📆روزشمار چهرههای تاریخی
و دختر نشانش از آن مادر است
بیست و پنجم ارديبهشت ۱۳۴۵؛ ۵۴ سال پیش در چنین روزی فخرالتاج فخرعظمی ارغون، روزنامهنگار و شاعر صاحبنام و مادر سیمین بهبهانی، در واشينگتن آمریكا درگذشت.
#فخرالتاج_فخرعظمی_ارغون در تهران زاده شد و در خانواده توانگر و نجيبزادهای رشد كرد.
تحصیلات مقدماتی را در مكتب گذراند و سپس در فقه، فلسفه، اصول، ادبیات، زبان عربی، هیأت، نجوم آموزش دید.
آموزگار سرخانه فرانسویاش از مهاجران سوئیسی بود كه به همه خانواده فرانسوی میآموخت. بعدها به مدرسه فرانسوی ژاندارک رفت اما ديپلم را از مدرسه آمريكايیها گرفت.
تار را نخست از زنی به نام مشتاق آموخت و سپس: «عبدالله خان دودانگه در اتاقی دیگر مینشست و میخواند و من در اتاق خودم با تار این گوشهها را تمرین میكردم. هرگز با استاد روبرو نشدم و این رسم آن زمان بود.»
۱۹ ساله بود كه عبدالله دوامی، استاد بنام، برای يكی از سرودههايش آهنگ ساخت:
«زلف پر خم و چین را، بر رخ از چه افكندی؟
جمع یک جهان دل را، از چه رو پراكندی؟
با تبسم شیرین، با لبان چون یاقوت
رونق شكر بردی، شور دل برافكندی.»
او خواستگاری احمدشاه قاجار را رد كرد و پس از این رويداد به فخرعظمی مشهور شد.
۲۶ ساله بود كه غزل تندروانهای برای سرپرست روزنامه اقدام عباس خليلی فرستاد و آن آشنايی به ازدواج انجاميد:
«مُلک را از خون خائن لالهگون باید نمود
جاری از هر سوی كشور جوی خون باید نمود
... فخریا اصلاح این ویرانه را جز خون مدان
كار را اصلاح یا سیلاب خون باید نمود.»
سراينده بنام #سیمین_بهبهانی حاصل آن پيوند زودگذر بود.
۳۰ ساله بود كه با همكاری چند بانوی روشنفكر دیگر "#انجمن_نسوان_وطنخواه" را گشود كه در زمینه سوادآموزی، آموزش زبان عربی و فرانسه، یادگیری آشپزی، نقاشی و خیاطی فعالیت داشت.
۳۸ ساله بود كه هفتهنامه "نامه بانوان" را گشود و سرپرستی آن را بر عهده گرفت.
او از نخستين زنانی است كه برای مدتی معاونت آموزش زنان در وزارت فرهنگ و معارف وقت را پذيرفت.
۴۷ ساله بود كه رهبری زنان حزب دموكرات ایران را بر عهده گرفت.
از فخرعظمی حدود ۱۵۰ غزل، قصیده، رباعی و ترجیعبند به جا مانده است. افزون بر اين او بيش از ۳۰ سال در زمينه آموزش زبانهای فرانسه و انگليسی در ايران تلاش كرد.
فخرعظمی ارغون در ۶۸ سالگی در واشينگتن درگذشت./دویچهوله
@bidarzani
و دختر نشانش از آن مادر است
بیست و پنجم ارديبهشت ۱۳۴۵؛ ۵۴ سال پیش در چنین روزی فخرالتاج فخرعظمی ارغون، روزنامهنگار و شاعر صاحبنام و مادر سیمین بهبهانی، در واشينگتن آمریكا درگذشت.
#فخرالتاج_فخرعظمی_ارغون در تهران زاده شد و در خانواده توانگر و نجيبزادهای رشد كرد.
تحصیلات مقدماتی را در مكتب گذراند و سپس در فقه، فلسفه، اصول، ادبیات، زبان عربی، هیأت، نجوم آموزش دید.
آموزگار سرخانه فرانسویاش از مهاجران سوئیسی بود كه به همه خانواده فرانسوی میآموخت. بعدها به مدرسه فرانسوی ژاندارک رفت اما ديپلم را از مدرسه آمريكايیها گرفت.
تار را نخست از زنی به نام مشتاق آموخت و سپس: «عبدالله خان دودانگه در اتاقی دیگر مینشست و میخواند و من در اتاق خودم با تار این گوشهها را تمرین میكردم. هرگز با استاد روبرو نشدم و این رسم آن زمان بود.»
۱۹ ساله بود كه عبدالله دوامی، استاد بنام، برای يكی از سرودههايش آهنگ ساخت:
«زلف پر خم و چین را، بر رخ از چه افكندی؟
جمع یک جهان دل را، از چه رو پراكندی؟
با تبسم شیرین، با لبان چون یاقوت
رونق شكر بردی، شور دل برافكندی.»
او خواستگاری احمدشاه قاجار را رد كرد و پس از این رويداد به فخرعظمی مشهور شد.
۲۶ ساله بود كه غزل تندروانهای برای سرپرست روزنامه اقدام عباس خليلی فرستاد و آن آشنايی به ازدواج انجاميد:
«مُلک را از خون خائن لالهگون باید نمود
جاری از هر سوی كشور جوی خون باید نمود
... فخریا اصلاح این ویرانه را جز خون مدان
كار را اصلاح یا سیلاب خون باید نمود.»
سراينده بنام #سیمین_بهبهانی حاصل آن پيوند زودگذر بود.
۳۰ ساله بود كه با همكاری چند بانوی روشنفكر دیگر "#انجمن_نسوان_وطنخواه" را گشود كه در زمینه سوادآموزی، آموزش زبان عربی و فرانسه، یادگیری آشپزی، نقاشی و خیاطی فعالیت داشت.
۳۸ ساله بود كه هفتهنامه "نامه بانوان" را گشود و سرپرستی آن را بر عهده گرفت.
او از نخستين زنانی است كه برای مدتی معاونت آموزش زنان در وزارت فرهنگ و معارف وقت را پذيرفت.
۴۷ ساله بود كه رهبری زنان حزب دموكرات ایران را بر عهده گرفت.
از فخرعظمی حدود ۱۵۰ غزل، قصیده، رباعی و ترجیعبند به جا مانده است. افزون بر اين او بيش از ۳۰ سال در زمينه آموزش زبانهای فرانسه و انگليسی در ايران تلاش كرد.
فخرعظمی ارغون در ۶۸ سالگی در واشينگتن درگذشت./دویچهوله
@bidarzani