بيدارزنى
Photo
🟣 این روزها در حالی به ٢٥ نوامبر (روز جهانی منع خشونت علیه زنان) نزدیك میشویم كه قیام سراسری ملت ایران (قیام ژینا) وارد سومین ماه خود شده است. قیامی كه شعلهی آن با قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی در بازداشتگاه برافروخته شد و در ادامه جلوههای بینظیری از همبستگی ملتها/ قومیتها و گروههای در حاشیه و اقلیتها را آفرید.
قیامی كه به گستردهترین شكل مسالهی زنان و ستم جنسی را به یكی از مسائل اصلی جنبش ملی تبدیل كرد.
ما در روزهای پرشكوه قیامی به سر میبریم كه شعار اصلیاش «زن، زندگی آزادی» از كردستان سرداده شد و در سرتاسر ایران گسترش یافت؛ روزهای پرشكوهی كه یاد #خدانور و ستمی كه بر او رفت بارها در خیابانها و دانشگاههای سراسر ایران گرامی داشته میشود و #فایزه_براهویی، خواهر بلوچ ما دیگر یک زن گمنام در زاهدان نیست. روزهایی كه برای همهی جانهای عزیزی كه از دست دادهایم، برای #ژینا #نیكا #حدیث #سارینا #کیان گریستهایم و عهد كردهایم كه این مسیر را تا پیروزی قیام پیش ببریم. روزهایی كه تمام جهان شاهد خشونت افسار گسیختهای است كه حكومت در تقلا برای بقای خود در كوچه و خیابان و دانشگاه علیه زن و مرد و كودك و جوان اعمال میكند.
ما در حالی این روزهای پرشكوه قیام و انقلاب را به روز جهانی منع خشونت علیه زنان (٢٥ نوامبر) پیوند میزنیم كه زنان بیش از همیشه قربانی خشونت سیستماتیك حکومتی شدهاند. ماموران سركوب با وقاحت اقدام به #آزار_جنسی زنان معترض در خیابان و بازداشتگاه میکنند و به آنها ناسزاهای جنسی میدهند با این توهم كه آنها را از حضور در خیابان بازدارند. شیوهای كه سابقهای طولانی در جمهوری اسلامی دارد و از همان ابتدای حکومت، زنانِ مخالف حجاب اجباری را با الفاظ ركیك و خشونت خیابانی سركوب کردهاند. اما این خشونت مستمر سیستماتیك نه تنها زنان را از خیابان نرانده كه آنها را مصممتر به صفوف اعتراض و انقلاب كشانده است.
زنانی كه امروز در كوچه و خیابان حجاب از سر بر میگیرند و آن را پایكوبان در آتش میافكنند، فراتر از اعتراض به حجاب اجباری و خواست آزادی پوشش، به بیش از چهل سال سركوب سیستماتیك، تبعیض، نابرابری و اجبار معترضند. گرچه اعتراض به حجاب اجباری عریانترین جلوهی آن است، اما تنها خشونتی نیست كه زنان به آن معترضند. زنان را در تمام این سالها به طور سیستماتیك از عرصههای مختلفی حذف یا حضورشان را محدود کردهاند.
دسترسی نابرابر زنان به فرصتهای شغلی، شكاف دستمزدی دو رقمی میان زنان و مردان، ترویج کودکهمسری، محدود و محرومسازی دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری، جرمانگاری سقط جنین، مدارای قانونی با قتلهای ناموسی، حذف زنان از بسیاری از مسابقات ورزشی یا ورزشگاهها یا اجبار آنها به داشتن پوشش محدود كننده؛ و دیگر قوانین تبعیضآمیزی که به گسترش خشونت علیه زنان از خانه تا خیابان و محیط کار انجامیده بخشی از خشونت سیستماتیكی است كه زنان در این سالها متحمل شدهاند. بدیهی است زنان بسته به خاستگاه طبقاتی، قومی/ملی و دینی خود سهم متفاوتی از این خشونت متحمل شدهاند.
در آستانه ٢٥ نوامبرـروزی كه نام خود را از كشتار زنانی دارد كه علیه دیكتاتوری جنگیده و كشته شدند- همگام با خواهرانمان در تمام كشوراز از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب در میانهی خیابان یك بار دیگر عهد میبندیم تا رسیدن به جامعهای عادلانه و برابر و تا محو هر گونه خشونت و تبعیض علیه زنان از پا ننشینیم.
- برای جامعهای كه در آن همهی اشكال تبعیض، اعم از تبعیض طبقاتی، جنسیتی، جنسی، قومی/ ملی، دینی و تبعیض به دلیل معلولیت محو شده باشد.
- جامعهای سكولار كه در آن دین، طایفه یا حكومت هیچ آمریتی در زندگی ما نداشته باشد و همهی ادیان بیهیچ برتری و امتیازی نسبت به دیگری، به دور از حوزهی عمومی بوده و دینداری امری فردی تلقی شده و هیچ نقشی در قانونگذاری نداشته باشد.
- جامعهای عاری از مناسبات سودجویانهی سرمایهداری و فارغ از غارت و مصرف بیرویه منابع زیست محیطی.
- جامعهای كه در آن آموزش و پرورش رایگان و با كیفیت در همهی مقاطع و برای همه موجود باشد.
- جامعهای كه در آن همگان از خدمات اجتماعی با كیفیت و رایگان (مهدكودك، آشپزخانه، خدمات بهداشتی و پزشكی،…) برخوردار باشند.
- جامعهای كه در آن برای همه افراد شغلی مناسب و برخوردار از شرايط كار ايمن و انسانی، با دستمزد مكفی وجود داشته باشد، همه افراد برخوردار از بیمهی درمانی مناسب و رایگان باشند و در آن افراد جویای كار، از كارافتاده، [نا]توان و زنان تحت عنوان «خانهدار» كه خود نقش بزرگی در تولید دارند از بیمهی بیكاری و رفاه برخوردار باشند.
- جامعهای كه حق تشكل، سازماندهی و اعتراض در آن به رسمیت شناخته شده باشد.
ما همچنان در میانه ی نبرد و مبارزه ایم.
جمعی از فعالان زنان داخل کشور- ۲۹ آبان ۱۴۰۱
@bidarzani
قیامی كه به گستردهترین شكل مسالهی زنان و ستم جنسی را به یكی از مسائل اصلی جنبش ملی تبدیل كرد.
ما در روزهای پرشكوه قیامی به سر میبریم كه شعار اصلیاش «زن، زندگی آزادی» از كردستان سرداده شد و در سرتاسر ایران گسترش یافت؛ روزهای پرشكوهی كه یاد #خدانور و ستمی كه بر او رفت بارها در خیابانها و دانشگاههای سراسر ایران گرامی داشته میشود و #فایزه_براهویی، خواهر بلوچ ما دیگر یک زن گمنام در زاهدان نیست. روزهایی كه برای همهی جانهای عزیزی كه از دست دادهایم، برای #ژینا #نیكا #حدیث #سارینا #کیان گریستهایم و عهد كردهایم كه این مسیر را تا پیروزی قیام پیش ببریم. روزهایی كه تمام جهان شاهد خشونت افسار گسیختهای است كه حكومت در تقلا برای بقای خود در كوچه و خیابان و دانشگاه علیه زن و مرد و كودك و جوان اعمال میكند.
ما در حالی این روزهای پرشكوه قیام و انقلاب را به روز جهانی منع خشونت علیه زنان (٢٥ نوامبر) پیوند میزنیم كه زنان بیش از همیشه قربانی خشونت سیستماتیك حکومتی شدهاند. ماموران سركوب با وقاحت اقدام به #آزار_جنسی زنان معترض در خیابان و بازداشتگاه میکنند و به آنها ناسزاهای جنسی میدهند با این توهم كه آنها را از حضور در خیابان بازدارند. شیوهای كه سابقهای طولانی در جمهوری اسلامی دارد و از همان ابتدای حکومت، زنانِ مخالف حجاب اجباری را با الفاظ ركیك و خشونت خیابانی سركوب کردهاند. اما این خشونت مستمر سیستماتیك نه تنها زنان را از خیابان نرانده كه آنها را مصممتر به صفوف اعتراض و انقلاب كشانده است.
زنانی كه امروز در كوچه و خیابان حجاب از سر بر میگیرند و آن را پایكوبان در آتش میافكنند، فراتر از اعتراض به حجاب اجباری و خواست آزادی پوشش، به بیش از چهل سال سركوب سیستماتیك، تبعیض، نابرابری و اجبار معترضند. گرچه اعتراض به حجاب اجباری عریانترین جلوهی آن است، اما تنها خشونتی نیست كه زنان به آن معترضند. زنان را در تمام این سالها به طور سیستماتیك از عرصههای مختلفی حذف یا حضورشان را محدود کردهاند.
دسترسی نابرابر زنان به فرصتهای شغلی، شكاف دستمزدی دو رقمی میان زنان و مردان، ترویج کودکهمسری، محدود و محرومسازی دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری، جرمانگاری سقط جنین، مدارای قانونی با قتلهای ناموسی، حذف زنان از بسیاری از مسابقات ورزشی یا ورزشگاهها یا اجبار آنها به داشتن پوشش محدود كننده؛ و دیگر قوانین تبعیضآمیزی که به گسترش خشونت علیه زنان از خانه تا خیابان و محیط کار انجامیده بخشی از خشونت سیستماتیكی است كه زنان در این سالها متحمل شدهاند. بدیهی است زنان بسته به خاستگاه طبقاتی، قومی/ملی و دینی خود سهم متفاوتی از این خشونت متحمل شدهاند.
در آستانه ٢٥ نوامبرـروزی كه نام خود را از كشتار زنانی دارد كه علیه دیكتاتوری جنگیده و كشته شدند- همگام با خواهرانمان در تمام كشوراز از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب در میانهی خیابان یك بار دیگر عهد میبندیم تا رسیدن به جامعهای عادلانه و برابر و تا محو هر گونه خشونت و تبعیض علیه زنان از پا ننشینیم.
- برای جامعهای كه در آن همهی اشكال تبعیض، اعم از تبعیض طبقاتی، جنسیتی، جنسی، قومی/ ملی، دینی و تبعیض به دلیل معلولیت محو شده باشد.
- جامعهای سكولار كه در آن دین، طایفه یا حكومت هیچ آمریتی در زندگی ما نداشته باشد و همهی ادیان بیهیچ برتری و امتیازی نسبت به دیگری، به دور از حوزهی عمومی بوده و دینداری امری فردی تلقی شده و هیچ نقشی در قانونگذاری نداشته باشد.
- جامعهای عاری از مناسبات سودجویانهی سرمایهداری و فارغ از غارت و مصرف بیرویه منابع زیست محیطی.
- جامعهای كه در آن آموزش و پرورش رایگان و با كیفیت در همهی مقاطع و برای همه موجود باشد.
- جامعهای كه در آن همگان از خدمات اجتماعی با كیفیت و رایگان (مهدكودك، آشپزخانه، خدمات بهداشتی و پزشكی،…) برخوردار باشند.
- جامعهای كه در آن برای همه افراد شغلی مناسب و برخوردار از شرايط كار ايمن و انسانی، با دستمزد مكفی وجود داشته باشد، همه افراد برخوردار از بیمهی درمانی مناسب و رایگان باشند و در آن افراد جویای كار، از كارافتاده، [نا]توان و زنان تحت عنوان «خانهدار» كه خود نقش بزرگی در تولید دارند از بیمهی بیكاری و رفاه برخوردار باشند.
- جامعهای كه حق تشكل، سازماندهی و اعتراض در آن به رسمیت شناخته شده باشد.
ما همچنان در میانه ی نبرد و مبارزه ایم.
جمعی از فعالان زنان داخل کشور- ۲۹ آبان ۱۴۰۱
@bidarzani