بيدارزنى
4.37K subscribers
5.44K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
واکنش‌ کاربران در فضای مجازی به #قتل_رومینای سیزده‌ ساله


🔹شیما قوشه: ‏وقتی با افتخار نام ‎پدر که ‎قاتل است را در اعلامیه می‌نویسند و خبری از نام ‎مادر داغدار نیست، یعنی همچنان در این خانواده ‎زنان قربانی سیستم #‎پدرسالار می‌شوند.


🔹پگاه بنی‌هاشمی: ‏در #قانون_مجازات_اسلامی ايران، اگر فرزند به دست پدر كشته شود قصاص نمی‌شود اما اگر به دست مادر كشته شود، مادر قصاص می‌شود.


🔹فرزاد صیفی‌کاران: ‏هم می‌کشد و بهش هم تسلیت می‌گویند!
قاتل و هم‌دستان قاتل «گرامی» خوانده می‌شوند و برای تسلیت باز نزد همان قاتل می‌روند... چه حقیرند افرادی که در چنین مراسمی شرکت می‌کنند!
این آگهی طنز تلخِ زندگی زیر سایه #مردسالاری و قوانین متحجرانه است...

🔹بلبل خوش‌الحان: ‌‎معصومه ابتکار چندی پیش گفته بود ‎خشونت خانگى در ایران بحرانی نیست!


🔹فرزانه جلالی: ‏وقتی ‎فرشته نجاتی مرداد ۱۳۸۵درحالیکه خواب بود توسط پدرش گلویش بریده شد رومینا یکی دوسال بیشتر نداشت. علی نجاتی، پدر فرشته بعد از سه سال از زندان آزاد شد. سرخوش و سربلند. آیا باید منتظر بمانیم تا هشتگ کردن نام زنی دیگر؟ چه راهی برای مبارزه داریم؟

🔹سلامتیان: ‌‎سارارخشانی ۱۵ ساله - باردار
هاجر حسین‌بر ۱۵ ساله
رومینا اشرفی ۱۴ ساله
در کمتر از یک ماه کشته شدند.
#زن‌کشی
وقتی زنی به خاطر جنسیتش کشته میشه، همۀ زنان به درجاتی تهدید میشن. زنان اون خانواده از همه بیشتر، زنان اون شهر، اون کشور و زنان جهان

🔹سما اوریاد: ‌‎زن‌‌کشی یعنی زن نه فقط بخاطر انتخابش، ملیت یا قومیتش که صرفا بخاطر "زن"بودنش از طرف مردان و جامعه‌ مردسالار تحت خشونت مضاعف قرار می‌گیرد. کشته می‌شود چون زندگی‌اش ذیل زندگی‌های دیگری شناخته شده. حفاظت از جانش نه تنها امری ثانویه، که کشتنش از سوی مردان توجیه و بعد پذیرفته می‌شود.

🔹سمانه سوادی: ‏کربلایی رضا اشرفی، قاتل رومینا اشرفی، بر اساس ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، از جهت جنبه عمومي علاوه بر پرداخت ديه به حبس تعزيری ۳ تا ۱۰ سال محكوم خواهد شد. چون پدر است! پدر و جد پدری علت وجود فرزند بودند، عدم فرزند رو به وجود تبدیل کردند و مالکند! تنها تنها، خالی خالی!


🔹خانوم لی: ‏فاجعه‌ی رومینا چنان آش درهم‌جوشی از #کودک‌همسری و قتل ناموسی و پدرسالاریه که آدم نمی‌فهمه کدومش از همه جگرسوزتره. چه جان کوچکی که فدای این حماقت‌ها بشه.


🔹محمد معصومیان: ‏یکی را #تبعیض_سیستماتیک علیه زنان می‌کشد مانند دختر آبی و دیگری را ناموس پرستی پدرش مانند رومینا. همدستی کامل نهاد مردسالار قدرت و خانواده پدرسالار یا حقوق اولیه زنان را به مسلخ می‌برد یا جانشان را.


🔹طراوت مظفریان: ‏نام های زنانی که کشته می شوند..
چطور شب سر بر بالین میگذارید وقتی #لایحه_تامین_امنیت_زنان رو بیش از ده سال پشت درهای بسته مجلس نگه داشتید؟
خون تک تک این زنان بر دستان و سر و روی شما پاشیده...
رومینا اشرفی
سارا رخشانی
هاجر حسین‌بر



🔹شهرام موصلچی: ‏قتل دلخراش (سارا، هاجره، زبیده و رومینا) که بیشترشان کودک بودند، تنها بخشی از ماجرای خوفناک و غم‌انگیز جامعه امروزی ما است. بخش دیگر این ماجرای وحشتناک، ادامه #‎خشونت_علیه_زنان به شیوه‌های مختلف و مسکوت ماندن قتل‌های بی‌شماری است که هر از گاهی اتفاق می‌افتد، اما رسانه‌ای نمی‌شوند.


🔹الا: ‏اعلامیه‌ی ترحیم رومینا آینه‌ی تمام‌نمای نرینه‌سالاریه. اسم قاتل با فونت درشت، تسلیت به پیشگاه نرینه‌های فامیل، زن‌ها هم که پاک غایب.

🔹منیژه: ‏توی یه بخشی از گزارش نیلوفر عموی رومینا میگه «کدام مردی عکس ناموسش را در دنیا پخش می‌کند؟» این دقیقا همون تفکریه که میگه عکس بی‌حجاب اینستاگرام نذارین. ما انسان نیستیم #ناموس مردهای خانواده و‌بعد حکومتیم، بخشی از مایملکشون.حق تصمیم برای بدن و پوشش ما با خودمون نیست با قیم و ولیه.


🔹مریم طالشی: ‏انگار این دختر نه فرزند مادری بوده و نه قوم و خویش زن دیگه‌ای. اعلامیه پر شده از اسامی مردان منسوب و در رأس، پدر فرزندکش که لابد گمان کردند پیشوند کربلائی گناهش رو پاک می‌کنه.


🔹محمد غلام‌ابوالفضل: ‏بابا آمد بابا با داس آمد.

#خشونت_خانگی
#قتل_ناموسی


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 زن‌ستیزی و تبعیض علیه زنان

‏باجه امور خانواده اداره گذرنامه:

زنی مستاصل و پریشان به مسئول باجه در حالی که اشک میریزه میگه خانم من دارم واشنگتن دی سی دکترا میخونم. تموم زندگیم اون وره. با شوهرم و دخترم اومده بودیم دیدن خانوادمون. موقع برگشت شوهرم و دخترم رد شدند. به من که رسید گفتند شوهرت ممنوع الخروجت کرده.
‏و اجازه خروج از کشور نداری. خانم شما خودت زنی. آخه مگه میشه. بچم رو برد. زندگیم رو نابود کرد. حالا من چی کار کنم...

زن با هق هق: خانم تا حالا شده که این جور پرونده‌ها درست شند؟
مسئول باجه بیحوصله و بی‌تفاوت ایشالا درست میشه. این فرم رو پر کن.
‏امور بین الملل اداره گذرنامه

زن با دختر هفده ساله خطاب به منشی سرپرست دادسرا: خانم من اومدم برای دخترم پاسپورت بگیرم. میگند اجازه پدرش رو میخواد. باباش رو از کجا بیارم. هفده سال پیش ما رو گذاشت و رفت. هفده سال پیش غیابی طلاق گرفتم و با کارگری و بدبختی این بچه رو بزرگ کردم.
‏حالا ازم اجازه پدر میخواید؟
خانم منشی: برو از دادگاه خانواده حکم مفقوالاثری شوهرت رو بگیر اگه میخوای پاسپورت بگیری براش. بدون اجازه پدر نمیشه.
‏امور بین الملل اداره گذرنامه:
زن به همراه دختر شونزده ساله‌اش خطاب به مسئول باجه خانم شوهر من چندسال پیش فوت کرده. حضانت دخترم با منه. اومدم پاس بگیرم براش.
‏مسئول باجه:«نمیتونی خانم، قیمش باید بیاد که پدربزرگشه. اجازه اون لازمه.» زن مستاصل: آخه پدربزرگش نمیاد. بابا من دخترم رو بزرگ کردم. من دارم خرجش رو میدم. مسئول باجه فقط اجازه پدربزرگ لازمه. قانون این رو میگه. برو خانم وقتمون رو نگیر.
‏اینها فقط بخشی از اونچه بود که در چند روز مشاهداتم در اداره گذرنامه دیدم. زنانی مستاصل که توسط همسرانشان ممنوع الخروج شده‌اند و مردان شیک و پیک و اتوکشیده‌ای که از راه میرسیدندو با گفتن این جمله که اومدم همسرم رو ممنوع الخروج کنم، زندگی و آینده یک زن را بنا به قانون نابود میکردند.


از حساب توئیتر بنفشه جمالی



#خشونت_علیه_زنان #زن_ستیزی #تبعیض_جنسیتی #تبعیض_سیستماتیک #ارتجاع



@Blackfishvoice
@bidarzani
📌 گزارشی از قتل فائزه: ساحره‌ای که علیه پدرش می‌شورد

✍🏽 فاطمه کریمی

#بیدارزنی: در تاریخ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ انتشار خبری در صفحه شخصی اینستاگرام یکی از پزشکان بیمارستان کوثر سنندج به‌نام «ایمان نوابی» توجه بسیاری را به یکی دیگر از موارد زن کشی جلب کرد. در این پست که مدتی بعد به‌دنبال فشار بر این پزشک از صفحه شخصی وی حذف شد، آمده است: «یه دختر ۲۲ ساله رو آوردن که پدرش با بنزین، ۸۵ درصد بدنش رو سوزونده. اونم فقط به‌خاطر داشتن دوست پسر…» با این حال، خانواده فائزه خصوصا پدرش، دلیل مرگ وی را «خودسوزی» ناشی از افسردگی اعلام کردند...

کمی بعد جزئیات بیشتری از این زن جوان به آتش کشیده شده توسط پدرش منتشر شد. هویت وی، فائزه ملکی‌نیا، ۲۲ ساله، مجرد و اهل روستای کورکوره (دولت آباد) واقع در شهرستان سنندج ذکر شد. طبق گفته‌های برخی از افرادی که از نزدیک این زن جوان را می‌شناختند، پدر و مادر فائزه سال‌ها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسن‌تر از خود ازدواج می‌کند.

اما این زندگی خیلی دوام نمی‌آورد و فائزه بعد از دو سال از همسرش جدا می‌شود. بعدها وی قصد ازدواج با فرد دیگری داشت، اما با مخالفت پدرش مواجه می‌شود. خانواده‌ی پسر مورد علاقه‌ی فائزه، چندین‌بار به خواستگاری وی می‌روند، اما پدر موافقت نمی‌کند. به گفته‌ی برخی از نزدیکان، فائزه برای چند روز با مرد مورد علاقه‌ی خود به یکی از شهرستان‌های مرزی استان کردستان میروند، که گویا قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشته‌اند، اما کمی بعد به اجبار یا با خواست خود برمی‌گردند...

▪️در ماه‌های اخیر زنان زیادی به بهانه‌های مختلف توسط افراد مذکر خانواده‌هایشان کشته و قربانی تفکر پدرسالارانه‌ای شدند که زنان را حتی از اولیه‌ترین حقوق انسانی خود محروم می‌کند. با این حال، این زنان برخلاف تفکر کلیشه‌ای که آنها را تنها در حد یک قربانی «منفعل» بازنمایی می‌کند، زنانی هستند که در زندگی فردی خود دیگر حاضر نیستند تا سرنوشت محتوم خود را بپذیرند و در برابر فشارها و خشونت‌های روزانه‌ای که بر آنها وارد می‌شود، مقاومت می‌کنند.

#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #تبعیض_سیستماتیک


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43120


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 افزایش ۲۶ درصدی زنان «خود سرپرست» در کشور: ۹۳ هزار زن سرپرست خانوار، تنها در سیستان و بلوچستان

زهرا ابراهیمی، مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری سیستان و بلوچستان در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا گفته است که گزارش آمارهای رسمی در ارتباط با زنان سرپرست خانوار نشان می‌دهد که در دهه‌های اخیر تعداد خانوار دارای سرپرست زن افزایش حدود ۸، ۲۶ درصدی داشته است و سیستان و بلوچستان با ۱، ۲۰ درصد  بیشترین زنان گروه یاد شده را به خود اختصاص داده‌ است، سیستان و بلوچستان ۹۳ هزار زن خود سرپرست دارد.

به گفته ابراهیمی به طور کلی جمعیت فعال زن سرپرست خانوار  رشد ۶، ۲۳ درصدی داشته و جمعیت شاغل زنان خانوار نیز در بازه مذکور با رشد ۱، ۲۳ درصدی همراه بوده است.

او محوری‌ترین دلیل به گسترش شمار زنان سرپرست خانوار را، توسعه نیافتگی فراگیر منطقه دانسته و گفته درحقیقت این «فقر» است که توانمندی زنان را در مواجهه با مسایل معیشتی با مشکل روبرو ساخته است. سیاری از زنان استان به ویژه ساکنان روستاها و سکونتگاه‌های حاشیه‌ای به دلیل فقدان تحصیلات دانشگاهی و مهارت‌های زندگی و همچنین شغل مناسب از امنیت مالی بی‌بهره بوده و در تامین اصلی‌ترین مایحتاج زندگی خود به شوهران‌شان وابستگی شدید دارند و مسایلی نظیر اعتیاد و... به چالش های پیرامون آنان دامن زده است. همچنین  پاندمی کرونا نیز محدودیت های این گروه از زنان را بیشتر کرده و با تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی متاثر از این بحران، زنان سیستان و بلوچستان برای امرار معاش با مشکلات زیادی روبرو شده است.
ابراهیمی گفته: «این گروه از زنان اغلب با عوامل آسیب‌زایی همچون تبعیضات فرهنگی، ضعف دسترسی به فرصت‌های شغلی، بی‌سوادی یا کم‌سوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی مواجهند».

او ثبت نشدن رسمی ازدواج های سنتی و شرعی را از مشکلات دیگر در این زمینه خوانده و گفته این گونه ازدواج‌ها بار مضاعفی را بر دوش زنان خواهد گذاشت چرا که اکثریت کسانی که به صورت سنتی ازدواج می‌کنند از دهک‌های پایین درآمدی جامعه هستند و علاوه بر اینکه بد سرپرست «تلقی می‌شوند»، در صورت طلاق یا فوت همسر، باز هم از منظر قانونی هیچ گونه حقوقی نخواهند داشت.

ازدواج زنان با مردان غیر ایرانی در استان‌های مرزی که فقر اقتصادی از عمده دلایل آن است نیر باعث می‌شود که زنان از هیچ گونه حقوقی برخوردار نشوند و با فوت یا ترک همسر سرپرستی زندگی و کودکانی که شناسنامه ندارند بر عهده آنها باقی می‌ماند.

سیستان و بلوچستان جزو چهار استان نخست کشور در تعداد ازدواج دختران در سنین پایین است، که علاوه بر این که پدیده کودک مادری را رقم می‌زند، در صورت ترک همسر، سن زنان خود سرپرست را به زیر ۲۰ سال می رساند که خود مقدمه‌ای برای افزایش مشکلات این گروه از زنان است.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#تبعیض_سیستماتیک

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 «خواستم، شد» معنا ندارد!

یادمان باشد، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، «خواستند» بشود اما «نشد».


هرچند همواره به زنان توصیه می‌شود که قوی باشند و با اعتماد به نفس و جسارت، برای پیشرفت خود تلاش کنند، اما نباید زن‌ها برای قوی بودن تحت فشار قرار بگیرند و فقط وقتی موفق به حساب بیایند که دقیقا در همان قالبثابت و رایج قرار بگیرند.

▪️عبارت «خواستم، شد» که پیش‌تر در برنامه‌ی تدکس تهران توسط «لیلی گلستان» مطرح شده بود و حالا نام کتاب جدیدش است، به جای آنکه جمله‌ای الهام‌بخش برای زنان باشد، جمله‌ای «خطرناک» است که فقط توانایی و تلاش زنان را دلیل موفقیت آنها نشان می‌دهد و #ساختار_تبعیض‌آمیز پیرامون‌شان را نادیده می‌گیرد و خود زنان را مقصر ناکامی‌شان می‌داند.

در واقع الگوسازی غلط در جهت نمایش زنان قدرتمند که بی‌توجه به امتیازات و امکانات ویژه‌ی آنان شکل می‌گیرد، می‌تواند به بستری برای تضعیف و سرکوب زنان بدل شود و مخصوصا عرصه را برای زنانی با محدودیت‌ها و محرومیت‌ها که در حاشیه قرار دارند، تنگ‌تر کند و به آن‌ها اجازه‌ی ابراز وجود ندهد. یعنی همه‌ی زن‌ها از ویژگی‌های شخصیتی، حمایت‌های خانوادگی، موقعیت‌های تحصیلی، فرصت‌های شغلی و امکانات مالی یکسانی برخوردار نیستند و موفقیت و قدرت برای هر زنی باید بر اساس شرایط و ظرفیت‌های موجودش در نظر گرفته شود.

در حالی که غالبا الگوی زن موفق با زن تحصیل‌کرده و روشنفکر و شاغل که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارد، تعریف می‌شود و زنان دیگر که به دلیل شرایط مختلف، امکان حضور در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی را ندارند، به عنوان زنان ناموفق که هیچ کار مهمی نکردند، مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرند و احساس سرخوردگی و ناتوانی می‌کنند. زمانی الگوسازی از زن قدرتمند به آگاهی و استقلال و جسارت زن‌ها کمک می‌کند که هم نویسنده و هنرمند و استاد دانشگاه و ورزشکار و دانشمند و فعال اجتماعی و سیاسی شناخته شده را در بر بگیرد و هم آن زن گمنامی را که در گوشه‌ی خانه‌اش جاجیم می‌بافد و سوزن‌دوزی می‌کند و غذای خانگی می‌پزد و با کمترین امکانات، می‌کوشد روی پای خودش بایستد و پیشرفت کند، وضعیت خود و خانواده‌اش را بهبود بخشد و به اندازه‌ی خود، اثری در جهان بگذارد را هم در نظر بگیرد.

▪️یادمان بماند، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، خواستند بشود اما نشد. چون فقط خواستن زنان کافی نیست و باید عوامل #نابرابری و #تبعیض_سیستماتیک برطرف شود. پس وقتی می‌توان از مفهوم موفقیت برای همه‌ی زنان سخن گفت که‌ زن‌های ساده و ناشناس نیز به اندازه‌ی زن‌های معروف بتوانند که بخواهند. چه بسیار زنانی که حتی اجازه‌ی خواستن ندارند، چه برسد به توانستن.


از صفحه‌ی اینستاگرام نزهت بادی


@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: بازنشرِ گزارش «فاطمه کریمی» پیرامون قتل «فائزه ملکی‌نیا»


این گزارش، نام فائزه و دیگر زنانی را برمی‌شمارد که همگی به‌دست پدر، همسر و برادران خود کشته شدند. آنها تا آخرین روز زندگی، علیه اعمال خشونت عریان بر کالبد و حق حیات‌شان، جنگیدند:
« اما این گروه از زنان، نه قربانی منفعل، بلکه افرادی بودند که مقابل نُرم‌های مسلط جامعه، مقاومت کرده و تلاششان در راستای این بوده است که زندگی‌شان را بر اساس احترام به خود و خواسته‌های فردی و انسانی‌شان تداوم ببخشند. خواسته‌ها و مطالباتی که چندان موافق اسلوب حاکم بر جامعه نیست. در جامعه پدرسالاری که زنان را تنها در چهارچوب خانواده و تحت کنترل مردانِ خانواده می‌خواهد، این زنانْ مقاومت کرده و هزینه مقاومت‌شان، تمام زندگی‌شان بوده است».


📌 گزارشی از قتل فائزه: ساحره‌ای که علیه پدرش می‌شورد


✍🏽 فاطمه کریمی

#بیدارزنی: در تاریخ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ انتشار خبری در صفحه شخصی اینستاگرام یکی از پزشکان بیمارستان کوثر سنندج به‌نام «ایمان نوابی» توجه بسیاری را به یکی دیگر از موارد زن کشی جلب کرد. در این پست که مدتی بعد به‌دنبال فشار بر این پزشک از صفحه شخصی وی حذف شد، آمده است: «یه دختر ۲۲ ساله رو آوردن که پدرش با بنزین، ۸۵ درصد بدنش رو سوزونده. اونم فقط به‌خاطر داشتن دوست پسر…» با این حال، خانواده فائزه خصوصا پدرش، دلیل مرگ وی را «خودسوزی» ناشی از افسردگی اعلام کردند...

کمی بعد جزئیات بیشتری از این زن جوان به آتش کشیده شده توسط پدرش منتشر شد. هویت وی، فائزه ملکی‌نیا، ۲۲ ساله، مجرد و اهل روستای کورکوره (دولت آباد) واقع در شهرستان سنندج ذکر شد. طبق گفته‌های برخی از افرادی که از نزدیک این زن جوان را می‌شناختند، پدر و مادر فائزه سال‌ها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسن‌تر از خود ازدواج می‌کند.

اما این زندگی خیلی دوام نمی‌آورد و فائزه بعد از دو سال از همسرش جدا می‌شود. بعدها وی قصد ازدواج با فرد دیگری داشت، اما با مخالفت پدرش مواجه می‌شود. خانواده‌ی پسر مورد علاقه‌ی فائزه، چندین‌بار به خواستگاری وی می‌روند، اما پدر موافقت نمی‌کند. به گفته‌ی برخی از نزدیکان، فائزه برای چند روز با مرد مورد علاقه‌ی خود به یکی از شهرستان‌های مرزی استان کردستان میروند، که گویا قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشته‌اند، اما کمی بعد به اجبار یا با خواست خود برمی‌گردند...

▪️در ماه‌های اخیر زنان زیادی به بهانه‌های مختلف توسط افراد مذکر خانواده‌هایشان کشته و قربانی تفکر پدرسالارانه‌ای شدند که زنان را حتی از اولیه‌ترین حقوق انسانی خود محروم می‌کند. با این حال، این زنان برخلاف تفکر کلیشه‌ای که آنها را تنها در حد یک قربانی «منفعل» بازنمایی می‌کند، زنانی هستند که در زندگی فردی خود دیگر حاضر نیستند تا سرنوشت محتوم خود را بپذیرند و در برابر فشارها و خشونت‌های روزانه‌ای که بر آنها وارد می‌شود، مقاومت می‌کنند.

#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #تبعیض_سیستماتیک


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43120


@bidarzani
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
بيدارزنى
Photo
قابل توجهِ انکارکنندگانِ #ستم_مضاعف

روز ششم بهمن، یک زن ۵۳ ساله در شهرستان #فنوج استان #سیستان_و_بلوچستان به خاطر سکته قلبی در صف طولانی توزیع نفت جان خود را از دست داد. برادر زنی که در صف توزیع نفت جان باخت به روزنامه اعتماد گفت: خواهرش «سه روز بود كه برای گرفتن سهميه نفت‌شان در صف بود و آخر هم نتوانست سهميه نفت‌شان را بگيرد. بچه‌هايش ازدواج كردند و شوهرش هم برای كارگری به بندرعباس رفته بود. برای همين مجبور بود برای دريافت سهميه نفت خودش اقدام كند». یه گفته برادر این زن او در روز واقعه «به خاطر استرس و سرما قلبش می‌گيرد و سكته می‌كند. سه روز بود كه براي دريافت سهميه نفت به شركت نفت می‌رفت اما نوبت به او نمی‌رسيد. در اين سه روز دبه‌هايي كه با خود برده بود را پيش يكی از آشنايان گذاشته بود تا روز بعد آنها را بگيرد و دوباره وارد صف شود. روز حادثه وقتي صف طولانی را كه مي‌بيند حالش بد می‌شود و اين اتفاق برايش می‌افتد. اين مشكلاتی است كه ما در شهرستان و استان داريم». معاون سیاسی و امنیتی فرمانداری فنوج هم این واقعه را تایید کرده است. او گفت: «ششم بهمن ماه یک بانوی فنوجی كه براي دريافت سهميه نفت به يكي از جايگاه‌ها مراجعه كرده بود بر اثر عارضه قلبی درگذشت. يكی از مشكلات شهرستان فنوج كمبود مراكز عرضه سوخت است. اين كمبود باعث می‌شود عرضه سوخت به كندی انجام شود». بنا بر گفته منابع محلی زن متوفی «فقیر بود و برای رفت و آمد به کرمان به خاطر درمان هم دیگران به او کمک می‌کردند».


#ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
#بلوچستان #بلوچ_کشی #تبعیض_سیستماتیک #مطرودان #محذوفین #حیات_برهنه


@Blackfishvoice1
🟣 حجاب اجباری، عامل مرگ یک زن کارگر ۲۶ ساله

یک زن کارگر ۲۶ ساله اهل نیشابور، حین کار با دستگاه تزریق پلاستیک مصدوم شد و‌ جان خود را از دست داد.
به‌گزارش خبرگزاری ایلنا: «این کارگر در حین کار با دستگاه دکل (تزریق پلاستیک )، به علت گیر کردن شال و کشیده شدن به داخل دستگاه، به شدت مصدوم و دقایقی بعد در محل کار جان باخت».


▪️پیشتر در ۱۷ آبان ۱۴۰۰ نیز، #مرضیه_طاهریان کارگر  ۲۱ساله‌ی کارخانه‌ی نساجی کویر سمنان، به علت گیر کردن مقنعه در دستگاه و آسیب مغزی جان خود را از دست داد.

#ژن_ژیان_ئازادی
#زنان_کارگر #حجاب_اجباری
#تبعیض_سیستماتیک

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 حجاب اجباری زنان را می‌کشد: روایت جان‌باختن زهرا قرباغی، کارگر کارگاه تولید لوله پولیکا


حجاب اجباری یک عامل ناامن‌کننده در فضاهای کارگری است. تاکنون چند زن به دلیل حجاب اجباری جان خود را در محیط‌های کاری از دست داده‌اند. این روایتی درباره زهرا قرباغی است:


⚪️ زهرا قرباغی، کارگر ۲۶ ساله، متولد روستای تقی آباد سالار از توابع شهر فیروزه در استان خراسان رضوی، از مدتی پیش به‌همراه همسرش، ابوالفضل و دو فرزند خردسالش، برای کار در یک کارگاه تولید لوله‌های پولیکا به نیشابور نقل مکان کرده بود. او روز یک‌شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، به‌دلیل گیر کردن شال (حجاب اجباری) در دستگاه دکلِ تزریق پلاستیک، جان خود را از دست داد و یک‌روز بعد در روستای زادگاهش به‌خاک سپرده شد.

این روایت، خلاصه‌ای از زندگی و مرگ یک زن کارگر در نیشابور است که توسط زمانه احراز هویت شده است.
یک منبع نزدیک به این کارگر جان‌باخته در نیشابور که نخواست نامش فاش شود، درباره چگونگی جان‌باختن زهرا قرباغی به زمانه می‌گوید:

▪️زهرا همیشه با مقنعه باید سرکار حاضر می‌شد اما آن روز برای اینکه فرزند خود را به دکتر ببرد، مرخصی ساعتی گرفت و یک ربع مانده به پایان شیفت کاری به کارگاه بازگشت. زهرا با عجله به سرکار خود برگشت و فرصت نداشت تا شال خود را با مقنعه عوض کند.
به‌گفته این منبع مطلع، شال زهرا ناگهان داخل دستگاه تزریق پلاستیک گیر کرد و سر او کاملا متلاشی شد. همسر کارفرما هم همان‌موقع در کارگاه بود که با دیدن این صحنه غش کرد. پس از جان‌باختن این کارگر جوان، به‌دنبال تماس با مرکز ۱۱۰، مأموران انتظامی به کارگاه آمده و بعد از تنظیم صورت‌جلسه، کارگاه را پلمپ کردند.

برپایه اعلام رسانه‌های دولتی در ایران، رضا علیزاده، جانشین فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور، روز یک‌شنبه ۱۴ خرداد ماه، از تشکیل پرونده قضائی برای این رویداد خبر داده است.
یکی از منابع مطلع اما در رابطه با آغاز روند قضائی این پرونده به زمانه می‌گوید:

کارفرما در برابر مأموران انتظامی اعلام کرد که تا فیلم دوربین‌های مداربسته بازبینی نشود، هیچ‌ چیزی را نمی‌پذیرد. یک روز بعد و به‌دنبال شکایت خانواده زهرا قرباغی، پس از بررسی فیلم دوربین‌ها توسط قاضی دادگاه، کارفرما، "اتفاقی بودن حادثه" را تأیید و پرداخت غرامت نقدی را قبول کرد.

این منبع نزدیک به زهرا قرباغی، درباره وضعیت بیمه این کارگر جان‌باخته به زمانه می‌گوید:
زهرا پیش از این در یک تالار پذیرایی مشغول به‌کار بود و همسرش هم در یک مبل‌شویی کار می‌کرد. او قبلا بیمه نداشت و کارفرمای تولید لوله پولیکا برای زهرا بیمه رد نکرده بود و فقط کارگاه خودش را بیمه کرده بود.

طبق تحقیقات انجام شده، در منطقه صنعتی کریم‌آباد، واقع در بلوار رسالت در شهرستان نیشابور، شمار زیادی کارگاه غیر مجاز، عمدتا برای تبدیل ضایعات پلاستیک به لوازم پلاستیکی نظیر لوله‌های آبیاری، جعبه‌های میوه و تولید کلید و پریز وجود دارد که اکثر کارگران شاغل در این کارگاه‌ها، فاقد بیمه و با حداقل دستمزد مشغول به‌کار هستند. همچنین پرس و جوها نشان می‌دهد درصد بالایی از این کارگران، زن هستند که کارفرمایان برای پرداخت دستمزد کمتر، آنها را استخدام کرده‌اند.

▪️برپایه اعلام منابع نزدیک به خانواده زهرا قرباغی، برادر ۱۶ ساله این زن کارگر هم که زیر سن قانونی و احتمالا بدون بیمه در پروژه در حال ساختِ «پدیده شاندیز» مشغول به‌کار بوده، به‌دلیل سقوط از ارتفاع، جان خود را از دست داده است.

⚪️ منبع: زمانه

#ژن_ژیان_ئازادی
#زنان_کارگر
#تبعیض_سیستماتیک
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 استعار‌ه‌ی جهنم در زندان قرچک به واقعیت تبدیل شده است

⚪️ گزارش ارسالی به #بیدارزنی


«امروز بیست‌‌وپنجم خردادماه، پنجمین روزی است که تعدادی از بندهای زندان قرچک به سیستم سرمایشی (کولر) دسترسی ندارند. تحمل فضای داخل بندها بسیار دشوار بوده و حضور در هواخوری نیز به سبب گرمای طاقت‌فرسا ناممکن است.
رعایت بهداشت شخصی برای همه‌ی زندانیان عملا ناممکن شده، شرایط بند و اقلام بهداشتی موجود، جواب‌گو نیستند و تعداد حمام‌های سالم و قابل‌استفاده پاسخ‌گوی تعداد زندانیان بندهایی که سیستم سرمایشی ندارند، نیست. اقلام بهداشتی مانند مام، با کیفیت بسیار پایین عرضه می‌شود و آن هم گاهی با تعداد کم.

شرایط در این روزها به نحوی است که زندانیان متوسل به استفاده از بطری‌های یخ‌زده‌ی آب شده‌‌اند و بطری‌های یخ‌زده را روی تن و صورت‌شان می‌گذارند تا از گرمازدگی جلوگیری کنند؛ اما تعداد یخچال‌های موجود و سالم هم جواب‌گوی یخ‌زدن تعداد بطری‌های آب موردنیاز نیست.

اگر پیش‌تر، استعاره‌ی جهنم را برای توصیف شرایط زندان قرچک به کار می‌بردیم، در ۵روز گذشته این استعاره به واقعیت قرچک تبدیل شده است.

▪️این در حالی است که دو هفته‌ی گذشته و در روز بازدید سه‌ساعته‌ی مقامات خارجی _ متشکل از ۳۶ سفیر و دیپلمات و نماینده سازمان‌های بین‌المللی _ که با هدف نشان دادن خدمات و تسهیلات متنوع و بی‌شائبه به زندانیان زن و آشنایی بازدیدکنندگان با اصول زندانبانی اسلامی انجام شد، تمامی فضاهایی که به بازدیدکنندگان نشان دادند، مجهز به وسایل سرمایشی بودند، وسایلی که پس از بازدید به انبار زندان انتقال داده شدند!
همچنین سال گذشته نیز ۱۲ عدد کولرگازی توسط خیرین خریداری و به زندان تحویل داده شد که این کولرها در اتاق‌های مسئولان زندان نصب شدند؛ همان اتاق‌هایی که در ماه‌های اخیر به کمک مبالغ دریافتی از خیرین نوسازی، عریض‌تر و مجهزتر شدند.

پیش‌تر و به هنگام حضور زندانیان سیاسی در بند هشت این زندان، امکان اطلاع‌رسانی درخصوص وضعیت اسفناک تاحدی ممکن بود؛ اما امروز به سبب نبود هیچ زندانی تریبون‌داری در قرچک، زندانیان این زندان در سکوت خبری با مشکلات بی‌شمارشان دست به گریبانند و به‌نوعی رها شده‌اند:

صدای زندانیان بی‌صدای زندان زنان قرچک باشیم.»


#ژن_ژیان_ئازادی
#زندان_قرچک_ورامین
#تبعیض_سیستماتیک

@bidarzani