📌 علیه تبعیض جنسیتی در آموزش عالی و بازار کار (بخش اول)
✍🏽 جلوه جواهری
🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار
#بیدارزنی: «ورود به دانشگاه به ویژه برای بسیاری از فرودستان به معنی عرصهای است که بتوانند پایگاه اجتماعی و سپس اقتصادی خود را با شانس بیشتر و بهتر برای ورود به بازار کار تغییر دهند. به همین دلیل است که زنان در تمام سالهای بعد از انقلاب، علیرغم همهی تبعیضهای جنسیتی در نهاد آموزش عالی، به دنبال ورود به دانشگاه و دستیابی به آموزش عالی بودهاند.
اگر به تاریخ مبارزات زنان برای دستیابی به حق آموزش نگاهی بیندازیم میبینیم که زنان از ابتدا برای به دست آوردن این حق، راهی طولانی را پیمودند و موانع بسیاری را از سر گذراندند. اما این خواستِ تغییر وضعیت اگر هم منجر به ارتقای پایگاه اجتماعی آنان شده باشد لزوماً تغییر پایگاه اقتصادی آنها را به همراه نداشته است. در این مقاله سعی دارم این موضوع را کمی بشکافم که چطور پیوند این دو در ایران به ویژه در بستر تبعیض جنسیتی موجود گسسته شده است».
#اشتغال_زنان #تبعیض_جنسیتی #آموزش_عالی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43076
@bidarzani
✍🏽 جلوه جواهری
🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار
#بیدارزنی: «ورود به دانشگاه به ویژه برای بسیاری از فرودستان به معنی عرصهای است که بتوانند پایگاه اجتماعی و سپس اقتصادی خود را با شانس بیشتر و بهتر برای ورود به بازار کار تغییر دهند. به همین دلیل است که زنان در تمام سالهای بعد از انقلاب، علیرغم همهی تبعیضهای جنسیتی در نهاد آموزش عالی، به دنبال ورود به دانشگاه و دستیابی به آموزش عالی بودهاند.
اگر به تاریخ مبارزات زنان برای دستیابی به حق آموزش نگاهی بیندازیم میبینیم که زنان از ابتدا برای به دست آوردن این حق، راهی طولانی را پیمودند و موانع بسیاری را از سر گذراندند. اما این خواستِ تغییر وضعیت اگر هم منجر به ارتقای پایگاه اجتماعی آنان شده باشد لزوماً تغییر پایگاه اقتصادی آنها را به همراه نداشته است. در این مقاله سعی دارم این موضوع را کمی بشکافم که چطور پیوند این دو در ایران به ویژه در بستر تبعیض جنسیتی موجود گسسته شده است».
#اشتغال_زنان #تبعیض_جنسیتی #آموزش_عالی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43076
@bidarzani
بیدارزنی
علیه تبعیض جنسیتی در آموزش عالی و بازار کار- جلوه جواهری - بیدارزنی
چرا مبارزه زنان با انواع تبعیضهای جنسیتی آموزش عالی که مانع ورود آنها به بازار کار مناسب است به عرصه بازار کار پیوند نخورده است.
بيدارزنى
Photo
🟣 زنستیزی و تبعیض علیه زنان
باجه امور خانواده اداره گذرنامه:
زنی مستاصل و پریشان به مسئول باجه در حالی که اشک میریزه میگه خانم من دارم واشنگتن دی سی دکترا میخونم. تموم زندگیم اون وره. با شوهرم و دخترم اومده بودیم دیدن خانوادمون. موقع برگشت شوهرم و دخترم رد شدند. به من که رسید گفتند شوهرت ممنوع الخروجت کرده.
و اجازه خروج از کشور نداری. خانم شما خودت زنی. آخه مگه میشه. بچم رو برد. زندگیم رو نابود کرد. حالا من چی کار کنم...
زن با هق هق: خانم تا حالا شده که این جور پروندهها درست شند؟
مسئول باجه بیحوصله و بیتفاوت ایشالا درست میشه. این فرم رو پر کن.
امور بین الملل اداره گذرنامه
زن با دختر هفده ساله خطاب به منشی سرپرست دادسرا: خانم من اومدم برای دخترم پاسپورت بگیرم. میگند اجازه پدرش رو میخواد. باباش رو از کجا بیارم. هفده سال پیش ما رو گذاشت و رفت. هفده سال پیش غیابی طلاق گرفتم و با کارگری و بدبختی این بچه رو بزرگ کردم.
حالا ازم اجازه پدر میخواید؟
خانم منشی: برو از دادگاه خانواده حکم مفقوالاثری شوهرت رو بگیر اگه میخوای پاسپورت بگیری براش. بدون اجازه پدر نمیشه.
امور بین الملل اداره گذرنامه:
زن به همراه دختر شونزده سالهاش خطاب به مسئول باجه خانم شوهر من چندسال پیش فوت کرده. حضانت دخترم با منه. اومدم پاس بگیرم براش.
مسئول باجه:«نمیتونی خانم، قیمش باید بیاد که پدربزرگشه. اجازه اون لازمه.» زن مستاصل: آخه پدربزرگش نمیاد. بابا من دخترم رو بزرگ کردم. من دارم خرجش رو میدم. مسئول باجه فقط اجازه پدربزرگ لازمه. قانون این رو میگه. برو خانم وقتمون رو نگیر.
اینها فقط بخشی از اونچه بود که در چند روز مشاهداتم در اداره گذرنامه دیدم. زنانی مستاصل که توسط همسرانشان ممنوع الخروج شدهاند و مردان شیک و پیک و اتوکشیدهای که از راه میرسیدندو با گفتن این جمله که اومدم همسرم رو ممنوع الخروج کنم، زندگی و آینده یک زن را بنا به قانون نابود میکردند.
از حساب توئیتر بنفشه جمالی
#خشونت_علیه_زنان #زن_ستیزی #تبعیض_جنسیتی #تبعیض_سیستماتیک #ارتجاع
@Blackfishvoice
@bidarzani
باجه امور خانواده اداره گذرنامه:
زنی مستاصل و پریشان به مسئول باجه در حالی که اشک میریزه میگه خانم من دارم واشنگتن دی سی دکترا میخونم. تموم زندگیم اون وره. با شوهرم و دخترم اومده بودیم دیدن خانوادمون. موقع برگشت شوهرم و دخترم رد شدند. به من که رسید گفتند شوهرت ممنوع الخروجت کرده.
و اجازه خروج از کشور نداری. خانم شما خودت زنی. آخه مگه میشه. بچم رو برد. زندگیم رو نابود کرد. حالا من چی کار کنم...
زن با هق هق: خانم تا حالا شده که این جور پروندهها درست شند؟
مسئول باجه بیحوصله و بیتفاوت ایشالا درست میشه. این فرم رو پر کن.
امور بین الملل اداره گذرنامه
زن با دختر هفده ساله خطاب به منشی سرپرست دادسرا: خانم من اومدم برای دخترم پاسپورت بگیرم. میگند اجازه پدرش رو میخواد. باباش رو از کجا بیارم. هفده سال پیش ما رو گذاشت و رفت. هفده سال پیش غیابی طلاق گرفتم و با کارگری و بدبختی این بچه رو بزرگ کردم.
حالا ازم اجازه پدر میخواید؟
خانم منشی: برو از دادگاه خانواده حکم مفقوالاثری شوهرت رو بگیر اگه میخوای پاسپورت بگیری براش. بدون اجازه پدر نمیشه.
امور بین الملل اداره گذرنامه:
زن به همراه دختر شونزده سالهاش خطاب به مسئول باجه خانم شوهر من چندسال پیش فوت کرده. حضانت دخترم با منه. اومدم پاس بگیرم براش.
مسئول باجه:«نمیتونی خانم، قیمش باید بیاد که پدربزرگشه. اجازه اون لازمه.» زن مستاصل: آخه پدربزرگش نمیاد. بابا من دخترم رو بزرگ کردم. من دارم خرجش رو میدم. مسئول باجه فقط اجازه پدربزرگ لازمه. قانون این رو میگه. برو خانم وقتمون رو نگیر.
اینها فقط بخشی از اونچه بود که در چند روز مشاهداتم در اداره گذرنامه دیدم. زنانی مستاصل که توسط همسرانشان ممنوع الخروج شدهاند و مردان شیک و پیک و اتوکشیدهای که از راه میرسیدندو با گفتن این جمله که اومدم همسرم رو ممنوع الخروج کنم، زندگی و آینده یک زن را بنا به قانون نابود میکردند.
از حساب توئیتر بنفشه جمالی
#خشونت_علیه_زنان #زن_ستیزی #تبعیض_جنسیتی #تبعیض_سیستماتیک #ارتجاع
@Blackfishvoice
@bidarzani
📌کووید ۱۹ و کار زنان در منطقهی خاورمیانه و شمال آفریقا
✍🏽ولنتاین مقدم
برگردان: مهتاب محبوب
🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار
#بیدارزنی: شیوع بیماریها، درست مانند بحرانهای اقتصادی، زنان و مردان را به نحوی متفاوت تحت تأثیر قرار میدهد و پاندمیها (همهگیری جهانی) نابرابریهای اجتماعی و جنسیتی موجود را وخیمتر میکند. تأثیرات جنسیتی کووید ۱۹ بر زنان در زمینههای مختلفی بررسی شده است، از جمله در زمینه اشتغال، درآمد و از دست دادن امکان تحرک؛ در بستر نیاز فزاینده به کار خانگیِ زنان و زمان طولانی که صرف آموزش کودکان در خانه و مراقبت از بیماران و سالمندان میشود؛ این مسئله که با طولانی شدن زمانِ اجباری ماندن در خانه خشونت خانگی به شدت افزایش مییابد؛ اخراج پناهندگان یا مهاجران؛ و آسیبپذیر بودن در برابر این ویروس در کارهای عمدتاً زنانه مانند بخش بهداشت و سلامت، آموزش در مدارس، صنعت غذایی و دیگر بخشهای کاری خط مقدم و اساسی. این تأثیرات در کل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هم دیده میشود، اما با ویژگیهای متمایزِ خود.
فارغ از تنوع در منابع اقتصادی و ثروت و سیستمهای سیاسی در سراسر منطقه، در #کشورهای_خاورمیانه و #شمال_آفریقا سطح مشارکت زنان در نیروی کار بسیار پایین و آمار بیکاری جوانان، به ویژه در میان زنان، بالاست. بعضی خانوارها نیروی کار خانگی استخدام میکنند، نیروهایی که تحت پوشش قانون کار نیستند. کشورهای شورای همکاری خلیج(۱)، به علاوهٔ اردن و لبنان تعداد زیادی کارگر خانگی مهاجر استخدام میکنند، بیشتر از جنوب و جنوبشرقی آسیا که فاقد حقوق کار هستند. کشورهای شورای خلیج تعداد بالایی از متخصصان بخش سلامت را هم استخدام میکنند. قوانین، سیاستها و هنجارهای تبعیض جنسیتی مانند قوانین خانواده که زنان را تحت حمایت (قیمومیت/کنترل) بستگان مرد تعریف میکند غالبند. قوانین سفت و سخت درباره خشونت علیه زنان تنها در سالهای اخیر به تصویب رسیدهاند و نه در همهٔ کشورها. #لبنان ، #مراکش و #تونس بدهی بالایی نسبت به درآمد ناخالص ملیشان دارند و #ایران و #سوریه از تحریمهای تنبیهی ایالات متحده رنج میبرند. بیشتر کشورهای با درآمد متوسط شاهد دو دهه بدتر شدن خدمات عمومی از جمله سلامت عمومی و آموزش بودهاند. به جز کشورهای شورای خلیج، کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا کمترین ادغام در همکاریهای اقتصادی را دارند و مراودات در زمینه توسعهای در میان این کشورها بسیار کم است.
▪️در آخر، مشخصهٔ این منطقه هزینهٔ بالای نظامی (به ویژه در کشورهای شورای همکاری خلیج)، منازعات مداوم و حضور جمعیتهای پناهنده است. چنین ویژگیهای نهادی و اجتماعی-جمعیتی، گسترش و تجربه کووید-۱۹ در کل منطقه و در میان جمعیتهای متنوع آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
▪️هدف این مقاله پرداختن به تأثیر این پاندمی بر مشارکت اقتصادی زنان است. مدارکِ در دسترس نشان میدهند که از زنان در مشاغل بخش عمومی به طور کلی حمایت شده است، با این حال به انحاء مختلف در کشورهای متفاوت نرخ بیکاری زنان افزایش یافته است. اثرات منفی طولانیمدتتر را میتوان توسط اقدامات دولتی کاهش داد، برای نمونه تأمین اجتماعی مادران شاغل و اقدامات دیگر برای ادغام زنان در بازار کار. مقاله با دو سناریوی متضاد برای آیندهٔ پسا-پاندمی پایان مییابد.
#اشتغال_زنان #نابرابری #تبعیض #پناهجویان #خاورمیانه #پاندمی_کرونا
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43085
@bidarzani
✍🏽ولنتاین مقدم
برگردان: مهتاب محبوب
🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار
#بیدارزنی: شیوع بیماریها، درست مانند بحرانهای اقتصادی، زنان و مردان را به نحوی متفاوت تحت تأثیر قرار میدهد و پاندمیها (همهگیری جهانی) نابرابریهای اجتماعی و جنسیتی موجود را وخیمتر میکند. تأثیرات جنسیتی کووید ۱۹ بر زنان در زمینههای مختلفی بررسی شده است، از جمله در زمینه اشتغال، درآمد و از دست دادن امکان تحرک؛ در بستر نیاز فزاینده به کار خانگیِ زنان و زمان طولانی که صرف آموزش کودکان در خانه و مراقبت از بیماران و سالمندان میشود؛ این مسئله که با طولانی شدن زمانِ اجباری ماندن در خانه خشونت خانگی به شدت افزایش مییابد؛ اخراج پناهندگان یا مهاجران؛ و آسیبپذیر بودن در برابر این ویروس در کارهای عمدتاً زنانه مانند بخش بهداشت و سلامت، آموزش در مدارس، صنعت غذایی و دیگر بخشهای کاری خط مقدم و اساسی. این تأثیرات در کل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هم دیده میشود، اما با ویژگیهای متمایزِ خود.
فارغ از تنوع در منابع اقتصادی و ثروت و سیستمهای سیاسی در سراسر منطقه، در #کشورهای_خاورمیانه و #شمال_آفریقا سطح مشارکت زنان در نیروی کار بسیار پایین و آمار بیکاری جوانان، به ویژه در میان زنان، بالاست. بعضی خانوارها نیروی کار خانگی استخدام میکنند، نیروهایی که تحت پوشش قانون کار نیستند. کشورهای شورای همکاری خلیج(۱)، به علاوهٔ اردن و لبنان تعداد زیادی کارگر خانگی مهاجر استخدام میکنند، بیشتر از جنوب و جنوبشرقی آسیا که فاقد حقوق کار هستند. کشورهای شورای خلیج تعداد بالایی از متخصصان بخش سلامت را هم استخدام میکنند. قوانین، سیاستها و هنجارهای تبعیض جنسیتی مانند قوانین خانواده که زنان را تحت حمایت (قیمومیت/کنترل) بستگان مرد تعریف میکند غالبند. قوانین سفت و سخت درباره خشونت علیه زنان تنها در سالهای اخیر به تصویب رسیدهاند و نه در همهٔ کشورها. #لبنان ، #مراکش و #تونس بدهی بالایی نسبت به درآمد ناخالص ملیشان دارند و #ایران و #سوریه از تحریمهای تنبیهی ایالات متحده رنج میبرند. بیشتر کشورهای با درآمد متوسط شاهد دو دهه بدتر شدن خدمات عمومی از جمله سلامت عمومی و آموزش بودهاند. به جز کشورهای شورای خلیج، کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا کمترین ادغام در همکاریهای اقتصادی را دارند و مراودات در زمینه توسعهای در میان این کشورها بسیار کم است.
▪️در آخر، مشخصهٔ این منطقه هزینهٔ بالای نظامی (به ویژه در کشورهای شورای همکاری خلیج)، منازعات مداوم و حضور جمعیتهای پناهنده است. چنین ویژگیهای نهادی و اجتماعی-جمعیتی، گسترش و تجربه کووید-۱۹ در کل منطقه و در میان جمعیتهای متنوع آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
▪️هدف این مقاله پرداختن به تأثیر این پاندمی بر مشارکت اقتصادی زنان است. مدارکِ در دسترس نشان میدهند که از زنان در مشاغل بخش عمومی به طور کلی حمایت شده است، با این حال به انحاء مختلف در کشورهای متفاوت نرخ بیکاری زنان افزایش یافته است. اثرات منفی طولانیمدتتر را میتوان توسط اقدامات دولتی کاهش داد، برای نمونه تأمین اجتماعی مادران شاغل و اقدامات دیگر برای ادغام زنان در بازار کار. مقاله با دو سناریوی متضاد برای آیندهٔ پسا-پاندمی پایان مییابد.
#اشتغال_زنان #نابرابری #تبعیض #پناهجویان #خاورمیانه #پاندمی_کرونا
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43085
@bidarzani
بیدارزنی
کووید ۱۹ و کار زنان در منطقهٔ خاورمیانه و شمال آفریقا - بیدارزنی
در این مقاله تاثیر کووید ۱۹ بر کار زنان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بررسی شده است. مشاهدات از افزایش بیکاری زنان حکایت دارد.
📌 مربیان مهدکودک بدون حمایت قانون کار
✍🏽 متین یزدانی
🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار
#بیدارزنی: «بر خلاف باور عموم، فردی که در حوزه کودک مشغول به کار است، با مشکلات ویژهای روبهرو است. یکی از مهمترین مشکلات مربیان مهدکودک، دستمزد بسیار پایین و نداشتن بیمه است. علاوه بر این مربیان با موضوعاتی چون احساس ترس از آینده شغلی، عدم وجود جایگاه شغلی و سازمانی مشخص و آسیب سلامت جسمی روبهرو هستند .
من سالهاست به دلیل علاقهام به حوزه کودک، مربی مهدکودکهای زیادی در رشت بودهام. در بازه زمانی مختلف با تعداد زیادی از مربیان در رشت گفتگو کردهام. این گفتگوها به من کمک کرده است که تنها به تجربه خودم اکتفا نکنم و بتوانم تصویری نسبتا شفاف از اوضاع و شرایط مربیان مهدکودک در شهر رشت ارائه دهم. ماحصل گفتگوها به قرار زیر است.
از میزان درآمد مربیان مهدکودک در رشت آمار رسمی در دسترس نیست ولی بنا به گفته بسیاری از مربیان، درآمد آنها نسبت به زمان و انرژیای که صرف میکنند، بسیار کم است و هزینههای آنها را نیز پوشش نمیدهد. اکثر مربیان که در مصاحبه شرکت داشتند، اعلام کردند نه تنها بیمه نبودند بلکه دستمزد دریافتی آنها، برابر با نصف حداقل حقوق مصوب قانون کار برای یک کارگر بوده است. بعضی از مربیان میگفتند: «گرفتن مرخصی کار آسانی نبود و اگر هم موفق به گرفتن مرخصی میشدند از حقوق انها کسر میشد». حتی اگر دلیل عدم حضورشان در محل کار بیماری میبود. موضوع دیگر، بعضی از مربیان ناچار بودند علاوه بر زمانی را که در محل کار سپری میکنند، ساعاتی را در منزل به برنامه ریزی برای فعالیتهای در کلاس اختصاص دهند. ساعاتی که در قبالش هیچ دستمزدی دریافت نمی کردند».
#اشتغال_نابرابر #تبعیض_جنسیتی #مربیان_مهدکودک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43089
@bidarzani
✍🏽 متین یزدانی
🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار
#بیدارزنی: «بر خلاف باور عموم، فردی که در حوزه کودک مشغول به کار است، با مشکلات ویژهای روبهرو است. یکی از مهمترین مشکلات مربیان مهدکودک، دستمزد بسیار پایین و نداشتن بیمه است. علاوه بر این مربیان با موضوعاتی چون احساس ترس از آینده شغلی، عدم وجود جایگاه شغلی و سازمانی مشخص و آسیب سلامت جسمی روبهرو هستند .
من سالهاست به دلیل علاقهام به حوزه کودک، مربی مهدکودکهای زیادی در رشت بودهام. در بازه زمانی مختلف با تعداد زیادی از مربیان در رشت گفتگو کردهام. این گفتگوها به من کمک کرده است که تنها به تجربه خودم اکتفا نکنم و بتوانم تصویری نسبتا شفاف از اوضاع و شرایط مربیان مهدکودک در شهر رشت ارائه دهم. ماحصل گفتگوها به قرار زیر است.
از میزان درآمد مربیان مهدکودک در رشت آمار رسمی در دسترس نیست ولی بنا به گفته بسیاری از مربیان، درآمد آنها نسبت به زمان و انرژیای که صرف میکنند، بسیار کم است و هزینههای آنها را نیز پوشش نمیدهد. اکثر مربیان که در مصاحبه شرکت داشتند، اعلام کردند نه تنها بیمه نبودند بلکه دستمزد دریافتی آنها، برابر با نصف حداقل حقوق مصوب قانون کار برای یک کارگر بوده است. بعضی از مربیان میگفتند: «گرفتن مرخصی کار آسانی نبود و اگر هم موفق به گرفتن مرخصی میشدند از حقوق انها کسر میشد». حتی اگر دلیل عدم حضورشان در محل کار بیماری میبود. موضوع دیگر، بعضی از مربیان ناچار بودند علاوه بر زمانی را که در محل کار سپری میکنند، ساعاتی را در منزل به برنامه ریزی برای فعالیتهای در کلاس اختصاص دهند. ساعاتی که در قبالش هیچ دستمزدی دریافت نمی کردند».
#اشتغال_نابرابر #تبعیض_جنسیتی #مربیان_مهدکودک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43089
@bidarzani
بیدارزنی
مربیان مهدکودک بدون حمایت قانون کار - متین یزدانی - بیدارزنی
مربیان مهدکودک در رشت اغلب با دستمزد پایین، بیبهره از بیمه، تاثیر شرایط کار بر سلامتی، و ناامنی شغلی به ویژه در پاندمی کرونا مواجهند.
🟣 ۳۱ درصد جمعیت تهران یعنی بیش از ۴ میلیون نفر در سکونتگاههای غیررسمی، حاشیه و بافت زاغهای زندگی میکنند
به گزارش ایرنا، امروز دوشنبه ۱۲ مهر، رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران اعلام کرد: «بیش از چهار میلیون نفر از جمعیت تهران در سکونتگاههای غیررسمی، مناطق حاشیهای و بافتهای ناکارآمد زندگی میکنند و این میزان معادل با ۳۱ درصد جمعیت استان تهران است. بر اساس آمارها جمعیت استان تهران تا ۱۴ میلیون نفر تخمین زده می شود».
#کالایی_سازی_مسکن
#نابرابری #تبعیض
@bidarzani
به گزارش ایرنا، امروز دوشنبه ۱۲ مهر، رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران اعلام کرد: «بیش از چهار میلیون نفر از جمعیت تهران در سکونتگاههای غیررسمی، مناطق حاشیهای و بافتهای ناکارآمد زندگی میکنند و این میزان معادل با ۳۱ درصد جمعیت استان تهران است. بر اساس آمارها جمعیت استان تهران تا ۱۴ میلیون نفر تخمین زده می شود».
#کالایی_سازی_مسکن
#نابرابری #تبعیض
@bidarzani
📌 گزارشی از قتل فائزه: ساحرهای که علیه پدرش میشورد
✍🏽 فاطمه کریمی
#بیدارزنی: در تاریخ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ انتشار خبری در صفحه شخصی اینستاگرام یکی از پزشکان بیمارستان کوثر سنندج بهنام «ایمان نوابی» توجه بسیاری را به یکی دیگر از موارد زن کشی جلب کرد. در این پست که مدتی بعد بهدنبال فشار بر این پزشک از صفحه شخصی وی حذف شد، آمده است: «یه دختر ۲۲ ساله رو آوردن که پدرش با بنزین، ۸۵ درصد بدنش رو سوزونده. اونم فقط بهخاطر داشتن دوست پسر…» با این حال، خانواده فائزه خصوصا پدرش، دلیل مرگ وی را «خودسوزی» ناشی از افسردگی اعلام کردند...
کمی بعد جزئیات بیشتری از این زن جوان به آتش کشیده شده توسط پدرش منتشر شد. هویت وی، فائزه ملکینیا، ۲۲ ساله، مجرد و اهل روستای کورکوره (دولت آباد) واقع در شهرستان سنندج ذکر شد. طبق گفتههای برخی از افرادی که از نزدیک این زن جوان را میشناختند، پدر و مادر فائزه سالها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسنتر از خود ازدواج میکند.
اما این زندگی خیلی دوام نمیآورد و فائزه بعد از دو سال از همسرش جدا میشود. بعدها وی قصد ازدواج با فرد دیگری داشت، اما با مخالفت پدرش مواجه میشود. خانوادهی پسر مورد علاقهی فائزه، چندینبار به خواستگاری وی میروند، اما پدر موافقت نمیکند. به گفتهی برخی از نزدیکان، فائزه برای چند روز با مرد مورد علاقهی خود به یکی از شهرستانهای مرزی استان کردستان میروند، که گویا قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشتهاند، اما کمی بعد به اجبار یا با خواست خود برمیگردند...
▪️در ماههای اخیر زنان زیادی به بهانههای مختلف توسط افراد مذکر خانوادههایشان کشته و قربانی تفکر پدرسالارانهای شدند که زنان را حتی از اولیهترین حقوق انسانی خود محروم میکند. با این حال، این زنان برخلاف تفکر کلیشهای که آنها را تنها در حد یک قربانی «منفعل» بازنمایی میکند، زنانی هستند که در زندگی فردی خود دیگر حاضر نیستند تا سرنوشت محتوم خود را بپذیرند و در برابر فشارها و خشونتهای روزانهای که بر آنها وارد میشود، مقاومت میکنند.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #تبعیض_سیستماتیک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43120
@bidarzani
✍🏽 فاطمه کریمی
#بیدارزنی: در تاریخ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ انتشار خبری در صفحه شخصی اینستاگرام یکی از پزشکان بیمارستان کوثر سنندج بهنام «ایمان نوابی» توجه بسیاری را به یکی دیگر از موارد زن کشی جلب کرد. در این پست که مدتی بعد بهدنبال فشار بر این پزشک از صفحه شخصی وی حذف شد، آمده است: «یه دختر ۲۲ ساله رو آوردن که پدرش با بنزین، ۸۵ درصد بدنش رو سوزونده. اونم فقط بهخاطر داشتن دوست پسر…» با این حال، خانواده فائزه خصوصا پدرش، دلیل مرگ وی را «خودسوزی» ناشی از افسردگی اعلام کردند...
کمی بعد جزئیات بیشتری از این زن جوان به آتش کشیده شده توسط پدرش منتشر شد. هویت وی، فائزه ملکینیا، ۲۲ ساله، مجرد و اهل روستای کورکوره (دولت آباد) واقع در شهرستان سنندج ذکر شد. طبق گفتههای برخی از افرادی که از نزدیک این زن جوان را میشناختند، پدر و مادر فائزه سالها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسنتر از خود ازدواج میکند.
اما این زندگی خیلی دوام نمیآورد و فائزه بعد از دو سال از همسرش جدا میشود. بعدها وی قصد ازدواج با فرد دیگری داشت، اما با مخالفت پدرش مواجه میشود. خانوادهی پسر مورد علاقهی فائزه، چندینبار به خواستگاری وی میروند، اما پدر موافقت نمیکند. به گفتهی برخی از نزدیکان، فائزه برای چند روز با مرد مورد علاقهی خود به یکی از شهرستانهای مرزی استان کردستان میروند، که گویا قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشتهاند، اما کمی بعد به اجبار یا با خواست خود برمیگردند...
▪️در ماههای اخیر زنان زیادی به بهانههای مختلف توسط افراد مذکر خانوادههایشان کشته و قربانی تفکر پدرسالارانهای شدند که زنان را حتی از اولیهترین حقوق انسانی خود محروم میکند. با این حال، این زنان برخلاف تفکر کلیشهای که آنها را تنها در حد یک قربانی «منفعل» بازنمایی میکند، زنانی هستند که در زندگی فردی خود دیگر حاضر نیستند تا سرنوشت محتوم خود را بپذیرند و در برابر فشارها و خشونتهای روزانهای که بر آنها وارد میشود، مقاومت میکنند.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #تبعیض_سیستماتیک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43120
@bidarzani
بیدارزنی
زن کشی-گزارشی از قتل فائزه: ساحرهای که علیه پدرش میشورد - فاطمه کریمی - بیدارزنی
این مطلب با شرح قتل فائزه توسط پدرش به دلیل اینکه که از ازدواج اجباری خود را رهانید به زن کشی و خشونتهای سیستماتیک علیه زنان اشاره دارد.
🟣 چگونه «رینگ» مرضیه را کشت؟
(گزارشی از درون کارخانه نساجی کویر سمنان)
در روزهای گذشته جانباختنِ یک کارگر ۲۱ساله بهنام «مرضیه طاهریان» در کارخانه نساجی کویر سمنان خبرساز شد. خبرگزاریهای دولتی در ایران «بیاحتیاطی از سوی کارگر» را عامل مرگ او اعلام کردند اما در روزهای بعد مشخص شد گیر کردنِ مقنعهای که مرضیه به صورت اجباری بهسر داشته، در دستگاه و آسیب به سر او علت اصلی جانباختنش بوده است.
یک منبع آگاه از درون کارخانه نساجی کویر سمنان که نخواست نامش فاش شود، در گفتو گو با زمانه جزییات جدیدی درباره وضعیت کاریِ کارگران زن و مرد در این کارخانه و همچنین چگونگی جانباختن مرضیه طاهریان را در اختیار زمانه قرار داده است.
شرکت نساجی کویر سمنان یک کارخانه صنعتی واقع در فاز یک از شهرک صنعتی شرق، در کیلومتر ۸ جاده سمنان- دامغان است که با مدیریت فردی بهنام «امیررضا فیض» در زمینه تولید انواع نخ ظریف پنبه اى و الیاف مصنوعى فعالیت دارد.
▪️کارگران زن؛ هشت ساعت دویدنِ بیوقفه، هوای دم کرده و حجاب اجباری
«به علت اینکه فیتیلهها، نیمچه نخها و نخها در دستگاههای تولیدی، دچار پارگیهای مداومِ پیوندها و پایین آمدن کیفیت محصولات نشود، باید دما و رطوبت سالن در یک درجه خاص تنظیم باشد. این دما و رطوبت، حالتی شرجی و دم کرده به فضا میدهد. مشابه رفتن با پوشش کامل در حمامِ بخار. در این محیط، کارگران زن، باید از پوشش مانتو، شلوار و مقنعه استفاده کنند که حتی راه رفتن در این هوای شرجی را برای آنها بسیار سخت میکند. کارگران به هیچ عنوان اجازهی نشستن ندارند و در صورت مشاهدهی نشستن یک کارگر در گوشه و کنار سالن، به او تذکر داده میشود و در صورت تکرار، در مراحل بعد اخطار و برخوردهای جدی تر شامل حال کارگر خواهد شد.»
بهگفته او، هر کارگر هشت ساعت به صورت مستمر در حال دویدن بین دستگاههاست. در حالی که نه تنها از پوشش مناسب و ایمن برخوردار نیست بلکه کمترین موارد ایمنی دستگاهها، بعضا به علت مستهلک بودن، هم در نظر گرفته نشده است.
▪️رینگ، دستگاهی که جان مرضیه را گرفت
«سالن A، رینگ ۲، واحد ۸۲۰»
عبارت ذکر شده، آدرس دقیق نقطهای در کارخانه نساجی کویر سمنان است که مرضیه طاهریان بهدلیل داشتنِ حجاب اجباری و بهخاطر عدم ایمن سازیِ محل کارش توسط کارفرما، جانش را از دست داده است.
همه کسانی که برای مدتی اوپراتور رینگ ۱ و ۲ در سالن قدیم یا همان سالن A بودند، متفقالقول معتقدند که این دو دستگاه پارگیِ پیوند وحشتناکی دارند. میزان ِ پیچیدگی نیمچه نخ به دور سیلندرها به علت همین پارگیهای مداومِ پیوند، بسیار زیاد است. این دو دستگاهِ کلافه کنندهای که اکثرا حالت درهم ریختگی دارند، همچنان استارت شده و به تولید ادامه میدهند.»
او میگوید نقص فنی دستگاهها باعث میشد مرضیه به صورت پیوسته در میان دو رینگ در حال دویدن باشد:
«۱۰ دقیقه آخر هر شیفت، فشار کاری اوپراتورهای رینگ، به بالاترین حد خود میرسد. بوبینهای خالی باید تعویض شده باشد (بعضا در هر شیفت کاری و برای هر دستگاه ۳۰۰تا ۴۰۰ بوبین باید طی شیفت تعویض شود). دستگاه پارگی پیوند نداشته باشد. پیچیدگی دور سیلندرها برطرف شده و واحدهای غیر فعال باید فعال شوند. سپراتورها، آپرونها و آپرون گیرها و سایر قطعات رینگ باید صحیح و سالم به اوپراتور شیفت بعد تحویل گردند. هر کارگر دو دستگاه رینگ را طی هشت ساعت کاری نگه میدارد که هر دستگاه شامل ۱۲۰۰ واحد است، علاوه بر اینکه عملا تمام مدت کاری را در حال دویدن بین دستگاه هاست، درپایان شیفت هم با سرعت بالا باید نخ کشی و پیوند واحدهای غیرفعال را انجام دهد.»
بهگفته او، مرضیه طاهریان در حال مایع دادن به ماسوره واحد غیرفعال ۸۲۰ بوده که مقنعه و موهای پشت سر بافته شدهاش در یک لحظه بین سیلندر گیر کرد و منجر به جانباختنِ او شد.
#اشتغال_زنان #ناامنی_شغلی #تبعیض_جنسیتی #حجاب_اجباری
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3nokBQJ
@bidarzani
(گزارشی از درون کارخانه نساجی کویر سمنان)
در روزهای گذشته جانباختنِ یک کارگر ۲۱ساله بهنام «مرضیه طاهریان» در کارخانه نساجی کویر سمنان خبرساز شد. خبرگزاریهای دولتی در ایران «بیاحتیاطی از سوی کارگر» را عامل مرگ او اعلام کردند اما در روزهای بعد مشخص شد گیر کردنِ مقنعهای که مرضیه به صورت اجباری بهسر داشته، در دستگاه و آسیب به سر او علت اصلی جانباختنش بوده است.
یک منبع آگاه از درون کارخانه نساجی کویر سمنان که نخواست نامش فاش شود، در گفتو گو با زمانه جزییات جدیدی درباره وضعیت کاریِ کارگران زن و مرد در این کارخانه و همچنین چگونگی جانباختن مرضیه طاهریان را در اختیار زمانه قرار داده است.
شرکت نساجی کویر سمنان یک کارخانه صنعتی واقع در فاز یک از شهرک صنعتی شرق، در کیلومتر ۸ جاده سمنان- دامغان است که با مدیریت فردی بهنام «امیررضا فیض» در زمینه تولید انواع نخ ظریف پنبه اى و الیاف مصنوعى فعالیت دارد.
▪️کارگران زن؛ هشت ساعت دویدنِ بیوقفه، هوای دم کرده و حجاب اجباری
«به علت اینکه فیتیلهها، نیمچه نخها و نخها در دستگاههای تولیدی، دچار پارگیهای مداومِ پیوندها و پایین آمدن کیفیت محصولات نشود، باید دما و رطوبت سالن در یک درجه خاص تنظیم باشد. این دما و رطوبت، حالتی شرجی و دم کرده به فضا میدهد. مشابه رفتن با پوشش کامل در حمامِ بخار. در این محیط، کارگران زن، باید از پوشش مانتو، شلوار و مقنعه استفاده کنند که حتی راه رفتن در این هوای شرجی را برای آنها بسیار سخت میکند. کارگران به هیچ عنوان اجازهی نشستن ندارند و در صورت مشاهدهی نشستن یک کارگر در گوشه و کنار سالن، به او تذکر داده میشود و در صورت تکرار، در مراحل بعد اخطار و برخوردهای جدی تر شامل حال کارگر خواهد شد.»
بهگفته او، هر کارگر هشت ساعت به صورت مستمر در حال دویدن بین دستگاههاست. در حالی که نه تنها از پوشش مناسب و ایمن برخوردار نیست بلکه کمترین موارد ایمنی دستگاهها، بعضا به علت مستهلک بودن، هم در نظر گرفته نشده است.
▪️رینگ، دستگاهی که جان مرضیه را گرفت
«سالن A، رینگ ۲، واحد ۸۲۰»
عبارت ذکر شده، آدرس دقیق نقطهای در کارخانه نساجی کویر سمنان است که مرضیه طاهریان بهدلیل داشتنِ حجاب اجباری و بهخاطر عدم ایمن سازیِ محل کارش توسط کارفرما، جانش را از دست داده است.
همه کسانی که برای مدتی اوپراتور رینگ ۱ و ۲ در سالن قدیم یا همان سالن A بودند، متفقالقول معتقدند که این دو دستگاه پارگیِ پیوند وحشتناکی دارند. میزان ِ پیچیدگی نیمچه نخ به دور سیلندرها به علت همین پارگیهای مداومِ پیوند، بسیار زیاد است. این دو دستگاهِ کلافه کنندهای که اکثرا حالت درهم ریختگی دارند، همچنان استارت شده و به تولید ادامه میدهند.»
او میگوید نقص فنی دستگاهها باعث میشد مرضیه به صورت پیوسته در میان دو رینگ در حال دویدن باشد:
«۱۰ دقیقه آخر هر شیفت، فشار کاری اوپراتورهای رینگ، به بالاترین حد خود میرسد. بوبینهای خالی باید تعویض شده باشد (بعضا در هر شیفت کاری و برای هر دستگاه ۳۰۰تا ۴۰۰ بوبین باید طی شیفت تعویض شود). دستگاه پارگی پیوند نداشته باشد. پیچیدگی دور سیلندرها برطرف شده و واحدهای غیر فعال باید فعال شوند. سپراتورها، آپرونها و آپرون گیرها و سایر قطعات رینگ باید صحیح و سالم به اوپراتور شیفت بعد تحویل گردند. هر کارگر دو دستگاه رینگ را طی هشت ساعت کاری نگه میدارد که هر دستگاه شامل ۱۲۰۰ واحد است، علاوه بر اینکه عملا تمام مدت کاری را در حال دویدن بین دستگاه هاست، درپایان شیفت هم با سرعت بالا باید نخ کشی و پیوند واحدهای غیرفعال را انجام دهد.»
بهگفته او، مرضیه طاهریان در حال مایع دادن به ماسوره واحد غیرفعال ۸۲۰ بوده که مقنعه و موهای پشت سر بافته شدهاش در یک لحظه بین سیلندر گیر کرد و منجر به جانباختنِ او شد.
#اشتغال_زنان #ناامنی_شغلی #تبعیض_جنسیتی #حجاب_اجباری
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3nokBQJ
@bidarzani
Telegraph
چگونه «رینگ» مرضیه را کشت؟
گزارشی از درون کارخانه نساجی کویر سمنان «مرضیه طاهریان» کارگر کارخانه نساجی کویر سمنان چرا جان باخت؟ شرایط کار برای زنان در این کارخانه چگونه است؟ ایمنی کار تا چه حد در این کارخانه رعایت میشود؟ در روزهای گذشته جانباختنِ یک کارگر ۲۱ساله بهنام «مرضیه طاهریان»…
📌 خشونت سیستماتیک آکادمیک: حذف زنان در پایاننامهها در نظام دانشگاهی ایران
✍🏽 ط. ن . ح، پژوهشگر حقوق و برابری جنسیتی، حقوق و مطالعات زنان
#بیدارزنی: نوامبر نارنجی ۲۰۲۱، برای من فرصت خوبی است تا از تجربهی زیستهام در یک فضای خشونتآمیز بنویسم. جنسیتزدگی یا کلیشههای جنسیتی که از اعتقاد به فرودست بودن زنان شکل میگیرد، امری تقریبا جهانی است. این فرودستی در فضای آکادمیک ایران، مصادیقی پرشمار دارد. از میان این مصادیق، به تجربهی خودم بهعنوان یک دانشجوی زن در مقطع کارشناسی ارشد اشاره میکنم. دورهی کارشناسی ارشدم را در یکی از مطرحترین دانشگاههای ایران میگذرانم و موضوع پایاننامهام «مستندسازی تلاشهای عدالتطلبانهی زنان در دوران پساجنگ» است. بیشتر اساتید، فارغالتحصیلان دانشگاههای خارج از کشور هستند و حداقل انتظار میرود که دیدگاهشان با تفکرات مردسالارانهی رایج، متفاوت باشد، حال آنکه نگاهی سرکوبگر و تبعیضآمیز نسبت به ثبت تجربیات زنان در این محیط آموزشی حاکم است.
بدونشک، همانقدر کهانتخاب موضوع پایاننامهام در رابطه با موضوع زنان برای من انرژیبخش بود، بهصورت وارونه، همانقدر هم پروسهی انتخاب استاد راهنما ناامیدکننده و سرکوبگرایانه بود. روبهرو شدن با پاسخهای منفی اساتید برای راهنمایی موضوعم، بهعنوان زنی که میخواهم از مسائل و تلاشهای زنان بنویسم، در یک سال و نیم گذشته با مصادیق متعددی همراه بود.
آنچه که از دانشکدهی حقوق و رشتهی حقوق انتظار میرود، ایجاد فضایی برای پرورش تفکرات حقطلبانه و مبارزه با تفکرات کلیشهای است که به مهجور شدن گروههای در حاشیه انجامیده است. اما دیکتاتوری حاکم بر محیط آموزشی، منجر به عدم استقلال فکری و پرورش تفکر در میان دانشجویان شده است تا آنجا که دانشجویان، موضوعات پایاننامهی خود را آنگونه که اساتید میخواهند انتخاب میکنند، بیآنکه خودشان نقشی در انتخاب موضوعشان داشته باشند. به این ترتیب است که بیشتر دانشجویان با تفکر هدایت شده و نه مستقل، به بررسی موضوعات پایاننامههایشان میپردازند.
ازخلال تجربهام، دریافت من این بوده است که پیامدهای تفکر کلیشهای دربارهی زنان از سوی اساتید تحصیلکرده در اروپا به مراتب دهشتناکتر از مردم عوام است، چرا که آنها با در دست داشتن قدرت و رهبری علمی به هدایت این اندیشههای تبعیضآمیز و مشروعیت بخشی آکادمیک به خشونت علیه زنان دامن میزنند. فصل مشترک این اساتید با سایر مردانی که اندیشههای زنستیزانه دارند، در عدم به رسمیت شناختن مسائل زنان و تلاشهای هر روزهی آنان بهعنوان یک تجربه قابل استناد و پژوهشی است.
در طول این مدت، بارها شاهد بودم که اساتید با تحمیل نظر خود به دانشجویان، حقوقی و علمی بودن تجربههای زنان از بیعدالتی را مورد سوال قرار دادهاند و دانشجویان دغدغهمند به این موضوعات را به تغییر موضوع پایاننامهی خود وا داشتهاند. در تجربهی شخصی خودم در حالی که از کوچکترین مشاورهی علمی در نوشتن پایان نامه بهره نبردم، درخواست حمایت از مدیر گروه علمی دانشکده نیز برایم ثمری نداشته و در مقابل، به حذف عنوان «زنان» از پایان نامهام به عنوان راهکاری برای دریافت مشاوره علمی از اساتید، هدایت شدم.
در تجربهی آکادمیک من و بسیاری زنان دیگر، به وضوح میتوان به نقض آشکار «کنوانسیون منع کلیهی اشکال تبعیض علیه زنان» اشاره کرد. نظامهای مردسالار، استقلال فکر و نظر زنان را برنمیتابند. در محیطهای دانشگاهی با روش نرم، به تثبیت ساختار خشونتآمیز علیه زنان و استعمار فکری آنها میپردازند و با حذف صدای آنها و علمی ندانستن موضوعاتِ مورد دغدغهی آنها، حق روایت را از زنان میگیرند.
خشونت آکادمیک در ایران علیه زنان، پیامد فرایند سیستم پدر/ مردسالاری، موقعیت فرودست زنان و تقلیلگرایی زن، توان، اندیشه و خلاقیت وی به کلیشههای تبعیضآمیز جنسیتی است.
#تبعیض_آکادمیک #نابرابری_و_تبعیض
#بیست_و_پنج_نوامبر
https://bidarzani.com/43235
@bidarzani
✍🏽 ط. ن . ح، پژوهشگر حقوق و برابری جنسیتی، حقوق و مطالعات زنان
#بیدارزنی: نوامبر نارنجی ۲۰۲۱، برای من فرصت خوبی است تا از تجربهی زیستهام در یک فضای خشونتآمیز بنویسم. جنسیتزدگی یا کلیشههای جنسیتی که از اعتقاد به فرودست بودن زنان شکل میگیرد، امری تقریبا جهانی است. این فرودستی در فضای آکادمیک ایران، مصادیقی پرشمار دارد. از میان این مصادیق، به تجربهی خودم بهعنوان یک دانشجوی زن در مقطع کارشناسی ارشد اشاره میکنم. دورهی کارشناسی ارشدم را در یکی از مطرحترین دانشگاههای ایران میگذرانم و موضوع پایاننامهام «مستندسازی تلاشهای عدالتطلبانهی زنان در دوران پساجنگ» است. بیشتر اساتید، فارغالتحصیلان دانشگاههای خارج از کشور هستند و حداقل انتظار میرود که دیدگاهشان با تفکرات مردسالارانهی رایج، متفاوت باشد، حال آنکه نگاهی سرکوبگر و تبعیضآمیز نسبت به ثبت تجربیات زنان در این محیط آموزشی حاکم است.
بدونشک، همانقدر کهانتخاب موضوع پایاننامهام در رابطه با موضوع زنان برای من انرژیبخش بود، بهصورت وارونه، همانقدر هم پروسهی انتخاب استاد راهنما ناامیدکننده و سرکوبگرایانه بود. روبهرو شدن با پاسخهای منفی اساتید برای راهنمایی موضوعم، بهعنوان زنی که میخواهم از مسائل و تلاشهای زنان بنویسم، در یک سال و نیم گذشته با مصادیق متعددی همراه بود.
آنچه که از دانشکدهی حقوق و رشتهی حقوق انتظار میرود، ایجاد فضایی برای پرورش تفکرات حقطلبانه و مبارزه با تفکرات کلیشهای است که به مهجور شدن گروههای در حاشیه انجامیده است. اما دیکتاتوری حاکم بر محیط آموزشی، منجر به عدم استقلال فکری و پرورش تفکر در میان دانشجویان شده است تا آنجا که دانشجویان، موضوعات پایاننامهی خود را آنگونه که اساتید میخواهند انتخاب میکنند، بیآنکه خودشان نقشی در انتخاب موضوعشان داشته باشند. به این ترتیب است که بیشتر دانشجویان با تفکر هدایت شده و نه مستقل، به بررسی موضوعات پایاننامههایشان میپردازند.
ازخلال تجربهام، دریافت من این بوده است که پیامدهای تفکر کلیشهای دربارهی زنان از سوی اساتید تحصیلکرده در اروپا به مراتب دهشتناکتر از مردم عوام است، چرا که آنها با در دست داشتن قدرت و رهبری علمی به هدایت این اندیشههای تبعیضآمیز و مشروعیت بخشی آکادمیک به خشونت علیه زنان دامن میزنند. فصل مشترک این اساتید با سایر مردانی که اندیشههای زنستیزانه دارند، در عدم به رسمیت شناختن مسائل زنان و تلاشهای هر روزهی آنان بهعنوان یک تجربه قابل استناد و پژوهشی است.
در طول این مدت، بارها شاهد بودم که اساتید با تحمیل نظر خود به دانشجویان، حقوقی و علمی بودن تجربههای زنان از بیعدالتی را مورد سوال قرار دادهاند و دانشجویان دغدغهمند به این موضوعات را به تغییر موضوع پایاننامهی خود وا داشتهاند. در تجربهی شخصی خودم در حالی که از کوچکترین مشاورهی علمی در نوشتن پایان نامه بهره نبردم، درخواست حمایت از مدیر گروه علمی دانشکده نیز برایم ثمری نداشته و در مقابل، به حذف عنوان «زنان» از پایان نامهام به عنوان راهکاری برای دریافت مشاوره علمی از اساتید، هدایت شدم.
در تجربهی آکادمیک من و بسیاری زنان دیگر، به وضوح میتوان به نقض آشکار «کنوانسیون منع کلیهی اشکال تبعیض علیه زنان» اشاره کرد. نظامهای مردسالار، استقلال فکر و نظر زنان را برنمیتابند. در محیطهای دانشگاهی با روش نرم، به تثبیت ساختار خشونتآمیز علیه زنان و استعمار فکری آنها میپردازند و با حذف صدای آنها و علمی ندانستن موضوعاتِ مورد دغدغهی آنها، حق روایت را از زنان میگیرند.
خشونت آکادمیک در ایران علیه زنان، پیامد فرایند سیستم پدر/ مردسالاری، موقعیت فرودست زنان و تقلیلگرایی زن، توان، اندیشه و خلاقیت وی به کلیشههای تبعیضآمیز جنسیتی است.
#تبعیض_آکادمیک #نابرابری_و_تبعیض
#بیست_و_پنج_نوامبر
https://bidarzani.com/43235
@bidarzani
بیدارزنی
خشونت سیستماتیک آکادمیک: حذف زنان در پایاننامهها در نظام دانشگاهی ایران - بیدارزنی
نویسنده به استعمار فکری زنان در دانشگاه با حذف صدای آنها و علمی ندانستن موضوعاتِ مورد علاقه آنها و گرفتن حق روایت از زنان اشاره میکند.
🟣 سرمایهداری و ستم بر زنان: بررسی دوبارهی مارکس
✍🏽 مارتا ای خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
از متن: «این تصور که شیوهی تولید در نظام سرمایهداری، شیوهی بازتولید و در نتیجه روابط نابرابر مشهود بین زنان و مردان را تعیین میکند، شکلی از «اکونومیسم» یا «تقلیلگرایی طبقاتی» نیست! بلکه به رسمیت شناختن شبکهی پیچیدهی اثرات کلان یک شیوهی تولید بر روابط انسانها با هدف انباشت سرمایه و نه برآوردن نیازهای مردم است».
منبع: آموزگار کارگر
#تبعیض_جنسیتی #وجه_تولید_سرمایهداری
▪️فایل پیدیاف جهت مطالعه در دسترس است
@bidarzani
✍🏽 مارتا ای خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
از متن: «این تصور که شیوهی تولید در نظام سرمایهداری، شیوهی بازتولید و در نتیجه روابط نابرابر مشهود بین زنان و مردان را تعیین میکند، شکلی از «اکونومیسم» یا «تقلیلگرایی طبقاتی» نیست! بلکه به رسمیت شناختن شبکهی پیچیدهی اثرات کلان یک شیوهی تولید بر روابط انسانها با هدف انباشت سرمایه و نه برآوردن نیازهای مردم است».
منبع: آموزگار کارگر
#تبعیض_جنسیتی #وجه_تولید_سرمایهداری
▪️فایل پیدیاف جهت مطالعه در دسترس است
@bidarzani
🟣 ۱۸ آذرماه، بیست و سومین سالگرد قتل «محمدجعفر پوینده»، نویسنده، مترجم، جامعهشناس و عضو کانون نویسندگان ایران در جریان #قتلهای_زنجیرهای است.
▪️یکی از ترجمههای ارزشمند وی، «پیکار با تبعیض جنسی» (پاکسازی کتاب، خانه، مدرسه و جامعه از کلیشههای تبعیض جنسی)، اثر «آندره میشل» است.
#تبعیض_جنسیتی #نابرابری_و_تبعیض
فایل کتاب جهت مطالعه در دسترس است:
@bidarzani
▪️یکی از ترجمههای ارزشمند وی، «پیکار با تبعیض جنسی» (پاکسازی کتاب، خانه، مدرسه و جامعه از کلیشههای تبعیض جنسی)، اثر «آندره میشل» است.
#تبعیض_جنسیتی #نابرابری_و_تبعیض
فایل کتاب جهت مطالعه در دسترس است:
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ترویج کودکهمسری و تبعیض جنسیتی در کتاب درسی پایه دوازدهم
تصاویر موجود، برشهایی از کتابی درسی به نام «مدیریت خانواده و سبک زندگی/ ویژهی دختران» است که نگاهی اجمالی به آن، خود راوی ابعاد دیگر ترویج رویکردهای ایدئولوژیک، سکسیسم و آموزش نابرابری در نظام آموزش و پرورش است.
در ساختاری از آموزش که صحبت از حق تحصیل رایگان و برابر، ایستادگی علیه کالاییسازی آموزش و تاکید بر «برابری» دانشآموزان (ورای جنسیت، نژاد و زبان مادریشان) به ردیف سالهای حبس و زندانِ معلمان معترض تبدیل میشود، تدریس کودک همسری و تبعیض جنسیتی به شکل ساختارمند وارد کتب درسی شده است.
بهموازات همین امر، هرگونه صحبت از آگاهی فیزیولوژیکی و یا سلامت جنسی دانشآموزان در دورهی بلوغ در مدارس ممنوع است، اما مفاد کودک همسری، طرح جوانی جمعیت و زایمان کودکانْ تدریس میشود.
در این کتاب، مقصود از آمار زنان مجرد، کودکان بالای ۱۰ سال نیز هست و مفاهیمی ارتجاعی نظیر «غیرت»، «ناموس»، «تقدم ازدواج بر حق تحصیل دختران»، «تقسیم کار نابرابر در خانه» و «عدم برابری حقوقی و آزادی فردی کودکان دختر با پسر»، تاکیدا درج و تدریس میشود. مفاهیمی که تحقق و تبلور آن در جامعه در کنار مفاد نابرابر در قانون اساسی و دستگاه قضایی، «تبعیض» را «قانونی» کرده است.
چنین سیاستی، قتلهای ناموسی و زنکشیهای روزمره را نادیده میگیرد. از سوی دیگر، خشونت علیه زنان در خانه و جامعه، سهم نابرابر زنان از اشتغال و همپوشانی جنسیت، طبقه و نژاد در تبعیض ساختاری علیه زنان را رد میکند و نمودهای عیان خشونت را ذیل «تفاوتهای فرهنگی» معنا میکند! وضعیتی که در راستای بنیان ایدئولوژیک و جنسیت زدهی خود، به دنبال تئوریزه کردن این تبعیضها در نظام آموزش و پرورش است.
#حق_تحصیل_رایگان #فقر_و_تبعیض
#تبعات_طرح_جوانی_جمعیت #تبعیض_جنسیتی
@bidarzani
تصاویر موجود، برشهایی از کتابی درسی به نام «مدیریت خانواده و سبک زندگی/ ویژهی دختران» است که نگاهی اجمالی به آن، خود راوی ابعاد دیگر ترویج رویکردهای ایدئولوژیک، سکسیسم و آموزش نابرابری در نظام آموزش و پرورش است.
در ساختاری از آموزش که صحبت از حق تحصیل رایگان و برابر، ایستادگی علیه کالاییسازی آموزش و تاکید بر «برابری» دانشآموزان (ورای جنسیت، نژاد و زبان مادریشان) به ردیف سالهای حبس و زندانِ معلمان معترض تبدیل میشود، تدریس کودک همسری و تبعیض جنسیتی به شکل ساختارمند وارد کتب درسی شده است.
بهموازات همین امر، هرگونه صحبت از آگاهی فیزیولوژیکی و یا سلامت جنسی دانشآموزان در دورهی بلوغ در مدارس ممنوع است، اما مفاد کودک همسری، طرح جوانی جمعیت و زایمان کودکانْ تدریس میشود.
در این کتاب، مقصود از آمار زنان مجرد، کودکان بالای ۱۰ سال نیز هست و مفاهیمی ارتجاعی نظیر «غیرت»، «ناموس»، «تقدم ازدواج بر حق تحصیل دختران»، «تقسیم کار نابرابر در خانه» و «عدم برابری حقوقی و آزادی فردی کودکان دختر با پسر»، تاکیدا درج و تدریس میشود. مفاهیمی که تحقق و تبلور آن در جامعه در کنار مفاد نابرابر در قانون اساسی و دستگاه قضایی، «تبعیض» را «قانونی» کرده است.
چنین سیاستی، قتلهای ناموسی و زنکشیهای روزمره را نادیده میگیرد. از سوی دیگر، خشونت علیه زنان در خانه و جامعه، سهم نابرابر زنان از اشتغال و همپوشانی جنسیت، طبقه و نژاد در تبعیض ساختاری علیه زنان را رد میکند و نمودهای عیان خشونت را ذیل «تفاوتهای فرهنگی» معنا میکند! وضعیتی که در راستای بنیان ایدئولوژیک و جنسیت زدهی خود، به دنبال تئوریزه کردن این تبعیضها در نظام آموزش و پرورش است.
#حق_تحصیل_رایگان #فقر_و_تبعیض
#تبعات_طرح_جوانی_جمعیت #تبعیض_جنسیتی
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 افزایش ۲۶ درصدی زنان «خود سرپرست» در کشور: ۹۳ هزار زن سرپرست خانوار، تنها در سیستان و بلوچستان
زهرا ابراهیمی، مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفته است که گزارش آمارهای رسمی در ارتباط با زنان سرپرست خانوار نشان میدهد که در دهههای اخیر تعداد خانوار دارای سرپرست زن افزایش حدود ۸، ۲۶ درصدی داشته است و سیستان و بلوچستان با ۱، ۲۰ درصد بیشترین زنان گروه یاد شده را به خود اختصاص داده است، سیستان و بلوچستان ۹۳ هزار زن خود سرپرست دارد.
به گفته ابراهیمی به طور کلی جمعیت فعال زن سرپرست خانوار رشد ۶، ۲۳ درصدی داشته و جمعیت شاغل زنان خانوار نیز در بازه مذکور با رشد ۱، ۲۳ درصدی همراه بوده است.
او محوریترین دلیل به گسترش شمار زنان سرپرست خانوار را، توسعه نیافتگی فراگیر منطقه دانسته و گفته درحقیقت این «فقر» است که توانمندی زنان را در مواجهه با مسایل معیشتی با مشکل روبرو ساخته است. سیاری از زنان استان به ویژه ساکنان روستاها و سکونتگاههای حاشیهای به دلیل فقدان تحصیلات دانشگاهی و مهارتهای زندگی و همچنین شغل مناسب از امنیت مالی بیبهره بوده و در تامین اصلیترین مایحتاج زندگی خود به شوهرانشان وابستگی شدید دارند و مسایلی نظیر اعتیاد و... به چالش های پیرامون آنان دامن زده است. همچنین پاندمی کرونا نیز محدودیت های این گروه از زنان را بیشتر کرده و با تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی متاثر از این بحران، زنان سیستان و بلوچستان برای امرار معاش با مشکلات زیادی روبرو شده است.
ابراهیمی گفته: «این گروه از زنان اغلب با عوامل آسیبزایی همچون تبعیضات فرهنگی، ضعف دسترسی به فرصتهای شغلی، بیسوادی یا کمسوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی مواجهند».
او ثبت نشدن رسمی ازدواج های سنتی و شرعی را از مشکلات دیگر در این زمینه خوانده و گفته این گونه ازدواجها بار مضاعفی را بر دوش زنان خواهد گذاشت چرا که اکثریت کسانی که به صورت سنتی ازدواج میکنند از دهکهای پایین درآمدی جامعه هستند و علاوه بر اینکه بد سرپرست «تلقی میشوند»، در صورت طلاق یا فوت همسر، باز هم از منظر قانونی هیچ گونه حقوقی نخواهند داشت.
ازدواج زنان با مردان غیر ایرانی در استانهای مرزی که فقر اقتصادی از عمده دلایل آن است نیر باعث میشود که زنان از هیچ گونه حقوقی برخوردار نشوند و با فوت یا ترک همسر سرپرستی زندگی و کودکانی که شناسنامه ندارند بر عهده آنها باقی میماند.
سیستان و بلوچستان جزو چهار استان نخست کشور در تعداد ازدواج دختران در سنین پایین است، که علاوه بر این که پدیده کودک مادری را رقم میزند، در صورت ترک همسر، سن زنان خود سرپرست را به زیر ۲۰ سال می رساند که خود مقدمهای برای افزایش مشکلات این گروه از زنان است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#تبعیض_سیستماتیک
@bidarzani
زهرا ابراهیمی، مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفته است که گزارش آمارهای رسمی در ارتباط با زنان سرپرست خانوار نشان میدهد که در دهههای اخیر تعداد خانوار دارای سرپرست زن افزایش حدود ۸، ۲۶ درصدی داشته است و سیستان و بلوچستان با ۱، ۲۰ درصد بیشترین زنان گروه یاد شده را به خود اختصاص داده است، سیستان و بلوچستان ۹۳ هزار زن خود سرپرست دارد.
به گفته ابراهیمی به طور کلی جمعیت فعال زن سرپرست خانوار رشد ۶، ۲۳ درصدی داشته و جمعیت شاغل زنان خانوار نیز در بازه مذکور با رشد ۱، ۲۳ درصدی همراه بوده است.
او محوریترین دلیل به گسترش شمار زنان سرپرست خانوار را، توسعه نیافتگی فراگیر منطقه دانسته و گفته درحقیقت این «فقر» است که توانمندی زنان را در مواجهه با مسایل معیشتی با مشکل روبرو ساخته است. سیاری از زنان استان به ویژه ساکنان روستاها و سکونتگاههای حاشیهای به دلیل فقدان تحصیلات دانشگاهی و مهارتهای زندگی و همچنین شغل مناسب از امنیت مالی بیبهره بوده و در تامین اصلیترین مایحتاج زندگی خود به شوهرانشان وابستگی شدید دارند و مسایلی نظیر اعتیاد و... به چالش های پیرامون آنان دامن زده است. همچنین پاندمی کرونا نیز محدودیت های این گروه از زنان را بیشتر کرده و با تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی متاثر از این بحران، زنان سیستان و بلوچستان برای امرار معاش با مشکلات زیادی روبرو شده است.
ابراهیمی گفته: «این گروه از زنان اغلب با عوامل آسیبزایی همچون تبعیضات فرهنگی، ضعف دسترسی به فرصتهای شغلی، بیسوادی یا کمسوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی مواجهند».
او ثبت نشدن رسمی ازدواج های سنتی و شرعی را از مشکلات دیگر در این زمینه خوانده و گفته این گونه ازدواجها بار مضاعفی را بر دوش زنان خواهد گذاشت چرا که اکثریت کسانی که به صورت سنتی ازدواج میکنند از دهکهای پایین درآمدی جامعه هستند و علاوه بر اینکه بد سرپرست «تلقی میشوند»، در صورت طلاق یا فوت همسر، باز هم از منظر قانونی هیچ گونه حقوقی نخواهند داشت.
ازدواج زنان با مردان غیر ایرانی در استانهای مرزی که فقر اقتصادی از عمده دلایل آن است نیر باعث میشود که زنان از هیچ گونه حقوقی برخوردار نشوند و با فوت یا ترک همسر سرپرستی زندگی و کودکانی که شناسنامه ندارند بر عهده آنها باقی میماند.
سیستان و بلوچستان جزو چهار استان نخست کشور در تعداد ازدواج دختران در سنین پایین است، که علاوه بر این که پدیده کودک مادری را رقم میزند، در صورت ترک همسر، سن زنان خود سرپرست را به زیر ۲۰ سال می رساند که خود مقدمهای برای افزایش مشکلات این گروه از زنان است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#تبعیض_سیستماتیک
@bidarzani
📌گزارشی درباره تجربه زنان نسلهای مختلف درباره باکرگی
✍🏽 مقاومت روزمره
🟣 معلم دینیمان گفت: اگر به رابطه جنسی فکر کنید حامله میشوید
#بیدارزنی: «باکرگی» تابویی است که به زنان یاد میدهد از بدنشان بترسند. بسیاری از زنان در دوران تحصیل و در خانواده درباره رابطه جنسی و چگونگی آن آموزش نمیبینند. دانستههایشان در این رابطه از حرفهای درگوشی است که با همکلاسیها و دوستانشان مطرح میکنند. به آنها به جای آگاهی درباره بدن، چگونگی به ارگاسم رسیدن، استفاده از لوازم پیشگیری از بارداری و… یاد میدهند که نسبت به بدن خود احساس شرم داشته باشند. شرم داشتن رابطه جنسی در هر نوع رابطهای به جز ازدواج شرعی و قانونی و شرم از دست دادن باکرگی که آنان را تبدیل به لکه ننگی برای خانواده میکند.
برخی از زنان بخاطر ترس از دست دادن باکرگی رابطه جنسی را پیش از ازدواج تجربه نکردند. اهمیت باکرگی تا زمان ازدواج آنقدر زیاد است که بازار دوختن پرده بکارت را ایجاد کرد و بعضی با مراجعه به پزشک زنان اقدام به دوختن بکارت خود میکنند. شدت این شرم بر زنان آنقدر زیاد است که بعضی بخاطر از دست دادن باکرگی خودکشی میکنند و یا کشته میشوند. مانند بسیاری از ظلمهای دیگری که بر زنان تحمیل میشود عرف و حکومت در فشار بر زنان و تنبیه آنان بخاطر از دست دادن باکرگی همدست یکدیگرند. این گزارش به تجربه زنان نسلهای مختلف درباره باکرگی میپردازد:
آوا ۲۳ سال سن دارد و در یک خانواده سنتی زندگی میکند. سختگیریهای پدر و مادرش باعث شده او تاکنون با هیچ پسری دوست نشود. به نظر آوا نقش خانواده در افزایش فشار بر زنان برای حفظ باکرگی تا پیش از ازدواج بسیار پر رنگتر از مدرسه است. او در این مورد گفت: «من دوستانی دارم که با دوست پسرشان رابطه جنسی دارند و خانوادهها در جریان روابط دخترشان هستند؛ آنان حتی با یکدیگر به مسافرت میروند. اما من حتی از اینکه در محل کارم همکار مرد داشته باشم میترسم. زیر مادرم همیشه نگرانم هست. هر وقت میخواهم بیرون بروم چندین مرتبه سفارش میکند. او به گونهای با من رفتار میکنند که من از حرف زدن معمولی با یک پسر واهمه دارم. من و دوستانم هر دو در یک مدرسه درس خواندیم و تحت آموزشهای مذهبی قرار گرفتیم اما آنان چون حمایت خانواده خود را دارند تجربهشان در زندگی متفاوت از من است. مادرم حتی حاضر نشد من را در مورد پریود آگاه کند. اولین مرتبه در کلاس چهارم از دوستم در مورد پریود شنیدم وقتی با مادرم مطرح کردم از پاسخ طفره رفت. حتی زمانی که پریود شدم نیز هیچ اطلاعاتی در این مورد به من نداد. با مقایسه تجربه خودم و دوستانم به این نتیجه میرسم که خانواده نقش مهمتری در دامن زدن به ترس از دست دادن باکرگی بازی میکند». به نظر آوا رابطه جنسی پیش از ازدواج در شهرهای کوچک و روستاها هزینه بسیار سنگینتری را به زنان تحمیل میکند.
#حق_بر_بدن #حقوق_جنسی_و_باروری #تبعیض_جنسیتی #خشونت_علیه_زنان
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43275
@bidarzani
✍🏽 مقاومت روزمره
🟣 معلم دینیمان گفت: اگر به رابطه جنسی فکر کنید حامله میشوید
#بیدارزنی: «باکرگی» تابویی است که به زنان یاد میدهد از بدنشان بترسند. بسیاری از زنان در دوران تحصیل و در خانواده درباره رابطه جنسی و چگونگی آن آموزش نمیبینند. دانستههایشان در این رابطه از حرفهای درگوشی است که با همکلاسیها و دوستانشان مطرح میکنند. به آنها به جای آگاهی درباره بدن، چگونگی به ارگاسم رسیدن، استفاده از لوازم پیشگیری از بارداری و… یاد میدهند که نسبت به بدن خود احساس شرم داشته باشند. شرم داشتن رابطه جنسی در هر نوع رابطهای به جز ازدواج شرعی و قانونی و شرم از دست دادن باکرگی که آنان را تبدیل به لکه ننگی برای خانواده میکند.
برخی از زنان بخاطر ترس از دست دادن باکرگی رابطه جنسی را پیش از ازدواج تجربه نکردند. اهمیت باکرگی تا زمان ازدواج آنقدر زیاد است که بازار دوختن پرده بکارت را ایجاد کرد و بعضی با مراجعه به پزشک زنان اقدام به دوختن بکارت خود میکنند. شدت این شرم بر زنان آنقدر زیاد است که بعضی بخاطر از دست دادن باکرگی خودکشی میکنند و یا کشته میشوند. مانند بسیاری از ظلمهای دیگری که بر زنان تحمیل میشود عرف و حکومت در فشار بر زنان و تنبیه آنان بخاطر از دست دادن باکرگی همدست یکدیگرند. این گزارش به تجربه زنان نسلهای مختلف درباره باکرگی میپردازد:
آوا ۲۳ سال سن دارد و در یک خانواده سنتی زندگی میکند. سختگیریهای پدر و مادرش باعث شده او تاکنون با هیچ پسری دوست نشود. به نظر آوا نقش خانواده در افزایش فشار بر زنان برای حفظ باکرگی تا پیش از ازدواج بسیار پر رنگتر از مدرسه است. او در این مورد گفت: «من دوستانی دارم که با دوست پسرشان رابطه جنسی دارند و خانوادهها در جریان روابط دخترشان هستند؛ آنان حتی با یکدیگر به مسافرت میروند. اما من حتی از اینکه در محل کارم همکار مرد داشته باشم میترسم. زیر مادرم همیشه نگرانم هست. هر وقت میخواهم بیرون بروم چندین مرتبه سفارش میکند. او به گونهای با من رفتار میکنند که من از حرف زدن معمولی با یک پسر واهمه دارم. من و دوستانم هر دو در یک مدرسه درس خواندیم و تحت آموزشهای مذهبی قرار گرفتیم اما آنان چون حمایت خانواده خود را دارند تجربهشان در زندگی متفاوت از من است. مادرم حتی حاضر نشد من را در مورد پریود آگاه کند. اولین مرتبه در کلاس چهارم از دوستم در مورد پریود شنیدم وقتی با مادرم مطرح کردم از پاسخ طفره رفت. حتی زمانی که پریود شدم نیز هیچ اطلاعاتی در این مورد به من نداد. با مقایسه تجربه خودم و دوستانم به این نتیجه میرسم که خانواده نقش مهمتری در دامن زدن به ترس از دست دادن باکرگی بازی میکند». به نظر آوا رابطه جنسی پیش از ازدواج در شهرهای کوچک و روستاها هزینه بسیار سنگینتری را به زنان تحمیل میکند.
#حق_بر_بدن #حقوق_جنسی_و_باروری #تبعیض_جنسیتی #خشونت_علیه_زنان
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43275
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 «خواستم، شد» معنا ندارد!
یادمان باشد، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، «خواستند» بشود اما «نشد».
هرچند همواره به زنان توصیه میشود که قوی باشند و با اعتماد به نفس و جسارت، برای پیشرفت خود تلاش کنند، اما نباید زنها برای قوی بودن تحت فشار قرار بگیرند و فقط وقتی موفق به حساب بیایند که دقیقا در همان قالبثابت و رایج قرار بگیرند.
▪️عبارت «خواستم، شد» که پیشتر در برنامهی تدکس تهران توسط «لیلی گلستان» مطرح شده بود و حالا نام کتاب جدیدش است، به جای آنکه جملهای الهامبخش برای زنان باشد، جملهای «خطرناک» است که فقط توانایی و تلاش زنان را دلیل موفقیت آنها نشان میدهد و #ساختار_تبعیضآمیز پیرامونشان را نادیده میگیرد و خود زنان را مقصر ناکامیشان میداند.
در واقع الگوسازی غلط در جهت نمایش زنان قدرتمند که بیتوجه به امتیازات و امکانات ویژهی آنان شکل میگیرد، میتواند به بستری برای تضعیف و سرکوب زنان بدل شود و مخصوصا عرصه را برای زنانی با محدودیتها و محرومیتها که در حاشیه قرار دارند، تنگتر کند و به آنها اجازهی ابراز وجود ندهد. یعنی همهی زنها از ویژگیهای شخصیتی، حمایتهای خانوادگی، موقعیتهای تحصیلی، فرصتهای شغلی و امکانات مالی یکسانی برخوردار نیستند و موفقیت و قدرت برای هر زنی باید بر اساس شرایط و ظرفیتهای موجودش در نظر گرفته شود.
در حالی که غالبا الگوی زن موفق با زن تحصیلکرده و روشنفکر و شاغل که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارد، تعریف میشود و زنان دیگر که به دلیل شرایط مختلف، امکان حضور در عرصههای اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی را ندارند، به عنوان زنان ناموفق که هیچ کار مهمی نکردند، مورد بیاعتنایی قرار میگیرند و احساس سرخوردگی و ناتوانی میکنند. زمانی الگوسازی از زن قدرتمند به آگاهی و استقلال و جسارت زنها کمک میکند که هم نویسنده و هنرمند و استاد دانشگاه و ورزشکار و دانشمند و فعال اجتماعی و سیاسی شناخته شده را در بر بگیرد و هم آن زن گمنامی را که در گوشهی خانهاش جاجیم میبافد و سوزندوزی میکند و غذای خانگی میپزد و با کمترین امکانات، میکوشد روی پای خودش بایستد و پیشرفت کند، وضعیت خود و خانوادهاش را بهبود بخشد و به اندازهی خود، اثری در جهان بگذارد را هم در نظر بگیرد.
▪️یادمان بماند، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، خواستند بشود اما نشد. چون فقط خواستن زنان کافی نیست و باید عوامل #نابرابری و #تبعیض_سیستماتیک برطرف شود. پس وقتی میتوان از مفهوم موفقیت برای همهی زنان سخن گفت که زنهای ساده و ناشناس نیز به اندازهی زنهای معروف بتوانند که بخواهند. چه بسیار زنانی که حتی اجازهی خواستن ندارند، چه برسد به توانستن.
از صفحهی اینستاگرام نزهت بادی
@bidarzani
یادمان باشد، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، «خواستند» بشود اما «نشد».
هرچند همواره به زنان توصیه میشود که قوی باشند و با اعتماد به نفس و جسارت، برای پیشرفت خود تلاش کنند، اما نباید زنها برای قوی بودن تحت فشار قرار بگیرند و فقط وقتی موفق به حساب بیایند که دقیقا در همان قالبثابت و رایج قرار بگیرند.
▪️عبارت «خواستم، شد» که پیشتر در برنامهی تدکس تهران توسط «لیلی گلستان» مطرح شده بود و حالا نام کتاب جدیدش است، به جای آنکه جملهای الهامبخش برای زنان باشد، جملهای «خطرناک» است که فقط توانایی و تلاش زنان را دلیل موفقیت آنها نشان میدهد و #ساختار_تبعیضآمیز پیرامونشان را نادیده میگیرد و خود زنان را مقصر ناکامیشان میداند.
در واقع الگوسازی غلط در جهت نمایش زنان قدرتمند که بیتوجه به امتیازات و امکانات ویژهی آنان شکل میگیرد، میتواند به بستری برای تضعیف و سرکوب زنان بدل شود و مخصوصا عرصه را برای زنانی با محدودیتها و محرومیتها که در حاشیه قرار دارند، تنگتر کند و به آنها اجازهی ابراز وجود ندهد. یعنی همهی زنها از ویژگیهای شخصیتی، حمایتهای خانوادگی، موقعیتهای تحصیلی، فرصتهای شغلی و امکانات مالی یکسانی برخوردار نیستند و موفقیت و قدرت برای هر زنی باید بر اساس شرایط و ظرفیتهای موجودش در نظر گرفته شود.
در حالی که غالبا الگوی زن موفق با زن تحصیلکرده و روشنفکر و شاغل که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارد، تعریف میشود و زنان دیگر که به دلیل شرایط مختلف، امکان حضور در عرصههای اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی را ندارند، به عنوان زنان ناموفق که هیچ کار مهمی نکردند، مورد بیاعتنایی قرار میگیرند و احساس سرخوردگی و ناتوانی میکنند. زمانی الگوسازی از زن قدرتمند به آگاهی و استقلال و جسارت زنها کمک میکند که هم نویسنده و هنرمند و استاد دانشگاه و ورزشکار و دانشمند و فعال اجتماعی و سیاسی شناخته شده را در بر بگیرد و هم آن زن گمنامی را که در گوشهی خانهاش جاجیم میبافد و سوزندوزی میکند و غذای خانگی میپزد و با کمترین امکانات، میکوشد روی پای خودش بایستد و پیشرفت کند، وضعیت خود و خانوادهاش را بهبود بخشد و به اندازهی خود، اثری در جهان بگذارد را هم در نظر بگیرد.
▪️یادمان بماند، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، خواستند بشود اما نشد. چون فقط خواستن زنان کافی نیست و باید عوامل #نابرابری و #تبعیض_سیستماتیک برطرف شود. پس وقتی میتوان از مفهوم موفقیت برای همهی زنان سخن گفت که زنهای ساده و ناشناس نیز به اندازهی زنهای معروف بتوانند که بخواهند. چه بسیار زنانی که حتی اجازهی خواستن ندارند، چه برسد به توانستن.
از صفحهی اینستاگرام نزهت بادی
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 انصراف دانشجویان پسر پلیتکنیک از ادامهی مسابقات فوتبال در اعتراض به ممانعت حراست از ورود دختران دانشجو
دانشجویان حاضر در تیمهای فوتبال دانشکدههای عمران، پلیمر، ریاضی و کامپیوتر امیرکبیر، پس از آنکه ماموران حراست، مانع از ورود دانشجویان دختر در قسمت تماشاچیان شدند، از مسابقه انصراف دادند.
دانشجویان هر دو تیم اعلام کردند تا زمانی که دختران دانشجو بین آنان نباشند، در هیچ بازیای شرکت نمیکنند.
#آپارتاید_جنسیتی
#تبعیض_روزمره
@bidarzani
دانشجویان حاضر در تیمهای فوتبال دانشکدههای عمران، پلیمر، ریاضی و کامپیوتر امیرکبیر، پس از آنکه ماموران حراست، مانع از ورود دانشجویان دختر در قسمت تماشاچیان شدند، از مسابقه انصراف دادند.
دانشجویان هر دو تیم اعلام کردند تا زمانی که دختران دانشجو بین آنان نباشند، در هیچ بازیای شرکت نمیکنند.
#آپارتاید_جنسیتی
#تبعیض_روزمره
@bidarzani