بيدارزنى
Photo
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
✍🏽 مهسا غلامعلیزاده
|یازده: این خانه امن نیست!|
در یکی از روزهای رفتوآمد به دادگاه کیفری یک استان تهران، پدری را که نزدیک به ۱۰ سال متوالی دخترش را مورد تجاوز جنسی قرار داده بود، دیدم. ظاهرا یک آدم معمولی بود...مثل عابری در پیادهراه ولیعصر که با سرعت عبور میکند و تو حتی فرصت نمیکنی رنگ چشمانش را تشخیص بدهی! اما پسِ آن چهرهی عادی، یک جانی نشسته بود؛ مردی که دختر بزرگش را از هفت سالگی، هفتهای حداقل دوبار آزار میداد یا به تعبیر درستتر میکشت. دخترک در جلسه دادگاه حضور نداشت. بعد از ده سال خشونتِ هر روزه، حالا نزد تراپیستها در حال درمان بود. مواجهه با پدرش در جلسهی اول دادرسی، او را به مسیر خودکشی کشانده و به همین خاطر پزشکش دیدار دوبارهی پدرش را قدغن کرده بود.
این پرونده یک نمونهی تمامعیار از ماجرای تجاوز به محارم بود، همه چیز داشت؛ ریشهها و علل وقوع این پدیده، مختصات روانی متجاوز، خصوصیات بزهدیده، کموکیف جرم واقعشده و از همه مهمتر نواقص زنندهی قانونی و قضایی.
#تجاوز_به_محارم یا به تعبیر سادهتر #آزارجنسی_خانگی از موارد نادر و استثنایی نیست؛ این پدیده از جرایم شایع و متداول محسوب میشود.
▪️به گزارش مقامهای رسمی تنها در سال ۹۵، ۵۲۰۰ پروندهی آزار جنسی برادر-خواهری و یا پدر-دختری در دادگاهها ثبت شده است. این در حالی است که محارم گسترهی وسیعتری از پدر و برادر دارند و دیگر اعضای خانواده نظیر دایی، عمو و پدربزرگ را نیز شامل میشوند. همچنین سایر خویشانی که گرچه ارتباط نَسَبی با قربانی ندارند، اما از آشنایان وی هستند و در سایهی ارتباط فامیلی و در چهارچوب خانواده مرتکب این جرم میشوند، از این آمار غایب هستند.
▪️مطابق آمارهای بینالمللی خانه ناامنترین مکان برای زنان و دختران است؛ در حقیقت برخلاف باوری که گمان میکند امنیت زنان در خانواده بیشتر از محیط بیرونی است، زنان بیشترین خشونت به ویژه خشونت جنسی را از سوی نزدیکان خود تجربه میکنند. چرایی این گزاره اتفاقا بازگشت به احساس امنیت متجاوز در محیط خانه دارد؛ به این معنا که برای متجاوز، تجاوز به غریبه هزینهی بیشتری دارد. در واقع زنان و دختران خانواده، در دسترسترین قربانیان بالقوه برای یک متجاوز هستند. سنتها و باورهایی که دایرمدار تقدس خانواده، حفظ آبرو، حیای زنانه و به طور کلی چشمپوشی از حقوق فردی به قیمت حفظ و بقای خانواده هستند، به تقویت این جریان کمک میکنند. متجاوز میداند احتمال سکوت برای مثال خواهرش در برابر تعرض جنسی او، بسیار بیشتر از ساکت ماندن دختر همسایه است. بنابراین هدفی را برای جرم انتخاب میکند که ریسک مجازات شدنش را پایین بیاورد. این موضوع تایید یافتههای جرمشناسی را نیز به همراه دارد.
▪️اهمیت خانواده و حفظ حیثیت آن، در نگاه قضات کیفری نیز قابل مشاهده است. مثلا در یکی از جلسات قاضی به دختری که در هشت سالگی مورد تجاوز عموی چهل سالهاش قرار گرفته بود، هشدار داد که با مجازات عموی متجاوز، تا پایان عمر نمیتواند سرش را در میان خانواده و جامعه بلند کند؛ گویی کودک برای دادخواهی و درهم شکستن به اصطلاح خانوادهای که در آن عمو به برادرزاده تجاوز میکند، باید تاوان بدهد. گویی مجرم اصلی در این رویکرد، کودکی است که صدایش درآمده و خود را به قول قضات، بیآبرو کرده است.
از سوی دیگر در این ماجرا هم باز پای غلبهی کلیشههای جنسیتمحور و مردسالارانه به میان میآید. پدر به عنوان مالک فرزندان، از این ارتباط تلقی رابطهی مالکانه دارد. بنابراین در بسیاری از موارد آزار جنسی از سوی پدران و حتی برادران با این توجیه که مسئله خانوادگی است و به خودشان مربوط است، پنهان میماند. در حقیقت حریم خصوصی خانواده به نفع مرد-پدرسالاری ایفای نقش میکند و چشم بیگانه از جمله نهادهای کیفری را از این دیوارهای بالاآمده دور نگاه میدارد. به تعبیر برخی از نویسندگان، در این ماجرا خانه به دژ مرد بدل میشود و هر آنچه بر سر زنان و کودکان این خانواده میآید، خصوصی و تماما مربوط به صاحبخانه است.
این موضوع تنها یکی از جنبههای قابل بررسی در مورد جرم تجاوز خانگی یا تجاوز به محارم است. مشخص شد که دو گزارهی {خانواده، حریم خصوصی شهروندان است.} و {ریاست خانواده با مرد است.} چه اندازه میتوانند به شیوع یک جرم از یک سو و توجیه آن در نگاه مرتکبان جرم، قربانیان و حتی دستگاه قضایی، از سوی دیگر دامن بزنند.
هر جا شنیدیم که از امنیت خانه و حرمت خانواده گفتند، یاد چنین خشونتهای رایج و نابخشودنی بیفتیم و مراقب یکدیگر به ویژه زنان و کودکان اطرافمان باشیم!
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
✍🏽 مهسا غلامعلیزاده
|یازده: این خانه امن نیست!|
در یکی از روزهای رفتوآمد به دادگاه کیفری یک استان تهران، پدری را که نزدیک به ۱۰ سال متوالی دخترش را مورد تجاوز جنسی قرار داده بود، دیدم. ظاهرا یک آدم معمولی بود...مثل عابری در پیادهراه ولیعصر که با سرعت عبور میکند و تو حتی فرصت نمیکنی رنگ چشمانش را تشخیص بدهی! اما پسِ آن چهرهی عادی، یک جانی نشسته بود؛ مردی که دختر بزرگش را از هفت سالگی، هفتهای حداقل دوبار آزار میداد یا به تعبیر درستتر میکشت. دخترک در جلسه دادگاه حضور نداشت. بعد از ده سال خشونتِ هر روزه، حالا نزد تراپیستها در حال درمان بود. مواجهه با پدرش در جلسهی اول دادرسی، او را به مسیر خودکشی کشانده و به همین خاطر پزشکش دیدار دوبارهی پدرش را قدغن کرده بود.
این پرونده یک نمونهی تمامعیار از ماجرای تجاوز به محارم بود، همه چیز داشت؛ ریشهها و علل وقوع این پدیده، مختصات روانی متجاوز، خصوصیات بزهدیده، کموکیف جرم واقعشده و از همه مهمتر نواقص زنندهی قانونی و قضایی.
#تجاوز_به_محارم یا به تعبیر سادهتر #آزارجنسی_خانگی از موارد نادر و استثنایی نیست؛ این پدیده از جرایم شایع و متداول محسوب میشود.
▪️به گزارش مقامهای رسمی تنها در سال ۹۵، ۵۲۰۰ پروندهی آزار جنسی برادر-خواهری و یا پدر-دختری در دادگاهها ثبت شده است. این در حالی است که محارم گسترهی وسیعتری از پدر و برادر دارند و دیگر اعضای خانواده نظیر دایی، عمو و پدربزرگ را نیز شامل میشوند. همچنین سایر خویشانی که گرچه ارتباط نَسَبی با قربانی ندارند، اما از آشنایان وی هستند و در سایهی ارتباط فامیلی و در چهارچوب خانواده مرتکب این جرم میشوند، از این آمار غایب هستند.
▪️مطابق آمارهای بینالمللی خانه ناامنترین مکان برای زنان و دختران است؛ در حقیقت برخلاف باوری که گمان میکند امنیت زنان در خانواده بیشتر از محیط بیرونی است، زنان بیشترین خشونت به ویژه خشونت جنسی را از سوی نزدیکان خود تجربه میکنند. چرایی این گزاره اتفاقا بازگشت به احساس امنیت متجاوز در محیط خانه دارد؛ به این معنا که برای متجاوز، تجاوز به غریبه هزینهی بیشتری دارد. در واقع زنان و دختران خانواده، در دسترسترین قربانیان بالقوه برای یک متجاوز هستند. سنتها و باورهایی که دایرمدار تقدس خانواده، حفظ آبرو، حیای زنانه و به طور کلی چشمپوشی از حقوق فردی به قیمت حفظ و بقای خانواده هستند، به تقویت این جریان کمک میکنند. متجاوز میداند احتمال سکوت برای مثال خواهرش در برابر تعرض جنسی او، بسیار بیشتر از ساکت ماندن دختر همسایه است. بنابراین هدفی را برای جرم انتخاب میکند که ریسک مجازات شدنش را پایین بیاورد. این موضوع تایید یافتههای جرمشناسی را نیز به همراه دارد.
▪️اهمیت خانواده و حفظ حیثیت آن، در نگاه قضات کیفری نیز قابل مشاهده است. مثلا در یکی از جلسات قاضی به دختری که در هشت سالگی مورد تجاوز عموی چهل سالهاش قرار گرفته بود، هشدار داد که با مجازات عموی متجاوز، تا پایان عمر نمیتواند سرش را در میان خانواده و جامعه بلند کند؛ گویی کودک برای دادخواهی و درهم شکستن به اصطلاح خانوادهای که در آن عمو به برادرزاده تجاوز میکند، باید تاوان بدهد. گویی مجرم اصلی در این رویکرد، کودکی است که صدایش درآمده و خود را به قول قضات، بیآبرو کرده است.
از سوی دیگر در این ماجرا هم باز پای غلبهی کلیشههای جنسیتمحور و مردسالارانه به میان میآید. پدر به عنوان مالک فرزندان، از این ارتباط تلقی رابطهی مالکانه دارد. بنابراین در بسیاری از موارد آزار جنسی از سوی پدران و حتی برادران با این توجیه که مسئله خانوادگی است و به خودشان مربوط است، پنهان میماند. در حقیقت حریم خصوصی خانواده به نفع مرد-پدرسالاری ایفای نقش میکند و چشم بیگانه از جمله نهادهای کیفری را از این دیوارهای بالاآمده دور نگاه میدارد. به تعبیر برخی از نویسندگان، در این ماجرا خانه به دژ مرد بدل میشود و هر آنچه بر سر زنان و کودکان این خانواده میآید، خصوصی و تماما مربوط به صاحبخانه است.
این موضوع تنها یکی از جنبههای قابل بررسی در مورد جرم تجاوز خانگی یا تجاوز به محارم است. مشخص شد که دو گزارهی {خانواده، حریم خصوصی شهروندان است.} و {ریاست خانواده با مرد است.} چه اندازه میتوانند به شیوع یک جرم از یک سو و توجیه آن در نگاه مرتکبان جرم، قربانیان و حتی دستگاه قضایی، از سوی دیگر دامن بزنند.
هر جا شنیدیم که از امنیت خانه و حرمت خانواده گفتند، یاد چنین خشونتهای رایج و نابخشودنی بیفتیم و مراقب یکدیگر به ویژه زنان و کودکان اطرافمان باشیم!
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani