بيدارزنى
4.36K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
🟣‌‌ وخامت سلامت وریشه مرادی در پانزدهمین روز اعتصاب غذا


به‌ گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «وضعیت سلامتی وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در پانزدهمین روز اعتصاب غذای نامحدود خود در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام در ایران به سر می‌برد، وخیم گزارش شده است.

این زندانی سیاسی در این مدت ۷ کیلو کاهش وزن داشته و به دلیل افت فشار، میگرن، درد مفاصل و کمر وضعیت سلامتی او در شرایط وخیمی قرار گرفته است.

گفته می‌شود پرسنل بهداری زندان اوین که روزانه فشار این زندانی سیاسی را کنترل می‌کنند، ادامه اعتصاب غذای وی را خطرناک توصیف کرده و از او خواسته‌اند به اعتصاب غذای خود پایان دهد، اما وی تا کنون از دریافت سرم خودداری کرده است».

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ درخواست پایان اعتصاب غذای جامعە زنان آزاد شرق کوردستان (کژار) از وریشه مرادی

⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی


متن: «بە افکار عمومی و زنان مبارز

طبق خبرهای رسیدە از زندان اوین رفیق‌مان وریشە مرادی (جوانا سنە) بە علت افت شدید فشار وضعیت وخیمی داشتە و احتمال دچار شدنش به کما بسیار بالا است.

رفیق‌مان وریشە مرادی از اعضای جامعە زنان آزاد شرق کوردستان (کژار) در ماه آگوست ٢٠٢٣ در کوردستان توسط نیروهای رژیم ایران دستگیر و ماهها تحت انواع شکنجەهای فیزیکی و روانی قرار گرفت. وی در دادگاه توسط قاضی صلواتی بە "بغی" متهم و تا کنون در وضعیت بلاتکلیف نگهداری می شود. وریشە همچنین در دومین جلسە دادگاهش در اعتراض بە صدور حکم اعدام برای شریفە محمدی و پخشان عزیزی از حضور در دادگاه امتناع کردە بود. ایشان از روز دهم اکتبر ٢٠٢٤ و همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام علیه صدور و اجرای احکام اعدام در ایران دست به اعتصاب زدە است. این اعتصاب جسورانه‌ی ایشان به مرحله‌ای از مبارزات زنان مبارز در زندان‌ها بدل شده و صدای مقاومت و آزادی‌خواهی‌اش به گوش آزادی‌خواهان رسیده و ندای مقاومت زندانیان زن را به چهار گوشه‌ی جهان رسانده است.

⚪️ ما، جامعە زنان آزاد شرق کوردستان (کژار) ضمن درود فرستادن بە رفیق مقاوم و پیشاهنگمان، با توجه به احساس وظیفه‌مان در مقابل این وضعیت و در راستای روحیه‌ی مبارزاتی‌مان از ایشان درخواست می کنیم کە بە اعتصاب خویش پایان دهد تا کمیتەهای ما در تداوم اعتصاب غذای ایشان این اعتصاب را ادامه دهد. در این راستا اعلام می‌داریم که از فردا بە صورت دورەای در کشورهای مختلف اروپایی اعتصاب غذای سە روزە را در حمایت از وریشە و تمامی زندانیان سیاسی و تمامی انسانهایی کە در معرض خطر اجرا و روبرو شدن با  این قتل عمد دولتی «اعدام» هستند آغاز خواهیم کرد. از تمامی آزادی‌خواهان هم دعوت می‌نماییم کە بە این همبستگی و پشتیبانی پیوسته و از وریشە و دیگر پیشاهنگان جامعە در زندانهای جمهوری اسلامی صیانت بە عمل آورند.

انسانیت و آزادی‌خواهی پیروز واقعی میدان مبارزه خواهند بود!
زن، زندگی، آزادی!
جامعە زنان آزاد شرق کوردستان (کژار)
جمعه 4 آبان 1403»


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣‌‌ بیانیه بیش از صد نفر از فعالان مدنی در حمایت از وریشه مرادی و درخواست پایان اعتصاب غذای او در راستای ادامه مبارزات مدنی و حق‌طلبانه


از متن: «دو هفته از اعتصاب غذای وریشه مرادی می‌گذرد. دو هفته که او با جسارت و شهامت، در اعتراض به احکام ظالمانه اعدام که بر بسیاری از شهروندان تحمیل شده، با اعتصاب خود فریادی رسا سر می‌دهد.

در این لحظات حساس و پراهمیت، ما به عنوان بخشی از جامعه‌ای که به عدالت، آزادی و حقوق بشر باور دارد، همدلانه در کنار وریشه مرادی ایستاده‌ایم. وریشه، نمادی از ایستادگی و مقاومت مدنی است که در طول دو هفته اخیر با تصمیم و اقدام به اعتصاب غذا، اعتراض خود را علیه ظلم، نابرابری و احکام غیرعادلانه و روزافزون اعدام نشان داده است.

اعتصاب غذای او نه تنها نمادی از اراده‌ای پولادین در برابر ستم، بلکه صدایی است که فریاد حقانیت و مقاومت را به گوش جهانیان می‌رساند. ما با تمامی وجود درک می‌کنیم که او از چه شرایط سخت و دشواری عبور کرده و چه تصمیم پرخطر و پرهزینه‌ای را برای اعتراض به این بی‌عدالتی‌ها انتخاب کرده است…»

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://n9.cl/47xwpk


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣‌‌ یک) درب‌های بسته‌ی خاوران بر روی دادخواهان
دو) سالمرگ علی‌اشرف درویشیان


۴ آبان‌ماه، سالروز درگذشت علی اشرف درویشیان، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران است. کانون درباره‌ی این نویسنده و آموزگار مناطق محروم در روستاهای کرمانشاه و گیلان‌غرب نوشته است: «درویشیان از امضاکنندگان متن «ما نویسنده‌ایم» مشهور به بیانیه‌ی «۱۳۴ نویسنده» در سال ۱۳۷۳ بود و در سال ۱۳۷۷ نیز از هیچ کوششی برای راه‌اندازی دوره‌ی سوم فعالیت کانون نویسندگان ایران فروگذار نکرد. بارها تا سال ۱۳۹۳ به عضویت هیئت دبیران کانون انتخاب شد. همواره مدافع استوار و خستگی‌ناپذیر آزادیِ بیان برای همگان بود. در هیچ دوره‌ای سر سازش با قدرت نداشت و هرگز حاضر به مماشات و مدارا با سانسورچیان نشد؛ جمله‌ی فراموش‌ناشدنیِ «من بر سر سفره‌ی خون نمی‌نشینم» یادآور درست‌کرداریِ خلل‌ناپذیر او در ستیز با سانسور است».

⚪️ امروز چهارم آبان‌ماه ۱۴۰۳، حاکمیت باز هم درب‌های خاوران را به‌روی خانواده‌ها و دادخواهان این دهه‌ی خونین و مرگ‌بار بست. این خانواده‌ها گل‌های در دستشان را در فضای همیشه امنیتی خاوران و پشت درب‌های بسته‌ی این گورستان پر پر کردند. خانواده‌های دادخواه خاوران از تیر ماه ۱۳۶۰ تا کنون بارها با اقسام خشونت و سرکوب و البته مقاومت، آشنایند.

این تاریخِ مملو از مقاومت، استمرار دادخواهی و تصاویرِ صورت‌های تا ابدْ جوانِ مدفون شده در خاوران، یاد و صدای «علی اشرف درویشیان» را در ذهن، زنده می‌کند. او که در داستان «آنها هنوز جوانند» نوشت:

⚪️ «آن‌ها را از کیف‌ات بیرون می‌آوری. بابا را، آبجی و داداش را... می‌گذاریشان کنار میخک‌های سرخ و سفید. کنار لاله‌ها و شمع‌ها.
گوشه‌ی عکس بابا شکسته، اما زیر گلایولی پنهانش می‌کنی...موهایت سفید شده است. مادرها، همه موهاشان سفید شده است.

بچه‌هاشان را از کیف‌هاشان و از توی پاکت‌هایی که در دستمال یا پارچه‌ای پیچیده‌اند، درمی‌آورند و می‌گذارند کنار گل‌ها و شمع‌ها. بابا که به گلایولی تکیه داده، موهایش سیاه است. سبیلش سیاه و پرپشت است...چشمانش می‌درخشد. لب‌هایش تکان می‌خورد: «از آخرین دیدارمان تاکنون، همیشه به یاد شما هستم. به یاد آن بغض ترکیده و اشک حلقه بسته در چشمانت. دوری‌مان رنج‌آور است، اما نباید باعث بی‌توجهی به زندگی بشود. ما هرگز حق نداریم که خود را از خوبی‌های زندگی محروم کنیم. روحیه بچه‌ها را نباید خراب کنیم... بچه‌هایم را به تو می‌سپارم و می‌دانم که در پرتو خوبی‌های تو، انسان‌های شریف و دوستدار زندگی خواهند شد.»

▪️فایل صوتی «آن‌ها هنوز جوانند» در دسترس است:

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهان_خاوران

@bidarzani
🟣‌‌ یک ماه بازداشت کوثر دهبان‌زاده در بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ شیراز

کوثر دهبان زاده، خواهر میثم دهبان زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، یک ماه است که در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ در بلاتکلیفی بسر می‌برد.
هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر به نقل از یک منبع آگاه در خصوص آخرین وضعیت کوثر دهبان‌زاده نوشت: «از زمان دستگیری کوثر که تاکنون ۳۰ روز گذشته، جلسات بازجویی از او ادامه دارد و او همچنان در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ نگهداری می‌شود و کماکان از اتهامات مطروحه علیه او نیز اطلاعی در دست نیست.»
کوثر دهبان‌زاده ششم مهرماه سال جاری در شیراز بازداشت شد.
کوثر دهبان‌زاده پیش‌تر نیز به دلیل پیگیری پرونده قضایی برادرش به اداره اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود.
کوثر دهبان زاده، خواهر میثم دهبان زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج است.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ انتقال نیره بهنود به بند زنان اوین


به‌گزارش کانون حقوق بشر ایران: «نیره بهنود، زندانی سیاسی پس از اتمام مراحل بازجویی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، به بند زنان این زندان منتقل شد. وی بیش از یک ماه است که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

او پیشتر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی نهایتا پس از حدود یک ماه بازجویی در بند ۲۰۹ در تاریخ ۳۰ مهرماه، به بند زنان این زندان منتقل شده است».

⚪️ تاکنون تصویری از این زندانی سیاسی منتشر نشده است.


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ دیدار جمعی از فعالین با خانواده‌ی آنیشا اسداللهی در سالروز تولد او


«روز یکشنبه ۶ آبان‌ماه، جمعی از نویسندگان و اعضای کانون نویسندگان، فعالان صنفی و اعضای کانون‌های صنفی معلمان، بازنشستگان، وکلا، فعالان دانشجویی، فعالان زنان، دیگر فعالان اجتماعی و سیاسی و زندانیان سابق بند زنان اوین با حضور در کنار خانواده آنیشا اسداللهی تولد او را به صورت غیابی شادباش گفتند و خواستار آزادی فوری آنیشا اسداللهی و تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی شدند.

آنیشا اسداللهی معلم، مترجم و فعال چپ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در منزل خود همراه با همسرش کیوان مهتدی بازداشت و شهریور همان سال با قید وثیقه موقتا آزاد شد. اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ آنیشا اسداللهی مجددا بازداشت و در نهایت به پنج سال زندان قابل اجرا محکوم شد که از مرداد ۱۴۰۲ در حال گذراندن این حکم است. در بهار ۱۴۰۳ این حکم در دیوان عالی کشور به سه سال و هفت ماه کاهش یافت. 

⚪️ آنیشا اسداللهی بارها با اقدامات تنبیهی مسئولان زندان و وزارت اطلاعات از جمله ممنوعیت تلفن و ملاقات مواجه بوده است. در مورد آخر، در اعتراض به اعدام‌های رو به افزایش، آنیشا اسداللهی به همراه تعدادی دیگر از زندانیان بند زنان از تیر ماه ۱۴۰۳ ممنوع الملاقات بوده و از آن زمان تا کنون فقط یک نوبت در روز آزادی همسرش (چون در آن زمان هم ملاقات و هم تماس او قطع بود) امکان ملاقات اعضای خانواده خود را داشته است.  

آنیشا اسداللهی پیش‌تر نیز در تجمع روز جهانی زن در سال ۱۳۹۶ و در تجمع روز جهانی کارگر در سال ۱۳۹۸ دستگیر و محکوم شده بود».

⚪️ گزارش ارسالی به بیدارزنی

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ پیوستن زندان کهنوج به کارزار"سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام" در چهلمین هفته این کارزار

《تایید حکم اعدام چهار تن از اعضای کارزار》

این روزها ماشین اعدام در حکومت مستبدِ ولایت فقیه، بی‌دنده و ترمز سرعت گرفته و سر باز ایستادن ندارد. در حکومت قرون وسطایی حاکم بر ایران روزانه شاهد گسترش فزاینده اعدام‌ها هستیم. از ابتدای سال جاری تاکنون قریب به ۵۶۷ اعدام صورت گرفته که ۱۵۰ تن از محکومان تنها در مهرماه اعدام شده‌اند. به طوری که در هفته اول آبان ماه، ۲۷ تن به دار آویخته شدند و ۲۱ اعدام در ۳ روز اجرا شد. یعنی هر روز هفت اعدام.

متاسفانه روز گذشته، جمشید شارمهد پس از ۴ سال حبس ظالمانه اعدام شد. #جمشید_شارمهد تمام این مدت در بازداشگاه امنیتی محبوس بود و نهادهای امنیتی در چهار سال گذشته با هدف پنهان نگه داشتن شکنجه‌ها و نقض حقوق انسانی وی، اجازه انتقال جمشید شارمهد به بند عمومی را نداده بودند.

در اقدام سرکوبگرانه دیگر، روز ۴ آبان حکم چهار زندانی سیاسی _عقیدتی بلوچ توسط دیوان تایید و به اجرای احکام دادسرای امنیت تهران ارجاع داده شد؛ این چهار زندانی به نام‌های #عیدو_شه‌بخش ، #عبدالغنی_شه‌بخش ، #عبدالرحیم_قنبرزهی و #سلیمان_شه‌بخش از اعضای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"  هستند و در شرایط بسیار اسفبار نزدیک از ۱۶ ماه پیش در "بند امن" واحد سه زندان قزلحصار محبوس بوده و جانشان در خطر جدی است و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنان وجود دارد.
در ادامه این سرکوب‌ها در چند روز گذشته بی‌دادگاه کیفری دو تهران، ۵ زندانی سیاسی زنِ محبوس در اوین را که به اعدام‌ها‌ی گسترده، اعتراض کرده بودند مجموعاً به ۲۷ ماه حبس اضافی محکوم نمود. که یکی از آنها زندانی سیاسی #وریشه_مرادی است که با اتهام واهی بغی روبرو بوده و خود در معرض حکم اعدام است. وی ۱۹ روز  است در اعتراض به صدور احکام عدام و گسترش آنها اعتصاب غذا کرده‌است.

با تمام این سرکوب‌ها و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، اما مقاومت و ایستادگی همچنان ادامه‌ دارد. چنان‌که هفته گذشته همزمان با کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام مقابل مجلس تجمع اعتراضی علیه اعدام برگزار نمودند. شعار #نه_به_اعدام سر دادند و از نیروهای سرکوبگر نترسیدند. ما این شجاعت را ستایش می‌کنیم و به این خانواده‌های مقاوم درود می‌فرستیم.

در خبری دیگر، روز گذشته جمعی از زندانیان سیاسی زندان کهنوج استان کرمان، در نامه‌ای اعلام کردند که از این هفته به کارزار‌ "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" می‌پیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.

اعضای این کارزار در چهلمین هفته خود در ۲۴ زندان مختلف، اعدامهای گسترده در ایران و همچنین ارجاع پرونده  ۴ زندانی بلوچ ـ که در دادگاهی بسیار مبهم و به دور از حق دادرسی منصفانه محکوم شده‌اند ـ را شدیداً محکوم می‌کند و از همه فعالان سیاسی، حقوق بشری و تمام وجدان‌های بیدار می‌خواهد صدای این زندانیان بی نام و نشان و تمام محکومان به اعدام باشند و خواهان حمایت عملی از خانواده‌های محکومان به اعدام هستند. ما همچنان تاکید می‌کنیم تنها راه توقف ماشین اعدام، اقدام و همبستگی جمعی است.

⚪️ در هفته چهلم، زندانیان اعتصابی در زندان‌های زیر در اعتصاب هستند:

زندان اوین(بند زنان،بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم آباد، زندان اراک، زندان اسد آباد اصفهان، زندان نظام شیراز، زندان شیبان اهواز ، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت(بند زنان و مردان)،زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان کهنوج کرمان

سه‌شنبه‌ ۸ آبان ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ محکومیت سولماز حسن‌زاده خواهر دادخواه محمد حسن‌زاده به یک سال حبس


به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «سولماز حسن‌زاده از جانباختگان قیام ژینا توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو بوکان به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

وی پیشتر در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری بوکان به ریاست قاضی مهدی فخری محاکمه و ماه گذشته صدور حکم یک سال حبس تعزیری به وی ابلاغ شده بود.
در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۳، خانواده حسن‌زاده در تدارک برگزاری مراسم سالروز تولد محمد حسن‌زاده بودند که نیروهای امنیتی بدون ارائه حکم قضایی به منزل آنان یورش برده و ضمن ضرب و شتم اعضای خانواده، احمد حسن‌زاده و فرزندش سولماز حسن‌زاده را بازداشت کردند.
سولماز حسن‌زاده پس از بازداشت به سلول انفرادی زندان مرکزی ارومیه منتقل و در تاریخ ۱۶ مرداد در اعتراض به ادامه بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زد. وی در تاریخ ۲۳ مرداد پس از ۸ روز اعتصاب غذا با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت از زندان آزاد شد.

محمد حسن‌زاده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان قیام ژینا در بوکان در اثر ضربات چاقو کشته شد. نهادهای امنیتی از بازداشت فردی به اتهام قتل محمد حسن‌زاده خبر دادند اما خانواده وی، آن را سناریو نهادهای امنیتی دانسته و حکومت را مسئول کشته شدن فرزندشان می‌دانند».


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ ژینا مدرس گرجی، جهت تحمل حبس راهی زندان سنندج شد


امروز شنبه ١٢ آبان‌ماه، ژینا مدرس‌گرجی، فعال حقوق زنان جهت اجرای حکم ۱۶ ماه حبس روانه زندان شد.

وی پیش از ورود به زندان در صفحه‌ی اینستاگرام خود نوشت: «امروز به زندانی می‌روم که حاشیه و تبعیض آنجا ضربدر سه است. زندان زنان سنندج.
حاشیه و تبعیض جنسیت، طبقه و ملیت. با این‌حال وقتی وسایلم را برای زندان آماده می‌کردم پیش از همه چیز امید را در چمدانم گذاشتم.‌ من با امیدم به آنجا می‌روم».


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ ضرب‌وشتم آرمیتا پاویر در سلول انفرادی زندان تبریز


به گزارش قاسم‌بعدی، وکیل این دانشجوی زندانی: «ماموران امنیتی زندان تبریز، عصر روز گذشته (جمعه ۱۱ آبان) با حمله به آرمیتا پاویر که در سلول انفرادی نگهداری می‌شود، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در نتیجه این حمله، ضربات متعددی به سر و گردن این زندانی وارد شده است.
آرمیتا پاویر از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید مدنی ‎تبریز، توسط دادگاه انقلاب آذرشهر، با اتهام توهین به رهبری، تبلیغ علیه نظام، در مجموع به بیست و دوماه و هفده روز حبس محکوم شده است.

او از شهریور ۱۴۰۲ در زندان تبریز تحت شکنجه‌های روحی و با شدیدترین محدودیت‌ها در حبس است.

این ‏فعال دانشجویی دانشگاه تبریز، به صورت غیرحضوری، در حالی که اجازه تعیین وکیل و امکان دفاع حقوقی نداشته، محاکمه شده است».

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ تعرض جنسی و بازداشت یک دختر دانشجوی علوم تحقیقات

به گزارش دادبان: «شماری از منابع خبری دانشجویی در ایران از تعرض جنسی و ربایش یک دختر دانشجو توسط حراست دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات، در تهران خبر داده‌اند.

به گزارش کانال تلگرامی خبرنامه امیرکبیر که اخبار حوزه دانشجویی در ایران را پوشش می‌دهد، این واقعه، ظهر امروز شنبه ۱۲ آبان و پس از آزارهای چنیدن هفته‌ای نیروهای بسیج و حراست دانشگاه علوم تحقیقات اتفاق افتاده است.

به نوشته این کانال تلگرامی، یک دانشجو دختر پس از آزار و اذیت توسط یک نیروی بسیجی به دلیل نداشتن مقنعه و پس از پاره کردن لباسش توسط نیروهای حراست، در حرکتی اعتراضی لباس‌های خود را از تن درآورده است.

⚪️ بنا بر این گزارش، پس از آن این دانشجو دختر با حرکت به سمت محوطه دانشگاه مجددا توسط ۴ تن از نیروهای حراست دانشگاه علوم تحقیقات مورد ربایش قرار گرفته و با اعمال فشار و ضرب و شتم شدید، او را در پراید نقره‌ای (مدل هاچبک ۱۱۱) سوار کرده و به محل نامعلوم گریختند.

این گزارش به نقل از یک شاهد عینی نوشته در نتیجه ضرب و شتم صورت گرفته علیه این دختر، سر او به در یا ستون خودرو برخورد کرده و خونریزی شدیدی داشته و رد خون بر روی لاستیک ماشین رویت شده است.

به نوشته خبرنامه امیرکبیر از وضعیت عمومی، شرایط نگهداری و محل نگهداری این دانشجو اطلاعاتی در دسترس نیست».

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ تعیین وقت دادگاه شریفه محمدی در دادگاه انقلاب رشت

دادگاه شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، روز ۲۴ آبان‌ماه در شعبه ۲ دادگاه انقلاب رشت برگزار می‌شود.

او پیشتر توسط قاضی درویش‌گفتار به اعدام محکوم شده بود، حکمی که توسط دیوان عالی کشور نقض شد.

شریفه محمدی از تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۲ کماکان در بازداشت موقت است. او پس از بازداشت توسط اطلاعات گیلان به اداره‌ی اطلاعات سنندج نیز منتقل و‌ مورد شکنجه‌های جسمی و روانی قرار گرفت.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ چهل و یکمین هفته از کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۲۴ زندان مختلف

⚪️ هشدار درباره متهمان #پرونده_اکباتان پشت درهای بسته

در حکومت اعدامی، سرکوب و اعدام کماکان در حال افزایش است و متاسفانه این رویکرد ضد انسانی علیه شهروندان و زندانیان مثل همیشه به عنوان یک رویه ادامه دارد.
به طوری که از اول آبان تا کنون نزدیک به ۵۶ تن از زندانیان اعدام شده‌اند؛ و از هفته گذشته تا کنون نیز دستکم ۲۳ تن حلق آویز شده‌اند، که یکی از این اعدام شده‌ها زندانی ایرانی یهودی به اسم #آروین_قهرمانی در زندان دیزل آباد کرمانشاه بود که در روند دادرسی بسیار مبهم و ناعادلانه محکوم به اعدام شده بود.

روز گذشته نیز شاهد محاکمه ۸ تن از جوانان بازداشت شده اعتراضات ۱۴۰۱ موسوم به پرونده اکباتان در پشت درهای بسته بودیم که با توجه به اتهامات سنگین وارده به آنها بیم آن می رود در معرض حکم اعدام قرار گیرند.

کارزار " سه‌شنبه‌های نه به اعدام" اکنون در هفته چهل و یکم در ۲۴ زندان مختلف کشور گسترش پیدا کرده و هموطنان در داخل و خارج از کشور در هفته‌های اخیر در حمایت از کارزار تجمع‌های مختلفی داشته‌اند و این نشان از عزم راسخ مردم ایران در لغو حکم غیر انسانی "اعدام" است.

خاطر نشان می شود همانطور که در گزارش هفته پیش آمده بود ۴ تن از هم‌وطنان بلوچ به نام‌های عیدو شه‌بخش ، عبدالغنی شه‌بخش ، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش، از اعضای کارزار، حکم اعدامشان در دیوان عالی تایید و به شعبه یکم اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۳ ارجاع شده‌است و هر لحظه ممکن است حکمشان اجرا و به چوبه دار سپرده شوند.

با توجه به  اینکه سرعت ماشین کشتار روز به روز در حال افزایش و فزونی است، ضروری است که تمام فعالان در حوزه های مختلف جهت توقف و لغو حکم اعدام در ایران مخالفتشان را بسیار رساتر از قبل فریاد کنند و عاملان و آمران ماشین اعدام و کشتار را در برابر وجدان‌های بیدار افشا نموده و آنان را نسبت عمل جنایتکارانه خود پاسخگو و محاکمه نمایند. این خواسته ممکن نخواهد بود جز با مقاومت و عمل جمعی مردم آزاده و تمامی فعالان سیاسی ، حقوق بشری ، صنفی ، مدنی و ... که توقف اقدام برایشان امری ضروری و مهم است.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در هفته چهل و یکم روز سه‌شنبه ۱۵ آبان در ۲۴ زندان مختلف در اعتصاب خواهند بود.

⚪️ این زندانها شامل زندانهای زیر می‌باشند:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان و زندان کامیاران

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌‌ رتبه‌بندی با طعم تحقیر


نویسنده: مژگان باقری، فعال صنفی معلمان در استان فارس

بعد از چند دقیقه معطلی، یک نفر از اتاق بیرون می‌آید. یک تکه کاغذ را نشانم می‌دهد و می‌گوید این متن را با ادبیات خودتان بنویسید و امضا کنید تا رتبه شما برقرار شود. روی کاغذ چند جمله با عجله و بدون رعایت نکات نگارشی نوشته شده. خلاصه‌ی جملات این است: من باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت می‌کنم، علیه مسئولین کشور موضع‌گیری نمی‌کنم، در کانون‌های صنفی غیرقانونی عضو نمی‌شوم و در تجمعات غیرقانونی شرکت نمی‌کنم.

در حال نگاه کردن به جملات روی کاغذ هستم که کارمند حراست یک کاغذ A4 به دستم می‌دهد و می‌گوید چیز خاصی نیست. این تعهد پیش خودمان می‌ماند و قرار نیست کسی بفهمد. در دلم می‌گویم مهم این است که خودم می‌فهمم چه چیزی را امضا کرده‌ام و چه کسی مهم‌تر از خودم؟! پس از امضای این کاغذ با سرزنش خودم چه کنم؟ دو سال بازداشت و زندان و پابند و آنهمه هزینه روحی و روانی و مالی و آنهمه فشار به خانواده را تحمل نکرده‌ام که الان با امضای یک تعهد همه را به باد بدهم. سعی می‌کنم با کارمند حراست بحث کنم. می‌دانم کار بیهوده‌ای است و تصمیم از بالا گرفته شده و او فقط مامور است و معذور، اما راه دیگری ندارم. می‌خواهم قبل از اینکه با گفتن "نه" از اتاق بیرون بیایم همه‌ی تلاشم را برای بیدار کردن وجدانش به‌کار گیرم. به پابندم اشاره می‌کنم و می‌گویم من برای این پولی که الان در جیب شماست هزینه داده‌ام اما خودم برای گرفتن این پول باید تعهد بدهم؟! خودتان خنده‌تان نمی‌گیرد‌؟ باید می‌گفتم با دیدن این پابند شرم نمی‌کنید؟ اما نمی‌گویم. تلاش می‌کنم خشمم را فرو دهم تا از مسیر منطق خارج نشوم. می‌گویم رتبه‌بندی، قانونِ مصوب مجلس و حق همه‌ی معلمان است. مگر شما از همه‌ی معلمان تعهد گرفته‌اید؟ می‌گوید آنها مرتکب جرم نشده‌اند. می‌گویم اولا تجمع جرم نیست. ثانیا اگر آن تجمعات نبود هرگز رتبه‌بندی تصویب نمی‌شد. شما دارید بابت کاری از من تعهد می‌گیرید که باعث افزایش حقوق شما و دیگر معلمان شده است. این تناقض نیست؟! می‌خندد. وجدانش و عقلش حرف مرا تایید می‌کند ولی او فقط یک مامور است و معذور. می‌گوید سخت نگیرید. در استان فارس همه امضا کرده‌اند. فقط شما مانده‌اید و یک نفر دیگر. اسم یک همکار زن را به زبان می‌آورد. در دلم با غرور تکرار می‌کنم. فقط دو زن امضا نکرده‌اند! فقط دو زن باقی مانده‌اند!

برایش استدلال می‌کنم که رتبه‌بندی حق قانونی من است و من برای گرفتن این حق، گدایی نمی‌کنم. چرا باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت می‌کنم؟ مگر در سی سال گذشته رعایت نکرده‌ام؟ چرا باید تعهد بدهم که از مسئولین انتقاد نمی‌کنم؟ مگر مسئولین جزء مقدسات هستند؟ من ناچارم به دیوان عدالت شکایت کنم. شانه‌اش را بالا می‌اندازد و می‌گوید شکایت کنید. ما کار غیر قانونی نکرده‌ایم.

پس از شنیدن داستان تعهد، همکاران با خواهش و التماس از من می‌خواهند که امضا کنم تا حقم ضایع نشود. می‌دانم که این نصیحت از سرِ دلسوزی است و نیز می‌دانم که این کاغذ تعهد هیچ ارزش قانونی ندارد. اما این را هم می‌دانم که آنها می‌خواهند با گرفتن تعهد، ما را تحقیر کنند و انتقام تجمعات باشکوه خیابان را بگیرند.

اگر کانونها و انجمن‌های صنفی سراسر کشور، با قدرت در مقابل این روند ظالمانه و غیرقانونی حراست آموزش و پرورش می‌ایستادند و از معلمانِ محروم از رتبه، حمایت می‌کردند هیچ معلمی برای برخورداری از حقوق ناچیز رتبه‌بندی، مجبور به دادن تعهد نمی‌شد‌.
دادن بالاترین رتبه به فعالینِ صنفیِ محروم از رتبه و پرداخت حقوق مربوط به آن به صورت ماهانه از طرف معلمین هر استان، یکی از این حمایتها بود.

ما برای برقراری حاکمیت قانون راهی به جز نه گفتن به کسانی که سلیقه‌های شخصی خود را در اجرای قانون اعمال کرده‌اند نداریم. اما بدون وجود کانون‌های قوی و جامعه‌ی آگاه و دغدغه‌مند، این نه گفتن‌ها در حیطه‌ی تصمیمات شخصی باقی می‌ماند و تاثیرگذاری لازم را ندارد.

موضوع رتبه بندی، فارغ از نتایج مادیِ آن، میدانِ تمرینِ مقاومت مدنی برای معلمان است. آیا آنها می‌توانند ابزار فشار حاکمیت بر معلمانِ فاقد رتبه را بی اثر کنند؟ یا اینکه فقط به نصیحت‌های دلسوزانه ادامه می‌دهند تا هر کسی با توجه به میزان تحمل خود، یک تصمیم شخصی بگیرد؟ امیدوارم جامعه معلمان از این آزمون سربلند بیرون بیاید.

⚪️ منبع: کانال انجمن صنفی معلمان فارس

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣‌‌ روز گذشته، سه‌شنبه ۱۵ آبان‌ماه، انجمن صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه، در تجمع اعتراضی خود، خواهان آزادی #آهو_دریایی و پایان سیاست‌های فقیرسازی سیستماتیک و جنگ‌افروزی شدند:

▪️آهو دریایی، آزاد باید گردد

▪️نه جنگ می‌خوایم نه کشتار/رفاه می‌خوایم ماندگار

▪️تورم، گرانی، نه به جنگ و ویرانی

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌ وریشه مرادی به اعدام محکوم شد


به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار)، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.

جلسات دادگاه وی در تاریخ‌های ۲۷ خرداد و ۱۴ مهر ۱۴۰۳ برگزار و حکم اعدام امروز یکشنبه، ۲۰ آبان به وکلای وی ابلاغ شده است. در جلسات دادگاه، وریشه مرادی اجازه دفاع از خود را نداشت و قاضی صلواتی حتی به وکلای او نیز اجازه دفاع نداد. همچنین وکلای پرونده که پیشتر از حق مطالعه پرونده محروم شده بودند، پس از پایان دومین جلسه دادگاه، تنها به مدت چند ساعت موفق به مطالعه پرونده موکل‌شان شدند».


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣‌ تجمع زندانیان سیاسی بند زنان اوین در اعتراض به صدور حکم اعدام «وریشه مرادی» و «پخشان عزیزی»

صبح امروز دوشنبه ۲۱ آبان‌ماه، زنان زندانی سیاسی بند زنان اوین با تجمع و سردادن شعارهایی نظیر:

▪️کوردستان، کوردستان، گورستان فاشیستان

▪️بند زنان اوین، هم‌صدا و هم‌پیمان، علیه حکم اعدام، ایستاده‌ایم تا پایان

▪️صدور حکم اعدام، انتقام حاکمان، از کردستان تا هر گوشه در ایران

▪️جان برود، سر برود، آزادی هرگز نرود

▪️مرگ بر دیکتاتور

▪️زندانی سیاسی، آزاد باید گردد


اعتراض خود را علیه احکام اعدام وریشه مرادی و پخشان عزیزی، اعلام کردند.


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بيدارزنى
Photo
🟣‌‍ #بیدارزنی: سفیدشویی فاجعه‌ی زن‌کشی‌، از حاکمیت تا رسانه


برشی از متن: «خبرگزاری ایرنا خبر قتل یکی از خبرگزاران رسمی خود را اینگونه تنظیم می‌کند: «منصوره قدیری‌جاوید، آسمانی شد. خزان عمرش در پاییز سر رسید، پاییزی سرد و غم‌انگیز».

آیا منصوره قدیری جاوید در پی سانحه یا در بستر بیماری و یا مرگ طبیعی، جان سپرده است؟ چگونه است که غایی‌ترین شکل خشونت، یعنی قتل یک زن با ضربات چاقو، به‌راحتی محو و نامرئی می‌گردد و از عامل این جنایت، یادی نمی‌شود؟ تاریخ قریب بر پنج دهه حکمرانی جمهوری اسلامی و ردیف قوانین جنسیت‌زده، نابرابر و عدم پیروی از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان به ما یادآوری می‌کند که برای خبرگزاری ایرنا و سایر رسانه‌های وابسته، حتی درج کلمه‌ی «زن‌کشی» و «خشونت علیه زنان» نیز سیاسی و امنیتی است. «اختلاف خانوادگی» اسم رمز سرپوشاندن بر جنایات قتل‌های ناموسی و زن‌کشی است و‌ عاملان جنایت، زیر سایه‌ی ردیف قوانینی که خود مروج خشونت و بسترساز ناامن‌سازی زیستی از خانه تا خیابانند، کاملا محو و یا محفوظ می‌مانند. -گفتنی است که هرگونه صحبت از ضرورت وضع و اجرایی سازی قوانین برابر و پایان سیاست‌های خشونت‌آمیز علیه زنان، به معنی مخالفت بی‌چون‌وچرا با احکام اعدام و بازتولید چرخه‌ی خشونت در جامعه است. -

منصوره قدیری ِخبرنگار، که در شمال شهر تهران توسط همسرش کشته شد و یا هر زن و دختر و کودکی که در جغرافیاهای مختلف شهری و روستایی، تحت لوای ناموس یا اشد خشونت‌های جاری در زندگی کشته می‌شوند، همگی «به قتل می‌رسند» و قتل، اشد خشونت‌ورزی علیه زنان است. حاکمیت و رسانه‌های وابسته به آنان در قدم نخست، از جنایات زن‌کشی و قتل‌های ناموسی، سفیدشویی می‌کنند. اینگونه است که بسته به ماهیت طبقاتی و جغرافیایی، خشونت‌ها و قتل‌ها یا عرفی و دعوای خانوادگی جا زده می‌شود، یا اگر موردی مشابه خبر قتل خبرنگار رسمی خبرگزاری ایرنا باشد، از «آسمانی شدن» و «خزان عمر» استفاده می‌کنند...»

⚪️ متن کامل را در لینک زیر بخوانید:


https://shorturl.at/lwP69


#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani