بيدارزنى
4.36K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
📌یک سرگذشت


یک سرگذشت: زن دستفروش
خنده‌اش به پاکی و سادگی دختر بچه‌ای‌ست که می‌خواهد خودش را در دل هر کسی جا کند، چشمان سیاه و پرسشگرش اما ترسی را در خود پنهان کرده که انگار هر آن انتظار حادثه‌ا‌ی شوم را دارد. از زمانی که به‌ یاد می‌آورد فقط نداری، گرسنگی و ترس از بی‌کسی سایه به سایه همراهش بوده، از وقتی که پدرش مرد تا زمانی که برادر ١٩ ساله‌اش را به جرم قتل اعدام کردند، مادرش برای لقمه‌ای نان برای کودکانشان در خانه هرکس و ناکسی را می‌کوفت، در حاشیه‌ی شهری که اعتیاد، خشونت و فقر هیچگاه دست از سرش برنداشته که هر روز بر تعدادشان اضافه هم شده است. به‌ناچار در ١٦ سالگی شوهرش دادند به این امید که نان‌خوری کم شود. مادر اما زیرک‌تر از آن بود که نداند دامادش قلدر است و هر از گاهی با جوان‌های محل پای دود ودم می‌نشیند، اما این را نیز می‌دانست که خیلی‌ها در کمین دختر زیبا و بلند پروازش نشسته‌اند پس چه بهتر که سرنوشت اورا به کس دیگری بسپارد و از شر گرفتاری‌هاش راحت شود.

او عروس سیاه بختی شد که انگار هیچ‌گاه نمی‌بایست کبودی‌های کمربند از بدنش محو شود، همیشه و در هر زمان باید از مردش تمکین می‌کرد تا او آخرین قطره‌های شیره جانش را هم بمکد. او را مجبور کرد که به تهران بیایند بدون آن‌که دیناری در انبان داشته باشند. هفت ماه زندگی کردن در پارک‌های اطراف راه آهن و خوابیدن زیر آلاچیق‌های پارک حاصلش بارداری دومین پسرش بود. هر چه اعتیاد مردش بیشتر می‌شد او در این شهر بی در وپیکر بیشتر یاد می‌گرفت که برای خاطر جگرگوشه‌هایش هم که شده باید با چنگ و دندان بجنگد. هوش سرشارش به‌ یاریش می‌آمد که باید روابطش را با در و همسایه مهربان و دلسوزانه کند تا از این طریق راه‌هایی بیابد برای فراهم آوردن قوت روزانه ورسیدن به رویاهایی که همیشه در خواب و بیداری همراهش بودند: داشتن یک خانه‌ی خوب و تمیز و بچه‌های با سواد.

تا به‌ خود بیاید چهار پسر داشت: پسرانی زیبا که همگی هنری را از مادر به ارث برده بودند، از صدای زیبا تا قلم خوب برای نقاشی و یا پروراندن خیال بر روی کاغذ. دیگر قید شوهرش را زده بود، مردی که در سال چندین بار به جرم دزدی ومواد زندانی می‌شد و او با رو انداختن به دیگران آزادش می‌کرد. از دو سال پیش با دستفروشی در مترو درآمدی به هم زده بود، توانسته بود خانه کوچکی اجاره کند که ساس و سوسک نداشته باشد، تلویزیون خوبی بخرد و پشت پنجره اتاقش یک گلدان شمعدانی پر گل بگذارد، برای بچه‌هایش غذا درست کند و دیگر مثل همیشه با لبخند زیبایش نگوید: «پدر سوخته‌ها همیشه گرسنه‌اند!» و با لهجه زیبای کردی‌اش ادامه دهد: «بخدا نمی‌دانم چه بهشان دهم که سیر شوند.»

حالا دو ماه است که دیگر نمی‌تواند در مترو چیزی بفروشد، همه امیدش به ماه اسفند بود و فروش شب عید که کسادی ایام نوروز را هم جبران کند، دوسال بود که بچه‌ها را به کرمانشاه می‌برد اما امسال فقط با چشمان نمناکش زل می‌زند و می‌گوید: «بچه‌هام چیزی برای خوردن ندارن و دو ماه است که کرایه نداده‌ام.» و با همان مهربانی همیشگی می‌گوید: «صاحبخانه بیچاره گناهی ندارد پولش را می‌خواهد او هم مثل همه گرفتار است قصر که بهم اجاره نداده زندگیش باهمین اجاره می‌چرخد! مرتیکه هم که گم وگور شده و خوشبختانه پیدایش نیست!»

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)

اردیبهشت ١٣٩٩
منبع آگاهی نیوز

©عکس از زنان آرزم

#زنان_و_کرونا

اتحاد بازنشستگان
@bidarzani
https://t.me/etehad_Bazn/3441
📌مصاحبه با پرستار یکی از بیمارستان‌های تهران:
۲۵ میلیون ودیعه شرط اصلی پذیرش بیماران کرونایی

شمیم شرافت

@bidarzani

بیدارزنی :سیستم بهداشت و درمان در ایران روز به روز به سمت خصوصی‌تر شدن می‌رود و دود این نظام کالایی شده در چشم بیماران، پرستان، خدمه بیمارستان و گروه‌هایی که صدایی برای اعتراض ندارند می‌رود. این سیستم معیوب چهره خشن خود را در دوران کرونا بیشتر به رخ ما کشید. در ادامه با پرستار پیشین یکی از بیمارستان‌های مطرح خصوصی شهر تهران مصاحبه‌ای کرده‌ایم که می‌خوانید. برای حفظ امانتداری، نام بیمارستان و پرستار مطرح نشده است.


📍از شروع کرونا بگو، فرآیند مواجهه بیمارستان، شما و بیماران با این بیماری چه بود؟

زمانی که کرونا وارد بیمارستان ما شد، هیچکس به ما خبر نداد، در واقع ما از اواخر دی بیمار کرونایی داشتیم. بعدا از عکس‌های قفسه سینه متوجه شدیم. اما اواسط بهمن بود که به ما ماسک دادند و از اواسط بهمن تا اوایل اسفند، اوج ماجرا بود. آدم‌های زیادی می‌آمدند، برخی واقعا کرونا داشتند و برخی مشکوک بودند. ما به آن‌ها امیدواری می‌دادیم، می‎گفتیم چیزی نیست، اما واقعا چیزی بود. ممکن بود در عکس‌ها چیزی نشان داده نشود، اما وقتی می‌گذشت با بدتر شدن حال بیمار و مرگش متوجه کرونا می‌شدیم.
ما نه لباس مخصوص داشتیم، نه هیچ چیز دیگر. فقط ماسک داشتیم، به ما می‌گفتند ماسک بزنید و زیرش گاز استریل بگذارید. همان زمان بود که برخی از نیروها ترک کار کردند. البته در شغل ما ترک کار با ۵ سال تعلیق همراه هست.

📍رئیس بیمارستان طی این مدت چه کرد؟

رییس این بیمارستان با تمام این ثروت، در دوران کرونا بعضی از بخش‌های بیمارستان که درآمدشان پایین بود را تعطیل کرد، چون البته مریض‌های کرونا در اولویت بودند و مریض در بخش‌های دیگر هم کمتر داشتیم. پس یکسری نیرو را فرستادند خانه، یکسری بخش‌ها تعطیل شد، مثل بخش اتاق عمل، جراحی و
کم کم سلف را بستند و غذا به ما ساندویچ مرغ و خیارشور می‌دادند، البته چه عرض کنم، بیشتر ساندویچ خیارشور بود، کیفیت غذا به قدری بد بود که ما باید خودمان غذای خودمان را می‌آوردیم. شب خسته از شیفت برمی‌گشتیم خانه، غذا درست می‌کردیم و دوباره روز از نو روزی از نو. با همه استرس، ترس و مشاهده مرگی که هر روز تجربه می‌کردیم.

 📍پذیرش بیماران چگونه بود؟

یک روز خانم ۷۰ ساله‌ای برای کرونا آمد، اما چون پیر بود، پذیرش نشد.
همینطور برای پذیرش بیماران کرونایی هر بیمار باید بیست و پنج میلیون ودیعه بگذارد حالا بعد از درمان هم هزینه‌های خیلی بیشتری به این مبلغ اضافه می‌شود تا بیمار مرخص شود.

#زنان_و_کرونا

ادامه مصاحبه را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️

https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29936&rhash=3ec4f87be6d7d1
📌شیوع و پاسخ به کووید ۱۹ با رویکرد تقاطع‌یافتگی

اولنا هانکیفسکی و انوج کاپیلاشرامی

برگردان: جلوه جواهری


@bidarzani

📍 اکنون که با گسترش همه‌گیری جهانیِ کووید ۱۹ مواجهیم این جمله‌ها را از رسانه‌ها بسیار می‌شنویم «همه‌ی ما در این بیماری با هم هستیم» و «ما با هم از عهده‌ی آن برمی‌آییم». اما این «ما» چه کسانی هستند؟ بله می‌دانیم کل جهان متاثر از این ویروس است، اما تهدیدکننده‌های سلامت، بار مسئولیت‌ها، تجربه‌ها و نتایج شیوع ویروس کرونا برای همگان یکسان نیست.

📍چرا تمرکز بر تفاوت‌های جنسی یا جنسیتی کافی نیست؟


وقتی با پیام‌های ساده‌‌شده‌ای مثل «تأثیر همه‌گیری‌های جهانی بر زنان و مردان متفاوت است»، پیامدها فقط بر اساس تفاوت در زن و مرد بودن سنجیده شوند خطر همگن‌سازی و تقلیل‌گرایی تحلیلی به وجود می‌آید. تحلیل تقلیل‌گرایانه نسبت به تفاوت‌های جنسیتی در مسئله کووید ۱۹ می‌تواند به نادیده گرفتن یا کم اهمیت شمردن دیگر عوامل حیاتی هم‌چون سن، جغرافیا، ناتوانی، نژاد/قومیت و بومی بودن، مهاجرت/وضعیت پناهنگی، طبقه، و سایر شرایط ساختاری نظیر مسکن ناپایدار، اشتغال و تنش‌های سیاسی و محیطی  بینجامد.برای شناخت و پاسخ به همه‌گیری کرونا به تحلیل پیچیده‌تری نیاز داریم.

این تحلیل باید دربرگیرنده‌ی تجربه‌های گروه‌های مختلف زنان، مردان و افراد با تنوع جنسیتی باشد و راه‌هایی را ترسیم کند که از طریق آنها نقش‌های جنسیتی، هنجارها و مناسبات مردسالاری در دوره‌ی شیوع و پاسخ به این ویروس، تقویت یا مختل می‌شوند.
اما جنسیت باید به عنوان یک جزء از نابرابری‌های ساختاری متقاطع و درهم تنیده‌ی گسترده‌تر در نظر گرفته شود. اکنون به یک رویکرد دقیق و چندوجهی جنسیتی مبتنی بر یک تحلیل تقاطعی نیاز داریم نه رویکردی جزیره‌ای و منفک‌شده برای مقابله‌ی تک‌بعدی با آسیب‌پذیری‌های ناشی از ویروس.

تقاطع‌یافتگی می‌تواند پیوندها و ارتباطات میان کارزارهای تک-گروهی (مثلا جنسیت‌محور) را تسهیل کند تا قدرتِ ایجاد همبستگی و ائتلاف برای مقابله با نابرابری‌های اجتماعی و سلامت افزایش یابد.


#زنان_و_کرونا
#اینترسکشنالیتی


ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️


https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29889&rhash=3ec4f87be6d7d1
کرونا، کابوس زنان پرستار
به بهانه‌ی روز جهانی پرستار



در این روزهای کرونایی نمی‌توان از بحران سخن گفت بدون آن‌که از وضعیت بحرانی زنان و پرستاران و به‌ویژه زنان پرستار سخنی به میان آورد. از رنج پنهانشان بر بالین بیمار که دردی عمیق بر دل می‌نشاند، از کار طاقت فرسایشان، تلاششان در تسکین درد، بهبود بیمار و نجات زندگی او.
ازترس بیکاری و از دست دادن درآمدی که گذران زندگی‌شان به آن وابسته است و پرسشی مداوم در ذهن که چرا در تعاریف بیشماری که از کار و تقسیمات آن ارائه شده، کار مراقبتی، بالینی و درمانی او که تمامی جسم و جان و عواطفش را در بدترین شرایط درگیر می‌کند، نادیده گرفته شده یا ارزش چندانی ندارد.
این روزها سخن از کادر درمان بسیار و همدلی و همدردی با آنان فراوان است و شرایط دشوار موجود فرصتی پیش آورده برای قدردانی و سپاسگزاری از آنان. و این از معدود مواردی است که کار پرستاران مورد توجه قرار گرفته، البته صرفنظر از تکرار کلیشه‌هایی مثل روز پرستار و تعاریف باز هم کلیشه‌ای از پرستاران که فرشتگانی مهربان و فداکار هستند که لابد نه غم نان دارند و نه سختی کار!
در این شرایط، وضعیت پرتناقض پرستاران که حدود ۸۰٪ آن‌ها را زنان تشکیل می‌دهند، اوضاع غریبی را دامن زده، از سویی خطر تعلیق، اخراج و بیکاری، خانه‌نشینی و انتظاربرای بازگشت به کار باعث اضطرابی مداوم می‌شود که تحمل در خانه ماندن را صدها برابر سخت‌تر می‌کند؛ و از سوی دیگر خطر کار بالینی در فضای کرونایی است و استرس و نگرانی ابتلا به بیماری و بدتر از آن انتقال بیماری به نزدیکان خود. و علاوه بر همه‌ی این‌ها کار و مسئولیت فراوان است، آن هم با پوشش‌های دست و پاگیر، حجاب اجباری و وسایل حفاظتی که اندازه‌ی آنها بر اساس مردان بلند قامت تنظیم شده، همانند اکثر تعاریف و تجهیزات پزشکی مدرن که همگی به قامت مردان سفید دوخته شده‌اند.
بحران، همواره تضادها و تبعیض‌ها را آشکار کرده و دامن می‌زند. بحران کرونا نیز به‌خوبی نظام ناسالم سلامت و سیستم کالایی شده‌ی درمان را آشکار ساخت. این بحران ظاهرا بحرانِ بیماری و درمان است، اما همانند سایر بحران‌های نظام سرمایه داری، بحرانی طبقاتی، جنسیتی، سیاسی، نژادی و... است.
بحران کرونا نژادی است: نگاهی به آمار بالای مرگ و میر سیاه پوستان آمریکا بر اثر کرونا در مقایسه با سفیدپوستان نشان دهنده‌ی آن است که نژادهای تحت تبعیض بواسطه‌ی عوامل متعدد ناشی از مناسبات نژادپرستانه‌ی سرمایه‌داری، آسیب بیشتری دیده و تلفات بالاتری می‌دهند.
بحران کرونا جنسیتی است: نشانه‌ی آن زن‌های خانه‌نشین هستند با تنهایی‌هایشان، رنج‌های تاریخی و همواره‌ زن بودنشان در خانه، یکنواختی و پژمردگی، افزایش کارخانگی و کارمراقبتی‌ بواسطه‌ی خانه‌نشینی سایر اعضای خانواده و تحمیل وظایف بیشتر خرید، شست وشو، ضدعفونی کردن و آشپزی. و مزید بر همه‌ی این‌ها: افزایش خخشونت خانگی، افزایش آمار بارداری‌های ناخواسته، و استمرار تبعیض‌های جنسی آزاردهنده در محیط کار برای کسانی که در این وضعیت کرونایی باید کار بکنند، یعنی پرستاران و کادردرمانی...

زنان آرزم
منبع عصر نو

#زنان_و_کرونا
#پرستاران


@etehad_bazn
@bidarzani


ادامه‌ی مطلب در لینک زیر:
https://yun.ir/56qi2c
گفتگو با یک مربی مهدکودک
جدال با
کرونا، وقتی امنیت شغلی به صفر می‌رسد!

جلوه جواهری

@bidarzani
📝 مهدهای کودک از اولین مکان‌هایی بودند که بعد از شیوع جهانی کووید ۱۹ با دستور «ستاد ملی مبارزه با کرونا» تعطیل شدند.

به گفته مدیرکل بهزیستی استان گیلان ۲۵۰۰ مربی مهدکودک با تعطیلی ۴۹۷ مهد به دلیل شیوع کرونا در این استان بیکار شده‌اند و تداوم شرایط فعلی منجر به ورشکستگی و تعطیلی دائم این مراکز که ۸۰ درصدشان استیجاری هستند، خواهد شد.
بیش از ۱۵ هزار مهدکودک جهت نگهداری کودکان در کشور فعالیت می‌کنند که تنها یک درصد آن دولتی محسوب می‌شود. نزدیک به ۱۵۰ هزار پرسنل در مهدکودک‌های کشور مشغول به کار هستند. به این ترتیب، درآمد ۹۹ درصد از مهدکودک‌ها از محل شهریه است. مهدهایی که تحت نظارت بهزیستی هستند از طرف دولت تعطیل شدند، اما هیچ امکاناتی به آن‌ها ارائه نشده است

🔹 مهدکودکی که در آن کار می‌کنید در دوران کرونا چه وضعیتی پیدا کرد؟

🔷 مهدکودک ما طبیعتاً بسته شد. احتمال زیاد هم دارد که مدیر مهد ما نتواند دوباره آن را باز کند. برای اینکه مجبور شد مکان مهد فعلی را به صاحبخانه پس بدهد چون نمی‌توانست از عهده اجاره آن برآید. حالا وقتی کرونا تمام شود اگر بتواند مهد را به مکان جدید منتقل می‌کند ولی هیچ‌چیز معلوم نیست. مدیران مهدکودک‌هایی که مکانشان اجاره‌ای نیست باز می‌توانند مدت بیشتری دوام بیاورند. حالا باید ببینیم کی بخشنامه می‌شود که مهدها می‌توانند بازشوند. ولی مهدهایی مثل مهد ما مشخص نیست که دیگر بتوانند سرپا شوند.
اگر بخشنامه بشود و مدیر مهد ما بتواند ساختمان جدیدی اجاره کند دوباره باید ساختمان را تجهیز کند. مثلاً دیوارها را فوم‌بندی کند و دوباره هزینه کند.


🔷 به گفته  مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور، مهدهای کودک‌ محیطی مناسب برای فعالیت و اشتغال زنان تحصیل‌کرده‌ کشور هستند و نصف زنان جامعه می‌توانند با فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی خود در مهدکودک‌ها خدمت کنند؛ اما به نظر می‌رسد این زنان شاغل از امنیت شغلی و دستمزد بسیار پایین برخوردارند و در زمانه سخت کرونا نیز کاملاً به حال خود رها شده‌اند.

🔷 من بیمۀ کامل بودم، اما با شرایطی که پیش آمد و مهد تعطیل شد، مدیر مهد ما بیمۀ من را هم ۱۵ روز کرد، اگر قبول نمی‌کردم برایم ترک کار می‌زد. حق بیمه را هم تا وقتی که مهد باز بشود، خودم باید پرداخت کنم. من یکی دو ماه را پرداخت کردم اما اگر نتوانم ممکن است بگویم برایم ترک کار بزند. چون شدنی نیست

#زنان_و_کرونا
#کرونا


💥ادامه‌ی مصاحبه را در INSTANT VIEW بحوانید👇

https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30026&rhash=3ec4f87be6d7d1
📌زنان مربی ورزش از روزهای كرونايی می گويند
مريم رحمانی

📍آماری از تعداد مربیان ورزشی زن در باشگاه‌های ورزشی وجود ندارد اما براساس گفته رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام هم اكنون ۱۲ هزار باشگاه سازمان یافته و مجوزدار و نزدیك به سه هزار باشگاه غیرسازمان‌یافته بدنسازی و پرورش اندام در كشور فعالیت می كنند.
بنابراین می‌شود حدس زد تعداد مربیان زن در سراسر ایران کم نیست چنانچه براساس یک پژوهش در شهر اراک در سال ۹۶ تنها ۹۵ مربی زن در این شهر مشغول به کار بوده‌اند.
در ویژه‌نامه زنان و بحران تلاش داریم به بررسی ابعاد بیماری کرونا بر زندگی زنان بپردازیم. از این رو با دو زن مربی گفتگو کردیم که یکی مربی پیلاتس در باشگاه است و دیگری یوگا در فضای شخصی آموزش می‌دهد.

#زنان_اشتغال
#زنان_مربي_ورزش
#زنان_و_کرونا

@bidarzani
@Digari_ir

https://bit.ly/3cWVfRZ
📌در زمانه‌ی این بیماری عالم‌گیر صدای کسانی باشیم که دیده نمی‌شوند.

بیدارزنی: در نظر داریم طی پرونده‌ای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت می‌کنیم تجربه‌ زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلی‌تان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصه‌هایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.

روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.

آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com

اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr

توییتر:

https://twitter.com/Bidarzani?s=08

#زنان_و_کرونا

@bidarzani
📌تأثیرات پاندمی بر مشاغل زنان کارگر

کیمیا مهدی‌پور


@bidarzani

بهار امسال با همه‌ی بهار‌های زندگی‌مان فرق دارد. از دوره‌ی خودمان حرف می‌زنم. دوره‌ای که به دلیل مناسبات سرمایه‌داری و لیبرال با جهان اطرافمان به تعاملی ناعادلانه رسیده بودیم، طبیعتی که درون یک پاندمی جان از دست داده‌اش را باز میابد. در این میان به زندگی میلیون‌ها کارگری می‌اندیشم که بخشی از این تعاملات شده بودند، اما مانند زیستگاهمان شانس چندانی برای بازیابی خویش ندارند.
کارگرانی از جنس پوست و گوشت و خونی سرخ ولی نه به سرخی خون اربابان. کارگران قاعده هرم سرمایه‌داری مردسالارانه هستند فارغ از جنسیتشان (مرد، زن، …). بنا بر همین مناسبات سلطه‌جویانه، زنان بیشترین فشار را متحمل می‌شوند و فرودست‌ترین اعضای خانواده رنجبران هستند.
از این رو بر اساس روابط دوستانه‌ام  تصمیم گرفتم پای حرف‌های زنان شاغل بنشینم و صدایشان باشم.


🔺النا ناخن‌کار است و ۱۲ سال سابقه کار دارد. بعد از شروع پاندمی خانه‌نشین شده؛ اما او رویای خودش را در سر می‌پروراند. قرار است برای بهبود کارش به دنبال سالن جدید بگردد و ایده‌های جدیدش را اجرا کند. او از کارفرمایش راضی نیست چون بدون هیچ توضیحی حقوقی که باید قبل عید پرداخت می‌شد را روزها پس از موعد مقرر واریز کرده است. او می‌گوید صاحب‌خانه‌شان اصلاً مدارا نکرد و او مجبور شد طلاهایش را برای تأمین مایحتاج زندگی بفروشد.


🔺محبوبه ۱۰ سال است که آموزگار نقاشی است و بیشتر با کودکان کار می‌کند. او یک سال است که گالری خودش را راه انداخته و برایش تبلیغات انجام داده تا هنرجو جذب کند، اما حالا در هنگامه کرونا برای حفظ سلامت خودش و دیگران کلاس‌هایش تعطیل شده و چون نقاشی کاری است که باید کنار هنرجو باشد و تکنیک‌ها را یادش بدهد نمی‌تواند حتی کلاس‌های آنلاین داشته باشد...

#زنان_و_کرونا


🦠 ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏽


https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30102&rhash=3ec4f87be6d7d1
📌در زمانه‌ی این بیماری عالم‌گیر صدای کسانی باشیم که دیده نمی‌شوند.

بیدارزنی: در نظر داریم طی پرونده‌ای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت می‌کنیم تجربه‌ زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلی‌تان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصه‌هایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.

روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.

آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com

اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr

توییتر:

https://twitter.com/Bidarzani?s=08

#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📌مروری بر تجربه های همبستگی مردمی در مواجهه با کرونا

تحريريه ديگری

📍نسیم در مورد تجربه‌اش می گوید: در وضعیت شیوع کرونا همچون همیشه مبارزه ای بین منافع مردم و سودجویان نامعلوم همیشه حاضر، وجود داشت. ظهور کرونا شرایطی را پیش آورد که از یک سو، جامعه پزشکی نیاز مبرمی به ملزومات بهداشتی درمانی برای مقابله با کرونا داشتند و در سوی دیگر دلالان و سودجویانی که همیشه در مواقع این چنینی از آب گل آلود اقتصاد ایران ماهی می گیرند، حضور داشتند. در این میان به نظر می‌رسید که نیاز به حلقه‌های واسطی داریم که بتوانند با حذف دلالان، امکانات پزشکی را با قیمتی پایین‌تر تهیه و در اختیار بیمارستانها قرار دهند. این در واقع همان کاری بود که ما کردیم. آنچه در این میان توانست نقش مهمی ایفا کند، داشتن ارتباطات گسترده اعضای تیم بود که منجر به نیازسنجی در شهرهای مختلف و تامین مایحتاج بهداشتی بیمارستانی در شهرها و روستاهای کوچکتر و کمتر دیده شده کشور شد.

📍محیا در مورد این که وظیفه دولت و وظیفه افراد در یک سپهر کلی‌تر چیست، می گوید: البته هنوز جواب روشنی برای این سوال ندارم. اما آن روزها احساس می کردم تنها کنش موثری در برابر تهدیدی است که من، خانواده و جامعه ام را دربرگرفته. ما در خانه بودیم و حداقل این کار را می‌توانستیم انجام بدهیم هیمن بود؛ هرچند که کار ما در برابر کاری که کادر درمان می کرد، نابرابر بود. این که منفعلانه در قرنطینه بمانم را دوست نداشتم و با این کار یک اتصال به بیرون به گروهی که مشغول کمک بودند، داشتم او درباره این که در بحران‌ها کمک‌های مردم مفید است یا ممکن است مضراتش بیشتراز فایده هایش باشد، می گوید: همچنان اندیشیدن به این مسئله برای من مهم است. اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که در لحظه بحران وقت این نیست که بشینیم تحلیل مقیاس کلان انجام بدهیم و کاری نکنیم. در آن لحظه نیاز به حضور فعال ما هست تا در آن شرایط افراد بیشتری جان سالم به در برند و بعد از فروکش کردن بحران به تحلیل کلان بپردازیم تا در بحران های بعدی تاثیرخودش را نشان دهد، مثلا به دنبال راهکارهایی دیگری مثل مطالبه گری ... باشیم.

📍آوین نیز می‌گوید: در فضایی که فردیت بیداد می کند و رویکرد سلطه در جهت شخصی سازی مسائل است، نگاه کردن به خودمان به عنوان عضوی از یک اجتماع می تواند راه همدلی را هموارتر کند. فکر می کنم که در موقعیت عادی فعالیت مرتبط با تخصصی که داریم، تعریف شده ولی در شرایط بحرانی ممکن است درباره نقشی که می توانیم ایفا کنیم، دچار سرگشتگی شویم و حتی احساس تنها ماندن و تنها گذاشته شدن، کنیم.فعالیت های جمعی مانند کاری که ما انجام دادیم، می تواند از این حس سرگشتگی بکاهد. استوری سارا روزنه ای بود برای دورشدن از انفعال در شرایط بحران.

#كرونا
#زنان_بحرانهای_طبيعی
#زنان_و_کرونا

@bidarzani
@Digari_ir
👇🏼ادامه مطلب :
https://bit.ly/2Y5Ripg