📌دغدغههای زنان خانهنشین در وضعیت کرونایی
تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. برخی از این گزارشها واقعا دل را به درد میآورد. مثل گزارش لادن. زنی جوان، تحصیلکرده و مطلقه که برای تامین مخارج خود و پسرش مجبور شده کار نگهداری از یک سالمند را تقبل کند.
زمانی که تصمیم گرفتم برای قلمی کردن مسائل و مشکلات زنان خانهنشین در «وضعیت کرونایی» از آنها گزارش بخواهم نمیدانستم که نوشتن همین گزارشهای کوتاه چه کمکی میتواند به آنها، و بواسطه پیدا کردن همدرد، به من بکند. عنوان کردن دردها، به خصوص که بدانی بالاخره کسانی خواهند شنید و قرار نیست کسی تو را با انگشت نشان دهد میتواند از تنش و اضطرابت بکاهد. این را من از استقبالی که از درخواستم شد حس کردم. تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. مینو خوشحال است که سواد دارد و به عنوان یک بازنشسته و خانهنشین یادگرفته که چگونه از این «اوقات فراغت» استفاده مثبت کند و به زنان خانهدار توصیه میکند چیزی بیاموزند.
فرح نگران از دست رفتن رابطهها و سرد شدن آنهاست، چون نمیتواند عشق و محبت خود را با درآغوش گرفتن و بوسیدن عزیزانش به آنها منتقل کند. و میپرسد آیا در مسیر تغییر فرهنگ هستیم؟/اخبار روز
زنان آرزم
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
دغدغههای زنان خانهنشین در وضعیت کرونای
https://b2n.ir/759385
تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. برخی از این گزارشها واقعا دل را به درد میآورد. مثل گزارش لادن. زنی جوان، تحصیلکرده و مطلقه که برای تامین مخارج خود و پسرش مجبور شده کار نگهداری از یک سالمند را تقبل کند.
زمانی که تصمیم گرفتم برای قلمی کردن مسائل و مشکلات زنان خانهنشین در «وضعیت کرونایی» از آنها گزارش بخواهم نمیدانستم که نوشتن همین گزارشهای کوتاه چه کمکی میتواند به آنها، و بواسطه پیدا کردن همدرد، به من بکند. عنوان کردن دردها، به خصوص که بدانی بالاخره کسانی خواهند شنید و قرار نیست کسی تو را با انگشت نشان دهد میتواند از تنش و اضطرابت بکاهد. این را من از استقبالی که از درخواستم شد حس کردم. تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. مینو خوشحال است که سواد دارد و به عنوان یک بازنشسته و خانهنشین یادگرفته که چگونه از این «اوقات فراغت» استفاده مثبت کند و به زنان خانهدار توصیه میکند چیزی بیاموزند.
فرح نگران از دست رفتن رابطهها و سرد شدن آنهاست، چون نمیتواند عشق و محبت خود را با درآغوش گرفتن و بوسیدن عزیزانش به آنها منتقل کند. و میپرسد آیا در مسیر تغییر فرهنگ هستیم؟/اخبار روز
زنان آرزم
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
دغدغههای زنان خانهنشین در وضعیت کرونای
https://b2n.ir/759385
Telegraph
دغدغههای زنان خانهنشین در وضعیت کرونایی
دغدغههای زنان خانه نشین در«وضعیت کرونایی» تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. برخی از این گزارشها واقعا دل را به درد میآورد. مثل گزارش لادن. زنی جوان، تحصیلکرده و مطلقه که برای تامین…
📌در زمانهی این بیماری عالمگیر صدای کسانی باشیم که دیده نمیشوند.
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📌زنان در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا
مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا
✍برگردان: پرستو قربانی
بیدارزنی: حالا که ویروس کرونا آمده، داریم به راههای تازهای برای زندگیکردن خو میگیریم. داریم معنای خودقرنطینگی، دورکاری، تحصیل کودکان در خانه، از دست دادن شغل یا عزیزانمان را یاد میگیریم. شرایط هر فرد با دیگری متفاوت است، اما بدون تردید ویروس کرونا پرده از تفاوتهای میان زنان و مردان برمیدارد.
کادر درمان در خط مقدم مقابله با ویروس همهگیر کرونا شبانهروز کار میکنند و جان خود را برای مراقبت از بیماران به خطر میاندازند. اغلب پرستاران و کادر درمان در اروپا زن هستند. حجم کار آنها بسیار توانفرساست و خسارت روانی زیادی را متحمل میشوند. با این حال، به تخصص این افراد بهای چندانی داده نمیشود و مشاغلی کمدرآمد در اروپا محسوب میشوند.
📍دردسر مضاعف برای استفادهکنندگان از وسایل حملونقل عمومی
شاخص برابری جنسیتی در اروپا حاکی از آن است که زنان بیش از مردان از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند. این موضوع زنان را بیشتر در معرض تماس با ویروس قرار میدهد، چون هم برای رفتن به محل کار، هم برای مراجعه به پزشک و هم خرید مواد غذایی ناچارند از حملونقل عمومی استفاده کنند. این معضل برای والدین مجردی پررنگتر است که به دلایل مالی نمیتوانند خودرو شخصی داشته باشند. ۱۸درصد والدین مجرد در اروپا ادعا میکنند که فقط با وسایل نقلیهی عمومی رفتوآمد میکنند. در کشورهایی که محدودیت تردد جدیتر اِعمال میشود، تعداد وسایل نقلیهی عمومی کم شده یا بهطور کامل تعطیل شدهاند. چنین قوانینی زندگی را برای افرادی که برای رفتن به محل کار، مراجعه به پزشک و خرید مواد غذایی متکی به سرویس حملونقل عمومی هستند دشوار میکند.
📍نگرانی از دست دادن شغل برای زنان
تعطیلی کامل یا نیمهتعطیل شدن بسیاری از کسبوکارها تأثیر زیادی بر مشاغلی دارد که بیشتر در دست زنان است. مهمانداران هواپیما، مجریان تورهای گردشگری، نظافتچیهای هتل و آرایشگرها مشاغل پرمخاطرهای دارند که در شرایط کنونی نه دستمزدی دریافت میکنند نه از حقوق استعلاجی بهرهای میبرند. احتمال زیادی وجود دارد که این قشر در پرداخت هزینه برای نیازهای اولیهی خود با مشکل مواجه شوند؛ نیازهایی مثل مواد غذایی، هزینهی اجارهخانه و قبوضی که پشت سر هم میآیند. مطابق بررسیهای مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا، یکچهارم کارمندان زن در سراسر اروپا مشاغل پرخطر دارند. این شرایط برای مهاجران بهمراتب سختتر است. تقریباً یک نفر از هر سه زن غیراروپایی (۳۵ درصد) و یک نفر از هر چهار مرد غیراروپایی (۲۴ درصد) مشاغل پرخطر دارند.
📍افزایش مشاغل مراقبتی بدون دستمزد
حتا در زمانی بهغیر از زمان بحران، مسئولیتهای مراقبتی اغلب بر دوش زنان سنگینی میکند. حالا با تعطیلی مدارس و محل کارها حجم کار بیمزد زنان افزون شده است. اگر افراد مسن خانواده بیمار شوند نیاز به مراقبت دارند، که بر مسئولیت زنان میافزاید. باز هم این موقعیت برای والدین مجرد سختتر است، بهخصوص در زمانی که گزینهای برای مراقبت از فرزندان، ولو غیررسمی، نیز موجود نباشد.
💥ادامه مطلب را در INSTANT VEIW بخوانید.⤵️
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29880&rhash=3ec4f87be6d7d1
مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا
✍برگردان: پرستو قربانی
بیدارزنی: حالا که ویروس کرونا آمده، داریم به راههای تازهای برای زندگیکردن خو میگیریم. داریم معنای خودقرنطینگی، دورکاری، تحصیل کودکان در خانه، از دست دادن شغل یا عزیزانمان را یاد میگیریم. شرایط هر فرد با دیگری متفاوت است، اما بدون تردید ویروس کرونا پرده از تفاوتهای میان زنان و مردان برمیدارد.
کادر درمان در خط مقدم مقابله با ویروس همهگیر کرونا شبانهروز کار میکنند و جان خود را برای مراقبت از بیماران به خطر میاندازند. اغلب پرستاران و کادر درمان در اروپا زن هستند. حجم کار آنها بسیار توانفرساست و خسارت روانی زیادی را متحمل میشوند. با این حال، به تخصص این افراد بهای چندانی داده نمیشود و مشاغلی کمدرآمد در اروپا محسوب میشوند.
📍دردسر مضاعف برای استفادهکنندگان از وسایل حملونقل عمومی
شاخص برابری جنسیتی در اروپا حاکی از آن است که زنان بیش از مردان از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند. این موضوع زنان را بیشتر در معرض تماس با ویروس قرار میدهد، چون هم برای رفتن به محل کار، هم برای مراجعه به پزشک و هم خرید مواد غذایی ناچارند از حملونقل عمومی استفاده کنند. این معضل برای والدین مجردی پررنگتر است که به دلایل مالی نمیتوانند خودرو شخصی داشته باشند. ۱۸درصد والدین مجرد در اروپا ادعا میکنند که فقط با وسایل نقلیهی عمومی رفتوآمد میکنند. در کشورهایی که محدودیت تردد جدیتر اِعمال میشود، تعداد وسایل نقلیهی عمومی کم شده یا بهطور کامل تعطیل شدهاند. چنین قوانینی زندگی را برای افرادی که برای رفتن به محل کار، مراجعه به پزشک و خرید مواد غذایی متکی به سرویس حملونقل عمومی هستند دشوار میکند.
📍نگرانی از دست دادن شغل برای زنان
تعطیلی کامل یا نیمهتعطیل شدن بسیاری از کسبوکارها تأثیر زیادی بر مشاغلی دارد که بیشتر در دست زنان است. مهمانداران هواپیما، مجریان تورهای گردشگری، نظافتچیهای هتل و آرایشگرها مشاغل پرمخاطرهای دارند که در شرایط کنونی نه دستمزدی دریافت میکنند نه از حقوق استعلاجی بهرهای میبرند. احتمال زیادی وجود دارد که این قشر در پرداخت هزینه برای نیازهای اولیهی خود با مشکل مواجه شوند؛ نیازهایی مثل مواد غذایی، هزینهی اجارهخانه و قبوضی که پشت سر هم میآیند. مطابق بررسیهای مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا، یکچهارم کارمندان زن در سراسر اروپا مشاغل پرخطر دارند. این شرایط برای مهاجران بهمراتب سختتر است. تقریباً یک نفر از هر سه زن غیراروپایی (۳۵ درصد) و یک نفر از هر چهار مرد غیراروپایی (۲۴ درصد) مشاغل پرخطر دارند.
📍افزایش مشاغل مراقبتی بدون دستمزد
حتا در زمانی بهغیر از زمان بحران، مسئولیتهای مراقبتی اغلب بر دوش زنان سنگینی میکند. حالا با تعطیلی مدارس و محل کارها حجم کار بیمزد زنان افزون شده است. اگر افراد مسن خانواده بیمار شوند نیاز به مراقبت دارند، که بر مسئولیت زنان میافزاید. باز هم این موقعیت برای والدین مجرد سختتر است، بهخصوص در زمانی که گزینهای برای مراقبت از فرزندان، ولو غیررسمی، نیز موجود نباشد.
💥ادامه مطلب را در INSTANT VEIW بخوانید.⤵️
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29880&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
زنان در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا - بیدارزنی
قرنطینهی اجتماعی این دوران خطر خشونت خانگی را افزایش میدهد. زنانی که در روابط خشونتآمیز به سر میبرند در خانه گیر افتادهاند و مدت طولانیتری در معرض آسیبهای افراد خشونتگر خانواده قرار میگیرند. تماسگرفتن با مراکز راهنما کار دشواری است چون فرد خشونتگر…
📢📢📢
🖋روایتهای شما
[ پناه مهرصراف زاده، دانشجوی پزشکی، تهران ]
شب سختی بود، خیلی سخت. میشه گفت وحشتناک بود. حوالی ساعت چهار بود که آمدن و گفتن من و سه تا از بچههای دیگه جابهجا کنیم بریم بخش زنان و زایمان. همه جا خیلی آرام بود، خیلی، غیر از بیمارستان گلستان.
بیمارستان امام رضا (کرمانشاه) بیمارستان خیلی بزرگیه، آنقدر بزرگ که توی محوطهش یک بیمارستان دیگه زدن به اسم گلستان، بیماران کرونایی تو گلستان نگهداری میشن. خلاصه ما رو فرستادن بخش زنان و زایمان.
من سریع تعویض لباس کردم و رفتم پی کار. تو یه اتاق که رفتم همه خواب بودن به جز یک خانوم. چهار تا تخت بود و یکیش خالی. چکشون کردم، همه چی مرتب بود. به اون خانوم بیدار که رسیدم پرسیدم: چرا نمیخوابی؟ خیلی درد داری؟ چیزی نگفت. با سرش اشاره کرد که هیچی نیست. ماها حق نداریم خیلی حرف بزنیم با بیمارها، مگر اینکه خودشون بخوان که در ۹۹ درصد مواقع نمیخوان. من هم کار داشتم و باید دو تا اتاق دیگه هم میرفتم، اما دلم سر این زن خیلی آشوب شده بود. نمیدونم چرا، ولی انگار همخونم بود. نمیشد ازش بگذرم. بهش گفتم من برمیگردم تا بیست دقیقهی دیگه.
واقعاً هم بیست دقیقه بعدش برگشتم دیدم چشماش بسته است. خوشحال شدم. رفتم جلو ملحفه رو کشیدم روش. وا کرد چشمش رو. نذاشت اصلا حرف بزنم گفت خانوم تو رو خداااااا بذارین شوهرم بیاد ببینه من و (بهخاطر کرونا بیمارستان هیچ ملاقاتی رو نمیپذیره و برای هیچ بخشی هیچ کس حق نداره بیاد). وقتی اونجوری ازم خواست من نصف دلم ریخت پایین.
بعد از دوازده سال خدا بهشون بچه داده بود. تو خونه خواهر شوهرش از یه پله میافته پایین و بچهاش سقط میشه، بچهی هفت ماهه!!! تازه کورتاژ کرده بود. چون وزن بچه بالا بوده و مجبور بودن رحم رو خیلی شکاف بدن عفونت کرده بود. پنج شبانه روز بود که شوهرش و ندیده بود. نمیدونین چه بلایی سر زن میاد بعد از کورتاژ، حالا فرض کن عزیزترین کسش هم ازش گرفتن. اون زن هیچ چی نداشت که اسباب دلخوشیش باشه.
نه میتونستم بغلش کنم نه ببوسمش نه موهاش رو ناز کنم، حتی اگر میتونستم هم به من نیازی نداشت. اون واقعاً شوهرش و میخواست... پدر بچهش و، که بیاد در گوشش بگه فدا سرت که بچه افتاد، همه چی فدا سرت.
سرتون و درد نمیآرم، خیلی باهاش حرف زدم، خیلی برام حرف زد. دردناک بود، دردناک بود، دردناک بود، من و در خودم حل کرد.
*این خاطرهی یک شب شیفت من بود، گاهی وقتها زندگی اونقدر تلخ میشه که با صد مَن عسل نمیشه هضمش کرد. این بند آخر هم به عنوان یک درد دل کوچیک میگم: خیلی نیاز داشتم کسی نزدیک یا حتی چند فرسخی من میبود که توی این دوران آرامم میکرد ـ برای یک زن خیلی سخته غم و دردهاش و توی دلش آسیاب کنه که مبادا داغون به نظر برسه و عزیزش رو ناراحت کنه.
مراقب خودتون باشین💚 خدا پناهتون باشه
#زنان_و_کرونا
✅ شما هم میتوانید روایت خود را از تاثیر بیماری کرونا بر زندگیتان برای ما بفرستید.
@bidarzani
🖋روایتهای شما
[ پناه مهرصراف زاده، دانشجوی پزشکی، تهران ]
شب سختی بود، خیلی سخت. میشه گفت وحشتناک بود. حوالی ساعت چهار بود که آمدن و گفتن من و سه تا از بچههای دیگه جابهجا کنیم بریم بخش زنان و زایمان. همه جا خیلی آرام بود، خیلی، غیر از بیمارستان گلستان.
بیمارستان امام رضا (کرمانشاه) بیمارستان خیلی بزرگیه، آنقدر بزرگ که توی محوطهش یک بیمارستان دیگه زدن به اسم گلستان، بیماران کرونایی تو گلستان نگهداری میشن. خلاصه ما رو فرستادن بخش زنان و زایمان.
من سریع تعویض لباس کردم و رفتم پی کار. تو یه اتاق که رفتم همه خواب بودن به جز یک خانوم. چهار تا تخت بود و یکیش خالی. چکشون کردم، همه چی مرتب بود. به اون خانوم بیدار که رسیدم پرسیدم: چرا نمیخوابی؟ خیلی درد داری؟ چیزی نگفت. با سرش اشاره کرد که هیچی نیست. ماها حق نداریم خیلی حرف بزنیم با بیمارها، مگر اینکه خودشون بخوان که در ۹۹ درصد مواقع نمیخوان. من هم کار داشتم و باید دو تا اتاق دیگه هم میرفتم، اما دلم سر این زن خیلی آشوب شده بود. نمیدونم چرا، ولی انگار همخونم بود. نمیشد ازش بگذرم. بهش گفتم من برمیگردم تا بیست دقیقهی دیگه.
واقعاً هم بیست دقیقه بعدش برگشتم دیدم چشماش بسته است. خوشحال شدم. رفتم جلو ملحفه رو کشیدم روش. وا کرد چشمش رو. نذاشت اصلا حرف بزنم گفت خانوم تو رو خداااااا بذارین شوهرم بیاد ببینه من و (بهخاطر کرونا بیمارستان هیچ ملاقاتی رو نمیپذیره و برای هیچ بخشی هیچ کس حق نداره بیاد). وقتی اونجوری ازم خواست من نصف دلم ریخت پایین.
بعد از دوازده سال خدا بهشون بچه داده بود. تو خونه خواهر شوهرش از یه پله میافته پایین و بچهاش سقط میشه، بچهی هفت ماهه!!! تازه کورتاژ کرده بود. چون وزن بچه بالا بوده و مجبور بودن رحم رو خیلی شکاف بدن عفونت کرده بود. پنج شبانه روز بود که شوهرش و ندیده بود. نمیدونین چه بلایی سر زن میاد بعد از کورتاژ، حالا فرض کن عزیزترین کسش هم ازش گرفتن. اون زن هیچ چی نداشت که اسباب دلخوشیش باشه.
نه میتونستم بغلش کنم نه ببوسمش نه موهاش رو ناز کنم، حتی اگر میتونستم هم به من نیازی نداشت. اون واقعاً شوهرش و میخواست... پدر بچهش و، که بیاد در گوشش بگه فدا سرت که بچه افتاد، همه چی فدا سرت.
سرتون و درد نمیآرم، خیلی باهاش حرف زدم، خیلی برام حرف زد. دردناک بود، دردناک بود، دردناک بود، من و در خودم حل کرد.
*این خاطرهی یک شب شیفت من بود، گاهی وقتها زندگی اونقدر تلخ میشه که با صد مَن عسل نمیشه هضمش کرد. این بند آخر هم به عنوان یک درد دل کوچیک میگم: خیلی نیاز داشتم کسی نزدیک یا حتی چند فرسخی من میبود که توی این دوران آرامم میکرد ـ برای یک زن خیلی سخته غم و دردهاش و توی دلش آسیاب کنه که مبادا داغون به نظر برسه و عزیزش رو ناراحت کنه.
مراقب خودتون باشین💚 خدا پناهتون باشه
#زنان_و_کرونا
✅ شما هم میتوانید روایت خود را از تاثیر بیماری کرونا بر زندگیتان برای ما بفرستید.
@bidarzani
📌گزارش: زنان بیکار شده در وضعیت کرونایی
در ایران وضعیت معیشت، رفاه و درمان تا قبل از کرونا هم بسیار دردناک بود. این واقعیت نه فقط برای بیکاران و بیثباتکاران بلکه برای اکثریت شاغلین رسمی و مزدبگیران هم نمود داشت. اما زنان به نسبت حضورشان در بعضی مشاغل خدماتی با شیوع کرونا در طوفانی سیاهتر غوطهورند و در شرایط پیشِ رو نیز امیدی به رهاییشان نیست.
در ادامه گزارشی میدانی خواهیم داشت از زبان زنان؛ زنانی که گویا به دلیل زن بودنشان همواره بر لبهی تیغ فقر و خشونت و محرومیت، خونین و زخمی، روزگار میگذرانند.
زهره: چهل ساله، کارمند یک باشگاه ورزشی
«باشگاه ما ویژهی بانوان است، ماهانه اجارهای تقریبا ۱۰میلیون، و ماهی ۲میلیون هم هزینههای برق، آب ، تلفن و اینترنت باید توسط مدیر باشگاه پرداخت شود. با من تقریبا ۱۵ مربی و منشی و یک نظافتچی و دستفروشانی که بر حسب نیاز، بعضی روزها اجازهی بساط کردن داشتند، از این باشگاه نان میخوردیم. فقط دو یا سه نفر از طرف همسرشان بیمه هستند و دو نفر که هنوز تحت تکفل بیمهی پدر هستند، بقیه بیمهای ندارند. چند تا از آنها نان آور و اکثرشان هم کمک خرج خانواده هستند. هنوز تربیت بدنی جوابگو نیست و مالک کل اجارهی اسفند را از مدیر باشگاه، خیلی محترمانه دریافت کرده.»
سوال: ازمسئولین درخواستی کردید؟
جواب: نامهای به شرح زیر به مسئولین دادیم:
«سلام؛ در رابطه با اعتراض عدهای از عزیزان در مورد تعطیل کردن باشگاههای ورزشی و پیرو ابلاغ جناب آقای …که شهریهها محفوظ بماند! آیا راهکاری هم برای هزینههای باشگاهداران ارائه کرده اند؟ باشگاهی که ماهانه حداقل ۱۲میلیون هزینهی اجاره و… دارد، چطور باید هزینههایشان را تامین کنند؟ آیا تربیت بدنی تسهیلاتی درنظر گرفته؟»
و جوابشان این بود:
«خیر. تسهیلاتی نیست. در این که بخشنامه عمومی است و برای کلیهی باشگاهها و اماکن ورزشی است شکی نیست و حقوق مشتریان باید رعایت شود و بعد از بازگشایی، خدمات جبرانی به مشتریانی که شهریههای اسفند و فروردین را پراختهاند، ارائه گردد.»
سیمین: مدیر یک آرایشگاه
«مجبور شدیم سالن آرایشی را که ۹ نفر در آن کار میکردند، تعطیل کنیم. کارکنان این سالن زنانی بین ٢۵ تا ٣٨ ساله و به شرح زیر بودند: زن جوان مطلقهای که پدرش فوت کرده و نانآور مادر و برادرش است. این زن باخانوادهاش زندگی میکند و نمیخواهد سر بار آنها باشد. زن جوانی که فرزندی مریض دارد و خودش و همسرش برای تامین هزینهی داروها سخت کار میکردند. نظافتچی آرایشگاه که شرایطاش فاجعهبار است و نیازی به توضیح مشکلاتش نیست. دختر جوانی که با پدرش زندگی میکند و چندی پیش مادرش با سرطان فوت کرده. دختر دیگری که با التماس برای استخدامش با داشتن فوق لیسانس مخابرات پافشاری میکرد. زن جوانی که با توجه به رفتارهای زشت همسرش میخواست مستقل باشد تا سر کوفت نشنود. و زنان بیشماری که به همین منوال از نان خوردن افتادهاند….خودم با هزار چانه زنی مجبور شدم که دوباره اینجا را کرایه کنم چون نمیخواستم مشتریهای چند ساله را از دست بدهم. پیش از عید علاوهبر مواد رنگ و مش و… موادی هم برای ضدعفونی خریدم که حتی پول آنها هم درنیآمد و حالا با کلی قرض مجبور شدهام که بهخاطر کرونا آرایشگاه را تعطیل کنم. تازه اجارهی این ماه را هم پرداخت نکردم. به بانگ زنگ زدیم، گفتند که دولت بخشنامه داده که تا آخر ماه چکها را برگشت نزنید ولی گویا حرف دولت هیچ پشتوانهی قانونی ندارد و چک را که به مبلغ ۶میلیون هست، به اجرا گذاشته و ما مجبور به تخلیه هستیم. صاحب ملک با داشتن چندین آپارتمان آدم بسیار سختگیر و پول دوستیست که ذرهای رحم نمیکند. ما هم که فعلا خانهنشین شدهایم با دنیایی از گرفتاریها. افسردگی و نگرانی من و همهی کارمندان بسیار زیاد شده و هیچ پناهی هم نداریم. بعضی از پرسنل که حقوقی به منزل میبردند، الان بیشتر با سرزنش و خشونت مواجهاند؛ مثل این که اینها مقصر بودهاند! در ضمن بعضی از پرسنل بیمهی همسر و یا پدرشان هستند ولی بیشترشان بیمه ندارند و هیچ حقوقی هم از جایی نمیگیرند.»
سوال: با مسئولان در اتحادیه تماس گرفتید؟
جواب: نه چون اصلا به آنها اعتماد نداریم و مطمئن هستیم که هیچ کمکی نمیکنند.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١٣٩٩
#زنان_و_کرونا
✅ادامه مطلب در لینک زیر ⬇️
http://www.lajvar.se/1399/02/07/94492/
@bidarzani
در ایران وضعیت معیشت، رفاه و درمان تا قبل از کرونا هم بسیار دردناک بود. این واقعیت نه فقط برای بیکاران و بیثباتکاران بلکه برای اکثریت شاغلین رسمی و مزدبگیران هم نمود داشت. اما زنان به نسبت حضورشان در بعضی مشاغل خدماتی با شیوع کرونا در طوفانی سیاهتر غوطهورند و در شرایط پیشِ رو نیز امیدی به رهاییشان نیست.
در ادامه گزارشی میدانی خواهیم داشت از زبان زنان؛ زنانی که گویا به دلیل زن بودنشان همواره بر لبهی تیغ فقر و خشونت و محرومیت، خونین و زخمی، روزگار میگذرانند.
زهره: چهل ساله، کارمند یک باشگاه ورزشی
«باشگاه ما ویژهی بانوان است، ماهانه اجارهای تقریبا ۱۰میلیون، و ماهی ۲میلیون هم هزینههای برق، آب ، تلفن و اینترنت باید توسط مدیر باشگاه پرداخت شود. با من تقریبا ۱۵ مربی و منشی و یک نظافتچی و دستفروشانی که بر حسب نیاز، بعضی روزها اجازهی بساط کردن داشتند، از این باشگاه نان میخوردیم. فقط دو یا سه نفر از طرف همسرشان بیمه هستند و دو نفر که هنوز تحت تکفل بیمهی پدر هستند، بقیه بیمهای ندارند. چند تا از آنها نان آور و اکثرشان هم کمک خرج خانواده هستند. هنوز تربیت بدنی جوابگو نیست و مالک کل اجارهی اسفند را از مدیر باشگاه، خیلی محترمانه دریافت کرده.»
سوال: ازمسئولین درخواستی کردید؟
جواب: نامهای به شرح زیر به مسئولین دادیم:
«سلام؛ در رابطه با اعتراض عدهای از عزیزان در مورد تعطیل کردن باشگاههای ورزشی و پیرو ابلاغ جناب آقای …که شهریهها محفوظ بماند! آیا راهکاری هم برای هزینههای باشگاهداران ارائه کرده اند؟ باشگاهی که ماهانه حداقل ۱۲میلیون هزینهی اجاره و… دارد، چطور باید هزینههایشان را تامین کنند؟ آیا تربیت بدنی تسهیلاتی درنظر گرفته؟»
و جوابشان این بود:
«خیر. تسهیلاتی نیست. در این که بخشنامه عمومی است و برای کلیهی باشگاهها و اماکن ورزشی است شکی نیست و حقوق مشتریان باید رعایت شود و بعد از بازگشایی، خدمات جبرانی به مشتریانی که شهریههای اسفند و فروردین را پراختهاند، ارائه گردد.»
سیمین: مدیر یک آرایشگاه
«مجبور شدیم سالن آرایشی را که ۹ نفر در آن کار میکردند، تعطیل کنیم. کارکنان این سالن زنانی بین ٢۵ تا ٣٨ ساله و به شرح زیر بودند: زن جوان مطلقهای که پدرش فوت کرده و نانآور مادر و برادرش است. این زن باخانوادهاش زندگی میکند و نمیخواهد سر بار آنها باشد. زن جوانی که فرزندی مریض دارد و خودش و همسرش برای تامین هزینهی داروها سخت کار میکردند. نظافتچی آرایشگاه که شرایطاش فاجعهبار است و نیازی به توضیح مشکلاتش نیست. دختر جوانی که با پدرش زندگی میکند و چندی پیش مادرش با سرطان فوت کرده. دختر دیگری که با التماس برای استخدامش با داشتن فوق لیسانس مخابرات پافشاری میکرد. زن جوانی که با توجه به رفتارهای زشت همسرش میخواست مستقل باشد تا سر کوفت نشنود. و زنان بیشماری که به همین منوال از نان خوردن افتادهاند….خودم با هزار چانه زنی مجبور شدم که دوباره اینجا را کرایه کنم چون نمیخواستم مشتریهای چند ساله را از دست بدهم. پیش از عید علاوهبر مواد رنگ و مش و… موادی هم برای ضدعفونی خریدم که حتی پول آنها هم درنیآمد و حالا با کلی قرض مجبور شدهام که بهخاطر کرونا آرایشگاه را تعطیل کنم. تازه اجارهی این ماه را هم پرداخت نکردم. به بانگ زنگ زدیم، گفتند که دولت بخشنامه داده که تا آخر ماه چکها را برگشت نزنید ولی گویا حرف دولت هیچ پشتوانهی قانونی ندارد و چک را که به مبلغ ۶میلیون هست، به اجرا گذاشته و ما مجبور به تخلیه هستیم. صاحب ملک با داشتن چندین آپارتمان آدم بسیار سختگیر و پول دوستیست که ذرهای رحم نمیکند. ما هم که فعلا خانهنشین شدهایم با دنیایی از گرفتاریها. افسردگی و نگرانی من و همهی کارمندان بسیار زیاد شده و هیچ پناهی هم نداریم. بعضی از پرسنل که حقوقی به منزل میبردند، الان بیشتر با سرزنش و خشونت مواجهاند؛ مثل این که اینها مقصر بودهاند! در ضمن بعضی از پرسنل بیمهی همسر و یا پدرشان هستند ولی بیشترشان بیمه ندارند و هیچ حقوقی هم از جایی نمیگیرند.»
سوال: با مسئولان در اتحادیه تماس گرفتید؟
جواب: نه چون اصلا به آنها اعتماد نداریم و مطمئن هستیم که هیچ کمکی نمیکنند.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١٣٩٩
#زنان_و_کرونا
✅ادامه مطلب در لینک زیر ⬇️
http://www.lajvar.se/1399/02/07/94492/
@bidarzani
«کرونا باشد یا نه، کسی به فکر زنان شاغل نیست»
✍نسیم روشنایی
زنان بسیاری نیز که در اقتصاد غیررسمی فعالیت دارند یا قراردادهای موقت دارند در بحران کرونا کمک دولتی نخواهند گرفت. سیاستگذاری دولتی و حمایتها نیز طوری تدوین میشوند که زنان را به خانهداری یا کار در کارگاههای خانگی تشویق کنند.
«اگر به کارم باز نگردم همین مشتریهایی را هم که دارم از دست میدهم و همه میروند سراغ یک ناخنکار دیگر. از کرونا میترسم اما نمیتوانم با جیب خالی تا ابد در خانه بنشینم.» اینها گفتههای دختری است که در آرایشگاهی در جنوب تهران، بدون قرارداد و بیمه تامین اجتماعی، بهصورت درصدی کار میکند.
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/501466&rhash=eec6b76cb50965
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
✍نسیم روشنایی
زنان بسیاری نیز که در اقتصاد غیررسمی فعالیت دارند یا قراردادهای موقت دارند در بحران کرونا کمک دولتی نخواهند گرفت. سیاستگذاری دولتی و حمایتها نیز طوری تدوین میشوند که زنان را به خانهداری یا کار در کارگاههای خانگی تشویق کنند.
«اگر به کارم باز نگردم همین مشتریهایی را هم که دارم از دست میدهم و همه میروند سراغ یک ناخنکار دیگر. از کرونا میترسم اما نمیتوانم با جیب خالی تا ابد در خانه بنشینم.» اینها گفتههای دختری است که در آرایشگاهی در جنوب تهران، بدون قرارداد و بیمه تامین اجتماعی، بهصورت درصدی کار میکند.
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/501466&rhash=eec6b76cb50965
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
رادیو زمانه
«کرونا باشد یا نه، کسی به فکر زنان شاغل نیست»
نسیم روشنایی - زنان بسیاری که در اقتصاد غیررسمی فعالیت دارند یا قرارداد موقت دارند در بحران کرونا کمک دولتی نخواهند گرفت.
📌زنان؛ آسیبدیدگان اصلی کرونا در حوزهی صنایعدستی
📝گزارش اختصاصی بیدارزنی
@bidarzani
📍اوایل اردیبهشت است. بیشتر از دو ماه میشود که از اعلام رسمی خبر گسترش ویروس کرونا و همهگیری بیماری گذشته است. دو ماهی که چنان کش آمده انگار دو سال است گرفتارش هستیم. دو ماهی که طی آن انسانهای زیادی یا کار خود را از دست دادند یا خودخواسته متوقفش کردند، اما بیتردید تبعات این بیکاری بازی زمانی بسیار بزرگتری از عمر آنها را متأثر خواهد کرد.
📍مشکلات بازار صنایعدستی در روزگار کرونایی
اولین تأثیر اعمال محدودیتها با لغو رویدادها و نمایشگاهها در اسفندماه و ادامهی آن در فروردین روی داد؛ زمانی که هنرمندانی که به تولید صنایعدستی اشتغال دارند از ارتباط حضوری با مخاطبانشان محروم شدند.
📍فروش آنلاین؛ تهدید یا فرصت؟
با محدودیت در فروش محصولات خانگی بهصورت حضوری، تنها عرصهی عرضهی کالا اینترنت شده است؛ اما آیا این عرصه برای زنان تولیدکننده که بسیاری از آنها در مناطق محروم زندگی میکنند و بسیاری از آنها مهارت و ابزار کافی برای رقابت با دیگر کالاها را در فروش اینترنتی ندارند عرصهی عادلانه و برابری است؟
📍مشکلات تولید در محدودیت رفت و آمد
تولیدکنندگان با مشکلاتی طی تولید مواجهاند؛ از تأمین مواد اولیه و سرمایه گرفته تا جمع شدن در کارگاه تولیدی و فشار خانوادهها برای تعطیل یا محدود کردن کار.
بیتا در کرمان یکی از مشکلات عروسکخانه را تأمین مواد اولیه برای تولید میداند زیرا جاهایی که مایحتاج موردنیاز آنها را تأمین میکردهاند حالا بسته هستند.
📍بیمه و تسهیلات دولتی
دریا (سیستان و بلوچستان) از آنجا که شرکت ثبتشدهای نداشته هیچوقت نتوانسته سوزن دوزهایی که با او کار میکنند را بیمه کند. او میگوید «میدانم که دولت قبلاً بیمهی تأمین اجتماعی به زنان هنرمند صنایعدستیکار اختصاص میداد. آن زمان ۷۰ درصد حق بیمه را دولت میداد و ۳۰ درصد را سوزندوزها میدادند اما شنیدهام که دیگر چنین بیمهای در کار نیست.» او میگوید دولت نه تنها آنها را بیمه نکرده بلکه هیچوقت هیچ کمکی به آنها نکرده است. «آنها همیشه میگویند کارهایتان را بدهید تا در نمایشگاهها به فروش برسانیم و حرفهایی از این قبیل، اما آنقدر دردسر دارد و مراحل اداریاش زیاد است و آنقدر برو و بیا دارد که از پس کارها برنمیآیم و ترجیح میدهم دنبالش نروم.
#زنان_و_کرونا
#صنایع_دستی
ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29921&rhash=3ec4f87be6d7d1
📝گزارش اختصاصی بیدارزنی
@bidarzani
📍اوایل اردیبهشت است. بیشتر از دو ماه میشود که از اعلام رسمی خبر گسترش ویروس کرونا و همهگیری بیماری گذشته است. دو ماهی که چنان کش آمده انگار دو سال است گرفتارش هستیم. دو ماهی که طی آن انسانهای زیادی یا کار خود را از دست دادند یا خودخواسته متوقفش کردند، اما بیتردید تبعات این بیکاری بازی زمانی بسیار بزرگتری از عمر آنها را متأثر خواهد کرد.
📍مشکلات بازار صنایعدستی در روزگار کرونایی
اولین تأثیر اعمال محدودیتها با لغو رویدادها و نمایشگاهها در اسفندماه و ادامهی آن در فروردین روی داد؛ زمانی که هنرمندانی که به تولید صنایعدستی اشتغال دارند از ارتباط حضوری با مخاطبانشان محروم شدند.
📍فروش آنلاین؛ تهدید یا فرصت؟
با محدودیت در فروش محصولات خانگی بهصورت حضوری، تنها عرصهی عرضهی کالا اینترنت شده است؛ اما آیا این عرصه برای زنان تولیدکننده که بسیاری از آنها در مناطق محروم زندگی میکنند و بسیاری از آنها مهارت و ابزار کافی برای رقابت با دیگر کالاها را در فروش اینترنتی ندارند عرصهی عادلانه و برابری است؟
📍مشکلات تولید در محدودیت رفت و آمد
تولیدکنندگان با مشکلاتی طی تولید مواجهاند؛ از تأمین مواد اولیه و سرمایه گرفته تا جمع شدن در کارگاه تولیدی و فشار خانوادهها برای تعطیل یا محدود کردن کار.
بیتا در کرمان یکی از مشکلات عروسکخانه را تأمین مواد اولیه برای تولید میداند زیرا جاهایی که مایحتاج موردنیاز آنها را تأمین میکردهاند حالا بسته هستند.
📍بیمه و تسهیلات دولتی
دریا (سیستان و بلوچستان) از آنجا که شرکت ثبتشدهای نداشته هیچوقت نتوانسته سوزن دوزهایی که با او کار میکنند را بیمه کند. او میگوید «میدانم که دولت قبلاً بیمهی تأمین اجتماعی به زنان هنرمند صنایعدستیکار اختصاص میداد. آن زمان ۷۰ درصد حق بیمه را دولت میداد و ۳۰ درصد را سوزندوزها میدادند اما شنیدهام که دیگر چنین بیمهای در کار نیست.» او میگوید دولت نه تنها آنها را بیمه نکرده بلکه هیچوقت هیچ کمکی به آنها نکرده است. «آنها همیشه میگویند کارهایتان را بدهید تا در نمایشگاهها به فروش برسانیم و حرفهایی از این قبیل، اما آنقدر دردسر دارد و مراحل اداریاش زیاد است و آنقدر برو و بیا دارد که از پس کارها برنمیآیم و ترجیح میدهم دنبالش نروم.
#زنان_و_کرونا
#صنایع_دستی
ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29921&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
زنان؛ آسیبدیدگان اصلی کرونا در حوزهی صنایعدستی - بیدارزنی
در ۵ سال گذشته بیش از ۵۱ هزار مجوز برای مشاغل خانگی در حوزه صنایعدستی صادر شده که حدود ۷۷ درصدش جهت فعالیت زنان بوده است.
📌روایتی از زنان دستفروش مترو
زارا امجدیان
داستان زیور، زنی که مدتهاست تنها در جنوب تهران زندگی میکند و در مترو دستفروشی میکند در دانشگاه پیامنور درس میخواند. حالا در دوران قرنطینه و خلوت شدن مترو دیگر درآمدی ندارد ...
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📢Listen to روایتی از زنان دستفروش مترو by بیدارزنی on #SoundCloud
https://soundcloud.com/bidarzani/eocyag9ambvj
زارا امجدیان
داستان زیور، زنی که مدتهاست تنها در جنوب تهران زندگی میکند و در مترو دستفروشی میکند در دانشگاه پیامنور درس میخواند. حالا در دوران قرنطینه و خلوت شدن مترو دیگر درآمدی ندارد ...
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📢Listen to روایتی از زنان دستفروش مترو by بیدارزنی on #SoundCloud
https://soundcloud.com/bidarzani/eocyag9ambvj
SoundCloud
روایتی از زنان دستفروش مترو گزارشی از زارا امجدیان
📌در زمانهی این بیماری عالمگیر صدای کسانی باشیم که دیده نمیشوند.
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📌نقض آشکار حقوق بشر با محبوس نگه داشتن زندانیان در بحران کرونا
✍فریبا مرادیپور
سال ۱۳۹۹ در حالی آغاز شد که جهان با همهگیری و مرگ و میر ناشی از عفونت ویروسی کرونا در حال دست و پنجه نرم کردن است.
کشورهای دنیا تدابیر مختلفی برای کاهش ابتلا مرگ ناشی از این ویروس کشنده اندیشیده و اجرا میکنند تا آحاد و اقشار مختلف جامعه را از ابتلا به این عفونت ویروسی مصون نگه دارند؛ از جمله گروههای در معرض خطر زندانیان هستند که در بسیاری از نقاط دنیا با اعطای مرخصی به آنها سعی در کاهش ریسک خطر ابتلای این گروه شده است.
در جمهوری اسلامی ایران نیز قوهی قضاییه اعلام کرده با مرخصی حدود ۷۰ هزار نفر زندانی موافقت شده است اما متأسفانه نه این مرخصی و نه «عفو نوروزی» آیتالله خامنهای هیچکدام شامل زندانیان موسوم به زندانیان امنیتی نشده است و قوهی قضاییه با برچسب «امنیتی» به بسیاری از زنان زندانی و زنان فعال حقوق بشر از اعطای مرخصی به آنان خودداری میکند.
زندانهای ایران از سطح بهداشت بسیار پایینی برخوردار هستند و اعزام پزشکی زندانیان جهت درمان به خارج از محیط زندان همواره ابزاری برای اعمال فشار علیه زندانیان بوده است.
در جریان اعطای مرخصی به زندانیان موسوم به سیاسی و عقیدتی و امنیتی بنا بر عقیدهی فعالان حقوق بشر تنها گروه اندکی از آنان -که احکام کمتر از یک سال داشتهاند مانند خانم شهناز اکملی و یا کسانی که قبل از شیوع ویروس کرونا مراحل آزادی یا مرخصی آنها با قرار وثیقه در حال پیگیری بوده مثل خانم ندا ناجی- از حق مرخصی بهرهمند شدند و گروه کثیری همچنان در محیطهای بسته و آلودهی زندانها با زندانیان مبتلا به ویروس کرونا در حبس به سر میبرند.
دهها تن از زنان بازداشتشده در اعتراضات آبان ماه در زندان قرچک ورامین محبوسند و این در حالی است که در روزهای اخیر اخباری از ابتلای چند نفر از آنان به ویروس کرونا و نیز ابتلای چند زندانبان منتشر شده است. لازم به ذکر است عدهای از زندانیان قبلاً به بیماری گال هم مبتلا شده بودند.
آزار و اذیت و زهر چشم گرفتن قوهی قضاییه از زنان کشور و نیز زنان فعال حقوق بشر در این ایام کرونایی شامل لیست بلند بالایی از زنان کشور است از جمله:
آتنا دائمی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین، نه تنها از حق مرخصی محروم شده است که برای پروندهی جدیدی در خصوص تحصن در حمایت از اعتراضات مردمی آبان ماه ۹۸ به شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب احضار شده است و این در حالی است که به دلیل وضعیت جسمانی وی، از چند ماه قبل پزشکان توصیه به بستری و درمان سریع داشتهاند.
صبا کرد افشاری و نگین قدمیان از حق مرخصی محروم شدند و راحله احمدی مادر صبا نیز به دلیل نگرانی از وضعیت دخترش از حق مرخصی خود چشمپوشی کرده و در زندان مانده است.
#زنان_و_کرونا
#زنان_زندانی_سیاسی
💥ادامهی مطلب را در INSTAN VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29932&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍فریبا مرادیپور
سال ۱۳۹۹ در حالی آغاز شد که جهان با همهگیری و مرگ و میر ناشی از عفونت ویروسی کرونا در حال دست و پنجه نرم کردن است.
کشورهای دنیا تدابیر مختلفی برای کاهش ابتلا مرگ ناشی از این ویروس کشنده اندیشیده و اجرا میکنند تا آحاد و اقشار مختلف جامعه را از ابتلا به این عفونت ویروسی مصون نگه دارند؛ از جمله گروههای در معرض خطر زندانیان هستند که در بسیاری از نقاط دنیا با اعطای مرخصی به آنها سعی در کاهش ریسک خطر ابتلای این گروه شده است.
در جمهوری اسلامی ایران نیز قوهی قضاییه اعلام کرده با مرخصی حدود ۷۰ هزار نفر زندانی موافقت شده است اما متأسفانه نه این مرخصی و نه «عفو نوروزی» آیتالله خامنهای هیچکدام شامل زندانیان موسوم به زندانیان امنیتی نشده است و قوهی قضاییه با برچسب «امنیتی» به بسیاری از زنان زندانی و زنان فعال حقوق بشر از اعطای مرخصی به آنان خودداری میکند.
زندانهای ایران از سطح بهداشت بسیار پایینی برخوردار هستند و اعزام پزشکی زندانیان جهت درمان به خارج از محیط زندان همواره ابزاری برای اعمال فشار علیه زندانیان بوده است.
در جریان اعطای مرخصی به زندانیان موسوم به سیاسی و عقیدتی و امنیتی بنا بر عقیدهی فعالان حقوق بشر تنها گروه اندکی از آنان -که احکام کمتر از یک سال داشتهاند مانند خانم شهناز اکملی و یا کسانی که قبل از شیوع ویروس کرونا مراحل آزادی یا مرخصی آنها با قرار وثیقه در حال پیگیری بوده مثل خانم ندا ناجی- از حق مرخصی بهرهمند شدند و گروه کثیری همچنان در محیطهای بسته و آلودهی زندانها با زندانیان مبتلا به ویروس کرونا در حبس به سر میبرند.
دهها تن از زنان بازداشتشده در اعتراضات آبان ماه در زندان قرچک ورامین محبوسند و این در حالی است که در روزهای اخیر اخباری از ابتلای چند نفر از آنان به ویروس کرونا و نیز ابتلای چند زندانبان منتشر شده است. لازم به ذکر است عدهای از زندانیان قبلاً به بیماری گال هم مبتلا شده بودند.
آزار و اذیت و زهر چشم گرفتن قوهی قضاییه از زنان کشور و نیز زنان فعال حقوق بشر در این ایام کرونایی شامل لیست بلند بالایی از زنان کشور است از جمله:
آتنا دائمی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین، نه تنها از حق مرخصی محروم شده است که برای پروندهی جدیدی در خصوص تحصن در حمایت از اعتراضات مردمی آبان ماه ۹۸ به شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب احضار شده است و این در حالی است که به دلیل وضعیت جسمانی وی، از چند ماه قبل پزشکان توصیه به بستری و درمان سریع داشتهاند.
صبا کرد افشاری و نگین قدمیان از حق مرخصی محروم شدند و راحله احمدی مادر صبا نیز به دلیل نگرانی از وضعیت دخترش از حق مرخصی خود چشمپوشی کرده و در زندان مانده است.
#زنان_و_کرونا
#زنان_زندانی_سیاسی
💥ادامهی مطلب را در INSTAN VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29932&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
نقض آشکار حقوق بشر با محبوس نگه داشتن زندانیان در بحران کرونا - بیدارزنی
افزایش مبتلایان به این ویروس با توجه به محیط بسته زندان، تراکم بالای جمعیت و کمبود امکانات بهداشتی و درمانی، جان بسیاری از زندانیان را تهدید میکند و تاکنون خبرهایی مبنی بر فوت زندانیان در زندانهای قرچک ورامین و زندان ارومیه منتشر شده است.
📌یک سرگذشت
یک سرگذشت: زن دستفروش
خندهاش به پاکی و سادگی دختر بچهایست که میخواهد خودش را در دل هر کسی جا کند، چشمان سیاه و پرسشگرش اما ترسی را در خود پنهان کرده که انگار هر آن انتظار حادثهای شوم را دارد. از زمانی که به یاد میآورد فقط نداری، گرسنگی و ترس از بیکسی سایه به سایه همراهش بوده، از وقتی که پدرش مرد تا زمانی که برادر ١٩ سالهاش را به جرم قتل اعدام کردند، مادرش برای لقمهای نان برای کودکانشان در خانه هرکس و ناکسی را میکوفت، در حاشیهی شهری که اعتیاد، خشونت و فقر هیچگاه دست از سرش برنداشته که هر روز بر تعدادشان اضافه هم شده است. بهناچار در ١٦ سالگی شوهرش دادند به این امید که نانخوری کم شود. مادر اما زیرکتر از آن بود که نداند دامادش قلدر است و هر از گاهی با جوانهای محل پای دود ودم مینشیند، اما این را نیز میدانست که خیلیها در کمین دختر زیبا و بلند پروازش نشستهاند پس چه بهتر که سرنوشت اورا به کس دیگری بسپارد و از شر گرفتاریهاش راحت شود.
او عروس سیاه بختی شد که انگار هیچگاه نمیبایست کبودیهای کمربند از بدنش محو شود، همیشه و در هر زمان باید از مردش تمکین میکرد تا او آخرین قطرههای شیره جانش را هم بمکد. او را مجبور کرد که به تهران بیایند بدون آنکه دیناری در انبان داشته باشند. هفت ماه زندگی کردن در پارکهای اطراف راه آهن و خوابیدن زیر آلاچیقهای پارک حاصلش بارداری دومین پسرش بود. هر چه اعتیاد مردش بیشتر میشد او در این شهر بی در وپیکر بیشتر یاد میگرفت که برای خاطر جگرگوشههایش هم که شده باید با چنگ و دندان بجنگد. هوش سرشارش به یاریش میآمد که باید روابطش را با در و همسایه مهربان و دلسوزانه کند تا از این طریق راههایی بیابد برای فراهم آوردن قوت روزانه ورسیدن به رویاهایی که همیشه در خواب و بیداری همراهش بودند: داشتن یک خانهی خوب و تمیز و بچههای با سواد.
تا به خود بیاید چهار پسر داشت: پسرانی زیبا که همگی هنری را از مادر به ارث برده بودند، از صدای زیبا تا قلم خوب برای نقاشی و یا پروراندن خیال بر روی کاغذ. دیگر قید شوهرش را زده بود، مردی که در سال چندین بار به جرم دزدی ومواد زندانی میشد و او با رو انداختن به دیگران آزادش میکرد. از دو سال پیش با دستفروشی در مترو درآمدی به هم زده بود، توانسته بود خانه کوچکی اجاره کند که ساس و سوسک نداشته باشد، تلویزیون خوبی بخرد و پشت پنجره اتاقش یک گلدان شمعدانی پر گل بگذارد، برای بچههایش غذا درست کند و دیگر مثل همیشه با لبخند زیبایش نگوید: «پدر سوختهها همیشه گرسنهاند!» و با لهجه زیبای کردیاش ادامه دهد: «بخدا نمیدانم چه بهشان دهم که سیر شوند.»
حالا دو ماه است که دیگر نمیتواند در مترو چیزی بفروشد، همه امیدش به ماه اسفند بود و فروش شب عید که کسادی ایام نوروز را هم جبران کند، دوسال بود که بچهها را به کرمانشاه میبرد اما امسال فقط با چشمان نمناکش زل میزند و میگوید: «بچههام چیزی برای خوردن ندارن و دو ماه است که کرایه ندادهام.» و با همان مهربانی همیشگی میگوید: «صاحبخانه بیچاره گناهی ندارد پولش را میخواهد او هم مثل همه گرفتار است قصر که بهم اجاره نداده زندگیش باهمین اجاره میچرخد! مرتیکه هم که گم وگور شده و خوشبختانه پیدایش نیست!»
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١٣٩٩
منبع آگاهی نیوز
©عکس از زنان آرزم
#زنان_و_کرونا
اتحاد بازنشستگان
@bidarzani
https://t.me/etehad_Bazn/3441
یک سرگذشت: زن دستفروش
خندهاش به پاکی و سادگی دختر بچهایست که میخواهد خودش را در دل هر کسی جا کند، چشمان سیاه و پرسشگرش اما ترسی را در خود پنهان کرده که انگار هر آن انتظار حادثهای شوم را دارد. از زمانی که به یاد میآورد فقط نداری، گرسنگی و ترس از بیکسی سایه به سایه همراهش بوده، از وقتی که پدرش مرد تا زمانی که برادر ١٩ سالهاش را به جرم قتل اعدام کردند، مادرش برای لقمهای نان برای کودکانشان در خانه هرکس و ناکسی را میکوفت، در حاشیهی شهری که اعتیاد، خشونت و فقر هیچگاه دست از سرش برنداشته که هر روز بر تعدادشان اضافه هم شده است. بهناچار در ١٦ سالگی شوهرش دادند به این امید که نانخوری کم شود. مادر اما زیرکتر از آن بود که نداند دامادش قلدر است و هر از گاهی با جوانهای محل پای دود ودم مینشیند، اما این را نیز میدانست که خیلیها در کمین دختر زیبا و بلند پروازش نشستهاند پس چه بهتر که سرنوشت اورا به کس دیگری بسپارد و از شر گرفتاریهاش راحت شود.
او عروس سیاه بختی شد که انگار هیچگاه نمیبایست کبودیهای کمربند از بدنش محو شود، همیشه و در هر زمان باید از مردش تمکین میکرد تا او آخرین قطرههای شیره جانش را هم بمکد. او را مجبور کرد که به تهران بیایند بدون آنکه دیناری در انبان داشته باشند. هفت ماه زندگی کردن در پارکهای اطراف راه آهن و خوابیدن زیر آلاچیقهای پارک حاصلش بارداری دومین پسرش بود. هر چه اعتیاد مردش بیشتر میشد او در این شهر بی در وپیکر بیشتر یاد میگرفت که برای خاطر جگرگوشههایش هم که شده باید با چنگ و دندان بجنگد. هوش سرشارش به یاریش میآمد که باید روابطش را با در و همسایه مهربان و دلسوزانه کند تا از این طریق راههایی بیابد برای فراهم آوردن قوت روزانه ورسیدن به رویاهایی که همیشه در خواب و بیداری همراهش بودند: داشتن یک خانهی خوب و تمیز و بچههای با سواد.
تا به خود بیاید چهار پسر داشت: پسرانی زیبا که همگی هنری را از مادر به ارث برده بودند، از صدای زیبا تا قلم خوب برای نقاشی و یا پروراندن خیال بر روی کاغذ. دیگر قید شوهرش را زده بود، مردی که در سال چندین بار به جرم دزدی ومواد زندانی میشد و او با رو انداختن به دیگران آزادش میکرد. از دو سال پیش با دستفروشی در مترو درآمدی به هم زده بود، توانسته بود خانه کوچکی اجاره کند که ساس و سوسک نداشته باشد، تلویزیون خوبی بخرد و پشت پنجره اتاقش یک گلدان شمعدانی پر گل بگذارد، برای بچههایش غذا درست کند و دیگر مثل همیشه با لبخند زیبایش نگوید: «پدر سوختهها همیشه گرسنهاند!» و با لهجه زیبای کردیاش ادامه دهد: «بخدا نمیدانم چه بهشان دهم که سیر شوند.»
حالا دو ماه است که دیگر نمیتواند در مترو چیزی بفروشد، همه امیدش به ماه اسفند بود و فروش شب عید که کسادی ایام نوروز را هم جبران کند، دوسال بود که بچهها را به کرمانشاه میبرد اما امسال فقط با چشمان نمناکش زل میزند و میگوید: «بچههام چیزی برای خوردن ندارن و دو ماه است که کرایه ندادهام.» و با همان مهربانی همیشگی میگوید: «صاحبخانه بیچاره گناهی ندارد پولش را میخواهد او هم مثل همه گرفتار است قصر که بهم اجاره نداده زندگیش باهمین اجاره میچرخد! مرتیکه هم که گم وگور شده و خوشبختانه پیدایش نیست!»
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١٣٩٩
منبع آگاهی نیوز
©عکس از زنان آرزم
#زنان_و_کرونا
اتحاد بازنشستگان
@bidarzani
https://t.me/etehad_Bazn/3441
📌مصاحبه با پرستار یکی از بیمارستانهای تهران:
۲۵ میلیون ودیعه شرط اصلی پذیرش بیماران کرونایی
✍شمیم شرافت
@bidarzani
بیدارزنی :سیستم بهداشت و درمان در ایران روز به روز به سمت خصوصیتر شدن میرود و دود این نظام کالایی شده در چشم بیماران، پرستان، خدمه بیمارستان و گروههایی که صدایی برای اعتراض ندارند میرود. این سیستم معیوب چهره خشن خود را در دوران کرونا بیشتر به رخ ما کشید. در ادامه با پرستار پیشین یکی از بیمارستانهای مطرح خصوصی شهر تهران مصاحبهای کردهایم که میخوانید. برای حفظ امانتداری، نام بیمارستان و پرستار مطرح نشده است.
📍از شروع کرونا بگو، فرآیند مواجهه بیمارستان، شما و بیماران با این بیماری چه بود؟
زمانی که کرونا وارد بیمارستان ما شد، هیچکس به ما خبر نداد، در واقع ما از اواخر دی بیمار کرونایی داشتیم. بعدا از عکسهای قفسه سینه متوجه شدیم. اما اواسط بهمن بود که به ما ماسک دادند و از اواسط بهمن تا اوایل اسفند، اوج ماجرا بود. آدمهای زیادی میآمدند، برخی واقعا کرونا داشتند و برخی مشکوک بودند. ما به آنها امیدواری میدادیم، میگفتیم چیزی نیست، اما واقعا چیزی بود. ممکن بود در عکسها چیزی نشان داده نشود، اما وقتی میگذشت با بدتر شدن حال بیمار و مرگش متوجه کرونا میشدیم.
ما نه لباس مخصوص داشتیم، نه هیچ چیز دیگر. فقط ماسک داشتیم، به ما میگفتند ماسک بزنید و زیرش گاز استریل بگذارید. همان زمان بود که برخی از نیروها ترک کار کردند. البته در شغل ما ترک کار با ۵ سال تعلیق همراه هست.
📍رئیس بیمارستان طی این مدت چه کرد؟
رییس این بیمارستان با تمام این ثروت، در دوران کرونا بعضی از بخشهای بیمارستان که درآمدشان پایین بود را تعطیل کرد، چون البته مریضهای کرونا در اولویت بودند و مریض در بخشهای دیگر هم کمتر داشتیم. پس یکسری نیرو را فرستادند خانه، یکسری بخشها تعطیل شد، مثل بخش اتاق عمل، جراحی و…
کم کم سلف را بستند و غذا به ما ساندویچ مرغ و خیارشور میدادند، البته چه عرض کنم، بیشتر ساندویچ خیارشور بود، کیفیت غذا به قدری بد بود که ما باید خودمان غذای خودمان را میآوردیم. شب خسته از شیفت برمیگشتیم خانه، غذا درست میکردیم و دوباره روز از نو روزی از نو. با همه استرس، ترس و مشاهده مرگی که هر روز تجربه میکردیم.
📍پذیرش بیماران چگونه بود؟
یک روز خانم ۷۰ سالهای برای کرونا آمد، اما چون پیر بود، پذیرش نشد.
همینطور برای پذیرش بیماران کرونایی هر بیمار باید بیست و پنج میلیون ودیعه بگذارد حالا بعد از درمان هم هزینههای خیلی بیشتری به این مبلغ اضافه میشود تا بیمار مرخص شود.
#زنان_و_کرونا
✅ادامه مصاحبه را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29936&rhash=3ec4f87be6d7d1
۲۵ میلیون ودیعه شرط اصلی پذیرش بیماران کرونایی
✍شمیم شرافت
@bidarzani
بیدارزنی :سیستم بهداشت و درمان در ایران روز به روز به سمت خصوصیتر شدن میرود و دود این نظام کالایی شده در چشم بیماران، پرستان، خدمه بیمارستان و گروههایی که صدایی برای اعتراض ندارند میرود. این سیستم معیوب چهره خشن خود را در دوران کرونا بیشتر به رخ ما کشید. در ادامه با پرستار پیشین یکی از بیمارستانهای مطرح خصوصی شهر تهران مصاحبهای کردهایم که میخوانید. برای حفظ امانتداری، نام بیمارستان و پرستار مطرح نشده است.
📍از شروع کرونا بگو، فرآیند مواجهه بیمارستان، شما و بیماران با این بیماری چه بود؟
زمانی که کرونا وارد بیمارستان ما شد، هیچکس به ما خبر نداد، در واقع ما از اواخر دی بیمار کرونایی داشتیم. بعدا از عکسهای قفسه سینه متوجه شدیم. اما اواسط بهمن بود که به ما ماسک دادند و از اواسط بهمن تا اوایل اسفند، اوج ماجرا بود. آدمهای زیادی میآمدند، برخی واقعا کرونا داشتند و برخی مشکوک بودند. ما به آنها امیدواری میدادیم، میگفتیم چیزی نیست، اما واقعا چیزی بود. ممکن بود در عکسها چیزی نشان داده نشود، اما وقتی میگذشت با بدتر شدن حال بیمار و مرگش متوجه کرونا میشدیم.
ما نه لباس مخصوص داشتیم، نه هیچ چیز دیگر. فقط ماسک داشتیم، به ما میگفتند ماسک بزنید و زیرش گاز استریل بگذارید. همان زمان بود که برخی از نیروها ترک کار کردند. البته در شغل ما ترک کار با ۵ سال تعلیق همراه هست.
📍رئیس بیمارستان طی این مدت چه کرد؟
رییس این بیمارستان با تمام این ثروت، در دوران کرونا بعضی از بخشهای بیمارستان که درآمدشان پایین بود را تعطیل کرد، چون البته مریضهای کرونا در اولویت بودند و مریض در بخشهای دیگر هم کمتر داشتیم. پس یکسری نیرو را فرستادند خانه، یکسری بخشها تعطیل شد، مثل بخش اتاق عمل، جراحی و…
کم کم سلف را بستند و غذا به ما ساندویچ مرغ و خیارشور میدادند، البته چه عرض کنم، بیشتر ساندویچ خیارشور بود، کیفیت غذا به قدری بد بود که ما باید خودمان غذای خودمان را میآوردیم. شب خسته از شیفت برمیگشتیم خانه، غذا درست میکردیم و دوباره روز از نو روزی از نو. با همه استرس، ترس و مشاهده مرگی که هر روز تجربه میکردیم.
📍پذیرش بیماران چگونه بود؟
یک روز خانم ۷۰ سالهای برای کرونا آمد، اما چون پیر بود، پذیرش نشد.
همینطور برای پذیرش بیماران کرونایی هر بیمار باید بیست و پنج میلیون ودیعه بگذارد حالا بعد از درمان هم هزینههای خیلی بیشتری به این مبلغ اضافه میشود تا بیمار مرخص شود.
#زنان_و_کرونا
✅ادامه مصاحبه را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29936&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
۲۵ میلیون ودیعه شرط اصلی پذیرش بیماران کرونایی - بیدارزنی
بیدارزنی: سیستم بهداشت و درمان در ایران روز به روز به سمت خصوصیتر شدن میرود و دود این نظام کالایی شده در چشم بیماران، پرستان، خدمه بیمارستان و گروههایی که صدایی برای اعتراض ندارند میرود. این سیستم معیوب چهره خشن خود را در دوران کرونا بیشتر به رخ ما کشید.…
📌شیوع و پاسخ به کووید ۱۹ با رویکرد تقاطعیافتگی
✍اولنا هانکیفسکی و انوج کاپیلاشرامی
برگردان: جلوه جواهری
@bidarzani
📍 اکنون که با گسترش همهگیری جهانیِ کووید ۱۹ مواجهیم این جملهها را از رسانهها بسیار میشنویم «همهی ما در این بیماری با هم هستیم» و «ما با هم از عهدهی آن برمیآییم». اما این «ما» چه کسانی هستند؟ بله میدانیم کل جهان متاثر از این ویروس است، اما تهدیدکنندههای سلامت، بار مسئولیتها، تجربهها و نتایج شیوع ویروس کرونا برای همگان یکسان نیست.
📍چرا تمرکز بر تفاوتهای جنسی یا جنسیتی کافی نیست؟
وقتی با پیامهای سادهشدهای مثل «تأثیر همهگیریهای جهانی بر زنان و مردان متفاوت است»، پیامدها فقط بر اساس تفاوت در زن و مرد بودن سنجیده شوند خطر همگنسازی و تقلیلگرایی تحلیلی به وجود میآید. تحلیل تقلیلگرایانه نسبت به تفاوتهای جنسیتی در مسئله کووید ۱۹ میتواند به نادیده گرفتن یا کم اهمیت شمردن دیگر عوامل حیاتی همچون سن، جغرافیا، ناتوانی، نژاد/قومیت و بومی بودن، مهاجرت/وضعیت پناهنگی، طبقه، و سایر شرایط ساختاری نظیر مسکن ناپایدار، اشتغال و تنشهای سیاسی و محیطی بینجامد.برای شناخت و پاسخ به همهگیری کرونا به تحلیل پیچیدهتری نیاز داریم.
این تحلیل باید دربرگیرندهی تجربههای گروههای مختلف زنان، مردان و افراد با تنوع جنسیتی باشد و راههایی را ترسیم کند که از طریق آنها نقشهای جنسیتی، هنجارها و مناسبات مردسالاری در دورهی شیوع و پاسخ به این ویروس، تقویت یا مختل میشوند.
اما جنسیت باید به عنوان یک جزء از نابرابریهای ساختاری متقاطع و درهم تنیدهی گستردهتر در نظر گرفته شود. اکنون به یک رویکرد دقیق و چندوجهی جنسیتی مبتنی بر یک تحلیل تقاطعی نیاز داریم نه رویکردی جزیرهای و منفکشده برای مقابلهی تکبعدی با آسیبپذیریهای ناشی از ویروس.
تقاطعیافتگی میتواند پیوندها و ارتباطات میان کارزارهای تک-گروهی (مثلا جنسیتمحور) را تسهیل کند تا قدرتِ ایجاد همبستگی و ائتلاف برای مقابله با نابرابریهای اجتماعی و سلامت افزایش یابد.
#زنان_و_کرونا
#اینترسکشنالیتی
✅ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29889&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍اولنا هانکیفسکی و انوج کاپیلاشرامی
برگردان: جلوه جواهری
@bidarzani
📍 اکنون که با گسترش همهگیری جهانیِ کووید ۱۹ مواجهیم این جملهها را از رسانهها بسیار میشنویم «همهی ما در این بیماری با هم هستیم» و «ما با هم از عهدهی آن برمیآییم». اما این «ما» چه کسانی هستند؟ بله میدانیم کل جهان متاثر از این ویروس است، اما تهدیدکنندههای سلامت، بار مسئولیتها، تجربهها و نتایج شیوع ویروس کرونا برای همگان یکسان نیست.
📍چرا تمرکز بر تفاوتهای جنسی یا جنسیتی کافی نیست؟
وقتی با پیامهای سادهشدهای مثل «تأثیر همهگیریهای جهانی بر زنان و مردان متفاوت است»، پیامدها فقط بر اساس تفاوت در زن و مرد بودن سنجیده شوند خطر همگنسازی و تقلیلگرایی تحلیلی به وجود میآید. تحلیل تقلیلگرایانه نسبت به تفاوتهای جنسیتی در مسئله کووید ۱۹ میتواند به نادیده گرفتن یا کم اهمیت شمردن دیگر عوامل حیاتی همچون سن، جغرافیا، ناتوانی، نژاد/قومیت و بومی بودن، مهاجرت/وضعیت پناهنگی، طبقه، و سایر شرایط ساختاری نظیر مسکن ناپایدار، اشتغال و تنشهای سیاسی و محیطی بینجامد.برای شناخت و پاسخ به همهگیری کرونا به تحلیل پیچیدهتری نیاز داریم.
این تحلیل باید دربرگیرندهی تجربههای گروههای مختلف زنان، مردان و افراد با تنوع جنسیتی باشد و راههایی را ترسیم کند که از طریق آنها نقشهای جنسیتی، هنجارها و مناسبات مردسالاری در دورهی شیوع و پاسخ به این ویروس، تقویت یا مختل میشوند.
اما جنسیت باید به عنوان یک جزء از نابرابریهای ساختاری متقاطع و درهم تنیدهی گستردهتر در نظر گرفته شود. اکنون به یک رویکرد دقیق و چندوجهی جنسیتی مبتنی بر یک تحلیل تقاطعی نیاز داریم نه رویکردی جزیرهای و منفکشده برای مقابلهی تکبعدی با آسیبپذیریهای ناشی از ویروس.
تقاطعیافتگی میتواند پیوندها و ارتباطات میان کارزارهای تک-گروهی (مثلا جنسیتمحور) را تسهیل کند تا قدرتِ ایجاد همبستگی و ائتلاف برای مقابله با نابرابریهای اجتماعی و سلامت افزایش یابد.
#زنان_و_کرونا
#اینترسکشنالیتی
✅ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29889&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
شیوع و پاسخ به کووید ۱۹ با رویکرد تقاطعیافتگی
نویسندگان این مقاله نشان می دهند که تحلیل جنسیتی صرف برای پاسخ به کووید ۱۹ کافی نیست. باید با رویکرد اینترسکشنالیتی ستم های چندگانه را درنظرگرفت
کرونا، کابوس زنان پرستار
به بهانهی روز جهانی پرستار
در این روزهای کرونایی نمیتوان از بحران سخن گفت بدون آنکه از وضعیت بحرانی زنان و پرستاران و بهویژه زنان پرستار سخنی به میان آورد. از رنج پنهانشان بر بالین بیمار که دردی عمیق بر دل مینشاند، از کار طاقت فرسایشان، تلاششان در تسکین درد، بهبود بیمار و نجات زندگی او.
ازترس بیکاری و از دست دادن درآمدی که گذران زندگیشان به آن وابسته است و پرسشی مداوم در ذهن که چرا در تعاریف بیشماری که از کار و تقسیمات آن ارائه شده، کار مراقبتی، بالینی و درمانی او که تمامی جسم و جان و عواطفش را در بدترین شرایط درگیر میکند، نادیده گرفته شده یا ارزش چندانی ندارد.
این روزها سخن از کادر درمان بسیار و همدلی و همدردی با آنان فراوان است و شرایط دشوار موجود فرصتی پیش آورده برای قدردانی و سپاسگزاری از آنان. و این از معدود مواردی است که کار پرستاران مورد توجه قرار گرفته، البته صرفنظر از تکرار کلیشههایی مثل روز پرستار و تعاریف باز هم کلیشهای از پرستاران که فرشتگانی مهربان و فداکار هستند که لابد نه غم نان دارند و نه سختی کار!
در این شرایط، وضعیت پرتناقض پرستاران که حدود ۸۰٪ آنها را زنان تشکیل میدهند، اوضاع غریبی را دامن زده، از سویی خطر تعلیق، اخراج و بیکاری، خانهنشینی و انتظاربرای بازگشت به کار باعث اضطرابی مداوم میشود که تحمل در خانه ماندن را صدها برابر سختتر میکند؛ و از سوی دیگر خطر کار بالینی در فضای کرونایی است و استرس و نگرانی ابتلا به بیماری و بدتر از آن انتقال بیماری به نزدیکان خود. و علاوه بر همهی اینها کار و مسئولیت فراوان است، آن هم با پوششهای دست و پاگیر، حجاب اجباری و وسایل حفاظتی که اندازهی آنها بر اساس مردان بلند قامت تنظیم شده، همانند اکثر تعاریف و تجهیزات پزشکی مدرن که همگی به قامت مردان سفید دوخته شدهاند.
بحران، همواره تضادها و تبعیضها را آشکار کرده و دامن میزند. بحران کرونا نیز بهخوبی نظام ناسالم سلامت و سیستم کالایی شدهی درمان را آشکار ساخت. این بحران ظاهرا بحرانِ بیماری و درمان است، اما همانند سایر بحرانهای نظام سرمایه داری، بحرانی طبقاتی، جنسیتی، سیاسی، نژادی و... است.
بحران کرونا نژادی است: نگاهی به آمار بالای مرگ و میر سیاه پوستان آمریکا بر اثر کرونا در مقایسه با سفیدپوستان نشان دهندهی آن است که نژادهای تحت تبعیض بواسطهی عوامل متعدد ناشی از مناسبات نژادپرستانهی سرمایهداری، آسیب بیشتری دیده و تلفات بالاتری میدهند.
بحران کرونا جنسیتی است: نشانهی آن زنهای خانهنشین هستند با تنهاییهایشان، رنجهای تاریخی و همواره زن بودنشان در خانه، یکنواختی و پژمردگی، افزایش کارخانگی و کارمراقبتی بواسطهی خانهنشینی سایر اعضای خانواده و تحمیل وظایف بیشتر خرید، شست وشو، ضدعفونی کردن و آشپزی. و مزید بر همهی اینها: افزایش خخشونت خانگی، افزایش آمار بارداریهای ناخواسته، و استمرار تبعیضهای جنسی آزاردهنده در محیط کار برای کسانی که در این وضعیت کرونایی باید کار بکنند، یعنی پرستاران و کادردرمانی...
زنان آرزم
منبع عصر نو
#زنان_و_کرونا
#پرستاران
@etehad_bazn
@bidarzani
ادامهی مطلب در لینک زیر:
https://yun.ir/56qi2c
به بهانهی روز جهانی پرستار
در این روزهای کرونایی نمیتوان از بحران سخن گفت بدون آنکه از وضعیت بحرانی زنان و پرستاران و بهویژه زنان پرستار سخنی به میان آورد. از رنج پنهانشان بر بالین بیمار که دردی عمیق بر دل مینشاند، از کار طاقت فرسایشان، تلاششان در تسکین درد، بهبود بیمار و نجات زندگی او.
ازترس بیکاری و از دست دادن درآمدی که گذران زندگیشان به آن وابسته است و پرسشی مداوم در ذهن که چرا در تعاریف بیشماری که از کار و تقسیمات آن ارائه شده، کار مراقبتی، بالینی و درمانی او که تمامی جسم و جان و عواطفش را در بدترین شرایط درگیر میکند، نادیده گرفته شده یا ارزش چندانی ندارد.
این روزها سخن از کادر درمان بسیار و همدلی و همدردی با آنان فراوان است و شرایط دشوار موجود فرصتی پیش آورده برای قدردانی و سپاسگزاری از آنان. و این از معدود مواردی است که کار پرستاران مورد توجه قرار گرفته، البته صرفنظر از تکرار کلیشههایی مثل روز پرستار و تعاریف باز هم کلیشهای از پرستاران که فرشتگانی مهربان و فداکار هستند که لابد نه غم نان دارند و نه سختی کار!
در این شرایط، وضعیت پرتناقض پرستاران که حدود ۸۰٪ آنها را زنان تشکیل میدهند، اوضاع غریبی را دامن زده، از سویی خطر تعلیق، اخراج و بیکاری، خانهنشینی و انتظاربرای بازگشت به کار باعث اضطرابی مداوم میشود که تحمل در خانه ماندن را صدها برابر سختتر میکند؛ و از سوی دیگر خطر کار بالینی در فضای کرونایی است و استرس و نگرانی ابتلا به بیماری و بدتر از آن انتقال بیماری به نزدیکان خود. و علاوه بر همهی اینها کار و مسئولیت فراوان است، آن هم با پوششهای دست و پاگیر، حجاب اجباری و وسایل حفاظتی که اندازهی آنها بر اساس مردان بلند قامت تنظیم شده، همانند اکثر تعاریف و تجهیزات پزشکی مدرن که همگی به قامت مردان سفید دوخته شدهاند.
بحران، همواره تضادها و تبعیضها را آشکار کرده و دامن میزند. بحران کرونا نیز بهخوبی نظام ناسالم سلامت و سیستم کالایی شدهی درمان را آشکار ساخت. این بحران ظاهرا بحرانِ بیماری و درمان است، اما همانند سایر بحرانهای نظام سرمایه داری، بحرانی طبقاتی، جنسیتی، سیاسی، نژادی و... است.
بحران کرونا نژادی است: نگاهی به آمار بالای مرگ و میر سیاه پوستان آمریکا بر اثر کرونا در مقایسه با سفیدپوستان نشان دهندهی آن است که نژادهای تحت تبعیض بواسطهی عوامل متعدد ناشی از مناسبات نژادپرستانهی سرمایهداری، آسیب بیشتری دیده و تلفات بالاتری میدهند.
بحران کرونا جنسیتی است: نشانهی آن زنهای خانهنشین هستند با تنهاییهایشان، رنجهای تاریخی و همواره زن بودنشان در خانه، یکنواختی و پژمردگی، افزایش کارخانگی و کارمراقبتی بواسطهی خانهنشینی سایر اعضای خانواده و تحمیل وظایف بیشتر خرید، شست وشو، ضدعفونی کردن و آشپزی. و مزید بر همهی اینها: افزایش خخشونت خانگی، افزایش آمار بارداریهای ناخواسته، و استمرار تبعیضهای جنسی آزاردهنده در محیط کار برای کسانی که در این وضعیت کرونایی باید کار بکنند، یعنی پرستاران و کادردرمانی...
زنان آرزم
منبع عصر نو
#زنان_و_کرونا
#پرستاران
@etehad_bazn
@bidarzani
ادامهی مطلب در لینک زیر:
https://yun.ir/56qi2c
Telegraph
کرونا، کابوس زنان پرستار
کرونا، کابوس زنان پرستار به بهانهی روز جهانی پرستار زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان) عصر نو در این روزهای کرونایی نمیتوان از بحران سخن گفت بدون آنکه از وضعیت بحرانی زنان و پرستاران و بهویژه زنان پرستار سخنی به میان آورد. از رنج پنهانشان بر بالین بیمار…
گفتگو با یک مربی مهدکودک
جدال با کرونا، وقتی امنیت شغلی به صفر میرسد!
✍جلوه جواهری
@bidarzani
📝 مهدهای کودک از اولین مکانهایی بودند که بعد از شیوع جهانی کووید ۱۹ با دستور «ستاد ملی مبارزه با کرونا» تعطیل شدند.
به گفته مدیرکل بهزیستی استان گیلان ۲۵۰۰ مربی مهدکودک با تعطیلی ۴۹۷ مهد به دلیل شیوع کرونا در این استان بیکار شدهاند و تداوم شرایط فعلی منجر به ورشکستگی و تعطیلی دائم این مراکز که ۸۰ درصدشان استیجاری هستند، خواهد شد.
بیش از ۱۵ هزار مهدکودک جهت نگهداری کودکان در کشور فعالیت میکنند که تنها یک درصد آن دولتی محسوب میشود. نزدیک به ۱۵۰ هزار پرسنل در مهدکودکهای کشور مشغول به کار هستند. به این ترتیب، درآمد ۹۹ درصد از مهدکودکها از محل شهریه است. مهدهایی که تحت نظارت بهزیستی هستند از طرف دولت تعطیل شدند، اما هیچ امکاناتی به آنها ارائه نشده است
🔹 مهدکودکی که در آن کار میکنید در دوران کرونا چه وضعیتی پیدا کرد؟
🔷 مهدکودک ما طبیعتاً بسته شد. احتمال زیاد هم دارد که مدیر مهد ما نتواند دوباره آن را باز کند. برای اینکه مجبور شد مکان مهد فعلی را به صاحبخانه پس بدهد چون نمیتوانست از عهده اجاره آن برآید. حالا وقتی کرونا تمام شود اگر بتواند مهد را به مکان جدید منتقل میکند ولی هیچچیز معلوم نیست. مدیران مهدکودکهایی که مکانشان اجارهای نیست باز میتوانند مدت بیشتری دوام بیاورند. حالا باید ببینیم کی بخشنامه میشود که مهدها میتوانند بازشوند. ولی مهدهایی مثل مهد ما مشخص نیست که دیگر بتوانند سرپا شوند.
اگر بخشنامه بشود و مدیر مهد ما بتواند ساختمان جدیدی اجاره کند دوباره باید ساختمان را تجهیز کند. مثلاً دیوارها را فومبندی کند و دوباره هزینه کند.
🔷 به گفته مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور، مهدهای کودک محیطی مناسب برای فعالیت و اشتغال زنان تحصیلکرده کشور هستند و نصف زنان جامعه میتوانند با فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی خود در مهدکودکها خدمت کنند؛ اما به نظر میرسد این زنان شاغل از امنیت شغلی و دستمزد بسیار پایین برخوردارند و در زمانه سخت کرونا نیز کاملاً به حال خود رها شدهاند.
🔷 من بیمۀ کامل بودم، اما با شرایطی که پیش آمد و مهد تعطیل شد، مدیر مهد ما بیمۀ من را هم ۱۵ روز کرد، اگر قبول نمیکردم برایم ترک کار میزد. حق بیمه را هم تا وقتی که مهد باز بشود، خودم باید پرداخت کنم. من یکی دو ماه را پرداخت کردم اما اگر نتوانم ممکن است بگویم برایم ترک کار بزند. چون شدنی نیست
#زنان_و_کرونا
#کرونا
💥ادامهی مصاحبه را در INSTANT VIEW بحوانید👇
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30026&rhash=3ec4f87be6d7d1
جدال با کرونا، وقتی امنیت شغلی به صفر میرسد!
✍جلوه جواهری
@bidarzani
📝 مهدهای کودک از اولین مکانهایی بودند که بعد از شیوع جهانی کووید ۱۹ با دستور «ستاد ملی مبارزه با کرونا» تعطیل شدند.
به گفته مدیرکل بهزیستی استان گیلان ۲۵۰۰ مربی مهدکودک با تعطیلی ۴۹۷ مهد به دلیل شیوع کرونا در این استان بیکار شدهاند و تداوم شرایط فعلی منجر به ورشکستگی و تعطیلی دائم این مراکز که ۸۰ درصدشان استیجاری هستند، خواهد شد.
بیش از ۱۵ هزار مهدکودک جهت نگهداری کودکان در کشور فعالیت میکنند که تنها یک درصد آن دولتی محسوب میشود. نزدیک به ۱۵۰ هزار پرسنل در مهدکودکهای کشور مشغول به کار هستند. به این ترتیب، درآمد ۹۹ درصد از مهدکودکها از محل شهریه است. مهدهایی که تحت نظارت بهزیستی هستند از طرف دولت تعطیل شدند، اما هیچ امکاناتی به آنها ارائه نشده است
🔹 مهدکودکی که در آن کار میکنید در دوران کرونا چه وضعیتی پیدا کرد؟
🔷 مهدکودک ما طبیعتاً بسته شد. احتمال زیاد هم دارد که مدیر مهد ما نتواند دوباره آن را باز کند. برای اینکه مجبور شد مکان مهد فعلی را به صاحبخانه پس بدهد چون نمیتوانست از عهده اجاره آن برآید. حالا وقتی کرونا تمام شود اگر بتواند مهد را به مکان جدید منتقل میکند ولی هیچچیز معلوم نیست. مدیران مهدکودکهایی که مکانشان اجارهای نیست باز میتوانند مدت بیشتری دوام بیاورند. حالا باید ببینیم کی بخشنامه میشود که مهدها میتوانند بازشوند. ولی مهدهایی مثل مهد ما مشخص نیست که دیگر بتوانند سرپا شوند.
اگر بخشنامه بشود و مدیر مهد ما بتواند ساختمان جدیدی اجاره کند دوباره باید ساختمان را تجهیز کند. مثلاً دیوارها را فومبندی کند و دوباره هزینه کند.
🔷 به گفته مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور، مهدهای کودک محیطی مناسب برای فعالیت و اشتغال زنان تحصیلکرده کشور هستند و نصف زنان جامعه میتوانند با فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی خود در مهدکودکها خدمت کنند؛ اما به نظر میرسد این زنان شاغل از امنیت شغلی و دستمزد بسیار پایین برخوردارند و در زمانه سخت کرونا نیز کاملاً به حال خود رها شدهاند.
🔷 من بیمۀ کامل بودم، اما با شرایطی که پیش آمد و مهد تعطیل شد، مدیر مهد ما بیمۀ من را هم ۱۵ روز کرد، اگر قبول نمیکردم برایم ترک کار میزد. حق بیمه را هم تا وقتی که مهد باز بشود، خودم باید پرداخت کنم. من یکی دو ماه را پرداخت کردم اما اگر نتوانم ممکن است بگویم برایم ترک کار بزند. چون شدنی نیست
#زنان_و_کرونا
#کرونا
💥ادامهی مصاحبه را در INSTANT VIEW بحوانید👇
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30026&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
جدال با کرونا، وقتی امنیت شغلی به صفر میرسد! - بیدارزنی
ما مربیان مهدکودک با دستمزد ناچیز و شرایطی که بیمه هم نداریم مجبوریم اینجا کار کنیم. برای امثال من که طلاق گرفتهاند، بودن در محیط کار خیلی مهم است. برای کسی مثل من سخت است بروم خانۀ یک نفر برای پرستاری سالمند که اگر برفرض دوتا پسر هم داشته باشد و بدانند…
📌زنان مربی ورزش از روزهای كرونايی می گويند
✍ مريم رحمانی
📍آماری از تعداد مربیان ورزشی زن در باشگاههای ورزشی وجود ندارد اما براساس گفته رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام هم اكنون ۱۲ هزار باشگاه سازمان یافته و مجوزدار و نزدیك به سه هزار باشگاه غیرسازمانیافته بدنسازی و پرورش اندام در كشور فعالیت می كنند.
بنابراین میشود حدس زد تعداد مربیان زن در سراسر ایران کم نیست چنانچه براساس یک پژوهش در شهر اراک در سال ۹۶ تنها ۹۵ مربی زن در این شهر مشغول به کار بودهاند.
در ویژهنامه زنان و بحران تلاش داریم به بررسی ابعاد بیماری کرونا بر زندگی زنان بپردازیم. از این رو با دو زن مربی گفتگو کردیم که یکی مربی پیلاتس در باشگاه است و دیگری یوگا در فضای شخصی آموزش میدهد.
#زنان_اشتغال
#زنان_مربي_ورزش
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
@Digari_ir
https://bit.ly/3cWVfRZ
✍ مريم رحمانی
📍آماری از تعداد مربیان ورزشی زن در باشگاههای ورزشی وجود ندارد اما براساس گفته رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام هم اكنون ۱۲ هزار باشگاه سازمان یافته و مجوزدار و نزدیك به سه هزار باشگاه غیرسازمانیافته بدنسازی و پرورش اندام در كشور فعالیت می كنند.
بنابراین میشود حدس زد تعداد مربیان زن در سراسر ایران کم نیست چنانچه براساس یک پژوهش در شهر اراک در سال ۹۶ تنها ۹۵ مربی زن در این شهر مشغول به کار بودهاند.
در ویژهنامه زنان و بحران تلاش داریم به بررسی ابعاد بیماری کرونا بر زندگی زنان بپردازیم. از این رو با دو زن مربی گفتگو کردیم که یکی مربی پیلاتس در باشگاه است و دیگری یوگا در فضای شخصی آموزش میدهد.
#زنان_اشتغال
#زنان_مربي_ورزش
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
@Digari_ir
https://bit.ly/3cWVfRZ
Telegraph
زنان مربی ورزش از روزهای کرونایی میگویند
مریم رحمانی دیگری: آماری از تعداد مربیان ورزشی زن در باشگاههای ورزشی وجود ندارد اما براساس گفته رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام هم اكنون 12 هزار باشگاه سازمان یافته و مجوزدار و نزدیك به سه هزار باشگاه غیرسازمانیافته بدنسازی و پرورش اندام در كشور فعالیت…
📌در زمانهی این بیماری عالمگیر صدای کسانی باشیم که دیده نمیشوند.
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
✅ آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
✅ اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
✅ توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
✅ آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
✅ اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
✅ توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📌تأثیرات پاندمی بر مشاغل زنان کارگر
✍کیمیا مهدیپور
@bidarzani
بهار امسال با همهی بهارهای زندگیمان فرق دارد. از دورهی خودمان حرف میزنم. دورهای که به دلیل مناسبات سرمایهداری و لیبرال با جهان اطرافمان به تعاملی ناعادلانه رسیده بودیم، طبیعتی که درون یک پاندمی جان از دست دادهاش را باز میابد. در این میان به زندگی میلیونها کارگری میاندیشم که بخشی از این تعاملات شده بودند، اما مانند زیستگاهمان شانس چندانی برای بازیابی خویش ندارند.
کارگرانی از جنس پوست و گوشت و خونی سرخ ولی نه به سرخی خون اربابان. کارگران قاعده هرم سرمایهداری مردسالارانه هستند فارغ از جنسیتشان (مرد، زن، …). بنا بر همین مناسبات سلطهجویانه، زنان بیشترین فشار را متحمل میشوند و فرودستترین اعضای خانواده رنجبران هستند.
از این رو بر اساس روابط دوستانهام تصمیم گرفتم پای حرفهای زنان شاغل بنشینم و صدایشان باشم.
🔺النا ناخنکار است و ۱۲ سال سابقه کار دارد. بعد از شروع پاندمی خانهنشین شده؛ اما او رویای خودش را در سر میپروراند. قرار است برای بهبود کارش به دنبال سالن جدید بگردد و ایدههای جدیدش را اجرا کند. او از کارفرمایش راضی نیست چون بدون هیچ توضیحی حقوقی که باید قبل عید پرداخت میشد را روزها پس از موعد مقرر واریز کرده است. او میگوید صاحبخانهشان اصلاً مدارا نکرد و او مجبور شد طلاهایش را برای تأمین مایحتاج زندگی بفروشد.
🔺محبوبه ۱۰ سال است که آموزگار نقاشی است و بیشتر با کودکان کار میکند. او یک سال است که گالری خودش را راه انداخته و برایش تبلیغات انجام داده تا هنرجو جذب کند، اما حالا در هنگامه کرونا برای حفظ سلامت خودش و دیگران کلاسهایش تعطیل شده و چون نقاشی کاری است که باید کنار هنرجو باشد و تکنیکها را یادش بدهد نمیتواند حتی کلاسهای آنلاین داشته باشد...
#زنان_و_کرونا
🦠 ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏽
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30102&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍کیمیا مهدیپور
@bidarzani
بهار امسال با همهی بهارهای زندگیمان فرق دارد. از دورهی خودمان حرف میزنم. دورهای که به دلیل مناسبات سرمایهداری و لیبرال با جهان اطرافمان به تعاملی ناعادلانه رسیده بودیم، طبیعتی که درون یک پاندمی جان از دست دادهاش را باز میابد. در این میان به زندگی میلیونها کارگری میاندیشم که بخشی از این تعاملات شده بودند، اما مانند زیستگاهمان شانس چندانی برای بازیابی خویش ندارند.
کارگرانی از جنس پوست و گوشت و خونی سرخ ولی نه به سرخی خون اربابان. کارگران قاعده هرم سرمایهداری مردسالارانه هستند فارغ از جنسیتشان (مرد، زن، …). بنا بر همین مناسبات سلطهجویانه، زنان بیشترین فشار را متحمل میشوند و فرودستترین اعضای خانواده رنجبران هستند.
از این رو بر اساس روابط دوستانهام تصمیم گرفتم پای حرفهای زنان شاغل بنشینم و صدایشان باشم.
🔺النا ناخنکار است و ۱۲ سال سابقه کار دارد. بعد از شروع پاندمی خانهنشین شده؛ اما او رویای خودش را در سر میپروراند. قرار است برای بهبود کارش به دنبال سالن جدید بگردد و ایدههای جدیدش را اجرا کند. او از کارفرمایش راضی نیست چون بدون هیچ توضیحی حقوقی که باید قبل عید پرداخت میشد را روزها پس از موعد مقرر واریز کرده است. او میگوید صاحبخانهشان اصلاً مدارا نکرد و او مجبور شد طلاهایش را برای تأمین مایحتاج زندگی بفروشد.
🔺محبوبه ۱۰ سال است که آموزگار نقاشی است و بیشتر با کودکان کار میکند. او یک سال است که گالری خودش را راه انداخته و برایش تبلیغات انجام داده تا هنرجو جذب کند، اما حالا در هنگامه کرونا برای حفظ سلامت خودش و دیگران کلاسهایش تعطیل شده و چون نقاشی کاری است که باید کنار هنرجو باشد و تکنیکها را یادش بدهد نمیتواند حتی کلاسهای آنلاین داشته باشد...
#زنان_و_کرونا
🦠 ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏽
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30102&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
تأثیرات پاندمی بر مشاغل زنان کارگر - بیدارزنی
بیدارزنی: بهار امسال با همهی بهارهای زندگیمان فرق دارد. از دورهی خودمان حرف میزنم. دورهای که به دلیل مناسبات سرمایهداری و لیبرال با جهان اطرافمان به تعاملی ناعادلانه رسیده بودیم، طبیعتی که درون یک پاندمی جان از دست دادهاش را باز میابد. در این میان…
📌در زمانهی این بیماری عالمگیر صدای کسانی باشیم که دیده نمیشوند.
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📌مروری بر تجربه های همبستگی مردمی در مواجهه با کرونا
✍تحريريه ديگری
📍نسیم در مورد تجربهاش می گوید: در وضعیت شیوع کرونا همچون همیشه مبارزه ای بین منافع مردم و سودجویان نامعلوم همیشه حاضر، وجود داشت. ظهور کرونا شرایطی را پیش آورد که از یک سو، جامعه پزشکی نیاز مبرمی به ملزومات بهداشتی درمانی برای مقابله با کرونا داشتند و در سوی دیگر دلالان و سودجویانی که همیشه در مواقع این چنینی از آب گل آلود اقتصاد ایران ماهی می گیرند، حضور داشتند. در این میان به نظر میرسید که نیاز به حلقههای واسطی داریم که بتوانند با حذف دلالان، امکانات پزشکی را با قیمتی پایینتر تهیه و در اختیار بیمارستانها قرار دهند. این در واقع همان کاری بود که ما کردیم. آنچه در این میان توانست نقش مهمی ایفا کند، داشتن ارتباطات گسترده اعضای تیم بود که منجر به نیازسنجی در شهرهای مختلف و تامین مایحتاج بهداشتی بیمارستانی در شهرها و روستاهای کوچکتر و کمتر دیده شده کشور شد.
📍محیا در مورد این که وظیفه دولت و وظیفه افراد در یک سپهر کلیتر چیست، می گوید: البته هنوز جواب روشنی برای این سوال ندارم. اما آن روزها احساس می کردم تنها کنش موثری در برابر تهدیدی است که من، خانواده و جامعه ام را دربرگرفته. ما در خانه بودیم و حداقل این کار را میتوانستیم انجام بدهیم هیمن بود؛ هرچند که کار ما در برابر کاری که کادر درمان می کرد، نابرابر بود. این که منفعلانه در قرنطینه بمانم را دوست نداشتم و با این کار یک اتصال به بیرون به گروهی که مشغول کمک بودند، داشتم او درباره این که در بحرانها کمکهای مردم مفید است یا ممکن است مضراتش بیشتراز فایده هایش باشد، می گوید: همچنان اندیشیدن به این مسئله برای من مهم است. اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که در لحظه بحران وقت این نیست که بشینیم تحلیل مقیاس کلان انجام بدهیم و کاری نکنیم. در آن لحظه نیاز به حضور فعال ما هست تا در آن شرایط افراد بیشتری جان سالم به در برند و بعد از فروکش کردن بحران به تحلیل کلان بپردازیم تا در بحران های بعدی تاثیرخودش را نشان دهد، مثلا به دنبال راهکارهایی دیگری مثل مطالبه گری ... باشیم.
📍آوین نیز میگوید: در فضایی که فردیت بیداد می کند و رویکرد سلطه در جهت شخصی سازی مسائل است، نگاه کردن به خودمان به عنوان عضوی از یک اجتماع می تواند راه همدلی را هموارتر کند. فکر می کنم که در موقعیت عادی فعالیت مرتبط با تخصصی که داریم، تعریف شده ولی در شرایط بحرانی ممکن است درباره نقشی که می توانیم ایفا کنیم، دچار سرگشتگی شویم و حتی احساس تنها ماندن و تنها گذاشته شدن، کنیم.فعالیت های جمعی مانند کاری که ما انجام دادیم، می تواند از این حس سرگشتگی بکاهد. استوری سارا روزنه ای بود برای دورشدن از انفعال در شرایط بحران.
#كرونا
#زنان_بحرانهای_طبيعی
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
@Digari_ir
👇🏼ادامه مطلب :
https://bit.ly/2Y5Ripg
✍تحريريه ديگری
📍نسیم در مورد تجربهاش می گوید: در وضعیت شیوع کرونا همچون همیشه مبارزه ای بین منافع مردم و سودجویان نامعلوم همیشه حاضر، وجود داشت. ظهور کرونا شرایطی را پیش آورد که از یک سو، جامعه پزشکی نیاز مبرمی به ملزومات بهداشتی درمانی برای مقابله با کرونا داشتند و در سوی دیگر دلالان و سودجویانی که همیشه در مواقع این چنینی از آب گل آلود اقتصاد ایران ماهی می گیرند، حضور داشتند. در این میان به نظر میرسید که نیاز به حلقههای واسطی داریم که بتوانند با حذف دلالان، امکانات پزشکی را با قیمتی پایینتر تهیه و در اختیار بیمارستانها قرار دهند. این در واقع همان کاری بود که ما کردیم. آنچه در این میان توانست نقش مهمی ایفا کند، داشتن ارتباطات گسترده اعضای تیم بود که منجر به نیازسنجی در شهرهای مختلف و تامین مایحتاج بهداشتی بیمارستانی در شهرها و روستاهای کوچکتر و کمتر دیده شده کشور شد.
📍محیا در مورد این که وظیفه دولت و وظیفه افراد در یک سپهر کلیتر چیست، می گوید: البته هنوز جواب روشنی برای این سوال ندارم. اما آن روزها احساس می کردم تنها کنش موثری در برابر تهدیدی است که من، خانواده و جامعه ام را دربرگرفته. ما در خانه بودیم و حداقل این کار را میتوانستیم انجام بدهیم هیمن بود؛ هرچند که کار ما در برابر کاری که کادر درمان می کرد، نابرابر بود. این که منفعلانه در قرنطینه بمانم را دوست نداشتم و با این کار یک اتصال به بیرون به گروهی که مشغول کمک بودند، داشتم او درباره این که در بحرانها کمکهای مردم مفید است یا ممکن است مضراتش بیشتراز فایده هایش باشد، می گوید: همچنان اندیشیدن به این مسئله برای من مهم است. اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که در لحظه بحران وقت این نیست که بشینیم تحلیل مقیاس کلان انجام بدهیم و کاری نکنیم. در آن لحظه نیاز به حضور فعال ما هست تا در آن شرایط افراد بیشتری جان سالم به در برند و بعد از فروکش کردن بحران به تحلیل کلان بپردازیم تا در بحران های بعدی تاثیرخودش را نشان دهد، مثلا به دنبال راهکارهایی دیگری مثل مطالبه گری ... باشیم.
📍آوین نیز میگوید: در فضایی که فردیت بیداد می کند و رویکرد سلطه در جهت شخصی سازی مسائل است، نگاه کردن به خودمان به عنوان عضوی از یک اجتماع می تواند راه همدلی را هموارتر کند. فکر می کنم که در موقعیت عادی فعالیت مرتبط با تخصصی که داریم، تعریف شده ولی در شرایط بحرانی ممکن است درباره نقشی که می توانیم ایفا کنیم، دچار سرگشتگی شویم و حتی احساس تنها ماندن و تنها گذاشته شدن، کنیم.فعالیت های جمعی مانند کاری که ما انجام دادیم، می تواند از این حس سرگشتگی بکاهد. استوری سارا روزنه ای بود برای دورشدن از انفعال در شرایط بحران.
#كرونا
#زنان_بحرانهای_طبيعی
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
@Digari_ir
👇🏼ادامه مطلب :
https://bit.ly/2Y5Ripg
Telegraph
مروری برتجربه های همبستگی مردمی در مواجهه با کرونا
دیگری: سارا کریمی جامعه شناس و مدرس فلسفه از شاگردان مرحوم دکتر علی مرادی در شروع بحران کرونا دست به اقدامی تحسین بر انگیز زد و با هم افزایی دوستان قدیمی و شبکه ارتباطاتی که داشت و با استفاده از اینستاگرام، فضایی را جهت کاهش شدت و عمق بحران و نیز تلاش…