🟣 افسانه راجی، هنرمندی پر تلاش از خانوادههای خاوران از میان ما رفت
✍🏽 منصوره بهکیش
از متن: با خواهرش فرزانه راجی از سالها پیش دوست بودم و از این همه درد و رنجی که به ما و خانوادههای ما دادند و تن و جان ما را لرزاندند و به شدت زخمیمان کردند، بارها درد دل کردیم و گفتیم و شنیدیم و گاه با هم خشمگین شدیم و گاه با تلخی اشک ریختیم که با ما چه کردند و حق ما از زندگی چیست و کی این همه درد پایان مییابد.
«فرزانه راجی در پاسخ به یکی از پرسشهای #مادران_پارک_لاله ایران در سال ۹۲ اینگونه گفت:
«پرسش: چه افرادی از خانواده شما مستقیم یا غیر مستقیم قربانی خشونت دولتی شدهاند؟ این خشونتها چه تاثیری بر زندگی شما و خانواده شما داشته است؟
پاسخ: همسر من در خرداد ۶۰ در شهر اصفهان دستگیر و در ۶ شهریور همان سال زیر شکنجه کشته شد. پس از اعدام همسرم من مخفی شدم. اول مهر همان سال (۶۰) تقریبا تمامی خانوادهام (۴ برادر، یک خواهر و مادرم) در یک یورش سپاه و کمیته به خانه پدری و خانهی یکی از برادرهای بزرگم (مجتبی) دستگیر شدند.
مادرم همان روز آزاد شد، خواهر کوچکم که بیمار است (اسکیزوفرن) به همراه برادر کوچکم که فقط ۱۶ سال داشت، چند روز بعد رها شدند.
بزرگترین برادرم سیاوش نیز مجبور شد مدتی مخفی شود. یکی از برادرانم فرشید راجی که در آن زمان ۱۹ سال داشت، ۱۷ مهر (به فاصله ۱۷ روز پس از دستگیری) اعدام شد.
فرزین که زمان شاه نیز (۳ سال) زندانی بود، در دی ماه همان سال، وقتی که ۲۲ سال داشت اعدام شد. برادر بزرگترم (مجتبی) که زمان شاه (۵ سال) زندانی بود و سال ۵۷ آزاد شده بود، آبان ماه همان سال آزاد شد.
من تا سال ۶۹ مخفی زندگی میکردم و به ناچار کار و تحصیلم را رها کردم. خرداد سال ۶۹ دستگیر و به سه سال زندان محکوم شدم و در سال ۷۱ از زندان آزاد شدم.
پس از بازگشت به رغم مراجعه برای ادامه تحصیل به من اجازه ادامه تحصیل داده نشد. کارم در آموزش و پرورش را عملا به خاطر فراری بودنم از دست داده بودم و مجبور شدم هر کاری که پیش آمد بکنم تا زندگیم را تامین کنم. من فعلا در تهران زندگی میکنم. شغلی ندارم و در خانه به کار ترجمه و نوشتن مشغولم».
این حکومت نه تنها فعالان سیاسی را کشت، بلکه تمام خانوادهها را به همراه عزیزان ما کشت و شکنجه کرد. به خانهی هر زخم خوردهای که وارد شویم، میبینیم که چه به حال و روز ما آوردهاند و میآورند. پس از کشته شدن #کیانوش_آسا در سال ۱۳۸۸، حال و روز این خانواده زخم خورده نیز دگرگون شد...
#مادران_دادخواه #خاوران
ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/3iaqX2c
@bidarzani
✍🏽 منصوره بهکیش
از متن: با خواهرش فرزانه راجی از سالها پیش دوست بودم و از این همه درد و رنجی که به ما و خانوادههای ما دادند و تن و جان ما را لرزاندند و به شدت زخمیمان کردند، بارها درد دل کردیم و گفتیم و شنیدیم و گاه با هم خشمگین شدیم و گاه با تلخی اشک ریختیم که با ما چه کردند و حق ما از زندگی چیست و کی این همه درد پایان مییابد.
«فرزانه راجی در پاسخ به یکی از پرسشهای #مادران_پارک_لاله ایران در سال ۹۲ اینگونه گفت:
«پرسش: چه افرادی از خانواده شما مستقیم یا غیر مستقیم قربانی خشونت دولتی شدهاند؟ این خشونتها چه تاثیری بر زندگی شما و خانواده شما داشته است؟
پاسخ: همسر من در خرداد ۶۰ در شهر اصفهان دستگیر و در ۶ شهریور همان سال زیر شکنجه کشته شد. پس از اعدام همسرم من مخفی شدم. اول مهر همان سال (۶۰) تقریبا تمامی خانوادهام (۴ برادر، یک خواهر و مادرم) در یک یورش سپاه و کمیته به خانه پدری و خانهی یکی از برادرهای بزرگم (مجتبی) دستگیر شدند.
مادرم همان روز آزاد شد، خواهر کوچکم که بیمار است (اسکیزوفرن) به همراه برادر کوچکم که فقط ۱۶ سال داشت، چند روز بعد رها شدند.
بزرگترین برادرم سیاوش نیز مجبور شد مدتی مخفی شود. یکی از برادرانم فرشید راجی که در آن زمان ۱۹ سال داشت، ۱۷ مهر (به فاصله ۱۷ روز پس از دستگیری) اعدام شد.
فرزین که زمان شاه نیز (۳ سال) زندانی بود، در دی ماه همان سال، وقتی که ۲۲ سال داشت اعدام شد. برادر بزرگترم (مجتبی) که زمان شاه (۵ سال) زندانی بود و سال ۵۷ آزاد شده بود، آبان ماه همان سال آزاد شد.
من تا سال ۶۹ مخفی زندگی میکردم و به ناچار کار و تحصیلم را رها کردم. خرداد سال ۶۹ دستگیر و به سه سال زندان محکوم شدم و در سال ۷۱ از زندان آزاد شدم.
پس از بازگشت به رغم مراجعه برای ادامه تحصیل به من اجازه ادامه تحصیل داده نشد. کارم در آموزش و پرورش را عملا به خاطر فراری بودنم از دست داده بودم و مجبور شدم هر کاری که پیش آمد بکنم تا زندگیم را تامین کنم. من فعلا در تهران زندگی میکنم. شغلی ندارم و در خانه به کار ترجمه و نوشتن مشغولم».
این حکومت نه تنها فعالان سیاسی را کشت، بلکه تمام خانوادهها را به همراه عزیزان ما کشت و شکنجه کرد. به خانهی هر زخم خوردهای که وارد شویم، میبینیم که چه به حال و روز ما آوردهاند و میآورند. پس از کشته شدن #کیانوش_آسا در سال ۱۳۸۸، حال و روز این خانواده زخم خورده نیز دگرگون شد...
#مادران_دادخواه #خاوران
ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/3iaqX2c
@bidarzani
اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ
افسانه راجی، هنرمندی پر تلاش از خانواده های خاوران از میان ما رفت! – منصوره بهکیش
با تأسف و اندوه فراوان، افسانه راجی متولد۱۳۳۶ از خانوادههای زخم خورده و مقاوم خاوران، که به دلیل نفس تنگی شدید و تشخیص برونشیت حاد در بیمارستانی در هامبورگ آلمان، ابتدا در آی سی یو و سپس در بخش بس…
🟣 ژیلا کرمزاده مکوندی برای اجرای حکم پنج سال حبس به زندان رفت
ژیلا کرمزاده مکوندی، فعال مدنی چهارشنبه هشتم دی برای اجرای حکم ۵ سال حبس راهی زندان اوین شد. شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران دی سال گذشته حکم دادگاه بدوی را عیناً تأیید کرد. دادگاه بدوی پس از بازداشت ژیلا کرمزاده مکوندی در آبان ۱۳۹۸ در جریان برگزاری «میتینگ پارک لاله» در تهران به همراه راحله راحمیپور و چند فعالان مدنی دیگر او را با اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» محاکمه و به زندان محکوم کرد.
کرمزاده مکوندی در آذر ماه سال قبل صورت غیابی و بدون تشکیل جلسه دادرسی توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی سیدعلی مظلوم به ۶ سال حبس محکوم شد و پس از پذیرش درخواست واخواهی و برگزاری جلسه دادگاه رای مورد اعتراض عیناً تأیید شد که استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال آن قابل اجرا است.
#مادران_پارک_لاله
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
ژیلا کرمزاده مکوندی، فعال مدنی چهارشنبه هشتم دی برای اجرای حکم ۵ سال حبس راهی زندان اوین شد. شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران دی سال گذشته حکم دادگاه بدوی را عیناً تأیید کرد. دادگاه بدوی پس از بازداشت ژیلا کرمزاده مکوندی در آبان ۱۳۹۸ در جریان برگزاری «میتینگ پارک لاله» در تهران به همراه راحله راحمیپور و چند فعالان مدنی دیگر او را با اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» محاکمه و به زندان محکوم کرد.
کرمزاده مکوندی در آذر ماه سال قبل صورت غیابی و بدون تشکیل جلسه دادرسی توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی سیدعلی مظلوم به ۶ سال حبس محکوم شد و پس از پذیرش درخواست واخواهی و برگزاری جلسه دادگاه رای مورد اعتراض عیناً تأیید شد که استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال آن قابل اجرا است.
#مادران_پارک_لاله
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
📌 گفتگو با «شهناز اکملی» از مادران دادخواه ۸۸
🟣 فریادی که ۱۲ سال پیش زدم، هنوز هم صدایش شنیده میشود
🟡 (پروندهی ویژهی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)
#بیدارزنی: در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸، بیش از ۱۰۰ تن از معترضین با ضرب گلولهی نیروهای امنیتی، کُشته و صدها تن دیگر نیز بازداشت شدند. همانگونه که ردیف احکام حبس و پروندهسازیهای امنیتی علیه معترضان، به سال ۸۸ محدود نماند، آمار جانباختگان نیز مختص این سال نبود. مجموع جانباختگان در اعتراضات خیابانی ۲۵ خرداد ۸۸، ۳۰ خرداد ۸۸، جانباختگان در پی شکنجه در #بازداشتگاه_کهریزک، عاشورای ۸۸، ۲۵ بهمن ۸۹ و ۱ اسفند ۸۹، همچنین قتل دو پزشک کهریزک (دکتر رامین پوراندرجانی در ۱۹ آبان ۸۸ و دکتر عبدالرضا سودبخش در ۳۰ شهریور ۸۹، که حاضر به انکار شکنجههای اعمال شده علیه بازداشتشدگان در کهریزک و شهادت دروغ، علیه آنان نشدند)، حاکی از آن است که سرکوب تمامقدِ تمامی طیفهای نیروهای معترض در ۸۸، فقط به یک جریان اعتراضی علیه نتیجهی انتخابات، محدود نمیشد.
حالا، اگر به موازات ۴۳ سال گذشته، به روند دادخواهی مادران هر ۴ دهه نظری بیافکنیم، درخواهیم یافت که #جنبش_مادران_پارک_لاله و سایر مادران دادخواه ۸۸، نقطهی اتصالی مهم در تکامل جنبش مادران دادخواه از خاوران تا آبان و پس از آن است.
یکی از مادرانی که طی این دهه، با تحمل هزینههای زندان و پروندهسازیهای امنیتی، قدم در مسیر دادخواهی گذاشت، «شهناز اکملی» مادر جاویدنام «مصطفی کریمبیگی»است. مصطفی کریمبیگی (متولد ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۲ – جانباخته ۶ دی ۱۳۸۸ در تظاهرات عاشورا) با اصابت گلوله، جان خود را از دست داد.
شهناز اکملی در روند دادخواهی فرزند خود، با بازداشت، تحمل حبس در زندان اوین و مورد اخیر هجوم ماموران امنیتی به منزل و پروندهسازی علیه مریم کریمبیگی، دختر خود مواجه بوده است. شهناز اکملی، نخستینبار در ۶ بهمن ۹۵ در محل کار خود، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در ۳۰ بهمن ۹۶ با قرار وثیقه، آزاد شد. وی در ۲۵ دی ۹۸، جهت تحمل حبس، راهی زندان اوین شد…
در این مصاحبه با شهناز اکملی، از چگونگی مسیر دادخواهی فرزندش، ارتباط با دیگر مادران دادخواه ۴۳ سال گذشته و انتظار او از سایر مردم و فعالان مدنی به گفتگو پرداختیم.
از متن:
__خانم اکملی عزیز، مادران آبان، دستنبدی به رنگ آبی را بهعنوان نماد دادخواهی انتخاب کردند که نمادی بینالمللی است و ربطی به هیچ جناح سیاسی ندارد. آیا شما به این حرکت پیوستهاید؟ و اگر نه چرا؟
__بله من هم این نماد را دارم، اما مهمتر از هر دستبند و رنگی، نماد دادخواهی مادران، باید عکس عزیز از دست رفتهشان باشد، همان قابی که به دست میگیریم و فریاد میزنیم، نماد ماست. امیدوارم که سرانجام، دادخواهی محقق شود، من دادخواهی و برپاییِ دادگاهِ عادلانه را زمانی میدانم که دادگاهها «داخل ایران» و «با حضور مردم» و «متهمین واقعی این جنایات» برگزار شود، هر دادگاهی غیر از این، نه مردمی است و نه ربطی به دادخواهی دارد. «دادگاه واقعی»، نه با عکسهای جنایتکاران، بلکه با حضور خودشان و سوالهای مردم برگزار خواهد شد».
#جنبش_مادران_دادخواه #مادران_پارک_لاله
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43969
@bidarzani
🟣 فریادی که ۱۲ سال پیش زدم، هنوز هم صدایش شنیده میشود
🟡 (پروندهی ویژهی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)
#بیدارزنی: در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸، بیش از ۱۰۰ تن از معترضین با ضرب گلولهی نیروهای امنیتی، کُشته و صدها تن دیگر نیز بازداشت شدند. همانگونه که ردیف احکام حبس و پروندهسازیهای امنیتی علیه معترضان، به سال ۸۸ محدود نماند، آمار جانباختگان نیز مختص این سال نبود. مجموع جانباختگان در اعتراضات خیابانی ۲۵ خرداد ۸۸، ۳۰ خرداد ۸۸، جانباختگان در پی شکنجه در #بازداشتگاه_کهریزک، عاشورای ۸۸، ۲۵ بهمن ۸۹ و ۱ اسفند ۸۹، همچنین قتل دو پزشک کهریزک (دکتر رامین پوراندرجانی در ۱۹ آبان ۸۸ و دکتر عبدالرضا سودبخش در ۳۰ شهریور ۸۹، که حاضر به انکار شکنجههای اعمال شده علیه بازداشتشدگان در کهریزک و شهادت دروغ، علیه آنان نشدند)، حاکی از آن است که سرکوب تمامقدِ تمامی طیفهای نیروهای معترض در ۸۸، فقط به یک جریان اعتراضی علیه نتیجهی انتخابات، محدود نمیشد.
حالا، اگر به موازات ۴۳ سال گذشته، به روند دادخواهی مادران هر ۴ دهه نظری بیافکنیم، درخواهیم یافت که #جنبش_مادران_پارک_لاله و سایر مادران دادخواه ۸۸، نقطهی اتصالی مهم در تکامل جنبش مادران دادخواه از خاوران تا آبان و پس از آن است.
یکی از مادرانی که طی این دهه، با تحمل هزینههای زندان و پروندهسازیهای امنیتی، قدم در مسیر دادخواهی گذاشت، «شهناز اکملی» مادر جاویدنام «مصطفی کریمبیگی»است. مصطفی کریمبیگی (متولد ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۲ – جانباخته ۶ دی ۱۳۸۸ در تظاهرات عاشورا) با اصابت گلوله، جان خود را از دست داد.
شهناز اکملی در روند دادخواهی فرزند خود، با بازداشت، تحمل حبس در زندان اوین و مورد اخیر هجوم ماموران امنیتی به منزل و پروندهسازی علیه مریم کریمبیگی، دختر خود مواجه بوده است. شهناز اکملی، نخستینبار در ۶ بهمن ۹۵ در محل کار خود، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در ۳۰ بهمن ۹۶ با قرار وثیقه، آزاد شد. وی در ۲۵ دی ۹۸، جهت تحمل حبس، راهی زندان اوین شد…
در این مصاحبه با شهناز اکملی، از چگونگی مسیر دادخواهی فرزندش، ارتباط با دیگر مادران دادخواه ۴۳ سال گذشته و انتظار او از سایر مردم و فعالان مدنی به گفتگو پرداختیم.
از متن:
__خانم اکملی عزیز، مادران آبان، دستنبدی به رنگ آبی را بهعنوان نماد دادخواهی انتخاب کردند که نمادی بینالمللی است و ربطی به هیچ جناح سیاسی ندارد. آیا شما به این حرکت پیوستهاید؟ و اگر نه چرا؟
__بله من هم این نماد را دارم، اما مهمتر از هر دستبند و رنگی، نماد دادخواهی مادران، باید عکس عزیز از دست رفتهشان باشد، همان قابی که به دست میگیریم و فریاد میزنیم، نماد ماست. امیدوارم که سرانجام، دادخواهی محقق شود، من دادخواهی و برپاییِ دادگاهِ عادلانه را زمانی میدانم که دادگاهها «داخل ایران» و «با حضور مردم» و «متهمین واقعی این جنایات» برگزار شود، هر دادگاهی غیر از این، نه مردمی است و نه ربطی به دادخواهی دارد. «دادگاه واقعی»، نه با عکسهای جنایتکاران، بلکه با حضور خودشان و سوالهای مردم برگزار خواهد شد».
#جنبش_مادران_دادخواه #مادران_پارک_لاله
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43969
@bidarzani
بیدارزنی
فریادی که ۱۲ سال پیش زدم، هنوز هم صدایش شنیده میشود - بیدارزنی
در این گفتگو شهناز اکملی از دادخواهی مادران پارک لاله علیه کشته شدن معترضان در خیابانها در سال ۸۸ و ۸۹ میگوید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 ویدئوی حمایتی «منصوره بهکیش» از شریفه محمدی و پخشان عزیزی
«ویدئوی من از زنان مبارز؛ #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی که توسط جمهوری جنایتکاران اسلامی ایران به اعدام محکوم شدهاند. آنها و دیگر مبارزان را به اعدام و حکمهای سنگین محکوم میکنند تا بدین وسیله بتوانند مبارزات زنان و جوانان شجاع در جنبش زن، زندگی، آزادی که دو سال است دلیرانه برای آزادی و رفع هرگونه تبعیض و بیعدالتی ایستادهاند و حاضر نیستند به عقب برگردند را متوقف کنند.
حکم اعدام این زنان مبارز و تمام زندانیان سیاسی محکوم به اعدام لغو باید گردد و بدون قید و شرط باید آزاد شوند.
حکم اعدام تمام زندانیان؛ چه سیاسی، چه غیر سیاسی لغو باید گردد و مجازات اعدام و شکنجه باید برچیده شود!
#ژن_ژیان_ئازادی
#قیام_علیه_اعدام
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جنبش_دادخواهی_ایران
#دادخواهان_خاوران
#مادران_پارک_لاله
@bidarzani
«ویدئوی من از زنان مبارز؛ #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی که توسط جمهوری جنایتکاران اسلامی ایران به اعدام محکوم شدهاند. آنها و دیگر مبارزان را به اعدام و حکمهای سنگین محکوم میکنند تا بدین وسیله بتوانند مبارزات زنان و جوانان شجاع در جنبش زن، زندگی، آزادی که دو سال است دلیرانه برای آزادی و رفع هرگونه تبعیض و بیعدالتی ایستادهاند و حاضر نیستند به عقب برگردند را متوقف کنند.
حکم اعدام این زنان مبارز و تمام زندانیان سیاسی محکوم به اعدام لغو باید گردد و بدون قید و شرط باید آزاد شوند.
حکم اعدام تمام زندانیان؛ چه سیاسی، چه غیر سیاسی لغو باید گردد و مجازات اعدام و شکنجه باید برچیده شود!
#ژن_ژیان_ئازادی
#قیام_علیه_اعدام
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جنبش_دادخواهی_ایران
#دادخواهان_خاوران
#مادران_پارک_لاله
@bidarzani