📢📢📢
🖌روایتهای شما
من حسابدار یک شرکت مواد غذایی خصوصی هستم.
در ایام عید قصد داشتم تا ۱۵ فروردین سر کار نروم ولی اجازه ندادند و من از ۴ فروردین برگشتم سر کار.
هیچ یک از همکاران و همین طور کار فرما اصلاً بیماری را جدی نمیگیرند. خبری از ضدعفونی و گندزدایی در محل کار نیست.
من و همکارم که ایشان هم خانم هستند فقط دفتر خودمان رو ضدعفونی می کنیم.
(بقیه همکاران آقا هستند) البته بیشتر زحمت ضدعفونی کردن با همکارم است چون من حساسیت دارم و ریههایم ضعیف است و وایتکس اذیتم میکند.
اگه من دفتر را ضدعفونی کنم به خاطر ریههایم بهجای وایتکس از الکل استفاده میکنم. الکلی که با هزینه شخصی خودم تهیه میکنم.
وقتی همکارانم من یا همکار خانمم را در حال تمیز کردن دفتر یا شستن دست میبینند ما را مسخره میکنند.
من از شروع بیماری دیگه سرکار چای نمیخورم و ناهار را هم داخل ماشینم میخورم. بعد همکارانم به حالت تمسخر به من چای تعارف میکنند و بعد میخندند.
گاهی به این فکر میکنم که استعفا بدهم ولی نمیشود. من مدتها دنبال کار بودم و تازه کار بهتری پیدا کردهام.
اگر بیرون بیایم معلوم نیست که آینده چه میشود.
همسرم هم همیشه مخالف کار من بود. با کلی ماجرا رفتم سر کار. اگر بیکار بشوم برمیگردم سر خانه اول.
📍شما هم میتوانید روایت خود را از تاثیر بیماری کرونا بر زندگیتان برای ما بفرستید.
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
🖌روایتهای شما
من حسابدار یک شرکت مواد غذایی خصوصی هستم.
در ایام عید قصد داشتم تا ۱۵ فروردین سر کار نروم ولی اجازه ندادند و من از ۴ فروردین برگشتم سر کار.
هیچ یک از همکاران و همین طور کار فرما اصلاً بیماری را جدی نمیگیرند. خبری از ضدعفونی و گندزدایی در محل کار نیست.
من و همکارم که ایشان هم خانم هستند فقط دفتر خودمان رو ضدعفونی می کنیم.
(بقیه همکاران آقا هستند) البته بیشتر زحمت ضدعفونی کردن با همکارم است چون من حساسیت دارم و ریههایم ضعیف است و وایتکس اذیتم میکند.
اگه من دفتر را ضدعفونی کنم به خاطر ریههایم بهجای وایتکس از الکل استفاده میکنم. الکلی که با هزینه شخصی خودم تهیه میکنم.
وقتی همکارانم من یا همکار خانمم را در حال تمیز کردن دفتر یا شستن دست میبینند ما را مسخره میکنند.
من از شروع بیماری دیگه سرکار چای نمیخورم و ناهار را هم داخل ماشینم میخورم. بعد همکارانم به حالت تمسخر به من چای تعارف میکنند و بعد میخندند.
گاهی به این فکر میکنم که استعفا بدهم ولی نمیشود. من مدتها دنبال کار بودم و تازه کار بهتری پیدا کردهام.
اگر بیرون بیایم معلوم نیست که آینده چه میشود.
همسرم هم همیشه مخالف کار من بود. با کلی ماجرا رفتم سر کار. اگر بیکار بشوم برمیگردم سر خانه اول.
📍شما هم میتوانید روایت خود را از تاثیر بیماری کرونا بر زندگیتان برای ما بفرستید.
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📌دغدغههای زنان خانهنشین در وضعیت کرونایی
تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. برخی از این گزارشها واقعا دل را به درد میآورد. مثل گزارش لادن. زنی جوان، تحصیلکرده و مطلقه که برای تامین مخارج خود و پسرش مجبور شده کار نگهداری از یک سالمند را تقبل کند.
زمانی که تصمیم گرفتم برای قلمی کردن مسائل و مشکلات زنان خانهنشین در «وضعیت کرونایی» از آنها گزارش بخواهم نمیدانستم که نوشتن همین گزارشهای کوتاه چه کمکی میتواند به آنها، و بواسطه پیدا کردن همدرد، به من بکند. عنوان کردن دردها، به خصوص که بدانی بالاخره کسانی خواهند شنید و قرار نیست کسی تو را با انگشت نشان دهد میتواند از تنش و اضطرابت بکاهد. این را من از استقبالی که از درخواستم شد حس کردم. تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. مینو خوشحال است که سواد دارد و به عنوان یک بازنشسته و خانهنشین یادگرفته که چگونه از این «اوقات فراغت» استفاده مثبت کند و به زنان خانهدار توصیه میکند چیزی بیاموزند.
فرح نگران از دست رفتن رابطهها و سرد شدن آنهاست، چون نمیتواند عشق و محبت خود را با درآغوش گرفتن و بوسیدن عزیزانش به آنها منتقل کند. و میپرسد آیا در مسیر تغییر فرهنگ هستیم؟/اخبار روز
زنان آرزم
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
دغدغههای زنان خانهنشین در وضعیت کرونای
https://b2n.ir/759385
تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. برخی از این گزارشها واقعا دل را به درد میآورد. مثل گزارش لادن. زنی جوان، تحصیلکرده و مطلقه که برای تامین مخارج خود و پسرش مجبور شده کار نگهداری از یک سالمند را تقبل کند.
زمانی که تصمیم گرفتم برای قلمی کردن مسائل و مشکلات زنان خانهنشین در «وضعیت کرونایی» از آنها گزارش بخواهم نمیدانستم که نوشتن همین گزارشهای کوتاه چه کمکی میتواند به آنها، و بواسطه پیدا کردن همدرد، به من بکند. عنوان کردن دردها، به خصوص که بدانی بالاخره کسانی خواهند شنید و قرار نیست کسی تو را با انگشت نشان دهد میتواند از تنش و اضطرابت بکاهد. این را من از استقبالی که از درخواستم شد حس کردم. تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. مینو خوشحال است که سواد دارد و به عنوان یک بازنشسته و خانهنشین یادگرفته که چگونه از این «اوقات فراغت» استفاده مثبت کند و به زنان خانهدار توصیه میکند چیزی بیاموزند.
فرح نگران از دست رفتن رابطهها و سرد شدن آنهاست، چون نمیتواند عشق و محبت خود را با درآغوش گرفتن و بوسیدن عزیزانش به آنها منتقل کند. و میپرسد آیا در مسیر تغییر فرهنگ هستیم؟/اخبار روز
زنان آرزم
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
دغدغههای زنان خانهنشین در وضعیت کرونای
https://b2n.ir/759385
Telegraph
دغدغههای زنان خانهنشین در وضعیت کرونایی
دغدغههای زنان خانه نشین در«وضعیت کرونایی» تقریبا از تمام زنان خانهنشینی که خواسته بودم از وضعیت خودشان در این شرایط کرونایی بنویسند گزارش دریافت کردم. برخی از این گزارشها واقعا دل را به درد میآورد. مثل گزارش لادن. زنی جوان، تحصیلکرده و مطلقه که برای تامین…
📌در زمانهی این بیماری عالمگیر صدای کسانی باشیم که دیده نمیشوند.
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📌زنان در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا
مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا
✍برگردان: پرستو قربانی
بیدارزنی: حالا که ویروس کرونا آمده، داریم به راههای تازهای برای زندگیکردن خو میگیریم. داریم معنای خودقرنطینگی، دورکاری، تحصیل کودکان در خانه، از دست دادن شغل یا عزیزانمان را یاد میگیریم. شرایط هر فرد با دیگری متفاوت است، اما بدون تردید ویروس کرونا پرده از تفاوتهای میان زنان و مردان برمیدارد.
کادر درمان در خط مقدم مقابله با ویروس همهگیر کرونا شبانهروز کار میکنند و جان خود را برای مراقبت از بیماران به خطر میاندازند. اغلب پرستاران و کادر درمان در اروپا زن هستند. حجم کار آنها بسیار توانفرساست و خسارت روانی زیادی را متحمل میشوند. با این حال، به تخصص این افراد بهای چندانی داده نمیشود و مشاغلی کمدرآمد در اروپا محسوب میشوند.
📍دردسر مضاعف برای استفادهکنندگان از وسایل حملونقل عمومی
شاخص برابری جنسیتی در اروپا حاکی از آن است که زنان بیش از مردان از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند. این موضوع زنان را بیشتر در معرض تماس با ویروس قرار میدهد، چون هم برای رفتن به محل کار، هم برای مراجعه به پزشک و هم خرید مواد غذایی ناچارند از حملونقل عمومی استفاده کنند. این معضل برای والدین مجردی پررنگتر است که به دلایل مالی نمیتوانند خودرو شخصی داشته باشند. ۱۸درصد والدین مجرد در اروپا ادعا میکنند که فقط با وسایل نقلیهی عمومی رفتوآمد میکنند. در کشورهایی که محدودیت تردد جدیتر اِعمال میشود، تعداد وسایل نقلیهی عمومی کم شده یا بهطور کامل تعطیل شدهاند. چنین قوانینی زندگی را برای افرادی که برای رفتن به محل کار، مراجعه به پزشک و خرید مواد غذایی متکی به سرویس حملونقل عمومی هستند دشوار میکند.
📍نگرانی از دست دادن شغل برای زنان
تعطیلی کامل یا نیمهتعطیل شدن بسیاری از کسبوکارها تأثیر زیادی بر مشاغلی دارد که بیشتر در دست زنان است. مهمانداران هواپیما، مجریان تورهای گردشگری، نظافتچیهای هتل و آرایشگرها مشاغل پرمخاطرهای دارند که در شرایط کنونی نه دستمزدی دریافت میکنند نه از حقوق استعلاجی بهرهای میبرند. احتمال زیادی وجود دارد که این قشر در پرداخت هزینه برای نیازهای اولیهی خود با مشکل مواجه شوند؛ نیازهایی مثل مواد غذایی، هزینهی اجارهخانه و قبوضی که پشت سر هم میآیند. مطابق بررسیهای مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا، یکچهارم کارمندان زن در سراسر اروپا مشاغل پرخطر دارند. این شرایط برای مهاجران بهمراتب سختتر است. تقریباً یک نفر از هر سه زن غیراروپایی (۳۵ درصد) و یک نفر از هر چهار مرد غیراروپایی (۲۴ درصد) مشاغل پرخطر دارند.
📍افزایش مشاغل مراقبتی بدون دستمزد
حتا در زمانی بهغیر از زمان بحران، مسئولیتهای مراقبتی اغلب بر دوش زنان سنگینی میکند. حالا با تعطیلی مدارس و محل کارها حجم کار بیمزد زنان افزون شده است. اگر افراد مسن خانواده بیمار شوند نیاز به مراقبت دارند، که بر مسئولیت زنان میافزاید. باز هم این موقعیت برای والدین مجرد سختتر است، بهخصوص در زمانی که گزینهای برای مراقبت از فرزندان، ولو غیررسمی، نیز موجود نباشد.
💥ادامه مطلب را در INSTANT VEIW بخوانید.⤵️
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29880&rhash=3ec4f87be6d7d1
مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا
✍برگردان: پرستو قربانی
بیدارزنی: حالا که ویروس کرونا آمده، داریم به راههای تازهای برای زندگیکردن خو میگیریم. داریم معنای خودقرنطینگی، دورکاری، تحصیل کودکان در خانه، از دست دادن شغل یا عزیزانمان را یاد میگیریم. شرایط هر فرد با دیگری متفاوت است، اما بدون تردید ویروس کرونا پرده از تفاوتهای میان زنان و مردان برمیدارد.
کادر درمان در خط مقدم مقابله با ویروس همهگیر کرونا شبانهروز کار میکنند و جان خود را برای مراقبت از بیماران به خطر میاندازند. اغلب پرستاران و کادر درمان در اروپا زن هستند. حجم کار آنها بسیار توانفرساست و خسارت روانی زیادی را متحمل میشوند. با این حال، به تخصص این افراد بهای چندانی داده نمیشود و مشاغلی کمدرآمد در اروپا محسوب میشوند.
📍دردسر مضاعف برای استفادهکنندگان از وسایل حملونقل عمومی
شاخص برابری جنسیتی در اروپا حاکی از آن است که زنان بیش از مردان از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند. این موضوع زنان را بیشتر در معرض تماس با ویروس قرار میدهد، چون هم برای رفتن به محل کار، هم برای مراجعه به پزشک و هم خرید مواد غذایی ناچارند از حملونقل عمومی استفاده کنند. این معضل برای والدین مجردی پررنگتر است که به دلایل مالی نمیتوانند خودرو شخصی داشته باشند. ۱۸درصد والدین مجرد در اروپا ادعا میکنند که فقط با وسایل نقلیهی عمومی رفتوآمد میکنند. در کشورهایی که محدودیت تردد جدیتر اِعمال میشود، تعداد وسایل نقلیهی عمومی کم شده یا بهطور کامل تعطیل شدهاند. چنین قوانینی زندگی را برای افرادی که برای رفتن به محل کار، مراجعه به پزشک و خرید مواد غذایی متکی به سرویس حملونقل عمومی هستند دشوار میکند.
📍نگرانی از دست دادن شغل برای زنان
تعطیلی کامل یا نیمهتعطیل شدن بسیاری از کسبوکارها تأثیر زیادی بر مشاغلی دارد که بیشتر در دست زنان است. مهمانداران هواپیما، مجریان تورهای گردشگری، نظافتچیهای هتل و آرایشگرها مشاغل پرمخاطرهای دارند که در شرایط کنونی نه دستمزدی دریافت میکنند نه از حقوق استعلاجی بهرهای میبرند. احتمال زیادی وجود دارد که این قشر در پرداخت هزینه برای نیازهای اولیهی خود با مشکل مواجه شوند؛ نیازهایی مثل مواد غذایی، هزینهی اجارهخانه و قبوضی که پشت سر هم میآیند. مطابق بررسیهای مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا، یکچهارم کارمندان زن در سراسر اروپا مشاغل پرخطر دارند. این شرایط برای مهاجران بهمراتب سختتر است. تقریباً یک نفر از هر سه زن غیراروپایی (۳۵ درصد) و یک نفر از هر چهار مرد غیراروپایی (۲۴ درصد) مشاغل پرخطر دارند.
📍افزایش مشاغل مراقبتی بدون دستمزد
حتا در زمانی بهغیر از زمان بحران، مسئولیتهای مراقبتی اغلب بر دوش زنان سنگینی میکند. حالا با تعطیلی مدارس و محل کارها حجم کار بیمزد زنان افزون شده است. اگر افراد مسن خانواده بیمار شوند نیاز به مراقبت دارند، که بر مسئولیت زنان میافزاید. باز هم این موقعیت برای والدین مجرد سختتر است، بهخصوص در زمانی که گزینهای برای مراقبت از فرزندان، ولو غیررسمی، نیز موجود نباشد.
💥ادامه مطلب را در INSTANT VEIW بخوانید.⤵️
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29880&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
زنان در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا - بیدارزنی
قرنطینهی اجتماعی این دوران خطر خشونت خانگی را افزایش میدهد. زنانی که در روابط خشونتآمیز به سر میبرند در خانه گیر افتادهاند و مدت طولانیتری در معرض آسیبهای افراد خشونتگر خانواده قرار میگیرند. تماسگرفتن با مراکز راهنما کار دشواری است چون فرد خشونتگر…
📢📢📢
🖋روایتهای شما
[ پناه مهرصراف زاده، دانشجوی پزشکی، تهران ]
شب سختی بود، خیلی سخت. میشه گفت وحشتناک بود. حوالی ساعت چهار بود که آمدن و گفتن من و سه تا از بچههای دیگه جابهجا کنیم بریم بخش زنان و زایمان. همه جا خیلی آرام بود، خیلی، غیر از بیمارستان گلستان.
بیمارستان امام رضا (کرمانشاه) بیمارستان خیلی بزرگیه، آنقدر بزرگ که توی محوطهش یک بیمارستان دیگه زدن به اسم گلستان، بیماران کرونایی تو گلستان نگهداری میشن. خلاصه ما رو فرستادن بخش زنان و زایمان.
من سریع تعویض لباس کردم و رفتم پی کار. تو یه اتاق که رفتم همه خواب بودن به جز یک خانوم. چهار تا تخت بود و یکیش خالی. چکشون کردم، همه چی مرتب بود. به اون خانوم بیدار که رسیدم پرسیدم: چرا نمیخوابی؟ خیلی درد داری؟ چیزی نگفت. با سرش اشاره کرد که هیچی نیست. ماها حق نداریم خیلی حرف بزنیم با بیمارها، مگر اینکه خودشون بخوان که در ۹۹ درصد مواقع نمیخوان. من هم کار داشتم و باید دو تا اتاق دیگه هم میرفتم، اما دلم سر این زن خیلی آشوب شده بود. نمیدونم چرا، ولی انگار همخونم بود. نمیشد ازش بگذرم. بهش گفتم من برمیگردم تا بیست دقیقهی دیگه.
واقعاً هم بیست دقیقه بعدش برگشتم دیدم چشماش بسته است. خوشحال شدم. رفتم جلو ملحفه رو کشیدم روش. وا کرد چشمش رو. نذاشت اصلا حرف بزنم گفت خانوم تو رو خداااااا بذارین شوهرم بیاد ببینه من و (بهخاطر کرونا بیمارستان هیچ ملاقاتی رو نمیپذیره و برای هیچ بخشی هیچ کس حق نداره بیاد). وقتی اونجوری ازم خواست من نصف دلم ریخت پایین.
بعد از دوازده سال خدا بهشون بچه داده بود. تو خونه خواهر شوهرش از یه پله میافته پایین و بچهاش سقط میشه، بچهی هفت ماهه!!! تازه کورتاژ کرده بود. چون وزن بچه بالا بوده و مجبور بودن رحم رو خیلی شکاف بدن عفونت کرده بود. پنج شبانه روز بود که شوهرش و ندیده بود. نمیدونین چه بلایی سر زن میاد بعد از کورتاژ، حالا فرض کن عزیزترین کسش هم ازش گرفتن. اون زن هیچ چی نداشت که اسباب دلخوشیش باشه.
نه میتونستم بغلش کنم نه ببوسمش نه موهاش رو ناز کنم، حتی اگر میتونستم هم به من نیازی نداشت. اون واقعاً شوهرش و میخواست... پدر بچهش و، که بیاد در گوشش بگه فدا سرت که بچه افتاد، همه چی فدا سرت.
سرتون و درد نمیآرم، خیلی باهاش حرف زدم، خیلی برام حرف زد. دردناک بود، دردناک بود، دردناک بود، من و در خودم حل کرد.
*این خاطرهی یک شب شیفت من بود، گاهی وقتها زندگی اونقدر تلخ میشه که با صد مَن عسل نمیشه هضمش کرد. این بند آخر هم به عنوان یک درد دل کوچیک میگم: خیلی نیاز داشتم کسی نزدیک یا حتی چند فرسخی من میبود که توی این دوران آرامم میکرد ـ برای یک زن خیلی سخته غم و دردهاش و توی دلش آسیاب کنه که مبادا داغون به نظر برسه و عزیزش رو ناراحت کنه.
مراقب خودتون باشین💚 خدا پناهتون باشه
#زنان_و_کرونا
✅ شما هم میتوانید روایت خود را از تاثیر بیماری کرونا بر زندگیتان برای ما بفرستید.
@bidarzani
🖋روایتهای شما
[ پناه مهرصراف زاده، دانشجوی پزشکی، تهران ]
شب سختی بود، خیلی سخت. میشه گفت وحشتناک بود. حوالی ساعت چهار بود که آمدن و گفتن من و سه تا از بچههای دیگه جابهجا کنیم بریم بخش زنان و زایمان. همه جا خیلی آرام بود، خیلی، غیر از بیمارستان گلستان.
بیمارستان امام رضا (کرمانشاه) بیمارستان خیلی بزرگیه، آنقدر بزرگ که توی محوطهش یک بیمارستان دیگه زدن به اسم گلستان، بیماران کرونایی تو گلستان نگهداری میشن. خلاصه ما رو فرستادن بخش زنان و زایمان.
من سریع تعویض لباس کردم و رفتم پی کار. تو یه اتاق که رفتم همه خواب بودن به جز یک خانوم. چهار تا تخت بود و یکیش خالی. چکشون کردم، همه چی مرتب بود. به اون خانوم بیدار که رسیدم پرسیدم: چرا نمیخوابی؟ خیلی درد داری؟ چیزی نگفت. با سرش اشاره کرد که هیچی نیست. ماها حق نداریم خیلی حرف بزنیم با بیمارها، مگر اینکه خودشون بخوان که در ۹۹ درصد مواقع نمیخوان. من هم کار داشتم و باید دو تا اتاق دیگه هم میرفتم، اما دلم سر این زن خیلی آشوب شده بود. نمیدونم چرا، ولی انگار همخونم بود. نمیشد ازش بگذرم. بهش گفتم من برمیگردم تا بیست دقیقهی دیگه.
واقعاً هم بیست دقیقه بعدش برگشتم دیدم چشماش بسته است. خوشحال شدم. رفتم جلو ملحفه رو کشیدم روش. وا کرد چشمش رو. نذاشت اصلا حرف بزنم گفت خانوم تو رو خداااااا بذارین شوهرم بیاد ببینه من و (بهخاطر کرونا بیمارستان هیچ ملاقاتی رو نمیپذیره و برای هیچ بخشی هیچ کس حق نداره بیاد). وقتی اونجوری ازم خواست من نصف دلم ریخت پایین.
بعد از دوازده سال خدا بهشون بچه داده بود. تو خونه خواهر شوهرش از یه پله میافته پایین و بچهاش سقط میشه، بچهی هفت ماهه!!! تازه کورتاژ کرده بود. چون وزن بچه بالا بوده و مجبور بودن رحم رو خیلی شکاف بدن عفونت کرده بود. پنج شبانه روز بود که شوهرش و ندیده بود. نمیدونین چه بلایی سر زن میاد بعد از کورتاژ، حالا فرض کن عزیزترین کسش هم ازش گرفتن. اون زن هیچ چی نداشت که اسباب دلخوشیش باشه.
نه میتونستم بغلش کنم نه ببوسمش نه موهاش رو ناز کنم، حتی اگر میتونستم هم به من نیازی نداشت. اون واقعاً شوهرش و میخواست... پدر بچهش و، که بیاد در گوشش بگه فدا سرت که بچه افتاد، همه چی فدا سرت.
سرتون و درد نمیآرم، خیلی باهاش حرف زدم، خیلی برام حرف زد. دردناک بود، دردناک بود، دردناک بود، من و در خودم حل کرد.
*این خاطرهی یک شب شیفت من بود، گاهی وقتها زندگی اونقدر تلخ میشه که با صد مَن عسل نمیشه هضمش کرد. این بند آخر هم به عنوان یک درد دل کوچیک میگم: خیلی نیاز داشتم کسی نزدیک یا حتی چند فرسخی من میبود که توی این دوران آرامم میکرد ـ برای یک زن خیلی سخته غم و دردهاش و توی دلش آسیاب کنه که مبادا داغون به نظر برسه و عزیزش رو ناراحت کنه.
مراقب خودتون باشین💚 خدا پناهتون باشه
#زنان_و_کرونا
✅ شما هم میتوانید روایت خود را از تاثیر بیماری کرونا بر زندگیتان برای ما بفرستید.
@bidarzani
📌گزارش: زنان بیکار شده در وضعیت کرونایی
در ایران وضعیت معیشت، رفاه و درمان تا قبل از کرونا هم بسیار دردناک بود. این واقعیت نه فقط برای بیکاران و بیثباتکاران بلکه برای اکثریت شاغلین رسمی و مزدبگیران هم نمود داشت. اما زنان به نسبت حضورشان در بعضی مشاغل خدماتی با شیوع کرونا در طوفانی سیاهتر غوطهورند و در شرایط پیشِ رو نیز امیدی به رهاییشان نیست.
در ادامه گزارشی میدانی خواهیم داشت از زبان زنان؛ زنانی که گویا به دلیل زن بودنشان همواره بر لبهی تیغ فقر و خشونت و محرومیت، خونین و زخمی، روزگار میگذرانند.
زهره: چهل ساله، کارمند یک باشگاه ورزشی
«باشگاه ما ویژهی بانوان است، ماهانه اجارهای تقریبا ۱۰میلیون، و ماهی ۲میلیون هم هزینههای برق، آب ، تلفن و اینترنت باید توسط مدیر باشگاه پرداخت شود. با من تقریبا ۱۵ مربی و منشی و یک نظافتچی و دستفروشانی که بر حسب نیاز، بعضی روزها اجازهی بساط کردن داشتند، از این باشگاه نان میخوردیم. فقط دو یا سه نفر از طرف همسرشان بیمه هستند و دو نفر که هنوز تحت تکفل بیمهی پدر هستند، بقیه بیمهای ندارند. چند تا از آنها نان آور و اکثرشان هم کمک خرج خانواده هستند. هنوز تربیت بدنی جوابگو نیست و مالک کل اجارهی اسفند را از مدیر باشگاه، خیلی محترمانه دریافت کرده.»
سوال: ازمسئولین درخواستی کردید؟
جواب: نامهای به شرح زیر به مسئولین دادیم:
«سلام؛ در رابطه با اعتراض عدهای از عزیزان در مورد تعطیل کردن باشگاههای ورزشی و پیرو ابلاغ جناب آقای …که شهریهها محفوظ بماند! آیا راهکاری هم برای هزینههای باشگاهداران ارائه کرده اند؟ باشگاهی که ماهانه حداقل ۱۲میلیون هزینهی اجاره و… دارد، چطور باید هزینههایشان را تامین کنند؟ آیا تربیت بدنی تسهیلاتی درنظر گرفته؟»
و جوابشان این بود:
«خیر. تسهیلاتی نیست. در این که بخشنامه عمومی است و برای کلیهی باشگاهها و اماکن ورزشی است شکی نیست و حقوق مشتریان باید رعایت شود و بعد از بازگشایی، خدمات جبرانی به مشتریانی که شهریههای اسفند و فروردین را پراختهاند، ارائه گردد.»
سیمین: مدیر یک آرایشگاه
«مجبور شدیم سالن آرایشی را که ۹ نفر در آن کار میکردند، تعطیل کنیم. کارکنان این سالن زنانی بین ٢۵ تا ٣٨ ساله و به شرح زیر بودند: زن جوان مطلقهای که پدرش فوت کرده و نانآور مادر و برادرش است. این زن باخانوادهاش زندگی میکند و نمیخواهد سر بار آنها باشد. زن جوانی که فرزندی مریض دارد و خودش و همسرش برای تامین هزینهی داروها سخت کار میکردند. نظافتچی آرایشگاه که شرایطاش فاجعهبار است و نیازی به توضیح مشکلاتش نیست. دختر جوانی که با پدرش زندگی میکند و چندی پیش مادرش با سرطان فوت کرده. دختر دیگری که با التماس برای استخدامش با داشتن فوق لیسانس مخابرات پافشاری میکرد. زن جوانی که با توجه به رفتارهای زشت همسرش میخواست مستقل باشد تا سر کوفت نشنود. و زنان بیشماری که به همین منوال از نان خوردن افتادهاند….خودم با هزار چانه زنی مجبور شدم که دوباره اینجا را کرایه کنم چون نمیخواستم مشتریهای چند ساله را از دست بدهم. پیش از عید علاوهبر مواد رنگ و مش و… موادی هم برای ضدعفونی خریدم که حتی پول آنها هم درنیآمد و حالا با کلی قرض مجبور شدهام که بهخاطر کرونا آرایشگاه را تعطیل کنم. تازه اجارهی این ماه را هم پرداخت نکردم. به بانگ زنگ زدیم، گفتند که دولت بخشنامه داده که تا آخر ماه چکها را برگشت نزنید ولی گویا حرف دولت هیچ پشتوانهی قانونی ندارد و چک را که به مبلغ ۶میلیون هست، به اجرا گذاشته و ما مجبور به تخلیه هستیم. صاحب ملک با داشتن چندین آپارتمان آدم بسیار سختگیر و پول دوستیست که ذرهای رحم نمیکند. ما هم که فعلا خانهنشین شدهایم با دنیایی از گرفتاریها. افسردگی و نگرانی من و همهی کارمندان بسیار زیاد شده و هیچ پناهی هم نداریم. بعضی از پرسنل که حقوقی به منزل میبردند، الان بیشتر با سرزنش و خشونت مواجهاند؛ مثل این که اینها مقصر بودهاند! در ضمن بعضی از پرسنل بیمهی همسر و یا پدرشان هستند ولی بیشترشان بیمه ندارند و هیچ حقوقی هم از جایی نمیگیرند.»
سوال: با مسئولان در اتحادیه تماس گرفتید؟
جواب: نه چون اصلا به آنها اعتماد نداریم و مطمئن هستیم که هیچ کمکی نمیکنند.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١٣٩٩
#زنان_و_کرونا
✅ادامه مطلب در لینک زیر ⬇️
http://www.lajvar.se/1399/02/07/94492/
@bidarzani
در ایران وضعیت معیشت، رفاه و درمان تا قبل از کرونا هم بسیار دردناک بود. این واقعیت نه فقط برای بیکاران و بیثباتکاران بلکه برای اکثریت شاغلین رسمی و مزدبگیران هم نمود داشت. اما زنان به نسبت حضورشان در بعضی مشاغل خدماتی با شیوع کرونا در طوفانی سیاهتر غوطهورند و در شرایط پیشِ رو نیز امیدی به رهاییشان نیست.
در ادامه گزارشی میدانی خواهیم داشت از زبان زنان؛ زنانی که گویا به دلیل زن بودنشان همواره بر لبهی تیغ فقر و خشونت و محرومیت، خونین و زخمی، روزگار میگذرانند.
زهره: چهل ساله، کارمند یک باشگاه ورزشی
«باشگاه ما ویژهی بانوان است، ماهانه اجارهای تقریبا ۱۰میلیون، و ماهی ۲میلیون هم هزینههای برق، آب ، تلفن و اینترنت باید توسط مدیر باشگاه پرداخت شود. با من تقریبا ۱۵ مربی و منشی و یک نظافتچی و دستفروشانی که بر حسب نیاز، بعضی روزها اجازهی بساط کردن داشتند، از این باشگاه نان میخوردیم. فقط دو یا سه نفر از طرف همسرشان بیمه هستند و دو نفر که هنوز تحت تکفل بیمهی پدر هستند، بقیه بیمهای ندارند. چند تا از آنها نان آور و اکثرشان هم کمک خرج خانواده هستند. هنوز تربیت بدنی جوابگو نیست و مالک کل اجارهی اسفند را از مدیر باشگاه، خیلی محترمانه دریافت کرده.»
سوال: ازمسئولین درخواستی کردید؟
جواب: نامهای به شرح زیر به مسئولین دادیم:
«سلام؛ در رابطه با اعتراض عدهای از عزیزان در مورد تعطیل کردن باشگاههای ورزشی و پیرو ابلاغ جناب آقای …که شهریهها محفوظ بماند! آیا راهکاری هم برای هزینههای باشگاهداران ارائه کرده اند؟ باشگاهی که ماهانه حداقل ۱۲میلیون هزینهی اجاره و… دارد، چطور باید هزینههایشان را تامین کنند؟ آیا تربیت بدنی تسهیلاتی درنظر گرفته؟»
و جوابشان این بود:
«خیر. تسهیلاتی نیست. در این که بخشنامه عمومی است و برای کلیهی باشگاهها و اماکن ورزشی است شکی نیست و حقوق مشتریان باید رعایت شود و بعد از بازگشایی، خدمات جبرانی به مشتریانی که شهریههای اسفند و فروردین را پراختهاند، ارائه گردد.»
سیمین: مدیر یک آرایشگاه
«مجبور شدیم سالن آرایشی را که ۹ نفر در آن کار میکردند، تعطیل کنیم. کارکنان این سالن زنانی بین ٢۵ تا ٣٨ ساله و به شرح زیر بودند: زن جوان مطلقهای که پدرش فوت کرده و نانآور مادر و برادرش است. این زن باخانوادهاش زندگی میکند و نمیخواهد سر بار آنها باشد. زن جوانی که فرزندی مریض دارد و خودش و همسرش برای تامین هزینهی داروها سخت کار میکردند. نظافتچی آرایشگاه که شرایطاش فاجعهبار است و نیازی به توضیح مشکلاتش نیست. دختر جوانی که با پدرش زندگی میکند و چندی پیش مادرش با سرطان فوت کرده. دختر دیگری که با التماس برای استخدامش با داشتن فوق لیسانس مخابرات پافشاری میکرد. زن جوانی که با توجه به رفتارهای زشت همسرش میخواست مستقل باشد تا سر کوفت نشنود. و زنان بیشماری که به همین منوال از نان خوردن افتادهاند….خودم با هزار چانه زنی مجبور شدم که دوباره اینجا را کرایه کنم چون نمیخواستم مشتریهای چند ساله را از دست بدهم. پیش از عید علاوهبر مواد رنگ و مش و… موادی هم برای ضدعفونی خریدم که حتی پول آنها هم درنیآمد و حالا با کلی قرض مجبور شدهام که بهخاطر کرونا آرایشگاه را تعطیل کنم. تازه اجارهی این ماه را هم پرداخت نکردم. به بانگ زنگ زدیم، گفتند که دولت بخشنامه داده که تا آخر ماه چکها را برگشت نزنید ولی گویا حرف دولت هیچ پشتوانهی قانونی ندارد و چک را که به مبلغ ۶میلیون هست، به اجرا گذاشته و ما مجبور به تخلیه هستیم. صاحب ملک با داشتن چندین آپارتمان آدم بسیار سختگیر و پول دوستیست که ذرهای رحم نمیکند. ما هم که فعلا خانهنشین شدهایم با دنیایی از گرفتاریها. افسردگی و نگرانی من و همهی کارمندان بسیار زیاد شده و هیچ پناهی هم نداریم. بعضی از پرسنل که حقوقی به منزل میبردند، الان بیشتر با سرزنش و خشونت مواجهاند؛ مثل این که اینها مقصر بودهاند! در ضمن بعضی از پرسنل بیمهی همسر و یا پدرشان هستند ولی بیشترشان بیمه ندارند و هیچ حقوقی هم از جایی نمیگیرند.»
سوال: با مسئولان در اتحادیه تماس گرفتید؟
جواب: نه چون اصلا به آنها اعتماد نداریم و مطمئن هستیم که هیچ کمکی نمیکنند.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١٣٩٩
#زنان_و_کرونا
✅ادامه مطلب در لینک زیر ⬇️
http://www.lajvar.se/1399/02/07/94492/
@bidarzani
«کرونا باشد یا نه، کسی به فکر زنان شاغل نیست»
✍نسیم روشنایی
زنان بسیاری نیز که در اقتصاد غیررسمی فعالیت دارند یا قراردادهای موقت دارند در بحران کرونا کمک دولتی نخواهند گرفت. سیاستگذاری دولتی و حمایتها نیز طوری تدوین میشوند که زنان را به خانهداری یا کار در کارگاههای خانگی تشویق کنند.
«اگر به کارم باز نگردم همین مشتریهایی را هم که دارم از دست میدهم و همه میروند سراغ یک ناخنکار دیگر. از کرونا میترسم اما نمیتوانم با جیب خالی تا ابد در خانه بنشینم.» اینها گفتههای دختری است که در آرایشگاهی در جنوب تهران، بدون قرارداد و بیمه تامین اجتماعی، بهصورت درصدی کار میکند.
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/501466&rhash=eec6b76cb50965
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
✍نسیم روشنایی
زنان بسیاری نیز که در اقتصاد غیررسمی فعالیت دارند یا قراردادهای موقت دارند در بحران کرونا کمک دولتی نخواهند گرفت. سیاستگذاری دولتی و حمایتها نیز طوری تدوین میشوند که زنان را به خانهداری یا کار در کارگاههای خانگی تشویق کنند.
«اگر به کارم باز نگردم همین مشتریهایی را هم که دارم از دست میدهم و همه میروند سراغ یک ناخنکار دیگر. از کرونا میترسم اما نمیتوانم با جیب خالی تا ابد در خانه بنشینم.» اینها گفتههای دختری است که در آرایشگاهی در جنوب تهران، بدون قرارداد و بیمه تامین اجتماعی، بهصورت درصدی کار میکند.
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/501466&rhash=eec6b76cb50965
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
رادیو زمانه
«کرونا باشد یا نه، کسی به فکر زنان شاغل نیست»
نسیم روشنایی - زنان بسیاری که در اقتصاد غیررسمی فعالیت دارند یا قرارداد موقت دارند در بحران کرونا کمک دولتی نخواهند گرفت.
📌زنان؛ آسیبدیدگان اصلی کرونا در حوزهی صنایعدستی
📝گزارش اختصاصی بیدارزنی
@bidarzani
📍اوایل اردیبهشت است. بیشتر از دو ماه میشود که از اعلام رسمی خبر گسترش ویروس کرونا و همهگیری بیماری گذشته است. دو ماهی که چنان کش آمده انگار دو سال است گرفتارش هستیم. دو ماهی که طی آن انسانهای زیادی یا کار خود را از دست دادند یا خودخواسته متوقفش کردند، اما بیتردید تبعات این بیکاری بازی زمانی بسیار بزرگتری از عمر آنها را متأثر خواهد کرد.
📍مشکلات بازار صنایعدستی در روزگار کرونایی
اولین تأثیر اعمال محدودیتها با لغو رویدادها و نمایشگاهها در اسفندماه و ادامهی آن در فروردین روی داد؛ زمانی که هنرمندانی که به تولید صنایعدستی اشتغال دارند از ارتباط حضوری با مخاطبانشان محروم شدند.
📍فروش آنلاین؛ تهدید یا فرصت؟
با محدودیت در فروش محصولات خانگی بهصورت حضوری، تنها عرصهی عرضهی کالا اینترنت شده است؛ اما آیا این عرصه برای زنان تولیدکننده که بسیاری از آنها در مناطق محروم زندگی میکنند و بسیاری از آنها مهارت و ابزار کافی برای رقابت با دیگر کالاها را در فروش اینترنتی ندارند عرصهی عادلانه و برابری است؟
📍مشکلات تولید در محدودیت رفت و آمد
تولیدکنندگان با مشکلاتی طی تولید مواجهاند؛ از تأمین مواد اولیه و سرمایه گرفته تا جمع شدن در کارگاه تولیدی و فشار خانوادهها برای تعطیل یا محدود کردن کار.
بیتا در کرمان یکی از مشکلات عروسکخانه را تأمین مواد اولیه برای تولید میداند زیرا جاهایی که مایحتاج موردنیاز آنها را تأمین میکردهاند حالا بسته هستند.
📍بیمه و تسهیلات دولتی
دریا (سیستان و بلوچستان) از آنجا که شرکت ثبتشدهای نداشته هیچوقت نتوانسته سوزن دوزهایی که با او کار میکنند را بیمه کند. او میگوید «میدانم که دولت قبلاً بیمهی تأمین اجتماعی به زنان هنرمند صنایعدستیکار اختصاص میداد. آن زمان ۷۰ درصد حق بیمه را دولت میداد و ۳۰ درصد را سوزندوزها میدادند اما شنیدهام که دیگر چنین بیمهای در کار نیست.» او میگوید دولت نه تنها آنها را بیمه نکرده بلکه هیچوقت هیچ کمکی به آنها نکرده است. «آنها همیشه میگویند کارهایتان را بدهید تا در نمایشگاهها به فروش برسانیم و حرفهایی از این قبیل، اما آنقدر دردسر دارد و مراحل اداریاش زیاد است و آنقدر برو و بیا دارد که از پس کارها برنمیآیم و ترجیح میدهم دنبالش نروم.
#زنان_و_کرونا
#صنایع_دستی
ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29921&rhash=3ec4f87be6d7d1
📝گزارش اختصاصی بیدارزنی
@bidarzani
📍اوایل اردیبهشت است. بیشتر از دو ماه میشود که از اعلام رسمی خبر گسترش ویروس کرونا و همهگیری بیماری گذشته است. دو ماهی که چنان کش آمده انگار دو سال است گرفتارش هستیم. دو ماهی که طی آن انسانهای زیادی یا کار خود را از دست دادند یا خودخواسته متوقفش کردند، اما بیتردید تبعات این بیکاری بازی زمانی بسیار بزرگتری از عمر آنها را متأثر خواهد کرد.
📍مشکلات بازار صنایعدستی در روزگار کرونایی
اولین تأثیر اعمال محدودیتها با لغو رویدادها و نمایشگاهها در اسفندماه و ادامهی آن در فروردین روی داد؛ زمانی که هنرمندانی که به تولید صنایعدستی اشتغال دارند از ارتباط حضوری با مخاطبانشان محروم شدند.
📍فروش آنلاین؛ تهدید یا فرصت؟
با محدودیت در فروش محصولات خانگی بهصورت حضوری، تنها عرصهی عرضهی کالا اینترنت شده است؛ اما آیا این عرصه برای زنان تولیدکننده که بسیاری از آنها در مناطق محروم زندگی میکنند و بسیاری از آنها مهارت و ابزار کافی برای رقابت با دیگر کالاها را در فروش اینترنتی ندارند عرصهی عادلانه و برابری است؟
📍مشکلات تولید در محدودیت رفت و آمد
تولیدکنندگان با مشکلاتی طی تولید مواجهاند؛ از تأمین مواد اولیه و سرمایه گرفته تا جمع شدن در کارگاه تولیدی و فشار خانوادهها برای تعطیل یا محدود کردن کار.
بیتا در کرمان یکی از مشکلات عروسکخانه را تأمین مواد اولیه برای تولید میداند زیرا جاهایی که مایحتاج موردنیاز آنها را تأمین میکردهاند حالا بسته هستند.
📍بیمه و تسهیلات دولتی
دریا (سیستان و بلوچستان) از آنجا که شرکت ثبتشدهای نداشته هیچوقت نتوانسته سوزن دوزهایی که با او کار میکنند را بیمه کند. او میگوید «میدانم که دولت قبلاً بیمهی تأمین اجتماعی به زنان هنرمند صنایعدستیکار اختصاص میداد. آن زمان ۷۰ درصد حق بیمه را دولت میداد و ۳۰ درصد را سوزندوزها میدادند اما شنیدهام که دیگر چنین بیمهای در کار نیست.» او میگوید دولت نه تنها آنها را بیمه نکرده بلکه هیچوقت هیچ کمکی به آنها نکرده است. «آنها همیشه میگویند کارهایتان را بدهید تا در نمایشگاهها به فروش برسانیم و حرفهایی از این قبیل، اما آنقدر دردسر دارد و مراحل اداریاش زیاد است و آنقدر برو و بیا دارد که از پس کارها برنمیآیم و ترجیح میدهم دنبالش نروم.
#زنان_و_کرونا
#صنایع_دستی
ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29921&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
زنان؛ آسیبدیدگان اصلی کرونا در حوزهی صنایعدستی - بیدارزنی
در ۵ سال گذشته بیش از ۵۱ هزار مجوز برای مشاغل خانگی در حوزه صنایعدستی صادر شده که حدود ۷۷ درصدش جهت فعالیت زنان بوده است.
📌روایتی از زنان دستفروش مترو
زارا امجدیان
داستان زیور، زنی که مدتهاست تنها در جنوب تهران زندگی میکند و در مترو دستفروشی میکند در دانشگاه پیامنور درس میخواند. حالا در دوران قرنطینه و خلوت شدن مترو دیگر درآمدی ندارد ...
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📢Listen to روایتی از زنان دستفروش مترو by بیدارزنی on #SoundCloud
https://soundcloud.com/bidarzani/eocyag9ambvj
زارا امجدیان
داستان زیور، زنی که مدتهاست تنها در جنوب تهران زندگی میکند و در مترو دستفروشی میکند در دانشگاه پیامنور درس میخواند. حالا در دوران قرنطینه و خلوت شدن مترو دیگر درآمدی ندارد ...
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
📢Listen to روایتی از زنان دستفروش مترو by بیدارزنی on #SoundCloud
https://soundcloud.com/bidarzani/eocyag9ambvj
SoundCloud
روایتی از زنان دستفروش مترو گزارشی از زارا امجدیان
📌در زمانهی این بیماری عالمگیر صدای کسانی باشیم که دیده نمیشوند.
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
بیدارزنی: در نظر داریم طی پروندهای، تاثیر بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی متعاقب آن در سطح جامعه را بر روی زنان، اعم از شاغل و غیرشاغل، بررسی کنیم. از این رو از شما دعوت میکنیم تجربه زیسته خود را از زندگی در خانه یا محل کار، از وضعیت شغلیتان پس از تعطیلی و نیز از دورنمایی که از زندگی شخصی و کاری خود دارید برای ما روایت کنید.
مشتاقیم قصههایتان را بشنویم و تجارب شما را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
روایتهای خود را میتوانید به تلگرام، توییتر و اینستاگرام بیدارزنی ارسال کنید.
آدرس ایمیل:
bidarzani@gmail.com
اینستاگرام:
https://instagram.com/bidarzani?igshid=wcz2cgg5vnmr
توییتر:
https://twitter.com/Bidarzani?s=08
#زنان_و_کرونا
@bidarzani