📞بیسیم چی👣
1.01K subscribers
14.5K photos
2.21K videos
273 files
2.75K links
اسیرزمان شده ایم!
مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد
اماواماندگان وادی حیرانی
هنوزبین عقل وعشق جامانده اند
اگراسیرزمان نشوی
زمان شهادتت فراخواهدرسید.
نظرات:
@bisimchi1


مدیر
@A_Sanjari


دریافت محتوا
@Bisimchi_photo_text
Download Telegram
پنج سال پیش درست شبی مثل امشب مورخ 31/5/90کمیل شب اعزامیش بود«درست یک روز قبل از تولدم که توی یک شهریوربود» وقت سحری یادمه بساط کباب راه انداختیم وکمیل یکی یکی کباب هارو از سیخ میگرفت وتوی دهنم میذاشت،خیلی مهربون بود،باهم پاشدیم که بیایم خونه پدریم بین راه پشت موتور خیلی سربه سرم میذاشت وشوخی میکرد ومیخندیدیم بهش گفتم توی محل کارتم همین شوخی هات رو داری؟گفت نه اونجا سیاست کاریمم دارم وسعی میکنم بستگی به کارم رفتارکنم..رسیدیم خونمون«یادمه اون زمان ماه رمضان بود»خونمون سفره افطاری رو پهن کردیم،غذایی رو درست کردیم که دوست داشت باخنده گفت ان شاءالله همیشه ماه رمضون باشه!افطاری رو خوردیم ومادرم رفت جایی برای جلسه قرآنی من وکمیل هم شروع کردیم به صحبت کردن گفت:اگه یه روزی شهید شدم خیلی مراقب خودت وافراد دورو ورت باش صبر زینبی داشته باش من همیشه بهت افتخارکردم ومیکنم اشکم در اومد گفتم تو که باز دوباره شروع کردی به گفتن این حرفها،سرش رو انداخت پایین ومعذرت خواهی کرد وچندتا شوخی کرد تا از اون حال وهوا در بیام،دیگه وقت رفتنش بود من ورسوند جایی که مادرم برای جلسه قرآنیش رفته بود..دم در هی این پ و اون پا میکرد،انگار نمیتونستیم از هم جدا بشیم،موتورش رو روشن میکرد که راه بی افته بره ولی باز خاموش میکرد وسرصحبت رو باز میکرد،بعد چنددقیقه این پا واون پا کردن گفت دیگه باید برم وقت رفتنه، بهش گفتم خیلی مراقب خودت باش دلم برات تنگ میشه،گفت دل من بیشتر برات تنگ میشه توباید بیشتر مراقب خودت باشی،«نمیدونستم داره برای ماموریت شمال غرب میره واسه اینکه نگران نشم چیزی بهم نگفت»اشک توی چشم هردومون جمع شد،موتور رو روشن کردو رفت...رفت و رفت و رفت..تا جایی که چشمم میدید داشتم از پشت نگاش میکردم نمیدونم چرا توی دلم به خودم گفتم نگاش کن شاید دیگه هیچوقت نبینیش،دلم ریخت خیلی گریه کردم.راس ساعت 12بهم زنگ زد واولین نفری بود که تولدم رو بهم تبریک گفت
🔻وقت رفتن کاش در چشمم
نمی غلتید اشک...


🔺آخرین تصویر او در چشم هایم
تار بود....

#شهید_مصطفی_کمیل_صفری_تبار
#ستوان_یکم_پاسدار
#شهدای_مظلوم_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#مدافع_حریم_اسلام
#ارسالی_همسرشهید
#شهادت_آذربایجان_غربی_سردشت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
#تکاوران_نظام

@bisimchi1
#غم_نوشت_مادر_شهید

به #مادر بزرگوار #شهید_محمد_غفاری گفتم #رهبر انقلاب فرمودند :این عکسهای #شهدا را از دیوار خانه هایتان پایین نیاورید،این زینتهای همیشگی تاریخ ماست
مادر با دلی پر از غم گفت:همه که این طور فکر نمیکنند،یکی از #بستگان  به من گفت چه خبر است این هم عکس از محمد !!! گفتم من با هر کدام از عکس های محمد جانم خاطره دارم عکسها حرفی با من دارند،چگونه بگذرم ازین همه خاطره


ن: راستی ما کاری برای این #مادر ها و پدر ها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون میومد کردیم تا فراموش بشن اکثر #شهدای ما جوان بودند،حق #مادر_شهدا را چه طوری ادا کردیم ؟!!! ما بنا نبود اینجوری بشیم !!

 من واقعا نمی دونم چه جوری می خواهیم قیامت تو چشمای #امام نگاه کنیم ؟! بگیم ما با معرفتا چی کار کردیم با میراثش؟! تا حالا #مادر شهید رودیدی؟؟ تا حالا حس یه #مادرکه بچه اش رو تکه تکه بر گردونن لمس کرده ای ؟؟ دیدی یه #مادر_شهید با عکس پسرش حرف بزنه؟!! عکسی که گویی حرف ها برای گفتن دارد. حرف هایی که تنها باید آنها را از قاب یخ زده متصل شده به دیوار خوانده شوند.
!  دست مریزاد خدایی خیلی با معرفتیم خیلی خیلی خیلی .....!!!اگر درمان نیستیم حداقل درد هم نباشیم

#مادر_شهید
#شهید_محمد_غفاری
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود

 @bisimchi1
یک روز قبل تولدم یعنی سی ویک مرداد کادوی تولدم رو داد که یه انگشتر طلا ویه گوشی لمسی بود،گفت توی این مدتی که باهم بودیم بخاطر شغلم خیلی اذیت شدی ان شاءالله اگه توی این دنیا نتونستم توی بهشت برات جبران کنم،کادوم رو داد و برای آخرین بار از پیشم رفت.. راهی یگانشون شد واز اون طرفم راهی عملیات شمالغرب شدن که دوازده روز بعد به شهادت رسید..
#شـهیدشدن دل مےخواهد!
دلی که آنقدر قوی باشد وبتواندبریده شود ازهمه تعلقات
دلی که آرام،له شود زیرپایت به وقت بریدن و رفتن
و #شـهدا "دلدارِ بـی دل‌"بودند

«به نقل ازهمسرشهید»

#شهید_مصطفی_کمیل_صفری_تبار
#ستوان_یکم_پاسدار
#شهدای_مظلوم_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#مدافع_حریم_اسلام
#به_نقل_ازهمسرشهید
#شهادت_آذربایجان_غربی_سردشت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
#تکاوران_نظام
پرواز در سحرگاه ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ تپه جاسوسان _ سردشت
@bisimchi1
چهل روز قبل از #شهادت فرزندم (همزمان با پایان نخستین مرحله حمله سپاه به گروهک #پژاک) در عالم خواب دیدم که همرزمان فرزندم لباس مشکی به تن دارند و به خانه ما آمده‌اند اما فرزندم در بین آنها نبود و زمانی که صدایم کردند و از خواب بیدار شدم سه بار فریاد یا حسین سر دادم.
مادر درمورد نحوه شهادت دلبندش گفت
پیکر صمد که زخمی شده بود روی ارتفاعات اتفاده اما هنوز جان داشت. به دلیل تکان خوردن او، تک تیرانداز پژاک متوجه شده و با شلیک به پیکر نیمه جانش او را از پای در می‌آورد

#شهید_صمد_امیدپور
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود

@bisimchi1
ترک تحصیل دانشگاه به قیمت عدم خدشه به درّ ولایت خواهی  !
 شهید محرابی در یکی از دانشگاه ها تحصیل می کردند ولی اتفاقاتدانشگاه موجب شد آنجا را ترک کنند.
آقا محمد اوضاع دانشگاه رو خراب می دید !
 می دید بعضی از اساتید لیاقت استادی ندارند ، در زمینه دین شبهه هایی مطرح می کنن ، حرفهای ضد انقلابی می زنند و...
در نتیجه به خیلی از آرزوهاش پشت پا زد و دانشگاه رو بوسید و کنار گذاشت .
به چه قیمتی؟
به قیمت دین خواهی ، به قیمت اجازه ندادن به ایجاد افکار منحرف و شبهه ناک.
ایشون همیشه میگفتند در مسائل زندگی سعی کنیم دین و رضایت خدا را انتخاب کنیم .
خیلی کم پیدا میشه از چنین آدمهایی و این شهید از اون افراد کم بودند ،
ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون
اگر ما بنده های خداوند جزئی از اموال خداهستیم آفریده نشدیم مگر برای عبادت ، درس و دانشگاهی که توش انتخاب سبک زندگی و رشد الی الله نباشه آخرش به جهنم ختم میشه ..
#شهید_محمد_محرابی
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین_امنیت
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
@bisimchi1