بيدارزنى
4.4K subscribers
5.37K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 آیین‌نامه مقابله با آزار جنسی در محیط کار

«کار بدون آزار» پس از مطالعه قوانین مربوط به مقابله و پیشگیری از آزار جنسی در محیط‌های کاری در تعدادی از کشورهای آسیایی، و مشورت با چند وکیل و یک استاد دانشگاه، با استناد به دوسه‌ ماده قانونی موجود، آئین‌نامه‌ای انضباطی تدوین کرده است که هر مجموعه کاری بتواند به موارد احتمالی آزار رسیدگی کند و با توجه به نوع آزار و تکرارشوندگی‌اش، جریمه‌هایی متناسب را از توبیخ تا اخراج در نظر بگیرد.

این گروه با دعوت از دیگران به کمپین «کار بدون آزار» اعلام کرده است: اگر شما هم به کمپین «کار بدون آزار» ملحق شوید، کمک می‌کنیم تا این آیین‌نامه را متناسب با شرایط و نیازهای مجموعه کاری خودتان تغییر دهید و به اجرا بگذارید.


#کاربدون_آزار #آیین_نامه # قوانین #آزار_جنسی

@bidarzani | بیدارزنی
🟣 #بیدارزنی: من حق دارم که بشکنم و بسوزانم

(مادران مکزیک در جستجوی عدالت برای دختران کشته‌شده‌ی خود هستند)

در سال ۲۰۱۶، «ماریا» از پنجره طبقه‌ی پنجم یک ساختمان در مکزیکوسیتی به‌پایین پرتاب شد. طبق گفته‌ی دوستان و نزدیکانش، او ۱۹ ساله بود و در رشته‌ی مهندسی درس می‌خواند. از آن زمان، مادر وی «یسنیا زامودی» دقیقه‌ای دادخواهی برای فرزندنش را متوقف نکرد. زامودی در ویدیویی که در شبکه‌های اجتماعی مختلف نظیر توییتر و فیسبوک (بین ۱۸ تا ۲۱ فوریه منتشر کرد)، با بیش از ۱/۲ میلیون بازدید کننده گفت: «من حق دارم که بشکنم و بسوزانم. از کسی هم اجازه نمی‌گیرم».

این ویدئو اولین بار در کانالِ (ما با ستم مبارزه می‌کنیم) یوتیوپ منتشر شد. ویدئوی بعدی با درج توضیحات‌ ادمین پیج، حاکی از آن است که فیلم مربوط به تظاهراتی در دفاع از «انگرید اسماکیلا» است، زنی ۲۵ ساله که به دست پارتنرش کشته و تکه‌تکه شد و تصویرش به دست روزنامه‌ها افتاد. این جنایت، یک ماه بعد از چهارمین سال قتل دختر زامودی اتفاق افتاد.

پیام این مادر، چندین‌بار در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد. افراد زیادی نیز حمایت و همراهی خود از تظاهرات علیه زن‌کشی‌ها و یا انزجارشان علیه خشونت‌های جنسی را منتشر کردند.

یکی از مهمترین پیام‌های به اشتراک گذاشته شده از طرف یکی از سیاستمداران مادرید به نام کلارا سرا از حزب پودموس بود. سرا نوشت که‌ به‌صدای مادران مکزیک گوش کنید.

مادران بارها اعلام کردند: «قبل از اینکه آنها دختر من را بکشند، دختران زیاد دیگری را کشتند و ما چه کردیم؟ در خانه نشستیم. گریه کردیم و کاری انجام ندادیم. دیگر بس است. ما باید سکوت‌مان را بشکنیم».

صدای زامودی و مبارزه علیه «فقدان عدالت» برای ۴ سال طنین‌انداز شد. دادگاه مکزیکوسیتی، مرگ ماریا را قتل اعلام کرد و دوباره تحت‌عنوان آمار زن‌کشی‌ها طبقه‌بندی شد. در هر صورت، هرگز کسی قاتل زامودی را تحت پیگرد قضایی قرار نداد.

زنان مکزیک از آن پس، بارها به خیابان آمدند تا به دولت حاکم، اعتراض خود را نسبت به آمار بالای زن‌کشی‌ها ابراز کنند، مکزیکی که به‌طور متوسط، ۱۰ زن در طول یک روز در آن به‌قتل می‌رسند. سال ۲۰۱۹، بزرگترین فاجعه‌ی زن‌کشی در مکزیکوسیتی رقم خورد: «۳۱۴۲ زن کشته شدند».

قتل وحشیانه‌ی قاطیما دختر بچه‌ی ۷ ساله که تحت شکنجه، به‌قتل رسید، آتشِ خشم گسترده‌تری را بین مردمی که خواهان پایان دادن به خشونت حداکثری بودند، شعله‌ور کرد. رییس‌جمهور مکزیک، آندرا لوپز اوبرادور نیز هیچ‌ استراتژی مشخصی برای مبارزه با چنین فجایعی اتخاذ نکرد، بر همین اساس نیز ۹۰ درصد زن‌کشی‌ها، بدون مداخله‌ی قضایی مسکوت مانده است.

در تجمع اعتراضی ۱۶ آگوست علیه متجاوزان، زامودی همراه با دیگر گروه‌های فمنیستی، به خلق چند کار مشترک با اسپری‌های رنگ پرداختند. او با میکروفون فریاد زد: «من می‌خواهم همه چیز را بسوزانم».

مادران دادخواه مکزیک، فقط به مادرانی که علیه روند زن‌کشی‌ها به خیابان آمدند، محدود نمی‌شود. در ۲۶ سپتامبر سال ۲۰۱۴، ۴۳ دانشجوی دانشگاه معلمیِ شهر ایگوالا، در یک تجمع اعتراضی در مکزیکوسیتی بازداشت و برای همیشه ناپدید شدند. بعدها مشخص شد که بنا به دستور شهردار شهر، تمامی این دانشجویان، تحویل باندهای مافیایی داده شده و به‌قتل رسیدند. مادران این دانشجویان نیز که به مادران سوگوار معروفند، برای نخستین بار در قالب تشکلی متحد، دست به تجمع اعتراضی زدند و‌ خواستار دادخواهی فرزندان مفقود و کشته شده‌ی خود هستند.

در ایران نیز زن‌کشی به یکی از موارد اصلی گستره‌ی خشونت علیه زنان تبدیل شده است. هر سال بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ زن در ایران با بهانه‌‌های ناموسی کشته می‌شوند. کسانی که‌ به جرم زن بودن توسط پدر، برادر، همسر، پدربزرگ، عمو و‌ ‌حتی بستگان دور خود به‌قتل می‌رسند. «خودسوزی زنان» نیز سال‌هاست که در ایران و خصوصا مناطق جنوبی و غربی برقرار است، به‌طوری که ایران، رتبه نخست خودسوزی زنان در خاورمیانه را داراست. ایستادگی علیه خشونت‌های جسمی، روانی، جنسی و ‌کلامی در این مناطق بارها از سوی فعالان زنان صورت گرفته است، هر چند که مبارزه‌ای ریشه‌ای و سازمان یافته علیه تبعات فقر و خشونت حداکثری (که‌ به خودسوزی زنان منجر می‌شود)، بیش از هر زمان دیگری ضروری است.

#زن_کشی #مادران_دادخواه

@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 چرا به عدالت ترمیمی نیاز داریم؟


#عدالت_ترمیمی یکی از رویکردهای جدید در سیستم عدالت قضایی است که برخلاف رویکرد مجازات‌محور و انتقام‌جویانه در سیستم عدالت کیفری، بر ترمیم و بازسازی بزه‌کاران و بزه دیدگان تمرکز دارد. این رویکرد که می‌کوشد با پرهیز از مجازات‌های خشن، فرد بزه‌کار را در فرایند ترمیم با خود همراه سازد به دنبال این است که طی این پروسه فرد مسئول، آسیبی را که بر فرد آسیب‌دیده وارد کرده جبران کند.


این #ویدیو بطور خلاصه توضیح می‌دهد که «چرا به عدالت ترمیمی نیاز داریم؟»

@bidarzani
‏بیش از ۲۵۵ نفر از کنشگران حقوق زنان، هنرمندان، نویسندگان، چهره‌های رسانه‌ای و فعالان اجتماعی با انتشار بیانیه‌ای از زنانی که به آزار جنسی ‎#محسن_نامجو، خواننده ایرانی، اعتراض کرده بودند حمایت کردند.
متن کامل بیانیه و اسامی امضاکنندگان👇

#آزارجنسی

https://iranwire.com/fa/features/48043
وبینار: دشواری‌های تحقق عدالت جنسیتی در ایران در بستر تاریخ - با هایده مغیثی
این وبینار از جمله به این پرسش می‌پردازد که مهمترین مسائل امروزِ جنبش زنان، به مثابه بخشی جداناپذیر از جنبش دموکراسی خواهی و عدالت طلبی مردم ایران کدامند.
شنبه چهارم اردیبهشت/ ۲۴ آوریل از ساعت ۲۰:۳۰ به وقت ایران/ ۱۸:۳۰ اروپای مرکزی

ادامه مطلب
@bidarzani
مرگ یک دختر ۱۷ ماهه به علت تجاوز جنسی توسط پدرش

به گزارش شرق در اولین روزهای فروردین سال جاری زنی نوزاد دختر ۱۷ ماهه‌اش را که به‌شدت بدحال بود به بیمارستان رساند و درخواست کمک کرد.
این زن به پزشکان گفت دخترش را برای چند ساعتی پیش شوهرش گذاشته و وقتی برگشته متوجه شده که بچه حالش خوب نیست. او توضیح داد: دخترم خیلی بی‌قرار بود، هر کاری کردم آرام نشد. بعد از چند ساعت تب شدیدی کرد و من او را به بیمارستان آوردم.
وقتی پزشکان نوزاد ۱۷ ماهه را بررسی کردند متوجه حادثه وحشتناکی شدند. آنها پی بردند کودک به طرز فجیعی مورد آزار قرار گرفته و دچار خون‌ریزی شدید داخلی شده است. پزشکان بیمارستان با توجه به این اطلاعات پلیس را خبر کردند.
پزشکی قانونی در گزارش خود به دادسرا اعلام کرد ساناز به دلیل خون‌ریزی داخلی و شدت جراحاتی که ناشی از کودک‌آزاری بی‌رحمانه و بسیار خشن بوده، جانش را از دست داده است و پرونده پزشکی او نشان می‌دهد تلاش زیادی برای نجات این کودک انجام شده اما نتیجه‌بخش نبوده است.

#تجاوز_جنسی #کودک_آزاری
@bidarzani
🟠 ثبت دادخواست رسمی ۱۷ نفر از زندانیان سیاسی: اتحاد علیه سلول انفرادی

۱۷ نفر از #زندانیان_سیاسی و عقیدتی زندان‌های اوین و رجایی‌شهر دادخواستی مبنی بر اعتراض و شکایت نسبت به حبس در «سلول انفرادی»، در دفاتر بندهای این زندان‌ها به ثبت رساندند. در این دادخواست‌ها زندانیان با ذکر ایام حبس، خواهان مجازات عاملان و آمران و صادرکنندگان بازداشت و نگهداری‌شان در سلول‌های انفرادی شده‌اند.

امروز یکم اردیبهشت، ۹ نفر از زندانیان سیاسی اوین به نام‌های: پیمان پورداد، صادق عباسی، پژمان عباد، بهزاد همایونی، امیرحسین میرخلیلی، ابوالفضل غسالی، پارسا گلشنی، مصطفی خسروبابادی و کیوان صمیمی، و نیز ۸ نفر از زندان سیاسی رجایی‌شهر: مطلب احمدیان، سعید اقبالی، آرش صادقی، آرشام رضایی، نصراله لشنی، مهدی مسکین‌نواز، فرهاد میثمی و رضا محمدحسینی دادخواست علیه سلول انفرادی را در دفاتر زندان به ثبت رساندند.

این زندانیان عقیدتی و سیاسی با استناد به رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، مدعی شده‌اند که سلول انفرادی «مصداق بارز شکنجه» بوده و امری غیرقانونی است که علیه آن‌ها به کار گرفته شده است. لذا از کلیه ظابطین قضایی، آمران، عاملان و کسانی که دستور نگهداری آن‌ها را در سلول انفرادی صادر کردند، شکایت کرده و خواهان رسیدگی شده‌اند.

گفتنی است که در اسفند سال ۹۹ نیز ۲۳ نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی که طی بازداشت‌های خود در #سلول_انفرادی حبس شده بودند، این دادخواست را در دفاتر قضایی تهران به ثبت رساندند.

#علیه_شکنجه
@bidarzani | @edalatxah
📌استادآوازه‌خوان در آغوش مردسالاری

✍🏽منیژه مؤذن، مهتاب محبوب



بیدارزنی:‌ آنچه در ادامه خواهید خواند نه دادگاهی در راستای صدور حکم گناهکار بودن یا نبودن یک متهم به آزار جنسی و یا تلاش برای حذف یک‌‌‌‌ هنرمند خطاکار از عرصه عمومی بلکه بررسی الگوی رایج جامعه مردسالار در مواجهه با آزار جنسی و خشونت علیه زنان است. اساساً فقدان دادگاه و دادرسی قضایی عادلانه و قوانین مناسب برای پرداختن به آزار جنسی باعث شد روند روایتگری و بعدتر افشاگری این آزارها راه خود را به فضای مجازی و عرصه عمومی باز کند‌. این نارسایی تا آنجاست که عنوان جرم، نه آزار، تعدی و تجاوز جنسی بلکه «فساد فی‌الارض» خوانده می‌شود، مفهومی که به ماهیت این جرم اشاره‌ای ندارد.

با بالا گرفتن جنبش روایتگری آزار جنسی یا همان می‌تو در ایران بحث‌هایی پیرامون روایت آزار محسن نامجو نیز مطرح شد، خواننده‌ای که در یک دهه گذشته به‌واسطه آثار و اجرای متفاوتی از موسیقی ایرانی محبوبیت بسیاری به دست آورده بود. برخلاف بسیاری از کسانی که به‌واسطه افشای #آزارجنسی یا تعدی و تجاوز مورد خشم جامعه قرار گرفتند، نامجو در طول ۶ ماه گذشته از انتشار اولین روایت‌های آزار و تعرض جنسی او که در فضای مجازی با روایت «ماهی» آغاز شده بود، توانسته بود با سکوت و همراهی بسیاری از دوستان و دوستدارانش مسئله آزار جنسی را تکذیب و از تبعات احتمالی آن در امان بماند.

اما با حضور او در برنامه‌های تلویزیونی و بی‌تفاوتی جامعه هنری نسبت به اتهامات آزار جنسی بعضی از آزاردیدگان دوباره روایات خود از آزارهای جنسی #محسن_نامجو را این بار در شبکه اجتماعی کلاب هاوس با نام و هویت حقیقی خود مطرح کردند. تاثیر این روایتگری برخلاف سال قبل تا آنجا پیش رفت که نامجو در مقابل دوربین نشست و با روخوانی متنی عذرخواهی کرد. یک عذرخواهی عمومی. البته مخاطب عذرخواهی عمومی نامجو آزاردیدگان نبودند. در کمتر از ۲۴ ساعت از انتشار این ویدیو اما فایل صوتی از او منتشر شد که در یک محفل خصوصی با گفتاری کاملا متفاوت آزاردیدگان، جنبش می‌تو، جنبش زنان، زنان خواننده و بسیاری دیگر را مورد توهین و تمسخر قرار داده بود.

بدیهی است هدف از این مطلب نه انتقام‌کِشی شخصی از محسن نامجو بلکه بررسی ساختار و پیش‌فرض‌هایی است که اساسا تولید چنین پدیده‌ای را ممکن می‌سازد. بدون شک افکار منعکس‌شده در صدای نامجو در میان بسیاری در جامعه رواج و جریان دارد و در نظر آنان کاملا «طبیعی» به نظر می‌رسد. در نهایت تأسف و چنان که جنبش می‌تو نشان داد چنین تصوراتی چندان پردامنه هستند که از پرداختن به آنها و تحلیل الگوی تکرارشونده زن‌ستیزی در آنها گریزی نیست. ما نه با یک فرد که با پدیده‌ای روبرو هستیم که در بستری از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تاریخی خاصی تولید شده؛ شرایطی که در آن تقاطعی از ستم‌ها به فرودست‌سازی زنان و پدید آمدن این گفتمان زن‌بیزار انجامیده است.

ادامه مطلب

@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : کرونا و تبعات ویرانگر آن بر دوش زنان

طی دو روز گذشته، سیلیوسا فدریچی، نویسنده و فمینیست برجسته‌ی چپ، وبیناری را با موضوع «پاندمی کرونا، سرمایه‌داری و بحران بازتولید اجتماعی» ارائه داد.

فدریچی یکی از بنیانگذاران مجموعه بین‌المللی فمینیستی بود. وی پس از یک دوره تدریس و پروژه‌ی تحقیقاتی در نیجریه، در جنبش ضدجهانی‌سازی سرمایه و جنبش ضد مجازات اعدام ایالات متحده مشغول به‌فعالیت شد. او یکی از بنیانگذاران کمیته علمی در آفریقا است، سازمانی که به ایجاد حمایت از مبارزات دانشجویان و معلمان در آفریقا، علیه سیاست‌های تعدیل اقتصادی و سیستم‌های آموزشی نابرابر اختصاص دارد. وی برای مدت بیست سال در دانشگاه همپستد نیویورک، دوره‌های مطالعات بین‌المللی، مطالعات زنان و دوره‌های فلسفه سیاسی را تدریس کرد، جایی که اکنون استاد امریتا است.

در این وبینار،‌ فدریچی خواهد گفت که چگونه پاندمی کرونا، سیاست‌های خلع ید جمعیت مزدبگیران از ثروت عمومی، فقر بیشتر و محرومیت حداکثری را افزایش داده است، فاجعه‌ای که در طول تاریخ حیات سرمایه‌داری بی‌نظیر بوده است. سیلویا فدریچی با نگاهی به تأثیر فاجعه بار بحران‌های اخیر، پیرامون تلاش‌هایی که زنان سراسر جهان برای مقابله با تبعیض‌ها و محرومیت‌ها انجام داده‌اند، سخنرانی کرده است.

به گزارش New Republic با شدت‌گیری کرونا و اعمال قرنطینه در جهان، فدریچی بارها به تاسی از آرلی‌شیلد، از اصطلاح “the second shift” یا همان شیفت دومِ کاری زنان گفته است. با اعمال تعطیلی شهرها، بسیاری از زنان کارمند و یا بدون شغل، از خدمات اجتماعی و‌ دسترسی به مهدهای کودک محروم ماندند. وضعیتی که در ایران با محرومیتی نهادیه‌تر همراه است. سلب حق سرپناه و گرانی‌های حداکثری، حق مسکن اکثریت کارگران را محدودتر و به‌سوی حاشیه‌نشینی بیشتر هدایت کرده است. از این منظر، برای بسیاری از زنان، اعمال قرنطینه، معنایی فراتر از مفهوم خانه‌نشینی، تحمیل چندبرابری تقسیم نابرابر کار خانگی و با خشونت‌های خانگی همراه داشته است. ایران، مکزیک، هند، ترکیه، فرانسه، آمریکا، کانادا و ایتالیا، در رده‌ی بالاترین کشورها با افزایش آمار خشونت‌های خانگی در پاندمی کرونا قرار گرفتند.

🟣 فایل تصویری وبینار «پاندمی کرونا، سرمایه‌داری و بحران بازتولید اجتماعی» در کانال تلگرامی کلکتیو در دسترس است:

در کانال تلگرامی کلکتیو در دسترس است:

@collective98@riseup.net

@collective9
‏دلم برای خودم و هر زن دیگه‌ای که مجبوره از داروهای هورمونی birth control استفاده کنه خیلی سوخت. این‌که وقتی میخوان از بی‌خطر بودن واکسن آسترازانیکا دفاع کنن، با داروهایی که ما یک عمره مصرف کردیم/می‌کنیم مقایسه‌اش می‌کنن که بگن بابا این در برابر اونا چیزی نیست
ناراحت‌کننده است

#توییت خوان

@bidarzani
🔻مروری بر یافته‌های یک پژوهش

🔶جنبش «من هم» آمار گزارش جرائم جنسی را افزایش داده است

✍🏽غنچه قوامی

🔹آیا جنبش روایتگری #آزارجنسی توانسته تاثیری روی زندگی گروه‌های متنوع زنان بگذارد و یا اثربخشی آن به طبقه فرادست و ممتاز هالیوود، رسانه، سیاست و ... باقی مانده است؟ آیا «من‌هم» توانسته رفتار عمومی را تغییر بدهد؟ پرسش‌هایی از این دست به طور مکرر پس از به راه افتادن جنبش من‌هم در سال ۲۰۱۷ مطرح شده و این جنبش را به در خدمت ثروتمندان و برخورداران بودن متهم کرده است.

🔹«روئی لوی» و «مارتین متسون»، دانشجویان دکتری در دانشگاه ییل، در پژوهشی به مطالعه و بررسی آثار جنبش «من‌هم» در میزان گزارش جرائم در ماه‌های پس از اکتبر ۲۰۱۷ در ۲۴ کشور دنیا پرداخته‌اند. یافته‌های این مطالعه حاکی از آن است که خلاف تصور، جنبش «من‌هم» توانسته تاثیراتی فراتر از سلبریتی‌های هالیوود و زنان برخوردار و دارای امتیاز رقم بزند و آمار گزارش خشونت جنسی توسط بازماندگان را به گونه‌ای چشم‌گیر افزایش دهد.

🔹گرچه میزان گزارش‌ها افزایش داشته اما تغییر در آمار بازداشت‌، احضار به دادگاه و به رسمیت‌ شناختن مجرمیت توسط پلیس به اندازه افزایش گزارش‌ها نبوده و هم‌چنان اکثر گزارش‌ها پس از «من‌هم»، به تحت تعقیب قرار گرفتن مرتکبان منجر نشده است. محققان گوشزد می‌کنند که تنها گزارش‌های بین بازه زمانی اکتبر تا دسامبر ۲۰۱۷ را مورد بررسی قرار داده‌اند و برخی از کیس‌ها پس از این بازه ممکن است مسیر متفاوتی در پیش گرفته باشند.

🔹همان‌طور که بازماندگان #خشونت_جنسی و مدافعان آنها در پاسخ به کسانی که می‌گویند «چرا شکایت نمی‌کنید» بارها اشاره کرده‌اند، گزارش خشونت به پلیس الزاما به معنای برقراری عدالت نیست، اما به اعتقاد لوی و متسون همین افزایش آمار گزارش‌ها به معنی دگرگونی‌ تفکرات قالبی پیرامون مسئله خشونت جنسی است و سندی است دال بر اثربخشی پایدار و گسترده کارزارهای آگاهی‌بخش مانند «من‌هم».


متن کامل مقاله



@bidarzani
📣 اعلامیه جمعی از خانواده جانباختگان: یاد مادر گلچوبیان همیشه با ماست!

مادر گلچوبیان‌ از همان آغاز در خاوران و در کنار دیگر مادران و خانواده های خاوران، در صف اول دادخواهی حضوری پر رنگ ‌و همیشگی داشت. او‌ با‌ متانتی خاص در حالی که عکس دو عزیزش را در بغل می فشرد، در اغلب مراسم ها حضور داشت و چشمانش همیشه اشک بار بود. مادر گلچوبیان عزیز، با حضور مهربانش در خاوران با دسته ای گل آفتابگردان که مورد علاقه پسرش کامبیز بود، برای همه کسانی که آن روزهای تلخ تنهایی را سپری می‌کردند پر از امید و مهر و شور بود. تا زمانی که توان داشت و سالم بود در خاوران حضور پیدا می‌کرد و به گوشه گوشه خاوران می رفت و از خانواده ها دلجویی می‌کرد. مادر گلچوبیان مادری شجاع، صبور و یاوری همیشگی بود و امیدش روز دادخواهی و محاکمه آمران و عاملان جنایات های ضد بشری رژیم بود. او همیشه می گفت نگذارید یاس و‌ نومیدی بر قلب تان سایه اندازد. بمانید که ماندن ما و تلاش ما برای دادخواهی بزرگ‌ترین ضربه به رژیم است. نبود مادر گلچوبیان و دیگر مادران و خانواده های خاوران که از میان ما رفتند، وظیفه و مسئولیت ما را برای ادامه راه دادخواهی سنگین تر می‌کند. امید آنکه چون گذشته و این بار با عهدی با عزیران و #مادران_دادخواه، راهی که آنان آغازگرش بودند را بتوانیم به سرانجام برسانیم.


@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: سمیه کارگر، فعال مدنی از ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. وی ابتدا در بند دوالف زندان اوین و سپس به زندان قرچک ورامین منتقل شده‌‌است.

خانم کارگر به یک بیماری نادر چشمی مبتلا است و از کلیه‌ی پروسه‌های درمانی‌ در دوران بازداشت محروم بوده‌است.
اخیرا ازسوی مقامات با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی این زندانی سیاسی موافقت شده ‌است، اما خانواده وی تاکنون موفق به تهیه این وثیقه نشده‌اند.

#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
به مناسب اول ماه مه- روز جهانی کارگر
نگاهی به فیلم نورث کانتری North Country زن=دیگری

✍🏽فرزانه راجی

دختربچه عروسکش را همان‌گونه می‌آراید که در رویایش خودش را می‌خواهد بیاراید و خود را عروسکی فوق‌العاده می‌پندارد. دختربچه در گرایش تبدیل خود به شئی که به طور مشترک در تمام بچه‌ها وجود دارد، مورد تائید قرار می‌گیرد، عروسک دراین مورد به دختربچه کمک می‌کند. کودک جنس ندارد این آموزه‌های خانواده و جامعه است که او را به پسر و یا دختر تبدیل می‌کند. با او چون عروسکی زنده رفتار می‌شود، همچون عروسک آراسته می‌شود، زیبایی‌هایش در معرض تماشا گذاشته می‌شود و به عنوان اولین وبزرگترین سرمایه‌‌ی یک دختر/زن بر آن تاکید می‌شود.
دختربچه‌ای که مشغول آرایش عروسکش و برهنه کردن آن است در اولین سکانس فیلم کنایه‌ای است به نقشی که خانواده و جامعه در تبدیل کودک به زن دارد و از طرف دیگر نمادی از شیئی بودگی و یا عروسک بودگی دختر/زن. به ویژه تاکید این صحنه بر جنسیت عروسک و در معرض دید قرار دادن تن برهنه عروسک کنایه‌ای است به نگاه فرهنگ غالب به زن به عنوان یک ابژه‌ی جنسی.
#نقد_فیلم

👈🏽ادامه مطلب
@bidarzani
🟠 نگاهی به پژوهش «رویکرد اجتماعی به اشتغال زنان در ایران»

یافته‌های یک مطالعه نشان داد که در بین طیف های مختلف جمعیت ایرانی، عمده‌ترین گروه‌های موافق با اشتغال زنان، شامل جوانان، تحصیل‌کردگان دانشگاهی، مجردین و شهرنشینان هستند. همچنین دین‌داری افراد نیز بر نگرش آن‌ها نسبت به اشتغال زنان تاثیر قابل‌توجهی دارد.

برای انجام این مطالعه، پنج هزار و ۲۰۰ نفر از مردان و زنان ۱۵ ساله و بالاتر ساکن در نقاط شهری و روستایی شهرستان‌های اسفراین، اهواز، بابلسر، بجنورد، خرم‌آباد، رشت، سقز، کامیاران، گرگان، گنبدکاووس، محمودآباد و همدان؛ با استفاده از پرسش‌نامه مورد بررسی قرار گرفتند.

بررسی الگوهای کلی نگرش به اشتغال زنان نشان داد که بیش از چهار پنجم زنان و تنها دو سوم از مردان دارای نگرش مثبت نسبت به این موضوع هستند. بررسی نحوه نگرش نسبت به نوع اشتغال زنان نیز نشان داد که کم‌تر از یک‌دهم افراد دارای نگرش مثبت نسبت به اشتغال تمام‌وقت زنان هستند، در حالی که اکثر افراد یعنی ۹۲ درصد، موافق اشتغال نیمه‌وقت زنان هستند.

نزدیک به ۹۰ درصد زنان و حدود ۸۰ درصد از مردان نسبت به مضمون «تامین تسهیلات برای اشتغال زنان مانند مهدکودک و ...» نگرش مثبت دارند. در حالی که کم‌تر از دو سوم مردان نسبت به مضمون «فرصت برابر مرد و زن برای ارتقای شغلی و مدیریتی»، دارای نگرش مثبت هستند و بیش از سه‌چهارم زنان با این مضمون موافق‌اند. همچنین در مورد «مشارکت زن و شوهر در انجام کارهای خانه و ...» نسبت مردانی که به عدم مشارکت مردان در انجام کارهای خانه در صورت اشتغال زنان معتقدند؛ تقریبا دو برابر بیشتر از نسبت آن در بین زنان است.

وضعیت شغلی زنان تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر نحوه نگرش آن‌ها نسبت به اشتغال دارد. زنان شاغل (۹۰ درصد) به مراتب بیشتر از زنان غیر شاغل (بیش از سه‌چهارم) با #اشتغال_زنان موافق هستند.

@bidarzani
تابوی سیاه.pdf
220.7 KB
«تجاوز و آزار جنسی محارم را می‌توان خشن‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین و همچنین پنهان‌ترین نوع خشونت خانگی دانست که در سایه تابوها و اما و اگرهای فرهنگی هم از سوی خانواده و هم نهادهای مسئول معمولا انکار و لاپوشانی هم می‌شود. انکار این ابرخشونت ضمن این‌که باعث رشد زیر پوستی آن در جامعه می‌شود، متجاوزان را نیز در انجام اعمال مجرمانه خود گستاخ‌تر می‌کند، همچنین سانسور این موضوع باعث مخفی ماندن تبعات فاجعه‌آمیز این آسیب از نگاه سیاستمداران و برنامه‌ریزان فرهنگی کشور می‌شود، به‌نحوی که این خشونت به‌عنوان یک آسیب مهم اجتماعی تلقی نمی‌شود و در اولویت برنامه‌ریزان قرار نمی‌گیرد.»

در پي آزار جنسي نوزاد دختر ١٧ ماهه توسط پدرش، روزنامه همدلی در گفت‌و‌گویی با لیلا ارشد به این مسئله پرداخته است. شرح کامل این گفت‌وگو را می توانید در فایل پیوست به همین پست، یا در لینک زیر مطالعه کنید:

تابوی سیاه


@irsprcorg
من هم یکی از این زنان هستم

✍🏽ناهید نصرت

#محسن_نامجو در نکاتی حق دارد در ادبیات فارسی واژه«ناز» خیلی برای مردان دلپذیر است. برای برخی از آنها با نام زن گره خورده و در بسیاری از ترانه ها هم آورده می شود. این تصور «مردانه» از «ناز» زن در بسیاری از آثار ادبی و هنری هم وجود دارد. می توانسته هم این ناز زمانی وجود داشته باشد. ولی این مجموعه ادبی در یک فرهنگ مرد محور خلق شده و به زن از بیرون نگاه می کند و اینها برداشت هایی مردانه از زن است، زنی که در بسیاری از بخش ها برای مرد ناشناخته بوده ولی ندانستن هرگز مانع قضاوت کردنش نشده است.
در بسیاری از آثار هنری مردان سرشناس ایرانی این تصور نهفته است. فیلم بسیار معروف «زیر درختان زیتون» ساخته عباس کیارستمی بسیار هنرمندانه این تصور مردانه از«نه» زن را نشان می دهد. «نه» طاهره را نه کارگردان می خواهد ببیند و نه حتی بازیگر، زنده یاد محمد علی کشاورز و نه حسین پسر روستایی که باوجود تهیدستی از موقعیتی بهتر از طاهره برخوردار است. جالب است فرق نمی کند، هنرمند با سواد و با استعدای باشی و یا یک روستایی بیسواد که نسبت به زنی بیچاره تر از خود در قدرت قرار داری، عملکرد «مردانه» شبیه است. فیلم « زیر درختان زیتون» را به یاد می آورید؟ در صحنه پایانی فیلم ابتدا حسین با میل و خواهش خواستگاری می کند و سپس به سرکوفت و سرانجام در ملغمه ای از تهدید و التماس بله را می گیرد و فیلم با آهنگ شادی این پیروزی مردانه را به پایان می برد. کمتر زنی می توانست این تمکین زیر فشاررا ببیند و احساس شکست درونی نداشته باشد. ولی فیلم که البته بسیار هنرمندانه تهیه شده بود، در جامعه مرد سالار و از جانب دیگر مردان هنرمند با القابی نظیر«بیانیه جهانی عشق» مورد استقبال قرار گرفت. این نمونه را آوردم که بگویم آقایان انگشت را به طرف یک نفر نگیرید، بسیاری از شما در این تفکر نادیده گرفتن «نه» شریکید.

فیلم «زیر درختان زیتون» احساس همدلی بسیاری از شما را به همراه داشت و تنها صدای اعتراض از سوی زنانی برخاست. در آن فیلم یک دختر دانش آموز روستایی که والدین خود را در زلزله شمال از دست داده بود، در نهایت به خواسته عاشق سمج خود که یک نوجوان روستایی ولی بیسواد بود، «بله» گفت و تسلیم شد. «نه» او از روی «ناز» نبود. او آرزوهای دیگری داشت. او به عاشق خود از روی ناگزیری بله گفت ولی کارگردان فیلم با یک موسیقی شاد این بله را در ملودی شادباش پیچید. توهم بین «ناز» و «نه» در بین مردان قدیمی و ریشه دارست. سالهاست که جنبش زنان تلاش می کند، فرهنگ مرد باور را در واژه ها شناسایی کند و افکار عمومی را به نقش این واژه ها در بازتولید تبعیض جنسیتی در ادبیات، شعر و ترانه توجه دهد. شاید یکی از اشتباهات جنبش زنان نسل گذشته این بوده که مباحث را بیشتر در درون خود نگهداشته است. باید به این زنان جوان دست مریزاد گفت که آن را به درون جامعه کشانده اند.
👈🏽مطلب کامل

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : تورم در ایران به ۵۰ درصد رسیده است، این یعنی حذف نیمه‌ی دیگر سبد معیشت خانوار کارگری


«جواد حسین‌زاده» رئیس مرکز آمار ایران روز پنج‌شنبه دوم اردیبهشت‌ماه اعلام کرد که تورم نقطه‌ای در فروردین ۱۴۰۰ به رقم کم‌سابقه ۵۰ درصد رسیده است.
از دیگر سو نرخ تورم نقطه‌ایِ حدود ۵۰ درصدی به این معنا است که سبد هزینه خانوار کارگری در فروردین ۱۴۰۰ به اندازه ۵۰ درصد گرانتر از همین سبد واحد، در فروردین ۱۳۹۹ بوده است. این افزایش در حالی صورت گرفته است که اخراج نیروهای کار در اسفند ۹۹، افزایش ۲۵ درصدی نرخ حمل و نقل شهری و‌ وسایل نقلیه‌ی عمومی، همچنین تعیین دستمزد نابرابر با خط فقر مطلق ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی، به معنای گسترش فقری حداکثری در جامعه است.
در این میان نگاهی به سلب توان خرید اقلام اساسیِ جمعیت مزدبگیران، تصویر شفاف‌تری از سقوط سرانه‌ی مصرف را ارائه خواهد داد.

حسین‌زاده در مورد تورم نرخ خوراکی‌ها گفت: «با بررسی سبد خوراکی خانوراها که شامل ۱۶۴ قلم کالای مصرفی است، نرخ این اقلام ۴۳,۵ درصد رشد کرده، برای کالاهای غیر خوراکی و خدمات خانوار شامل ۳۱۱ قلم کالا و خدمات از رشد ۳۶,۷ درصد برخوردار شده است. نرخ تورم خوراکی‌ها نسبت به غیرخوراکی‌ها بیشتر بوده است. نرخ تورم خوراکی‌ها در مناطق شهری ۳۸,۶ و در مناطق روستایی ۴۰,۶ درصد بوده است.»

🟣 از دیگر سو، افزایش سهم هزینه‌های درمان و بهداشت از سبد هزینه خانوار، حلقه مفقود آمارهای عمومی مرکز آمار ایران و بانک مرکزی است. در حال حاضر تورم در این حوزه تا ۲ برابر تورم عمومی برآورد می‌شود و دربسیاری از موارد تا ۷۵ درصد از هزینه‌های درمان از جیب بیمه‌شده‌ها پرداخت می‌شود. با این احتساب، وضعیت کارگران اخراج شده و محروم از مجموع حقوق بیمه بیکاری و تامین اجتماعی بسیار بحرانی‌تر است.

طی روزهای گذشته، حسن روحانی در نشست هیئت دولت، مصرف آبزیان را برابرنهادی جهت گرانی پروتئین‌های گوشتی عنوان کرد. وضعیتی که یادآور طنز تاریخی ماری آنتوانت، از مصرف کیک به‌جای نان است. بنابر آمار، سرانه‌ی مصرفِ گوشت قرمز از ۱۲ کیلو به ۶ کیلو گرم رسیده که علت اصلی آن، نبود تقاضا و کاهش شدید قدرت اقتصادی خانوار کارگری است.
اگر به جدول قیمت آبزیان در اردیبهشت سال جاری دقت کنیم، خواهیم دید که متوسط ماهی‌های دریایی جنوب و شمال ایران از ۹۰ تا ۲۲۰ هزار تومان و ماهی‌هایی نظیر سالمون از ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان متغیر است.
در سال ۹۹، افزایش قیمت تن‌ماهی از ۱۸ تا ۴۸ هزار تومان نیز باعث شد، تا تن نیز از سبد خرید بی‌ثبات‌کاران و فرودستان حذف شود. از این منظر، تورم ۵۰ درصدی فروردین‌ماه، به‌معنای خالی‌تر شدن نیمه‌ی دیگر سفره‌ی مزدبگیران در روزهای پیش‌روست.

#فقر_و_تبعیض

@bidarzani