بيدارزنى
4.36K subscribers
5.44K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
Forwarded from ديد‌بان آزار
دیدبان آزار برگزار می‌کند:

همایش مجازی به مناسبت روز جهانی زنان

۱۹، ۲۰ و ۲۱ اسفند

ورق بزنید و لیست پنل‌ها و موضوعاتی که ارائه خواهد شد را ببینید.

لینک ورود به پنل‌ها در روزهای آتی اعلام خواهد شد.

@harasswatch

#دیدبان_آزار
بيدارزنى
Photo
🟣 مبارزات فمینیستی (کارگری) را به هم متصل کنید - با هم علیه سرمایه‌داری و مردسالاری اعتصاب کنید

فراخوان کمیته اعتصاب فمینیستی آگسبورگ برای تظاهرات در ۸ مارس ۲۰۲۲ که بخش زبان فارسی آن در دسترس است:

«ما هنوز در بحران هستیم - و این سیستم همچنان در حال شکست است. کار پرستاران زن، پزشکان زن، معلمان زن و مربیان زن با پاداش‌ها باید ساکت شود و هیچ تغییر ساختاری وجود ندارد! بیش از هر زمان دیگری، مادران، به‌ویژه در مشاغل مرتبط با سیستم، با فشارهای متعددی مواجه هستند. این باید تغییر کند! تنها از زمان شیوع همه گیری کرونا نیست که زنان بار سنگین کار مراقبتی بدون دستمزد و دستمزد پایین را متحمل میشوند. بحران (کرونا) نشان داد که ما به همبستگی بیشتری نیاز داریم.

در صورت کمبود پرسنل پرستاری در کوتاه مدت و درازمدت، حقوق بالاتر یا پرداخت پاداش بی‌فایده است. بحران ساختارهای مردسالارانه‌ای را که جامعه ما را فراگرفته است، آشکار می‌کند:

اگر کودکان باید قرنطینه شوند، چه کسی از مدرسه، مراقبت از کودکان و وعده‌های غذایی مراقبت می‌کند؟ زنان در نتیجه بحران کرونا بیشتر از مردان استرس خانوادگی را احساس می‌کنند. معلمان باید کمبود مفاهیم دولتی را خودشان جبران کنند. مراقبین دیگر نمی‌توانند و نمی‌خواهند. موارد خشونت خانگی همچنان در حال افزایش است. پدرسالاری ما را محکم در چنگال خود گرفته است: الگوی زن خانه دار و مادر دلسوز، که مدت ها گمان می‌رفت کهنه شده است، در بحران آشکارتر می شود. کار مراقبت دیده نمی‌شود و به سختی پاداش داده می‌شود. باید به هنجارهای کهنه و اجبار تحمل بحران‌های جدید پایان داد! دیگر نباید آن را بدیهی تلقی کرد و دیده نشد! ما در اعتصاب هستیم.

امروز ما متعهد به یک جامعه برابر جنسیتی هستیم و رویای آرمان‌شهر فمینیستیِ آینده‌ای را می‌بینیم که می‌خواهیم امروز آن را مشخص کنیم. پیوند مبارزه فمینیستی! زندگی فمینیستی! ارزش و عدالت برای کار مراقبتی را بر همگان توزیع کنید! بیایید و دوستانتان را با خود همراه کنید. با خود چراغ قوه، چراغ ریسه‌ای یا چراغ جیبی درخشان بیاورید! ما به طور نمادین چراغ‌های بنفش را روشن می کنیم تا در نهایت به کارهای مراقبتی نامرئی توجه کنیم.

کمیته اعتصاب فمینیستی آگسبورگ

▪️منبع: صفحه‌ی اینستاگرام Feministicher streik aux


@bidarzani
Forwarded from کلکتیو ۹۸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚩♐️کلکتیو۹۸ با این دو ویدیوی زیبا، یکی از مبارزات زنان خاورمیانه و دیگری از فعالین زن شیلی، به استقبال #۸مارس میرود، روز جهانی مبارزه زنان برای برابری و آزادی !

زنان در همه جای جهان نشان داده اند که خیابان ها و آزادی هایشان را پس میگرند، نشان داده اند که بدنشان از آن خودشان است و در برابر هر سیستم سرکوبگری که با نام شرف و آبرو بر آن خشونت اعمال می کند خواهند ایستاد، نشان داده اند که شجاعانه و آگاهانه میتوانند مناسبات سلطه کنونی را تغییر دهند و جهان بهتری بسازند، نشان داده اند که مبارزه تا پیروزی جمعی، تا لغو بیگاری و بردگی تن، تا امحای هر شکلی از آزار، تا پیروزی نهایی ۹۹ درصد بر یک درصد جهان ادامه دارد.

#نه_به_مردسالاری_پدرسالاری
#خشونتی_که_دیده_نمیشود
#نه_به_مصونیت_متجاوزان_و_قاتلان
#نه_به_خشونت_بر_بدن_زنان
#رهایی_زن_رهایی_جامعه

@kaarzaar
collective98@riseup.net
@collective98
بيدارزنى
Photo
🟣 «خواستم، شد» معنا ندارد!

یادمان باشد، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، «خواستند» بشود اما «نشد».


هرچند همواره به زنان توصیه می‌شود که قوی باشند و با اعتماد به نفس و جسارت، برای پیشرفت خود تلاش کنند، اما نباید زن‌ها برای قوی بودن تحت فشار قرار بگیرند و فقط وقتی موفق به حساب بیایند که دقیقا در همان قالبثابت و رایج قرار بگیرند.

▪️عبارت «خواستم، شد» که پیش‌تر در برنامه‌ی تدکس تهران توسط «لیلی گلستان» مطرح شده بود و حالا نام کتاب جدیدش است، به جای آنکه جمله‌ای الهام‌بخش برای زنان باشد، جمله‌ای «خطرناک» است که فقط توانایی و تلاش زنان را دلیل موفقیت آنها نشان می‌دهد و #ساختار_تبعیض‌آمیز پیرامون‌شان را نادیده می‌گیرد و خود زنان را مقصر ناکامی‌شان می‌داند.

در واقع الگوسازی غلط در جهت نمایش زنان قدرتمند که بی‌توجه به امتیازات و امکانات ویژه‌ی آنان شکل می‌گیرد، می‌تواند به بستری برای تضعیف و سرکوب زنان بدل شود و مخصوصا عرصه را برای زنانی با محدودیت‌ها و محرومیت‌ها که در حاشیه قرار دارند، تنگ‌تر کند و به آن‌ها اجازه‌ی ابراز وجود ندهد. یعنی همه‌ی زن‌ها از ویژگی‌های شخصیتی، حمایت‌های خانوادگی، موقعیت‌های تحصیلی، فرصت‌های شغلی و امکانات مالی یکسانی برخوردار نیستند و موفقیت و قدرت برای هر زنی باید بر اساس شرایط و ظرفیت‌های موجودش در نظر گرفته شود.

در حالی که غالبا الگوی زن موفق با زن تحصیل‌کرده و روشنفکر و شاغل که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارد، تعریف می‌شود و زنان دیگر که به دلیل شرایط مختلف، امکان حضور در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی را ندارند، به عنوان زنان ناموفق که هیچ کار مهمی نکردند، مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرند و احساس سرخوردگی و ناتوانی می‌کنند. زمانی الگوسازی از زن قدرتمند به آگاهی و استقلال و جسارت زن‌ها کمک می‌کند که هم نویسنده و هنرمند و استاد دانشگاه و ورزشکار و دانشمند و فعال اجتماعی و سیاسی شناخته شده را در بر بگیرد و هم آن زن گمنامی را که در گوشه‌ی خانه‌اش جاجیم می‌بافد و سوزن‌دوزی می‌کند و غذای خانگی می‌پزد و با کمترین امکانات، می‌کوشد روی پای خودش بایستد و پیشرفت کند، وضعیت خود و خانواده‌اش را بهبود بخشد و به اندازه‌ی خود، اثری در جهان بگذارد را هم در نظر بگیرد.

▪️یادمان بماند، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، خواستند بشود اما نشد. چون فقط خواستن زنان کافی نیست و باید عوامل #نابرابری و #تبعیض_سیستماتیک برطرف شود. پس وقتی می‌توان از مفهوم موفقیت برای همه‌ی زنان سخن گفت که‌ زن‌های ساده و ناشناس نیز به اندازه‌ی زن‌های معروف بتوانند که بخواهند. چه بسیار زنانی که حتی اجازه‌ی خواستن ندارند، چه برسد به توانستن.


از صفحه‌ی اینستاگرام نزهت بادی


@bidarzani
🟣 زنان و سیاست − دو سویه‌ی "زنان در قدرت" و "زنان بر قدرت"

نویسنده: هاله صفرزاده


از متن: «آنجایی که بحث قدرت مطرح است، حضور زنان در عرصه سیاست، سبب رویارویی آنان شده است: زنانی "در قدرت" و زنانی "بر قدرت"؛ زنانی با‌ دیدگاه‌‌ها و بنیان‌‌های نظری نه فقط متفاوت، بلکه به غایت متضاد. زنانی که "بر قدرت"‌اند، متاثر از جنبش‌‌های عدالت‌خواهانه زمانه‌ی خود با گرایش‌‌های عموما انقلابی و چپ، خواستار تغییرات ساختاری در جامعه‌اند‌ و زنان "در قدرت"، با گرایش‌های متفاوتی از دیدگاه‌های لیبرالی گرفته تا افراطی‌ترین دیدگاه‌های فاشیستی، خواهان حفظ ساختارهای موجودند. فعالیت‌‌های آنان، حتا اگر در راستای بهبود شرایط زندگی زنان هم بوده باشد، فقط رفرم‌هایی را در چارچوب ساختار موجود و قابل تحمل برای حاکمان، شامل می‌شده و بیشتر مجری‌ برنامه‌‌ها و دستورهای حاکمان بوده‌اند و در این راستا‌ چه بسا، بسیاری از آنان حتا به تصویب قوانین ضد زن نیز رای داده باشند.

این دوگانه‌ی "زنان در قدرت" و "زنان بر قدرت"، سیمایی خاص به حضور زنان در عرصه‌‌های سیاسی- اجتماعی جامعه بخشیده و چالش‌‌ها و پرسش‌‌های بسیاری را در پیش روی فعالان جنبش زنان در ایران گشوده است که باید برای آن‌ها پاسخی یافت».

#هشت_مارس #مبارزات_زنان

ادامه‌ی متن را در وبسایت رادیوزمانه بخوانید:



https://www.radiozamaneh.com/706819/



@bidarzani
🟣 از صفحه‌ی توییتر آتنا دائمی


#اعتراضات_سراسری_آبان_۹۸

#توییت_خوان

@bidarzani
Forwarded from کلکتیو ۹۸
Forwarded from کلکتیو ۹۸
کتاب تحسین برانگیز «جنسیت و ملیتانتیسم در کردستان ایران»، نوشته فاطمه کریمی، به تازگی در انتشارات لاغماتان به زبان فرانسه منتشر شده است. این کتاب که برگرفته از تز دکترای نویسنده است، به بررسی روابط جنسیت در سازمان کومله در فاصله بین سال های ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ می پردازد.

اهمیت این کتاب علاوه بر محتوای ارزشمند آن، به جایگاهی که در حوزه مطالعات سیاسی و مطالعات جنسیت در ایران اشغال کرده نیز برمیگردد، زیرا او رویه ای بر خلاف جریان رایج را در پیش گرفته و برگی از تاریخ مفقوده ایران سالهای اول انقلاب را روشن میکند که به شکلی سیستماتیک یا نادیده گرفته شده یا حتی تحریف و حذف شده است. نباید فراموش کرد که این تحقیق در یک میدان دشوار و تنگ متحقق شده و موانع زیادی را پشت سر گذاشته است؛ از یک طرف سیاست های مرکزگرا، امنیتی و حذفگرای دولتی موانعی جدی برای تحقیقات عمیق سیاسی آنجا که موضوع مربوط به مناطق حاشیه ای کشور (از جمله کردستان) و خصوصا زنان این مناطق هست را عملا غیرممکن ساخته است. از سوی دیگر ناسیونالیسم غالب بر میدان دانشگاهی-سیاسی و جامعه مدنی کشور هر شکلی از تلاش تحقیقی برای بازخوانی تاریخی وقایع اوایل انقلاب در مناطقی که به جنگ نیروهای ارتجاعی جمهوری اسلامی رفتند را با برچسب های امنیتی چون تجزیه طلبانه یا سیاست زدگی دفع یا طرد کرده اند. حتی فراتر از اینها، در مطالعات حوزه زنان و جنسیت، حتی آن بخش کثیری که توسط محققان ایرانی خارج از کشور انجام شده، آنگاه که به رویدادهای اوایل انقلاب و نقش زنان پرداخته می شود، به ندرت نامی از زنان کومله یا سایر «زنان حاشیه ای» در ایران آورده شده و این پژوهش ها اغلب بر فعالیت زنانی متمرکز بوده اند که به طبقه آنها نزدیک اند یا به مناطق مرکزی کشور تعلق دارند. این همه نشان میدهد که نه تنها «تاریخ سیاسی کشور»، بلکه «تاریخ انقلاب ایران» و دقیقتر از آن حتی «تاریخ زنان انقلاب ایران» اغلب توسط فرادستان، توسط اکثریت ممتاز لیبرال کشور، توسط محققینی با گرایش به مرکز و با انگاره های ناسیونالیستی (حتی چپ ها)، روایت شده و صدای به حاشیه رفتگان و فرودستان و گروه های رادیکال مترقی عموما در آن غایب است. از این جهت پژوهش دقیق فاطمه کریمی گامی مهم در رویارویی با این سد بزرگ و برای فراروی از موانع تا کنون موجود برای انجام تحقیقاتی از این دست است. او با زبانی داستانی در این کتاب به زنانی صدا می بخشد که پیش از آن بسیار کم و اغلب تنها در جمع «خودی ها» شنیده شده اند. خواننده گاهی چنان از خواندن روایت های زندگی این زنان متاثر می شود، از تلاش ها و فداکاری ها و شجاعت هایی که فراتر از زمانه شان از خود نشان داده اند، که به سختی میتواند سوژگی و اهمیت آنها را انکار کند. این کتاب توانسته دریچه ای بزرگ به روی تحقیقات بعدی برای احیای تاریخ سیاسی زنان در دوران پساانقلابی و حتی قبل از آن باز کند.

بررسی اجمالی کتاب فاطمه کریمی را میتوانید در فایل زیر مطالعه کنید :



👇👇
collective98@riseup.net
@collective98