📌محمدثانی معلم بوشهری کودکان استثنایی به دوسال حبس و 74 ضربه شلاق به خاطر فعالیت صنفی محکوم گردید
◀️ ژاله روح زاد
@bidarzani
🔸شنیدن این خبر بسیار دردناک است . این خبر را درحالی میشنویم
که احکام اعدام وزندان و...در کشورهای مختلف لغوشده ویا می شوند، اما در ایران نه تنها خبری از لغو این احکام غیر انسانی دیده نمی شود،بلکه هر روز شاهد صدور احکام شلاق و زندان هم هستیم! معلم باید شلاق بخورد!!! واقعا این را با کدامین منطق می توان پذیرفت؟ در زمانی که حتی تنبیه بدنی دانش آموزان از سوی آ.پ محکوم می شود، چطور جامعه آموزشی چنین حکم غیرانسانی و غیراخلاقی را می تواند بپذیرد؟؟!! به شاگردان این معلم چه توضیحی می توان داد ؟؟!!!!
جامعه فرهنگی با اعتراض به چنین احکام ناعادلانه ( زندان و شلاق و...) خواهان پایان دادن به این احکام ننگین است.
🔻🔻🔻🔻
با #کانال_معلمان_عدالتخواه همراه شوید و به دوستان خود معرفی کنید
https://t.me/joinchat/AAAAAEEP2fJN9RJccnzNnQ
◀️ ژاله روح زاد
@bidarzani
🔸شنیدن این خبر بسیار دردناک است . این خبر را درحالی میشنویم
که احکام اعدام وزندان و...در کشورهای مختلف لغوشده ویا می شوند، اما در ایران نه تنها خبری از لغو این احکام غیر انسانی دیده نمی شود،بلکه هر روز شاهد صدور احکام شلاق و زندان هم هستیم! معلم باید شلاق بخورد!!! واقعا این را با کدامین منطق می توان پذیرفت؟ در زمانی که حتی تنبیه بدنی دانش آموزان از سوی آ.پ محکوم می شود، چطور جامعه آموزشی چنین حکم غیرانسانی و غیراخلاقی را می تواند بپذیرد؟؟!! به شاگردان این معلم چه توضیحی می توان داد ؟؟!!!!
جامعه فرهنگی با اعتراض به چنین احکام ناعادلانه ( زندان و شلاق و...) خواهان پایان دادن به این احکام ننگین است.
🔻🔻🔻🔻
با #کانال_معلمان_عدالتخواه همراه شوید و به دوستان خود معرفی کنید
https://t.me/joinchat/AAAAAEEP2fJN9RJccnzNnQ
🔴جایزه بزرگ ریاضیات به افتخار مریم میرزاخانی نامگذاری شد
...
🔹بنیاد برکترو ( Breakthrough Prize ) اعلام کرد جایزهای ۵۰ هزار دلاری برای زنان ریاضیدان جوان درنظر گرفته و آن را به نام مریم میرزاخانی نامگذاری کرده است و این ادای دینی شایسته، برای ذهن زیبای دکتر میرزاخانی خواهد بود.
@bidarzani
🔹 #کانال_معلمان_عدالتخواه
...
🔹بنیاد برکترو ( Breakthrough Prize ) اعلام کرد جایزهای ۵۰ هزار دلاری برای زنان ریاضیدان جوان درنظر گرفته و آن را به نام مریم میرزاخانی نامگذاری کرده است و این ادای دینی شایسته، برای ذهن زیبای دکتر میرزاخانی خواهد بود.
@bidarzani
🔹 #کانال_معلمان_عدالتخواه
🔴 کدام زندانیان به مرخصی من میآیند؟
#زهرا_رحیمی
زندان به طرز عجیبی طبقاتی است مناسبات سود و سرمایه آنجا حرف اول را میزند مثل جامعه سرمایهسالار. نظم درون زندان یک نظم طبقاتی است و به شکلی عریان تبعیض قابل مشاهده است تا جایی که افراد فرادست از میان زندانیان فقیر یا نیازمند افرادی را اجیر میکنند تا کارهای شخصی آنها را انجام دهد.
زندانیان فقیر که به خاطر فقر دچار زندان شدهاند آنجا هم مجبورند مناسبات ناعادلانه را تحمل کنند. گاهی ممکن است زندانی فقیری از قدرت بدنی یا ویژگیهای فردی خاصی برخوردار باشد آنگاه این شانس را خواهد داشت که به یکی از گنگها و باندهای درون بند وصل شود تا از وضعیت بهتری برخوردار گردد. درست مانند بیرون که فرودستانی در اثر یک اتفاق و پیوندشان با باندهای قدرت و ثروت به موقعیت فرادستی راه پیدا میکنند اما اینها استثنا است قاعده همان استثمار اکثریت توسط اقلیت صاحب ثروت و قدرت درون و بیرون زندان است.
این وضعیت معمول فرادستی و فرودستی در میان زندانیان عادی است اما در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی وضع کمی پیچیدهتر است. یک زندانی سیاسی که به لحاظ اقتصادی به طبقه فرودست تعلق دارد در زندان قطعا مانند یک زندانی عادی هم طبقه خود با مشکلات فراوانی روبرو است به خصوص اینکه اینک هزینه حبس کشیدن در زندانها به شدت تحت تأثیر سیاستهای پولی سازی تمام عرصهها بالا رفته است. با این وجود در میان زندانیان سیاسی اگر کسی قرار است موقعیت فرودستی نداشته باشد باید از امکانات دیگری نیز برخوردار باشد.
برخی از زندانیان سیاسی به خاطر نزدیکی به برخی باندهای درون و بیرون قدرت از موقعیت متفاوتی نسبت به بقیه هستند بخشی از این تفاوتها ناشی از نحوه بازنمایی «وضعیت زندانی» از طریق رسانههاست.
آن چیز که دادستان را وا میدارد که در نشست خبری خود نام یک زندانی را ببرد لزوما به خاطر خاص بودن زندانی نیست بلکه بیشتر ناشی از ارادهای است که میخواهد نام یک یا چند زندانی همواره در سر تیتر اخبار بماند.
گاهی هم این برجسته سازی ممکن است از سوی سیستم امنیتی و قضایی مورد استقبال واقع گردد چرا که کارکرد حداقلی این شکل از برجسته سازی به حاشیه بردن سایر زندانیان است.
اینکه خبرگزاری میزان و بیبیسی همزمان بر وضعیت بغرنج یک یا دو زندانی چون #نازنین_زاغری و #هنگامه_شهیدی در اوین تاکید میکنند به خاطر آن است که مخاطبان فراموش کنند زنان دیگری در بند اوین وجود دارند که وضعیتشان به مراتب بدتر است اما به مرخصی نخواهند آمد.
این شکل از فرادستی زندانیان سیاسی ارتباط مستقیم با میزان دستیابی زندانی و بستگانش به رسانه است زندانی که همسرش در پاریس، تهران ، لندن ، تورنتو یا استانبول نشسته و به انواع شبکههای فارسی زبان و بینالمللی دسترسی دارد این اقبال را دارد که کوچکترین تغییری در وضعیتش بازتاب خبری داشته باشد اما چه کسی صدای زندانیان عرب ، بلوچ و کورد و ... است؟ تا حالا چند بار دادستان یا سخنگو قوه قضاییه در مورد جزییات مرخصی یک زندانی سیاسی در زندان دیزل آباد به رسانهها گزارش دادهاست؟
این برجسته سازی و چهره سازی توسط رسانههای دست راستی به کمک لابی در برخی موارد منتهی به اهدای جایزه و دکترای افتخاری به فرد زندانی میگردد و زندانی را چنان دچار توهم میکند که گمان میکند رییسجمهور آینده است و لابد او نباید در مناسبات زندان و مسایل صنفی مشارکت داشتهباشد. تا جایی که برای سایر زندانیان شرایط سختی را با رفتار خود ایجاد میکند.
البته این شکل از بازنمایی حقیقت افراد، ویژه رسانههای دست راستی نیست و رسانههای چپ هم در برخورد با زندانیان سیاسی از زنان تا کارگران و معلمان در جایی با بزرگنمایی یا وارونه سازی از برخی چهرهها دید و شناخت نادرستی به جامعه ارایه میدهند و شکلی از رهبر و چهرهسازی کاذب را دنبال میکنند.
به نظر میرسد طی روزهای آینده کارکرد این فرادستی رسانهای خود را در نحوه اجرای بخشنامه رییسی برای برخورداری از مرخصی نشان خواهد داد. همواره باید برای هر زن و مرد زندانی از جمله خانم زاغری و شهیدی که از زندان به مرخصی میآیند یا آزاد میشوند خوشحال شد و تبریک گفت به خصوص در این روزها که جان زندانیان با شیوع کرونا ویروس در خطر جدی است در روزهای بعد اما وظیفه فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی یافتن نامهایی است که در بین اسامی آزادیها گم خواهد شد.
هر چند زندانیان مقاوم و آزاده هستند که هرگز در پی دیدهشدن نیستند و برایشان مرخصی معنا ندارد اما مرخصی نه لطف که حق زندانی است و ما باید برای تمام زندانیان آن را مطالبه نماییم.
@edalatxah
از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالتخواه بپیوندید.
http://t.me/edalatxah
@bidarzani
#زهرا_رحیمی
زندان به طرز عجیبی طبقاتی است مناسبات سود و سرمایه آنجا حرف اول را میزند مثل جامعه سرمایهسالار. نظم درون زندان یک نظم طبقاتی است و به شکلی عریان تبعیض قابل مشاهده است تا جایی که افراد فرادست از میان زندانیان فقیر یا نیازمند افرادی را اجیر میکنند تا کارهای شخصی آنها را انجام دهد.
زندانیان فقیر که به خاطر فقر دچار زندان شدهاند آنجا هم مجبورند مناسبات ناعادلانه را تحمل کنند. گاهی ممکن است زندانی فقیری از قدرت بدنی یا ویژگیهای فردی خاصی برخوردار باشد آنگاه این شانس را خواهد داشت که به یکی از گنگها و باندهای درون بند وصل شود تا از وضعیت بهتری برخوردار گردد. درست مانند بیرون که فرودستانی در اثر یک اتفاق و پیوندشان با باندهای قدرت و ثروت به موقعیت فرادستی راه پیدا میکنند اما اینها استثنا است قاعده همان استثمار اکثریت توسط اقلیت صاحب ثروت و قدرت درون و بیرون زندان است.
این وضعیت معمول فرادستی و فرودستی در میان زندانیان عادی است اما در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی وضع کمی پیچیدهتر است. یک زندانی سیاسی که به لحاظ اقتصادی به طبقه فرودست تعلق دارد در زندان قطعا مانند یک زندانی عادی هم طبقه خود با مشکلات فراوانی روبرو است به خصوص اینکه اینک هزینه حبس کشیدن در زندانها به شدت تحت تأثیر سیاستهای پولی سازی تمام عرصهها بالا رفته است. با این وجود در میان زندانیان سیاسی اگر کسی قرار است موقعیت فرودستی نداشته باشد باید از امکانات دیگری نیز برخوردار باشد.
برخی از زندانیان سیاسی به خاطر نزدیکی به برخی باندهای درون و بیرون قدرت از موقعیت متفاوتی نسبت به بقیه هستند بخشی از این تفاوتها ناشی از نحوه بازنمایی «وضعیت زندانی» از طریق رسانههاست.
آن چیز که دادستان را وا میدارد که در نشست خبری خود نام یک زندانی را ببرد لزوما به خاطر خاص بودن زندانی نیست بلکه بیشتر ناشی از ارادهای است که میخواهد نام یک یا چند زندانی همواره در سر تیتر اخبار بماند.
گاهی هم این برجسته سازی ممکن است از سوی سیستم امنیتی و قضایی مورد استقبال واقع گردد چرا که کارکرد حداقلی این شکل از برجسته سازی به حاشیه بردن سایر زندانیان است.
اینکه خبرگزاری میزان و بیبیسی همزمان بر وضعیت بغرنج یک یا دو زندانی چون #نازنین_زاغری و #هنگامه_شهیدی در اوین تاکید میکنند به خاطر آن است که مخاطبان فراموش کنند زنان دیگری در بند اوین وجود دارند که وضعیتشان به مراتب بدتر است اما به مرخصی نخواهند آمد.
این شکل از فرادستی زندانیان سیاسی ارتباط مستقیم با میزان دستیابی زندانی و بستگانش به رسانه است زندانی که همسرش در پاریس، تهران ، لندن ، تورنتو یا استانبول نشسته و به انواع شبکههای فارسی زبان و بینالمللی دسترسی دارد این اقبال را دارد که کوچکترین تغییری در وضعیتش بازتاب خبری داشته باشد اما چه کسی صدای زندانیان عرب ، بلوچ و کورد و ... است؟ تا حالا چند بار دادستان یا سخنگو قوه قضاییه در مورد جزییات مرخصی یک زندانی سیاسی در زندان دیزل آباد به رسانهها گزارش دادهاست؟
این برجسته سازی و چهره سازی توسط رسانههای دست راستی به کمک لابی در برخی موارد منتهی به اهدای جایزه و دکترای افتخاری به فرد زندانی میگردد و زندانی را چنان دچار توهم میکند که گمان میکند رییسجمهور آینده است و لابد او نباید در مناسبات زندان و مسایل صنفی مشارکت داشتهباشد. تا جایی که برای سایر زندانیان شرایط سختی را با رفتار خود ایجاد میکند.
البته این شکل از بازنمایی حقیقت افراد، ویژه رسانههای دست راستی نیست و رسانههای چپ هم در برخورد با زندانیان سیاسی از زنان تا کارگران و معلمان در جایی با بزرگنمایی یا وارونه سازی از برخی چهرهها دید و شناخت نادرستی به جامعه ارایه میدهند و شکلی از رهبر و چهرهسازی کاذب را دنبال میکنند.
به نظر میرسد طی روزهای آینده کارکرد این فرادستی رسانهای خود را در نحوه اجرای بخشنامه رییسی برای برخورداری از مرخصی نشان خواهد داد. همواره باید برای هر زن و مرد زندانی از جمله خانم زاغری و شهیدی که از زندان به مرخصی میآیند یا آزاد میشوند خوشحال شد و تبریک گفت به خصوص در این روزها که جان زندانیان با شیوع کرونا ویروس در خطر جدی است در روزهای بعد اما وظیفه فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی یافتن نامهایی است که در بین اسامی آزادیها گم خواهد شد.
هر چند زندانیان مقاوم و آزاده هستند که هرگز در پی دیدهشدن نیستند و برایشان مرخصی معنا ندارد اما مرخصی نه لطف که حق زندانی است و ما باید برای تمام زندانیان آن را مطالبه نماییم.
@edalatxah
از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالتخواه بپیوندید.
http://t.me/edalatxah
@bidarzani
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.