🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ همه از انقلاب زنانه میگویند، اما چگونه؟
نوشتهی: شکیبا عسگرپور
17 اوت 2021
🔸 طی سالهای گذشته، صدای رسای زنان معترض، دادخواه، مطالبهگر و یا «بدنهای مفرد شورشگر» همچون خطشکن فضاهایی راکد و منجمد منعکس شده است. از فریادهای تاریخساز زن معترض عرب و تکرار «آقا، مظاهرات سلمیه» تا ردیف اول اعتراضات صنفی، معیشتی و یا همراهی با بدنهی دیگر کارگران، این زنان هستند که دلیرانه و متکی بر خشمی ناشی از سالها انباشتِ «گستره» تبعیض و خشونت، صدا و حضورشان، فضا و مکان را تسخیر میکند.
به موازات این دینامیسم طبقاتی و جنسیتی و بحرانهای درونْ قدرتِ پیاپی، خیزشهای شهری در اتحاد با اعتراضات خوزستان شکل گرفت. پس از طرح مطالبات مشترک و اعتصابات هفتتپه و مابقی تشکلهای کارگری، حالا بزرگترین اعتصاب «واحدهای نفت، گاز و پتروشیمی» وارد دومین ماه خود شده است و دامنهی این اعتصاب، بیش از ۱۱۴ مرکز نفتی را دربرگرفته است.
🔸 از «کمیته زنان» کارخانه ماشینسازی تبریز و اعلان اتحاد با کارگران زنِ «بدون قرارداد کاری» آذرالکتریک در ۵ خرداد ۱۳۵۸ تا حضور کارگران زن در اعتصابات عظیم نفت در ۵ خرداد ۱۴۰۰، یک تاریخ ۴۲ ساله از اقتصاد سیاسی اشتغال زنان وجود دارد. از ایستادگی زنان روستاهای لاهیجان و سیاهکل مقابل ماموران مراتع و جنگلبانی رژیم شاه تا وادار نمودن دولت احمدینژاد در عقبنشینی، عدم پرداخت قبوض برق/آب/گاز و مخالفت با تبعات ویرانگر اقتصادی آزادسازی قیمتها، یک تاریخ مقاومت روزمره تهیدستان جریان دارد.
🔸 با مجزا قراردادن بدنهی فعالان حقوق زنان و نقش آنان در آگاهیبخشی، احقاق حقوق زنان و ایستادگی علیه آپارتاید جنسیتی، اقتصادی و سیاسی، تاریخ صفوف زنان دانشجو در عرصههای سیاسی و همچنین جریانات صنفی «معلمان» و «پرستارانِ» زن طی سالهای گذشته، میتوانیم وجوهِ دیگرِ نقش زنان و اعتراضات آنان را در سه بخش:
الف) کارگران و بیثباتکاران، ب) بدنهی حمایتگر و ج) کالبدهای مطرود و شورشگر قرار دهیم.
🔸 اما پیش از بررسی این موارد، نگاهی به ظهور، عملکرد و افول «سازمانهای سیاسی زنان» در سه سال حیاتی پس از انقلاب ۵۷ تا سرکوب تابستان ۶۰ درج شده است، چرا که پاسخ به این پرسشها بسیار ضروری است:
۱) آیا آلترناتیو رهاییبخش در زمان فعلی، نوعی بازیابیِ صرفِ همان سازمانها خواهد بود؟
۲) آیا وجود سازمانهای سیاسی زنان، مانع از شکل مبارزهی «خودانگیخته» و «غیر متشکل» زنان میشد؟
۳) در اطلاق این انقلاب زنانه، تبعات شیوهی تولید سرمایهداری ایران با محوریت تحمیل رنج مضاعف بر زنان و ضرورت گذار از آن بررسی شده است؟ و یا بدیلهای بوروکراتیک آن در یک «بورژوازی ملی» از جانب یک پارلمانیسمِ کمترِ نابرابر و جنسیتزده خواهد بود؟
۴) آیا شاخص جنسیت و زنانه بودنِ چهرهی اعتراضات باعث اطلاق گزارهی انقلاب زنانه میشود؟ و اگر پاسخ مثبت است، بر چه بستر مادی و تشکلیابی، از بالقوگی این انقلاب گفته میشود؟
🔹متن کامل این مقاله را در #وبسایت_نقد بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2r9
#شکیبا_عسگرپور #مبارزه_طبقاتی #پاندمی_کرونا
#انقلاب_زنانه #جنبش_زنان #ستم_جنسیتی
👇🏽
@naghd_com
@bidarzani
▫️ همه از انقلاب زنانه میگویند، اما چگونه؟
نوشتهی: شکیبا عسگرپور
17 اوت 2021
🔸 طی سالهای گذشته، صدای رسای زنان معترض، دادخواه، مطالبهگر و یا «بدنهای مفرد شورشگر» همچون خطشکن فضاهایی راکد و منجمد منعکس شده است. از فریادهای تاریخساز زن معترض عرب و تکرار «آقا، مظاهرات سلمیه» تا ردیف اول اعتراضات صنفی، معیشتی و یا همراهی با بدنهی دیگر کارگران، این زنان هستند که دلیرانه و متکی بر خشمی ناشی از سالها انباشتِ «گستره» تبعیض و خشونت، صدا و حضورشان، فضا و مکان را تسخیر میکند.
به موازات این دینامیسم طبقاتی و جنسیتی و بحرانهای درونْ قدرتِ پیاپی، خیزشهای شهری در اتحاد با اعتراضات خوزستان شکل گرفت. پس از طرح مطالبات مشترک و اعتصابات هفتتپه و مابقی تشکلهای کارگری، حالا بزرگترین اعتصاب «واحدهای نفت، گاز و پتروشیمی» وارد دومین ماه خود شده است و دامنهی این اعتصاب، بیش از ۱۱۴ مرکز نفتی را دربرگرفته است.
🔸 از «کمیته زنان» کارخانه ماشینسازی تبریز و اعلان اتحاد با کارگران زنِ «بدون قرارداد کاری» آذرالکتریک در ۵ خرداد ۱۳۵۸ تا حضور کارگران زن در اعتصابات عظیم نفت در ۵ خرداد ۱۴۰۰، یک تاریخ ۴۲ ساله از اقتصاد سیاسی اشتغال زنان وجود دارد. از ایستادگی زنان روستاهای لاهیجان و سیاهکل مقابل ماموران مراتع و جنگلبانی رژیم شاه تا وادار نمودن دولت احمدینژاد در عقبنشینی، عدم پرداخت قبوض برق/آب/گاز و مخالفت با تبعات ویرانگر اقتصادی آزادسازی قیمتها، یک تاریخ مقاومت روزمره تهیدستان جریان دارد.
🔸 با مجزا قراردادن بدنهی فعالان حقوق زنان و نقش آنان در آگاهیبخشی، احقاق حقوق زنان و ایستادگی علیه آپارتاید جنسیتی، اقتصادی و سیاسی، تاریخ صفوف زنان دانشجو در عرصههای سیاسی و همچنین جریانات صنفی «معلمان» و «پرستارانِ» زن طی سالهای گذشته، میتوانیم وجوهِ دیگرِ نقش زنان و اعتراضات آنان را در سه بخش:
الف) کارگران و بیثباتکاران، ب) بدنهی حمایتگر و ج) کالبدهای مطرود و شورشگر قرار دهیم.
🔸 اما پیش از بررسی این موارد، نگاهی به ظهور، عملکرد و افول «سازمانهای سیاسی زنان» در سه سال حیاتی پس از انقلاب ۵۷ تا سرکوب تابستان ۶۰ درج شده است، چرا که پاسخ به این پرسشها بسیار ضروری است:
۱) آیا آلترناتیو رهاییبخش در زمان فعلی، نوعی بازیابیِ صرفِ همان سازمانها خواهد بود؟
۲) آیا وجود سازمانهای سیاسی زنان، مانع از شکل مبارزهی «خودانگیخته» و «غیر متشکل» زنان میشد؟
۳) در اطلاق این انقلاب زنانه، تبعات شیوهی تولید سرمایهداری ایران با محوریت تحمیل رنج مضاعف بر زنان و ضرورت گذار از آن بررسی شده است؟ و یا بدیلهای بوروکراتیک آن در یک «بورژوازی ملی» از جانب یک پارلمانیسمِ کمترِ نابرابر و جنسیتزده خواهد بود؟
۴) آیا شاخص جنسیت و زنانه بودنِ چهرهی اعتراضات باعث اطلاق گزارهی انقلاب زنانه میشود؟ و اگر پاسخ مثبت است، بر چه بستر مادی و تشکلیابی، از بالقوگی این انقلاب گفته میشود؟
🔹متن کامل این مقاله را در #وبسایت_نقد بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2r9
#شکیبا_عسگرپور #مبارزه_طبقاتی #پاندمی_کرونا
#انقلاب_زنانه #جنبش_زنان #ستم_جنسیتی
👇🏽
@naghd_com
@bidarzani
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
همه از انقلاب زنانه میگویند، اما چگونه؟
نوشتهی: شکیبا عسگرپور پاسخ به این پرسشها بسیار ضروری است: ۱) آیا آلترناتیو رهاییبخش در زمان فعلی، نوعی بازیابیِ صرفِ همان سازمانها خواهد بود؟ ۲) آیا وجود سازمانهای سیاسی زنان، مانع از شکل مبار…
📌کووید ۱۹ و کار زنان در منطقهی خاورمیانه و شمال آفریقا
✍🏽ولنتاین مقدم
برگردان: مهتاب محبوب
🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار
#بیدارزنی: شیوع بیماریها، درست مانند بحرانهای اقتصادی، زنان و مردان را به نحوی متفاوت تحت تأثیر قرار میدهد و پاندمیها (همهگیری جهانی) نابرابریهای اجتماعی و جنسیتی موجود را وخیمتر میکند. تأثیرات جنسیتی کووید ۱۹ بر زنان در زمینههای مختلفی بررسی شده است، از جمله در زمینه اشتغال، درآمد و از دست دادن امکان تحرک؛ در بستر نیاز فزاینده به کار خانگیِ زنان و زمان طولانی که صرف آموزش کودکان در خانه و مراقبت از بیماران و سالمندان میشود؛ این مسئله که با طولانی شدن زمانِ اجباری ماندن در خانه خشونت خانگی به شدت افزایش مییابد؛ اخراج پناهندگان یا مهاجران؛ و آسیبپذیر بودن در برابر این ویروس در کارهای عمدتاً زنانه مانند بخش بهداشت و سلامت، آموزش در مدارس، صنعت غذایی و دیگر بخشهای کاری خط مقدم و اساسی. این تأثیرات در کل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هم دیده میشود، اما با ویژگیهای متمایزِ خود.
فارغ از تنوع در منابع اقتصادی و ثروت و سیستمهای سیاسی در سراسر منطقه، در #کشورهای_خاورمیانه و #شمال_آفریقا سطح مشارکت زنان در نیروی کار بسیار پایین و آمار بیکاری جوانان، به ویژه در میان زنان، بالاست. بعضی خانوارها نیروی کار خانگی استخدام میکنند، نیروهایی که تحت پوشش قانون کار نیستند. کشورهای شورای همکاری خلیج(۱)، به علاوهٔ اردن و لبنان تعداد زیادی کارگر خانگی مهاجر استخدام میکنند، بیشتر از جنوب و جنوبشرقی آسیا که فاقد حقوق کار هستند. کشورهای شورای خلیج تعداد بالایی از متخصصان بخش سلامت را هم استخدام میکنند. قوانین، سیاستها و هنجارهای تبعیض جنسیتی مانند قوانین خانواده که زنان را تحت حمایت (قیمومیت/کنترل) بستگان مرد تعریف میکند غالبند. قوانین سفت و سخت درباره خشونت علیه زنان تنها در سالهای اخیر به تصویب رسیدهاند و نه در همهٔ کشورها. #لبنان ، #مراکش و #تونس بدهی بالایی نسبت به درآمد ناخالص ملیشان دارند و #ایران و #سوریه از تحریمهای تنبیهی ایالات متحده رنج میبرند. بیشتر کشورهای با درآمد متوسط شاهد دو دهه بدتر شدن خدمات عمومی از جمله سلامت عمومی و آموزش بودهاند. به جز کشورهای شورای خلیج، کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا کمترین ادغام در همکاریهای اقتصادی را دارند و مراودات در زمینه توسعهای در میان این کشورها بسیار کم است.
▪️در آخر، مشخصهٔ این منطقه هزینهٔ بالای نظامی (به ویژه در کشورهای شورای همکاری خلیج)، منازعات مداوم و حضور جمعیتهای پناهنده است. چنین ویژگیهای نهادی و اجتماعی-جمعیتی، گسترش و تجربه کووید-۱۹ در کل منطقه و در میان جمعیتهای متنوع آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
▪️هدف این مقاله پرداختن به تأثیر این پاندمی بر مشارکت اقتصادی زنان است. مدارکِ در دسترس نشان میدهند که از زنان در مشاغل بخش عمومی به طور کلی حمایت شده است، با این حال به انحاء مختلف در کشورهای متفاوت نرخ بیکاری زنان افزایش یافته است. اثرات منفی طولانیمدتتر را میتوان توسط اقدامات دولتی کاهش داد، برای نمونه تأمین اجتماعی مادران شاغل و اقدامات دیگر برای ادغام زنان در بازار کار. مقاله با دو سناریوی متضاد برای آیندهٔ پسا-پاندمی پایان مییابد.
#اشتغال_زنان #نابرابری #تبعیض #پناهجویان #خاورمیانه #پاندمی_کرونا
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43085
@bidarzani
✍🏽ولنتاین مقدم
برگردان: مهتاب محبوب
🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار
#بیدارزنی: شیوع بیماریها، درست مانند بحرانهای اقتصادی، زنان و مردان را به نحوی متفاوت تحت تأثیر قرار میدهد و پاندمیها (همهگیری جهانی) نابرابریهای اجتماعی و جنسیتی موجود را وخیمتر میکند. تأثیرات جنسیتی کووید ۱۹ بر زنان در زمینههای مختلفی بررسی شده است، از جمله در زمینه اشتغال، درآمد و از دست دادن امکان تحرک؛ در بستر نیاز فزاینده به کار خانگیِ زنان و زمان طولانی که صرف آموزش کودکان در خانه و مراقبت از بیماران و سالمندان میشود؛ این مسئله که با طولانی شدن زمانِ اجباری ماندن در خانه خشونت خانگی به شدت افزایش مییابد؛ اخراج پناهندگان یا مهاجران؛ و آسیبپذیر بودن در برابر این ویروس در کارهای عمدتاً زنانه مانند بخش بهداشت و سلامت، آموزش در مدارس، صنعت غذایی و دیگر بخشهای کاری خط مقدم و اساسی. این تأثیرات در کل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هم دیده میشود، اما با ویژگیهای متمایزِ خود.
فارغ از تنوع در منابع اقتصادی و ثروت و سیستمهای سیاسی در سراسر منطقه، در #کشورهای_خاورمیانه و #شمال_آفریقا سطح مشارکت زنان در نیروی کار بسیار پایین و آمار بیکاری جوانان، به ویژه در میان زنان، بالاست. بعضی خانوارها نیروی کار خانگی استخدام میکنند، نیروهایی که تحت پوشش قانون کار نیستند. کشورهای شورای همکاری خلیج(۱)، به علاوهٔ اردن و لبنان تعداد زیادی کارگر خانگی مهاجر استخدام میکنند، بیشتر از جنوب و جنوبشرقی آسیا که فاقد حقوق کار هستند. کشورهای شورای خلیج تعداد بالایی از متخصصان بخش سلامت را هم استخدام میکنند. قوانین، سیاستها و هنجارهای تبعیض جنسیتی مانند قوانین خانواده که زنان را تحت حمایت (قیمومیت/کنترل) بستگان مرد تعریف میکند غالبند. قوانین سفت و سخت درباره خشونت علیه زنان تنها در سالهای اخیر به تصویب رسیدهاند و نه در همهٔ کشورها. #لبنان ، #مراکش و #تونس بدهی بالایی نسبت به درآمد ناخالص ملیشان دارند و #ایران و #سوریه از تحریمهای تنبیهی ایالات متحده رنج میبرند. بیشتر کشورهای با درآمد متوسط شاهد دو دهه بدتر شدن خدمات عمومی از جمله سلامت عمومی و آموزش بودهاند. به جز کشورهای شورای خلیج، کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا کمترین ادغام در همکاریهای اقتصادی را دارند و مراودات در زمینه توسعهای در میان این کشورها بسیار کم است.
▪️در آخر، مشخصهٔ این منطقه هزینهٔ بالای نظامی (به ویژه در کشورهای شورای همکاری خلیج)، منازعات مداوم و حضور جمعیتهای پناهنده است. چنین ویژگیهای نهادی و اجتماعی-جمعیتی، گسترش و تجربه کووید-۱۹ در کل منطقه و در میان جمعیتهای متنوع آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
▪️هدف این مقاله پرداختن به تأثیر این پاندمی بر مشارکت اقتصادی زنان است. مدارکِ در دسترس نشان میدهند که از زنان در مشاغل بخش عمومی به طور کلی حمایت شده است، با این حال به انحاء مختلف در کشورهای متفاوت نرخ بیکاری زنان افزایش یافته است. اثرات منفی طولانیمدتتر را میتوان توسط اقدامات دولتی کاهش داد، برای نمونه تأمین اجتماعی مادران شاغل و اقدامات دیگر برای ادغام زنان در بازار کار. مقاله با دو سناریوی متضاد برای آیندهٔ پسا-پاندمی پایان مییابد.
#اشتغال_زنان #نابرابری #تبعیض #پناهجویان #خاورمیانه #پاندمی_کرونا
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43085
@bidarzani
بیدارزنی
کووید ۱۹ و کار زنان در منطقهٔ خاورمیانه و شمال آفریقا - بیدارزنی
در این مقاله تاثیر کووید ۱۹ بر کار زنان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بررسی شده است. مشاهدات از افزایش بیکاری زنان حکایت دارد.