#شهید_علی_صیادی
به نقل از یکی از اقوام شهید موسوی :
روزی به منزل شهید سید محمود موسوی رفتم در طبقه دوم دیدم پارچه عزا روی در زدند از سید پرسیدم چه خبره آقا سید آهی کشید و با افسوس گفت همسایه پائینیمون #علی_صیادی شهید شده.
گفتم چرا گفت کایتش سقوط کرد . سکوتی کردم سید ادامه داد : روزهای آخر عمر ، #شهید_علی_صیادی حال و هوای عجیبی داشت.
خیلی توی خودش بود و مثل همیشه نبود صبح روز #شهادتش قبل از اینکه با هواپیمای کایتش پرواز کنه،بهم گفت سید من برم بالا دیگر نمیام پائین شهید موسوی گفت این حرف رو نزن خدا نکنه گفت نه ؛ من امروز #شهید میشم.
از سید محمود پرسیدم #شهید_صیادی کی بود گفت شعر سید علی #خامنه ای دلبر دلم رو شنیدی؟
گفتم آره گفت این شعر رو ایشون گفته بود ..
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
#شهید_مهدی_ایثاری
یکی دیگر از برادران تعریف میکنه هر هفته با #شهید_محمد_مهدی_ایثاری میرفتیم شنا. صبح روز شهادتش وقتی سانس تمام شد با شهید آمدیم بریم بیرون #شهید_ایثاری گفتند : برو من میام، گفتم: کجا میری گفت برم #غسل کنم بیام ((غسل شهادت))
بعدش با هم رفتیم محل کار. من رفتم به سمت بهداری و اونم رفت سمت باند پرواز و کایتش .
اونها اون روز درحال تمرین #ماموریت_مهمی بودند.
چند دقیقه ای نگذشته بود که یکی از بچه ها داد زد و گفت یه کایت سقوط کرده. پریدم توی آمبولانسم .سریع رفتم بالای کایت .دیدم
#علی_ صیادی و #مهدی_ایثاری سقوط کردن و #شهید شدن.
#اولین_شهدای_صابرین
#شهید_صیادی و #شهید_ایثاری بودند که در سال 86 شهید شدن،روحشان شاد با صلواتی بر محمد و آل محمد.
#شهدای_امنیت
#شهدای_نیروی_صابرین
@bisimchi1
به نقل از یکی از اقوام شهید موسوی :
روزی به منزل شهید سید محمود موسوی رفتم در طبقه دوم دیدم پارچه عزا روی در زدند از سید پرسیدم چه خبره آقا سید آهی کشید و با افسوس گفت همسایه پائینیمون #علی_صیادی شهید شده.
گفتم چرا گفت کایتش سقوط کرد . سکوتی کردم سید ادامه داد : روزهای آخر عمر ، #شهید_علی_صیادی حال و هوای عجیبی داشت.
خیلی توی خودش بود و مثل همیشه نبود صبح روز #شهادتش قبل از اینکه با هواپیمای کایتش پرواز کنه،بهم گفت سید من برم بالا دیگر نمیام پائین شهید موسوی گفت این حرف رو نزن خدا نکنه گفت نه ؛ من امروز #شهید میشم.
از سید محمود پرسیدم #شهید_صیادی کی بود گفت شعر سید علی #خامنه ای دلبر دلم رو شنیدی؟
گفتم آره گفت این شعر رو ایشون گفته بود ..
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
#شهید_مهدی_ایثاری
یکی دیگر از برادران تعریف میکنه هر هفته با #شهید_محمد_مهدی_ایثاری میرفتیم شنا. صبح روز شهادتش وقتی سانس تمام شد با شهید آمدیم بریم بیرون #شهید_ایثاری گفتند : برو من میام، گفتم: کجا میری گفت برم #غسل کنم بیام ((غسل شهادت))
بعدش با هم رفتیم محل کار. من رفتم به سمت بهداری و اونم رفت سمت باند پرواز و کایتش .
اونها اون روز درحال تمرین #ماموریت_مهمی بودند.
چند دقیقه ای نگذشته بود که یکی از بچه ها داد زد و گفت یه کایت سقوط کرده. پریدم توی آمبولانسم .سریع رفتم بالای کایت .دیدم
#علی_ صیادی و #مهدی_ایثاری سقوط کردن و #شهید شدن.
#اولین_شهدای_صابرین
#شهید_صیادی و #شهید_ایثاری بودند که در سال 86 شهید شدن،روحشان شاد با صلواتی بر محمد و آل محمد.
#شهدای_امنیت
#شهدای_نیروی_صابرین
@bisimchi1