یاد آر...
تقديم به تمام كشته شدگان گمنام آبان ٩٨. از #كوههاى_مريوان تا #نيزارهای_ماهشهر
https://t.co/FJdOOpDdfB
#محسن_نامجو
تقديم به تمام كشته شدگان گمنام آبان ٩٨. از #كوههاى_مريوان تا #نيزارهای_ماهشهر
https://t.co/FJdOOpDdfB
#محسن_نامجو
YouTube
محسن نامجو یاد آر... Mohsen Namjoo Remember...
تقديم به تمام كشته شدگان گمنام آبان ٩٨. از #كوههاى_مريوان تا #نيزارهای_ماهشهر
اما نرود یادت...
آن روز که خندانی
آن روز که از شادی، باران بهارانی
آن روز که آزادی
آن روز که: -باور کن!
آن روز که شوریده، رقصندهی میدانی
آن روز که خون ارزان بر خاک نمیریزد
آن…
اما نرود یادت...
آن روز که خندانی
آن روز که از شادی، باران بهارانی
آن روز که آزادی
آن روز که: -باور کن!
آن روز که شوریده، رقصندهی میدانی
آن روز که خون ارزان بر خاک نمیریزد
آن…
بیش از ۲۵۵ نفر از کنشگران حقوق زنان، هنرمندان، نویسندگان، چهرههای رسانهای و فعالان اجتماعی با انتشار بیانیهای از زنانی که به آزار جنسی #محسن_نامجو، خواننده ایرانی، اعتراض کرده بودند حمایت کردند.
متن کامل بیانیه و اسامی امضاکنندگان👇
#آزارجنسی
https://iranwire.com/fa/features/48043
متن کامل بیانیه و اسامی امضاکنندگان👇
#آزارجنسی
https://iranwire.com/fa/features/48043
Iranwire
اعتراض جمعی از کنشگران حقوق زنان و هنرمندان به سلطهگری جنسیتی و آزار جنسی
بیش از ۲۵۵ نفر از کنشگران حقوق زنان، هنرمندان، نویسندگان، چهرههای رسانهای و فعالان اجتماعی با انتشار بیانیهای از زنانی که به آزار جنس ...
📌استادآوازهخوان در آغوش مردسالاری
✍🏽منیژه مؤذن، مهتاب محبوب
بیدارزنی: آنچه در ادامه خواهید خواند نه دادگاهی در راستای صدور حکم گناهکار بودن یا نبودن یک متهم به آزار جنسی و یا تلاش برای حذف یک هنرمند خطاکار از عرصه عمومی بلکه بررسی الگوی رایج جامعه مردسالار در مواجهه با آزار جنسی و خشونت علیه زنان است. اساساً فقدان دادگاه و دادرسی قضایی عادلانه و قوانین مناسب برای پرداختن به آزار جنسی باعث شد روند روایتگری و بعدتر افشاگری این آزارها راه خود را به فضای مجازی و عرصه عمومی باز کند. این نارسایی تا آنجاست که عنوان جرم، نه آزار، تعدی و تجاوز جنسی بلکه «فساد فیالارض» خوانده میشود، مفهومی که به ماهیت این جرم اشارهای ندارد.
با بالا گرفتن جنبش روایتگری آزار جنسی یا همان میتو در ایران بحثهایی پیرامون روایت آزار محسن نامجو نیز مطرح شد، خوانندهای که در یک دهه گذشته بهواسطه آثار و اجرای متفاوتی از موسیقی ایرانی محبوبیت بسیاری به دست آورده بود. برخلاف بسیاری از کسانی که بهواسطه افشای #آزارجنسی یا تعدی و تجاوز مورد خشم جامعه قرار گرفتند، نامجو در طول ۶ ماه گذشته از انتشار اولین روایتهای آزار و تعرض جنسی او که در فضای مجازی با روایت «ماهی» آغاز شده بود، توانسته بود با سکوت و همراهی بسیاری از دوستان و دوستدارانش مسئله آزار جنسی را تکذیب و از تبعات احتمالی آن در امان بماند.
اما با حضور او در برنامههای تلویزیونی و بیتفاوتی جامعه هنری نسبت به اتهامات آزار جنسی بعضی از آزاردیدگان دوباره روایات خود از آزارهای جنسی #محسن_نامجو را این بار در شبکه اجتماعی کلاب هاوس با نام و هویت حقیقی خود مطرح کردند. تاثیر این روایتگری برخلاف سال قبل تا آنجا پیش رفت که نامجو در مقابل دوربین نشست و با روخوانی متنی عذرخواهی کرد. یک عذرخواهی عمومی. البته مخاطب عذرخواهی عمومی نامجو آزاردیدگان نبودند. در کمتر از ۲۴ ساعت از انتشار این ویدیو اما فایل صوتی از او منتشر شد که در یک محفل خصوصی با گفتاری کاملا متفاوت آزاردیدگان، جنبش میتو، جنبش زنان، زنان خواننده و بسیاری دیگر را مورد توهین و تمسخر قرار داده بود.
بدیهی است هدف از این مطلب نه انتقامکِشی شخصی از محسن نامجو بلکه بررسی ساختار و پیشفرضهایی است که اساسا تولید چنین پدیدهای را ممکن میسازد. بدون شک افکار منعکسشده در صدای نامجو در میان بسیاری در جامعه رواج و جریان دارد و در نظر آنان کاملا «طبیعی» به نظر میرسد. در نهایت تأسف و چنان که جنبش میتو نشان داد چنین تصوراتی چندان پردامنه هستند که از پرداختن به آنها و تحلیل الگوی تکرارشونده زنستیزی در آنها گریزی نیست. ما نه با یک فرد که با پدیدهای روبرو هستیم که در بستری از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تاریخی خاصی تولید شده؛ شرایطی که در آن تقاطعی از ستمها به فرودستسازی زنان و پدید آمدن این گفتمان زنبیزار انجامیده است.
ادامه مطلب
@bidarzani
✍🏽منیژه مؤذن، مهتاب محبوب
بیدارزنی: آنچه در ادامه خواهید خواند نه دادگاهی در راستای صدور حکم گناهکار بودن یا نبودن یک متهم به آزار جنسی و یا تلاش برای حذف یک هنرمند خطاکار از عرصه عمومی بلکه بررسی الگوی رایج جامعه مردسالار در مواجهه با آزار جنسی و خشونت علیه زنان است. اساساً فقدان دادگاه و دادرسی قضایی عادلانه و قوانین مناسب برای پرداختن به آزار جنسی باعث شد روند روایتگری و بعدتر افشاگری این آزارها راه خود را به فضای مجازی و عرصه عمومی باز کند. این نارسایی تا آنجاست که عنوان جرم، نه آزار، تعدی و تجاوز جنسی بلکه «فساد فیالارض» خوانده میشود، مفهومی که به ماهیت این جرم اشارهای ندارد.
با بالا گرفتن جنبش روایتگری آزار جنسی یا همان میتو در ایران بحثهایی پیرامون روایت آزار محسن نامجو نیز مطرح شد، خوانندهای که در یک دهه گذشته بهواسطه آثار و اجرای متفاوتی از موسیقی ایرانی محبوبیت بسیاری به دست آورده بود. برخلاف بسیاری از کسانی که بهواسطه افشای #آزارجنسی یا تعدی و تجاوز مورد خشم جامعه قرار گرفتند، نامجو در طول ۶ ماه گذشته از انتشار اولین روایتهای آزار و تعرض جنسی او که در فضای مجازی با روایت «ماهی» آغاز شده بود، توانسته بود با سکوت و همراهی بسیاری از دوستان و دوستدارانش مسئله آزار جنسی را تکذیب و از تبعات احتمالی آن در امان بماند.
اما با حضور او در برنامههای تلویزیونی و بیتفاوتی جامعه هنری نسبت به اتهامات آزار جنسی بعضی از آزاردیدگان دوباره روایات خود از آزارهای جنسی #محسن_نامجو را این بار در شبکه اجتماعی کلاب هاوس با نام و هویت حقیقی خود مطرح کردند. تاثیر این روایتگری برخلاف سال قبل تا آنجا پیش رفت که نامجو در مقابل دوربین نشست و با روخوانی متنی عذرخواهی کرد. یک عذرخواهی عمومی. البته مخاطب عذرخواهی عمومی نامجو آزاردیدگان نبودند. در کمتر از ۲۴ ساعت از انتشار این ویدیو اما فایل صوتی از او منتشر شد که در یک محفل خصوصی با گفتاری کاملا متفاوت آزاردیدگان، جنبش میتو، جنبش زنان، زنان خواننده و بسیاری دیگر را مورد توهین و تمسخر قرار داده بود.
بدیهی است هدف از این مطلب نه انتقامکِشی شخصی از محسن نامجو بلکه بررسی ساختار و پیشفرضهایی است که اساسا تولید چنین پدیدهای را ممکن میسازد. بدون شک افکار منعکسشده در صدای نامجو در میان بسیاری در جامعه رواج و جریان دارد و در نظر آنان کاملا «طبیعی» به نظر میرسد. در نهایت تأسف و چنان که جنبش میتو نشان داد چنین تصوراتی چندان پردامنه هستند که از پرداختن به آنها و تحلیل الگوی تکرارشونده زنستیزی در آنها گریزی نیست. ما نه با یک فرد که با پدیدهای روبرو هستیم که در بستری از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تاریخی خاصی تولید شده؛ شرایطی که در آن تقاطعی از ستمها به فرودستسازی زنان و پدید آمدن این گفتمان زنبیزار انجامیده است.
ادامه مطلب
@bidarzani
من هم یکی از این زنان هستم
✍🏽ناهید نصرت
#محسن_نامجو در نکاتی حق دارد در ادبیات فارسی واژه«ناز» خیلی برای مردان دلپذیر است. برای برخی از آنها با نام زن گره خورده و در بسیاری از ترانه ها هم آورده می شود. این تصور «مردانه» از «ناز» زن در بسیاری از آثار ادبی و هنری هم وجود دارد. می توانسته هم این ناز زمانی وجود داشته باشد. ولی این مجموعه ادبی در یک فرهنگ مرد محور خلق شده و به زن از بیرون نگاه می کند و اینها برداشت هایی مردانه از زن است، زنی که در بسیاری از بخش ها برای مرد ناشناخته بوده ولی ندانستن هرگز مانع قضاوت کردنش نشده است.
در بسیاری از آثار هنری مردان سرشناس ایرانی این تصور نهفته است. فیلم بسیار معروف «زیر درختان زیتون» ساخته عباس کیارستمی بسیار هنرمندانه این تصور مردانه از«نه» زن را نشان می دهد. «نه» طاهره را نه کارگردان می خواهد ببیند و نه حتی بازیگر، زنده یاد محمد علی کشاورز و نه حسین پسر روستایی که باوجود تهیدستی از موقعیتی بهتر از طاهره برخوردار است. جالب است فرق نمی کند، هنرمند با سواد و با استعدای باشی و یا یک روستایی بیسواد که نسبت به زنی بیچاره تر از خود در قدرت قرار داری، عملکرد «مردانه» شبیه است. فیلم « زیر درختان زیتون» را به یاد می آورید؟ در صحنه پایانی فیلم ابتدا حسین با میل و خواهش خواستگاری می کند و سپس به سرکوفت و سرانجام در ملغمه ای از تهدید و التماس بله را می گیرد و فیلم با آهنگ شادی این پیروزی مردانه را به پایان می برد. کمتر زنی می توانست این تمکین زیر فشاررا ببیند و احساس شکست درونی نداشته باشد. ولی فیلم که البته بسیار هنرمندانه تهیه شده بود، در جامعه مرد سالار و از جانب دیگر مردان هنرمند با القابی نظیر«بیانیه جهانی عشق» مورد استقبال قرار گرفت. این نمونه را آوردم که بگویم آقایان انگشت را به طرف یک نفر نگیرید، بسیاری از شما در این تفکر نادیده گرفتن «نه» شریکید.
فیلم «زیر درختان زیتون» احساس همدلی بسیاری از شما را به همراه داشت و تنها صدای اعتراض از سوی زنانی برخاست. در آن فیلم یک دختر دانش آموز روستایی که والدین خود را در زلزله شمال از دست داده بود، در نهایت به خواسته عاشق سمج خود که یک نوجوان روستایی ولی بیسواد بود، «بله» گفت و تسلیم شد. «نه» او از روی «ناز» نبود. او آرزوهای دیگری داشت. او به عاشق خود از روی ناگزیری بله گفت ولی کارگردان فیلم با یک موسیقی شاد این بله را در ملودی شادباش پیچید. توهم بین «ناز» و «نه» در بین مردان قدیمی و ریشه دارست. سالهاست که جنبش زنان تلاش می کند، فرهنگ مرد باور را در واژه ها شناسایی کند و افکار عمومی را به نقش این واژه ها در بازتولید تبعیض جنسیتی در ادبیات، شعر و ترانه توجه دهد. شاید یکی از اشتباهات جنبش زنان نسل گذشته این بوده که مباحث را بیشتر در درون خود نگهداشته است. باید به این زنان جوان دست مریزاد گفت که آن را به درون جامعه کشانده اند.
👈🏽مطلب کامل
@bidarzani
✍🏽ناهید نصرت
#محسن_نامجو در نکاتی حق دارد در ادبیات فارسی واژه«ناز» خیلی برای مردان دلپذیر است. برای برخی از آنها با نام زن گره خورده و در بسیاری از ترانه ها هم آورده می شود. این تصور «مردانه» از «ناز» زن در بسیاری از آثار ادبی و هنری هم وجود دارد. می توانسته هم این ناز زمانی وجود داشته باشد. ولی این مجموعه ادبی در یک فرهنگ مرد محور خلق شده و به زن از بیرون نگاه می کند و اینها برداشت هایی مردانه از زن است، زنی که در بسیاری از بخش ها برای مرد ناشناخته بوده ولی ندانستن هرگز مانع قضاوت کردنش نشده است.
در بسیاری از آثار هنری مردان سرشناس ایرانی این تصور نهفته است. فیلم بسیار معروف «زیر درختان زیتون» ساخته عباس کیارستمی بسیار هنرمندانه این تصور مردانه از«نه» زن را نشان می دهد. «نه» طاهره را نه کارگردان می خواهد ببیند و نه حتی بازیگر، زنده یاد محمد علی کشاورز و نه حسین پسر روستایی که باوجود تهیدستی از موقعیتی بهتر از طاهره برخوردار است. جالب است فرق نمی کند، هنرمند با سواد و با استعدای باشی و یا یک روستایی بیسواد که نسبت به زنی بیچاره تر از خود در قدرت قرار داری، عملکرد «مردانه» شبیه است. فیلم « زیر درختان زیتون» را به یاد می آورید؟ در صحنه پایانی فیلم ابتدا حسین با میل و خواهش خواستگاری می کند و سپس به سرکوفت و سرانجام در ملغمه ای از تهدید و التماس بله را می گیرد و فیلم با آهنگ شادی این پیروزی مردانه را به پایان می برد. کمتر زنی می توانست این تمکین زیر فشاررا ببیند و احساس شکست درونی نداشته باشد. ولی فیلم که البته بسیار هنرمندانه تهیه شده بود، در جامعه مرد سالار و از جانب دیگر مردان هنرمند با القابی نظیر«بیانیه جهانی عشق» مورد استقبال قرار گرفت. این نمونه را آوردم که بگویم آقایان انگشت را به طرف یک نفر نگیرید، بسیاری از شما در این تفکر نادیده گرفتن «نه» شریکید.
فیلم «زیر درختان زیتون» احساس همدلی بسیاری از شما را به همراه داشت و تنها صدای اعتراض از سوی زنانی برخاست. در آن فیلم یک دختر دانش آموز روستایی که والدین خود را در زلزله شمال از دست داده بود، در نهایت به خواسته عاشق سمج خود که یک نوجوان روستایی ولی بیسواد بود، «بله» گفت و تسلیم شد. «نه» او از روی «ناز» نبود. او آرزوهای دیگری داشت. او به عاشق خود از روی ناگزیری بله گفت ولی کارگردان فیلم با یک موسیقی شاد این بله را در ملودی شادباش پیچید. توهم بین «ناز» و «نه» در بین مردان قدیمی و ریشه دارست. سالهاست که جنبش زنان تلاش می کند، فرهنگ مرد باور را در واژه ها شناسایی کند و افکار عمومی را به نقش این واژه ها در بازتولید تبعیض جنسیتی در ادبیات، شعر و ترانه توجه دهد. شاید یکی از اشتباهات جنبش زنان نسل گذشته این بوده که مباحث را بیشتر در درون خود نگهداشته است. باید به این زنان جوان دست مریزاد گفت که آن را به درون جامعه کشانده اند.
👈🏽مطلب کامل
@bidarzani
اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ
من هم یکی از این زنان هستم - ناهيد نصرت - اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ
اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ من هم یکی از این زنان هستم - ناهيد نصرت زنان -