بيدارزنى
4.39K subscribers
5.38K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
بيدارزنى pinned «📌 آموزه‌هایی برای سازماندهی اجتماعات (بخش سوم) ✍🏽 برگردان و تلخیص: فروغ سمیع‌نیا #بیدارزنی: متنی که در ادامه می‌خوانید، سومین بخش از خلاصه‌ی ترجمه‌ی «راهنمای سازمان‌دهندگان اجتماع» است. این راهنما را گروه «منابعی برای سازماندهی و تغییر اجتماعی» (ROSE) منتشر…»
بيدارزنى
Photo
🟣 کودکان و حق آموزش: نگاهی به وضعیت آموزش کودکان در ایران در دوران همه‌گیری بیماری کووید-۱۹

آموزش رایگان، در دسترس، قابل قبول و قابل انطباق برای کودکان در ایران متاثر از موانع ساختاری و رویکرد بازاری به آموزش سال‌هاست که بدل به یکی از مسائل اصلی حوزه کودکان شده است؛ این مسئله با همه‌گیری بیماری کووید-۱۹ ابعاد پیچیده‌تر و نگران‌کننده‌تری به خود گرفته است. به خطر افتادن حق آموزش کودکان از مهم‌ترین پیامدهای همه‌گیری کروناست؛ بحرانی بی‌سابقه که حدود ۵ میلیون دانش‌آموز را در آستانۀ ترک تحصیل قرار داده است.
کمیته پژوهش انجمن حمایت از حقوق کودکان با تهیه و تدوین این گزارش که به بررسی ابعاد پیدا و پنهان و تاثیرات بحران کرونا بر حق آموزش کودکان کشور می‌پردازد، تلاش دارد تا ضمن آگاهی‌بخشی در رابطه با موضوع کودکان و حق آموزش، قدمی در راه آسیب‌شناسی آموزش و پرورش کشور – در دوران بحران و غیر از آن - بردارد و مسئولیت‌پذیری، پاسخگویی و اقدام موثر و کارآمد مسئولان و برنامه‌ریزان آموزشی را طلب کند.

▪️این گزارش را می‌توانید در فایل زیر بخوانید

📖 فهرست:
- مقدمه
- درآمد
- تامین حق آموزش به‌عنوان تعهد دولت
- چارچوب چهارگانه حق آموزش
موجود بودن
در دسترس بودن
پذیرفتنی بودن
قابل انطباق بودن
- حق آموزش در شرایط وقوع بحران
حق آموزش در دوران همه‌گیری کووید-۱۹
- ابعاد پرورشی آموزش در دوران همه‌گیری کووید-۱۹
سلامت جسم
سلامت روان
- پیامدهای فقر بر حق آموزش در دوران همه‌گیری کووید-۱۹
- آموزش مجازی در دوران همه‌گیری کووید-۱۹
موجود بودن: آموزش معلمان و امکانات آموزشی مهارتی
دسترسی‌پذیری: اینترنت، ابزارهای دیجیتال و برنامه شاد
- آموزش کودکان دارای معلولیت
- حق آموزش و کودکان مهاجر
- جنسیت و حق آموزش
@bidarzani
@irsprcorg
🟣 ویژه‌نامه روز جهانی کارگر

«زنان کارگر علیه خشونت جنسی»

ماه‌ها از تابستان ۹۹ و آغاز جنبش روایتگری آزار جنسی و افشاسازی آزارگران گذشته است و هم‌چنان رنج‌ها و شجاعت‌های بخش عمده‌ای از زنان ایرانی در مواجهه با خشونت جنسی دیده و شنیده نمی‌شود.

🔹به مناسبت روز جهانی کارگر، انتشار این مجموعه تلاشی است از سوی «دیدبان آزار» در جهت انعکاس خشونت جنسی فراگیر علیه زنان کم‌درآمد فعال در مشاغل رسمی و غیررسمی و نمایش گوشه‌ای از مبارزات زنان کارگر، دستفروش و ... علیه خشونت جنسی و جنسیتی در محیط‌های کاری.

🔹از آنجا که جنبش مقابله با خشونت جنسی بدون دربرگیری این تجربه‌ها و تلاش‌ها، تحولات و دستاوردهایی پایدار نخواهد داشت، در مجموعه پیش رو روایاتی می‌خوانید از تجربه زنانی که تاکنون سهمی از «من هم» ایرانی نداشته‌اند. هم‌چنین ترجمه‌ متن‌هایی در زمینه مبارزات زنان کارگر و دستفروش در دیگر نقاط دنیا مطالعه خواهید کرد، مبارزات زنانی که با حداقلی‌ترین امتیازها و برخورداری‌ها، متشکل شدند و دستاورهایی ارزشمند در راستای بهبود محیط‌های کاری خود رقم زدند.

@bidarzani
@harasswatch
‌‎#خبر#زندانیان_سیاسی

اسماعیل گرامی فعال مستقل بازنشستگان را دیروز صبح به شعبه دوم بازپرسی امنیت اوین برده اند.
آقای گرامی به استناد اصل۲۷ قانون اساسی اتهام تجمع غیرقانونی و اخلال درنظم را رد کرده است.
بازپرس محترم! هم هنوز قرار بازداشت پیرمرد ۶۷ ساله را تبدیل به وثیقه نکرده است!

#توییت_خوان

https://twitter.com/Ahmadreza_haeri/status/1391794610565955587?s=19
🟣 #بیدارزنی : شمار دخترانی که بر اثر سرکوب و خشونت‌های خانگی در شهرهای کردستان، دست به خودکشی زدند، به ۱۸ نفر طی ۳ ماه گذشته رسیده است.

بنا بر گزارش شبکه حقوق بشر هه‌نگاو، یک دختر ۱۴ ساله در شهر بوکان به زندگی خود پایان داد. طی روزهای گذشته دست‌کم ۹ نوجوان زیر ۱۸ سال در شهرهای مختلف کُردستان به زندگی خود پایان داده‌اند که ۶ نفر از آنها دختر بوده‌اند.

روز دوشنبه ۶ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰، یک دختر ۱۷ ساله اهل روستای “کوپر” از توابع پیرانشهر با نام “ژینه‌ر پوردیان” در اعتراض به #ازدواج_اجباری به زندگی خود پایان داد.

سال ۱۳۹۹ یکی از خون‌بارترین سال‌ها علیه جان، معیشت و حق بر بدن زنان در شهرهای ایران بود. آمار بالای «زن‌کشی»ها به بهانه‌های «ناموسی» و خودسوزی و خودکشی زنان و نوجوانان دختر، یکی از نمودهای افزایش خشونت بی‌حد قضایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی علیه زنان بوده است. در این میان آمار بالای اجبار به ازدواج کودکان و گسترش حداکثری فقر، حق تحصیل، حق کودکی و حق زندگی کودکان را با نابودی مطلق روبه‌رو کرده است.

#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
📌کارزاری با امضای نزدیک به ۶ هزار نفر؛ ما زنان ایران خواستار استفاده از موتور سیکلت هستیم

🔻طی روزهای گذشته نزدیک به ۶ هزار نفر با امضای کارزاری از رئیس و نمایندگان مجلس خواستند که موانع صدور گواهینامه موتورسیلکت برای زنان را برطرف کنند.

🔻این شهروندان در بخشی از بیانیه این کارزار نوشتند که ما زنان این سرزمین خواستار تحقق یکی از ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی خویش که استفاده از وسایل نقلیه چون موتور است، هستیم.

🔻سال‌ها پیش هم شعبه ۳۱ دیوان عدالت اداری رایی مبنی بر «الزام پلیس راهور ناجا به صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای زنان واجد صلاحیت» صادر کرد که تا کنون اجرایی نشده است./هرانا

@bidarzani
@womenwatcher

https://t.me/iv?url=https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-30024/&rhash=22a41dd9689763
نقد عملکرد فروشگاه‌های زنجیره‌ای شهر کتاب؛
فاجعه زیر پوشش نامِ کارِ فرهنگی


✍🏽میثم بابایی

#بیدارزنی : #سرمایه‌داری ذاتاً از هر بهانه‌ای برای بالا کشیدن خود استفاده می‌کند. در جایی زیر لوای نام کار خیر، در جایی با عنوان کارآفرینی و در جایی دیگر به بهانه فعالیت فرهنگی.

تأسیس فروشگاهی مجلل با زرق‌وبرقی هوس‌انگیز که در گوشه‌ای از شهر ژستی فرهیخته به خود گرفته است، راهی‌ست برای در اختیار گرفتن نیروی جوان و با استعدادی که برای گذران دوران تحصیلش جویای کاری است که شأنی درخور داشته باشد. غافل از این‌که بطن کار با فروشگاه‌های زنجیره‌ای دیگر فرقی نمی‌کند و چه‌بسا در لوای کار فرهنگی فاجعه‌ای در اینجا در جریان است. ساعات طولانی کار، به‌علاوه‌ی دستمزد‌های اهانت‌آمیزی که حتی به نرخ تحقیر‌آمیز وزارت کار هم نمی‌رسد.

#استثمار #شهرکتاب #اشتغال

ادامه مطلب:https://bidarzani.com/36631

@bidarzani
🟣 «نیکتا اسفندانی»، متولد ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۴، اگر در ۲۵ آبان ۹۸ کشته نمی‌شد، امروز ۱۶ ساله می‌شد.


▪️از صفحه‌ی «۱۵۰۰ تصویر»
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم

@bidarzani
🔻چهار زن و یک مرد منشی از تجربه آزارهای جنسی می‌گویند

🔶《منشی که شدی، انگار باید در اختیار رئیس باشی》

✍️نویسنده: نیلوفر حامدی

🔹این گزارش نگاهی دارد به ستم مضاعفی که منشی‌ها در محیط‌های کاری متحمل می‌شوند. عموم کارفرمایان به واسطه ارتباط منشی‌ها با ارباب رجوع ،تمایل دارند از نیروی کار زن استفاده کنند؛ چرا که تصور می‌کنندیک منشی زن، ویترین بهتری برای ارائه خدماتدارد. زنانی که به زعم آن‌ها، نه تنها کار عاطفی را به بهترین نحو انجام می‌دهند بلکه زنانگی و جذابیت‌های خود را هم به کار خواهند گرفت، همیشه باید به ظاهر خود برسند، لبخند بزنند و خوش‌رویی کنند.

🔹اما زنان منشی آزارهای روحی و جسمی متعددی را به واسطه شغل خود متحمل می‌شوند. در این گزارش با پنج منشی که در شرکت‌‌های صنعتی، دفتر پزشکان و وکلا کار کرده‌اند، گفتگو شده است. در این میان، یک منشی هم مرد انتخاب شد تا تجربه مردانه هم انعکاس پیدا کند. منشی‌های زن، همگی بر این موضع اتفاق‌نظر داشتند که نگاه بیرونی جامعه، زنان منشی را، گزینه‌هایی دسترس‌پذیر برای هر گونه رفتار غیرمتعارف در محیط کاری می‌شناسد و کلیشه‌های جنسیتی، شغلی و طبقاتی تبلیغ شده از سوی سینما و تلویزیون، این باور را تقویت کرده است.

🔹بیتا با ۱۳ سال سابقه کاری درباره تجربه منشی‌گری‌ می‌گوید: «وقتی جلسه مهمی داشتیم، از من می‌خواستند که برایشان نوشیدنی‌های الکلی سرو کنم و حتی گاهی از من می‌خواستند که با آن‌ها همراه شوم. مدیرم می‌گفت که تو باید به عنوان منشی این کارها را انجام دهی. انگار منشی که شدی باید در اختیار رئیس باشی. من هم تا مدت‌ها تصورم این بود که حق با او است. مثلا خیلی اوقات پیش می‌آمد که مدیران سایر شرکت‌ها که به آنجا می‌آمدند، تصور می‌کردند من زنی هستم که باید به آن‌ها هر نوع سرویسی بدهم. شوخی‌های زننده می‌کردند و حتی برخی از آن‌ها آنقدر وقیح بودند که شوخی‌های فیزیکی هم می‌کردند.»
#آزارجنسی

متن کامل: http://harasswatch.com/news/1764/

@bidarzani
🟣 «حدیث صبوری» یکی از بازداشت شدگان اعتراضات مرداد ۱۳۹۷ با اتصال مدت زمان مرخصی به آزادی از زندان اوین آزاد شد

حدیث صبوری پیشتر در جریان اعتراضات مردادماه ۹۷ نسبت به گرانی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از حدود دو ماه با تودیع قرار وثیقه از زندان قرچک ورامین آزاد شد.

بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، حدیث صبوری در تاریخ ۱۱ آبان‌ماه ۹۸ در پی مراجعه به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد. این زندانی سیاسی که از خردادماه سال ۹۹ در حال تحمل دوران محکومیت خود در بند زنان زندان اوین بود در دوران حبس با بیماری قلبی مواجه شده و به توصیه پزشکان باید تحت عمل جراحی قرار گیرد.
خانم صبوری آبان‌ماه ۹۸ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال و ۲ ماه حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۱ سال و ۲ ماه زندان در خصوص او قابل اجرا بود. وی در تاریخ ۲۷ فروردین ماه از زندان اوین به مرخصی وصل به آزادی اعزام شد.

#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : وضعیت زنان دستفروش و ماهی‌فروشان بازار عبدالحمید اهواز

«می‌بینی وضعیت رو؟ بازار که نیست. شهرداری هم نمی‌ذاره بساط کنیم. خب؟ ما زورکی با جنگ و دعوا بساط می‌کنیم. مردم هیچی ندارن. چی دارن مگه الان؟ همه دارن از گرسنگی می‌میرن. نه کار میدن به مردم، نه می‌ذارن بساط کنن. آدمی که کار داره می‌شینه توی خیابون کار کنه؟ همینه کرایه‌نشینی، پول آب و برق. من یکی‌اش، اون خیابون همه‌شون زن هستن».

🟣 تحمیل فقر حداکثری و افزایش تورم پله‌ای، نمود عینی خود را بیش از همه بر زیست و معیشت مجموع بی‌ثبات‌کاران و زنان دستفروش نمایان کرده است. وضعیتی از مصادره‌ی کالاها توسط ماموران شهرداری، ضرب و شتم دستفروشان و فقدان دورنمای معیشتی که آنان مجبورند نان خود را به‌صورت روزانه و روزمزدی و با سرکوبی هر روزه به‌دست آورند.


▪️ویدئو از کانال دستفروشان
@Dastforoushaan

#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : ۳۷۸ روز از انتقال «زینب جلالیان» به زندان‌های مختلف می‌گذرد

در تاریخ ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۹، زینب جلالیان بدون اطلاع قبلی به خود و خانواده‌اش در ابتدا به زندان دیزل آباد و پس از ممانعت زندان از پذیرش به زندان قرچک ورامین منتقل شد. انتقال‌های مکرر به زندان قرچک، بهداری زندان اوین، زندان مرکزی کرمان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه ‌و سپس «زندان مرکزی یزد»، بخشی از اعمال شکنجه‌های نهادهای امنیتی و سازمان امور زندان‌ها علیه وی بوده است.

▪️روایت ضمیمه شده با قرائت «منصوره بهکیش» از نامه‌ی مشترک زینب جلالیان و سهیلا حجاب است که در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۹ در زندان قرچک ورامین به‌نگارش درآورده بودند‌:

«بازرسی‌های وحشتناک بدنی و غیر انسانی و استفاده از دستبند و پابند، به شیوه‌های قرون وسطایی و مطابق اصول برده‌داری، بخشی از رنجنامه‌های ماست. یعنی جنسیت زنانه ما، آنقدر برای جمهوری ضدزن، وحشت به‌همراه دارد که برای جا‌به‌جایی ما از محافظان متعدد، همراه در غل و زنجیر کردن دست و پاهایمان باید استفاده شود؟»

▪️ویدئو از صفحه‌ی توییتر «۱۰۰ روایت، ۱ روایت»

#زنان_زندانی_سیاسی

@bidarzani
📌به مناسبت دوازدهم ماه مه روزجهانی پرستار:

بانوی چراغ به دست


فلورانس نایتینگل به‌شدت علیه جامعه‌ای که دو جنس را از هم تفکیک می‌کرد و زندگی زنان را محدود می‌ساخت، مبارزه می‌کرد. او دختر خانواده‌ای ثروتمند و اشراف‌زاده بود و به همین دلیل شکایت می‌کرد که زندگی او قربانی تنبلی‌های زنانه مرسوم به این طبقه و آنچه از آن به‌عنوان نجابت یاد می‌شد، شده است.

نایتینگل ناامیدانه می‌پرسد: «آیا استفاده از پارچه‌های ابریشمی و سفرهای هرروزه‌ی زنان با درشکه به همان اندازه برای آن‌ها مسخره است که برای مردان؟»؛ و «چرا دیدن گروهی از مردان که در صبحگاه دور میزی نشسته‌اند، برایمان موضوعی خنده‌آور است، درحالی‌که آن را برای زنان امری طبیعی می‌دانیم؟»

به نظر می‌آید نایتینگل پس از انجام کارهای زنانه‌ی مرسوم آن دوران، مانند مراقبت از مادربزرگ و پرستار پیرش، متوجه علاقه‌ی خود به پرستاری شد؛ اما افزایش علاقه‌ی او به پرستاری با مخالفت‌های کلامی مادر و خواهرش همراه بود که از او می‌خواستند زمان بیشتری را به آن‌ها اختصاص دهد.

او به‌تلخی می‌گوید: «هیچ‌چیز همانند استبداد خانواده‌ی خوش‌نام انگلیسی نیست.»؛ و «اغلب زنان هیچ خدایی، هیچ کشوری و هیچ مسئولیتی ندارند، مگر در قبال همین خانواده‌ی خوش‌نام.»


فلورانس در قسمتی از رمان خود این سؤال را مطرح می‌کند: «چرا جایگاه اجتماعی زنان به‌گونه‌ای است که هیچ فضایی برای به‌کارگیری اشتیاق، هوش و فضایل اخلاقی که دارند در آن وجود ندارد؟»

زندگی نایتینگل در ۱۸۵۳، زمانی تغییر کرد که پدرش - علی‌رغم مخالفت‌های گسترده‌ی مادرش - تصمیم گرفت به او سالیانه ۵۰۰ پوند بدهد.

سرانجام او از قید و بند استبداد خانگی رهایی یافت و در اوت همان سال، سرپرست بنیاد عام‌المنفعه «زنان نجیب بی‌اعتبار» در خیابان هرلی شد.

نایتینگل مصمم، به یادگیری هر آنچه مرتبط با پرستاری بود، پرداخت. اگرچه همچنان گاهی این افکار آزاردهنده به سراغش می‌آمد که شاید انجام کارهای خیریه‌ای و حضور در بیمارستان برای زنان کارهایی نامناسب باشند.

سرانجام، در ۱۸۵۴ و با شیوع بیماری وبا، نایتینگل در بیمارستان میدل‌سکس لندن مشغول به کار شد.

نایتینگل پس از کار در آن بیمارستان کوچک به شهرت و اعتبار دست یافت و به همین دلیل به‌همراه تعدادی پرستار دیگر و در جریان جنگ‌های کریمه به اسکوتاری دعوت شد. خیلی زود به‌دلیل خدماتی که در طول جنگ انجام داد، تبدیل به قهرمانی ملی شد.

نکته‌ی جالب توجه این بود که در آن‌زمان، نایتینگل کاملاً احساساتی و همان‌طور که در آن دوره از یک زن انتظار می‌رفت - همانند یک فرشته‌ی واقعی - زندگی تجملاتی خود را رها کرده بود تا به مراقبت از سربازان زخمی شده در جنگ کریمه بپردازد.

تصویر «بانوی چراغ به دست» که به‌طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است، در حقیقت، نمادی از شفقت و دلسوزی نایتینگل و تجلیلی از «فداکاری و از خودگذشتگی زنانه» او است.

نایتینگل عمیقاً نگران بیمارانش بود و به‌خصوص همدردی بیشتری با سربازان معمولی داشت؛ اما شاید بیشترین سهم او در جنگ به مدیریت مؤثر و خردمندانه او برمی‌گردد.

پس از جنگ پیشنهاد توقف کارش در ارتش را نپذیرفت و در عوض، مسئولیت انجام تحقیقاتی بلندپروازانه در سازمان بهداشت ارتش بریتانیا را به‌عهده گرفت.

بعدها او برای اینکه زمان بیشتری داشته باشد تا صرف انجام کارهای مؤثرتری کند، مجبور به دست کشیدن از حرفه‌اش برای مدت‌های طولانی شد. این کناره‌گیری‌ در آن‌زمان به‌عنوان رفتاری غیرقابل قبول که «شکنندگی زنانه» لقب گرفته بود، تعبیر شد.

فمینیسم (درآمدی کوتاه)
مارگارت والترز
ترجمه بنفشه جمالی
@bidarzani
@NashrAfkar
تعدادی از توئیتهایی که زنان در خصوص پوشش اجباری در خانواده نوشته‌اند:

📌‏من حتی برا نپوشیدن روسری هم تو این خونه جنگیدم، خونه خودموناا. بعد انتظار دارن دچار اختلالات روانی نشیم یا بر ضد سنت‌های متحجرانه‌اشون حرف نزنیم.


📌‏سوم راهنمایی، دوستم پشت تلفن: کژال یه لحظه وایسا، زینب آجی! بابا اومد اون روسری من رو بده.
یه سحر هم داشتیم از سوم ابتدایی باید روسری و دامن می‌پوشید جلوی باباش.

📌‏خیلی از دخترهایی که تو قم باهاشون همکلاسی بودم اجازه نداشتن تو خونه جلو پدرشون شلوار بپوشن. یکی از هم‌مدرسه‌ای‌هامون هم که باباش یه پزشک معروف بود دوره دبیرستان با یه دانشجوی پزشکی ازدواج کرد چند سال بعد جدا شد چون شوهرش می‌گفت باید جلوی باباش حجاب داشته باشه.

📌‏انقدر میجنگی و میجنگی، اولش متوجه نیستی چه انرژی داری میذاری. جوونی داغی ...
بعد کم کم میبینی همه انرژیت صرف جنگیدن شده و برات فقط اضطراب و افسردگی مونده. رسما ته میکشی.


#توییت_خوان
#حق_بربدن
#پوشش_انتخابی

@bidarzani
📌تصویری آینه‌وار از سلسله مراتب قدرت
نقد فیلم «رنگ ارغوانی» ساخته استیون اسپیلبرگ

✍🏽فرزانه راجی

فیلم رنگ ارغوانی درامی آمریکایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ بر پایه رمانی به همین نام از آلیس واکر، نویسنده آمریکایی، است. فیلم در جشنواره فیلم کن ۱۹۸۶ به نمایش درآمد و برای ۱۱ جایزه اسکار نامزد شد؛ بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول زن برای گلدبرگ و بهترین بازیگر نقش مکمل زن به طور مشترک برای آوری و وینفری و علاوه بر اسکار، نامزد چهار جایزه گلدن‌گلوب نیز شد؛ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی برای اسپیلبرگ و بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای ووپی گلدبرگ، که درنهایت ووپی گلدبرگ جایزه بهترین بازیگر زن فیلم درام را به دست آورد و هم‌چنین فیلم برای بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد جایزه بفتا شد و اسپیلبرگ جایزه انجمن کارگردانان آمریکا را برای نخستین بار کسب کرد.

این فیلم، داستانی از فقر، تبعیض جنسیتی و نژاد‌پرستی است و به زندگی دختر جوان آمریکایی- آفریقایی به نام سِلی جکسن در سال ۱۹۰۹ در جورجیا می‌پردازد. در آن‌ سال‌ها نه‌تنها او، که بسیاری از دختران خانواده‌های فقیرِ سیاه‌پوست از سوی مردان خانواده مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌گرفتند و سلی نیز مستثنا نیست. او دو بار از پدرش باردار می‌شود و هر دو بار پدرش بچه‌های او را به خانواده‌های متمول ساموئل می‌فروشد. پدرش وقتی زنی جوان می‌گیرد، سلی را به آلبرت ‌جانسن، مرد سیاه‌پوست بیوه‌ای، واگذار می‌کند که در واقع خواستگار خواهر او، نتی است. سلی با وجود آزار و اذیت مدام آلبرت و فرزندانش چاره‌ای جز اطاعت و تمکین نمی‌بیند. نتی به واسطه‌ دست‌درازی‌های پدر از خانه پدر فرار می‌کند و نزد سلی می‌آید. اما آلبرت وقتی در کام‌جویی از او شکست می‌خورد، او را با خشونت و بی‌رحمی بیرون می‌کند. نتی قول می‌دهد برای سلی نامه بنویسد، ولی هیچ‌گاه نامه‌ای به دستش نمی‌رسد.

مطلب کامل

#نژادپرستی #فقر #تبعیض_جنسیتی #نقد_فیلم
@bidarzani
پرونده‌سازی علیه فرزانه زیلابی وکیل کارگران هفت‌تپه

بنا به خبر منتشر شده، پرونده جدیدی علیه فرزانه زیلابی، وکیل کارگران هفت‌تپه، باز شده است. اتهام مطرح شده علیه وکیل کارگران هفت‌تپه، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام است.

در زمانی که کارگران هفت‌تپه طی مبارزاتی طولانی موفق شده ‌اند خصوصی‌سازی هفت‌تپه را لغو کنند دور جدیدی از فشارها همانند کاهش سهم آب کشاورزی شرکت هفت‌تپه، پرونده‌‌سازی برای خانم زیلابی #وکیل کارگران هفت‌تپه و ... علیه کارگران هفت‌تپه شروع شده است تا مبارزات #کارگران هفت‌تپه را به حاشیه بکشانند.


@bidarzani | @khamahangy