بيدارزنى
4.01K subscribers
5.24K photos
1.23K videos
174 files
4.19K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
📢📢📢

📰 #پیشخوان_خبر


🔹 #سهیلاحجاب، وکیل دادگستری کە چندی پیش پس از نشست دادگاه تجدید نظر بازداشت و بە زندان قرچک ورامین منتقل شدە بود، با انتشار نامەای اعلام کردە است کە بازجو مرا بە حذف فیزیکی تهدید کردە است و تقاضای رسیدگی عادلانە بە پروندە خود را دارد.


🔹وکیل مدافع #نرگس_محمدی گفت: در خصوص انتقال خانم محمدی به تهران و آزادی مشروط و مرخصی او به دادستان عمومی و انقلاب تهران نامه‌ای ارسال کرده‌ایم اما متأسفانه پاسخی از سوی دادستانی داده نشده و همچنان منتظر تصمیم دادستان هستیم.

🔹با وجود گذشت نزدیک به ۶۰ روز از بازداشت #علی_یونسی و #امیرحسین_مرادی،‌ دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف،‌ همچنان آن‌ها بدون برگزاری دادگاه در زندان به سر می‌برند.

🔹 شعبه ۲۲ دادگاه عمومی و انقلاب تهران حکم مصادره زمین #افشین_بایمانی، ‌زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج را صادر کرد. بر اساس این حکم زمین آقای بایمانی توسط ستاد اجرای فرمان امام مصادره خواهد شد.

🔹#علی_کعب_عمیر، یکی از شهروندان بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸، روز سه‌شنبه ۱۳ خرداد، با تودیع قرار وثیقه تا پایان مراحل دادرسی از زندان شیبان اهواز آزاد شد.

🔹رئیس جمعیت هلال‌احمر شهرستان اندیکا در استان خوزستان، از وقوع #آتش‌سوزی در جنگل‌های این منطقه خبر داد. ایمان نوروزی گفته ۲۰ هکتار از مناطق جنگلی در مجاورت روستاهای آب بید و آب کره آتش گرفته و عملیات اطفا حریق در جریان است. به گفته آقای نوروزی در این عملیات یک نفر مصدوم شده است.

🔹#ونوس_زرین‌خاک، رکابزن ایرانی در روز جهانی دوچرخه‌سواری بر اثر تصادف در حین تمرین جان باخت.

🔹براساس بررسی‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، #خط_فقر خانوارهای چهار نفره در شهر تهران طی ۲ سال اخیر، با ۸۰ درصد افزایش، از ۲/۵ میلیون تومان به ۴/۵ میلیون تومان رسیده است. بنا بر این گزارش، نرخ تورم بالا در سال‌های اخیر منجر به رشد قابل توجه خط فقر در تهران و سایر نقاط کشور شده است.


@bidarzani
📌 روایت مادر نرگس محمدی از ملاقات اخیر با دخترش

♦️نرگس امروز صدای گرفته‌ای داشت و با حزنی كه كمتر از او سراغ داشتم گفت اول خرداد صبح زود برای ورزش به حياط رفتم چند نفر بوديم در سكوت صبحگاهی صدای شيون و فرياد و ضجه شنيديم ايستادم و به صداها گوش كردم صدای كودكانی بود كه پدرشان را صدا می‌زدند فرياد زنانی بود كه در فضای زندان می‌پيچيد اعدام مردی بود كه پس از چهار سال انتظار به دار آويخته شد از اجرا تا تحويل جنازه صدای شيون و فرياد لحظه‌ای در زندان قطع نميشد.

♦️نرگس ميگفت دو روز پيش هم يكی از زنان همبنديش را پس از شش سال انتظار اعدام كردند اعدامی‌ها ٢٤ ساعت قبل از اعدام به سلول انفرادی قرنطينه منتقل ميشوند و اين مدت زمان، وقايع اتفاقی هم برای اعدامی و هم برای همبندان شكنجه روانی هولناكی است نرگس ميگفت يك هفته پيش از ماه رمضان هم دو نفر از مردان به دار آويخته شدند و چند ماه پيشتر از، در سال ٩٨ اعدام شد.

♦️دخترم ميگويد سال ٩١ در اين بند بيش از ١٥ نفر محكوم به اعدام داشتيم ولی متاسفانه هنوز هم علی‌رغم اعدام از جرايم قاچاق مواد مخدر برداشته شده اما بار هم در اين بند با جرايم قتل و زنا، زنان حكم اعدام داريم. نرگس ميگفت من از اين آمار هولناك اعدام در شهرستان كوچكی مثل زنجان در تعجب و وحشتم. جامعه ما پيكر پر درد و رنجوری كه زندان‌های عادی، زخمهای سرباز كرده‌ای هستند كه عمق پيكر پر درد و بی‌رمق را نشان ميدهد .

♦️نرگس ميگفت در سال ٩١ بازجوی وزارت اطلاعات در سلول ٢٠٩ گفت تو را كه ادعای دفاع از حقوق زنان داری ميفرستمت به زندان عادی زنان، تا بدانی از چه زنانی دفاع ميكنی، الان هم با اينكه ١٠ سال از ١٦ سال حبسم صرفا بدليل فعاليت‌های من عليه اعدام است اما راضی نشدند مرا به زندانی فرستادن تا نظاره‌گر لحظه به لحظه اجرای احكامی باشم كه بدليل مختلف با آن، متحمل حبس‌های سنگين و محروميت‌های سختی شده‌ام.
نرگس ميگفت سالها تحمل حبس و محروميت آسان نيست اما تاوان هم زيستی با زنان زير چوبه‌داری كه دميدن صبح و روشنايی، مايه نفرت او و باز شدن زود هنگام درهای قفل شده دليل مرگ و فرياد هراسناك ناخودآگاه اوست، دردناك و دردناك‌تر از همه تصوير تلخ و گزنده شهريست كه قربانيش نه يك بار بلكه دهها بار قربانی شده، تا بعد از ديگری نوبت خود كه قطعا فرا خواهد رسيد در سكوت و تماشاست.

#نرگس_محمدی


@bidarzani
https://bit.ly/3d0KWMa
📍 #نرگس_محمدی همراه با ۶ زندانی دیگر دچار بی‌حال شدید و بدن درد و از دست دادن حس بویایی شده‌اند. از ۶ روز پیش این وضع بیماری مدام بدتر شده است./ تقی رحمانی

@bidarzani
بيدارزنى
📍 #نرگس_محمدی همراه با ۶ زندانی دیگر دچار بی‌حال شدید و بدن درد و از دست دادن حس بویایی شده‌اند. از ۶ روز پیش این وضع بیماری مدام بدتر شده است./ تقی رحمانی @bidarzani
📌بند زنان زندان زنجان قرنطینه شد


🔺تقی رحمانی همسر نرگس محمدی فعال حقوق بشر و سخنوی کانون مدافعان حقوق بشر گفت: بند زندان زنجان زنان قرنطینه شد. نرگس محمدی و ۱۱ نفر زندان زنجان بدون امکانات لازم و مراقبت پزشکی قرنطینه شدند. جواب تست آزمایش را هم نمی‌گویند. وضع جسمی ۱۲ نفر خوب نیست.


🔺نرگس محمدی که از تاریخ ۱۵ اردیبهشت ١٣٩۴در زندان بسر می‌برد، برای سه اتهام به ۱۶ سال زندان محکوم شده است. پنج سال برای ”اجتماع و تبانی علیه نظام” یک سال برای “برای تبلیغ علیه نظام” و ده سال برای تاسیس و همکاری با انجمن لگام، انجمنی برای لغو مجازات اعدام، مطالبه‌ای که از سوی حکومت در ایران تحمل نمی‌شود. بنا بر ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و با در نظر داشت «مجازات اشد»، نرگس محمدی باید ١٠ سال زندان را تحمل کند.

🔺نرگس محمدی، متولد ۱۳۵۱ و مادر دو فرزند است. او به دستور قضایی دادستانی حق تماس و مکالمه با همسر خود را ندارد. نرگس محمدی به بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است.


#نرگس_محمدی
#زنان_زندانی_سیاسی

@bidarzani
📌نرگس محمدی در زندان زنجان به کرونا مبتلا شده است


📍خانواده نرگس محمدی از ابتلای وی به ویروس کرونا خبر داده‌اند.


نرگس محمدی به لحاظ مشکلات گوارشی غذای بی‌کیفیت زندان را نمی‌تواند تحمل کند. او چند بار عمل جراحی سنگین داشته و بنا به دستور پزشک معالجش باید در رژیم غذاییش پروتیین به قدر کافی و لازم داشته باشد. دکتر به او رژیم غذایی پروتیین‌دار داده است و این دستور پزشک، در اختیار دادستان تهران قرار گرفته است اما تأسف بار اینکه دادستان در برابر بازجو و یا به قول خودشان ضابط پرونده، قدرت و اراده‌ای برای اجرای قانون و دستورات پزشک معالج زندانی را ندارد و او را به تبعیت از اراده بازجوی پرونده، از حقوق قانونی مندرج در آئین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و از جمله از برخورداری از تغذیه مناسب و خوردن گوشت محروم کرده است.
نرگس طی این ۶ ماه که به زنجان منتقل شده با نان و ماست یا نان و گوجه و پیاز تغذیه شده است.
مسئولین زندان زنجان حتی حاضر نیستند به هزینه و با پول خودِ زندانی مواد غذایی مورد نیازشان را تهیه و در اختیارشان قرار دهند و مسئول مربوطه در پاسخ به سفارش نرگس برای تهیه گوشت و مواد غذایی مورد نیازش به هزینه خودش، به او می‌گوید می خواستی جرم نکنی، ما به تو گوشت نمی دهیم!!!
نرگس که سالهاست با بیماری ریوی دست و پنجه نرم می‌کند وضعیتش در این روزها به دلیل ابتلایش به کرونا وخیم‌تر و خطرناک‌تر از قبل شده است.
نبود امکانات و تغذیه مناسب، وضع جسمی وی را به شدت وخیم کرده. بدن درد و ضعف و از دست دادن وزن توان او را کمتر از پیش نموده و با این حال نیز هیچگونه توجهی به تغذیه ایشان نمی شود.
علائم ویروس کرونا از جمله درد شدید عضلانی، بی‌حالی مفرط، از دست دادن حس بویایی در بدن نرگس بروز پیدا می‌کند ولی با بی توجهی مسئولین زندان وضعیت او وخیم‌تر شده است تا اینکه بر اثر اعتراض خانواده مجبور به انجام تست کرونا شده‌اند. مسئولین زندان و دادستان زنجان او را از حق اخذ نتیجه تست هم محروم کرده و در بی‌خبری کامل نگه داشته‌اند.
نرگس که از تاریخ ۹ تیر علائم ابتلا به کرونا را دارد هیچ‌گونه دارو و درمانی نگرفته است. ۱۲ نفر از مبتلایان از جمله نرگس صبح امروز قرنطینه شده اند و افراد سالم از بند خارج گردیده‌اند.
در اعتراض نرگس به معاون زندان، ایشان اعلام کرده‌اند می‌خواستید مجرم نباشید و زندانی نشوید./تقی رحمانی

#نرگس_محمدی
#زنان_زندانی_سیاسی

@bidarzani
بيدارزنى
📍مهدی محمدی برادر نرگس محمدی فعال حقوق بشر می‌گوید خواهرش در زندان به کرونا مبتلا شده. 📍آقای محمدی در گفتگو با بی‌بی‌سی گفته مسئولان زندان هنوز به درخواست مرخصی آن‌ها پاسخ نداده‌اند./بی‌بی‌سی #نرگس_محمدی #زنان_زندانی_سیاسی @bidarzani
📌نامه نرگس محمدی از زندان زنجان

شکایت دارم از این همه ظلم و حالا هم کرونا گرفتم



۲۱ تیرماه زندانیان زن زنجان که ۱۸ نفر هستیم تفکیک شدیم و ۶ نفر که علایم کرونا نداشتند به بیرون بند منتقل شده و ما ۱۲ نفر که تقریبا" از ۱۱ روز پیش علائم کرونا نمایان شد در داخل بند قرنطینه شدیم هفته گذشته با وخامت حالمان و پیگیری خانوداه تست کرونا از ما گرفته شد ولی جواب تست هرگز به ما ابلاغ نگردید. امروز به ناگهان تعدادی به داخل بند آمده و بند را تفکیک کردند. یکی از همبندی‌ها که پنج‌شنبه با وخامت حالش به بیمارستان منتقل شد با تشخیص قطعی کرونا امروز صبح با وثیقه آزاد شد. از حدود یک ماه پیش حدودا" ۳۰ نفر ورودی داشتیم که بعضی از آنها علایم کرونا داشتند حتی یکی از آنها با گواهی ابتلای کرونا به زندان منتقل شد ولی با وخامت حالشان به مرخصی رفتند. ما ۱۲ نفر با علایم خستگی مفرط و درد ناحیه شکم، اسهال و استفراغ و از دست دادن حس بویایی بدون دارو و درمان و تغذیه مناسب روی تخت‌ها افتاده‌ایم. عدم امکانات پزشکی، عدم فضای مناسب برای قرنطینه برای ورودی‌های جدید و عدم کنترل سلامتی آنها موجب شیوع ویروس کرونا در بند گردید که جای تامل دارد.
من ازجناب آقای نمکی وزیر بهداشت تقاضا دارم نماینده‌ای جهت رسیدگی به وضعیت زندان زنان زنجان اعزام دارند .
من از طریق نامه شکایت قانونی خود را به جهت اعمال شرایط سخت و طاقت فرسای زندان زنجان در ۶ ماه گذشته و عدم رسیدگی پزشکی اعلام میدارم. طی این مدت بنا به دستور وزارت اطلاعات و قوه قضاییه حتی از خرید گوشت با هزینه خودم مخالفت شده است از ارائه کتاب، تلفن فرزندانم در خارج از کشور ممانعت شده است و من قریب یک سال میباشد که صدای فرزندانم را نشنیده‌ام. اکنون نیز با ابتلا به کرونا بدون دارو و خدمات پزشکی بسر میبرم.


#نرگس_محمدی

@bidarzani
🔷نماینده زنجان: نرگس محمدی را نمی‌شناسم و از وضعیت زندان زنجان بی‌اطلاعم

🔸نماینده زنجان در مجلس یازدهم عنوان کرد: نام خواهر همسرم نرگس محمدی است ولی این کسی را که شما می‌گویید، نمی‌شناسم!


🔹مصطفی طاهری، نماینده زنجان در مجلس گفت‌وگویی کوتاه کردیم تا پیگیر وضعیت زندان زنان زنجان شویم. گفت‌وگویی که نتیجه آن بی‌اطلاعی نماینده زنجان حتی از محل زندان حوزه انتخابیه‌اش بود و نیز مشخص شد تنها «نرگس محمدی» که این نماینده می‌شناسد، خواهر همسرش است.
 
*آقای طاهری! اخیرا صحبت‌های بسیاری درباره زندان زنان زنجان منتشر شده است. اخبار از شیوع گسترده کرونا در این زندان و قرنطینه بندهای آن حکایت دارد. شما این مساله را پیگیری کرده‌اید یا اطلاعی از آن دارید؟

حقیقتش را بخواهید خیر! اطلاع ندارم، پیگیری هم نکرده‌ام.
 
*شما نماینده زنجان هستید، اطلاعی از وضعیت زندان زنجان ندارید؟

افتخار نمی‌کنم به اینکه اطلاع ندارم و بابت آن پوزش می‌خواهم ولی خوب اطلاعی نداریم.
 
*یعنی شما هیچ اطلاعی از وضعیت خانم محمدی در زندان زنجان و مشکلات ایجاد شده برای ایشان ندارید؟

خیر. اصلا ایشان را نمی‌شناسم. کی هستند؟

* شما نرگس محمدی را نمی‌شناسید؟

خیر. نام خواهر همسرم نرگس محمدی است ولی این کسی را که شما می‌گویید، نمی‌شناسم!
 
*خانم محمدی فعال مدنی شناخته‌شده‌ای هستند و گمان کنم در فضای عمومی و میان فعالان سیاسی و مدنی، شاید به اندازه آقای قالیباف اسم و رسم داشته باشند.

آقای قالیباف را می‌شناسم ولی ایشان را نمی‌شناسم.

*با تمام این تفاسیر، ماجرای زندان زنجان را پیگیری می‌کنید؟

بله، حتما این کار را خواهم کرد.
 
منبع: روزنامه اعتماد 

#نرگس_محمدی

@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📍کیانا و علی دختر و پسر نرگس محمدی درخواست می‌کنند صدای ما باشید تا صدای مادرمان را بشنویم.

📍صدای آنان شوید تا صدای نرگس را بشنوند.

📍آنان دیگر اخبار را می‌دانند. می‌دانند که نرگس در زندان زنجان درگیر کرونا است، این مسئله آنان را نگران‌تر می‌کند.

📍علی و کیانا یازده ماه است که با نرگس صحبت نکردند.

#نرگس_محمدی
@bidarzani
@taghirahmani
📌‏روایت ‎#نرگس_محمدی از ابتلا به کرونا در زندان زنجان:

🔸۱۵ تیر: ۱۲ زندانی کرونایی در بند هستیم. از چند روز پیش که بیماری محرز شد، چند نفر سالم را از ما جدا کردند. مطلقا هیچ امکاناتی و هیچ رسیدگی پزشکی در بند نیست. حتی ژل شستشوی دست نداریم.فقط پروفن می‌دهند. نا و رمق نداریم. ‏احساس می‌کنم از زانو به پایین مطلقا فلجم. نفسم بالا نمی‌آید. درد وحشتناک.. طاقتم طاق شده. همه‌مان همینطوریم. فکر کنم دیگر تمام است. تا صبح نمی‌مانم. بالاخره دارد اتفاق می‌افتد.. یک لحظه کیانا را تصور می‌کنم. انگار رفته‌ام توی جلد کیانا.
‏تلخی شنیدن خبر مرگِ مادرِ زندانیِ دور از دسترس تا مغز استخوانم می‌رود.. کیانا نباید این لحظه را تجربه کند. باید زنده بمانم. این نگهبان گفته بود دکتر می‌آورد، پس کو؟

🔸۲۱ تیر: نامه علنی نوشتم و وضعیت بند را شرح دادم. ‏امروز یک ماسک به هر کدام ما دادند. ژل شستشوی دست را که مدتها التماس میکردیم و نمیدادند، بالاخره دیروز با پول خودمان خریدند و دادند. فقط ۳تا.
حال عمومی‌مان افتضاح است. رمق‌مان رفته. نمیتوانم راه بروم. دستم را به تختی که ۳۰ سانت از زمین فاصله دارد میگیرم و خودم را میکشم توی تخت.

🔸‏۲۳ تیر: تهوع. استفراغ. بی‌رمقی. حس بویایی‌مان هم از بین رفته. دارم فکر میکنم این بیماری از آن سه تا عمل جراحی‌ای که کردم سختتر است. هر کاری کردم زورم نرسید پایم را بگذارم زیر پتو. یکی از پرسنل آمد کمک کرد تا رفتم زیر پتو. فکر کنم او هم مثل خودم ترسید. گفت دکتر خبر می‌کند.

🔸‏۲۴ تیر: دیروز هم دکتر نیامد. اما امروز آمدند گفتند دکتر آمده بیا برو. گفتم رمق ندارم. گفتند اجباری‌ه. با مصیبت و کشان کشان خودم را میرسانم به اتاق دکتر. همان دکتری است که موقع انتقال به زندان زنجان من را تحویل گرفت. دیگر اینجا ندیده بودمش. دستم را گیر میدهم به صندلی و مینشینم.
‏دکتر حالم را می‌پرسد. میگویم رمق ندارم، یک کاری کنید رمق‌مان برگردد. میگوید: نفس عمیق! نفس وسط سینه‌م گیر می‌کند. به سرفه می‌افتم. ریه‌هایم درگیر شده. دکتر نسخه می‌نویسد. سرم و ب.کمپلکس و یک آمپول ۱۰ سی‌سی که نمیدانم چیست. به زحمت از جا بلند می‌شوم و می‌آیم توی بند.

🔸‏پرسنل می‌گویند دارویت را زندان ندارد. باید از بیرون تهیه کنیم. کاش می‌گذاشتند دو روز غذای درستی بخوریم جان بگیریم. غذا اینجا افتضاح است. خرید از زندان هم از آن بدتر. از دی تا فروردین یادم هست فقط ۴ بار از فروشگاه زندان توانستیم خرید کنیم. اجازه خرید از بیرون هم نمیدهند.

🔸‏۲۵ تیر: دیشب آمدند سرم زدند. آمپولها را هم تزریق کردند. مسئول خرید می‌گفت آن آمپولت را توی هیچ داروخانه‌ای در زنجان پیدا نکردیم. مجبور شدیم برویم از فلان‌جا بگیریم.

🔸دوباره دکتر آمده. می‌گویند برای محمدی اجباری است، باید بیاید. بهتر از دیروزم. داروها اثر کرده. دکتر میپرسد: ‏حالت چطوره؟ «خوبم». خانم زندانبان می‌گوید: از دیشب که آن سرم را بهش زدیم حالش بهتره. دکتر می‌گوید: نفس عمیق! به سرفه می‌افتم.

🔸برمی‌گردیم. نه به بند. به کارگاه قالی‌بافی. چرا؟!.. هم‌بندی‌های بیمار را هم آورده‌اند. نمی‌گذارند کسی برود بیرون. بچه‌ها حالشان خوب نیست.

بعد چند ساعت برمیگردیم داخل بند. خبر ۲۰:۳۰ را آنجا می‌بینیم. حتی نکرده‌اند ژل شستشو را با خودشان بیاورند. از توی وسایل خودم برداشته‌اند. تازه میفهمم دکتر رفتن اجباری برای چه بود. و اینکه فیلم دیروز قابل پخش نبوده بس که بدحال بودم. با سرم و آمپول سر پایم کردندتا فیلم بگیرند.
‏تازه همان را هم نتوانستند کامل پخش کنند. سرفه امان نمی‌داد. حرف زندانبان خودشان هم قابل پخش نبود!

🔸یکی از این زنهای بیمار، چوپان است. یکی دیگر دختر چوپان. اینها فقیر نیستند. این چیزی که آنها در آن هستند، فقر نیست، فراتر از فقر است. از روی‌شان خجالت می‌کشم.

🔸‏برای رد کردن وضع اینجا و ادعای من، اینها را هم به بازی گرفته‌اند. اینها حتی نمی‌دانند که می‌توانند توقعی داشته باشند. فکر می‌کنند زندگی همین است. با اینها هم بازی سیاسی می‌کنند.

🔸۲۶ تیر: دیروز زندانی‌ها را رییس حراست فلان‌جا تهدید کرده که جلوی دوربین حرفی نزنند. اما ‏بچه‌ها واقعیت را گفته‌اند. به‌جز یکی. به او گفته‌اند چادرش را بردارد و روسری رنگی سر کند.

🔸این همان دختری‌ست که ۲ ماه پیش به من گفت من که زیر خاک رفتنی‌ام، تو را هم با خودم میبرم.. و تهدید جنسی. و درهای قفل و کرکره‌ها پایین. و هیچ زندانبانی که نیامد. من ماندم و او و ۴نفر دیگر. ‏هر چقدر در زدیم و فریاد کشیدیم، فایده‌ای نداشت. این ۴ نفر به نوبت همه جا با من می‌آمدند. یکی‌شان دم تختم میخوابید. تا مدتها.

🔸۲۸ تیر: از وقتی ۲۰:۳۰ پخش شد تا امروز دیگر خبری از دکتر نیست. با همان ۱عدد ماسکی که بهمان دادند سر کرده‌ایم. آن فیلم جعلی هم بدجوریبه زندانی‌ها برخورده.

ادامه‌‌ی نامه⬇️
@bidarzani