🟣 #بیدارزنی : مجموعه نقاشی «زندگی کاری کارگران کارخانه» از «مهرنوش بادپر»، حفرهی خالی تمرکز و رویتپذیری زوایای آشکار، اما نهان از ترکیببندیهای معمولِ نقاشی از طبقهی کارگر را پُر کرده است. زنان کارگر بستهبند (و روپوشهای سفید و سرمهای کارگران که خط تولید هر نیروی کار را در کنار استیصال روزمرهشان بهتصویر میکشد)، روایتگرِ «عُمری در کار» بودنِ این فیگورهاست. آنها انباشت سالیان کار را به دوش میکشند، حتی زمانی که سیگار میکشند، صورت خود را بند میاندازند، در صف دستشوییاند، در اتاق رئیس، خبرهای جدید را میشنوند و یا در انتظار رسیدن اتوبوس، پیر میشوند.
#روز_جهانی_کارگر
#یک_می
@bidarzani
#روز_جهانی_کارگر
#یک_می
@bidarzani
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
🔴 #خبر
امروز صبح چهار تن از اعضای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، #علی_اکبر_باغانی، #رسول_بداقی، #محمد_حبیبی و #جعفر_ابراهیمی بازداشت شدند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
https://t.me/KSMtehran
امروز صبح چهار تن از اعضای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، #علی_اکبر_باغانی، #رسول_بداقی، #محمد_حبیبی و #جعفر_ابراهیمی بازداشت شدند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
https://t.me/KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
📌 نقش زنان معلم در مبارزه علیه خصوصیسازی آموزش در مکزیک
✍🏽 گردآوری و تنظیم: جلوه جواهری
🟣 تقدیم به معلمان مبارز در مکزیک و ایران که علیرغم تمامی مصائب پیشرو و سرکوب روزافزون به راهشان ادامه میدهند.
#بیدارزنی: در آستانه روز کارگر و روز معلم هستیم. شورای هماهنگی تشکل های معلمان طی بیانیه ای خواستار شرکت معلمان در تجمع روز ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر شده است. این چندمین تجمع سراسری معلمان در سال جاری است. از سال گذشته شاهد پیشروی دوباره جنبش معلمان در ایران هستیم؛ جنبشی که در سالهای اخیر از تمرکز بر خواستههای معیشتی معلمان پیشی گرفته است. این جنبش با ایستادگی بر خواستههای مشخص معیشتی، خواستار فقرزدایی و آموزش رایگان، یعنی مسائلی فراتر از خواستههای معطوف به خود است.
▪️پیشتازی زنان در حرکتهای اعتراضی معلمان در ایران یکی از ویژگیهای این جنبش شده است. یکی از دلایل آن میتواند جمعیت زنان شاغل در میان معلمان باشد که شغلی مناسب زنان در ایران قلمداد میشود. اما ایران تنها کشوری نیست که معلمان زن در آن پیشروی دارند. در جایی مثل مکزیک نیز زنان نقش ویژهای در پیشبرد جنبش معلمان آن ایفا میکنند. در آنجا علیرغم همهی تفاوتها با ایران، زنان معلم به دلایل مشابه، مانند بالابودن تعدادشان در میان جمعیت معلمان و خصوصیسازی آموزش که بیش از همه بر زنان تاثیر میگذارد؛ نقش عمدهای دارند اما کمتر در رهبری اتحادیهها حضور دارند. با این وجود بعد از اعتراضات جنبش معلمان در سال ۲۰۰۶ که این اعتراضات رنگ و بوی دیگری گرفت، زنان معلم توانستند نقش موثرتری در رهبری و سازماندهی جنبش ایفا کنند.
در این مطلب، به طور نمونه به حرکتهای اعتراضی زنان معلم مکزیکی در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۳ اشاره کردهام. نکته مهم اینکه معلمان مکزیک سابقه دههها مبارزه را در پرونده خود دارند و این مطلب به هیچ وجه نمیتواند روند این اعتراضات را به مخاطب نشان دهند، بلکه تنها اشارهای دارد به نقش زنان در بخشی از این اعتراضات.
▪️از متن: مبارزه معلمان مکزیک علیه خصوصیسازی افسارگسیخته
جنبش معلمان در مکزیک یکی از قدرتمندترین جنبشها علیه خصوصیسازی در دنیاست که از آموزش عمومی دفاع و با اصلاحات آموزشی ناشی از خصوصیسازی مقابله میکند. قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا ۱۹۹۳) بین کانادا، مکزیک و امریکا منجر به اصلاحات ساختاری و خصوصیسازی افسارگسیخته دولت مکزیک در تمامی نهادهای اجتماعی از جمله آموزش و پرورش و در نتیجه گسترش فقر و نابرابری شده است. خصوصیسازی آموزش و پرورش، در درجه اول به دلیل آنکه معیشت و کار معلمان و کارگرانِ این بخش را تحت تاثیر خود قرار داده است باعث اعتراض اتحادیههای معلمان و ایستادگی در مقابل این اصلاحات شد. (۲)
یکی از اتحادیههایی که مقابل اصلاحات دولتی ایستاد، هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (CNTE[۱]) است. این نهاد از قدرتمندترین اتحادیههای کارگران مکزیک است که در دسامبر سال ۱۹۷۹ توسط معلمان ایالات فقیرتر جنوبی مکزیک، به جای اتحادیهی هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (SNTE[۲]) تاسیس شد. اعضای این اتحادیه که با اتحادیههای دولتی یا «رسمی» موافق نبودند و علیه گرایشهای بوروکراتیک SNTE فشار میآوردند، ضمن حمایت از ارزشهای ایدئولوژیک مائوئیستی و مارکسیستی برای آموزش و اصلاحات، یک سازمان اتحادیهای کمتر سیستماتیک و مستقل از دولت را تشکیل دادند. بیشتر اعضای این سازمان را زنان تشکیل میدادند که اغلب از مناطق بومی در مرکز یا اطراف #چیاپاس بودند. اولین راهپیمایی CNTE که سراسری بود اما عمدتاً در شهر مکزیکو رخ داد، باعث افزایش حقوق معلمان شد....»
#روز_جهانی_کارگر
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی #نئولیبرالیسم
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44086
@bidarzani
✍🏽 گردآوری و تنظیم: جلوه جواهری
🟣 تقدیم به معلمان مبارز در مکزیک و ایران که علیرغم تمامی مصائب پیشرو و سرکوب روزافزون به راهشان ادامه میدهند.
#بیدارزنی: در آستانه روز کارگر و روز معلم هستیم. شورای هماهنگی تشکل های معلمان طی بیانیه ای خواستار شرکت معلمان در تجمع روز ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر شده است. این چندمین تجمع سراسری معلمان در سال جاری است. از سال گذشته شاهد پیشروی دوباره جنبش معلمان در ایران هستیم؛ جنبشی که در سالهای اخیر از تمرکز بر خواستههای معیشتی معلمان پیشی گرفته است. این جنبش با ایستادگی بر خواستههای مشخص معیشتی، خواستار فقرزدایی و آموزش رایگان، یعنی مسائلی فراتر از خواستههای معطوف به خود است.
▪️پیشتازی زنان در حرکتهای اعتراضی معلمان در ایران یکی از ویژگیهای این جنبش شده است. یکی از دلایل آن میتواند جمعیت زنان شاغل در میان معلمان باشد که شغلی مناسب زنان در ایران قلمداد میشود. اما ایران تنها کشوری نیست که معلمان زن در آن پیشروی دارند. در جایی مثل مکزیک نیز زنان نقش ویژهای در پیشبرد جنبش معلمان آن ایفا میکنند. در آنجا علیرغم همهی تفاوتها با ایران، زنان معلم به دلایل مشابه، مانند بالابودن تعدادشان در میان جمعیت معلمان و خصوصیسازی آموزش که بیش از همه بر زنان تاثیر میگذارد؛ نقش عمدهای دارند اما کمتر در رهبری اتحادیهها حضور دارند. با این وجود بعد از اعتراضات جنبش معلمان در سال ۲۰۰۶ که این اعتراضات رنگ و بوی دیگری گرفت، زنان معلم توانستند نقش موثرتری در رهبری و سازماندهی جنبش ایفا کنند.
در این مطلب، به طور نمونه به حرکتهای اعتراضی زنان معلم مکزیکی در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۳ اشاره کردهام. نکته مهم اینکه معلمان مکزیک سابقه دههها مبارزه را در پرونده خود دارند و این مطلب به هیچ وجه نمیتواند روند این اعتراضات را به مخاطب نشان دهند، بلکه تنها اشارهای دارد به نقش زنان در بخشی از این اعتراضات.
▪️از متن: مبارزه معلمان مکزیک علیه خصوصیسازی افسارگسیخته
جنبش معلمان در مکزیک یکی از قدرتمندترین جنبشها علیه خصوصیسازی در دنیاست که از آموزش عمومی دفاع و با اصلاحات آموزشی ناشی از خصوصیسازی مقابله میکند. قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا ۱۹۹۳) بین کانادا، مکزیک و امریکا منجر به اصلاحات ساختاری و خصوصیسازی افسارگسیخته دولت مکزیک در تمامی نهادهای اجتماعی از جمله آموزش و پرورش و در نتیجه گسترش فقر و نابرابری شده است. خصوصیسازی آموزش و پرورش، در درجه اول به دلیل آنکه معیشت و کار معلمان و کارگرانِ این بخش را تحت تاثیر خود قرار داده است باعث اعتراض اتحادیههای معلمان و ایستادگی در مقابل این اصلاحات شد. (۲)
یکی از اتحادیههایی که مقابل اصلاحات دولتی ایستاد، هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (CNTE[۱]) است. این نهاد از قدرتمندترین اتحادیههای کارگران مکزیک است که در دسامبر سال ۱۹۷۹ توسط معلمان ایالات فقیرتر جنوبی مکزیک، به جای اتحادیهی هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (SNTE[۲]) تاسیس شد. اعضای این اتحادیه که با اتحادیههای دولتی یا «رسمی» موافق نبودند و علیه گرایشهای بوروکراتیک SNTE فشار میآوردند، ضمن حمایت از ارزشهای ایدئولوژیک مائوئیستی و مارکسیستی برای آموزش و اصلاحات، یک سازمان اتحادیهای کمتر سیستماتیک و مستقل از دولت را تشکیل دادند. بیشتر اعضای این سازمان را زنان تشکیل میدادند که اغلب از مناطق بومی در مرکز یا اطراف #چیاپاس بودند. اولین راهپیمایی CNTE که سراسری بود اما عمدتاً در شهر مکزیکو رخ داد، باعث افزایش حقوق معلمان شد....»
#روز_جهانی_کارگر
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی #نئولیبرالیسم
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44086
@bidarzani
بیدارزنی
نقش زنان معلم در مبارزه علیه خصوصیسازی آموزش در مکزیک - بیدارزنی
این مطلب به نقش معلمان زن علیه خصوصیسازی آموزش و دلایل آنها برای حضور در اعتراضات جنبش معلمان مکزیک اشاره دارد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 تجمع سراسری معلمان امروز ۱۱ اردیبهشت در شهرهای مختلف در جریان است.
ویدئو: هم اکنون تجمع معلمان در کرج، با شعار:
▪️معلم زندانی، آزاد باید گردد
@kashowra
@bidarzani
ویدئو: هم اکنون تجمع معلمان در کرج، با شعار:
▪️معلم زندانی، آزاد باید گردد
@kashowra
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 «بیانیه جمعی از کنشگران مستقل جامعه الجیبیتیکیو ایران به مناسبت روز کارگر»
متن: «افراد جامعه الجیبیتیکیو همیشه عضو جداییناپذیر از جامعه بوده اند و همواره در طول تاریخ، جنبش های آزادیبخش کوئیر با جنبش های مطالبه محور دیگر از جمله جنبش های کارگری، جنبش زنان و معلمان برای دستیابی به آزادی، برابری و حفظ کرامت انسانی همراه بوده است.
جنبش های کوئیر، جنبش های کارگری و سایر جنبش های رهایی بخش، همیشه پیوند جهانی داشته و دارند؛ از خیابان های لندن گرفته تا مبارزات این جریان علیه نظام آپارتاید در خیابان های ژوهانسبورگ، در آفریقای جنوبی، تا همراهی دانشجویان دگرباش با سایر دانشجویان در اعتراضات سال ۸۸ هجری خورشیدی در ایران و همچنین فعالیت پناهندگان دگرباشی که سابقه مشارکت در جنبش کارگری داشتند که در نهایت به تشکیل نشریه های الجیبیتیکیو مانند هومان انجامید.
اعضای جامعه الجیبیتیکیو همواره بابت تبعیض سیستماتیک از جانب نظام های سیاسی و اجتماعی تمامیت خواه، در دهک ها و طبقات فرودست جای گرفته اند و همواره با خشونت های گسترده تری در بخش های مختلف جامعه مانند محیط های آموزشی، محیط کار و مراکز خدمات درمانی از جانب اکثریت سیسجندر و هتروسکشوال که منجر به سلب کامل حقوق بشری و شهروندی آنها شده، مواجه بوده اند؛ لذا جنبش اعضای جامعه الجیبیتیکیو نه تنها جنبش تجملاتی اقشار ثروتمند نیست، بلکه جنبش افرادی است که بابت گرایش جنسی و عاطفی و هویت جنسیتی خود مورد تبعیض های گسترده ای، از جمله تبعیض در کسب درآمد و دسترسی به فرصت های شغلی و منابع مالی قرار گرفته است.
امروزه اما، صدای اعضای جامعه الجیبیتیکیو در طبقه کارگر، در جریان های اصلی و وابسته به سازمان های الجیبیتیکیو و هم از جانب جریانات کارگری مورد بی توجهی قرار گرفته است، در صورتی که در طول تاریخ بزرگترین دستاوردهای جنبش کوئیر در سطح جهانی از طریق مبارزه با لایه های ستم طبقاتی و به چالش کشیدن تبعیض ها در محیط کار و ایجاد اتحادیه ها به دست آمده است.
از این رو ما، گروهی از افراد جامعه الجیبیتیکیو ایران، به مناسبت روز جهانی کارگر (در یکم ماه مه، مصادف با یازدهم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ هجری خورشیدی) ضمن اعلام تجدید پیمان با جنبش های آزادی بخش کارگران و معلمان، اعلام میکنیم که همراه آنها در مبارزه برای آزادی، عدالت، برابری و حفظ کرامت انسانی هستیم و همچنین خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط اعضای کانون صنفی معلمان ایران، از جمله محمد حبیبی، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی و علی اکبر دباغ هستیم.
ما باور داریم که بسیاری از مطالبات جمعی ما که باید به پیروزی منجر شوند، بر اساس حقوق اقتصادی است که ریشه در روابط کارگران و کارفرمایان دارد و همچنان بسیاری از ستیزهها در جامعه علیه افراد الجیبیتیکیو برای حفظ منافع، قدرت و مالکیت است.
تغییر زمانی اتفاق میافتد که چند جبهه متنوع و متحد برای مطالبه در کنار هم بایستند. دست آوردها، توسط جامعه بسیج شده و هر پیروزی در نهایت با همین روحیه همبستگی به دست میآید. جنبش رهایی بخش کوئیر نیز یک مبارزه کارگری و طبقاتی است.
همچنین خطاب به کارگران جامعه الجیبیتیکیو و به ویژه کارگرهای جنسی که همواره با تبعیض و خطرات عمده ای از جمله تجاوز و قتل رو به رو هستند، میگوییم که ما با تبعیض و ستم مضاعفی که علیه شما وجود دارد آشنا هستیم و از این رو روح مبارزه برای دادخواهی، آزادی، عدالت و کرامت انسانی را گرامی داشته و با امید به نابودی ظلم و ستم همیشه در مسیر مبارزه و مطالبات مدنی خود گام برمیداریم.
این بیانیه از طرف کنشگران مستقل جامعه الجیبیتیکیو ایران (لزبین، گی، بایسکشوال، ترنسجندر، کوئیر، اینترسکس، Ace / Aro و Questioning و پنسکشوال) است و وابستگی ای به هیچ سازمانی خاص ندارد.
اسامی امضا کننده :
سایه خجسته/ نیما نیا/ زینب پیغمبرزاده/ ارس شفاخواه/ رها غیاثی/ طلا رزمخواه/ ساقی صالحی/ملینا یاجم/ بردیا شهبازی/ عاطفه گلریز/ یاور برادران خسروشاهی/ کمند آزاداندیش/ کاوه کرمانشاهی/ الیاس فردمنش/ سمیرا فرزانه / پیشکو زندی.
▪️منبع: هرانا
@bidarzani
متن: «افراد جامعه الجیبیتیکیو همیشه عضو جداییناپذیر از جامعه بوده اند و همواره در طول تاریخ، جنبش های آزادیبخش کوئیر با جنبش های مطالبه محور دیگر از جمله جنبش های کارگری، جنبش زنان و معلمان برای دستیابی به آزادی، برابری و حفظ کرامت انسانی همراه بوده است.
جنبش های کوئیر، جنبش های کارگری و سایر جنبش های رهایی بخش، همیشه پیوند جهانی داشته و دارند؛ از خیابان های لندن گرفته تا مبارزات این جریان علیه نظام آپارتاید در خیابان های ژوهانسبورگ، در آفریقای جنوبی، تا همراهی دانشجویان دگرباش با سایر دانشجویان در اعتراضات سال ۸۸ هجری خورشیدی در ایران و همچنین فعالیت پناهندگان دگرباشی که سابقه مشارکت در جنبش کارگری داشتند که در نهایت به تشکیل نشریه های الجیبیتیکیو مانند هومان انجامید.
اعضای جامعه الجیبیتیکیو همواره بابت تبعیض سیستماتیک از جانب نظام های سیاسی و اجتماعی تمامیت خواه، در دهک ها و طبقات فرودست جای گرفته اند و همواره با خشونت های گسترده تری در بخش های مختلف جامعه مانند محیط های آموزشی، محیط کار و مراکز خدمات درمانی از جانب اکثریت سیسجندر و هتروسکشوال که منجر به سلب کامل حقوق بشری و شهروندی آنها شده، مواجه بوده اند؛ لذا جنبش اعضای جامعه الجیبیتیکیو نه تنها جنبش تجملاتی اقشار ثروتمند نیست، بلکه جنبش افرادی است که بابت گرایش جنسی و عاطفی و هویت جنسیتی خود مورد تبعیض های گسترده ای، از جمله تبعیض در کسب درآمد و دسترسی به فرصت های شغلی و منابع مالی قرار گرفته است.
امروزه اما، صدای اعضای جامعه الجیبیتیکیو در طبقه کارگر، در جریان های اصلی و وابسته به سازمان های الجیبیتیکیو و هم از جانب جریانات کارگری مورد بی توجهی قرار گرفته است، در صورتی که در طول تاریخ بزرگترین دستاوردهای جنبش کوئیر در سطح جهانی از طریق مبارزه با لایه های ستم طبقاتی و به چالش کشیدن تبعیض ها در محیط کار و ایجاد اتحادیه ها به دست آمده است.
از این رو ما، گروهی از افراد جامعه الجیبیتیکیو ایران، به مناسبت روز جهانی کارگر (در یکم ماه مه، مصادف با یازدهم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ هجری خورشیدی) ضمن اعلام تجدید پیمان با جنبش های آزادی بخش کارگران و معلمان، اعلام میکنیم که همراه آنها در مبارزه برای آزادی، عدالت، برابری و حفظ کرامت انسانی هستیم و همچنین خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط اعضای کانون صنفی معلمان ایران، از جمله محمد حبیبی، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی و علی اکبر دباغ هستیم.
ما باور داریم که بسیاری از مطالبات جمعی ما که باید به پیروزی منجر شوند، بر اساس حقوق اقتصادی است که ریشه در روابط کارگران و کارفرمایان دارد و همچنان بسیاری از ستیزهها در جامعه علیه افراد الجیبیتیکیو برای حفظ منافع، قدرت و مالکیت است.
تغییر زمانی اتفاق میافتد که چند جبهه متنوع و متحد برای مطالبه در کنار هم بایستند. دست آوردها، توسط جامعه بسیج شده و هر پیروزی در نهایت با همین روحیه همبستگی به دست میآید. جنبش رهایی بخش کوئیر نیز یک مبارزه کارگری و طبقاتی است.
همچنین خطاب به کارگران جامعه الجیبیتیکیو و به ویژه کارگرهای جنسی که همواره با تبعیض و خطرات عمده ای از جمله تجاوز و قتل رو به رو هستند، میگوییم که ما با تبعیض و ستم مضاعفی که علیه شما وجود دارد آشنا هستیم و از این رو روح مبارزه برای دادخواهی، آزادی، عدالت و کرامت انسانی را گرامی داشته و با امید به نابودی ظلم و ستم همیشه در مسیر مبارزه و مطالبات مدنی خود گام برمیداریم.
این بیانیه از طرف کنشگران مستقل جامعه الجیبیتیکیو ایران (لزبین، گی، بایسکشوال، ترنسجندر، کوئیر، اینترسکس، Ace / Aro و Questioning و پنسکشوال) است و وابستگی ای به هیچ سازمانی خاص ندارد.
اسامی امضا کننده :
سایه خجسته/ نیما نیا/ زینب پیغمبرزاده/ ارس شفاخواه/ رها غیاثی/ طلا رزمخواه/ ساقی صالحی/ملینا یاجم/ بردیا شهبازی/ عاطفه گلریز/ یاور برادران خسروشاهی/ کمند آزاداندیش/ کاوه کرمانشاهی/ الیاس فردمنش/ سمیرا فرزانه / پیشکو زندی.
▪️منبع: هرانا
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 نیروهای سرکوبگر انتظامی، صبح امروز با یورش به تجمع مسالمتآمیز معلمان در #بوشهر تعدادی از آنها را همراه با ضرب و شتم دستگیر کردند.
▪️ تا این لحظه هویت حمید خجسته، اردشیر صیادی، یوسف صیادی، فریدون شفیعی، محمود ملاکی و محسن عمرانی از معلمان دستگیر شده در بوشهر، مشخص شده است.
@kashowra
@bidarzani
▪️ تا این لحظه هویت حمید خجسته، اردشیر صیادی، یوسف صیادی، فریدون شفیعی، محمود ملاکی و محسن عمرانی از معلمان دستگیر شده در بوشهر، مشخص شده است.
@kashowra
@bidarzani
Forwarded from کانون نویسندگان ایران
گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر!
هر سال در اولین روز ماه مه، کارگران جهان دوشادوش هم به خیابانها میآیند و بر ضد نظام سرمایهداری، با مارش همبستگی، روز جهانی کارگر را گرامی میدارند. کارگران با مشتهایی گره کرده در برابر نظامی میایستند که بیوقفه حقوق اولیهی زندگی و دستاوردهای مبارزاتیشان را چپاول کرده و در ویرانی و تباهی کم نگذاشته است.
بیش از یک قرن پیش کارگران با خواستِ ۸ ساعت کار روزانه به جای ۱۴ ساعت و اعلام اعتصاب و برگزاری تظاهرات گسترده به خیابانها آمدند و به خاک و خون کشیده شدند. این خواست که چیزی جز دستیابی به شأن و کرامت انسانی، زندگی بهتر و فراغت بیشتر برای کارگران نبود، طی سالها مقاومت و ایستادگی و با جانفشانی میلیونها کارگر در اعتراض به نابرابری و استثمار به ثمر نشست و سرانجام به رسمیت شناخته شد.
همگامِ این خروش، کارگران ایران نیز همچون سالیان گذشته و در شرایطی به مراتب سختتر به استقبال اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) میروند؛ کارگرانی که در وضعیت وخیم اقتصادی و زیر بار تورمی لگام گسیخته برای گذران زندگی تقلا میکنند و در سایهی شوم کرونا و زیر خط خانمانسوزِ فقر برای دریافت دستمزدی ناچیز از جانشان مایه میگذراند. همانها که فرسوده و بیرمق با قراردادهای موقت و مزدهای معوق، از حداقلهای اولیهی یک زندگی شرافتمندانه محروم ماندهاند و حقوق و هستیشان بیش از پیش لگدکوب شده است.
برگزاری مراسم مستقل در این روز، بیان آزادانهی مطالبات و حق تشکلیابی سازمانهای مستقل، از حقوق اساسی و اولیهی کارگران در سراسر جهان است. پاسخ حاکمان اما به حقطلبی، آزادیخواهی و تشکلیابی کارگران و هر اعتراض و اعتصاب آنها چیزی جز سرکوب، پروندهسازی و زندان نبوده است. کارگران فکری و فرهنگی مستقل ایران نیز هرگز از این قاعده مستثنی نبودهاند و از حاکمیت چیزی جز آزار و استثمار ندیدهاند.
کانون نویسندگان ایران ضمن اعلام حمایت از مطالبات کارگران و اعلام همبستگی با آنان در مسیر دستیابی به خواستههای برحقشان، همچون گذشته از حق تشکلیابی و آزادی بیان بی هیچ حصر و استثناء دفاع میکند و خواستار آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی است.
شادباش به کارگران! و فرخنده باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر!
کانون نویسندگان ایران
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-04-30
هر سال در اولین روز ماه مه، کارگران جهان دوشادوش هم به خیابانها میآیند و بر ضد نظام سرمایهداری، با مارش همبستگی، روز جهانی کارگر را گرامی میدارند. کارگران با مشتهایی گره کرده در برابر نظامی میایستند که بیوقفه حقوق اولیهی زندگی و دستاوردهای مبارزاتیشان را چپاول کرده و در ویرانی و تباهی کم نگذاشته است.
بیش از یک قرن پیش کارگران با خواستِ ۸ ساعت کار روزانه به جای ۱۴ ساعت و اعلام اعتصاب و برگزاری تظاهرات گسترده به خیابانها آمدند و به خاک و خون کشیده شدند. این خواست که چیزی جز دستیابی به شأن و کرامت انسانی، زندگی بهتر و فراغت بیشتر برای کارگران نبود، طی سالها مقاومت و ایستادگی و با جانفشانی میلیونها کارگر در اعتراض به نابرابری و استثمار به ثمر نشست و سرانجام به رسمیت شناخته شد.
همگامِ این خروش، کارگران ایران نیز همچون سالیان گذشته و در شرایطی به مراتب سختتر به استقبال اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) میروند؛ کارگرانی که در وضعیت وخیم اقتصادی و زیر بار تورمی لگام گسیخته برای گذران زندگی تقلا میکنند و در سایهی شوم کرونا و زیر خط خانمانسوزِ فقر برای دریافت دستمزدی ناچیز از جانشان مایه میگذراند. همانها که فرسوده و بیرمق با قراردادهای موقت و مزدهای معوق، از حداقلهای اولیهی یک زندگی شرافتمندانه محروم ماندهاند و حقوق و هستیشان بیش از پیش لگدکوب شده است.
برگزاری مراسم مستقل در این روز، بیان آزادانهی مطالبات و حق تشکلیابی سازمانهای مستقل، از حقوق اساسی و اولیهی کارگران در سراسر جهان است. پاسخ حاکمان اما به حقطلبی، آزادیخواهی و تشکلیابی کارگران و هر اعتراض و اعتصاب آنها چیزی جز سرکوب، پروندهسازی و زندان نبوده است. کارگران فکری و فرهنگی مستقل ایران نیز هرگز از این قاعده مستثنی نبودهاند و از حاکمیت چیزی جز آزار و استثمار ندیدهاند.
کانون نویسندگان ایران ضمن اعلام حمایت از مطالبات کارگران و اعلام همبستگی با آنان در مسیر دستیابی به خواستههای برحقشان، همچون گذشته از حق تشکلیابی و آزادی بیان بی هیچ حصر و استثناء دفاع میکند و خواستار آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی است.
شادباش به کارگران! و فرخنده باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر!
کانون نویسندگان ایران
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-04-30
Telegraph
بیانیه
گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر! هر سال در اولین روز ماه مه، کارگران جهان دوشادوش هم به خیابانها میآیند و بر ضد نظام سرمایهداری میخروشند و با مارش همبستگی، روز جهانی کارگر را گرامی میدارند. کارگران با مشتهایی گره کرده در برابر نظامی میایستند…
بيدارزنى
Photo
🟣 فراسوی سینک ظرفشویی: جستارهایی دربارهی جنسیتها و سرمایه
«دوستداران جامعهی بیطبقه»
✍🏽 برگردان: سارا امیریان
رابطهی جنسیت و سرمایهداری یا نسبت میان وضعیت فرودستی زنان و نظم سرمایهدارانه یکی از معماییترین پرسشهایی است که هم اندیشهی فمینیستی و هم اندیشهی مارکسیستی (بهطور عام)، دستکم از دههی ۱۹۶۰ تاکنون با آن درگیر بودهاند. این پرسش بنیادی را میتوان به اینصورت هم بیان کرد: چه پیوندی میان نظام مردسالاری و نظام سرمایهداری وجود دارد؟ دلالتهای این پرسش بههیچرو به ساحت نظریه محدود نمیمانند، بلکه مضمون پاسخ آن مستقیماً بر جهتگیریهای سیاسی و نحوهی سازمانیابی جنبشهای فمینیستی و سوسیالیستی تأثیر میگذارد، همچنانکه رد این مساله بهخوبی در پیشینهی تاریخی این جنبشها در نیمهی دوم قرن بیستم قابل مشاهده است. بهواقع، برجستهشدن این پرسش و راهیابی آن به ساحت مباحثات نظری دهههای اخیر، در تحلیل نهایی خود عمدتا محصول سیر تاریخی جنبشهای اجتماعی و کشاکشهای درونی بوده است. برای مثال، زنان فعال در سازمانهای متعارف سوسیالیستی با تجربهی اقتدارگرایی مردانه و تبعیض جنسیتی در چارچوب فعالیتهای سازمانی و مبارزاتی خویش، و در خلال واکنشهای متفاوت نسبت به آن، بهزودی دریافتند که عدم پایبندی عملی سوسیالیستها به برابری جنسیتی (بهرغم آرمانهای مترقی و برخی الگوهای تاریخی مثبت)، بر ثانویدیدن مسالهی زنان متکی است. بهویژه آنکه پیشفرض مسلط نزد آنها چنین بود: «ستم و استثمار اقتصادی مقدم بر سایر سازوکارهای ستم است»؛ این شاید کلاسیکترین پاسخ مارکسیستی به پرسش پیشگفته بود، بیآنکه بهطور منسجم و قانعکنندهای مدلل شود، و بدتر آنکه از این رابطهی هستیشناسانه، عمدتا ثانویبودن مبارزات زنان نتیجهگیری میشد.
چیرگی این رویه در پراتیک سیاسی چپ و رشد واکنشهای اعتراضی به آن، زمینهساز ظهور رویکردهایی (در ساحت نظریه و پراتیک) شد که بر لزوم استقلال و حتی جدایی مسیر جنبش زنان تأکید میکردند. ظهور و گسترش سریع گفتمانهای پساساختارگرایی و پسامدرنیسم و ضدیت آشتیناپذیر آنها با هژمونی سنت مارکسیستی، گرایش نوظهور جداییطلبی در میان جنبش زنان را تقویت کرد و ظاهراً مصالح نظری لازم برای آن را نیز فراهم ساخت: نظام مردسالاری به درجهی بالایی از استقلال و خود-تعینبخشی دست یافت و فهم جنسیت در پرتو چنین درکی از آن بازسازی شد.
⚫️ متن پیشرو ترجمهی مقالهای است که رفقای گاهنامهی «کاسمو پرولت» (دوستداران جامعهی بیطبقه) در سال ۲۰۱۵ در یکی از شمارههای همین نشریه منتشر کردند. در این متن آنها میکوشند با نظر به برخی از مباحث متاخر درفضای چپ آلمانی دربارهی رابطهی جنسیت و سرمایهداری، نکاتی را بنا بر درک خویش در این زمینه گوشزد کنند. این جستارهای ششگانه اما بههیچ رو بیارتباط با برخی از دغدغههای نوظهور در فضای چپ ایران در پیوند با مباحث فمینیستی نیست، دغدغههایی که میتوان آنها را به اختصار «ضرورت بازاندیشی در رابطهي مارکسیسم و فمینیسم» نامید؛ دستکم برای همکاران «کارگاه دیالکتیک» صورتبندی فوق از چنین دغدغههایی از جایگاه مهمی برخوردار است3 (چراکه از یکسو -در سطح کلی- پیریزی سیاست رهاییبخش بدون فهم درست از مسالهی زنان در بستر نظم سرمایهدارانهی مستقر قابل تصور نیست، و از سویدیگر -و بهطور خاص- نزد ما بازخوانی انتقادی میراث نظری مارکس اهمیتی محوری دارد). شایان ذکر است که در سالهای اخیر متونی –کمابیش- در همین ساحتِ موضوعی به فارسی ترجمه شدهاند؛ از جمله و بهویژه مقالات و مصاحبههایی از سیلویا فدریچی4، که در دههی گذشته دیدگاههایش درخصوص رابطهي سرمایهداری و زنان (یا جنسیت) و امکانات امروزی بسط مبارزات فمینیستی (مثلاً در حوزهی کار خانگی و مراقبتی) بازتاب نسبتاً وسیعی در فضای چپ جوامع غربی داشتهاند. از قضا نویسندگان مقالهی پیش رو نیز بهواسطهی رشد نفوذ چنین آرایی نزد فمینیستهای چپ اروپای غربی، بخشی از این متن را به شرح و نقد آرای فدریچی اختصاص دادهاند.
ادامهی متن را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:
لینک دسترسی به متن 👇
https://kaargaah.net/?p=442
دریافت نسخه پی. دی. اف.: 👇
http://pdf.kaargaah.net/044_Kosmoprolet_Geschlechter_und_Kapitalismus_SAmirian_Farsi.pdf
@kdialectic
@bidarzani
«دوستداران جامعهی بیطبقه»
✍🏽 برگردان: سارا امیریان
رابطهی جنسیت و سرمایهداری یا نسبت میان وضعیت فرودستی زنان و نظم سرمایهدارانه یکی از معماییترین پرسشهایی است که هم اندیشهی فمینیستی و هم اندیشهی مارکسیستی (بهطور عام)، دستکم از دههی ۱۹۶۰ تاکنون با آن درگیر بودهاند. این پرسش بنیادی را میتوان به اینصورت هم بیان کرد: چه پیوندی میان نظام مردسالاری و نظام سرمایهداری وجود دارد؟ دلالتهای این پرسش بههیچرو به ساحت نظریه محدود نمیمانند، بلکه مضمون پاسخ آن مستقیماً بر جهتگیریهای سیاسی و نحوهی سازمانیابی جنبشهای فمینیستی و سوسیالیستی تأثیر میگذارد، همچنانکه رد این مساله بهخوبی در پیشینهی تاریخی این جنبشها در نیمهی دوم قرن بیستم قابل مشاهده است. بهواقع، برجستهشدن این پرسش و راهیابی آن به ساحت مباحثات نظری دهههای اخیر، در تحلیل نهایی خود عمدتا محصول سیر تاریخی جنبشهای اجتماعی و کشاکشهای درونی بوده است. برای مثال، زنان فعال در سازمانهای متعارف سوسیالیستی با تجربهی اقتدارگرایی مردانه و تبعیض جنسیتی در چارچوب فعالیتهای سازمانی و مبارزاتی خویش، و در خلال واکنشهای متفاوت نسبت به آن، بهزودی دریافتند که عدم پایبندی عملی سوسیالیستها به برابری جنسیتی (بهرغم آرمانهای مترقی و برخی الگوهای تاریخی مثبت)، بر ثانویدیدن مسالهی زنان متکی است. بهویژه آنکه پیشفرض مسلط نزد آنها چنین بود: «ستم و استثمار اقتصادی مقدم بر سایر سازوکارهای ستم است»؛ این شاید کلاسیکترین پاسخ مارکسیستی به پرسش پیشگفته بود، بیآنکه بهطور منسجم و قانعکنندهای مدلل شود، و بدتر آنکه از این رابطهی هستیشناسانه، عمدتا ثانویبودن مبارزات زنان نتیجهگیری میشد.
چیرگی این رویه در پراتیک سیاسی چپ و رشد واکنشهای اعتراضی به آن، زمینهساز ظهور رویکردهایی (در ساحت نظریه و پراتیک) شد که بر لزوم استقلال و حتی جدایی مسیر جنبش زنان تأکید میکردند. ظهور و گسترش سریع گفتمانهای پساساختارگرایی و پسامدرنیسم و ضدیت آشتیناپذیر آنها با هژمونی سنت مارکسیستی، گرایش نوظهور جداییطلبی در میان جنبش زنان را تقویت کرد و ظاهراً مصالح نظری لازم برای آن را نیز فراهم ساخت: نظام مردسالاری به درجهی بالایی از استقلال و خود-تعینبخشی دست یافت و فهم جنسیت در پرتو چنین درکی از آن بازسازی شد.
⚫️ متن پیشرو ترجمهی مقالهای است که رفقای گاهنامهی «کاسمو پرولت» (دوستداران جامعهی بیطبقه) در سال ۲۰۱۵ در یکی از شمارههای همین نشریه منتشر کردند. در این متن آنها میکوشند با نظر به برخی از مباحث متاخر درفضای چپ آلمانی دربارهی رابطهی جنسیت و سرمایهداری، نکاتی را بنا بر درک خویش در این زمینه گوشزد کنند. این جستارهای ششگانه اما بههیچ رو بیارتباط با برخی از دغدغههای نوظهور در فضای چپ ایران در پیوند با مباحث فمینیستی نیست، دغدغههایی که میتوان آنها را به اختصار «ضرورت بازاندیشی در رابطهي مارکسیسم و فمینیسم» نامید؛ دستکم برای همکاران «کارگاه دیالکتیک» صورتبندی فوق از چنین دغدغههایی از جایگاه مهمی برخوردار است3 (چراکه از یکسو -در سطح کلی- پیریزی سیاست رهاییبخش بدون فهم درست از مسالهی زنان در بستر نظم سرمایهدارانهی مستقر قابل تصور نیست، و از سویدیگر -و بهطور خاص- نزد ما بازخوانی انتقادی میراث نظری مارکس اهمیتی محوری دارد). شایان ذکر است که در سالهای اخیر متونی –کمابیش- در همین ساحتِ موضوعی به فارسی ترجمه شدهاند؛ از جمله و بهویژه مقالات و مصاحبههایی از سیلویا فدریچی4، که در دههی گذشته دیدگاههایش درخصوص رابطهي سرمایهداری و زنان (یا جنسیت) و امکانات امروزی بسط مبارزات فمینیستی (مثلاً در حوزهی کار خانگی و مراقبتی) بازتاب نسبتاً وسیعی در فضای چپ جوامع غربی داشتهاند. از قضا نویسندگان مقالهی پیش رو نیز بهواسطهی رشد نفوذ چنین آرایی نزد فمینیستهای چپ اروپای غربی، بخشی از این متن را به شرح و نقد آرای فدریچی اختصاص دادهاند.
ادامهی متن را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:
لینک دسترسی به متن 👇
https://kaargaah.net/?p=442
دریافت نسخه پی. دی. اف.: 👇
http://pdf.kaargaah.net/044_Kosmoprolet_Geschlechter_und_Kapitalismus_SAmirian_Farsi.pdf
@kdialectic
@bidarzani
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 بر اساس خبرهای دریافتی در تجمع امروز 11 اردیبهشت 1401 مشهد معلم بازنشسته آقای #هادی_صادق_زاده و اولیای یکی از دانش آموزان به نام آقای #منتظری که بیانیه پایانی تجمع را قرائت کردند، بازداشت شده اند.
📌 همچنین شب گذشته خانم #منصوره_عرفانیان از فعالان صنفی معلمان خراسان رضوی در منزل شان بازداشت شده بودند.
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
📌 همچنین شب گذشته خانم #منصوره_عرفانیان از فعالان صنفی معلمان خراسان رضوی در منزل شان بازداشت شده بودند.
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
Forwarded from تاریخ طبقه کارگر
در چنین روزی ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ (۱۹۶۱ میلادی) ابوالحسن خانعلی در تجمع اعتراض آمیز معلمان در میدان بهارستان کشته شد. در تاریخ ۱۸ بهمن سال قبل از آن «باشگاه مهرگان» یا همان مجمع صنفی معلمان طی قطعنامهای درخواست افزایش حقوق معلمان را مطرح کرد. معلمان زیادی حمایت خود را از این قطعنامه اعلام کردند و بنا به درخواست باشگاه مهرگان، معلمان از روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ دست به اعتصاب زدند و مدارس را تعطیل و برای اعتراض مقابل مجلس در میدان بهارستان تجمع کردند.
@TarTaKar
@TarTaKar
Forwarded from تاریخ طبقه کارگر
مأموران با تیراندازی هوایی و استفاده از باتوم میخواستند معلمان را متفرق کنند، اما شلیک تیر مستقیم سرگرد ناصر شهرستانی، رئیس کلانتری بهارستان موجب تحرکات بیشتری شد.
یکی از گلولههای شهرستانی به پیشانی معلم جوانی به نام ابوالحسن خانعلی نشست. خانعلی، اهل یکی از توابع تهران به نام کن بود و به عنوان دبیر فلسفه و عربی در دبیرستانهای جامی و شریف تدریس میکرد. خانعلی با مدرک لیسانس معقول و منقول در سال ۱۳۳۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمده بود و همزمان با تدریس، دوره دکترای فلسفه را در دانشگاه تهران میگذراند.
تشییع جنازه خانعلی در روز ۱۳ اردیبهشت به یکی از بزرگترین تظاهرات خیابانی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تبدیل شد. در پی این حوادث، شریف امامی روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ استعفای خود را به دربار تسلیم کرد و شاه، علی امینی را به عنوان نخستوزیر معرفی کرد. معلمان در شب هفت خانعلی، روز ۱۲ اردیبهشت را روز معلم نامیدند. امینی با پذیرفتن شرایط معلمان رئیس باشگاه معلمان ، محمد درخشش را وزیر فرهنگ کرد، هیئت دولت حقوق معلمان را افزایش داد، و سرگرد شهرستانی برکنار و تحویل دادگستری شد.
@TarTaKar
یکی از گلولههای شهرستانی به پیشانی معلم جوانی به نام ابوالحسن خانعلی نشست. خانعلی، اهل یکی از توابع تهران به نام کن بود و به عنوان دبیر فلسفه و عربی در دبیرستانهای جامی و شریف تدریس میکرد. خانعلی با مدرک لیسانس معقول و منقول در سال ۱۳۳۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمده بود و همزمان با تدریس، دوره دکترای فلسفه را در دانشگاه تهران میگذراند.
تشییع جنازه خانعلی در روز ۱۳ اردیبهشت به یکی از بزرگترین تظاهرات خیابانی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تبدیل شد. در پی این حوادث، شریف امامی روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ استعفای خود را به دربار تسلیم کرد و شاه، علی امینی را به عنوان نخستوزیر معرفی کرد. معلمان در شب هفت خانعلی، روز ۱۲ اردیبهشت را روز معلم نامیدند. امینی با پذیرفتن شرایط معلمان رئیس باشگاه معلمان ، محمد درخشش را وزیر فرهنگ کرد، هیئت دولت حقوق معلمان را افزایش داد، و سرگرد شهرستانی برکنار و تحویل دادگستری شد.
@TarTaKar
🟣 #بیدارزنی: مروری بر پویایی و تداوم جنبش اعتراضات معلمان، علیرغم انواع سرکوبها
روز گذشته، اول ماهمی، روز جهانی کارگر و همزمان با آغاز بازداشت گسترده فعالان صنفی معلمان در شهرهای مختلف، معلمان، متعهد به فراخوان قبلی، مقابل وزارت آموزش و پرورش هر استان گرد هم آمدند. از روز دهم اردیبهشت، علیرغم یورش همزمان ماموران امنیتی و بازداشت رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی و علیاکبر باغانی در تهران و همچنین احضار پرشمار معلمان شهرهای کردستان به ادارهی اطلاعات هر شهر، معلمان به استقبال تجمع سراسری یازدهم اردیبهشت رفتند.
با وجود آنکه طی ۲۴ ساعت گذشته، ۲۶ نفر از معلمان بازداشت شدند، اما حق مطالبهگری تشکلهای صنفیشان خاموش نشده است و آنان اعلام کردند که در صورت عدم آزادی هر چه سریعتر همکاران خود، اعتراضات گستردهتری را رقم خواهند زد.
ویدئوی پیشرو، «مروری تصویری» بر حضور پر اهمیت و سیاسی معلمان، آنهم در شدیدترین شرایط امنیتی است. حضوری که خواستِ آموزگاران زندانی را تکثیر و مطالباتی نظیر «آزادی معلمان زندانی»، «ملغیسازی آموزش خصوصی» و «همسانسازی دستمزد» را با صدایی رسا اعلام میکند.
▪️این ویدئو در یوتیوب بیدارزنی در دسترس است:
https://youtu.be/TOeCJIS98GU
@bidarzani
روز گذشته، اول ماهمی، روز جهانی کارگر و همزمان با آغاز بازداشت گسترده فعالان صنفی معلمان در شهرهای مختلف، معلمان، متعهد به فراخوان قبلی، مقابل وزارت آموزش و پرورش هر استان گرد هم آمدند. از روز دهم اردیبهشت، علیرغم یورش همزمان ماموران امنیتی و بازداشت رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی و علیاکبر باغانی در تهران و همچنین احضار پرشمار معلمان شهرهای کردستان به ادارهی اطلاعات هر شهر، معلمان به استقبال تجمع سراسری یازدهم اردیبهشت رفتند.
با وجود آنکه طی ۲۴ ساعت گذشته، ۲۶ نفر از معلمان بازداشت شدند، اما حق مطالبهگری تشکلهای صنفیشان خاموش نشده است و آنان اعلام کردند که در صورت عدم آزادی هر چه سریعتر همکاران خود، اعتراضات گستردهتری را رقم خواهند زد.
ویدئوی پیشرو، «مروری تصویری» بر حضور پر اهمیت و سیاسی معلمان، آنهم در شدیدترین شرایط امنیتی است. حضوری که خواستِ آموزگاران زندانی را تکثیر و مطالباتی نظیر «آزادی معلمان زندانی»، «ملغیسازی آموزش خصوصی» و «همسانسازی دستمزد» را با صدایی رسا اعلام میکند.
▪️این ویدئو در یوتیوب بیدارزنی در دسترس است:
https://youtu.be/TOeCJIS98GU
@bidarzani
YouTube
تجمع معلمان ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
#بیدارزنی: مروری بر پویایی و تداوم جنبش اعتراضات معلمان، علیرغم انواع سرکوبها
یازده اردیبهشت ۱۴۰۱، اول ماهمی، روز جهانی کارگر و همزمان با آغاز بازداشت گسترده فعالان صنفی معلمان در شهرهای مختلف، معلمان، متعهد به فراخوان قبلی، مقابل وزارت آموزش و پرورش…
یازده اردیبهشت ۱۴۰۱، اول ماهمی، روز جهانی کارگر و همزمان با آغاز بازداشت گسترده فعالان صنفی معلمان در شهرهای مختلف، معلمان، متعهد به فراخوان قبلی، مقابل وزارت آموزش و پرورش…