بيدارزنى
Video
🟣 تورم نقطه به نقطه ۴۷ درصدی خردادماه و رکورد تبعیض طبقاتی در توزیع سرمایهی ملی
«بنا به گزارش فوربس، ایران چهاردهمین کشور جهان در تعداد میلیونرهاست، یعنی ۲۵۰ هزار میلیونر بیش از عربستان.
این در حالیست که بخش زیادی از #کارگران و #بازنشستگان و #معلمان و... با ناکافی بودن دریافتیهای خود مجبور به داشتن شغل دوم و سوم هستند. دامدارانش از فقر، گوساله و بره را میفروشند و کشاورزانش کوچ میکنند.
روزنامههای ایران اغلب تیتر زدند که ایران چهاردهمین کشور ثروتمند جهان است. ایا این تحریف و تقلیل حقیقت نیست؟ ایران با تورم بیش از ۵۰٪ و ۲۲میلیون حاشیهنشین و کارگرانی با دستمزد حقوق حداقل جهانی، برای کسانی که به این سفره پهن انحصار سرمایه دسترسی دارند، به سرزمین شکوفایی تبدیل شده است. این تبعیض و بیعدالتی در ایران است که رکورددار شده است.
بیشترین ثروتمندان ایران در تهران زندگی میکنند. دو منبع اصلی درآمد آنها تالار بورس و تولید رمز ارزها است. یعنی نه کار تولیدی و حتی سرمایهگذاری در عرصه فعالیتهای خدماتی، بلکه مافیا و رشوه و واسطهگری و تزریق پول از صندوق توسعه ملی به بورس است که منبع ثروت میلیادرهای ایرانی است».
از صفحهی اعظم بهرامی
@bidarzani
«بنا به گزارش فوربس، ایران چهاردهمین کشور جهان در تعداد میلیونرهاست، یعنی ۲۵۰ هزار میلیونر بیش از عربستان.
این در حالیست که بخش زیادی از #کارگران و #بازنشستگان و #معلمان و... با ناکافی بودن دریافتیهای خود مجبور به داشتن شغل دوم و سوم هستند. دامدارانش از فقر، گوساله و بره را میفروشند و کشاورزانش کوچ میکنند.
روزنامههای ایران اغلب تیتر زدند که ایران چهاردهمین کشور ثروتمند جهان است. ایا این تحریف و تقلیل حقیقت نیست؟ ایران با تورم بیش از ۵۰٪ و ۲۲میلیون حاشیهنشین و کارگرانی با دستمزد حقوق حداقل جهانی، برای کسانی که به این سفره پهن انحصار سرمایه دسترسی دارند، به سرزمین شکوفایی تبدیل شده است. این تبعیض و بیعدالتی در ایران است که رکورددار شده است.
بیشترین ثروتمندان ایران در تهران زندگی میکنند. دو منبع اصلی درآمد آنها تالار بورس و تولید رمز ارزها است. یعنی نه کار تولیدی و حتی سرمایهگذاری در عرصه فعالیتهای خدماتی، بلکه مافیا و رشوه و واسطهگری و تزریق پول از صندوق توسعه ملی به بورس است که منبع ثروت میلیادرهای ایرانی است».
از صفحهی اعظم بهرامی
@bidarzani
🟣 امروز خبرنگاران باپلاکاردهایی چون «کار ارزان، جان ارزان» و «جان انسانها عدد نیست» در اعتراض به فاجعه اتوبوس خبرنگاران مقابل سازمان محیط زیست تجمع کردند.
از شعارهای سر داده شده:
▪️نه سازش، نه بخشش، پیگیری، استعفا
▪️نه پول داریم، نه بیمه، امنیتم که اینه و
▪️مسئول بیکفایت، استعفا استعفا بود.
گفتنی است که سازمان محیطزیست با برگزاری نوحهخوانی سعی درمقابله با تجمع داشت.
#توییت_خوان
از توییتر مریم وحیدیان
@bidarzani
از شعارهای سر داده شده:
▪️نه سازش، نه بخشش، پیگیری، استعفا
▪️نه پول داریم، نه بیمه، امنیتم که اینه و
▪️مسئول بیکفایت، استعفا استعفا بود.
گفتنی است که سازمان محیطزیست با برگزاری نوحهخوانی سعی درمقابله با تجمع داشت.
#توییت_خوان
از توییتر مریم وحیدیان
@bidarzani
🟣 صبریه کفاشیان، از مادران دادخواه خاوران درگذشت
یکی از فرزندان او به نام بهزاد عبداللهی، دانشجوی پزشکی دانشگاه تبریز در کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ اعدام شد. نام بهزاد عبداللهی در فهرست «یادنامه یاد یاران یاد باد» سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در فروردین ۱۳۸۱ منتشر شد. صبریه کفاشیان که از چگونگی اعدام فرزندش بیخبر بود، سالها به یاد او به گورستان خاوران، محل دفن صدها زندانی سیاسی که در تابستان ۶۷ اعدام شدند میرفت و بههمراه دیگر مادران داغدیده خواهان دادخواهی فرزندش میشد. دو فرزند دیگر صبریه کفاشیان نیز، یکی بهدلیل بیماری در کودکی (بهروز) و دیگری با سابقهی گرایش سیاسی به سازمان مجاهدین خلق (یوسف) پیکر بیجانش در جاده پیدا شد.
در تمامی سالهایی که عامران جنایات دهه شصت، با انکار، مسکوت گذاری و یا ترفیع مقام و جابهجایی در قدرتْ صندلیهای ریاست را جابهجا میکنند، مادران دادخواه ۴ دهه و خانوادههای جانفشانان خاوران، با اتحاد و تاکید بر مقاومت، نام فرزندان خود و ضرورت دادخواهی و رهایی را فریاد میزنند. آنها که طی تمامی سالیان گذشته اعلام کردند:
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم .
@bidarzani
یکی از فرزندان او به نام بهزاد عبداللهی، دانشجوی پزشکی دانشگاه تبریز در کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ اعدام شد. نام بهزاد عبداللهی در فهرست «یادنامه یاد یاران یاد باد» سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در فروردین ۱۳۸۱ منتشر شد. صبریه کفاشیان که از چگونگی اعدام فرزندش بیخبر بود، سالها به یاد او به گورستان خاوران، محل دفن صدها زندانی سیاسی که در تابستان ۶۷ اعدام شدند میرفت و بههمراه دیگر مادران داغدیده خواهان دادخواهی فرزندش میشد. دو فرزند دیگر صبریه کفاشیان نیز، یکی بهدلیل بیماری در کودکی (بهروز) و دیگری با سابقهی گرایش سیاسی به سازمان مجاهدین خلق (یوسف) پیکر بیجانش در جاده پیدا شد.
در تمامی سالهایی که عامران جنایات دهه شصت، با انکار، مسکوت گذاری و یا ترفیع مقام و جابهجایی در قدرتْ صندلیهای ریاست را جابهجا میکنند، مادران دادخواه ۴ دهه و خانوادههای جانفشانان خاوران، با اتحاد و تاکید بر مقاومت، نام فرزندان خود و ضرورت دادخواهی و رهایی را فریاد میزنند. آنها که طی تمامی سالیان گذشته اعلام کردند:
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم .
@bidarzani
🟣 نامهای از زندان (به سوفی لیبکنشت)
نوشتهی: رزا لوکزامبورگ
ترجمهی: کمال خسروی
▪️«پیشکش به همهی زنان مبارز زندانی»
از متن: «دیشب بیدار در رختخواب دراز کشیده بودم؛ حالا مدتی است که دیگر هرگز نمیتوانم قبل از ساعت یکِ بعد از نصفهشب بخوابم، اما مجبورم ساعت ۱۰ شب به رختخواب بروم؛ در این فاصله و در تاریکی غرق میشوم در رؤیاهای جورواجور. در این دخمهی تاریک روی تشکی که مانند سنگ سفت و سخت است دراز میکشم. دور و برم مثل همیشه سکوت حیاطِ کلیسا حکمفرماست؛ انگار که در گور خوابیده باشی؛ از پنجره و از روزنهی سقف پرتوی از تیرک چراغ برقِ زندان که سراسرِ شب روشن است، سوسو میزند. گهگاه میتوان صدای خفهی تقِ و توقِ قطاری را که در دوردست از جایی میگذرد، شنید، یا در نزدیکی، صدای سینهْ صافکردنِ سربازِ نگهبان را، که در پوتینهای سنگینش چند گامی آهسته میرود تا خستگی را از پای بهخوابرفتهاش بهتکاند. صدای سایشِ شن زیر این گامها چنان نومیدوارانه استکه گویی سراسرِ بیهودگی و بنبست و بیچارگیِ وجود انسان در این شب تاریک و نمور طنین افکنده است. اینجا، ساکت و بیکس دراز کشیدهام، پیچیده در تو-در-توی پیچانِ این پردهی سیاهِ ظلمتِ ملال و اسارتِ زمستان؛ و با همهی اینها، قلبم از زخمهی شعفی ناباورانه و ناشناخته میتپد، چنانکه گویی زیر پرتو درخشان نور آفتاب بر چمنزاری گلباران قدم میزنم. اینجا، در تاریکی، به زندگی لبخند میزنم، چنانکه گویی رازی سحرآمیز در دل دارم که میتواند به غمزهای، همهی این اهریمنیها و غمبارگیها را رسوا کند و آنها را به هیاهوی روشنی و شادی و خوشبختی بدل سازد. و غرقِ این حال و هوا، خودم در جستجوی علت این شادیام، و چون هیچ علتی نمییابم، دوباره میخندم، اینبار بهخودم. بهنظر من، آن راز چیزی نیست جز خودِ زندگی؛ کافی است آدم خوب و دقیق نگاه کند: ژرفای ظلمت شبانه زیبا و دستنواز است همچون مخمل. و کافی است آدم خوب و دقیق گوش فرا دهد: خشخشِ شنِ نمناک زیر گامهای آرام و خستهی نگهبانِ شب، ترنم ترانهی کوچک و زیبایی از زندگی است. در چنین لحظههای گریزپایی به شما فکر میکنم و از صمیم قلب دلم میخواهد این کلید سحرآمیز را به شما بدهم تا شما هم همیشه و درهر حالوروزی، زیبایی و شادمانیِ زندگی را لمس کنید، تا شما هم غوطهور در این شور و اِغوا زندگی کنید و بر چمنزارِ رنگارنگ قدم بردارید...»
🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1c6
👇🏽
🖋@naghd_com
@bidarzani
نوشتهی: رزا لوکزامبورگ
ترجمهی: کمال خسروی
▪️«پیشکش به همهی زنان مبارز زندانی»
از متن: «دیشب بیدار در رختخواب دراز کشیده بودم؛ حالا مدتی است که دیگر هرگز نمیتوانم قبل از ساعت یکِ بعد از نصفهشب بخوابم، اما مجبورم ساعت ۱۰ شب به رختخواب بروم؛ در این فاصله و در تاریکی غرق میشوم در رؤیاهای جورواجور. در این دخمهی تاریک روی تشکی که مانند سنگ سفت و سخت است دراز میکشم. دور و برم مثل همیشه سکوت حیاطِ کلیسا حکمفرماست؛ انگار که در گور خوابیده باشی؛ از پنجره و از روزنهی سقف پرتوی از تیرک چراغ برقِ زندان که سراسرِ شب روشن است، سوسو میزند. گهگاه میتوان صدای خفهی تقِ و توقِ قطاری را که در دوردست از جایی میگذرد، شنید، یا در نزدیکی، صدای سینهْ صافکردنِ سربازِ نگهبان را، که در پوتینهای سنگینش چند گامی آهسته میرود تا خستگی را از پای بهخوابرفتهاش بهتکاند. صدای سایشِ شن زیر این گامها چنان نومیدوارانه استکه گویی سراسرِ بیهودگی و بنبست و بیچارگیِ وجود انسان در این شب تاریک و نمور طنین افکنده است. اینجا، ساکت و بیکس دراز کشیدهام، پیچیده در تو-در-توی پیچانِ این پردهی سیاهِ ظلمتِ ملال و اسارتِ زمستان؛ و با همهی اینها، قلبم از زخمهی شعفی ناباورانه و ناشناخته میتپد، چنانکه گویی زیر پرتو درخشان نور آفتاب بر چمنزاری گلباران قدم میزنم. اینجا، در تاریکی، به زندگی لبخند میزنم، چنانکه گویی رازی سحرآمیز در دل دارم که میتواند به غمزهای، همهی این اهریمنیها و غمبارگیها را رسوا کند و آنها را به هیاهوی روشنی و شادی و خوشبختی بدل سازد. و غرقِ این حال و هوا، خودم در جستجوی علت این شادیام، و چون هیچ علتی نمییابم، دوباره میخندم، اینبار بهخودم. بهنظر من، آن راز چیزی نیست جز خودِ زندگی؛ کافی است آدم خوب و دقیق نگاه کند: ژرفای ظلمت شبانه زیبا و دستنواز است همچون مخمل. و کافی است آدم خوب و دقیق گوش فرا دهد: خشخشِ شنِ نمناک زیر گامهای آرام و خستهی نگهبانِ شب، ترنم ترانهی کوچک و زیبایی از زندگی است. در چنین لحظههای گریزپایی به شما فکر میکنم و از صمیم قلب دلم میخواهد این کلید سحرآمیز را به شما بدهم تا شما هم همیشه و درهر حالوروزی، زیبایی و شادمانیِ زندگی را لمس کنید، تا شما هم غوطهور در این شور و اِغوا زندگی کنید و بر چمنزارِ رنگارنگ قدم بردارید...»
🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1c6
👇🏽
🖋@naghd_com
@bidarzani
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نامهای از زندان
بهیاد انقلابیون رزمنده و آزادیخواه، رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت. پیشکش به همهی زنان مبارز زندانی نوشتهی: رزا لوکزامبورگ ترجمهی: کمال خسروی اینجا، در تاریکی، به زندگی لبخند میزنم، چنانکه گو…
🟣 صدور حکم اعدام و مجموع ۳۴ سال حبس برای ۸ زندانی سیاسی
با حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، «مجید کهراری» و «فردین عسگری» به ۷ سال حبس تعزیری، «نیما حیدری» به ۶ سال حبس، «میلاد کرمی»، «محمود کرمی» و یک زندانی دیگر (که هنوز نام وی اعلام نشده است) نیز هر یک به ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. همچنین یک زندانی دیگر این پرونده نیز به ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شده است. اتهامات آنان اقدام علیه امنیت ملی و تخریب اموال عمومی اعلام شده است.
این بازداشتشدگان به همراه #حسین_خیری ۳۲ ساله، یک تن دیگر از هم پروندههای خود اوایل سال ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شده بودند. حسین خیری نیز توسط این شعبه از بابت اتهام “محاربه از طریق تخریب اموال مردم به قصد مقابله با نظام” به اعدام محکوم شده است.
▪️تصویر ضمیمه شده: اعتراضات سراسری در ارومیه، آبان ۹۸
#اعتراضات_سراسری_آبان۹۸
@bidarzani
با حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، «مجید کهراری» و «فردین عسگری» به ۷ سال حبس تعزیری، «نیما حیدری» به ۶ سال حبس، «میلاد کرمی»، «محمود کرمی» و یک زندانی دیگر (که هنوز نام وی اعلام نشده است) نیز هر یک به ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. همچنین یک زندانی دیگر این پرونده نیز به ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شده است. اتهامات آنان اقدام علیه امنیت ملی و تخریب اموال عمومی اعلام شده است.
این بازداشتشدگان به همراه #حسین_خیری ۳۲ ساله، یک تن دیگر از هم پروندههای خود اوایل سال ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شده بودند. حسین خیری نیز توسط این شعبه از بابت اتهام “محاربه از طریق تخریب اموال مردم به قصد مقابله با نظام” به اعدام محکوم شده است.
▪️تصویر ضمیمه شده: اعتراضات سراسری در ارومیه، آبان ۹۸
#اعتراضات_سراسری_آبان۹۸
@bidarzani
🟣 اعلام تاریخ جلسه دادگاه و تداوم بازداشت «علی یونسی» و «امیرحسین مرادی» دو دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف در بند امنیتی ۲۰۹ اوین
#توییت_خوان
@bidarzani
#توییت_خوان
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 با تصمیم اردوغان، ترکیه رسماً از کنوانسیون بینالمللی «منع خشونت علیه زنان» خارج شد
ترکیه در روز پنجشنبه یکم ژوئیه (۱۰ تیر) بهصورت رسمی از کنوانسیون بینالمللی منع خشونت علیه زنان خارج شد.
رجب طیب اردوغان، رئيس جمهوری ترکیه، پیشتر در ماه مارس تصمیم دولت خود برای خروج از این پیمان بینالمللی را اعلام کرده و انتقادهای زیادی را در درون کشور و نیز در نزد همپیمانان غربی آنکارا برانگیخته بود.
بهگزارش یورونیوز، این کنوانسیون بینالمللی که «کنوانسیون استانبول» نیز نامیده میشود، در سال ۲۰۱۱ توسط وزرای امور خارجه ۴۷ کشور اروپایی شامل ترکیه و اتحادیه اروپا در استانبول تصویب شد. هدف از امضای این پیماننامه جلوگیری از وقوع اشکال مختلف خشونت علیه زنان و خشونت خانگی بود.
▪️در حالی که هزاران نفر از طرفداران حقوق زنان تاکنون در اعتراض به این سیاست دولت ترکیه تظاهرات کرده و خواستار تجدید نظر در این تصمیم شدهاند، مقامات قضایی ترکیه نیز درخواست تجدیدنظر در این تصمیم را رد کردند.
▪️جانان گولو، رئیس فدراسیون انجمنهای زنان ترکیه روز چهارشنبه گفت: «ما به مبارزه خود ادامه خواهیم داد. ترکیه با این تصمیم در حال شلیک به پای خودش است.»
وی گفت که از ماه مارس، یعنی زمان اعلام تصمیم دولت به این سو، «زنان و دیگر گروههای آسیبپذیر جامعه که قربانی خشونت هستند، دیگر تمایلی به درخواست کمک ندارند چون میدانند که از این پس از حمایت اندکی برخوردار خواهند بود.» به گفته او، شیوع کرونا نیز باعث افزایش چشمگیر خشونت علیه این قشر از جامعه میشود.
بر پایه کنوانسیون استانبول، امضاکنندگان متعهد به جلوگیری از انواع خشونت خانگی، تقویت برابری جنسیتی و پیگرد قانونی عاملان خشونت خانگی هستند.
ترکیه در حالی چنین تصمیمی گرفته که آمار خشونت علیه زنان در این کشور نسبت به اغلب کشورهای دیگر بیشتر است. اخیرا #زنکشی در ترکیه افزایش یافته و به طوری که نتیجه تحقیق یک گروه نظارتی نشان میدهد، در ۵ سال گذشته به طور میانگین تقریباً در هر روز قتل یک زن ثبت شده است.
#خشونت_علیه_زنان
#زن_کشی
#خشونت_خانگی
@bidarzani
ترکیه در روز پنجشنبه یکم ژوئیه (۱۰ تیر) بهصورت رسمی از کنوانسیون بینالمللی منع خشونت علیه زنان خارج شد.
رجب طیب اردوغان، رئيس جمهوری ترکیه، پیشتر در ماه مارس تصمیم دولت خود برای خروج از این پیمان بینالمللی را اعلام کرده و انتقادهای زیادی را در درون کشور و نیز در نزد همپیمانان غربی آنکارا برانگیخته بود.
بهگزارش یورونیوز، این کنوانسیون بینالمللی که «کنوانسیون استانبول» نیز نامیده میشود، در سال ۲۰۱۱ توسط وزرای امور خارجه ۴۷ کشور اروپایی شامل ترکیه و اتحادیه اروپا در استانبول تصویب شد. هدف از امضای این پیماننامه جلوگیری از وقوع اشکال مختلف خشونت علیه زنان و خشونت خانگی بود.
▪️در حالی که هزاران نفر از طرفداران حقوق زنان تاکنون در اعتراض به این سیاست دولت ترکیه تظاهرات کرده و خواستار تجدید نظر در این تصمیم شدهاند، مقامات قضایی ترکیه نیز درخواست تجدیدنظر در این تصمیم را رد کردند.
▪️جانان گولو، رئیس فدراسیون انجمنهای زنان ترکیه روز چهارشنبه گفت: «ما به مبارزه خود ادامه خواهیم داد. ترکیه با این تصمیم در حال شلیک به پای خودش است.»
وی گفت که از ماه مارس، یعنی زمان اعلام تصمیم دولت به این سو، «زنان و دیگر گروههای آسیبپذیر جامعه که قربانی خشونت هستند، دیگر تمایلی به درخواست کمک ندارند چون میدانند که از این پس از حمایت اندکی برخوردار خواهند بود.» به گفته او، شیوع کرونا نیز باعث افزایش چشمگیر خشونت علیه این قشر از جامعه میشود.
بر پایه کنوانسیون استانبول، امضاکنندگان متعهد به جلوگیری از انواع خشونت خانگی، تقویت برابری جنسیتی و پیگرد قانونی عاملان خشونت خانگی هستند.
ترکیه در حالی چنین تصمیمی گرفته که آمار خشونت علیه زنان در این کشور نسبت به اغلب کشورهای دیگر بیشتر است. اخیرا #زنکشی در ترکیه افزایش یافته و به طوری که نتیجه تحقیق یک گروه نظارتی نشان میدهد، در ۵ سال گذشته به طور میانگین تقریباً در هر روز قتل یک زن ثبت شده است.
#خشونت_علیه_زنان
#زن_کشی
#خشونت_خانگی
@bidarzani
🟣 ثبت ۱۴۰۰ مورد کودکآزاری و همسر آزاری در استان مرکزی
علی رضایی، مدیرکل پزشکی قانونی استان مرکزی از افزایش میزان خشونت علیه زنان و کودکآزاری با آمار ۱۴۰۰ مورد تنها در سال ۹۹ خبر داد.
پیشتر حمیدرضا نظیفی، مدیرکل پزشکی قانونی لرستان ضمن بیان اینکه آمار همسرآزاری در سال گذشته نسبت به سال ۹۸ افزایش داشته، اعلام کرده بود: «همسرآزاری در میانگین کشوری به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ۹۵ نفر بوده، حال اینکه این آمار برای لرستان ۹۸ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر به ثبت رسیده است. در خصوص کودک آزاری نیز نسبت به سال ۹۸ آمار افزایش پیدا کرده است».
▪️تصویر: از سری پوسترهای روز جهانی منع خشونت علیه زنان، ۲۰۲۰
#خشونت_علیه_زنان
#کودک_آزاری
@bidarzani
علی رضایی، مدیرکل پزشکی قانونی استان مرکزی از افزایش میزان خشونت علیه زنان و کودکآزاری با آمار ۱۴۰۰ مورد تنها در سال ۹۹ خبر داد.
پیشتر حمیدرضا نظیفی، مدیرکل پزشکی قانونی لرستان ضمن بیان اینکه آمار همسرآزاری در سال گذشته نسبت به سال ۹۸ افزایش داشته، اعلام کرده بود: «همسرآزاری در میانگین کشوری به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ۹۵ نفر بوده، حال اینکه این آمار برای لرستان ۹۸ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر به ثبت رسیده است. در خصوص کودک آزاری نیز نسبت به سال ۹۸ آمار افزایش پیدا کرده است».
▪️تصویر: از سری پوسترهای روز جهانی منع خشونت علیه زنان، ۲۰۲۰
#خشونت_علیه_زنان
#کودک_آزاری
@bidarzani
▫️ شرح و نقدهایی بر نظریهی #اینترسکشنالیتی
▫️ با نگاهی به ظرفیتهای این نظریه در ایران
نوشتهی: سمیه رستمپور
یکم ژوئیه ۲٠۲۱
🔸 نظریهی اینترسکشنالیتی که در زبان فارسی با عنوانهای مختلفی چون تقاطع، گرهگاه، تلاقی، میانبرشی، تقاطعیافتگی، بیناهویتی و همبُرشگاهی ترجمه شده، به ابزاری تحلیلی تبدیل شده که محققین فمینیست و مخالف نژادپرستی برای نظریهپردازی هویت و ستم و همچنین مرئیساختن تجربههای چندگانه فرودستی بهکار میگیرند. این نظریه همزمان ریشه در فمینیسم سیاه و نظریهی انتقادی نژادی دارد. لزلی مک کال، اینترسکشنالیتی را «مهمترین سهم نظری میداند که مطالعات زنان در رابطه با زمینههای مرتبط تاکنون انجام داده است». درواقع، بسیاری از فمینیستها از این مفهوم استفاده کرده و توسعه دادهاند، گرچه همه آنها در تحلیلهایشان بر آن تمرکز نکردهاند. اینترسکشنالیتی در رشتههای مرتبط با مطالعات جنسیت توسعه یافته اما در سطح آکادمیک در رشتههای دیگر و در حوزههایی چون مطالعات آموزشی، مردمنگاری، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی، مطالعات کشورهای غیرغربی، نژادپرستی و مطالعات بینالملل نیز هم در سطح روششناختی و هم در سطح نظری تاثیر داشته است.
🔸 در سطح نظریهی سیاسی، هدف اینترسکشنالیتی در قدم اول گسست از نوعی فمینیسم سفید غالب بود که نمایندگان آن عموما لیبرال و نخبه بودند. خاستگاه اصطلاح اینترسکشنالیتی به سنت انتقادیِ فمینیسم رادیکال خصوصا فمینیسم سیاه و همچنین جنبشهای فمینیستیِ چند نژادی در دهههای ۱۹۶۰-۱۹۷۰ میلادی برمیگردد که در آن فمینیستها سعی میکردند نشان دهند که چطور موقعیت فرودستی یک زن سیاهپوست با هویت زنبودن و سیاهبودنِ او به شکلی در هم تنیده گره خورده، طوریکه فهم این دو به شیوهای مجزا از یکدیگر امکانپذیر نیست. بنابر این آنها این ایده که جنسیت مهمترین یا تنها عامل تعیینکننده سرنوشت زنان است را به چالش کشیدند. اما اینترسکشنالیتی همزمان یک روش و گرایش و نوعی ابزاری ابتکاری و تحلیلی نیز هست که در صدد است نشان دهد که چطور اشکال ستم/سرکوب و دستهبندیهایی مانند جنیست، نژاد، طبقه، مهاجرت، گرایش جنسی و حتی معلولیت و سایر ابعاد هویتی به عنوان برساخته اجتماعی، به طور همزمان با یکدیگر روابط درونیِ چندجانبه دارند و در شکلگیری و بازتولید انواع تبعیضها و نابرابری سیستماتیک اجتماعی نقش ایفا میکنند.
🔸 بهرغم اینکه بیش از سه دهه از تولد این نظریه در حوزه علوم اجتماعی میگذرد و در ایران نیز متون مختلفی در شرح و بسط این نظریه منتشر شده، کارهای محدودی با نگاهی انتقادی به این تئوری و ظرفیتهای آن پرداختهاند. این یادداشت تلاشی مقدماتی برای پر کردن این خلاء در حوزه مطالعات جنسیت در ایران است بدون اینکه مدعی باشد که توانسته تمام موضوعات یا نقدهای طرحشده پیرامون این نظریه را پوشش دهد. در همین راستا، ابتدا به خاستگاههای تاریخی اینترسکشنالیتی خواهیم پرداخت، سپس نمایندگان اصلی این نظریه را معرفی خواهیم کرد. در مرحله بعدی مولفههای اصلی اینترسکشنالیتی و نقدهای واردشده به آن را مورد بحث قرار خواهیم داد. در پایان کار، نگاهی مختصر خواهیم داشت به ظرفیت و بالقوهگیهای این نظریه برای پژوهشگران حوزه جنسیت در ایران.
🔸 بهرغم سویههای الهامبخشی که این نظریه برای فمینیستها و پژوهشگران جنسیت در کشورهای مختلف جهان دارد، باید نسبت به خطرات بالقوه کاربست انتزاعی و غیرزمینهمند آن در کشورهای دیگر از جمله ایران هشیار بود چون بهراحتی میتواند به سادهسازیهای نظری و قیاسهای غلط تحلیلی منجر شود. به عبارت دیگر، سیاه پوستان یا طبقات فرودست و همچنین مناسبات نژادی-طبقاتی در امریکا شکل یا تاریخی دارد که نمیتوان آن را به راحتی به گروههای حاشیهای کشورهای دیگر از جمله زنان فرودست شهری در تهران یا زنان کورد و بلوچ و ترک و عرب در ایران تعمیم داد. همچنین نقدهایی از اینترسکشنالیتی را باید جدی گرفت و همزمان بحثهای متفکرینی را دنبال کرد که تلاش میکنند در دیالوگ بین سنتهایی چون اینترسکشنالیتی با سنت فکری فمینیسم(های) مارکسیستی، از ظرفیتهای هر دو، برای پیشبردن نظری و سیاسی این قبیل معرفتشناسیها در حوزه جنسیت خصوصا در کشورهای حاشیهای در جنوب جهانی بهره ببرند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2lB
👇🏽
🖋@naghd_com
@bidarzani
▫️ با نگاهی به ظرفیتهای این نظریه در ایران
نوشتهی: سمیه رستمپور
یکم ژوئیه ۲٠۲۱
🔸 نظریهی اینترسکشنالیتی که در زبان فارسی با عنوانهای مختلفی چون تقاطع، گرهگاه، تلاقی، میانبرشی، تقاطعیافتگی، بیناهویتی و همبُرشگاهی ترجمه شده، به ابزاری تحلیلی تبدیل شده که محققین فمینیست و مخالف نژادپرستی برای نظریهپردازی هویت و ستم و همچنین مرئیساختن تجربههای چندگانه فرودستی بهکار میگیرند. این نظریه همزمان ریشه در فمینیسم سیاه و نظریهی انتقادی نژادی دارد. لزلی مک کال، اینترسکشنالیتی را «مهمترین سهم نظری میداند که مطالعات زنان در رابطه با زمینههای مرتبط تاکنون انجام داده است». درواقع، بسیاری از فمینیستها از این مفهوم استفاده کرده و توسعه دادهاند، گرچه همه آنها در تحلیلهایشان بر آن تمرکز نکردهاند. اینترسکشنالیتی در رشتههای مرتبط با مطالعات جنسیت توسعه یافته اما در سطح آکادمیک در رشتههای دیگر و در حوزههایی چون مطالعات آموزشی، مردمنگاری، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی، مطالعات کشورهای غیرغربی، نژادپرستی و مطالعات بینالملل نیز هم در سطح روششناختی و هم در سطح نظری تاثیر داشته است.
🔸 در سطح نظریهی سیاسی، هدف اینترسکشنالیتی در قدم اول گسست از نوعی فمینیسم سفید غالب بود که نمایندگان آن عموما لیبرال و نخبه بودند. خاستگاه اصطلاح اینترسکشنالیتی به سنت انتقادیِ فمینیسم رادیکال خصوصا فمینیسم سیاه و همچنین جنبشهای فمینیستیِ چند نژادی در دهههای ۱۹۶۰-۱۹۷۰ میلادی برمیگردد که در آن فمینیستها سعی میکردند نشان دهند که چطور موقعیت فرودستی یک زن سیاهپوست با هویت زنبودن و سیاهبودنِ او به شکلی در هم تنیده گره خورده، طوریکه فهم این دو به شیوهای مجزا از یکدیگر امکانپذیر نیست. بنابر این آنها این ایده که جنسیت مهمترین یا تنها عامل تعیینکننده سرنوشت زنان است را به چالش کشیدند. اما اینترسکشنالیتی همزمان یک روش و گرایش و نوعی ابزاری ابتکاری و تحلیلی نیز هست که در صدد است نشان دهد که چطور اشکال ستم/سرکوب و دستهبندیهایی مانند جنیست، نژاد، طبقه، مهاجرت، گرایش جنسی و حتی معلولیت و سایر ابعاد هویتی به عنوان برساخته اجتماعی، به طور همزمان با یکدیگر روابط درونیِ چندجانبه دارند و در شکلگیری و بازتولید انواع تبعیضها و نابرابری سیستماتیک اجتماعی نقش ایفا میکنند.
🔸 بهرغم اینکه بیش از سه دهه از تولد این نظریه در حوزه علوم اجتماعی میگذرد و در ایران نیز متون مختلفی در شرح و بسط این نظریه منتشر شده، کارهای محدودی با نگاهی انتقادی به این تئوری و ظرفیتهای آن پرداختهاند. این یادداشت تلاشی مقدماتی برای پر کردن این خلاء در حوزه مطالعات جنسیت در ایران است بدون اینکه مدعی باشد که توانسته تمام موضوعات یا نقدهای طرحشده پیرامون این نظریه را پوشش دهد. در همین راستا، ابتدا به خاستگاههای تاریخی اینترسکشنالیتی خواهیم پرداخت، سپس نمایندگان اصلی این نظریه را معرفی خواهیم کرد. در مرحله بعدی مولفههای اصلی اینترسکشنالیتی و نقدهای واردشده به آن را مورد بحث قرار خواهیم داد. در پایان کار، نگاهی مختصر خواهیم داشت به ظرفیت و بالقوهگیهای این نظریه برای پژوهشگران حوزه جنسیت در ایران.
🔸 بهرغم سویههای الهامبخشی که این نظریه برای فمینیستها و پژوهشگران جنسیت در کشورهای مختلف جهان دارد، باید نسبت به خطرات بالقوه کاربست انتزاعی و غیرزمینهمند آن در کشورهای دیگر از جمله ایران هشیار بود چون بهراحتی میتواند به سادهسازیهای نظری و قیاسهای غلط تحلیلی منجر شود. به عبارت دیگر، سیاه پوستان یا طبقات فرودست و همچنین مناسبات نژادی-طبقاتی در امریکا شکل یا تاریخی دارد که نمیتوان آن را به راحتی به گروههای حاشیهای کشورهای دیگر از جمله زنان فرودست شهری در تهران یا زنان کورد و بلوچ و ترک و عرب در ایران تعمیم داد. همچنین نقدهایی از اینترسکشنالیتی را باید جدی گرفت و همزمان بحثهای متفکرینی را دنبال کرد که تلاش میکنند در دیالوگ بین سنتهایی چون اینترسکشنالیتی با سنت فکری فمینیسم(های) مارکسیستی، از ظرفیتهای هر دو، برای پیشبردن نظری و سیاسی این قبیل معرفتشناسیها در حوزه جنسیت خصوصا در کشورهای حاشیهای در جنوب جهانی بهره ببرند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2lB
👇🏽
🖋@naghd_com
@bidarzani
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
شرح و نقدهایی بر نظریهی اینترسکشنالیتی
با نگاهی به ظرفیتهای این نظریه در ایران نوشتهی: سمیه رستمپور نظریهی اینترسکشنالیتی که در زبان فارسی با عنوانهای مختلفی چون تقاطع، گرهگاه، تلاقی، میانبرشی، تقاطعیافتگی، بیناهویتی و همبُرش…
🟣 مرگ یک کودک ۱۳ ساله هنگام زایمان در سراوان
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، «حدیثه سپاهی» کودکی ساکن گلشن سراوان بود که در سن ۱۲ سالگی به ازدواج یک مرد درآمد و پس از سه ماه نیز باردار شد. این کودک، هنگام زایمان در بیمارستان رازی سراوان، جان خود را از دست داده است.
⚫️ ازدواج کودکان به آسیبهای جسمی و روانی متعدد از جمله تجاوز جنسی، بارداریهای زودرس، افسردگی و اقدام بهخودکشی میانجامد و فرصت تحصیل و استقلال فکری و مالی را از دختران میگیرد. از این منظر، مقابله با ازدواج کودکان تنها رویهای «فرهنگی» و منوط به «آموزش خانوادهها» نیست. تعاریف حقوقی از جنسیت زنان و زایل شدن حق کودکی دختران با وجود قانونی شماردن سن ۱۳ سالگی برای ازدواج، خود بهعنوان رانهی اصلی افزایش تبعیض، خشونت و سلب حق زندگی کودکان دختر عمل میکند.
▪️از پوسترهای منع ازدواج کودکان، ۲۰۲۰
#حق_کودکی
#به_ازدواج_کودکان_پایان_دهید
@bidarzani
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، «حدیثه سپاهی» کودکی ساکن گلشن سراوان بود که در سن ۱۲ سالگی به ازدواج یک مرد درآمد و پس از سه ماه نیز باردار شد. این کودک، هنگام زایمان در بیمارستان رازی سراوان، جان خود را از دست داده است.
⚫️ ازدواج کودکان به آسیبهای جسمی و روانی متعدد از جمله تجاوز جنسی، بارداریهای زودرس، افسردگی و اقدام بهخودکشی میانجامد و فرصت تحصیل و استقلال فکری و مالی را از دختران میگیرد. از این منظر، مقابله با ازدواج کودکان تنها رویهای «فرهنگی» و منوط به «آموزش خانوادهها» نیست. تعاریف حقوقی از جنسیت زنان و زایل شدن حق کودکی دختران با وجود قانونی شماردن سن ۱۳ سالگی برای ازدواج، خود بهعنوان رانهی اصلی افزایش تبعیض، خشونت و سلب حق زندگی کودکان دختر عمل میکند.
▪️از پوسترهای منع ازدواج کودکان، ۲۰۲۰
#حق_کودکی
#به_ازدواج_کودکان_پایان_دهید
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 حقوق متهم به زبان ساده
✍🏽 نوشته «عبدالفتاح سلطانی» و «ژینوس سبحانی»
کانون زنان ایرانی
حقوق، دانستنش واجب و ضروری است و فهم و درکش مشکل. چطور میتوان آن را تدوین کرد تا همه فهم شود؟ این پرسشی بود که مدتی ذهن عبدالفتاح سلطانی و ژینوس سبحانی را به خود مشغول داشت:
«از دیرباز در این اندیشه بودهایم که چگونه میشود امور پیچیده تخصصی، مانند مسائل حقوقی را به زبان ساده برای مردم کوچه و بازار و اشخاص غیر متخصص در امور حقوقی، بیان نمود. به گونهای که قابل فهم و کاربردی باشد و از این رهگذر، شهروندان، با حقوق قانونی خود آشنایی نسبی پیدا کنند و مجریان قانون نتوانند از عدم آگاهی آنان سوء استفاده نمایند و موجبات تضییع حقوق مردم، خواسته یا ناخواسته، فراهم نگردد.»
نویسندگان کتاب «حقوق متهم به زبان ساده» بر این باورند که تجربه کشورهای توسعه یافته، این ادعا را به اثبات رسانده که هرچه مردم یک سرزمین با حقوق خود بیشتر آشنا باشند، کمتر میشود آنان را مورد ستم قرار داد و حتی در روابط مردم با یکدیگر، رعایت حقوق دیگران بیشتر تضمین میشود. از طرفی یکی از اصول اساسی دستیابی به آزادی، در مفهوم صحیح خود، شناخت قواعد حقوقی و قانون اساسی مدون در هر جامعهای می باشد. بنابراین آشنایی شهروندان با قواعد بین المللی در دستیابی آنان به حقوق خود، نقش بسزایی دارد. از سوی دیگر نحوه بیان مباحث و مسائل حقوقی، مانند سایر علوم، زبان تخصصی خود را دارد که شاید به سادگی برای همگان قابل درک نباشد. از این رو در هر جامعهای یکی از مسئولیتهای اشخاصی که از دانش حقوقی بهرهمند هستند، آشنا ساختن مردم و کلیه اقشار مختلف اجتماع با این اصول و قواعد حقوقی به زبانی ساده است که برای همگان قابل فهم باشد. به گونهای که هر شهروندی با هر میزان از دانش و سواد بتواند نسبت به حقوق حقه خود آگاه گردد و در مواقع لزوم و در شرایط مختلف کاربرد آنها را بیاموزد.
به همین دلیل بود تصمیم گرفتند «حقوق متهم» را به زبان ساده تدوین کنند. نخستین شماره از مجموعه حقوق به زبان ساده، چند روز گذشته روانه بازار شد.
▪️عبدالفتاح سلطانی و ژینوس سبحانی نویسندگان این اثر دلایل نوشتن کتاب را در مقدمه اینطور توضیح میدهند:« این مجموعه در راسـتای پاسـخ به سـوالات افرادی که نیاز به آگاهی بیشـتر نسبت به حقوق مندرج در اسناد، کنوانسیونها و میثاقهای بین المللی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و دیگر قوانین و مقررات داخلی و با در نظر گرفتن آخرین مصوبات قانونی، تهیه شده است. تلاش نگارندگان بر این بوده است که مفاهیم و موضوعات در حد امکان به زبانی ساده بیان گردند و در صورت نیاز به قوانین و مقررات مورد استناد، در انتهای مجموعه این دسترسی برای خوانندگان محترم فراهم شده است.»
▪️عبدالفتاح سلطانی از حدود دو دهه پیش «حقوق متهم به زبان ساده» از سری نوشتههای “حقوق به زبان ساده” را به صورت جزوه، کتابچه و در ادامه در فضای مجازی به دفعات در اختیار مردم قرار داد. پیش از این “حقوق کار به زبان ساده” و “حقوق زن به زبان ساده” بصورت جزوه یا سلسله مقالات از همین نویسنده و حقوقدان در نشریات منتشر شد و مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت.
کتاب «حقوق متهم به زبان ساده» را به تازگی نشر روزنه در ۱۵۹ صفحه منتشر کرده و به قیمت ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان در اختیار علاقه مندان قرار داده است.
منبع: کانون زنان ایرانی
@bidarzani
✍🏽 نوشته «عبدالفتاح سلطانی» و «ژینوس سبحانی»
کانون زنان ایرانی
حقوق، دانستنش واجب و ضروری است و فهم و درکش مشکل. چطور میتوان آن را تدوین کرد تا همه فهم شود؟ این پرسشی بود که مدتی ذهن عبدالفتاح سلطانی و ژینوس سبحانی را به خود مشغول داشت:
«از دیرباز در این اندیشه بودهایم که چگونه میشود امور پیچیده تخصصی، مانند مسائل حقوقی را به زبان ساده برای مردم کوچه و بازار و اشخاص غیر متخصص در امور حقوقی، بیان نمود. به گونهای که قابل فهم و کاربردی باشد و از این رهگذر، شهروندان، با حقوق قانونی خود آشنایی نسبی پیدا کنند و مجریان قانون نتوانند از عدم آگاهی آنان سوء استفاده نمایند و موجبات تضییع حقوق مردم، خواسته یا ناخواسته، فراهم نگردد.»
نویسندگان کتاب «حقوق متهم به زبان ساده» بر این باورند که تجربه کشورهای توسعه یافته، این ادعا را به اثبات رسانده که هرچه مردم یک سرزمین با حقوق خود بیشتر آشنا باشند، کمتر میشود آنان را مورد ستم قرار داد و حتی در روابط مردم با یکدیگر، رعایت حقوق دیگران بیشتر تضمین میشود. از طرفی یکی از اصول اساسی دستیابی به آزادی، در مفهوم صحیح خود، شناخت قواعد حقوقی و قانون اساسی مدون در هر جامعهای می باشد. بنابراین آشنایی شهروندان با قواعد بین المللی در دستیابی آنان به حقوق خود، نقش بسزایی دارد. از سوی دیگر نحوه بیان مباحث و مسائل حقوقی، مانند سایر علوم، زبان تخصصی خود را دارد که شاید به سادگی برای همگان قابل درک نباشد. از این رو در هر جامعهای یکی از مسئولیتهای اشخاصی که از دانش حقوقی بهرهمند هستند، آشنا ساختن مردم و کلیه اقشار مختلف اجتماع با این اصول و قواعد حقوقی به زبانی ساده است که برای همگان قابل فهم باشد. به گونهای که هر شهروندی با هر میزان از دانش و سواد بتواند نسبت به حقوق حقه خود آگاه گردد و در مواقع لزوم و در شرایط مختلف کاربرد آنها را بیاموزد.
به همین دلیل بود تصمیم گرفتند «حقوق متهم» را به زبان ساده تدوین کنند. نخستین شماره از مجموعه حقوق به زبان ساده، چند روز گذشته روانه بازار شد.
▪️عبدالفتاح سلطانی و ژینوس سبحانی نویسندگان این اثر دلایل نوشتن کتاب را در مقدمه اینطور توضیح میدهند:« این مجموعه در راسـتای پاسـخ به سـوالات افرادی که نیاز به آگاهی بیشـتر نسبت به حقوق مندرج در اسناد، کنوانسیونها و میثاقهای بین المللی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و دیگر قوانین و مقررات داخلی و با در نظر گرفتن آخرین مصوبات قانونی، تهیه شده است. تلاش نگارندگان بر این بوده است که مفاهیم و موضوعات در حد امکان به زبانی ساده بیان گردند و در صورت نیاز به قوانین و مقررات مورد استناد، در انتهای مجموعه این دسترسی برای خوانندگان محترم فراهم شده است.»
▪️عبدالفتاح سلطانی از حدود دو دهه پیش «حقوق متهم به زبان ساده» از سری نوشتههای “حقوق به زبان ساده” را به صورت جزوه، کتابچه و در ادامه در فضای مجازی به دفعات در اختیار مردم قرار داد. پیش از این “حقوق کار به زبان ساده” و “حقوق زن به زبان ساده” بصورت جزوه یا سلسله مقالات از همین نویسنده و حقوقدان در نشریات منتشر شد و مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت.
کتاب «حقوق متهم به زبان ساده» را به تازگی نشر روزنه در ۱۵۹ صفحه منتشر کرده و به قیمت ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان در اختیار علاقه مندان قرار داده است.
منبع: کانون زنان ایرانی
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 استانبول؛ تظاهرات علیه خروج دولت ترکیه از "کنوانسیون منع خشونت علیه زنان"
با خروج دولت اردوغان از این کنوانسیون، جانان گولو، رئیس فدراسیون انجمنهای زنان ترکیه اعلام کرده بود: «ما به مبارزه خود ادامه خواهیم داد. ترکیه با این تصمیم در حال شلیک به پای خودش است.»
#خشونت_علیه_زنان
#زن_کشی
@Blackfishvoice
@bidarzani
با خروج دولت اردوغان از این کنوانسیون، جانان گولو، رئیس فدراسیون انجمنهای زنان ترکیه اعلام کرده بود: «ما به مبارزه خود ادامه خواهیم داد. ترکیه با این تصمیم در حال شلیک به پای خودش است.»
#خشونت_علیه_زنان
#زن_کشی
@Blackfishvoice
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 سونامی مرگ در سیستان و بلوچستان
روز یکشنبه ۶ تیرماه، فداحسین مالکی، نماینده زاهدان در مجلس، «مقصر» اصلی افزایش مرگومیر ناشی از کرونا در سیستانوبلوچستان را وزیر بهداشت معرفی کرده و خواستار ورود قوه قضائیه به پرونده بررسی عملکرد وزیر بهداشت شده بود. او اعلام کرد: «روزانه بیش از ۱۲۰۰ نفر از مردم سیستان و بلوچستان به کرونا مبتلا میشوند، اما وزیر بهداشت حتی جواب تلفن استاندار را نمیدهد و مدیریتی بر ستاد کرونای استان ندارد».
روز پنجشنبه نیز سید محمدهاشمی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در مصاحبه با ایمنا اعلام کرد: «تعداد موارد فوت ناشی از کرونا در استان سیستان و بلوچستان به ۱ هزار و ۶۰۹ نفر رسیده است».
▪️سیستان و بلوچستان، جغرافیایی محروم است که به گفته استاندار آن، دستکم در ۱۰ شهرستان، هیچ بیمارستانی وجود ندارد و بعضا نیاز است فرد برای درمان و رسیدن به بیمارستان بیش از ۱۰۰ کیلومتر را طی کند که همین امر موجب شده بیماران به علت مسافت طولانی در شرایط بدحال به بیمارستان مراجعه کنند. وضعیتی از نابرابری، تثبیت فقر، محرومسازی و ناشهروند انگاری جمعیت بسیاری که از ابتداییترین حقوق خود نظیر صدور اوراق هویتی، حق آب شرب سالم، شغل و حق سرپناه، محرومند. از این منظر، پاسکاریهای سیاسی و سلب مسئولیت ساختاری نمایندگان و مسئولان ذیربط، به رویهی تکراری نوع برخورد حاکمیت با بحرانهای ریشهای و متعدد سیستان و بلوچستان پیوند میخورد.
@bidarzani
روز یکشنبه ۶ تیرماه، فداحسین مالکی، نماینده زاهدان در مجلس، «مقصر» اصلی افزایش مرگومیر ناشی از کرونا در سیستانوبلوچستان را وزیر بهداشت معرفی کرده و خواستار ورود قوه قضائیه به پرونده بررسی عملکرد وزیر بهداشت شده بود. او اعلام کرد: «روزانه بیش از ۱۲۰۰ نفر از مردم سیستان و بلوچستان به کرونا مبتلا میشوند، اما وزیر بهداشت حتی جواب تلفن استاندار را نمیدهد و مدیریتی بر ستاد کرونای استان ندارد».
روز پنجشنبه نیز سید محمدهاشمی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در مصاحبه با ایمنا اعلام کرد: «تعداد موارد فوت ناشی از کرونا در استان سیستان و بلوچستان به ۱ هزار و ۶۰۹ نفر رسیده است».
▪️سیستان و بلوچستان، جغرافیایی محروم است که به گفته استاندار آن، دستکم در ۱۰ شهرستان، هیچ بیمارستانی وجود ندارد و بعضا نیاز است فرد برای درمان و رسیدن به بیمارستان بیش از ۱۰۰ کیلومتر را طی کند که همین امر موجب شده بیماران به علت مسافت طولانی در شرایط بدحال به بیمارستان مراجعه کنند. وضعیتی از نابرابری، تثبیت فقر، محرومسازی و ناشهروند انگاری جمعیت بسیاری که از ابتداییترین حقوق خود نظیر صدور اوراق هویتی، حق آب شرب سالم، شغل و حق سرپناه، محرومند. از این منظر، پاسکاریهای سیاسی و سلب مسئولیت ساختاری نمایندگان و مسئولان ذیربط، به رویهی تکراری نوع برخورد حاکمیت با بحرانهای ریشهای و متعدد سیستان و بلوچستان پیوند میخورد.
@bidarzani
🟣 برگزاری اولین جلسه رسیدگی به اتهامات «علی یونسی» و «امیرحسین مرادی» دو دانشجوی بازداشتی دانشگاه صنعتی شریف
#توییت_خوان
#دانشجویان_زندانی
@bidarzani
#توییت_خوان
#دانشجویان_زندانی
@bidarzani
🟣 بهیاد صبریه کفاشیان (مادر عبداللهی)
یادداشتی از «منصوره بهکیش»
از متن: «در این نوشته روایتی از مهرداد عبداللهی متولد ۱۳۴۷، پسر کوچک این خانواده آمده است:
«پدرم اوایل پاییز ۱۳۵۸ هنگام بازگشت از محل کارش در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست داد. ما هنوز از غم از دست دادن پدرمان فارغ نشده بودیم که واقعه ای برای برادرم بهروز که ۱۲ سالش بود اتفاق افتاد، که در نهایت او را به کشتن داد. روزی در سال ۱۳۵۸ بهروز در حال پخش نشریه کار از طرف سه مامور که پخش کردن نشریه کار را می دیدند، دستگیر شده و بعد از نابود کردن نشریه ها بهروز را درون رودخانه انداختند. رودخانه عمق زیادی ندارد ولی آب آن خیلی سرد است. شب که بهروز به خانه برگشت، لباسهایش هنوز خیس بود. بهروز همان شب تب کرد و فردای همان روز که او را نزد دکتر بردیم، گفت که او به بیماری زردی یا یرقان مبتلا شده است. واقعه مرگ او به سرعتی باور نکردنی و بعد از گذشتِ چهل روز از مرگ پدرم اتفاق افتاد. به طوریکه مراسم عزاداری اولین روزِ مرگ اش، با چهلمین روز درگذشت پدرم یکی شد.»…. «یوسف برادر دیگرم در مرداد ماه ۱۳۶۷ برای اینکه جان خود را نجات دهد در شهر کرند با سازمان مجاهدین به عراق رفت و در سال ۱۳۷۰ جسدش را در کوههای مرزی پیدا کردند و تا کنون دلایل مرگ او برایمان مبهم است.».
مهرداد عبداللهی گوشههایی از سرکوب ها، محرومیتها و اذیت و آزارهایی که حکومت بر سر مادر و خواهر و برادران و خودش آوردهاند را گفته است. بازداشت، تهدید، اخراج از کار، ممنوعیت تدریس و در به دری از این زندان به آن زندان و به دنبال عزیزان خود گشتن و غیره. در سال ۶۴ به خانواده خبر میدهند که بهزاد عبداللهی مفقودالاثر شده و ۱۸ ماه بعد خبر میرسد که او در زندان اوین بازداشت است. مادر و خانواده به هر دری میزنند تا بتوانند بهزاد را از دست این جنایت کاران نجات دهند، ولی به نتیجه نمیرسند و در تابستان ۱۳۶۷ ملاقات ها قطع میشود و در ۵ آذر ۱۳۶۷ خبر میدهند که ساک او را از کمیته خیابان آذربایجان تهران تحویل بگیرند و تهدید میکنند که حق اطلاع رسانی و برگزاری مراسم ندارند، ولی خانواده مراسمی با شکوه برای گرامی داشت او در کرند غرب برگزار می کنند.
در یادداشت دیگری درباره دستگیری بهزاد عبداللهی نوشته اند:«بهزاد نهم شهریور سال ۶۵ در ماموریتی خارج از کارخانه، در بلوار کشاورز تهران بازداشت شد».
▪️ادامهی متن در وبسایت اخبار روز در دسترس است:
https://bit.ly/36azlsR
@bidarzani
یادداشتی از «منصوره بهکیش»
از متن: «در این نوشته روایتی از مهرداد عبداللهی متولد ۱۳۴۷، پسر کوچک این خانواده آمده است:
«پدرم اوایل پاییز ۱۳۵۸ هنگام بازگشت از محل کارش در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست داد. ما هنوز از غم از دست دادن پدرمان فارغ نشده بودیم که واقعه ای برای برادرم بهروز که ۱۲ سالش بود اتفاق افتاد، که در نهایت او را به کشتن داد. روزی در سال ۱۳۵۸ بهروز در حال پخش نشریه کار از طرف سه مامور که پخش کردن نشریه کار را می دیدند، دستگیر شده و بعد از نابود کردن نشریه ها بهروز را درون رودخانه انداختند. رودخانه عمق زیادی ندارد ولی آب آن خیلی سرد است. شب که بهروز به خانه برگشت، لباسهایش هنوز خیس بود. بهروز همان شب تب کرد و فردای همان روز که او را نزد دکتر بردیم، گفت که او به بیماری زردی یا یرقان مبتلا شده است. واقعه مرگ او به سرعتی باور نکردنی و بعد از گذشتِ چهل روز از مرگ پدرم اتفاق افتاد. به طوریکه مراسم عزاداری اولین روزِ مرگ اش، با چهلمین روز درگذشت پدرم یکی شد.»…. «یوسف برادر دیگرم در مرداد ماه ۱۳۶۷ برای اینکه جان خود را نجات دهد در شهر کرند با سازمان مجاهدین به عراق رفت و در سال ۱۳۷۰ جسدش را در کوههای مرزی پیدا کردند و تا کنون دلایل مرگ او برایمان مبهم است.».
مهرداد عبداللهی گوشههایی از سرکوب ها، محرومیتها و اذیت و آزارهایی که حکومت بر سر مادر و خواهر و برادران و خودش آوردهاند را گفته است. بازداشت، تهدید، اخراج از کار، ممنوعیت تدریس و در به دری از این زندان به آن زندان و به دنبال عزیزان خود گشتن و غیره. در سال ۶۴ به خانواده خبر میدهند که بهزاد عبداللهی مفقودالاثر شده و ۱۸ ماه بعد خبر میرسد که او در زندان اوین بازداشت است. مادر و خانواده به هر دری میزنند تا بتوانند بهزاد را از دست این جنایت کاران نجات دهند، ولی به نتیجه نمیرسند و در تابستان ۱۳۶۷ ملاقات ها قطع میشود و در ۵ آذر ۱۳۶۷ خبر میدهند که ساک او را از کمیته خیابان آذربایجان تهران تحویل بگیرند و تهدید میکنند که حق اطلاع رسانی و برگزاری مراسم ندارند، ولی خانواده مراسمی با شکوه برای گرامی داشت او در کرند غرب برگزار می کنند.
در یادداشت دیگری درباره دستگیری بهزاد عبداللهی نوشته اند:«بهزاد نهم شهریور سال ۶۵ در ماموریتی خارج از کارخانه، در بلوار کشاورز تهران بازداشت شد».
▪️ادامهی متن در وبسایت اخبار روز در دسترس است:
https://bit.ly/36azlsR
@bidarzani
اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ
مادر عبداللهی، مادری دیگر از مادران دادخواه خاوران از میان ما رفت! - اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ
اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ مادر عبداللهی، مادری دیگر از مادران دادخواه خاوران از میان ما رفت! تاريخ - يادبود -