از مجموعه مطالب ویژهنامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت» به مناسبت روز جهانی زن
📌بعضی از انتقادات به جنبش افشاگری، برای سرکوب زنان است
✍🏽 آزاده کیان، الهه محمدی
#بیدارزنی : «آزاده کیان در این گفتگو انتقادات به جنبش افشاگری را روشی برای سرکوب زنان میداند. او از لزوم ادامه تابوشکنی از سوی زنان میگوید. اما معتقد است روابط قدرت یا روابط جنسیتی را که در تمام ساختارها، نهادها و افراد وجود دارد، نمیتوان با یک افشاگری سرنگون کرد.
«آزاده کیان»، استاد جامعهشناسی و مدیر مرکز مطالعات جنسیتی و فمینیستی در دانشگاه پاریس ۷، این انتقادات را روشی برای سرکوب زنان میداند؛ روشی که به عقیده او اغلب از سوی مردان آزارگر به کار بسته میشود اما میتواند در بین زنان اتحادساز باشد.
او در این گفتوگو از لزوم ادامه تابوشکنی از سوی زنان میگوید اما معتقد است روابط قدرت یا روابط جنسیتی را که در تمام ساختارها، نهادها و افراد وجود دارد، نمیتوان با یک افشاگری سرنگون کرد.
کیان می گوید اگر شش ماه قبل ایران را با حالا مقایسه کنید، متوجه میشوید که شکلگیری گفتمان پیرامون آزار جنسی تاثیر داشته است. به گفته او افشاگری حالت گفتمانی دارد و همین گفتمان قدرت را به چالش میکشد؛ «من به هیچ وجه به سیستم قضایی ایران امیدوار نیستم اما فکر میکنم که افشاگری زنان، به فرهنگسازی کمک میکند و جامعه را به لحاظ فرهنگی تکان میدهد. امید من به این تغییرات مثبت فرهنگی به نفع زنان است.»
متن گفتوگو با آزاده کیان درباره پا گرفتن جنبش «من هم» در ایران، چالشهای پیش روی آن، وظایف کنشگران، چگونگی برخورد با متهمان و … را در سایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/34853
@bidarzani
📌بعضی از انتقادات به جنبش افشاگری، برای سرکوب زنان است
✍🏽 آزاده کیان، الهه محمدی
#بیدارزنی : «آزاده کیان در این گفتگو انتقادات به جنبش افشاگری را روشی برای سرکوب زنان میداند. او از لزوم ادامه تابوشکنی از سوی زنان میگوید. اما معتقد است روابط قدرت یا روابط جنسیتی را که در تمام ساختارها، نهادها و افراد وجود دارد، نمیتوان با یک افشاگری سرنگون کرد.
«آزاده کیان»، استاد جامعهشناسی و مدیر مرکز مطالعات جنسیتی و فمینیستی در دانشگاه پاریس ۷، این انتقادات را روشی برای سرکوب زنان میداند؛ روشی که به عقیده او اغلب از سوی مردان آزارگر به کار بسته میشود اما میتواند در بین زنان اتحادساز باشد.
او در این گفتوگو از لزوم ادامه تابوشکنی از سوی زنان میگوید اما معتقد است روابط قدرت یا روابط جنسیتی را که در تمام ساختارها، نهادها و افراد وجود دارد، نمیتوان با یک افشاگری سرنگون کرد.
کیان می گوید اگر شش ماه قبل ایران را با حالا مقایسه کنید، متوجه میشوید که شکلگیری گفتمان پیرامون آزار جنسی تاثیر داشته است. به گفته او افشاگری حالت گفتمانی دارد و همین گفتمان قدرت را به چالش میکشد؛ «من به هیچ وجه به سیستم قضایی ایران امیدوار نیستم اما فکر میکنم که افشاگری زنان، به فرهنگسازی کمک میکند و جامعه را به لحاظ فرهنگی تکان میدهد. امید من به این تغییرات مثبت فرهنگی به نفع زنان است.»
متن گفتوگو با آزاده کیان درباره پا گرفتن جنبش «من هم» در ایران، چالشهای پیش روی آن، وظایف کنشگران، چگونگی برخورد با متهمان و … را در سایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/34853
@bidarzani
بیدارزنی
بعضی از انتقادات به جنبش افشاگری، برای سرکوب زنان است-آزاده کیان/الهه محمدی - بیدارزنی
به اعتقاد کیان انتقادات به جنبش افشاگری روشی برای سرکوب زنان است و باید ادامه یابد اما روابط قدرت را نمیتوان با افشاگری سرنگون کرد.
🟣 آنها مقاومت را زندگی میکنند
تصویر مریم عاصف، اکتیویست فلسطینی که بهدست ماموران اسرائیل دستگیر شد، یادآور تصویر جورج فلوید و زانوی پلیس مینیاپولیس بر گردن او بود. در نخستین روزهای اعتراضی ساکنان شیخ جراح نسبت به دستور تخلیهی خانهها و کشتار جوانان و کودکان خود، فعالان فلسطینی با بهرهگیری از شعار معروف «نمیتوانم نفس بکشم» از جرج فلوید و بعدها جنبش BLM (Black Lives Matters) اعلام کردند: «ما از ۱۹۴۸ نمیتوانیم نفس بکشیم».
بنا بر گزارش رویترز، از روز دوشنبه تا شامگاه جمعه، ۱۲۱ فلسطینی از جمله ۳۱ کودک جان خود را از دست داده و بیش از ۹۰۰ فلسطینی زخمی شدند. طی روزهای گذشته، کاربران شبکههای اجتماعی و رسانههای خبری بسیاری در سطح جهان در فیسبوک، اینستاگرام و توییتر، بهدلیل پوشش اخبار مقاومت فلسطینیان با مسدود شدن اکانتها و صفحات خود روبهرو شدند.
اعلام حکم تخلیهی اجباری فلسطینیان از شیخ جراح به رای دادگاهی در اسرائیل بازمیگردد که به موجب آن، ۴ خانوادهی فلسطینی ملزم به تخلیهی خانه به نفع شهرکنشینان یهودی شده بودند.
@bidarzani
تصویر مریم عاصف، اکتیویست فلسطینی که بهدست ماموران اسرائیل دستگیر شد، یادآور تصویر جورج فلوید و زانوی پلیس مینیاپولیس بر گردن او بود. در نخستین روزهای اعتراضی ساکنان شیخ جراح نسبت به دستور تخلیهی خانهها و کشتار جوانان و کودکان خود، فعالان فلسطینی با بهرهگیری از شعار معروف «نمیتوانم نفس بکشم» از جرج فلوید و بعدها جنبش BLM (Black Lives Matters) اعلام کردند: «ما از ۱۹۴۸ نمیتوانیم نفس بکشیم».
بنا بر گزارش رویترز، از روز دوشنبه تا شامگاه جمعه، ۱۲۱ فلسطینی از جمله ۳۱ کودک جان خود را از دست داده و بیش از ۹۰۰ فلسطینی زخمی شدند. طی روزهای گذشته، کاربران شبکههای اجتماعی و رسانههای خبری بسیاری در سطح جهان در فیسبوک، اینستاگرام و توییتر، بهدلیل پوشش اخبار مقاومت فلسطینیان با مسدود شدن اکانتها و صفحات خود روبهرو شدند.
اعلام حکم تخلیهی اجباری فلسطینیان از شیخ جراح به رای دادگاهی در اسرائیل بازمیگردد که به موجب آن، ۴ خانوادهی فلسطینی ملزم به تخلیهی خانه به نفع شهرکنشینان یهودی شده بودند.
@bidarzani
▫️ نژاد و ماتریس سلطه
از نگاه پاتریشیا هیل کالینز
نوشتهی: کنت دی. آلن
ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر
🔸 دغدغهی پاتریشیا هیل کالینز، عمدتا معطوف به نسبتمندی و پیوند میان توانمندسازی، خودتعیینگری {خودـتعریفی} و دانش است؛ و دغدغهاش به طور مشخص، معطوف به #زنان_سیاه است: او با سرکوب آنها کاملا آشناست. اما کالینز یکی از معدود اندیشمندان اجتماعیای است که توان فراروی از تجربههای خود را دارد؛ تا از این رهگذر، ما را با دیدگاه مهمی نسبت به سلطه و سیاست هویت به چالش بکشد؛ دیدگاهی که نه تنها امکان تغییر جهان را دارد بلکه میتواند افقی برای تغییری مستمر پدید آورد.
🔸 تغییر برای آنکه استمرار و دوام داشته باشد، نمیتواند صرفا بر یک گروه اجتماعی متمرکز باشد. به عبارت دیگر، جنبش اجتماعیای که صرفا معطوف به نابرابری نژادی است، به محض آنکه گروه مزبور به برابری دست یافت نفوذ و تاثیرش را از کف خواهد داد. آنچه پاتریشیا هیل کالینز به ما ارائه میدهد، نوعی فرارروی از سیاست خاص گروهیست که بر شناختشناسی #فمینیستی_سیاه {پوستان} استوار است. اما، ذکر این نکته مهم است که کالینز میخواهد تجربههای زنان سیاهپوست را، بیآنکه شأنیت و امتیاز ویژهای برای این تجربیات قائل شود، در کانون تحلیلهای خود قرار دهد. کالینز میگوید میتوانیم از دانش زنان سیاهپوست بسیار بیاموزیم.
🔸 جایگاه زنان سیاهپوست، از حیث نظری، بسیار جالب توجه است. کالینز میگوید موقعیت زنان سیاهپوست از آن حیث که در نقطه کانونی تلاقیِ دو سیستم سرکوبگر به شدت قدرتمند و رایج قرار دارند منحصربهفرد است: نژاد و جنسیت. توانایی درک این موقعیت به منزلهی آنچه او «تقاطع یافتگی» مینامد، امکان دیدن و درک فضاهای بسیار بیشتری را پدید میآورد که در آنها منافع به هم گره خوردهاند. به این معنا که درک موقعیت اجتماعی زنان سیاه باید ما را وادار سازد، درصدد فهم و جستوجوی فضاهای دیگری که در آنها سیستمهای نابرابری گرد هم آمدهاند، برآییم.
🔸 رویکرد کالینز، از پیوند میان دانش، توانمندسازی و قدرت گرهگشایی میکند و فضایی مفهومی را ایجاد میکند که بتوان پیوندهای تازهی درون ماتریس سلطه را شناسایی کرد. ایدهی ماتریس سلطه بر نقاط پیوند و وابستگی متقابل ساختارها بیش از ساختارهای نابرابر مجزا و منفرد تاکید میکند. این ایده بهخودیخود، ما را به این پرسش ترغیب میسازد که دستهبندیهای اجتماعی (نژاد، جنسیت، ملیت، اتنیک، مذهب، سن، معلولیت و تمایلات جنسی) چگونه به هم مرتبط بوده و یکدیگر را برمیسازند. برای مثال، نژاد و گرایش جنسی چه برهمکنشی دارند؟ چنین پرسشی ممکن است منجر به پی بردن به این امر شود که دیدگاه و واکنش فرهنگهای نژادی متفاوت نسبت به همجنسخواهی متفاوت است، در این صورت آیا تجربهی زیستهی یک مرد همجنسخواه سیاهپوست با تجربهی یک مرد سفیدپوست همجنسخواه متفاوت است؟ ازهمینرو، ممکن است یک گام دیگر پیش رفته و بپرسیم طبقه چگونه بر تفاوت تجربهی آنها تأثیر میگذارد؟ یا، اگر این تجربههای زیسته متفاوت هستند، ممکن است به پرسش دیگری برسیم: آیا در فرهنگهای نژادی یا طبقاتی مختلف، مردانگیهای متفاوتی وجود دارد؟
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2cV
#کنت_دی_آلن #مهتاب_حاتمیطاهر
#فمینیسم #فمینیسم_سیاه #تقاطعیافتگی #شناختشناسی
@bidarzani | @naghd_com
از نگاه پاتریشیا هیل کالینز
نوشتهی: کنت دی. آلن
ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر
🔸 دغدغهی پاتریشیا هیل کالینز، عمدتا معطوف به نسبتمندی و پیوند میان توانمندسازی، خودتعیینگری {خودـتعریفی} و دانش است؛ و دغدغهاش به طور مشخص، معطوف به #زنان_سیاه است: او با سرکوب آنها کاملا آشناست. اما کالینز یکی از معدود اندیشمندان اجتماعیای است که توان فراروی از تجربههای خود را دارد؛ تا از این رهگذر، ما را با دیدگاه مهمی نسبت به سلطه و سیاست هویت به چالش بکشد؛ دیدگاهی که نه تنها امکان تغییر جهان را دارد بلکه میتواند افقی برای تغییری مستمر پدید آورد.
🔸 تغییر برای آنکه استمرار و دوام داشته باشد، نمیتواند صرفا بر یک گروه اجتماعی متمرکز باشد. به عبارت دیگر، جنبش اجتماعیای که صرفا معطوف به نابرابری نژادی است، به محض آنکه گروه مزبور به برابری دست یافت نفوذ و تاثیرش را از کف خواهد داد. آنچه پاتریشیا هیل کالینز به ما ارائه میدهد، نوعی فرارروی از سیاست خاص گروهیست که بر شناختشناسی #فمینیستی_سیاه {پوستان} استوار است. اما، ذکر این نکته مهم است که کالینز میخواهد تجربههای زنان سیاهپوست را، بیآنکه شأنیت و امتیاز ویژهای برای این تجربیات قائل شود، در کانون تحلیلهای خود قرار دهد. کالینز میگوید میتوانیم از دانش زنان سیاهپوست بسیار بیاموزیم.
🔸 جایگاه زنان سیاهپوست، از حیث نظری، بسیار جالب توجه است. کالینز میگوید موقعیت زنان سیاهپوست از آن حیث که در نقطه کانونی تلاقیِ دو سیستم سرکوبگر به شدت قدرتمند و رایج قرار دارند منحصربهفرد است: نژاد و جنسیت. توانایی درک این موقعیت به منزلهی آنچه او «تقاطع یافتگی» مینامد، امکان دیدن و درک فضاهای بسیار بیشتری را پدید میآورد که در آنها منافع به هم گره خوردهاند. به این معنا که درک موقعیت اجتماعی زنان سیاه باید ما را وادار سازد، درصدد فهم و جستوجوی فضاهای دیگری که در آنها سیستمهای نابرابری گرد هم آمدهاند، برآییم.
🔸 رویکرد کالینز، از پیوند میان دانش، توانمندسازی و قدرت گرهگشایی میکند و فضایی مفهومی را ایجاد میکند که بتوان پیوندهای تازهی درون ماتریس سلطه را شناسایی کرد. ایدهی ماتریس سلطه بر نقاط پیوند و وابستگی متقابل ساختارها بیش از ساختارهای نابرابر مجزا و منفرد تاکید میکند. این ایده بهخودیخود، ما را به این پرسش ترغیب میسازد که دستهبندیهای اجتماعی (نژاد، جنسیت، ملیت، اتنیک، مذهب، سن، معلولیت و تمایلات جنسی) چگونه به هم مرتبط بوده و یکدیگر را برمیسازند. برای مثال، نژاد و گرایش جنسی چه برهمکنشی دارند؟ چنین پرسشی ممکن است منجر به پی بردن به این امر شود که دیدگاه و واکنش فرهنگهای نژادی متفاوت نسبت به همجنسخواهی متفاوت است، در این صورت آیا تجربهی زیستهی یک مرد همجنسخواه سیاهپوست با تجربهی یک مرد سفیدپوست همجنسخواه متفاوت است؟ ازهمینرو، ممکن است یک گام دیگر پیش رفته و بپرسیم طبقه چگونه بر تفاوت تجربهی آنها تأثیر میگذارد؟ یا، اگر این تجربههای زیسته متفاوت هستند، ممکن است به پرسش دیگری برسیم: آیا در فرهنگهای نژادی یا طبقاتی مختلف، مردانگیهای متفاوتی وجود دارد؟
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2cV
#کنت_دی_آلن #مهتاب_حاتمیطاهر
#فمینیسم #فمینیسم_سیاه #تقاطعیافتگی #شناختشناسی
@bidarzani | @naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نژاد و ماتریس سلطه
از نگاه پاتریشیا هیل کالینز نوشتهی: کنت دی. آلن ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر انباشت در اثباتگرایی روش خاصی برای ساخت دانش است. در این پارادایم، دانش باید با آزمایش، دانشی که دیگران پیش از ما ساختها…
🟣 بهمناسبت تولد «مصطفی کریمبیگی» یکی از جانباختگان عاشورای ۸۸، مادران پژمان قلیپور، رضا معظمی و مهرداد معینفر از جانباختگان آبان خونین ۹۸ بر سر مزار وی حاضر شدند.
🔵 آنها رنگ آبی (رنگ جهانی دادخواهی) را بهعنوان سمبل دادخواهی برگزیدند: «نمادی برای یافتن یکدیگر»
▪️از صفحهی «۱۵۰۰ تصویر»
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@bidarzani
🔵 آنها رنگ آبی (رنگ جهانی دادخواهی) را بهعنوان سمبل دادخواهی برگزیدند: «نمادی برای یافتن یکدیگر»
▪️از صفحهی «۱۵۰۰ تصویر»
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@bidarzani
🟣 توییت «مصطفی نیلی» در اعتراض به پروندهسازی علیه جامعهی وکلا
« ▪️۱-اولین جلسه دادگاهی که در سال جاری شرکت کردم برای دفاع از همکار عزیزم آقای #محمدهادی_عرفانیان بود. رای ایشان هفته گذشته ابلاغ و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۹۵ روز حبس تعزیری توسط دادگاه بدوی محکوم شدند.
▪️۲-مصداق اصلی فعالیت تبلیغی مصاحبههای ایشان در مورد قتل موکلش آقای #علیرضا_شیرمحمدعلی در زندان تهران بزرگ بوده است.
▪️۳-هفته گذشته نیز خبری مبنی بر احضار همکار گرانقدر خانم #فرزانه_زیلابی منتشر شد. ایشان هم بابت دفاع از موکلینشان با اتهامهای اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی مواجه شدهاند.
▪️۴- در سوگند وکالت، وکلا شرافتشان را وثیقه قسمشان قرار دادهاند و پیش از این نیز بسیاری از همکاران محترم بابت ایستادگی و دفاع از حقوق موکلینشان به زندان رفتهاند.
▪️۵-ولی پروندهسازان به هدفشان که کنارهگیری وکلا و عدم دفاع در پروندههای سیاسی و عقیدتی است نرسیدهاند و تا زمانی که چنین همکاران شجاعی در عرصه هستند نیز نخواهند رسید.
#شرافت_من_وثیقه_این_قسم_است »
#توییت_خوان
▪️از صفحهی توییتر مصطفی نیلی
@bidarzani
« ▪️۱-اولین جلسه دادگاهی که در سال جاری شرکت کردم برای دفاع از همکار عزیزم آقای #محمدهادی_عرفانیان بود. رای ایشان هفته گذشته ابلاغ و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۹۵ روز حبس تعزیری توسط دادگاه بدوی محکوم شدند.
▪️۲-مصداق اصلی فعالیت تبلیغی مصاحبههای ایشان در مورد قتل موکلش آقای #علیرضا_شیرمحمدعلی در زندان تهران بزرگ بوده است.
▪️۳-هفته گذشته نیز خبری مبنی بر احضار همکار گرانقدر خانم #فرزانه_زیلابی منتشر شد. ایشان هم بابت دفاع از موکلینشان با اتهامهای اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی مواجه شدهاند.
▪️۴- در سوگند وکالت، وکلا شرافتشان را وثیقه قسمشان قرار دادهاند و پیش از این نیز بسیاری از همکاران محترم بابت ایستادگی و دفاع از حقوق موکلینشان به زندان رفتهاند.
▪️۵-ولی پروندهسازان به هدفشان که کنارهگیری وکلا و عدم دفاع در پروندههای سیاسی و عقیدتی است نرسیدهاند و تا زمانی که چنین همکاران شجاعی در عرصه هستند نیز نخواهند رسید.
#شرافت_من_وثیقه_این_قسم_است »
#توییت_خوان
▪️از صفحهی توییتر مصطفی نیلی
@bidarzani
🟣 عالیه مطلبزاده از زندان اوین به مرخصی اعزام شد
عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان امروز یکشنبه ۲۶ اردیبهشتماه از زندان اوین به مرخصی ۵ روزه اعزام شد. خانم مطلب زاده پیشتر در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری برای وی قابل اجرا است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، عالیه مطلب زاده در تاریخ ۶ آذرماه سال ۹۵ در پی احضار تلفنی به وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۲۹ آذرماه همان سال با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان امروز یکشنبه ۲۶ اردیبهشتماه از زندان اوین به مرخصی ۵ روزه اعزام شد. خانم مطلب زاده پیشتر در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری برای وی قابل اجرا است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، عالیه مطلب زاده در تاریخ ۶ آذرماه سال ۹۵ در پی احضار تلفنی به وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۲۹ آذرماه همان سال با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
📌 هشتماه جنبش #MeToo در ایران
✍🏽 هادی صفری (پژوهشگر و تحلیلگر شبکههای اجتماعی)
جنبش MeToo ایرانی چند روز پیش هشتماهه شد. این جنبش که با توییت کاربری به نام یگانه در ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ در پاسخ به توییت یک کاربری مشهور آغاز شد مسیری طولانی و سخت پیموده است و دستاوردهای قابلتوجهی نیز داشته است، اما راهی دراز و چالشهایی دشوار در پیش دارد و باید پاسخ مناسبی برای انتقادات پیدا کند؛ انتقاداتی که سالهاست دربارهی نسخه غربی این جنبش نیز مطرح میشود. مسائل قانونی خاص ایران و توفق نسبی فضای مردسالار، در مقایسه با نسخهی غربی، مسیری پرسنگلاخ پیش روی جنبش MeToo ایرانی قرار داده است؛ اما کنشگران ناامید نشدهاند.
جنبش MeToo در آن زمان در رسانههای فارسی بازتاب چندانی نداشت. حساب انگلیسی توییتر «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، یک سال پس از آغاز این جنبش در توییتی حاوی هشتگ MeToo، ضمن اشاره به گزارشهای فراوان زنان غربی از تجاوزهای جنسی، #حجاب را به عنوان راهحل اسلام برای این مشکل معرفی کرد:
«The disaster of countless sexual assaults on Western women—including incidents leading
to #Metoo campaign— and Islam’s proposal to resolve it
https://english.khamenei.ir/news/5986
Khamenei.ir»
با آن که صبحت دربارهی آزار جنسی در توییتر فارسی سابقه داشت، اما – مانند ماجرای یک #قاری_مشهور_قرآن، پروندهی اتهام تجاوز جنسی یکی از #نمایندگان_مجلس_دهم به یک زن که خبر آن چند روز پیش از این توییتها دوباره در توییتر فارسی داغ شده بود و ماجرای مشهور به #دختر_آبادانی که چند ماه بعد رخ داد – معمولاً جنبهی سیاسی ماجرا بر جنبهی مرتبط با آزار جنسی و حقوق زنان غلبه میکرد. اما توییت یگانه بازی را عوض کرد و آغازگر جریانی شد که بسیار گستردهتر بود، هدف متفاوتی را دنبال میکرد و به جنبش جهانی MeToo شباهت بسیار بیشتری داشت.
برای خواندن مطلب کامل نسخه پی دی اف مقاله را از سایت بیدارزنی دانلود کنید:
https://bidarzani.com/36643
@bidarzani
✍🏽 هادی صفری (پژوهشگر و تحلیلگر شبکههای اجتماعی)
جنبش MeToo ایرانی چند روز پیش هشتماهه شد. این جنبش که با توییت کاربری به نام یگانه در ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ در پاسخ به توییت یک کاربری مشهور آغاز شد مسیری طولانی و سخت پیموده است و دستاوردهای قابلتوجهی نیز داشته است، اما راهی دراز و چالشهایی دشوار در پیش دارد و باید پاسخ مناسبی برای انتقادات پیدا کند؛ انتقاداتی که سالهاست دربارهی نسخه غربی این جنبش نیز مطرح میشود. مسائل قانونی خاص ایران و توفق نسبی فضای مردسالار، در مقایسه با نسخهی غربی، مسیری پرسنگلاخ پیش روی جنبش MeToo ایرانی قرار داده است؛ اما کنشگران ناامید نشدهاند.
جنبش MeToo در آن زمان در رسانههای فارسی بازتاب چندانی نداشت. حساب انگلیسی توییتر «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، یک سال پس از آغاز این جنبش در توییتی حاوی هشتگ MeToo، ضمن اشاره به گزارشهای فراوان زنان غربی از تجاوزهای جنسی، #حجاب را به عنوان راهحل اسلام برای این مشکل معرفی کرد:
«The disaster of countless sexual assaults on Western women—including incidents leading
to #Metoo campaign— and Islam’s proposal to resolve it
https://english.khamenei.ir/news/5986
Khamenei.ir»
با آن که صبحت دربارهی آزار جنسی در توییتر فارسی سابقه داشت، اما – مانند ماجرای یک #قاری_مشهور_قرآن، پروندهی اتهام تجاوز جنسی یکی از #نمایندگان_مجلس_دهم به یک زن که خبر آن چند روز پیش از این توییتها دوباره در توییتر فارسی داغ شده بود و ماجرای مشهور به #دختر_آبادانی که چند ماه بعد رخ داد – معمولاً جنبهی سیاسی ماجرا بر جنبهی مرتبط با آزار جنسی و حقوق زنان غلبه میکرد. اما توییت یگانه بازی را عوض کرد و آغازگر جریانی شد که بسیار گستردهتر بود، هدف متفاوتی را دنبال میکرد و به جنبش جهانی MeToo شباهت بسیار بیشتری داشت.
برای خواندن مطلب کامل نسخه پی دی اف مقاله را از سایت بیدارزنی دانلود کنید:
https://bidarzani.com/36643
@bidarzani
بیدارزنی
هشت ماه جنبش #MeToo در ایران/ هادی صفری، تحلیلگر شبکههای اجتماعی - بیدارزنی
در این گزارش، نویسنده تاریخچهٔ هشتماههٔ جنبش #MeToo در توییتر فارسی را تحلیل و چالشها و انتقادات پیرامون آن را جمعبندی کرده است.
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ۱۷ ماهمی، روز جهانی مبارزه با دگرباشهراسی (هموفوبیا، ترنسفوبیا و بایفوبیا) است
در ۱۷ می ۱۹۹۰ سازمان بهداشت جهانی همجنسگرایی را از لیست بیماریها خارج کرد. به همین مناسبت این روز بهعنوان روز جهانی مقابله با همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنسستیزی نامیده شده است.
در ایران، حقوق افراد جامعهی LGBT نهتنها بهرسمیت شناخته نمیشود، بلکه هراس از این گرایشهای جنسی منجر به تمسخر، ادبیات جنسیتزده، برخوردهای قهری و قضایی، آزارهای جنسی و چهبسا قتل افراد دارای گرایشهای جنسی متفاوت میشود.
روز سهشنبه ۱۴ اردیبهشتماه، «#علیرضا_فاضلیمنفرد» جوان همجنسگرای ۲۰ ساله، ساکن محلهی مسیر تصفیه شکر اهواز توسط چند نفر از مردان خانوادهی خود بهقتل رسید. قتل وی، خوانشی از کلیت «ناموسانگاری» است که سالهاست تنها مربوط به جامعهی زنان نمیشود. علیرضا منفرد بر اساس تعریف و ایدئولوژی مسلط، بهدلیل گرایش جنسی خود، «ننگ خانواده» نامیده شده بود و آنچه بر سر حق آگاهی جنسی و زیستی او آوردند، همان مخرجمشترک قتلهای ناموسی بوده است.
صبح امروز ۲۷ اردیبهشتماه، جسد مثله شدهی «#بابک_خرمدین» کارگردان جوان در فاز سه اکباتان پیدا شد. عاملین این قتل فجیع، پدر و مادر وی بودند که دلیل این جنایت را «مجرد بودن» فرزند خود اعلام کردند.
سال ۹۹ که مملو از قتلهای ناموسی ذیل خشونتهای خانوادگی بود، اسامی بسیاری را در لیست کشتهشدگان به دست پدر و اعضای ذکور خانواده به ثبت رساند. رومینا اشراقی، آزاده مروتی، مریم جعفری، روژین خدری و...تنها بخشی از اسامی زنان و دخترانی هستند که به نام ناموس، حفاظت از آبروی خانواده، خوانش مذهبی و یا خشونت بیحد خانوادگی کشته شدند.
کشته و مثلهسازی بابک خرمدین در کنار قتل علیرضا منفرد، روی دیگر سکهی عادیسازی از کشتار طی چهار دهه گذشته است. طبق قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲، ماده ۳۰۱، قیومیت پدر بر فرزند حتی در صورت قتل وی، معادل با ۳ تا ۱۰ سال حبس تعزیری است. جامعهی فعالان زنان، فعالان سیاسی، وکلا و سایر فعالین مدنی، بارها موضع قاطعانهی خود را در قبال مجازات ارتجاعی و ضد انسانی «اعدام» اعلام کرده و خواهان لغو آن در تمامی جرایم هستند. از این منظر درخواست برابری در قانون اساسی و یا تغییر مفاد جنسیتزدهای که مرد را در تمامی سطوحْ مالک زن و خون فرزندان خود تعریف کرده است، یکی از اصلیترین مطالبات طیف کثیری از فعالان بوده است.
انگلس در کتاب «منشا خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» به نقل از باکوفن میگوید: «این تکامل شرایط بالفعل زندگی انسانها نیست که تغییرهای تاریخی را در جایگاه اجتماعی دو سویهی زن و مرد بهوجود میاورد، بلکه بازتاب مذهبی این شرایط در ذهن انسانهاست که چنین میکند».
جامعهی LGBT در ایران، خشونتهای کلامی، جنسی و قضایی بیشماری را طی دوران مدرسه، دانشگاه، محل کار، اجتماع و حضور در بازداشتگاهها و زندانها تجربه میکند. وضعیتی که با وجود خشونتهای سیستماتیک اخیر، واجد بررسی گستردهتر، بازتعریف حقوقی و حمایت از حق آگاهی جنسی نه تنها برای دگرباشان که تمامی جامعه است.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
در ۱۷ می ۱۹۹۰ سازمان بهداشت جهانی همجنسگرایی را از لیست بیماریها خارج کرد. به همین مناسبت این روز بهعنوان روز جهانی مقابله با همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنسستیزی نامیده شده است.
در ایران، حقوق افراد جامعهی LGBT نهتنها بهرسمیت شناخته نمیشود، بلکه هراس از این گرایشهای جنسی منجر به تمسخر، ادبیات جنسیتزده، برخوردهای قهری و قضایی، آزارهای جنسی و چهبسا قتل افراد دارای گرایشهای جنسی متفاوت میشود.
روز سهشنبه ۱۴ اردیبهشتماه، «#علیرضا_فاضلیمنفرد» جوان همجنسگرای ۲۰ ساله، ساکن محلهی مسیر تصفیه شکر اهواز توسط چند نفر از مردان خانوادهی خود بهقتل رسید. قتل وی، خوانشی از کلیت «ناموسانگاری» است که سالهاست تنها مربوط به جامعهی زنان نمیشود. علیرضا منفرد بر اساس تعریف و ایدئولوژی مسلط، بهدلیل گرایش جنسی خود، «ننگ خانواده» نامیده شده بود و آنچه بر سر حق آگاهی جنسی و زیستی او آوردند، همان مخرجمشترک قتلهای ناموسی بوده است.
صبح امروز ۲۷ اردیبهشتماه، جسد مثله شدهی «#بابک_خرمدین» کارگردان جوان در فاز سه اکباتان پیدا شد. عاملین این قتل فجیع، پدر و مادر وی بودند که دلیل این جنایت را «مجرد بودن» فرزند خود اعلام کردند.
سال ۹۹ که مملو از قتلهای ناموسی ذیل خشونتهای خانوادگی بود، اسامی بسیاری را در لیست کشتهشدگان به دست پدر و اعضای ذکور خانواده به ثبت رساند. رومینا اشراقی، آزاده مروتی، مریم جعفری، روژین خدری و...تنها بخشی از اسامی زنان و دخترانی هستند که به نام ناموس، حفاظت از آبروی خانواده، خوانش مذهبی و یا خشونت بیحد خانوادگی کشته شدند.
کشته و مثلهسازی بابک خرمدین در کنار قتل علیرضا منفرد، روی دیگر سکهی عادیسازی از کشتار طی چهار دهه گذشته است. طبق قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲، ماده ۳۰۱، قیومیت پدر بر فرزند حتی در صورت قتل وی، معادل با ۳ تا ۱۰ سال حبس تعزیری است. جامعهی فعالان زنان، فعالان سیاسی، وکلا و سایر فعالین مدنی، بارها موضع قاطعانهی خود را در قبال مجازات ارتجاعی و ضد انسانی «اعدام» اعلام کرده و خواهان لغو آن در تمامی جرایم هستند. از این منظر درخواست برابری در قانون اساسی و یا تغییر مفاد جنسیتزدهای که مرد را در تمامی سطوحْ مالک زن و خون فرزندان خود تعریف کرده است، یکی از اصلیترین مطالبات طیف کثیری از فعالان بوده است.
انگلس در کتاب «منشا خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» به نقل از باکوفن میگوید: «این تکامل شرایط بالفعل زندگی انسانها نیست که تغییرهای تاریخی را در جایگاه اجتماعی دو سویهی زن و مرد بهوجود میاورد، بلکه بازتاب مذهبی این شرایط در ذهن انسانهاست که چنین میکند».
جامعهی LGBT در ایران، خشونتهای کلامی، جنسی و قضایی بیشماری را طی دوران مدرسه، دانشگاه، محل کار، اجتماع و حضور در بازداشتگاهها و زندانها تجربه میکند. وضعیتی که با وجود خشونتهای سیستماتیک اخیر، واجد بررسی گستردهتر، بازتعریف حقوقی و حمایت از حق آگاهی جنسی نه تنها برای دگرباشان که تمامی جامعه است.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
🟣 برچسبهای اعتراضی بهمناسبت روز جهانی مبارزه با دگرباشهراسی (هموفوبیا، ترنسفوبیا و بایفوبیا) و قتل «علیرضا فاضلیمنفرد»
▪️از صفحهی اینستاگرام «خیابان، تریبون زندانی سیاسی»
@bidarzani
▪️از صفحهی اینستاگرام «خیابان، تریبون زندانی سیاسی»
@bidarzani
پدر بابک خرمدین، او را کشته اما مجازات احتمالی مادرش سنگینتر است
▪️فخرالدین جعفرزاده، رییس سابق دادسرای جنایی تهران و وکیل پایه یک دادگستری، درباره ماجرای قتل #بابک_خرمدین، به روزنامه اعتماد گفته: «در این پرونده چون اولیای دم خودشان در قتل نقش دارند، سِمَت اولیای دم بودنشان ضایع میشود و کنار میرود؛ مقتول فرزند و همسر ندارد پس اولیای دم درجه یک ندارد. پدر قاتل مشمول ماده ۶۱۲ قانون مجازاتاسلامی قصاص نمیشود و سه تا ۱۰ سال حبس دارد.
▪️او افزوده: «مادر اگر معاون در قتل باشد مشمول ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی میشود و بیش از ۱۵ سال حبس خواهد داشت.»
▫️این وکیل دادگستری افزوده مقتول یک برادر و دو خواهر هم داشته که بنابر قانون مجازات اسلامی نمیتوانند از دادگاه قصاص پدرشان را بخواهند اما اگر مادر قاتل شناخته شود، آنها میتوانند برای مادرشان تقاضای قصاص کنند.
#مطبوعات
@bidarzani
@roozArooz_media
▪️فخرالدین جعفرزاده، رییس سابق دادسرای جنایی تهران و وکیل پایه یک دادگستری، درباره ماجرای قتل #بابک_خرمدین، به روزنامه اعتماد گفته: «در این پرونده چون اولیای دم خودشان در قتل نقش دارند، سِمَت اولیای دم بودنشان ضایع میشود و کنار میرود؛ مقتول فرزند و همسر ندارد پس اولیای دم درجه یک ندارد. پدر قاتل مشمول ماده ۶۱۲ قانون مجازاتاسلامی قصاص نمیشود و سه تا ۱۰ سال حبس دارد.
▪️او افزوده: «مادر اگر معاون در قتل باشد مشمول ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی میشود و بیش از ۱۵ سال حبس خواهد داشت.»
▫️این وکیل دادگستری افزوده مقتول یک برادر و دو خواهر هم داشته که بنابر قانون مجازات اسلامی نمیتوانند از دادگاه قصاص پدرشان را بخواهند اما اگر مادر قاتل شناخته شود، آنها میتوانند برای مادرشان تقاضای قصاص کنند.
#مطبوعات
@bidarzani
@roozArooz_media
🔴 ایران در قعر جدول «شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت اقتصادی»
در میان کشورهای منطقه و در مقایسه میان «نرخ مشارکت اقتصادی مردان» و «نرخ مشارکت اقتصادی زنان»، وضعیت کشورهایی مانند افغانستان (۸۶٫۷ درصد در مقابل ۱۹٫۵ درصد)، پاکستان (۸۲٫۷ درصد در مقابل ۲۵ درصد)، جمهوری آذربایجان (۶۹٫۵ درصد در مقابل ۶۳ درصد) و ترکیه (۷۱٫۹ درصد در مقابل ۳۲٫۴ درصد) از ایران بهتر بوده است.
این در حالی است که وضعیت ایران، تقریبا مشابه عراق است: در این کشور، در سال ۲۰۱۷ میلادی، نرخ مشارکت اقتصادی مردان ۷۴٫۱ درصد و نرخ #مشارکت_اقتصادی_زنان حدود ۱۸٫۷ درصد بوده است.
در واقع، نگاهی به نقشه جغرافیای جهان نشان میدهد که عمده کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بدترین وضعیت را در زمینه مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی دارند. بر این اساس، کشورهای یمن، عراق، قطر، عمان، عربستان سعودی، سوریه، امارات متحده عربی، اردن و ایران، در قعر این جدول هستند.
@bidarzani
در میان کشورهای منطقه و در مقایسه میان «نرخ مشارکت اقتصادی مردان» و «نرخ مشارکت اقتصادی زنان»، وضعیت کشورهایی مانند افغانستان (۸۶٫۷ درصد در مقابل ۱۹٫۵ درصد)، پاکستان (۸۲٫۷ درصد در مقابل ۲۵ درصد)، جمهوری آذربایجان (۶۹٫۵ درصد در مقابل ۶۳ درصد) و ترکیه (۷۱٫۹ درصد در مقابل ۳۲٫۴ درصد) از ایران بهتر بوده است.
این در حالی است که وضعیت ایران، تقریبا مشابه عراق است: در این کشور، در سال ۲۰۱۷ میلادی، نرخ مشارکت اقتصادی مردان ۷۴٫۱ درصد و نرخ #مشارکت_اقتصادی_زنان حدود ۱۸٫۷ درصد بوده است.
در واقع، نگاهی به نقشه جغرافیای جهان نشان میدهد که عمده کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بدترین وضعیت را در زمینه مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی دارند. بر این اساس، کشورهای یمن، عراق، قطر، عمان، عربستان سعودی، سوریه، امارات متحده عربی، اردن و ایران، در قعر این جدول هستند.
@bidarzani
🟣 از مجموعه مطالب ویژهنامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت» به مناسبت روز جهانی زن
📌 عدالت ترمیمی و جنبش «من هم»
✍🏽 منیژه موذن
«عدالت ترمیمی مفهومی کمتر شناختهشده در مبحث آزار جنسی و تجاوز است. مفهومی که در کنار نقصان مجازات کیفری و وجود قوانین مردسالار بعضاً بهعنوان راهی برای مماشات و همراهی با آزارگر برداشت میشود. این رویکرد که از دهه ۷٠ میلادی موردتوجه قرار گرفت با آغاز جنبش «من هم» در سال ۲٠۱۷ و برگزاری دادگاههای آزارگران جنسی بار دیگر تبدیل به موضوعی چالشبرانگیز شد. آیا عدالت ترمیمی به معنای کنار گذاشتن مجازات کیفری است؟
اقدامات ترمیمی ریشه در عدالت ترمیمی دارد. روشی برای بررسی عدالت کیفری که تأکید بر ترمیم آسیب وارده بر افراد و روابط است نه فقط مجازات مجرمان. اصطلاح عدالت ترمیمی در دهه ۱۹۷٠ میلادی برای توصیف روشی برای پاسخ به جرم ابداع شد که در درجه اول معطوف به جبران خسارت ناشی از عمل مجرمانه و بازیابی کرامت و سعادت همه افراد درگیر است.
عدالت ترمیمی در سالهای اخیر با جنبش اصلاحات عدالت کیفری محبوبیت بیشتری پیداکرده است، گرچه ریشههای آن را میتوان در جوامع بومی در سراسر جهان جستجو کرد».
ادامهی مطلب را در سایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/34871
#من_هم #عدالت_ترمیمی
@bidarzani
📌 عدالت ترمیمی و جنبش «من هم»
✍🏽 منیژه موذن
«عدالت ترمیمی مفهومی کمتر شناختهشده در مبحث آزار جنسی و تجاوز است. مفهومی که در کنار نقصان مجازات کیفری و وجود قوانین مردسالار بعضاً بهعنوان راهی برای مماشات و همراهی با آزارگر برداشت میشود. این رویکرد که از دهه ۷٠ میلادی موردتوجه قرار گرفت با آغاز جنبش «من هم» در سال ۲٠۱۷ و برگزاری دادگاههای آزارگران جنسی بار دیگر تبدیل به موضوعی چالشبرانگیز شد. آیا عدالت ترمیمی به معنای کنار گذاشتن مجازات کیفری است؟
اقدامات ترمیمی ریشه در عدالت ترمیمی دارد. روشی برای بررسی عدالت کیفری که تأکید بر ترمیم آسیب وارده بر افراد و روابط است نه فقط مجازات مجرمان. اصطلاح عدالت ترمیمی در دهه ۱۹۷٠ میلادی برای توصیف روشی برای پاسخ به جرم ابداع شد که در درجه اول معطوف به جبران خسارت ناشی از عمل مجرمانه و بازیابی کرامت و سعادت همه افراد درگیر است.
عدالت ترمیمی در سالهای اخیر با جنبش اصلاحات عدالت کیفری محبوبیت بیشتری پیداکرده است، گرچه ریشههای آن را میتوان در جوامع بومی در سراسر جهان جستجو کرد».
ادامهی مطلب را در سایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/34871
#من_هم #عدالت_ترمیمی
@bidarzani
بیدارزنی
عدالت ترمیمی و جنبش «من هم» - بیدارزنی
عدالت ترمیمی از دهه ۷۰ میلادی مورد توجه قرار گرفت اما پس از جنبش «من هم» و برگزاری دادگاههای آزارگران جنسی، بار دیگر چالشبرانگیز شد.