bimeh24 | بیمه24
5.01K subscribers
12K photos
1.47K videos
132 files
9.92K links
پایگاه تحلیلی و خبری بیمه 24
شرایط تبلیغات؛ T.me/bimeh24T
ارتباط با مدیر کانال T.me/bimeh24pv

#کد_شامد_وزارت_ارشاد: 1-1-73099-61-4-1
Download Telegram
#یاد باد آن روزگاران یاد باد

✏️📕 یادداشت روز

"' چرا بابا بیمه ای صنعت بیمه ،برایم اینقدر قابل احترام است !؟"'

هنوز فقط ۵ شرکت بیمه دولتی در بازار بیمه کشورمان فعالیت میکردند. اولین نشست سراسر کشور انجمن سابق کارگزاران رسمی بیمه در سالن همایش ساختمان قبلی بیمه مرکزی در بزرگراه آفریقا ( بلوار جردن سابق) نبش خیابان ناهید در یک بعد از ظهر با حضور تعداد حدود ۴۰ کارگزار فعال در بازار بیمه در آن تاریخ برگزار گردید. به موضوعات مطروحه در آن نشست و نتایج وارد نمیشوم ،چون هدف از نگارش این یادداشت طرح نکته ای دیگر و مغفول مانده در بازار بیمه کشورمان است .

در ردیف جلوتر از صندلی که نشسته بودم ،سه نفر از آقایانی که با لهجه شیرین مشهدی گاهی نکاتی بهم میگفتند حضور داشتند و با دقت به سخنان مجریان و مسئولین انجمن گوش میدادند، پس از اتمام نشست ، همه دوستانی که یکدیگر را نمیشناختند با هم ،سلام و علیکی نمودند و پس از مختصر آشنایی ساختمان بیمه مرکزی ایران را ترک کردند. اولین بار نگارنده با #بابا بیمه ای صنعت بیمه در آن نشست با هم آشنا شدیم .

هفت سال بعد ، سال ۱۳۸۴ که شرکت های بیمه خصوصی دو سال بود که پس از ۲۴ سال وقفه حضور بخش خصوصی در بازار بیمه وارد صحنه فعالیت اجرایی شده بودند ، شرکت کارگزاری بیمه حامیان شرق که در آن زمان با مدیریت چهار نفر از همکاران بیمه ای تاسیس و در استان خراسان و شهر مشهد خدمات بیمه ای نوآورانه و خلاقانه ای را به بیمه گذاران ارائه میداد با هماهنگی ارزشمند بیمه مرکزی ایران اولین و آخرین همایش کارگزاران رسمی بیمه در ایران تاکنون را با حضور تعداد زیادی کارگزاران سراسر کشور و مدیران وقت بیمه مرکزی و کلیه شرکت های بیمه فعال در آن زمان و مدعوین غیر بیمه ای تحت عنوان "' نقش کارگزاران در بازار بیمه "' را به بهترین صورت ممکن برگزار نمود . از مهمانان گرامی شرکت کننده در آن نشست حضور شادروان دکتر ایرج علی آبادی استاد ارجمند مسلم حقوق بیمه ، استاد ارجمند لطف الله نکویی ، استاد ارجمند هادی دستباز ، استاد ارجمند نادر مظلومی ، جناب آقای سهامیان مقدم ، جناب آقای کیاماری و سایر پیشکسوتان صنعت بیمه که با اشتیاق بی نظیر به دعوت کارگزاران بیمه لبیک گفته و در همایش بزرگ آنان شرکت کرده بودند.

با امکانات آنروز ،به همت معدود خبرنگاران و اهل رسانه، خبر این همایش و مطالب ارزشمند مطرح شده به مناسب ترین وجه منتشر شد.

بابا بیمه ای ، آنروز در دبیری همایش سنگ تمام گذاشت. مطالب مطروحه و مباحث تبادل شده در فضای مملو از تحول بازار بیمه در آن شرایط تاثیرات مثبتی در صنعت بیمه گذاشت.

از جمع مدعوین آنروز و آن همایش یکی دو نفر از اساتید منجمله دکتر ایرج علی آبادی فوت نموده اند ، تعدادی از همکاران بازنشسته شدند و تعداد زیادی از کارگزاران شغل کارگزاری بیمه را ترک نمودند ، منجمله "' بابا بیمه ای "'!!!!!

بابا بیمه ای در طی سالهای بعد محتواهای آموزشی و طرحهای ارزشمندی را به بازار بیمه ارائه داد .هرگز ،هرگز ذهن خلاقش و عشقش به صنعت و فن بیمه گری را با رفتن از کارگزاری از دست نداد و نداده !
بارها طی تماس ها در مشهد و تهران از نامهربانی های برخی از همکاران بیمه ای گلایه داشت اما در آخر هر گفتگو میگفت : ایرادی نداره، ما تلاش خودمون رو همچنان ادامه میدهیم تا همه اشکالات برطرف شود!!!!!

از مدتها پیش #بابا بیمه ای همچون سایر همکاران همدوره اش که در آن شغل دیگر حضور ندارند به فعالیت های آموزشی رو آورده و تجربیات سالها اندوخته اش و دانش کسب نموده اش را در کلاسهای درس ،در وبینارها و در قالب جزوات آموزشی در اختیار نسل جوان میگذارد .

بابا بیمه ای ، هنوز خلاقیت ها ، نوآوریها ، انگیزه های بی نظیرش در بازار بیمه را از دست نداده و فقط با تغییر جایگاهش از بخش #عرضه به #آموزش بیمه و مباحث مدیریتی و روانشناختی همچنان نقش مثبت یک #منتور استارتاپ بیمه بازرگانی را بدون کوچکترین تاثیر پذیری از ناملایمت های فضای کسب و کار بی وقفه ادامه میدهد و با کمترین امکانات به تولید محتوا و فیلم های آموزشی میپردازد و #رزق حلال خوش را از درگاه حضرت دوست با شکر گذاری دریافت و هنوز معتقد است برای #کسب روزی هرگز نمیبایست #اخلاق حرفه ای را نادیده گرفت !!!!

در این دو - سه ساله اخیر از دور و نزدیک شاهد تلاشهای ارزشمند دوست و همکار قدیمی جناب استاد آقای علی بابایی بعنوان یک نماینده واقعی تفکر سالم بخش خصوصی و #منتور استارتاپ ترویج دهنده حفظ فضای سالم کسب و‌کارها هستم و همواره در ذهنم تحسینش میکردم اما امروز به رسم فرهنگ ایرانی تقدیر ،تصمیم گرفتم از #بابا بیمه ای سپاسگزاری و بگویم : بابا بیمه ای همکارانت که تو را میشناسند قدر مرام و اخلاق ارزنده ات را همیشه میدانند!!!!!

دوشنبه : ۱۲ /۳ / ۱۳۹۹
کارشناس مطالعات ریسک وبیمه، حاجی اشرفی
@bimeh24
#بیاییم با هم مهربان باشیم و به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم .

✏️📕 دلنوشته

"' بابا هدا "'

تا سوم راهنمایی درس ریاضیات را دوست داشتم و سریع یاد میگرفتم اما سال اول دبیرستان ،دبیر درس ریاضی کلاس ما ، مردی میانسال ، با هوش ، باسواد لیکن کمی تندخو بود !!!!! توی همون جلسه اول کلاس درس ریاضی آن سال بعد از پرسش سئوال متفاوت از تک تک همکلاسی ها که تقریبا سطح معلومات ریاضی همه در حد متوسط بود، چند نفر را بباد انتقاد شدید گرفت که یکی از آنها خود من بودم . آن سال در همه کلاسهای ریاضی آن دبیر با بی میلی شرکت میکردم علی رغم اینکه بعلت رفتارهای دلسوزانه برایش احترام بسیار قائل بودم ، درس ریاضی آن سال را با نمره ای نه چندان خوب گذراندم و به کلاس دوم دبیرستان رفتم .

ابتدای سال دوم دبیرستان ،پیش از کلاس بندی ، نزد مدیر رفتم ، وی مردی آرام و متین بود ، مشکل ذهنی خودم و علت افت شدید در درس ریاضی سال پیش را به ایشان گفتم و آن مرد فرهیخته کاملا حرفهای من را درک نمود و به کلاس درسی فرستاد که دبیر ریاضی آن آقای #هدا نیا بود ، آقای مدیر گفتند
: امسال روش آموزشی متفاوتی را خواهی دید !

گویا مشکل روحی ایجاد شده من در درس سال اول را آقای مدیر به شادروان #هدا نیا گفته بودند.
در اولین جلسه درس ریاضی کلاس دوم دبیرستان ، مردی با سن حدود ۴۷- ۴۸ با قدی کوتاه و کمی چاق ، موهای نیمی مشکی و نیمی سفید ،لباسی مرتب و کفش های واکس زده وارد کلاس شد و همگی به احترام ایشان برخاستند . با حرکت دستها و حالت چهره همراه با تبسم ،تعارف کرد بنشینید . خود را معرفی نمود و سپس شعری از #نادر نادر پور خواند . در جملات بسیار ساده ،فلسفه وجودی ریاضیات در سیستم های آموزشی را گفت و علت اینکه ،چرا دانش آموزان ریاضی را فرا میگیرند و چه کاربردهایی ریاضی در زندگی هر فرد و اجتماع دارد را برایمان توضیح داد !!!!!

آقای #هدا نیا ،یک تکه کلام داشت : بابا جون !!!!!
وقتی بچه های کلاس را صدا میزد یا خطاب قرار میداد یا در حین درس دادن میگفت : بابا جون !!!!!
از آخر همان جلسه همکلاسی ها یکصدا دیگر دبیر ریاضی را بنام #بابا هدا ،نامیدند .

بابا هدا ، ابتدای هر جلسه کلاس درس ریاضی را با یک بیت یا قطعه شعر فارسی شروع میکرد و پس از توضیح خلاصه در مورد آن شعر ، شروع به درس دادن میکرد . سه جلسه اول را به مرور درس ریاضی سال پیش پرداخت و برای پرسیدن شاگران ضعیف تر را به جلوی تخته سیاه میبرد (بقول خودش لژ نشین ها) بر این باور بود که اگر این بچه ها ترسشان از درس ریاضی بریزد و آنرا درک کنند ،سایرین هم که قدری قویترن هم طبیعتا یاد میگیرند !!!!!

بابا هدا ،آن سال ،کولاک کرد . آنچنان ریاضی را به درسی شیرین و کاربردی در اذهان دانش آموزان کلاس (ب) دبیرستان شیخ بهایی منطقه ۱۳ تهران تبدیل کرد که همه کلاس با بهترین نمره قبول و سالهای سوم و چهارم هم با آمدن دبیری دیگر که عارف مسلک بود و بسیار متین و موقر رفتار میکرد و ریاضی را به روش مثال زدن ،درس میداد ، پایه ریاضی همه بچه های کلاس را به بهترین در درس ریاضی منطقه ، تبدیل کرد و خاطره سال اول ریاضی زدوده شد .

بابا هدا فقط آموزه های ریاضی دانش آموزانش را تقویت نکرد ، لحن گفتارها ، سبک رفتاری ، و خصوصا اندیشه پدرانه ، صبوری و روش آموزشی مفهومی آن دبیر #همیشه جاویدان در اذهان شاگردانش را به یادگار گذاشت و نوع دیگری از شیوه نگرش به آموزش و آموزش گری را به ۳۳ دانش آموز کلاس دوم دبیرستان شیخ بهایی یاد داد و رفت !!!!!
یاد #بابا هدا ، شادروان آقای هدا نیا برای دانش آموزانش همواره گرامیست و معلمان عزیز کشورمان میدانند ،خاطرات آنها تا دانش آموزانشان زنده هستند در #درون مغز های آنها ضبط است و سعی مینمایند با سبک آموزشی مشفقانه #رابطه مدار #ضابطه مدار ، خاطرات شیرین از کلاسهای درسشان در اذهان دانش آموزان بجای بگذارند.

درس معلم گر بود زمزمه محبتی

جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

حمید رضا حاجی اشرفی