بيدارزنى
4.36K subscribers
5.44K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
بيدارزنى
Photo
🟣 خشونت روانی/کلامی علیه زنان در ایران

خشونت علیه زنان به‌ویژه خشونت خانوادگی که بیشتر در محیط بسته و خصوصی خانواده صورت می‌گیرد، تقریبا در همه‌ی نقاط جهان آمار دقیقی ندارد؛ حتی در کشورهایی که قوانین حمایتی برای خشونت دیدگان وجود دارد. اما در ایران و کشورهایی نظیر ایران که از طرفی قانونی برای حمایت از زنان خشونت دیده وجود ندارد و از سوی دیگر نهاد خانواده آن‌چنان مقدس انگاشته می‌شود که نشان دادن تعارضات درون آن، به چهره‌ی مقدس آن لطمه زده و سیاه‌نمایی تصور می‌شود، پنهان‌تر و پیچیده‌تر است. با این وجود در ایران براساس شواهد و تحقیقات مقطعی که انجام شده است خشونت علیه زنان یک مسئله جدی است.

▪️خشونت روانی - کلامی

بر اساس اغلب تحقیقات انجام شده در ایران، خشونت روانی- کلامی، اولین رتبه را در میان انواع خشونت خانوادگی علیه زنان دارد. براساس نتایج طرح ملی سال ۸۳، زنان ایران در میان انواع ۹ گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونت‌های روانی و کلامی قرار دارند. ۵۲.۷ درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی اعلام کرده‌اند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت بوده‌اند. میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بوده‌اند ۱۰ بار بود. یافته‌های تحقیقات دیگر هم این موضوع را تایید می‌کند. طبق نتایج تحقیقی که در کرمان انجام شده است، ۷۸.۶ درصد از زنان متحمل خشونت روانی بوده‌اند.

یافته‌های تحقیقی که در زمینه خشونت خانگی در خانواده‌های تهرانی صورت گرفته نیز نشان می‌دهد که میزان خشونت عاطفی مردان علیه زنان در خانواده‌ها تقریبا دو برابر خشونت جسمانی است.

تحقیقات نشان می دهد که خشونت روانی با میزان و اشکل مختلف رخ می دهد و نتایج آن در استان‌های مختلف متفاوت است. بر اساس نتایج طرح ملی انواع خشونت روانی شامل به کاربردن کلمات رکیک، دشنام، داد و فریاد، بهانه‌گیری‌های پی در پی و ... است که بهانه‌گیری‌های پی در پی، داد و فریاد و بداخلاقی با زن (۳۸.۴ درصد)، قهر و صحبت نكردن شوهر با همسر و خودداری از ارائه بحث در مورد مسائل فیمابین، (۳۷.۹ درصد)، به كاربردن كلمات ركیك و صحبتهای بیرون از نزاكت و دشنام (۳۰.۸ درصد) محكم كوبیدن به در، به هم زدن سفره، انداختن میز ناهارخوری، (۲۵ درصد)، ایجاد فشارهای روحی روانی با رفتار آمرانه و تحكم‌آمیز (۲۰.۷ درصد) منت نهادن مداوم از بابت تامین معاش و عهده‌داری زندگی و سركوفتهای روانی پی در پی، (۱۷.۹ درصد)، تحقیر و خجالت زده كردن نظیر بی‌احترامی، بی‌ارزش تلقی كردن و بردن آبرو پیش دیگران (۱۷.۵ درصد)، ایجاد مداوم احساس درماندگی (۱۵.۶ درصد)، و از بین بردن كرامت انسانی و عزت نفس (۱۲.۵ درصد)، از رایجترین انواع خشونتهای روانی و کلامی است كه پاسخگویان از اول زندگی مشترك تاكنون تجربه كرده‌اند (ایسنا،۸۳/۷/۲۰).

براساس نتایج برخی از تحقیقات، زنان در زمان بارداری نیز با خشونت روانی و کلامی مواجه هستند. طبق نتایج «بررسی شیوع و نوع خشونت خانگی در زنان باردار در شهرکرد»، شیوع همسرآزاری روحی و روانی ۵۱.۷ درصد و آسیب‌های شدید ناشی از همسر آزاری در بعد روحی ۱۲.۵۶درصد بود (صالحی و مهرعلیان، ۱۳۸۵). همچنین، طی تحقیقی که در مشهد انجام شده، ۸۱.۸ درصد از زنان باردار خشونت روانی خفیفی را تجربه کرده‌اند. همچنین ۴۰.۸ درصد از نمونه‌ها در طول بارداری خشونت کلامی را متحمل شده‌اند.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|نوزده: حالا یه عکسه، چرا شلوغش می‌کنی؟|

نتایج یک نظرسنجی نشان می‌دهند دختران جهان در فضای مجازی بیشتر از خیابان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. خشونت مجازی شامل هر رفتار و نوشته‌ای است که در کامنت‌ها، یا پیام‌های خصوصی به تحقیر زنان بپردازد. همچنین تهدید زن‌ها به استفاده از تصاویرشان یا ترتیب دادن حملات سایبری علیه آن‌ها نیز از مصادیق خشونت مجازی است. از سوی دیگر استفاده از الفاظ جنسی، ارسال تصاویر و ویدیوهای جنسی نیز بدون کسب رضایت زنان، داخل در انواع خشونت است.
این خشونت‌ها در تمام دنیا به تبع حضور پررنگ شبکه‌های اجتماعی میان افراد، جریان دارد. اما در کشورهایی که زنان اسیر قیدوبندهای جنسیتی هستند، چنین جرایمی اگر بیشتر نباشند اما جدی‌تر هستند؛ برای مثال تهدید یک دختر به انتشار گسترده‌ی تصویر نیمه‌برهنه‌ی او در شبکه‌های اجتماعی در کشورهایی که پوشش زنان اجباری نیست و یا زنان ناموس کسی نیستند، بسیار کم‌هزینه‌تر از کشوری است که سر زن‌ها را به دلیل عریانی در برابر نامحرم، می‌برند.


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3qRJshR

@bidarzani
🟣 ابعاد خشونت جسمی علیه زنان در ایران


نتایج تحقیقات منتشر شده در ایران نشان می‌دهد که خشونت جسمی پس از خشونت روانی بیشترین نوع خشونتی است که زنان ایران متحمل می‌شوند.
بر اساس نتایج اغلب تحقیقات، بین ۲۵ تا ۳۸ درصد خشونت فیزیکی در خانواده، علیه زنان در ایران اعمال می‌شود. نتایج طرح ملی در سال ۱۳۸۳ این نکته را تایید می‌کند. در این گزارش، رتبه دوم از انواع خشونت مورد بررسی به خشونت فیزیکی یا جسمی تعلق دارد و ۳۷.۸ درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود، حداقل یک بار آن را تجربه کرده‌‌اند.

تحقیقات در شهرهای مختلف ایران این یافته را تایید می‌کنند. به طور نمونه در تحقیقی که در بابل انجام شده، فراوانی خشونت خانگی در میان مراجعین به مرکز پزشکی قانونی بابل ۳۶ درصد بود که نوع جراحت ایجاد شده غالبا فیزیکی بوده است. نه تنها حدود یک سوم زنان از انواع خشونت جسمی در محیط زندگی خانوادگی خود رنج برده‌اند و می‌برند؛ بلکه در نبود حمایت قانونی و اجتماعی، بسیاری از آنها سالهای طولانی و با شدت زیاد متحمل این خشونت بوده‌اند.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3x5eSlM


@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|بیست: همان که گرفته، پس می‌دهد!|


از متن: «آنچه از فرایندهای رسیدگی به دعوای طلاق به درخواست زوجه برداشت می‌شود، طولانی بودن این مسیر و در بسیاری موارد بی‌نتیجه بودن آن است؛ در عمل مقاومت نظام حقوقی در برابر شنیدن درد زنان از زندگی کنار مردانی ناشایست و خطرناک، باعث می‌شود امضای این شروط (حق طلاق) هنگام ازدواج، هیچ زنی را به امکان آزادی و رهایی از زندگی پرمخاطره‌ی احتمالی، دلخوش نکند. به طور کلی قضات از مفهوم عسر و حرج، برداشتی مضیق و محدود دارند؛ تا زمانی که جانِ یک زن به طور جدی در معرض تهدید نباشد، زن باید زندگی را تحمل کند. چرا؟ چون زن انتخاب شده و مطابق با کلیشه‌ها باید با همان لباس سفید از خانه‌ی بخت بازگردد. زن در این نگاه باید اخم و خشم مرد را به جان بخرد و آرامش خاطر را برایش به ارمغان بیاورد. اگر مردی به همسرش گفت بالای چشمت ابروست که هیچ، حتی اگر چشم و ابرویی هم برای زن باقی نگذاشت، این زن است که باید جستجو کند ببیند کجای کار خطا کرده که باعث چنین خشمی در همسرش شده است.

اینجاست که بحث حقوقی دیگری پیش پای زنان گشوده می‌شود؛ حق طلاق یا به تعبیر درست‌تر و حقوقی‌تر وکالت در طلاق!

این موضوع ارتباط ویژه‌ای به قوانین خانواده ندارد و از قواعد عمومی قراردادهاست؛ در واقع ازدواج یک توافق دو طرفه است که در آن طرفین صاحب حقوقی هستند و در ارتباط با این حقوق می‌توانند به هرکسی از جمله طرف مقابلشان وکالت دهند تا وی نیز در کنار او بتواند از این حق بهره‌مند شود.

چیزی که به نام حق طلاق در ایران رواج دارد، اگرچه بسیار مهم و برای زنان حیاتی است، اما امتیاز ویژه‌ای برای زنان محسوب نمی‌شود».


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3HFnkNB


@bidarzani
برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|بیست‌ویک: نامعادله‌ی حق طلاق-مهریه|


▪️فعالان حقوق زنان طی سال‌های گذشته به دلیل فعالیت در زمینه‌ی برابری حقوق زنان و یا ضرورت آشنایی با شروط ضمن عقد، با بازداشت و احکام حبس روبه‌رو شدند. در نگاه و تعریف حقوقی موجود با مقدس خواندن نهاد خانواده و ازدواج، حق طلاق زنان به حقی کمتر دست‌یافتنی بدل شد. همچنین با سلب حق زنان از سایر حقوق برابر در اجتماع، صرف «مهریه» مطالبه‌ای فمینیستی محسوب نمی‌شود. خاصه آنکه مبارزه برای «به رسمیت شناخته شدن حقوق برابر زنان» و «برابری در تمامی عرصه‌ها» همواره با پرونده‌سازی‌های امنیتی همراه بوده است.

از متن: «ازدواج به عنوان یک قراردادی اجتماعی بین دو انسان، از نگاه نظام‌های حقوقی دنیا امری مقدس و ناگسستنی محسوب نمی‌شود. طرفین حق دارند هر زمانی که خواستند به هر دلیلی متقاضی ابطال این توافق باشند. فرض قانون‌گذار این است که آدم‌ها تصمیمات عاقلانه و بالغانه می‌گیرند و به شعور و خواست افراد اهمیت داده می‌شود. حال اگر کسی در این فرایند قصد آزار رساندن به دیگری را داشت و در عمل نیز موجب آسیب به دیگری شد، طبق قانون موظف به جبران خسارت است یا باید برای این عمل زیانبار متحمل مجازات شود.
با این اوصاف، حق طلاق از حقوق اولیه‌ی انسانی محسوب می‌شود».

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3kVxmjQ


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه
|بیست‌ودو: مهریه؛ کی داده و کی گرفته؟|

✍🏽 مهسا غلامعلی‌زاده

در تجمع مردان مقابل مجلس با هدف اعتراض به قانون حمایت از خانواده و حذف حبس‌های ناشی از مهریه، پلاکاردی را به دست پسربچه‌ای داده بودند با این محتوا که، مادرم من را به مهریه فروخت.
در کشوری که هر تجمعی یا به خشونت و دستگیری می‌انجامد یا حداقل ترس به تن و جان معترضانش می‌اندازد، تعدادی مرد مظلوم و خسته از قانون ظلم‌آمیز مهریه، به اسم اعتراض به یک قانون تبعیض‌آمیز دور هم جمع می‌شوند و در عمل علیه باورهای برابری و تساوی حقوق زن و مرد، شعار می‌دهند. ملالی نیست؛ تجمع و اعتراض حتی اگر صدای معترضان چنین گوش‌خراش و زننده باشد، به عنوان تمرینِ آزادی، بد نیست. اما فارغ از ایرادات شکلی، محتوای این اعتراض نیز در نظر معترضان و مخاطبانشان جذاب و ظاهرا به حق است؛ زنان با به دست گرفتن اهرمی سنگین به نام مهریه، مردان و نهادِ مقدس خانواده را به خاک سیاه کشانده‌اند! بسیاری از شوهرها زندانی شده‌اند و کودکان زیادی هم در ازای پول از سوی مادرانشان ترک شده‌اند.
مرد باشی و یک کوه قوانین مردسالار پشتت را بخاراند، سخت می‌شود اگر بخواهی سنگریزه‌ای از این عظمت را در دست طرف مقابلت ببینی.

▪️مهریه یک قانون قدیمی و سنتی است که در حال حاضر مورد نقد بسیاری از فعالان حقوق زنان نیز است. این حقیقت که مهریه به نوعی مابه‌ازا یا بهای یک زن در چهارچوب ازدواج است، مخالفتی آشکار با حقوق زنان به عنوان افرادی مستقل و صاحب حق دارد.

بسیاری از اصول این فرهنگ، از جمله توجه به شرایط ظاهری، خانوادگی و اجتماعی زن به عنوان معیاری برای تعیین میزان مهریه‌ی متناسب، موید این موضوع هستند. اما پرسش اینجاست که در حال حاضر با توجه به حاکمیت قوانین تبعیض‌آمیز و غیبت زنان در این حوزه، حذف مهریه اقدامی است در راستای تکریم حقوق زنان یا محرومیت بیشتر زنان از حقوق اولیه‌شان؟
اول اینکه، مطابق آمار، زنان بسیار محدودی هستند که در نهایت توانسته‌اند دعوای مهریه را با پایانی خوش، داشته باشند. شرایط اقتصادی باعث شده آدم‌ها مثل سایر مقروضات و بدهی‌هایشان، از پس دین مهریه نیز برنیایند. افزایش قیمت سکه و طلا نیز به این ماجرا دامن زده است. اگر مردی مهریه‌ی زنش را پرداخته، قطعا از طبقات متمول جامعه بوده یا اینکه میزان مهریه از ابتدا با دخل‌وخرج مرد سازگار بوده است. اگرچه در بین مردان ثروتمند نیز، کم نیستند آن‌ها که با انواع روش‌های انتقال دارایی، از این دین فرار می‌کنند.
دوم آنکه، در حقیقت زنان بدون داشتن حق مسلم و بدیهی طلاق در نظام حقوقی ایران، برای خلاص شدن از ازدواجی که به هر دلیلی مایل به استمرار و ادامه دادنش نیستند، از مهریه بهره می‌برند. به زبان ساده می‌گویند مهرم حلال و جانم آزاد!
سوم آنکه، در جایی که پای یک فرزند در میان است نیز مهریه در بسیاری از موارد مابه‌ازای حضانت فرزندان است. در حقیقت زنانِ محروم از حق حضانت، با بخشش مهریه‌، فرزندان خود از زیر دست مردان نجات می‌دهند؛ مردانی که دچار اعتیاد، اِعمال خشونت فیزیکی، بیمار روانی، مریض جنسی هستند یا به هر دلیلی صلاحیت سرپرستی کودک را ندارند اما مطابق قوانین تبعیض‌آمیز، یک تنه مالک و صاحب زنان و کودکان خانواده هستند.
چهارم آنکه، در فرضی که هیچکدام از موضوعات ذکرشده صادق نباشد و زن بخواهد بی‌دلیل مهریه‌ی خود را به اجرا بگذارد، باز هم نه تنها مرتکب خلافی نشده است بلکه مدعی حقی شده که در زمان ازدواج تعهد مرد را همراه خود داشته است. از سوی دیگر، در جامعه‌ای که حق تحصیل و شغل زنان بازیچه‌ی همسرانشان است، زنان عملا در این قرارداد همواره متضرر هستند؛ زنانی که طبق قوانین تابع خواست همسرانشان هستند، شغل ندارند و صرفا به صورت تمام‌وقت و رایگان به خدمت خانه و خانواده مشغولند، هنگام جدایی تنها پشتوانه‌ای که دارند مهریه‌ی بعضا ناچیز و تقریبا دور از دسترس‌شان است. فراتر از این، زنانی که استقلال مالی دارند اما در طول زندگی مشترک پابه‌پای مرد تامین‌کننده‌ی خانواده بوده‌اند نیز همچنان مستحق مهریه هستند؛ چرا که آن‌ها نیز در پایان دوره‌ی ازدواج هیچ اندوخته‌ و سرمایه‌ای ندارند. بنابراین برخلاف باور عمومی، مهریه ابزار سوءاستفاده از مردان نیست؛

▪️در نگاه و تعریف حقوقی موجود با مقدس خواندن نهاد خانواده و ازدواج، حق طلاق زنان به حقی کمتر دست‌یافتنی بدل شد. همچنین با سلب حق زنان از سایر حقوق برابر در اجتماع، صرف «مهریه» مطالبه‌ای فمینیستی محسوب نمی‌شود. خاصه آنکه مبارزه برای «به رسمیت شناخته شدن حقوق برابر زنان» و «برابری در تمامی عرصه‌ها» همواره با پرونده‌سازی‌های امنیتی همراه بوده است.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|بیست‌وسه: تمکین؛ وظیفه یا نقض حق؟|



در یکی از واحدهای متون فقه با عنوان نکاح، یک جلسه کامل بحث در این ارتباط بود که آیا می‌توان در ازدواج شرط کرد که زن الزامی به تمکین جنسی مرد ندارد؟ به تعبیر ساده‌تر آیا می‌توان سکس را در ازدواج انتخابی کرد؟ به نظر بسیاری از فقها، این شرط در زمره‌ی شروط باطل و مبطل قرار دارد؛ چرا که این شرط به اصطلاح حقوقی‌ها شرطی خلاف مقتضای ذات عقد نکاح است. به بیان بهتر سکس ذات ازدواج است و با اعمال شرطی که ذات را از بین ببرد، اصل قرارداد بی‌معنا و نامعتبر می‌شود. در این میان، فقهایی هم مخالف بودند و چنین شرطی را مشروع می‌دانستند اما در نهایت به یاد دارم که بحث به نتیجه‌ی مشخصی نمی‌رسید و به تعبیر حقوقی‌ها موضوعی اختلافی بود.
مطابق قوانین ایران زن مکلف به تمکین است. تمکین در این قوانین دو معنای عام و خاص دارد. منظور از تمکین عام، اطاعت از مرد در تمام زمینه‌هاست؛ ریاست مرد بر خانواده به صراحت در قانون مدنی بیان شده است. اما تمکین خاص به معنای در دسترس بودن شبانه‌روزی برای برقراری رابطه‌ی جنسی است. مطابق قانون اگر زنی از انجام این وظیفه سر باز زند، استحقاق دریافت نفقه را ندارد. مشخص است که ارائه‌ی خدمت جنسی در نظام حقوقی ایران از وظایف اساسی یک زن در خانواده است. در همین نقطه می‌توان ادعا کرد خودمختاری زنان و رضایت به رابطه‌ی جنسی در چهارچوب ازدواج از سوی نظام حقوقی ایران به طور قانونی نقض شده است. در حقیقت زن در این قرارداد نه تنها امکان نه گفتن به سکس را ندارد بلکه نه گفتنش حامل تبعات حقوقی است و برای مرد حق طرح شکایت را ایجاد می‌کند.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/30LYQRP


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 خشونت‌های اقتصادی و اجتماعی علیه زنان در ایران


محدودیت و یا خشونت اقتصادی یکی از ابعاد پنهان و کم‌تر شناخته شده خشونت علیه زنان است که آنها را به رغم داشتن سهمی زیاد در به دوش کشیدن بار زندگی از حقوق و مزایای مالی محروم می‌کند.
خشونت اقتصادی علیه زنان در سطح خانواده و در رابطه همسری از شایع‌ترین اشکال خشونت در ایران است. این موضوع در تحقیقات هم نشان داده شده است. بر اساس تحقیقی که در #ارومیه انجام شده است، ۲۳.۲ درصد زنان، مورد خشونت اقتصادی قرار گرفته‌اند. براساس نتایج تحقیقی دیگر در #کرمان ۳۴.۷ درصد زنان خشونت اقتصادی را تجربه کرده‌اند. طبق بررسی انجام شده در #شیراز، میزان خشونت اقتصادی علیه زنان در خانواده ۲۳ درصد بود بود. در بررسی که بر خانواده‌های #تهرانی در رابطه با خشونت علیه زنان صورت گرفته، ۱۹.۲ درصد زنان، خشونت اقتصادی را متحمل شده بودند.

خشونت اقتصادی در خانواده با خشونت‌های اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد. بر اساس طرح ملی، رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونت‌های «ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی» است که شامل ايجاد محدويت در ارتباط‌های فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمن‌های اجتماعی است. نتایج تحقیقی که در شهر #اردبیل انجام شده است نتایج مشابهی را نشان می‌دهد به طوری که طبق نتایج آن، در ۳۰ درصد خانواده‌ها خشونت اجتماعی وجود دارد.

اعمال خشونت اقتصادی علیه زنان از قبیل کنترل حساب‌های بانکی، عدم اجازه به اشتغال زنان و وابسته نگه داشتن آنان به مردان خود زمینه‌ها و چرخه‌های خشونت را بازتولید می‌کند. زیرا معمولا زنانی که از نظر مالی ناتوان و از بازار کار، اشتغال و استقلال مالی وامانده‌اند، با سرکوب بیشتری دست و پنجه نرم می‌کنند.

این در حالی است که #کار_خانگی به حساب نمی‌آید و به صورت رایگان انجام می‌شود. این نابرابری، قابلیت زنان برای دریافت خشونت و بدرفتاری را افزایش می‌دهد و موجب تداوم وضعیت خشونت به وسیله محدود کردن ابتکار عمل زنان در خاتمه دادن به این وضعیت ‌‌می‌شود.

عدم اشتغال زنان و وابستگی آنان به درآمد مردان نه تنها باعث کاهش ظرفیت زنان برای حمایت از خود می‌‌شود، بلکه بسیاری از مردان هم تحت فشار مالی قرار می‌گیرند چرا که عدم اشتغال زنان به معنای کار بیشتر مردها برای تأمین هزینه‌های زندگی است. از سوی دیگر بسیاری از کودکانی که مجبور به کار هستند، در بسیاری موارد، داشتن درآمد مادر به حذف کار اجباری کودک انجامیده است.
این نوع خشونت نیز انواع مختلفی دارد. در مطالعه‌ای که در #اصفهان صورت گرفت، شایع‌ترین اشکال وقوع خشونت اقتصادی در خانواده‌ها جلوگیری مردان از مشارکت زن در تصمیم‌گیری اقتصادی (۲۵ درصد) و ممانعت آنها از دستیابی زن به استقلال مالی (۱۹ درصد) و خرج کردن درآمد خانواده برای دیگران بوده است.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani
🟣 چرا فمینیسم نیاز دارد که مخالف خشونت، ولی در عین حال آنتی‌فاشیست و انترناسیونالیست نیز باشد؟

روز شنبه ۲۰ نوامبر، تظاهرات بزرگی علیه خشونت بر زنان در شهر پاریس با جمعیتی نزدیک به ۵۰ هزار نفر در استقبال از روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان (۲۵ نوامبر) برگزار شد. جمعیتی جوان، اکثرا دختران دانش آموز و دانشجو، آمده بودند تا خشونت فیزیکی و روحی جنسیتی زاده نظام پدرسالار/سرمایه دار را محکوم کنند.
پلاکاردهای بنفش رنگی که کارزار فمینیستی «نوو توت» (ما، همه) به عنوان سازمانده اصلی تظاهرات تهیه کرده بود و بر آن شعارهایی علیه سکسیسم، پدرسالاری، زن کشی، تبعیض جنسیتی، ترنس ستیزی، راسیسم و.... دیده می شد، همه جا به چشم می خورد. گروه های طبال نیز ریتم های رزمی اجراء می کردند. بخشی از تظاهرات علیه جایگاه فرودست و آسیب پذیر زنان در محیط کار و معضلات زندگی در دوران بحران اقتصادی و کرونا شعار می دادند. بخش رادیکال‌تر و البته کوچک‌تر، دولت و نظام سرمایه‌داری و خشونت پلیسی را نشانه می گرفتند.
کلکتیوهای متشکل از زنان، جوان‌تر بودند و در صفوف احزاب چپ و سندیکاها، سن‌ها بالاتر و تعداد مردان بیشتر بود. حضور ۵۰ هزار نفر در این تظاهرات، با توجه به محدودیت‌های کرونایی دو سال گذشته و افت تعداد شرکت کنندگان در اعتراضات خیابانی، دلگرم کننده است و نشان از حساسیت بالای زنان در جامعه فرانسه و تاثیر افشاگری‌ها و فعالیت تبلیغی چند ساله اخیر گروه‌های فمینیست و رادیکال علیه خشونت جنسیتی دارد.

بحران و چالش‌های پیش روی جریان کلی «فمینیسم» یا همان «مبارزات زنان» در تظاهرات پاریس در آستانه روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان نیز خود را نشان میدهد! آنجا که در میان جمعیت با گروهی از زنان متعلق به جریان راست افراطی و فاشیسمِ مهاجرستیز مواجه می‌شویم (کلکتیو نسل هویت گرا) که با پلاکاردهایی علیه مهاجرین افغان، از سیاست‌های مهاجرستیزی راست افراطی دفاع می‌کنند در حالیکه خود را فمینیست مینامند!

در میانه تظاهرات، این گروه نئوفاشیستی فرانسوی که پیش از این نیز در جریان تظاهرات‌های گسترده ضد نژادپرستی و خشونت پلیسی دست به اقدامات تحریک کننده و ایجاد درگیری زده بود، پارچه نوشته خود را وسط جمعیت باز کرد. تعدادی از زنان این گروه پشت پارچه نوشته ایستاده بودند بودند و گروهی از مردان فاشیست با سلاح سرد از آنان حفاظت می‌کردند. در واکنش به نوشته‌های نژادپرستانه آنها، بخشی از فمینیست‌های مترقی حاضر در تظاهرات و مبارزان رادیکال و چپ واکنش نشان دادند، دست به عمل زدند و از صف بیرون‌شان انداختند که به درگیری مختصری بین این دو نیز انجامید.

#بیست_و_پنج_نوامبر

▪️منبع: کلکتیو ۹۸ @collective98

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3cMXc52


@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه
|بیست‌وچهار: ازدواج؛ یک امضا برای بی‌نهایت سکس؟!|

نویسنده: مهسا غلامعلی‌زاده

تجاوز در ازدواج" موضوعی است که در کشورهای غربی نیز تقریبا نوظهور محسوب می‌شود مثلا آمریکا تا پایان سال ۱۹۹۳، در تمام ایالات خود تجاوز در ازدواج را جرم‌انگاری کرد. در نظام حقوقی ما اما همچنان هیچ اثری از توجه به اینِ جنایت خاموش در داخل خانه‌ها پیدا نیست. بسیاری از فعالان حقوق زنان و نیز پژوهشگران این عرصه، بارها به این نوع از خشونت خانگی پرداخته‌اند و قانون‌گذار را به ضرورت تصویب قوانین مقتضی فراخوانده‌اند. اما هنوز این پدیده نه تنها جرم‌انگاری نشده که با تکیه بر کلیشه‌های عرفی و قوانین زن‌ستیز دیگر، امری معمول و مشروع تلقی می‌شود.
ماجرا اینجاست که رضایت به سکس به تبع امضای عقدنامه، مفروض تلقی می‌شود یا به عبارت بهتر، عدم رضایت جایگاهی در این ساختار ندارد.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3l8iJtz


@bidarzani