بيدارزنى
4.32K subscribers
5.49K photos
1.26K videos
176 files
4.24K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
🟣 #بیدارزنی : گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر

طی دوره‌ی پاندمی کرونا، زنان در صف نخست اخراج از محیط کار قرار داشتند. از هر شش زن، یک نفر شغل خود را از دست داد و ۷۰ درصد زنان کارگر اخراج شدند. این آمار در کنار نابودی یک میلیون شغل ناپایدار در بازه پاندمی کرونا قرار خواهد گرفت. زنان که اغلب دارای مشاغل پاره‌وقت و بی‌ثبات هستند، ۱۴ برابر مردان، شغل خود را از دست دادند.

#رفع_فقر_و_بیکاری #روز_جهانی_کارگر
#ایجاد_فرصت_شغلی
#دستمزد_مکفی_و_برابر
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
📌تشدید نابرابری‌های آموزشی و تحصیلی

✍🏽ارسالیِ یک زن فعال صنفی معلمان


#بیدارزنی: همانگونه که همه می‌دانیم نظام آموزشی در هر کشوری؛ باید بسترساز شکوفایی علمی و استعدادهای کودکان آن کشور باشد و از این رهگذر نسلی تربیت شود که بتواند در اداره کشور و چرخاندن چرخ‌های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی سهیم باشد. اما می‌بینیم که در کشور ما به دلیل عملکرد غلط و سیاست‌های اشتباه؛ نه‌تنها چنین بستری برای کودکان ما فراهم نیست بلکه هر روز بر تعداد کودکان بازمانده از تحصیل و دور افتاده از چرخه آموزش، افزوده می‌شود. بر اساس آمار در کشور ما تراکم جمعیت دانش‌آموزی ساکن در مناطق روستایی و عشایری و شهرهای دور از پایتخت زیاد است؛ اما آیا واقعاً همه این دانش آموزان به طور یکسان از امکانات و خدمات آموزشی و آموزش کیفی برخوردار هستند؟

همانطور که ابعاد #نابرابری اجتماعی و اقتصادی در لایه‌های مختلف بر زندگی مردم حاکم شده است، در نظام آموزشی نیز این نابرابری‌ها تعمداً توسط حاکمیت ایجاد شده و بر کیفیت آموزش در نقاط مختلف کشور اثرگذار شده است. بر اساس تفاوت‌های محرز و گسترده‌ای که میان امکانات موجود در مدارس مختلف پایتخت و مدارس خصوصی کلان‌شهرها با امکانات مدارس مناطق محروم و حاشیه‌ای می‌بینیم؛ آشکار است که آموزش به مثابه یک کالای تجملاتی به قشر مرفه عرضه می‌شود و هر کودک به‌اندازه‌ای که رفاه و توان مالی دارد می‌تواند از این کالا بهره‌مند شود. در غیر این صورت مانند خیل عظیم کودکان بازمانده از تحصیل، در حسرت درس خواندن و پیشرفت خواهد ماند و ما شاهد خواهیم بود که این شرایط -که حاصل نابرابری اقتصادی و اجتماعی است – چگونه روند نابرابری آموزشی را در جامعه تشدید و بازتولید خواهد کرد.

نگاهی به آمار و اطلاعات موجود در زمینه آموزش نشان می‌دهد که وضعیت #آموزش در ایران در شرایط نامطلوبی قرار دارد. در ادامه به پنج مورد از مشکلات جدی نظام آموزشی کشور می‌پردازیم که حاصل سیاست‌های غلط در حوزه آموزش و پرورش است و در تشدید و تقویت #نابرابری_آموزشی نقش موثر و تشدیدکننده دارند.

ادامه مطلب: https://bidarzani.com/35159
#روز_جهانی_کارگر #روزمعلم
@bidarzani | بیدارزنی
🔻رز اشنایدرمن، کسی که زنان کارگر را علیه آزارهای جنسی سازماندهی می‌کرد

🔶ریشه‌های جنبش MeToo، در مبارزات زنان کارگر

✍🏽نویسنده: پیتر درایر
برگردان: الهه محمدی

🔹هر زمان که جنبش‌های اعتراضی جدید ظاهر می‌شوند، مردم به تاریخ رجوع می‌کنند تا از فعالان و اندیشمندان پیشین بیاموزند. همه ما بر دوش کسانی که برای دستیابی به یک جامعه انسانی‌تر تلاش، مبارزه و فداکاری کرده‌اند، ایستاده‌ایم. «من هم» یکی از این جنبش‌ها است؛ این جنبش نه تنها آگاهی درباره شیوع آزار و اذیت جنسی به ویژه در میان زنان را افزایش داده بلکه نمونه‌ای است از شکستن سکوت افرادی که شهروند درجه دو تلقی می‌شوند، اما گرد هم آمدند تا صدایشان را بلند کنند.

🔹تاریخ مملوء است از زنان شجاع و مبارزی که برای آزادی و حقوق کارگران قیام کردند و برای مقابله با تجاوز و انواع دیگر خشونت جنسی، کارزارهایی را به راه انداختند. این زنان، نویسندگان و اندیشمندانی مانند «سوجورنر تروث، سوزان بی آنتونی، شارلوت پرکینز گیلمن، الا بیکر، بتی فریدان، دولورس هوئرتا» و بسیاری دیگر بودند. یکی از این زنان، «رز اشنایدرمن» است؛ یکی از پیشگامان ناشناخته جنبش MeToo که زنان را سازماندهی کرد تا برای تصویب قوانینی بجنگند که از آنها برابر انواع استثمار مانند آزارهای جنسی مردان عالی‌رتبه در محیط‌های کاری محافظت کند.

🔹اشنایدرمن معتقد به ایجاد جنبشی از زنان و مردان کارگر برای تغییر جامعه بود، اما همچنین می‌گفت زنان کارگر با استثمار مضاعف (از جمله آزار و اذیت جنسی) از طرف کارفرمایان و رهبران اتحادیه روبرو هستند. بنابراین تأکید ویژه‌ای بر سازماندهی زنان و مبارزه برای تصویب قوانینی برای محافظت از آنها داشت.

🔹اشنایدرمن به مبارزان جنبش حق رای برای زنان پیوست؛ جنبشی که به نظر بسیاری از رهبران مرد اتحادیه‌ها و حتی بعضی اتحادیه‌های زنانه، موضوعی ثانویه در مبارزه برای حقوق کارگران بود.

🔹اشنایدرمن در حد فاصل سال‌های ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۷ از سوی «هربرت لمان»، فرماندار ایالت نیویورک به سمت رئیس اداره کار این ایالت منصوب شد. او در این دوره برای افزایش امنیت اجتماعی کارگران خانگی، دستمزد برابر برای زنان کارگر و برابرسازی مزد کارگران زن و مرد با ارزش کاری یکسان، تلاش و از مبارزات صنفی جمعیت رو به افزایش کارگران در بخش خدمات مانند خدمتکاران هتل‌ها، کارگران رستوران‌ها و کارگران سالن‌های زیبایی در نیویورک حمایت کرد.

🔹او در سال ۱۹۵۰ به عنوان رییس WTUL بازنشسته شد و در سال ۱۹۷۲ درگذشت. درست در زمانی که موج دوم فمینیسم به عنوان یک جنبش سیاسی قدرتمند در حال ظهور بود. موجی که به مسائل مرتبط با طبقه و نژاد میان زنان می‌پرداخت وخیلی زود ظرفیتی برای شنیدن صدای زنان کارگر از خود نشان داد. امروز وقتی زنان از Metoo حرف می‌زنند، باید رز اشنایدرمن را در فریادهایشان بگنجانند.

http://harasswatch.com/news/1622/

از ویژه‌نامه #روز_جهانی_کارگر


@bidarzani |@harasswatch
🟣 «برای تو اول ماه می اهمیتی نداره؟ از اتحادیه‌های کارگری بدت میاد؟ از اعتصاب و کنش صنعتی متنفری؟ باشه. فقط تعطیلات آخر هفته، اضافه‌کاری‌، مجموعه‌ی قوانین مربوط به کار کودکان، ضوابط ایمنی در محیط‌کار، بیمه‌ی حوادث و‌ ۴۰ ساعت کاری در هفته رو پس بده. بله، البته حقوق بازنشستگی‌ات رو‌ هم»

#توییت_خوان
#روز_جهانی_کارگر
@bidarzani
📌اقتصاد سیاسی اشتغال زنان (مشاغل غیررسمی و مجموع بی‌ثبات‌کاران)

✍🏽 شکیبا عسگرپور

#بیدارزنی: بررسی «حاشیه‌ای شدن اشتغال زنان در ایران»، گزاره‌ای متکی بر تحلیل سیاسی، تاریخی، نقش مذهب، تبعات جهانی‌سازی فقر و اقتصاد بازار آزاد بر حق معیشت و حضور زنان در اجتماع است‌.

اگر به نیمه‌ی اول دهه‌ی ۵۰ رجوع کنیم، با افزایش درآمد نفتی و سپس رکود عمیق آن مواجه خواهیم شد. طوری که سنگ‌بنای هر گونه بررسی وضعیت اشتغال (فراجنسیتی) پیش از دهه‌ی ۴۰ را درکنار مابقی وجوه «اقتصاد سرنیزه‌ای» (به تعبیر بیژن جزنی) قرار می‌دهد. افزایش چشم‌گیر مهاجرت روستا به شهر، بورژوازی کمپرادورِ حاکم و تقویت صنعتی‌سازی بدنه‌ی تولید، از عوامل تعیین کننده‌ی سیاست‌گذاری‌های «جنسیت در مشاغل زنان» در دوره‌ی پهلوی دوم است. در سال ۱۳۵۵، بالغ بر ۱۹۴،۰۰۰ نفر (۱۶ درصد) از زنان در سطوح بالای سلسله مراتب کارْ شاغل بودند که این شامل سرمایه‌داران، خرده بورژوازی مدرن و طبقه‌ی متوسط بود. مابقی بدنه‌ی یک میلیونی زنان شاغل (یعنی ۸۴ درصد) در سطوح دیگر معلمان، پرستاران، کارگران کارخانجات و «مشاغل غیررسمی» قرار می‌گرفتند، یعنی همان بدنه‌ی ۴۱ درصدی مشاغل بدون مزد و یا «زنان کارگر و کارکنان فامیلی بدون مزد».

سازمان آمار ایران، وضعیت شغلی را در شش دسته تعریف می‌کند: «کارفرمایان، کارکنان مستقل، مزد و حقوق‌بگیران بخش خصوصی، مزد و حقوق‌بگیران بخش عمومی (بنیادها)، کارکنان فامیلی بدون مزد و کسانی که وضعیت شغلی آنان نامشخص (مشاغل غیررسمی) است».

▪️ متن پیش‌رو سعی در بررسی دو گزینه‌ی آخر این دسته‌بندی دارد:

«کار بی‌مزد کارگران زن در مشاغل خانوادگی و
کارگران تولیدی‌های زیر زمینی و بی‌ثبات‌کاران».


پس از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی در پی استقرار نظام اقتصادی اسلامی، راه اتوپیایی اسلامی (یا همان حاکمیت مستضعفان) را در پیش گرفت. نمود حقیقی اتکا بر سیاست‌های پولی‌سازی و سلب ید کارگران از ثروت عمومی در پیش‌نویس قانون کار در سال ۱۳۶۰ تحقق پیدا کرد و سرمایه‌داری اسلامی به‌نام مستضعفان و به‌کام حاکمیتِ نوپای مستقر، بازار کار دهه‌ی ۶۰ را رقم زد. سیاست‌های منزوی‌سازی زنان با اعمال حجاب اجباری، تدوین‌ قانون اساسی نابرابر و قانونی شدن تبعیض جنسیتی در حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و قضایی علیه زنان، همگی تاثیرات معیشتی خود را بر بدنه‌ی زنان شاغل در هر دو گزاره‌ی دارای قراردادهای کاری و زنان کارگر در مشاغل غیررسمی نشان داد...»

#روز_جهانی_کارگر #زنان_کارگر #اشتغال_زنان #مشاغل_غیررسمی

متن کامل این مقاله را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:

https://bidarzani.com/35265

@bidarzani | بیدارزنی
از ویژه‌نامه روز کارگر

🔻اعتراض کارگران خانگی به قوانین منع آزار جنسی

📌«میلیون‌ها زن در سکوت رنج می‌برند»

✍️نویسنده: الکسیا فرناندز کمپبل
برگردان: غنچه قوامی

«اتلبینا هازر» آمار دفعاتی را که کارفرماهایش به او دست‌درازی کرده‌اند، از او درخواست رابطه جنسی کرده و یا برای او آلت‌نمایی کرده‌اند، از دست داده است. یک سناریوی رایج چنین بوده است. تنها در حال نظافت منزل، مرد خانه او را به اتاق خود صدا می‌زده است. او وارد اتاق می‌شده و مرد در حالت لخت یا نیمه لخت به او پیشنهاد ماساژ یا اعمال جنسی می‌داده است.

هازر از خانه فرار می‌کرده و دنبال شغل دیگری می‌گشته است. از زمان ورود هازر به امریکا از هندوراس در سال ۱۹۹۹، چرخه آزار او را مجبور کرده که تا به حال ده‌ها شغل در سه ایالت آمریکا عوض کند. او در طی این مدت، اکثر مواقع به نظافت منازل و هم‌چنین به عنوان پرستار خانگی مشغول بوده است.

او می‌گوید مجبور بوده تحقیر و شرم حاصل از آزار‌های جنسی مکرر را پنهان کند. هازر که ۵۶ ساله‌ است و هفت فرزند دارد، می‌گوید: «گرسنگی شما را مجبور می‌کند که خیلی چیزها را تحمل کنید. متوجه می‌شوید که باید راهی برای بقا پیدا کنید. حتی به قیمت خرد شدن کرامت و عزت انسانی‌تان.»


متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

http://harasswatch.com/news/1657/

#روز_جهانی_کارگر #پرستاران #آزارجنسی

@bidarzani | @harasswatch
🟣 #بیدارزنی : گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر

«کار خانگی» که کاری نابرابر و جنسیتی است، در اقتصاد ایران محاسبه نمی‌شود. بنا بر آمار در سال ۱۳۹۵، ارزش #کار_خانگی زنان حدود ۳۰ درصد از تولید ناخالص ملی، یعنی بیشتر از سهم کل بخش صنعت، معدن و تجارت در کشور بود.
بیش از ۷۰ درصد زنان در ایران خانه‌دار محسوب می‌شوند و حتی زنان شاغل هم به محض بازگشت از محل کار با بخش دوم کار نابرابر و جنسیتی مواجه می‌شوند. «کار خانگی»، رایگان، تمام‌وقت و تحمیل شده علیه زنان است و باعث انزوای آنان از بازار کار می‌شود.
#روز_جهانی_کارگر
#رفع_فقر_و_بیکاری
#ایجاد_فرصت_شغلی
#دستمزد_مکفی_و_برابر
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
📌 نامه‌ای از فرزند دو کارگر (به‌مناسبت روز جهانی کارگر)


#بیدارزنی : «این نگاه‌های خیره به محرومیت‌‌مان در ما درونی کرده بود که موفقیت مسئله‌ای شخصی است و هر کس که از آن خلاصی ندارد حتما یک جای کارش می‌لنگد! آن‌قدر این صدا بلند بود که ما حتی برای لحظه‌ای تصور نمی‌کردیم که سیستمی در کار است که فراتر از اراده، توان و قدرت ما دارد شیره جان ما را می‌مکد و او مسئول تمام ناامنی‌ها، نداشتن‌ها و جاماندن‌های ماست. ما ذره‌ای به خیالمان هم نمی‌رسید که کار مادرمان کار است، قالیبافی کار است، برپاداشتن آن خانواده کار است. سال‌ها گذشت تا من آموختم که تمام آنچه او می‌کرد کار بازتولیدی بود، کاری که سیستم آن را نامرئی و بی‌مزد نگه می‌داشت و هرگز به سودی که از آن کسب می‌کرد وقعی نمی‌نهاد.

حالا سال‌ها از آن روزها گذشته است. پدر و مادرم دوران کهن‌سالی خود را طی می‌کنند و آن‌چنان‌که باید درگیر کارهای سابق نیستند. اما آن‌ها نه بازنشسته شدند، نه بیمه و مزایا دارند. چرخه‌ی محرومیت و نابرابری هنوز هم آن‌ها را رها نکرده است. آن‌ها تا ابد کارگرانی بی جیره و مواجب در یکی از حاشیه‌ای‌ترین شهرهای ایران باقی می‌مانند»

ادامه‌ی مطلب:

https://bidarzani.com/36527

#روز_جهانی_کارگر
@bidarzani
📌مصائب کارگرانِ یک شرکت تولید صنایع غذایی در گیلان

✍🏽 واحده خوش‌سیرت

#بیدارزنی: «آبان ۹۴ بود. دوستی که از قبل برای کار سراغش رفته بودم به من زنگ زد تا برای کار در قسمت کارگری به یک شرکت تولید صنایع غذایی وارد شوم. از این خبر خیلی خوشحال بودم. خوشحال از اینکه توانستم کاری را بیابم که بتوان روی درآمدش حساب کرد. می‌گفت مبلغ پرداختی‌اش هفتصد تا هفتصد و پنجاه هزار تومان است که در برابر دستمزدهای دویست سیصد هزار تومانی سایر موسسات و شرکت‌ها رقم بهتری به نظر می‌رسید. حداقل می‌توانست من را که در باتلاقی از مشکلات اقتصادی فرو رفته بودم از مرگ حتمی نجات دهد. می‌دانستم که خانواده‌ام به‌شدت با این کار مخالف‌اند: ۱۲ ساعت کار سرپایی و مداوم که شیفت شب هم داشت.
خودم را آماده کرده بودم تا در برابر مخالفت‌ها محکم بایستم. دیگر نمی‌توانستم بی‌پولی را تحمل کنم. شرایط هرچقدر هم که دشوار بود باید تحمل می‌کردم. مدت‌های طولانی بود که همسرم تحت فشار نیروهای امنیتی کارش را از دست داده بود و درآمد مختصری که از فروشندگی در یک مغازه‌ی کوچک داشتیم کفاف زندگیمان را نمی‌داد...

روزها ساعت سه ونیم، چهار عصر که می‌شد از فرط خستگی، درد کمر، درد پشت زانوها و ساق‌های پا کلافه می‌شدم. آرزو داشتم تنها چند دقیقه‌ای بنشینم؛ اما این کار ممنوع بود و هیچ‌کس حق نشستن را نداشت. حتی اگر کاری هم نداشتیم؛ مثلا اگر دستگاه خراب می‌شد و یا اینکه به خاطر توقف‌های زمان‌بندی شده‌ی چند دقیقه‌ای چرخه‌ی تولید کاری برای انجام دادن نبود بازهم باید با جارو زدن خودمان را مشغول نشان می‌دادیم.

هیچ‌کس حق استراحت نداشت حتی چند دقیقه‌ی کوتاه! و دوربین‌ها مدام در حال چک کردن کارگرها بودند و اگر سرپرستی و یا مهندس تولیدی کارگری را در حال استراحت می‌دید جریمه‌اش می‌کرد. و ما کارگرها همیشه در حسرت چند دقیقه استراحت بودیم. و من چه زود از کارگرهای دیگر یاد گرفتم که هر روز یا یک روز در میان از مسکن استفاده کنم. و معمولا کارگرها همیشه یک خورجین مسکن همراه خودشان داشتند و به همدیگر می‌دادند.

شب‌کاری‌ها برای ما کارگران زن بسیار دشوارتر از مردان بود چون هم مجبور بودیم شب‌ها تا صبح کار کنیم وهم روزها به کار خانه و پخت‌وپز و نظافت منزل و پیش‌آمدهای وقت وبی وقت زندگی بپردازیم. بی‌خوابی‌ها کلافه‌مان می‌کرد و خواب‌های منقطع و ناقص و ناآرام روز نمی‌توانست نیازمان برای شب‌بیداری‌ها را تامین کند. اکثر مواقع این کارگران زن بودند که دچار حادثه می‌شدند و آن‌وقت‌هایی که شیفت‌های شب به مدت سه الی چهار هفته ادامه می‌یافت صدای کارگران درمی‌آمد. اما برای شرکت زمانی که تولید داشت هیچ‌چیز مهم نبود نه صدای اعتراض کارگران و نه افزایش حوادث و آسیب‌دیدگی‌ها. و آن‌هایی که اعتراض داشتند راه خروج را نشانشان می‌دادند».


متن کامل این یادداشت را در بیدارزنی بخوانید:

https://bidarzani.com/36536


#روز_جهانی_کارگر #زنان_کارگر

@bidarzani
💬 کارگرانی که نمی‌دانند کارگرند

✍️ فرشته طوسی

چکیده:

▪️فارغ از ابعاد جهانی کار خانگی که زنان در تمامی کشورهای جهان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، مفهوم زن خانه‌دار در ایران با سازوکارهای متفاوت‌تری معنا پیدا می‌کند. نمی‌توان از «زن خانه‌دار» صحبت کرد و از گفتمان رایجی که سعی دارد زن را در این قلمرو، تقدس ببخشد، صحبتی نکرد. به نظر می‌رسد گفتمان رایج قدرت و حاکمیت در این سال‌ها به گونه‌ای عمل کرده است که قلمرو خانگی را مهمترین ساحت برای زن معرفی کند و نقش او را در این قلمرو تعیین کننده بنامد.

▪️با اینکه نظریه‌پردازان فمینیست از چند دهه قبل کار خانگی را تبدیل به مساله کردند، اما به نظر می‌رسد که در جوامعی شبیه ما، این امر هنوز پرابلماتیزه نشده است. با اینکه بیش از ۲۰ میلیون نفر از زنان در ایران را طبق آمار رسمی زنان خانه‌دار تشکیل می‌دهند، اما چگونگی ساز و کار زندگی این زنان و ذهنیت‌شان چندان مورد بررسی کیفی قرار نگرفته است. پژوهش‌هایی که تاکنون انجام شده، بیشتر به میزان و شکل تقسیم کار از نظر کمی توجه داشته است و اشکال مختلف تبعیض و تاثیرات آن به صورت کیفی، مورد توجه چندانی قرار نگرفته است.

▪️مساله با بیمه کردن زنان خانه‌دار حل نمی‌شود. مساله به عدم استقلال مالی زنان هم محدود نمی‌شود. این تنها بخشی از ماجراست. به همین خاطر هم می‌توان توامان زنانی را دید که خانه‌دار و جز طبقات مرفه اقتصادی هستند، اما همچنان تحت تاثیر فرهنگ مسلط خانه‌داری، دچار دلزدگی و ملال می‌شوند. مساله جداسازی امر خصوصی و عمومی است به گونه‌ای که زنان را می‌خواهد ناپدید یا تبدیل به مصرف‌کنندگانی کند که همگان تصور کنند بار مضاعفی بر زندگی مردان هستند و یا از شدت همزمانی کار خانگی و اشتغال بیرونی، تبدیل به موجوداتی مکانیکی شوند که برای بقا می‌جنگند. وضعیتی که در هر سه حالت آن، عاملیت و سوژگی زن از بین می‌رود.

▪️تمامی این آمارها و نشانه‌ها به ما نشان می‌دهند که ما دچار یک چندگانگی هستیم، از طرفی جهان سرمایه‌داری، کارگرانی بدون مزد ایجاد کرده است که بدون هیچ مخاطره‌ای در حال کار کردن برای این سیستم هستند. از طرفی دیگر بعضی از زنانی که شاغل هستند به خاطر فشار مضاعف کار بیرون و کارخانگی و فرسایش مدام جسمی و ذهنی، به کار خانگی تمایل پیدا می‌کنند. در واقع برای برخی از زنان طبقه‌ی کارگر و متوسط، کار بیرون تنها به دلیل شرایط بد معیشتی و خانوادگی انتخاب می‌شود و اگر شرایط مالی به آنها اجازه می‌داد، هیچ گاه در بیرون از خانه کار نمی‌کردند. در حالی این شرایط به ظاهر متناقض پدید آمده است که تلاقی کار خانگی و کار غیررسمی، یک فرآیند پیچیده‌ی تبعیض و استثمار و ستم را بر روی زنان اعمال می‌کند.

📌 ادامه مطلب را اینجا بخوانید

#ویژه‌نامه_روز_کارگر
#روز_جهانی_کارگر
@bidarzani
@enkarmag