحبت دوفرزندتان بهره ها بردم چنانکه افتدودانی وصد البته که
نیش و نوش با همند
استاد بزرگوار نکاتی مختصر ازطلبه ای کوچک:

♦️جنابعالی نمی توانستید تئوریسین انقلاب باشید اما برخی کتب و جزوات و سخنرانیهایتان انصافا در رشد نیروهای انقلابی مؤثر بود مانند جزوه شما درباب جهاد و...که پیشنهاد میشود انتشارات صراط اینها را نیز درکنار مدارا و مدیریت و...چاپ کند

♦️فرمودید انسان اشتباه میکند،عرض میکنیم پس باید ملاکی درافکند،شاید که فی الحال هم دراشتباه باشیم


♦️ندانستیم که به زعم جنابتان بالاخره
فقه به درد دنیا میخورد یا خیر. چراکه یافتن شما با تلقی از غزالی منافیند

♦️فقها درباب حکم تکلیفی احتکار دو طیفند؛مشهور قائل به حرمتند

📖مثل امام درکتاب البیع که البته غالب این طیف قائلان ترادف جرم وگناهند(متعرض این بحث در این و جیزه نیستیم اگرچه که نظرداریم)
📖وعده ای قائل به کراهت مانند صاحب غایة المرام

🖋و به عقیده حقیر باعنایت به روایات جلد ۱۷ وسائل وفقیه وجلد۱۰ کافی (دارالحدیث)،رأی اول قابل دفاع است

📍به علاوه فقها احتکار را در امور مورد حاجت مردم مانند غلات اربعه میدانند و روغن و نمک قیلی بوده که شهید اول در دروس آورده lying fallacy

♦️که گفته زکات و مالیات یکی باشد؟
مأخذ را بفرمایید گرچه ایندو ۴ شباهت دارند اما به دلیل ۹ تفاوت فقها قائل به غیریتشان هستند
📖از تئوریسین های انقلاب مانند خود امام در کتاب ولایت فقیه وصحیفه نور جلد۷
📖و شهید مطهری جلد۲ اسلام و مقتضیات زمان و
📖 شهید بهشتی در کتاب اقتصاد اسلامی
گرفته
تا قبل تر مانند کاشف الغطاء در نامه اش به فتحعلی شاه در جریان جنگ ایران و روس و.....
باز هم خلاف واقع

♦️حال اگر این گزاره ها را قطره قطره دریافته و درباب فقه اندیشیده اید،که
باید گفت ؛از این چهار نمونه که به عنوان استدلالی بر علیه فقه اقامه فرمودید که با فرض صحت ،مغالطه تعمیم شتاب زده دارد،
دو نمونه مذکور،خود،باطلند،
نمونه ماجرای مکه ،ازشخص باطل وجاهل است چرا که اولا صابون در زمان پیغمبر بوده 📖(روایات بیع صابون بالزیت المتنجس راملاحظه فرمایید که شیخ هم در مکاسب متعرض شده)
و علی فرض نبودن در زمان پیغمبر،نه تنها مثبت ممنوعیت نیست بلکه مجرای برائتست📖
📖ونمونه نقل شده درباب خمس و رفع معضلات اقتصادی هم بافتاوای آقایان مندفع است پس بررسی فقه بامقدمات
تصوریه وتصدیقیه ای اینچنین،نتیجه ای جز آنچه فرمودید ندارد

♦️شما مجتهد نیستید، پس ترمینولوژی و
متدولوژی فقه را به خوبی نمی شناسید،
فاقد شیئید پس سعی در اعطا بیهوده است
🔶🔶🔶🔶
♦️درباب فقه نه نفی شما منطبق بر واقع
بود و نه اثباتتان

♦️اگر در فلسفه هم نظریه ای غلط مطرح شد،این به معنای لنگی علم فلسفه است؟مغالطه کنه و وجه قابل تأمل است

💎💎الحاصل:

جناب دکتر با آراء تخصصی،خارج ازگعده
مریدان در پیچید که خنده آنان نه نفی آراء و نه اثبات علمیتتان است💎

«آب در روغن چو باشد میکند شیون چراغ»

با تقدیم احترام

میثم فتحی
سحر پانزدهم خرداد ۱۳۹۸
شب عید سعید فطر

✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
#فقه #نقد
#انقلاب
#سروش

سوال ❓❓❓❓
/ترجیح فقهی مال‌مردم‌خوری بر بی‌حجابی/

آقای علم‌الهدی نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی امروز فرمودند: “مال مردم خوری و بی‌حجابی هر دو بد است اما مال مردم را مخفیانه می‌خورند ولی بی حجابی تظاهر به جنگ با خدا و دهن کجی به دین اوست.”

به عبارت دیگر، نگاه “فقهی” حضرات به مقوله حق‌الناس، به اینجاها رسیده که اولویت حکومت، پوشش خانم‌هاست و نه “مال مردم خوری”، چون‌ مفسدان “مخفیانه می‌خورند”. حالا گیرم کمی زیاد بخورند.

✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
#نقد

💠پاسخ💠

بسمه تعالی
اگر واقعا جناب علم الهدی این حرف را زده باشند ردیه ما اینست ؛

♦️اصلا فرض میکنیم که قبح بد حجابی به مراتب اشد و اقوای از مال مردم خوری
در مقایسه ایندو با یکدیگر ، کدامیک میتواند مقدمه ، سبب ویا معددیگری باشد ؟

♦️به نظر میرسد بدحجابی مقدمیتی نسبت به مال مردم خوری ندارد اما این
مال مردم خوریست که مستعد است تا مقدمه صدها آسیب اجتماعی که یکی از آنها بد حجابیست باشد

♦️حال اگر مال مردم خوری ، علت بد حجابیست البته نه علت منحصره و علت هم اشد و اقوای از معلول است ،
پس مال مردم خوری اقبح از بدحجابیست

🔶 اینجا تناقض رخ نمود پس این قیاس ، برهان خلف است و نتیجه و حکم ، نقیض فرض میشود
چرا که بطلان فرض با تناقض ثابت شد پس فرض ایشان البته اگر گفته باشند باطل شد

فرض: P~
تناقض: q&~q
حکم: P~~
P

✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
#حجاب #نقد #علم_الهدی #حرام_خواری #پوشش

بسمه تعالی

نقد بر مقاله حیدر حب الله ۱

نقدمیثم فتحی برمقاله دکترحیدرحب الله درباب اجماع:

1⃣پرسش ابتدائی شما اینست که آیاممکنست اجماع علمای امامیه دربرخی مسائل دینی اشتباه ونظرعلمای مذاهب دیگردرست باشد؟

علی فرض پذیرش اجماع به عنوان احد ادله شرعیه اگراجماع به معنای فقهی کلمه مدنظر باشد پرسش باطل است چراکه رکن اجماع ازمنظر امامیه کاشفیت ازقول معصوم است ومذاهب اربعه نیزائمه شیعه را ثقه میدانندپس اصل مناقشه منتفی است


2⃣علی فرض پذیرش دخولی بودن اجماع این خود دلیلی برصحت اجماع است


3⃣اینکه علما دراجتهادشان خطا میکنند چه دخلی به مسأله اجماع دارد؟


4⃣قیاس متواترات تاریخی دربحث اجماع بامجربات طبیعی مع الفارق است


5⃣مغالطه
equivocation fallacy
یااشتراک لفظی چراکه
تعبیرعلامه طباطبایی به اجماع امت دخلی به اجماع فقها ندارد واصلا علی فرض یکی گرفتن فقها و امت،درمورد اجماع یکی تحصیلی است ودیگری حصولی


6⃣مغالطه
half concealed quantification fallacy

یاسورهای کلی نما
چراکه میفرمایید‌ بسیار میبینیم که درمباحث کلامی مدعی بر اساس قرآن وسنت حجتی می آورد امابه بهانه اجماع علما و متکلمان آن مذهب آن دلیل رد میشود.خوب بفرماییدبه عنوان نمونه کجا چنین شده؟


7⃣لازمه پذیرش یاعدم پذیرش اجماع،نه Pluralismاست ونهexclusivism


8⃣علیرغم مدعایتان اجماع ازمنظر فقها خیلی پررنگ نیست به علاوه علامه طباطبایی نیز نخستین وبزرگترین ناقد اجماع نیستند برای احرازصدق دعوی حقیربه عنوان نمونه به منابع زیرمراجعه فرمایید:

✅نقداستدلال شیخ طوسی براجماع مبتنی برقائده لطف بوسیله شیخ در رسائل
✅اشکالات شیخ براجماع حسی ودخولی در رسائل
✅بیان مرحوم مجلسی در رد نظریه حجیت اجماع سیدمرتضی دربحارجلد۸۹
✅بیان محقق بحرانی درحدائق در تضعیف اجماع
✅نقدنظر آخوند در باب اجماع بوسیله محقق اصفهانی درنهایة الدرایه
✅کلام محقق نائینی درنفی اعتبار طرق مفروضه حجیت اجماع درفوائد الاصول

✅نقد آقاضیاء عراقی نسبت به برخی ازانواع اجماع درنهایة الافکار

✅نقد محقق خویی برکلام سید مرتضی درمصباح الاصول
و
✅شبیه این انتقادات دربحث شهرت فتوائیه مانندکلام سیدعلی قزوینی در تعلیقه برمکاسب

ملتمس دعا-سحرشانزدهم رمضان المبارک۱۳۹۸

🕟🕟🕟🕟🕟🕟🕟🕟

#نقد
✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام

بسمه تعالی

اشکالات وارده برکتاب «محدوده شرعی
حجاب درعصرپیامبر(ص)»
یادداشت اول:
@boorhan_fathi
در بخش ابتدایی کتاب که پیرامون حجاب پیش از اسلام و واکنش مسلمانان است،مؤلف با اشاره ای بجا به اشکالات
حدیثی میگویند:
«بهتر بود بجای واکنش مسلمانان ،از واکنش ارشادات پیامبر،استفاده شود اما در اینصورت مشکل مهم انبوهی از احادیث ساختگی و متناقض است که انتساب آنها به پیامبر،دشوار است به علاوه حتی در زمان
خود پیامبر هم ،جعل جدی بود»

حال راه حل مؤلف محترم:

«به همین دلیل،از عبارت واکنش مسلمانان استفاده کردم تا ساحت پیامبر را از بعضی روایات نادرست،که در اثر بی توجهی است در کتاب خود می آورم ،مبرا کنم

🖋با این حساب منظور از واکنش مسلمانان
مجموعه روایاتی اعم از صحیح وساختگیست که توسط مسلمانان صدر اسلام به پیامبر منسوب شده است.
✏️✏️✏️

❌اشکال۱:
_باتغییر عناوین و تعابیر،به داعیه حل مشکل انتساب به پیامبر،مشکل جدیدی حادث میشود و آن،عدم حجیت است و این روایات آمیخته ،نمی تواند مبنای اجتهاد قرار گیرد چرا که مسأله صدور،اولین گام در اجتهاد از ادله است که فی الحال،مخدوش است
@boorhan_fathi
❌اشکال۲:
مشهور فقها اصل را حرمت عمل به ظنون میدانند،الاماخرج باالدلیل فضلا علی الاینکه انتسابها مشکوک باشند
پس چطور میتواند مثبت مدعا که بیان حجاب شرعی در عصر پیامبر است،باشد؟❓❓

❌اشکال۳:
علاوه براینکه اصل صدور مخدوش است،انتساب شرعیت،حرام است،بدلیل شمول روایات وقوف،از قبیل الوقوف عندالشبهه خیر من الاقتحام فی الهلکه
وبخش مهمی ازر وایات این باب،دال برحرمت انتساب نامعلوم به معصومیت.

❌اشکال۴:
مؤلف محترم به عنوان دفع دخل مقدر دچار مغالطه Shifting ground fallacy
یاتغییر موضع شده اند و موضع خود را
روی مغالطه
Appeal to authority fallacy
یا توسل به مرجع کاذب،بنا نهاده اند
🖋 به علاوه که این مغالطه،دو
شکل دارد:

-استنادبه کارشناس در غیر موضع تخصصش

-استنادبه کارشناس درحوزه تخصصی اش اماهمراه با ابهام
🖋فضلاعلی الاینکه اصلا ندانیم شخص کارشناس است یا خیر یعنی جزء روات موثق است یا خیر ویا اگر موثق است اصلا روایتی نقل کرده است یاخیر
✏️✏️✏️
✅مؤلف محترم فرمودند؛هدف تحقیق،استخراج میزان حجاب شرعی در عصر پیامبر است
❌اشکال۵:
مغالطه Equivocation fallacy
یا اشتراک لفظ رخ مینماید
@boorhan_fathi
مراد از استخراج،آیا استخراج فقهیست یاتاریخی؟❓❓
به عبارتی بحث در تفاوت شرعیت حجاب و حجاب شرعیست که بیان،اینست که باهر دو فرض،مراد مؤلف که اباحه حجاب باشد،تأمین نخواهد شد .
✍✍✍
بیان اشکال؛

✅اگر مراد،شرعیت حجاب است،بحث،
فقهی ست که با مخدوش بودن اولین پایه اجتهاد یعنی صدور،این بحث،تخصصا منتفیست.

✅
اگر مراد،حجاب شرعیست،باز اگر مراد،حجاب اسلامیست که همان بحث فقهیست که گذشت
✅ اما اگر مراد،حجاب مسلمینست ،بحثی تاریخیست و روشی تاریخی میطلبد که البته نتایج فقهی هم دارد
✍✍✍✍
با این حساب سه فرض قابل طرحست:

۱.علی فرض اینکه روایاتی دال بر عدم پوشش یافت شود و از ضعف و ابهام و ارسال روایات نیز صرف نظر شود،باز هم دلیل بر اباحه نمیشود چرا که ممکنست این نقل تاریخی،گزارشی از عدم اجرای قانون باشد و یا نهیی از ناحیه پیامبر صادر شده و ما نمیدانیم

۲.بالاتر؛ علی فرض اینکه اصلا خبر واحدی داشته باشیم که اصلا حجاب ،ارشادیست نه اجباری، این نقل،باخبر قطعی لفظی که نصوص باشد معارض است،چرا که وفق نصوصی که می آید،اصل بر مولوی بودن حجاب است بنا بر منصوص العله بودن آیات حجاب به توضیحی که در پی می آید پس عندالتعارض،لزوم،ثابت است

۳.بالاتر از همه اینها؛علی فرض اینکه ؛اخبار متواتر که از ادله قطعی نقلیند،مثبت اباحه حجاب ،وآیات که آنها نیز قطعی نقلیند،مثبت لزوم حجاب باشند،پس عندالتعارض،نسخه تساقط است
زیرا با دلیلان متکافئان مواجهیم اما در این حالت نیز نتیجه ،اباحه نیست بلکه اخبار احتیاط مطرح میشوند که نتیجه آن هم لزوم حجاب است

پایان قسمت اول
ادامه دارد
#حجاب
#نقد
#حجاب_در_عصر_نبوی

✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام

بسمه تعالی

اشکالات وارده بر کتاب«محدوده شرعی
حجاب دردعصر پیامبر(ص)»
@boorhan_fathi
یادداشت دوم

مؤلف محترم،هدفشان را تفصیلا میفرمایند

«یعنی باید مشخص شود که مردم مؤمن آن عصر،پس از آنکه اسلام ظهور کرد و آیات
حجاب نازل شد و رهنمودهایی از جانب رسول خدا صادر گردید،چه بخشهایی از اندامشان را باید میپوشانیدند و کشف چه بخشهایی حرام شمرده نمیشد به عبارت دیگر در این تحقیق در صددم تا تصور مسلمانان در مورد میزان حجاب شرعی زنان مؤمن آن روزگار را منطبق بر واقعیت کنم و در این راستا،مواضع واجب الستر و نواحی جائزالکشف آنان را تبیین نمایم»

❌اشکال۶:
در این بیان،خلط بین“است”و”باید”مشهود است.
یعنی تصور مردم و قانون برخاسته از باید و نباید که این بیان،خود،مبتنی بر دو مغالطه است:
۱.Unaccepted Enthy memes fallacy
یاقیاس مضمر مردود یعنی صغری،و کبرای مخفی مردود؛

-تصور مردم ،فلان امر است

-تصور مردم بایسته است

پس : فلان امر،بایسته است

✅صغرای این قیاس شکل سوم،محل تأمل تاریخیست وعلی فرض ثبوت،کبری بلحاظ منطقی ،مخدوش است.

۲.مغالطه دلیل نامربوط که با دو مصداق
گم کردن موضوع یا Missing the point
یا نتیجه بی ربط یا Irrelevant conclusion مشاهده

✏️✏️✏️

📖مؤلف محترم میفرمایند: در حجاب جاهلی ،اثر مستقلی وجود ندارد
@boorhan_fathi
❌اشکال۷
علی فرض عدم وجود،واژگان مدنظر و معانی آنها که در آثار جاهلی موجودست

❌اشکال۸:
منابع،دست اول نیست مانند:

-نقل روایت پیامبراز مجمع البحرین قرن۱۱

-نقل روایت ابن عباس ازکتاب ادوارفقه
مرحوم شهابی

-نقل گزارش لغوی ازتفسیر مرحوم طالقانی

-نقل گزارشی از طوائف جاهلی از کتاب
اسلام و عقائد و آراءبشری مرحوم یحیی نوری

-نقل روایتی از اسماء،دختر ابوبکر،از ترجمه فارسی لؤلؤ و مرجان مرحوم محدث نوری

-نقل روایت نبوی از کتاب علم الحدیث
استاد مدیر شانه چی

-گزارش سنن پیامبر از کتاب شهید مطهری

-گزارشهای دوران جاهلی از کتاب المفصل جواد علی(معاصرعربی)

-روایات پیامبر از میزان الحکمه

-نقل معانی لغات از کتاب منصور علی ناصف از علمای معاصر الازهر

-نقد و قائع جاهلی از قاموس قرآن استاد قرشی و..

✅اشکال عدم نقل ازمنابع دسته اول،بعد زمان و احراز وثاقت خود مؤلفین و صدق نقل آنانست.

🖋🖋
❌اشکال۹

روایات متعدد، با سندهای یکسان اما از کتب مختلف،مشعر به تکثر نقل،نیست
➖مانند روایتی که در کافی و تهذیب و در قرن ۱۱، در منتقی الجمان می آید
➕اینها سه سند نیست بلکه یکیست

❌اشکال۱۰

در فراز منقول،مغالطه Of course,but یا البته اما مشهودست
چرا که مؤلف محترم،با بودن نظریه اصح و یا بدیل، ترجیح بلامرجح و در مواردی ترجیح مرجوح بر راجح میکند

پایان قسمت دوم
ادامه دارد .....
#نقد #حجاب #حجاب_در_عصر_نبوی
✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام

بسمه تعالی
@boorhan_fathi
اشکالات وارده برکتاب «محدوده شرعی
حجاب در عصرپیامبر(ص)»

یادداشت سوم

📖مؤلف محترم میفرمایند:
«وی (جواد علی)،اکثرخانه های مدینه را
فاقد دربهای محافظ و لنگه های در و با پرده های موئین بر مدخلش،معرفی
میکند.هر چند جعفر مرتضی تلاش کرده که فقدان درب چوبی و لنگه در را نفی کند»
@boorhan_fathi
❌اشکال۱۱

دراین فراز،مغالطه Trivializing Fallacy
یا کوچک نمایی ،رخ مینماید چرا که«هر چند جعفر مرتضی تلاش کرده»،تنقیص است .
🖋جواد علی در این خصوص چند جمله ای بدون منابع متقن آورده اما علامه جعفر مرتضی عاملی،بابی ازکتاب مأساه الزهرای خویش رابه این موضوع اختصاص داده؛

باب سوم؛ابواب البیوت فی عهد الرسول(ص)،که نصوص و مستندات فراوانی از حدیث وتاریخ و تفسیر و لغت،ارائه میفرماید.
✅مثلا:
عن النبی (ص)قال:اغلق بابک و اذکر اسم الله فان الشیطان لایفتح بابا مغلقا
ویا؛اغلقوا الباب و اذکروا اسم الله و...
✍✍✍

📖مؤلف محترم در معنای خمار در آیه شریفه
«ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن »و همچنین روایت عایشه که بر سر حفصه خمار نازکی میبیند و آنرا پاره کرده و خمار ضخیمی بر سر او میپوشاند،خمار را مترادف دامن میدانند.
📖میفرمایند:«ممکنست بعضی ها واژه خمار را در این روایت ،به روسری
یا سرپوش تفسیر کنند،ولی باید گفت ؛با این فرض،محتوای حدیث ،هرگز با واقعیت عصر پیامبر همخوانی ندارد.
زیرا در آن زمان ،تقیدی نسبت به جاهای بسیار حساس تر از موی سر نیز وجود نداشت و در نتیجه نوبت به انتقاد و واکنش نسبت به روسری نازک و پیدا انتقاد و واکنش نسبت به روسری نازک و پیدا بودن مو نمیرسد
@boorhan_fathi
✅و مراد مؤلف از واقعیتهای عصر پیامبر،گزارشهایی از عریانی در عرب جاهلی است.

❌اشکال۱۲
ترتیب نزول آیات حجاب:

1⃣تاپیش از سال پنجم هجری بر زنان مسلمان ،حجاب واجب نبود تانزول آیه شریفه «وإذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن
من وراء الحجاب»
ودلیل این حکم نیز با نص
«ذلکم اطهر لقلوبکم وقلوبهن»
مبین است
البته پیش از این آیات،آیات دیگری با همین مضامین در شأن همسران پیامبر
نازل شده بود مانند؛«یانساءالنبی لستن کأحد من النساء ان اتقین فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا وقرن فی بیوتکن و لاتبرجن تبرج الجاهلیه الأولی»
@boorhan_fathi
2⃣تخصیص آیه سخن گفتن از وراء حجاب
نسبت به محرمان نسبی؛
«لاجناح علیهن فی آبائهن ولا أبنائهن و لا
إخوانهن و لاابناء اخوانهن و لاابناء أخواتهن و لا نساءهن و لا ماملکت
أیمانهن و اتقین الله ان الله علی کل شیئ
شهیدا»
که پس ازاین آیه ،روایت استیذان ابن مکتوم عن النبی (ص)،عند حضور حفصه و عایشه می آید‌.

3⃣«یاأیهاالنبی قل لأزواجک و بناتک ونساءالمؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلایؤذین وکان الله غفورا رحیما»
💠أم سلمه:لمانزلت هذه الآیة«یدنین علیهن من جلابیبهن»خرج نساءالأنصار
کأن علی رؤوسهن الغربان من اکسیة سود یلبسنها
یعنی گویا کلاغهای سیاه بر
سر آنان نشسته است.

✅✅بیان اشکال:
باتوجه به نزول آیات حجاب،که از سال پنجم هجری نازل شدند،این معنا دخلی به گزارشات برهنگی زمان جاهلیت ندارد.

پایان یادداشت سوم...
ادامه دارد
✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام

#نقد #حجاب #حجاب_در_عصر_نبوی

بسمه تعالی

نقدکتاب«محدوده شرعی حجاب درعصرپیامبر(ص)»
@boorhan_fathi
یادداشت چهارم

❌اشکال۱۳
معانی کلمات را از افعال آدمیان نتوان
فهمید بلکه از اقوال آدمیان مستدرک است ومراد مؤلف محترم از واقعیت عصر
پیامبر(ص)،افعالست وحال آنکه اقوال
آدمیان مانند تنصیص اهل لغت و تبادر و...همه در گرو اقوالند که میتوان در
این زمینه به مبحث تشخیص معانی
حقیقی و مجازی باب الفاظ کتب اصولی
مراجعه نمود.

❌اشکال۱۴
علی فرض اینکه این گزارشات ،مخصوص زمان پیامبر(ص)هم باشد،آیا با فراگیرشدن منکرات،معانی الفاظ ادله شرعیه هم تغییر میکند؟
@boorhan_fathi

❌اشکال۱۵
مغالطه Hasty Generalization یا تعمیم شتاب زده؛
علی فرض اینکه برخی گزارشات مربوط به زمان پیامبر باشد و معانی الفاظ نیز از افعال آدمیان اخذ شود باز تعمیم این گزارشات،مغالطه است
فضلا علی تنقیح مناط مؤلف محترم به علاوه با این مقدمات ناروا،نتیجه گرفتن ؛
🧕🧕🧕
سکوت به عنوان تقریر حکم شرعی مورد نظرشان.

📖مؤلف محترم،ساق را مترادف ران در نظر گرفته ،در خصوص روایت زبیر در توصیف هند همسر ابوسفیان وکشف ساق او در جنگ احد(کاشفة عن ساقها یوم احد)،میگویند:
«بنادارم دربخش پایانی درباره واژه ها
ازجمله ساق و خلخال و... توضیح دهم ولی در اینجا همین بس که تعبیر کشف
ساق،که در متن گزارش زبیر آمده،گویای
صحت این ادعاست.چرا که معنای کشف
عن ساق،برهنه شدن ران و پا در جمع است وتفسیر موضوعی پیام قرآن در این باره میگوید:تعبیر یکشف عن ساق به عقیده بسیاری از مفسران،کنایه از وخامت کار و شدت ترس و وحشت است.
زیرا در گذشته معمول بوده هنگامی که
در برابر کار مشکلی قرار میگرفتند،آستینها
را بالا میزدند و دامن لباس را به کمر میبستند تا آمادگی بیشتری برای مقابله باحادثه داشته باشند.طبعا در این حال ساقهابرهنه میشوند»
‌ 🧕🧕🧕

❌اشکال۱۶
دامن به کمر بستن ،مثل است .نه اینکه
واقعا بصورت یک گزاره توصیفی ،هر که
عزم کاری داشته،ابتدا محدوده دامن را
کاملا تا کمر بالا میکشیده و متأسفانه ،این
تنها استدلال مؤلف محترم در تفهیم
معنای ساق است.❗️
@boorhan_fathi
❌اشکال۱۷
مؤلف محترم در روایتی از کتاب مکارم الاخلاق که امام باقر(ع) در توصیف لباس حضرت زهرا(س)،میفرماید:

«فاطمة سیدة نساءاهل الجنة و ما کان
خمارها الی هکذا و أومأبیده الی وسط
عضده و ما استثنی أحدا»
استدراک فرموده:
📖«باوجودی که فاطمه سرآمد زنان بهشت است،اما با این حال،سراندازش فقط تا وسط بازویش راتحت پوشش قرار میداد
ودرنتیجه مابقی دست پیدابود»

💠بیان اشکال:
علی فرض صحت سندی روایت،اثبات
شیئ نفی ما عدا نمیکند وبا توجه به اینکه
خمار،پوشش دست نیست،پس پوشش
خمار،نافی پوشیدگی بخشهای دیگرنیست.

ادامه دارد......
✅ @boorhan_fathi

💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام
#نقد #حجاب #حجاب_در_عصر_نبوی