بيدارزنى
4.36K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
بيدارزنى
Video
🟣 #بیدارزنی: «نیکا شاکرمی» از نخستین نوجوانان جان‌باخته در قیام ژینا


نیکا شاکرمی،‌‌ متولد ۱۰ مهر ۱۳۸۴ در خرم آباد، نوجوان ۱۷ ساله‌ای بود که در اعتراضات ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران حضور داشت و ناگهان ناپدید شد. پس از ۹ روز بی‌خبری، پیکر بی‌جان او روز ۹ مهرماه از سردخانه‌ی کهریزک به خانواده‌اش تحویل داده شد. طبق گزارش‌های مبتنی بر مصاحبه‌های «نسرین شاکرمی» مادر نیکا: «جنازه‌ی نیکا با صورت و گونه‌ی شکسته، دندان‌های خرد شده و آسیب شدید در پشت جمجمه‌ی سر» در سردخانه به آنان تحویل داده شده است.
نیکا به هنر علاقه داشت و در تهران در هنرستان تحصیل می‌کرد و همزمان در کافه‌ای نیز مشغول به‌کار بود. بر اساس ویدیوهای منتشرشده در فضای مجازی در روز ۲۸ شهریورماه، نیکای ۱۷ ساله با شجاعت تمام در صف اول اعتراضات در تقاطع بلوار کشاورز و خیابان ۱۶ آذر حضور داشته است. از این رو با شروع سرکوب، توسط نیروهای حکومتی شناسایی شده و همان شب بازداشت شده است. او در آخرین تماسی که با مادر خود داشت، گفته بود که نیروهای حکومتی او و دوستانش را دنبال کردند. تلفن‌همراه نیکا در ساعت ۱۱:۴۰ شب ۲۸ شهریورماه از دسترس خارج می‌شود و بنا بر گواهی پزشکی قانونی، جنازه‌ی وی صبح روز ۲۹ شهریورماه به سردخانه‌ی کهریزک منتقل می‌شود. پس از ۹ روز بی‌خبری و مراجعه‌ی مکرر اعضای خانواده، پیکر او در کهریزک توسط مادرش شناسایی شد.
پیکر نیکا شاکرمی توسط نیروهای امنیتی، مخفیانه و بدون حضور اعضای خانواده دفن شد. این درحالی است که قرار بود وی در قبرستان صالحین شهر خرم‌آباد به خاک سپرده شود، اما مأموران امنیتی پیکر او را از غسال‌خانه شهر خرم‌آباد دزدیدند و در روستایی دورافتاده در ۴۰ کیلومتری خرم‌آباد در آرامستان «حیات‌الغیب» به خاک سپردند. خاک‌سپاری او با حضور دست‌کم ۷۰ الی ۸۰ مامور امنیتی مسلح و بدون حضور اعضای خانواده انجام شد. دو فرد فامیل نیکا هم که پس از اطلاع از ربوده‌شدن او به‌دست مأموران امنیتی به این روستا رفتند، با ماموران درگیر شدند.

نیکا شاکرمی، دختری جسور و پر از شور زندگی بود. در تمامی ویدئوهای منتشر شده، او آزاد و رها به رقص و آواز می‌پردازد. او با شجاعتی مثال زدنی در صف نخست اعتراضات علیه قتل ژینا امینی حضور یافت و حجاب اجباری خود را آتش زد... نیکایی که به گفته‌ی مادرش، بسیار زودْ بزرگ شد.

#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : «حنانه کیاکجوری» از زنان جان‌باخته‌ی نوشهر


حنانه کیاکجوری متولد ۱۷ بهمن ۱۳۷۸ در نوشهر در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیکی میدان آزادی این شهر با شلیک مستقیم گلوله‌ی نیروهای ضدشورش به پهلو، جان خود را از دست داد. حنانه ۲۲ ساله بود و به‌تازگی نامزد کرده بود.

عصر روز ۳۰ شهریور، بیمارستان بهشتی این شهر، غرق در خونِ معترضانِ مجروح شد و پنج جوان معترض با وخامت حال نیز در این بیمارستان بستری شدند. پیکر حنانه کیا، روز اول‌مهرماه در آرامستان الجواد به‌خاک سپرده شد.
مراسم چهلم او در تاریخ ۱۱ آبان‌ماه با حضور گسترده‌ی مردم نوشهر به‌یکی از روزهای اعتراضی و تاریخی این شهر تبدیل و با هجوم ماموران امنیتی و تیراندازی به‌سمت جمعیت مردمی همراه شد. حنانه دختری آرام و عاشق زندگی بود که خود را برای مراسم عروسی آماده می‌کرد.
حنانه یکی از نخستین جان‌باختگان نوشهر در خلال قیام ژینا است.


#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
بيدارزنى
Video
🟣 #بیدارزنی: سارینا اسماعیل‌زاده، از نوجوانان جان‌باخته‌ی کرج در خلال قیام ژینا



سارینا اسماعیل‌زاده یکی از نوجوانان آگاه و معترضی بود که با ضربات متعدد باتوم ماموران امنیتی بر سرش، جان خود را از دست داد.

سارینا متولد ۱۱ تیرماه ۱۳۸۵، دانش‌آموز مدرسه‌ی فرزانگان و ساکن مهرشهر کرج بود که در تظاهرات ۱ مهرماه کرجْ شرکت کرد و کشته شد.
پس از قتل سارینا، نیروهای امنیتی بارها تلاش کردند تا با تحت فشار قرار دادن خانواده، علت جان‌باختن او را خودکشی و‌ سقوط از ارتفاع، اعلام کنند.

سارینا از طریق کانال یوتیوب و تلگرام‌اش، با زبان و جهان‌بینی خود به شرح و بیان دیدگاه و دغدغه‌هایش پیرامون وضعیت زنان، جایگاه نابرابر دختران در خانواده، سرکوب جنسیتی، فقر و‌ شرح وضع دختران هم‌کلاسی خود می‌پرداخت. او در یکی از ویدئوهایی که در صفحه یوتیوب خود قرار داده، اعلام کرده بود: «مردم یک کشور چه انتظاری میتونن از کشور خودشون داشته باشن؟ رفاه، رفاه، رفاه، نه چیز دیگه‌ای...یک سری محدودیت‌هایی که مخصوصا برای زن‌ها خیلی بیشتره مثل «حجاب اجباری». مثل خیلی از ممنوعیت‌هایی که برای پسرها نیست، مثلا ما حتی یه استادیوم نمی‌تونیم بریم...بحث خیلی بیسیکیه (ابتدایی) و انقدر شنیدیم که همه‌مون اذیت می‌شیم...»

سارینا به‌جز تلاش برای ابراز عقاید و اعتراض علیه وضعیت موجود، از طریق شعر و موسیقی نیز، پیوند اجتماعی خود را با محیطی که خواهان تغییر آن بود، برقرار می‌کرد. کانال تلگرام او به نام (My Whole Universe) و همچنین صفحه یوتیوب وی به اسم (Sarinacmz) حاوی تمامی روحیات، زندگی شخصی دختر نوجوانی چون او و تلاش‌هایش برای تغییر در ساحت زیست شخصی و اجتماعی‌اند.

اعتراض علیه قتل سارینا اسماعیل‌زاده، همچون قتل نیکا شاکرمی، حدیث نجفی و...در اوایل قیام ژینا در دانشگاه‌ها، مدارس و خیابان‌ها متکثر شد. او دو‌‌‌ روز پیش از شرکت در اعتراضات، با انتشار عکس زنان و دختران مبارز در خیابان‌ها، دو پیام کوتاه را نیز منتشر کرد: «یعنی میشه بشه؟»....«وطنم بوی غربت می‌ده».

سارینا، در طبقه دوم مزار پدر خود، به خاک سپرده شد. دختری که رویای رهایی و آزادی در سر داشت، هرگز مرعوب ارتجاع نشد و آرزوهای جمعی‌اش بسیار بزرگ‌تر از شانزده سالِ کودکی‌اش بود.


#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
بيدارزنى
Video
🟣 #بیدارزنی: حدیث نجفی از زنان جان‌باخته‌ در خلال قیام ژینا

حدیث نجفی متولد ۱۵ دی‌ماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلوله‌های متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحی‌دوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دوره‌ی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوق‌دار بود.

ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران به‌دروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»

خانواده‌ی حدیث پیکر او را دو‌ روز بعد در غسال‌خانه‌ی بهشت‌سکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی به‌خاک سپردند. افسون نجفی در این‌باره گفته است: «علی‌رغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمه‌ای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بی‌شماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعه‌ای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.

مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گسترده‌ی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علی‌رغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابان‌ها به‌دست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران به‌سوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشت‌های گسترده، ۵ معترض با گلوله‌ی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روح‌الله عجمیان)، پرونده‌سازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.

▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلوله‌ی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.

⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پرونده‌سازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فی‌الارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیت‌ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشت‌های خشونت‌بار، همراه با ضرب‌وشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:

در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.

▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دی‌ماه اعدام شدند.

حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستون‌های اصلی پیش‌برد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی رو‌به‌رو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمام‌قد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان می‌کند.

حدیث نجفی پیش از جان‌باختن با گلوله‌های ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».

امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادی‌ای که دخترانی چون حدیث نجفی با اراده‌ای پولادین در صدد خلق آن بودند.

#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ #معلم_رهایی، #فرزاد_کمانگر توسط حاکميتِ انسان‌ستیزِ جمهوری اسلامی اعدام شد.

او چند روز پیش از اعدام، خطاب به معلمان زندانی نوشت:

"مگر می‌توان در قحط سال عدل و داد معلم بود اما الفبای امید و برابری را تدریس نکرد حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود؟
نمی.توانم تصور کنم در سرزمین صمد و خانعلی و عزتی معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمی‌توانم تجسم کنم که نظاره‌گر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم.
می.دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب هموار گشته و سختی‌ها و مرارت‌های آن نشان افتخاری خواهد شد برای تو معلم آزاده تا همه بدانند که معلم، معلم است حتی اگر سد راه‌اش فیلتر و گزینش باشد و زندان و اعدام که آموزگار نام‌اش را و افتخارش را ماهیان کوچولوی‌اش به او بخشیده‌اند نه مرغان ماهیخوار."



#ماهی_سیاه_کوچولو #صمد_بهرنگی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@Blackfishvoice1
Forwarded from نقد
ماشین اعدام و شکنجه‌ی رژیم جمهوری اسلامی، بار دیگر سه نفر از ما را به قتل رساند. آن‌ها آخرین کشته‌ی این دستگاه خون‌ریز نخواهند بود مادام که خشم و دردمان را به کنشی جمعی، انقلابی و اعتراضی بدل نکنیم.
برای متوقف کردن این چرخه‌ی کشتار، لغو بی‌قید و شرط مجازات اعدام نخستین و بدیهی‌ترین پیش‌شرط است.

زنده باد مقاومت و
برچیده باد داغ و درفش و اعدام!

#قیام_علیه_اعدام
#نه_به_شکنجه
#دادخواهی
#خانه_اصفهان
#سعید_یعقوبی
#صالح_میرهاشمی
#مجید_کاظمی
#حبیب_اسیود
#علی_مجدم
#محمدرضا_مقدم
#معین_خنفری
#حبیب_دریس
#عدنان_غبیشاوی
#سالم_آلبوشوکه
#مجاهد_کورکور
#کامبیز_خروت

#زن_زندگی_آزادی

🖋@naghd_com
بيدارزنى
Photo
🟣 هنگامه چوبین، مادر دادخواه آرتین رحمانی، به دادسرا احضار شد

آرتین رحمانی، کودک ۱۷ ساله‌ای بود که در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ و‌ در خلال قیام ژینا در ایذه به‌ضرب گلوله‌ی ماموران امنیتی کشته شد.

بر اساس برگه احضاریه، این مادر دادخواه برای روز ۲۷ خردادماه به دادسرا احضار شده است.
هنگامه چوبین در حساب کاربری توییتر خود نوشته است:

«من مادر آرتین رحمانی پیانی به جرم #دادخواهی از خون به ناحق ریخته پسرم و برادرم که چندین ماه است بدون تفهیم اتهام در زندان محبوس کرده‌اند به دادسرا احضار شدم. در اینجا اعلام می‌کنم که احضار به دادسرا نه در منِ دست از جان شسته رعب و وحشتی ایجاد می‌کند و نه خللی در عزم و اراده راسخم در جهت بیان حقیقتِ شب بیست و پنج آبان ماه شهرستان ایذه. نیک می‌دانم که این راهی که در آن گام گذاشتم، پایانش جان سپردنم در راه آزادی و عدالت است…»


⚪️ آرتین رحمانی، نوجوان متولد ۱۳۸۴ در جریان اعتراضات ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در ایذه، بر اثر شلیک گلوله نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد.
فواد چوبین، دایی آرتین رحمانی نیز ۲۲ فروردین سال جاری توسط نیروهای امنیتی در ایذه بازداشت شد. او در دوران بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

هنگامه چوبین پیش‌تر نیز از تحت فشار گذاشتن برادر خود برای گرفتن اعتراف اجباری خبر داده بود.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#مادران_دادخواه

@bidarzani
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
#پدرام_آذرنوش اگر توسط پاسداران خامنه‌ای به قتل نمی‌رسید امروز ۱۹ ساله می‌شد.


پدرام روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱
در خیابان‌های #دهدشت شاهد ضرب و شتم زنی جوان زیر توسط ماموران شد و برای کمک به او وارد صحنه می‌شود. اما ماموران پدرام را نیز مورد حمله قرار داده و با تفنگ ساچمه‌ای به او تیراندازی می‌کنند.
در همین حین یک مامور تک تیرانداز که متوجه درگیری پدرام با ماموران شده است، قلب او را هدف گلوله‌ی جنگی قرار می‌دهد.

یکی از نزدیکان پدرام گفته بود:
"گلوله جنگی تک‌تیرانداز از بالای پشت بام، حالت بالا به پایین به قلبش خورده. قلب و کلیه و سینه را ترکانده و جان او را گرفته است.
پیکر او را در بیمارستان یک جایی مانند انباری انداخته بودند. دایی‌ها و عموهای پدرام در بیمارستان را شکاندند و از آنجا بیرون آوردند. روی دست‌های آنها بود که پدرش رسید و همان‌جا سکته کرد و به آی‌سی‌یو منتقل شد."


#جمهوری_کودک_کش_اسلامی
#حکومت_کودک_کش
#جمهوری_کشتار
#از_یاد_مبر_خون_را
#علیه_فراموشی
#دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@Blackfishvoice1
بيدارزنى
Photo
🟣 ۲۸ شهریورماه، اولین سالگرد جان‌باختن نیکا شاکرمی


نیکا شاکرمی،‌‌ متولد ۱۰ مهر ۱۳۸۴ در خرم‌آباد، نوجوان ۱۷ ساله‌ای بود که در اعتراضات ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران حضور داشت و ناگهان ناپدید شد. پس از ۹ روز بی‌خبری، پیکر بی‌جان او روز ۹ مهرماه از سردخانه‌ی کهریزک به خانواده‌اش تحویل داده شد.

طبق گزارش‌های مبتنی بر مصاحبه‌های «نسرین شاکرمی» مادر نیکا: «جنازه‌ی نیکا با صورت و گونه‌ی شکسته، دندان‌های خرد شده و آسیب شدید در پشت جمجمه‌ی سر» در سردخانه به آنان تحویل داده شده است.

نیکا به هنر علاقه داشت و در تهران در هنرستان تحصیل می‌کرد و همزمان در کافه‌ای نیز مشغول به‌کار بود.

بر اساس ویدیوهای منتشرشده در فضای مجازی در روز ۲۸ شهریورماه، نیکای ۱۷ ساله با شجاعت تمام در صف اول اعتراضات در تقاطع بلوار کشاورز و خیابان ۱۶ آذر حضور داشته است. از این رو با شروع سرکوب، توسط نیروهای حکومتی شناسایی شده و همان شب بازداشت شده است. او در آخرین تماسی که با مادر خود داشت، گفته بود که نیروهای حکومتی او و دوستانش را دنبال کردند. تلفن‌همراه نیکا در ساعت ۱۱:۴۰ شب ۲۸ شهریورماه از دسترس خارج می‌شود و بنا بر گواهی پزشکی قانونی، جنازه‌ی وی صبح روز ۲۹ شهریورماه به سردخانه‌ی کهریزک منتقل می‌شود. پس از ۹ روز بی‌خبری و مراجعه‌ی مکرر اعضای خانواده، پیکر او در کهریزک توسط مادرش شناسایی شد.
پیکر نیکا شاکرمی توسط نیروهای امنیتی، مخفیانه و بدون حضور اعضای خانواده دفن شد. این درحالی است که قرار بود وی در قبرستان صالحین شهر خرم‌آباد به خاک سپرده شود، اما مأموران امنیتی پیکر او را از غسال‌خانه شهر خرم‌آباد دزدیدند و در روستایی دورافتاده در ۴۰ کیلومتری خرم‌آباد در آرامستان «حیات‌الغیب» به خاک سپردند. خاک‌سپاری او با حضور دست‌کم ۷۰ الی ۸۰ مامور امنیتی مسلح و بدون حضور اعضای خانواده انجام شد. دو فرد فامیل نیکا هم که پس از اطلاع از ربوده‌شدن او به‌دست مأموران امنیتی به این روستا رفتند، با ماموران درگیر شدند.

نیکا شاکرمی، دختری جسور و پر از شور زندگی بود. در تمامی ویدئوهای منتشر شده، او آزاد و رها به رقص و آواز می‌پردازد. او با شجاعتی مثال زدنی در صف نخست اعتراضات علیه قتل ژینا امینی حضور یافت و حجاب اجباری خود را آتش زد... نیکایی که به گفته‌ی مادرش، بسیار زود بزرگ شد.

#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 «نیکا شاکرمی» از نخستین نوجوانان جان‌باخته در قیام
ژینا

#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 «نیکا شاکرمی» از نخستین نوجوانان جان‌باخته در قیام
ژینا

#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
بيدارزنى
Video
🟣 #بیدارزنی: سارینا اسماعیل‌زاده، از نوجوانان جان‌باخته‌ی کرج در خلال قیام ژینا



سارینا اسماعیل‌زاده یکی از نوجوانان آگاه و معترضی بود که با ضربات متعدد باتوم ماموران امنیتی بر سرش، جان خود را از دست داد.

سارینا متولد ۱۱ تیرماه ۱۳۸۵، دانش‌آموز مدرسه‌ی فرزانگان و ساکن مهرشهر کرج بود که در تظاهرات ۱ مهرماه کرجْ شرکت کرد و کشته شد.
پس از قتل سارینا، نیروهای امنیتی بارها تلاش کردند تا با تحت فشار قرار دادن خانواده، علت جان‌باختن او را خودکشی و‌ سقوط از ارتفاع، اعلام کنند.

سارینا از طریق کانال یوتیوب و تلگرام‌اش، با زبان و جهان‌بینی خود به شرح و بیان دیدگاه و دغدغه‌هایش پیرامون وضعیت زنان، جایگاه نابرابر دختران در خانواده، سرکوب جنسیتی، فقر و‌ شرح وضع دختران هم‌کلاسی خود می‌پرداخت. او در یکی از ویدئوهایی که در صفحه یوتیوب خود قرار داده، اعلام کرده بود: «مردم یک کشور چه انتظاری میتونن از کشور خودشون داشته باشن؟ رفاه، رفاه، رفاه، نه چیز دیگه‌ای...یک سری محدودیت‌هایی که مخصوصا برای زن‌ها خیلی بیشتره مثل «حجاب اجباری». مثل خیلی از ممنوعیت‌هایی که برای پسرها نیست، مثلا ما حتی یه استادیوم نمی‌تونیم بریم...بحث خیلی بیسیکیه (ابتدایی) و انقدر شنیدیم که همه‌مون اذیت می‌شیم...»

سارینا به‌جز تلاش برای ابراز عقاید و اعتراض علیه وضعیت موجود، از طریق شعر و موسیقی نیز، پیوند اجتماعی خود را با محیطی که خواهان تغییر آن بود، برقرار می‌کرد. کانال تلگرام او به نام (My Whole Universe) و همچنین صفحه یوتیوب وی به اسم (Sarinacmz) حاوی تمامی روحیات، زندگی شخصی دختر نوجوانی چون او و تلاش‌هایش برای تغییر در ساحت زیست شخصی و اجتماعی‌اند.

اعتراض علیه قتل سارینا اسماعیل‌زاده، همچون قتل نیکا شاکرمی، حدیث نجفی و...در اوایل قیام ژینا در دانشگاه‌ها، مدارس و خیابان‌ها متکثر شد. او دو‌‌‌ روز پیش از شرکت در اعتراضات، با انتشار عکس زنان و دختران مبارز در خیابان‌ها، دو پیام کوتاه را نیز منتشر کرد: «یعنی میشه بشه؟»....«وطنم بوی غربت می‌ده».

سارینا، در طبقه دوم مزار پدر خود، به خاک سپرده شد. دختری که رویای رهایی و آزادی در سر داشت، هرگز مرعوب ارتجاع نشد و آرزوهای جمعی‌اش بسیار بزرگ‌تر از شانزده سالِ کودکی‌اش بود.


#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
بيدارزنى
Video
🟣 #بیدارزنی: حدیث نجفی از زنان جان‌باخته‌ در خلال قیام ژینا

حدیث نجفی متولد ۱۵ دی‌ماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلوله‌های متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحی‌دوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دوره‌ی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوق‌دار بود.

ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران به‌دروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»

خانواده‌ی حدیث پیکر او را دو‌ روز بعد در غسال‌خانه‌ی بهشت‌سکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی به‌خاک سپردند. افسون نجفی در این‌باره گفته است: «علی‌رغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمه‌ای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بی‌شماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعه‌ای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.

مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گسترده‌ی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علی‌رغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابان‌ها به‌دست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران به‌سوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشت‌های گسترده، ۵ معترض با گلوله‌ی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روح‌الله عجمیان)، پرونده‌سازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.

▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلوله‌ی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.

⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پرونده‌سازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فی‌الارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیت‌ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشت‌های خشونت‌بار، همراه با ضرب‌وشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:

در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.

▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دی‌ماه اعدام شدند.

حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستون‌های اصلی پیش‌برد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی رو‌به‌رو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمام‌قد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان می‌کند.

حدیث نجفی پیش از جان‌باختن با گلوله‌های ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».

امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادی‌ای که دخترانی چون حدیث نجفی با اراده‌ای پولادین در صدد خلق آن بودند.

#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani