۲۰فوریه، از سوی سازمان ملل روز جهانی #عدالت_اجتماعی نامگذاری شده و حذف تبعیض جنسیتی، سنی، نژادی، قومیتی، مذهبی و فرهنگی از ارکان اصلی آن است. شعار امسال: اگر صلح و توسعه می خواهید، برای رسیدن به عدالت اجتماعی تلاش کنید./روزها
@bidarzani
@bidarzani
تاملی بر مسئله آموزش آنلاین و مسئولیت اجتماعی در ایام قرنطینه
🔷گسترش ویروس کرونا همانطور که بسیاری از واحدها را به تعطیلی کشانده است مراکز آموزشی را نیز مجبور به تغییر و دگردیسی شیوههای تعلیم و اداره بحران کرده است. اگرچه چارچوبهایی برای آموزش در دوران قرنطینه توسط دو وزارتخانه آموزش و پرورش و آموزش عالی تدوین شده است و اکنون مراکز ذیربط، مدارس و دانشگاهها، کارهای آموزشی خود را آغاز کردهاند اما آموزش آنلاین تاکنون مسائل متعددی را موجب شدهاست: مانند عدم همگرایی در استفاده از نرم افزارها و رویه های مناسب آموزشی، فقدان زیرساختهای اینترنتی برای استفاده بلندمدت و با کیفیت بالا، عدم آموزش کافی استادان برای ارائه درس به شیوه آنلاین که کلاسها را بیش از پیش کسالت بار کرده است، همه اینها اعتراضات زیادی را درون متن جامعه دانشجویی موجب شده است که تاکنون جدی گرفته نشده است و صدای آنان شنیده نشده است.
🔸جدای از مسائلی که بیان شد، موضوعات مغفول مانده و مشکلات نادیده زیادی باقی مانده است که من صرفاً در اینجا به یکی از آنها اشاره میکنم. در حالی که مساله اولیه مراکز آموزشی برگزاری دورههای آنلاین است، موضوع مهم برای ما هزینههایی است که دانشجویان و دانش آموزان باید بابت کلاسهای آنلاین پرداخت کنند. این موضوع در برخی کشورها چون امریکا و کانادا مورد بحث قرار گرفته است اما زیر سایه پزشکیزده جامعه ما تاکنون دیده نشده است و در برخی خبرگزاریهای داخلی در حد خبر و تکذیب خبر به فراموشی سپرده شده است.
🔸پرسش من این است چرا باید دانش آموزان و دانشجویان از جیب خود هزینه خرید بستههای اینترنتی کلاسهای آنلاین را بدهند؟ بگذارید اینگونه بگویم که بعد از تعطیلی دانشگاهها، دانشجویان با خانه های خود بازگشتند و بخش قابل توجهی از آنها که در خوابگاهها سکونت داشتند به شهرها و روستاهای خود رفتند و همین طور برخی از آنان که به نقاط دورافتاده رفتند با عدم دسترسی به دکل های مخابراتی برای اتصال به اینترنت روبرو شدند.
🔸نتایج نظرسنجی ملی ایسپا در سال ۱۳۹۸ نشان داد که تنها، ۶۹ درصد کسانی که موبایل دارند، از گوشی هوشمند استفاده میکنند. وزیر آموزش و پرورش نیز چندی پیش اعلام کرده بود که حدود ۷ درصد دانش آموزان کشور به اینترنت دسترسی ندارند و تقریبا همین تعداد را برای دانشجویان میتوان انتظار داشت.
🔸پس مساله اول، عدم دسترسی به گوشیهای هوشمند یا کامپیوترهای شخصی مناسب برای دسترسی به کلاسهای آنلاین است. مسئله دوم، فقدان منابع مالی برای خرید بسته های اینترنتی یا اینترنت وای فای خانگی برای بخشی از جامعه آموزشی کشور است.
🔷پیشنهاد می کنم مخابرات و ایرانسل و ... در جهت مسئولیت اخلاقی لازم است تا رفع کامل بحران اپیدمی کرونا اینترنت رایگان برای دانشآموزان و دانشجویان فراهم کنند، دانشگاهها و مجموعههای خوابگاهی که به اینترنت وای فای دسترسی دارند با خالی شدن از دانشجویان و کارکنان امکانات اینترنتی را برای ساکنان اطراف و محلی به شکل رایگان ارائه دهند. شرکتهایی که اینترنت وای فای عرضه میکنند در طول این مدت به دلیل استقبال مردم سود بالایی کسب کردهاند و به منظور مسئولیت اخلاقی برای طبقات محروم اجتماعی تسهیلات ویژهای قائل شوند. این پیشنهاد، تنها بخش کوچکی از مشکلات آنها را حل خواهد کرد اما مسائل بزرگتری که ناشی از عدم دسترسی سخت افزاری مناسب(عدم دسترسی به گوشی هوشمند و کامپیوتر مناسب) برای استفاده از کلاسهای آن لاین است برای اقشار ضعیفتر کماکان پابرجا می ماند.
عباس کاظمی
#اموزش #عدالت_اجتماعی #کرونا
@varijkazemi
@bidarzani
🔷گسترش ویروس کرونا همانطور که بسیاری از واحدها را به تعطیلی کشانده است مراکز آموزشی را نیز مجبور به تغییر و دگردیسی شیوههای تعلیم و اداره بحران کرده است. اگرچه چارچوبهایی برای آموزش در دوران قرنطینه توسط دو وزارتخانه آموزش و پرورش و آموزش عالی تدوین شده است و اکنون مراکز ذیربط، مدارس و دانشگاهها، کارهای آموزشی خود را آغاز کردهاند اما آموزش آنلاین تاکنون مسائل متعددی را موجب شدهاست: مانند عدم همگرایی در استفاده از نرم افزارها و رویه های مناسب آموزشی، فقدان زیرساختهای اینترنتی برای استفاده بلندمدت و با کیفیت بالا، عدم آموزش کافی استادان برای ارائه درس به شیوه آنلاین که کلاسها را بیش از پیش کسالت بار کرده است، همه اینها اعتراضات زیادی را درون متن جامعه دانشجویی موجب شده است که تاکنون جدی گرفته نشده است و صدای آنان شنیده نشده است.
🔸جدای از مسائلی که بیان شد، موضوعات مغفول مانده و مشکلات نادیده زیادی باقی مانده است که من صرفاً در اینجا به یکی از آنها اشاره میکنم. در حالی که مساله اولیه مراکز آموزشی برگزاری دورههای آنلاین است، موضوع مهم برای ما هزینههایی است که دانشجویان و دانش آموزان باید بابت کلاسهای آنلاین پرداخت کنند. این موضوع در برخی کشورها چون امریکا و کانادا مورد بحث قرار گرفته است اما زیر سایه پزشکیزده جامعه ما تاکنون دیده نشده است و در برخی خبرگزاریهای داخلی در حد خبر و تکذیب خبر به فراموشی سپرده شده است.
🔸پرسش من این است چرا باید دانش آموزان و دانشجویان از جیب خود هزینه خرید بستههای اینترنتی کلاسهای آنلاین را بدهند؟ بگذارید اینگونه بگویم که بعد از تعطیلی دانشگاهها، دانشجویان با خانه های خود بازگشتند و بخش قابل توجهی از آنها که در خوابگاهها سکونت داشتند به شهرها و روستاهای خود رفتند و همین طور برخی از آنان که به نقاط دورافتاده رفتند با عدم دسترسی به دکل های مخابراتی برای اتصال به اینترنت روبرو شدند.
🔸نتایج نظرسنجی ملی ایسپا در سال ۱۳۹۸ نشان داد که تنها، ۶۹ درصد کسانی که موبایل دارند، از گوشی هوشمند استفاده میکنند. وزیر آموزش و پرورش نیز چندی پیش اعلام کرده بود که حدود ۷ درصد دانش آموزان کشور به اینترنت دسترسی ندارند و تقریبا همین تعداد را برای دانشجویان میتوان انتظار داشت.
🔸پس مساله اول، عدم دسترسی به گوشیهای هوشمند یا کامپیوترهای شخصی مناسب برای دسترسی به کلاسهای آنلاین است. مسئله دوم، فقدان منابع مالی برای خرید بسته های اینترنتی یا اینترنت وای فای خانگی برای بخشی از جامعه آموزشی کشور است.
🔷پیشنهاد می کنم مخابرات و ایرانسل و ... در جهت مسئولیت اخلاقی لازم است تا رفع کامل بحران اپیدمی کرونا اینترنت رایگان برای دانشآموزان و دانشجویان فراهم کنند، دانشگاهها و مجموعههای خوابگاهی که به اینترنت وای فای دسترسی دارند با خالی شدن از دانشجویان و کارکنان امکانات اینترنتی را برای ساکنان اطراف و محلی به شکل رایگان ارائه دهند. شرکتهایی که اینترنت وای فای عرضه میکنند در طول این مدت به دلیل استقبال مردم سود بالایی کسب کردهاند و به منظور مسئولیت اخلاقی برای طبقات محروم اجتماعی تسهیلات ویژهای قائل شوند. این پیشنهاد، تنها بخش کوچکی از مشکلات آنها را حل خواهد کرد اما مسائل بزرگتری که ناشی از عدم دسترسی سخت افزاری مناسب(عدم دسترسی به گوشی هوشمند و کامپیوتر مناسب) برای استفاده از کلاسهای آن لاین است برای اقشار ضعیفتر کماکان پابرجا می ماند.
عباس کاظمی
#اموزش #عدالت_اجتماعی #کرونا
@varijkazemi
@bidarzani
📌پیرامون اندیشهی فمینیستیِ سیاه
تاملی در باب سلطه و مقاومت به میانجی پارادایم تقاطعی
نوشتهی: مینو علینیا
ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر
🔸 پاتریشیا هیل کالینز سطح اندیشگی در سه عرصهی تجارب روزمره و تاریخی سرکوب و مقاومت زنان آمریکاییِ آفریقایی تبار، معرفتشناسی فمینیستیِ سیاه و نظریهی اجتماعی انتقادی را ارتقا بخشیده است. بالندگی و بسط یافتن اندیشهی فمینیستی سیاه به واسطهی تعامل پویای آن با مبارزات هر روزهی زنان سیاه است، از این رو اهمیت اندیشهی فمینیستی سیاه نه تنها به سبب سهم آن در نظریهها و روششناسیهای اجتماعی/اانتقادی، بلکه در ارائهی دانشی است که جنبشهای عدالت اجتماعی میتوانند از آن بهرهمند شوند. اندیشهی فمینیستی سیاه به منظور روشن ساختن پیوندهای میان وجوه ساختاری، نمادین و روزمرهی سلطه و مبارزات فردی و جمعی در عرصههای متفاوت زندگی اجتماعی، از تحلیلهای تقاطعی (Intersectional) بهره میگیرد. کالینز برای درک تجربیات زنان آمریکاییِ آفریقاییتبار رهیافتی تفسیرگرایانه ارائه میدهد. با اینحال، اهمیت اندیشهی فمینیستی سیاه بسیار فراتر از ایالاتمتحده و اجتماعهای سیاهپوستان آمریکا است.
این مقاله به مفاهیم کالینز از جمله تقاطعیافتگی، نسبت میان ستم و مقاومت، و سیاست توانمندسازی میپردازد.
🔸 اندیشهی فمینیستی سیاه به افشای نحوهی سامانیابی سلطه و عملکرد آن در حوزههای مختلف قدرت میپردازد. در همان حال که مسیر مبارزه و توانمندسازی را نشان میدهد، چالشها و دشواریهای مبارزه با ستم تقاطعیافته و درهمتنیده را برجسته میسازد، زیرا جایگاههای متعدد و چندگانهی عاملان اجتماعی از یک سو، و همزمانی موقعیتهای متعدد و متقاطع ستمگری از دیگر سو، نسبت سلطه و مقاومت را به شدت پیچیده میسازد. افراد و گروهها، بسته به اینکه در ساختارها و سلسله مراتب اجتماعی چه جایگاه و موقعیتی را اشغال کرده باشند میتوانند به یکی از چرخدندههای نظامهای سرکوبگر بدل شده و سلطه را بازتولید کنند. افراد میتوانند بطور همزمان در یک شرایط تحت سلطه باشند و در شرایط دیگری سلطهگر باشند.
🔸 زنان سیاه در سرتاسر زندگیشان در آمریکا، همواره احساس کردهاند که بر سر دوراهی وفاداری به پیوندهای نژادیشان ازیکسو و پیوندهای جنسیتی از سوی دیگر قرار داشتهاند. بیگمان، برای آنها، انتخاب یکی به نفع دیگری به معنای موضعگیری علیه خود بوده است، اما آنها تقریبا همیشه نژاد را انتخاب کردهاند: گونهای ایثار خویشتن زنانه و انسانیشان به طرفداری از همبستگی نژادی... این (دوراهی) برای بسیاری از گروههای تحت انقیاد در سرتاسر جهان، به ویژه زنان که با ستم تقاطعیافته و چندلایه روبهرو هستند، تجربهای مشترک است. فرهنگِ مقاومت که حول مبارزه با استعمارگری، نژادپرستی و اشغال خارجی شکل گرفته است اغلب فرهنگی مذکرمحور و پدرسالار بوده است. این فرهنگ مردانه، خواست زنان برای کسب حقوقشان را تهدید و خسرانی برای اتحاد و یگانگیِ اجتماع و مبارزهی مشترک میبیند. خود زنان نیز اشتیاقی به برابری با مردانِ خود، مردانی که همچون خودشان آزاد نیستند نشان نمیدهند. ایدهی متحدشدن در برابر دشمن مشترک و چشمپوشی از بیعدالتیهای داخلی، نشاندهندهی شکلگیری آن چیزی است که کالینز تحت عنوان «زمینهی فرهنگی منسجم» توصیف میکند.
🔸 مبارزهی جداگانهی هر گروهی به عنوان بخشی از جنبش بزرگتر مبارزه با مناسبات سلطهجویی و سلطهپذیری، به سایر پروژههای عدالت اجتماعی وابسته است. به این جهت مبارزه با همهی اشکال سلطه و انقیاد مستلزم گفتوگو، همبستگی و ائتلاف گروهها و جنبشهای مختلف است. اما، به این سبب که گروهها جایگاههای متفاوتی را اشغال میکنند، آنها به نحو متفاوتی به قدرت و منابع دسترسی دارند، در شکلگیری سلطه و مقاومت نقشهای متفاوتی ایفا میکنند و تجارب و اهداف متفاوتی دارند. کالینز بر این باور است که به رسمیت شناختن تواریخ متفاوت گروهی، تجارب متفاوت و اهداف و پروژههای سیاسی متفاوت «شالوده و بنیان جدیدی برای توسعهی سیاست تقاطعی» فراهم میسازد...
🔹متن کامل مقاله را در نقد بخوانید
#فمینیسم #تقاطعیافتگی #اینترسکشنالیتی #جنبش_زنان #عدالت_اجتماعی
@bidarzani
تاملی در باب سلطه و مقاومت به میانجی پارادایم تقاطعی
نوشتهی: مینو علینیا
ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر
🔸 پاتریشیا هیل کالینز سطح اندیشگی در سه عرصهی تجارب روزمره و تاریخی سرکوب و مقاومت زنان آمریکاییِ آفریقایی تبار، معرفتشناسی فمینیستیِ سیاه و نظریهی اجتماعی انتقادی را ارتقا بخشیده است. بالندگی و بسط یافتن اندیشهی فمینیستی سیاه به واسطهی تعامل پویای آن با مبارزات هر روزهی زنان سیاه است، از این رو اهمیت اندیشهی فمینیستی سیاه نه تنها به سبب سهم آن در نظریهها و روششناسیهای اجتماعی/اانتقادی، بلکه در ارائهی دانشی است که جنبشهای عدالت اجتماعی میتوانند از آن بهرهمند شوند. اندیشهی فمینیستی سیاه به منظور روشن ساختن پیوندهای میان وجوه ساختاری، نمادین و روزمرهی سلطه و مبارزات فردی و جمعی در عرصههای متفاوت زندگی اجتماعی، از تحلیلهای تقاطعی (Intersectional) بهره میگیرد. کالینز برای درک تجربیات زنان آمریکاییِ آفریقاییتبار رهیافتی تفسیرگرایانه ارائه میدهد. با اینحال، اهمیت اندیشهی فمینیستی سیاه بسیار فراتر از ایالاتمتحده و اجتماعهای سیاهپوستان آمریکا است.
این مقاله به مفاهیم کالینز از جمله تقاطعیافتگی، نسبت میان ستم و مقاومت، و سیاست توانمندسازی میپردازد.
🔸 اندیشهی فمینیستی سیاه به افشای نحوهی سامانیابی سلطه و عملکرد آن در حوزههای مختلف قدرت میپردازد. در همان حال که مسیر مبارزه و توانمندسازی را نشان میدهد، چالشها و دشواریهای مبارزه با ستم تقاطعیافته و درهمتنیده را برجسته میسازد، زیرا جایگاههای متعدد و چندگانهی عاملان اجتماعی از یک سو، و همزمانی موقعیتهای متعدد و متقاطع ستمگری از دیگر سو، نسبت سلطه و مقاومت را به شدت پیچیده میسازد. افراد و گروهها، بسته به اینکه در ساختارها و سلسله مراتب اجتماعی چه جایگاه و موقعیتی را اشغال کرده باشند میتوانند به یکی از چرخدندههای نظامهای سرکوبگر بدل شده و سلطه را بازتولید کنند. افراد میتوانند بطور همزمان در یک شرایط تحت سلطه باشند و در شرایط دیگری سلطهگر باشند.
🔸 زنان سیاه در سرتاسر زندگیشان در آمریکا، همواره احساس کردهاند که بر سر دوراهی وفاداری به پیوندهای نژادیشان ازیکسو و پیوندهای جنسیتی از سوی دیگر قرار داشتهاند. بیگمان، برای آنها، انتخاب یکی به نفع دیگری به معنای موضعگیری علیه خود بوده است، اما آنها تقریبا همیشه نژاد را انتخاب کردهاند: گونهای ایثار خویشتن زنانه و انسانیشان به طرفداری از همبستگی نژادی... این (دوراهی) برای بسیاری از گروههای تحت انقیاد در سرتاسر جهان، به ویژه زنان که با ستم تقاطعیافته و چندلایه روبهرو هستند، تجربهای مشترک است. فرهنگِ مقاومت که حول مبارزه با استعمارگری، نژادپرستی و اشغال خارجی شکل گرفته است اغلب فرهنگی مذکرمحور و پدرسالار بوده است. این فرهنگ مردانه، خواست زنان برای کسب حقوقشان را تهدید و خسرانی برای اتحاد و یگانگیِ اجتماع و مبارزهی مشترک میبیند. خود زنان نیز اشتیاقی به برابری با مردانِ خود، مردانی که همچون خودشان آزاد نیستند نشان نمیدهند. ایدهی متحدشدن در برابر دشمن مشترک و چشمپوشی از بیعدالتیهای داخلی، نشاندهندهی شکلگیری آن چیزی است که کالینز تحت عنوان «زمینهی فرهنگی منسجم» توصیف میکند.
🔸 مبارزهی جداگانهی هر گروهی به عنوان بخشی از جنبش بزرگتر مبارزه با مناسبات سلطهجویی و سلطهپذیری، به سایر پروژههای عدالت اجتماعی وابسته است. به این جهت مبارزه با همهی اشکال سلطه و انقیاد مستلزم گفتوگو، همبستگی و ائتلاف گروهها و جنبشهای مختلف است. اما، به این سبب که گروهها جایگاههای متفاوتی را اشغال میکنند، آنها به نحو متفاوتی به قدرت و منابع دسترسی دارند، در شکلگیری سلطه و مقاومت نقشهای متفاوتی ایفا میکنند و تجارب و اهداف متفاوتی دارند. کالینز بر این باور است که به رسمیت شناختن تواریخ متفاوت گروهی، تجارب متفاوت و اهداف و پروژههای سیاسی متفاوت «شالوده و بنیان جدیدی برای توسعهی سیاست تقاطعی» فراهم میسازد...
🔹متن کامل مقاله را در نقد بخوانید
#فمینیسم #تقاطعیافتگی #اینترسکشنالیتی #جنبش_زنان #عدالت_اجتماعی
@bidarzani
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
پیرامون اندیشهی فمینیستیِ سیاه
تاملی در باب سلطه و مقاومت به میانجی پارادایم تقاطعی نوشتهی: مینو علینیا ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر پاتریشیا هیل کالینز ، سطح اندیشگی در سه عرصهی تجارب روزمره و تاریخی سرکوب و مقاومت زنان آمریکای…